• Home
  • علی اشرف نظری

    List of Articles علی اشرف نظری


  • Article

    1 - تحليل جامعه‌شناسي سياسي از چشم‏انداز گفتماني: منطق و برآيندهاي معرفت‌شناختي
    Pizhūhish-i siyāsat-i nazāri , Issue 13 , Year , Spring_Summer 2020
    در سال‌هاي اخير در اثر تحولاتي مانند جهانی شدن، گسترش ارتباطات، شکل گيري جنبش هاي جديد اجتماعي، مفاهيم کلاسيک جامعه شناسي سياسي مانند دولت، ايدئولوژي، قدرت، گروه‌ها و نظام اجتماعي، طبقه و... تحولات عميقي یافته اند؛ به گونه اي که به نظر مي‏رسد نظريه‌هاي مارکسيستي، نظرات More
    در سال‌هاي اخير در اثر تحولاتي مانند جهانی شدن، گسترش ارتباطات، شکل گيري جنبش هاي جديد اجتماعي، مفاهيم کلاسيک جامعه شناسي سياسي مانند دولت، ايدئولوژي، قدرت، گروه‌ها و نظام اجتماعي، طبقه و... تحولات عميقي یافته اند؛ به گونه اي که به نظر مي‏رسد نظريه‌هاي مارکسيستي، نظرات اثبات گرايي و رفتارگرايي، تحليل وبري از جامعه و دولت، نخبه‏گرايي، کارکردگرايي، پلوراليسم وکورپوراتيسـم براي تحليـل جامعۀ امروز ناتوان و ضعيف به نظر مي رسد. در سال هاي اخير، نظریۀ گفتمان توانسته است بين عناصري مانند قدرت، ايدئولوژي و فرهنگ ارتباط برقرار کند و در حوزه‌هاي مختلف علوم انساني به ويژه علوم سياسي، کاربرد وسيعي پيدا کند. در اين پژوهش تلاش شده پس از فهم نظريۀ گفتمان، ماهيت دولت، مبناي شکل گيري گروه‌هاي اجتماعي، قدرت، فرهنگ، «جنبش هاي اجتماعي جديد» و نحوۀ منازعۀ گفتمان ها در عرصۀ جامعه براي تبديل شدن به گفتمان هژمون، نقش سوژه در مبارزات سياسي و «جايگاه دولت» از منظر جامعه شناسي سياسي تحليل و بررسی شود. از جمله مهم ترین نتايج پژوهش حاضر مي توان به اهميت يافتن فرهنگ به عنوان عرصۀ منازعه و مواجهه، توجه به «بازنمودها» و وانموده‌ها، تکثر نگرش‏ها و منافع، تفکيک زدايي از حوزه‌هاي مختلف جامعه و کشيده شدن منازعۀ قدرت به سطح جامعه و عرصۀ «خيابان» و... اشاره کرد. Manuscript profile

  • Article

    2 - اضطراب و نقش آن در کنش سياسي (مطالعۀ موردي: دانشجويان پسر دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران)
    Pizhūhish-i siyāsat-i nazāri , Issue 20 , Year , Autumn_Winter 2020
    احساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکث More
    احساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکثر شهروندان را تحت تأثير خود قرار مي د هد. در مقاله حاضر، اثر اضطراب به عنوان متغيري تأثيرگذار بر رفتار سياسي شهروندان مورد توجه قرار گرفته است. براي آزمون فرضيه، بر اساس قضيه حد مرکزي، نمونه اي 35 نفره از ميان دانشجويان پسر دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در سال 1391 ه.ش مد نظر گرفته شده است. استدلال اصلي مقاله اين است که تأثيرگذاري اضطراب بر سطح رفتار سياسي، ماهيت دو سويه دارد: نخست، هر چه اضطراب افزايش يابد، سطح رفتار سياسي شهروندان نيز افزايش مي يابد؛ اما اگر ميزان اضطراب به درجه خطرناک و بيمارگونۀ خود نزديک شود و موجب تنش هاي اضطرابي- رواني شود، در آن صورت نه تنها رفتار سياسي افزايش نمي يابد، بلکه شهروندان براي کاهش دادن به ميزان اضطراب خود، سعي در استفاده از سازوکارهاي دفاعي مي‌کنند که اين مسئله به نحوي دو قطبي مي تواند از يکسو تشديد فعاليت‌هاي اجتماعي و از سوي ديگر، انزواي سياسي را براي آنها در پي داشته باشد. در پايان مقاله، مدلي ارائه شده که مي تواند چگونگي بازگشت تعادل به جامعه را نمايش دهد. Manuscript profile