• Home
  • علیرضا یوزباشی

    List of Articles علیرضا یوزباشی


  • Article

    1 - بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین با خلاقیت
    Journal of Innovation and Value Creation , Issue 3 , Year , Spring_Summer 2013
    زمینه: پژوهش ها حاکی از آن است که خلاقیت یکی از مهمترین عوامل در موفقیت سازمان بوده و برای سازمان به عنوان یک مزیت رقابتی به شمار می آید و در این راستا خلاقیت کارکنان می تواند، به عنوان یک مزیت رقابتی مهم، در سایه ی رهبری تحول آفرین پدیدار گردد هدف: هدف اصلی مورد بررسی More
    زمینه: پژوهش ها حاکی از آن است که خلاقیت یکی از مهمترین عوامل در موفقیت سازمان بوده و برای سازمان به عنوان یک مزیت رقابتی به شمار می آید و در این راستا خلاقیت کارکنان می تواند، به عنوان یک مزیت رقابتی مهم، در سایه ی رهبری تحول آفرین پدیدار گردد هدف: هدف اصلی مورد بررسی در این پژوهش؛ بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین با خلاقیت معلمان می باشد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان شهرستان دره شهر می باشد که حجم آن بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود 450 نفر می باشد که تعداد نمونه برآورده شده با عنایت به فرمول لوی و لمشو (1999) برابر با 135 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از دو پرسشنامه استاندارد، پرسشنامه سنجش خلاقیت کارکنان رندسیپ(1979) و هم چنین پرسشنامه باس و آوالیو(2000) برای سنجش رهبری تحول آفرین به بررسی متغیرهای فوق پرداخته شد. سوالات پژ‍وهش در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین رهبری تحول آفرین و ابعاد آن(ترغیب ذهنی، نفوذ آرمانی، ملاحظه فردی و انگیزش الهام بخش) با خلاقیت معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که از بین ابعاد چهار گانه رهبری تحول آفرین(متغیرهای پیش بین)؛ متغیرهای پیش بین ترغیب ذهنی و انگیزش الهام بخش به عنوان متغیرهای پیش بین، معیار ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح تغییرات خلاقیت (متغیر ملاک)، را دارا بوده اند. نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق می توان اذعان داشت که هر چه میزان گرایش مدیران به سبک رهبری تحول آفرین بیشتر باشد، معلمان خلاقیت بیشتری از خود نشان می دهند. Manuscript profile

  • Article

    2 - بررسی ساختار عاملی تسهیم دانش، خلق دانش و اعتماد سازمانی (مورد مطالعه:کارشناسان دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه تهران)
    Journal of Innovation and Value Creation , Issue 5 , Year , Spring_Summer 2014
    چکیده امروزه سازمان ها به منظور توسعه خود، به خلق و تسهیم دانش نیازمندند و این دو میسر نمی گردد مگر در سایه اعتماد سازمانی. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط چندگانه بین تسهیم دانش و خلق دانش با اعتماد سازمانی کارشناسان در پردیس فنی دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش ا More
    چکیده امروزه سازمان ها به منظور توسعه خود، به خلق و تسهیم دانش نیازمندند و این دو میسر نمی گردد مگر در سایه اعتماد سازمانی. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط چندگانه بین تسهیم دانش و خلق دانش با اعتماد سازمانی کارشناسان در پردیس فنی دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش از نوع مدل‌یابی معادلات ساختاری بوده و تعداد 100 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب گردیدند. داده‌های تحقیق از طریق آزمونt تک‌نمونه، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم‌افزار AMOSتحلیل شد. نتایج تحقیق عبارت‌اند از: 1. وضعیت تسهیم دانش و ابعاد آن بین کارشناسان پایین تر از حد متوسط، و از بین مؤلفه‌های خلق دانش، آشکار سازی در حد بالاتر از متوسط است در حالی که اجتماعی شدن، ترکیب و درونی سازی پایین از حد متوسط می باشد و از بین مؤلفه های اعتماد، اعتماد به همکاران و سازمان بالاتر از حد متوسط و این در حالی است که اعتماد به مدیر در پایین تر از حد متوسط قرار دارد. 2. از نظر کارشناسان پردیس فنی دانشگاه تهران از بین مؤلفه‌های تسهیم دانش، مؤلفه‌های تسهیم دانش پنهان و از بین مؤلفه‌های اعتماد سازمانی، اعتماد به مدیر و از بین مؤلفه های خلق دانش، اجتماعی شدن بیشترین اهمیت را دارد. 3. اعتماد سازمانی تأثیر مستقیمی بر تسهیم دانش و خلق دانش دارد و همچنین تسهیم دانش بر خلق دانش کارشناسان دارای تأثیر مستقیم می باشد. Manuscript profile

  • Article

    3 - عوامل سازمانی زمینه¬ساز انتقال یادگیری به محیط کار (مطالعه موردی؛ شرکت ملي گاز ايران)
    Quarterly Journal of Training and Development of Human Resources , Issue 3 , Year , Summer 2016
    پژوهش حاضر به شناسايي عوامل سازماني زمینه ساز انتقال يادگيري به محيط کار در شرکت ملي گاز ايران با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه‌ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهي، مديران و معاونان منا More
    پژوهش حاضر به شناسايي عوامل سازماني زمینه ساز انتقال يادگيري به محيط کار در شرکت ملي گاز ايران با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه‌ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهي، مديران و معاونان منابع انساني و آموزشي شرکت ملي گاز ايران بوده که با توجه به سطح اشباع داده‌ها، 16 نفر از آن‌ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. براي تحليل داده‌ها از فن تحليل موضوعي (تم) استفاده شد و روايي يافته‌هاي پژوهش با استفاده از روش‌هاي بررسي توسط اعضاء و چندسويه‌نگري منابع داده‌ها تضمين گرديد. همچنين، به منظور سنجش پايايي کد‌گذاري‌هاي انجام شده، از روش‌هاي پايايي باز آزمون و توافق درون موضوعي استفاده شد. پس از مرور و سازماندهي متون مصاحبه‌ها، محقق کدها يا مفاهيم اوليه را شناسايي و در ادامه کدهاي مشابه در طبقه‌هايي خاص قرار گرفتند. سپس، براي هر يک از اين طبقات عناويني، که نمايانگر کل کدهاي آن طبقه باشند، انتخاب گرديد و در نتيجه، مقوله هاي اصلي سازماني اثرگذار بر انتقال يادگيري به محيط کار در شرکت ملي گاز ايران شناسايي شد که شامل؛ فرهنگ سازماني، جو سازماني، حمايت سازمانی، پیامد سازمانی، مديريت عملکرد، عدالت سازماني، خصیصه های مدير مستقیم، مشارکت در تصميم‌گيري، محيط يادگيرنده، فرصت کاربرد و تناسب شغل و شاغل مي باشد. Manuscript profile

  • Article

    4 - ارزیابی وضعیت موجود دوره‌هاي آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره‌هاي آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)
    Quarterly Journal of Training and Development of Human Resources , Issue 4 , Year , Spring 2017
    پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی More
    پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب‌نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده‌ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره‌های آموزشی، اهداف دوره‌های آموزشی، محتوای دوره‌های آموزشی، مدرسان دوره‌های آموزشی، سازماندهی دوره‌های آموزشی، ارزشیابی دوره‌های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع‌رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره‌ها)، آسیب‌های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی‌ دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد. Manuscript profile