• Home
  • احد  فرامرز قراملکي

    List of Articles احد  فرامرز قراملکي


  • Article

    1 - مقايسه دو سنخ خردورزي خودبنياد و وحي بنياد در مناظره ابوحاتم رازي و محمد بن زکرياي رازي
    History of Philasophy , Issue 19 , Year , Winter 2015
    در بررسي سير جريان عقلگرايي در جهان اسلام معمولاً به بررسي چالشهاي جريان عقلگرايي با گروههاي ظاهرگرا، متکلمان اشعري و صوفيه پرداخته ميشود و کمتر به بررسي و مقايسه جريانهاي مدافع عقل با يکديگر اقبال ميگردد. در ميان جريانهاي مدافع عقل، دو سنخ خردورزي خودبنياد و خردورزي More
    در بررسي سير جريان عقلگرايي در جهان اسلام معمولاً به بررسي چالشهاي جريان عقلگرايي با گروههاي ظاهرگرا، متکلمان اشعري و صوفيه پرداخته ميشود و کمتر به بررسي و مقايسه جريانهاي مدافع عقل با يکديگر اقبال ميگردد. در ميان جريانهاي مدافع عقل، دو سنخ خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي‌باور جايگاه مؤثرتري دارند. زيرا در گفتگوي اين دو سنخ از خردورزي است که نيازهاي متقابل عقل و دين به هم آشکار ميشود و گفتگوها از جدلهاي صنفي فاصله گرفته و به گفتگوي واقعي نزديکتر ميگردند. هدف اين نوشتار بررسي مواضع خلاف و وفاق خردورزي ابوحاتم رازي، احمدبن‌حمدان (ف.322 ﻫ .ق) و محمد بن زکرياي رازي (ف.313 ﻫ .ق) بعنوان نمايندگان خردورزي خودبنياد و خردورزي وحي بنياد در قرن سوم و چهارم هجري است. اين دوره اهميت زيادي در تاريخ تفکر اسلامي دارد، زيرا در اين دوره است که گفتمانها و مکاتب فکري شکل ميگيرد و نظريه‌ها و مرزبنديها ظهور و نمود مييابد. فروکاستن اختلاف عقلگرايي ابوحاتم و محمدبن زکرياي رازي به اعتقاد يا عدم اعتقاد ايشان به ضرورت نبوت، يک مقايسه بسيار سطحي است که مؤلفه‌ها و ماهيت عقلگرايي ايشان را بيان نميكند. نوشتار حاضر در پي اين است كه ريشه‌هاي دورتر و اصلي اين اختلاف را واکاوي نمايد و تصويري از روش عقلگرايي و نظام معرفتي هريک ارائه دهد. Manuscript profile

  • Article

    2 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
    Kheradname-ye sadra , Issue 88 , Year , Summer 2017
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال More
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. Manuscript profile

  • Article

    3 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
    Kheradname-ye sadra , Issue 88 , Year , Summer 2017
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال More
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. Manuscript profile

  • Article

    4 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
    Kheradname-ye sadra , Issue 88 , Year , Summer 2017
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال More
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. Manuscript profile

  • Article

    5 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
    Kheradname-ye sadra , Issue 88 , Year , Summer 2017
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال More
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. Manuscript profile

  • Article

    6 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
    Kheradname-ye sadra , Issue 88 , Year , Summer 2017
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال More
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. Manuscript profile

  • Article

    7 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
    Kheradname-ye sadra , Issue 88 , Year , Summer 2017
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال More
    در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. Manuscript profile

  • Article

    8 - تبیینی روش‌شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراكات اعتباری علامه طباطبایی (ره)
    Philosophy of Education , Issue 2 , Year , Autumn_Winter 2019
    هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های More
    هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های آن، در ارتباط با روش‌شناسی این نوع تحلیل مفهومی می‌پردازد. اهم یافته‌ها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیت‌ها و ارزش‌ها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی می‌شوند که فرایند پردازش آن‌ها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعه‌ای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی می‌شود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگی‌ها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روان‌شناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاک‌های اعتباربخشی این‌گونه مفاهیم عبارت‌اند از: الف- موجه بودن ارزش‌ها و گزاره‌های پشتیبان؛ ب- سازگاری آن‌ها با سایر ارزش‌های مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد. Manuscript profile

  • Article

    9 - تبیینی روش‌شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراكات اعتباری علامه طباطبایی (ره)
    Philosophy of Education , Issue 2 , Year , Autumn_Winter 2019
    هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌ها More
    هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های آن، در ارتباط با روش‌شناسی این نوع تحلیل مفهومی می‌پردازد. اهم یافته‌ها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیت‌ها و ارزش‌ها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی می‌شوند که فرایند پردازش آن‌ها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعه‌ای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی می‌شود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگی‌ها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روان‌شناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاک‌های اعتباربخشی این‌گونه مفاهیم عبارت‌اند از: الف- موجه بودن ارزش‌ها و گزاره‌های پشتیبان؛ ب- سازگاری آن‌ها با سایر ارزش‌های مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد. Manuscript profile