Philosophy of Education
,
Issue2,Year,
Autumn_Winter
2018
قرار دادن عمل تربیتی ذیل الگوی هدف ـ وسیله، امری مورد بحث و مناقشهآمیز است. مخالفتها با پذیرش این الگو متکی بر دلایل متفاوتی است که از جمله میتوان به تعارض آن با عاملیت متربی یا نادیده انگاشتن وجه اخلاقی در تربیت اشاره کرد. در مقابل، مستثنا کردن عمل تربیتی از این الگو More
قرار دادن عمل تربیتی ذیل الگوی هدف ـ وسیله، امری مورد بحث و مناقشهآمیز است. مخالفتها با پذیرش این الگو متکی بر دلایل متفاوتی است که از جمله میتوان به تعارض آن با عاملیت متربی یا نادیده انگاشتن وجه اخلاقی در تربیت اشاره کرد. در مقابل، مستثنا کردن عمل تربیتی از این الگو نیز بهنوبه خود با مشکلات و چالش هایی مواجه است. این مقاله در راستای انتخاب موضعی مناسب در این بین، ابتدا بر اساس مفهوم اسلامی عمل، تفکیک ارسطویی عمل به دو نوع عمل ابداعی و عمل اقدامی را مورد نقد قرار میدهد. بر مبنای این نقد، دوگانگی مورد اشاره از عمل نزد ارسطو نفی شده و شکل موسّعی از الگوی هدف- وسیله که همه اعمال آدمی را شامل میشود، معرفی میگردد. بر همین مبنا، عمل تربیتی ابتدا به شکل یک تعامل یعنی ترکیبی از دو عمل تربیت نمودن و تربیت یافتن که به ترتیب از سوی مربی و متربی محقق میشود، تبیین گشته و نسبت هر یک از این اعمال با الگوی پیشنهادی تحلیل میگردد. در نهایت نشان داده میشود که الگوی پیشنهادی چگونه میتواند از ضعف ها و نواقصی که در دو تبیین سنتی از ماهیت عمل وجود دارد مصون بماند.
Manuscript profile
Philosophy of Education
,
Issue2,Year,
Autumn_Winter
2021
پژوهش حاضر در پی بررسی و نقد نسبت فرهنگ و تعلیموتربیت از منظر عاملیت فرد در اسناد بالادستی (سند تحول بینادین آموزشوپرورش و سند مبانی نظری تحول بنیادین) است. برای رسیدن به هدف، اسناد مذکور با روش تحلیل محتوای کیفی، تحلیل مفهومی از نوع «تفسیر مفهومی» و «ارزیابی ساختار م More
پژوهش حاضر در پی بررسی و نقد نسبت فرهنگ و تعلیموتربیت از منظر عاملیت فرد در اسناد بالادستی (سند تحول بینادین آموزشوپرورش و سند مبانی نظری تحول بنیادین) است. برای رسیدن به هدف، اسناد مذکور با روش تحلیل محتوای کیفی، تحلیل مفهومی از نوع «تفسیر مفهومی» و «ارزیابی ساختار مفهوم» شدهاند. در این بررسی نشان داده شده است که اسناد بالادستی که نقشی قابل توجه در تعریف نسبتهای مذکور دارند، در این زمینه، دچار نوعی تعارض درونی هستند. در این اسناد از یک طرف بر مفاهیمی چون عاملیت فرد، تعامل ناهمتراز، سنتگرایی تحولی و تحول و پویایی فرهنگ تأکید شده است که میتوان آنها را از جمله نقاط قوت اسناد بالادستی به شمار آورد. از طرف دیگر، در تبیین هر یک از مفاهیم ذکر شده، بر ابتنای آنها بر مقوله «نظام معیار اسلامی» تأکید شده است. همین امر موجب ایجاد نوعی تعارض درونی بین مفاهیم موجود در اسناد در زمینه تبیین نسبت مورد نظر شده است که مانع از رسیدن به درک درستی از این نسبت میشود. در این پژوهش مصادیق این تعارض بررسی شده است که عبارتند از: محوریت نظام معیار اسلامی، ابهام ماهیت فرهنگ در اسناد بالادستی، ناهمخوانی مفهوم تعامل ناهمتراز با تأکید بر «نظام معیار اسلامی»، غلبه فرهنگگرایی و سنت گرایی بر عاملیت، و مرزهای مفهومی مبهم میان انتقال فرهنگ و انتقاد به فرهنگ.
Manuscript profile
Rimag
Rimag is an integrated platform to accomplish all scientific journal requirements such as submission, evaluation, reviewing, editing, DOI assignment and publishing in the web.