Critique, analysis and aesthetics of texts
,
Issue1,Year,
Winter
2019
با مطالعه و بررسي آثاري كه پيرامون نقد ادبي نگاشته شدهاند، ميتوان دو رويكرد عمده را از يكديگر متمايز كرد: در رويكرد اوّل، اثر و متن ادبي، تنها انعكاس دهنده ی ذهنيّت مؤلّف خويش دانسته شده و متن، تابعي از عوامل تعيينكننده ی بيروني است. رويكرد دوم امّا بر خلاف رويكرد او More
با مطالعه و بررسي آثاري كه پيرامون نقد ادبي نگاشته شدهاند، ميتوان دو رويكرد عمده را از يكديگر متمايز كرد: در رويكرد اوّل، اثر و متن ادبي، تنها انعكاس دهنده ی ذهنيّت مؤلّف خويش دانسته شده و متن، تابعي از عوامل تعيينكننده ی بيروني است. رويكرد دوم امّا بر خلاف رويكرد اوّل، محوريّت را به متن و اثر ادبي می دهد و ادبيات را تنها يك مسأله ی زباني ميداند. با این وجود، برخی از صاحب نظران مانند آلبر كامو و لوسين گلدمن در ادبیات غربی و صائب تبریزی و دكتر شفيعي كدكني در ادب فارسی، اعتقادي به جدايي لفظ (متن) و محتوا (درون مايه) ندارند. این گروه برآنند که زبان و اندیشه دو روی یک سکه اند و نمی توان آنها را جدای از هم انگاشت. در مقالهی حاضر با استفاده از نظريّه ی ساختارگرايي تكويني لوسينگلدمن، متفكّر و جامعهشناس مجارستاني، رابطه ی متقابل صنايع بديعي (به عنوان يكي از عناصر لفظي متن) در شعر سهراب سپهری و محمدرضا شفیعی کدکنی با جهان نگری (درون مايههاي فكري) آنها مورد بررسي و مقایسه قرار گرفت. شیوهی پژوهش، تحلیل محتوا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و هدف اصلی مقاله نشان دادن میزان تأثیر متقابل زبان و معنا در شعر این دو شاعر معاصر است.
Manuscript profile
Rimag
Rimag is an integrated platform to accomplish all scientific journal requirements such as submission, evaluation, reviewing, editing, DOI assignment and publishing in the web.