Critique, analysis and aesthetics of texts
,
Issue3,Year,
Summer
2019
برخی پژوهشگران معتقدند که گروهی از پهلوانان کیانی شاهان (یا شاهزادگان) اشکانی هستند که در کسوت پهلوانان کیانی به داستانهای ملی راه یافتهاند. هدف عمده نوشتهی حاضر اینست که آیا واقعا برخی از اشکانیان پس از کندن کسوت شاهی، جامهی پهلوانی پوشیده و به داستانهای حماسی ایر More
برخی پژوهشگران معتقدند که گروهی از پهلوانان کیانی شاهان (یا شاهزادگان) اشکانی هستند که در کسوت پهلوانان کیانی به داستانهای ملی راه یافتهاند. هدف عمده نوشتهی حاضر اینست که آیا واقعا برخی از اشکانیان پس از کندن کسوت شاهی، جامهی پهلوانی پوشیده و به داستانهای حماسی ایران راه یافتهاند؟ این تغییر در زمان اشکانیان یا ساسانیان رخ داده است. اگر در زمان اشکانیان رخ داده، اشخاصی که ادعا میشود وارد داستانها شدهاند، باید دارای محبوبیتی فوقالعاده بین مردم بوده باشند تا با ورود آنان به داستانها، باعث افزایش جذابیت و اقبال مردم به داستانها شده باشد. شاهان دوره اشکانیان که ادعا شده است که به کسوت پهلوانی در آمدهاند، نشانی از دلیری و جانفشانی برای اعتلای فرهنگی کشور دیده نمیشود، اعمالشان منطقی و زمامداریشان همراه با عدالت و مردمداری نیست. این تغییرات نمیتواند مربوط به دوران ساسانیان باشد. از اشکانیان شاه و شاهزادهای را نمیشناسیم که از چنان محبوبیتی برخوردار بوده باشد که ساسانیان موفق نشده باشند وی را از خاطره جمعی بزدایند. اگر از اشکانیان فرد بسیار محبویی وجود داشته، پذیرفتنی نیست که ساسانیان، اجازه داده باشند او به عنوان پهلوانی کیانی وارد داستانها شود. نام، ابزار شناسایی افراد است. دلیلی ندارد که نام افراد عادی با شاهان و پهلوانان نتواند همسان باشد و عجیب نیست که نامهایی برای مدت طولانی در جامعهای رواج داشته باشد. علیرغم اینکه قهرمانان دوره کیانی میتوانند واقعیت تاریخی داشته باشند، ولی یکسان پنداری برخی از آنان با شخصیتهای دوره اشکانی صحیح نیست.
Manuscript profile
Critique, analysis and aesthetics of texts
,
Issue6,Year,
Spring
2020
«گشتاسب» پادشاه کیانی شرط واگذاری قدرت به فرزندش «اسفندیار» را دستگیری «رستم» اعلام میکند. رستم در نبردی اسفندیار را میکشد. اسفندیار پیش از مردن سرپرستی پسرش «بهمن» را به رستم میسپارد تا به او آداب شاهی و رزم و بزم بیاموزد. مدتی بعد، بهمن نزد نیایش باز میگردد و گشتا More
«گشتاسب» پادشاه کیانی شرط واگذاری قدرت به فرزندش «اسفندیار» را دستگیری «رستم» اعلام میکند. رستم در نبردی اسفندیار را میکشد. اسفندیار پیش از مردن سرپرستی پسرش «بهمن» را به رستم میسپارد تا به او آداب شاهی و رزم و بزم بیاموزد. مدتی بعد، بهمن نزد نیایش باز میگردد و گشتاسب در چنین زمانی، وزیرش «جاماسب» را فرا میخواند و به او میگوید که قصد دارد از شاهی کنارهگیری کند و آنگاه میمیرد. هدف از نوشته حاضر بررسی چگونگی انتقال قدرت از گشتاسب به بهمن میباشد. در این مقاله با بررسی اتفاقاتی که پس از کشته شدن اسفندیار رخ میدهد و در منابع مختلف به ثبت رسیده، نشان داده شده که گشتاسب در یک خیزش عمومی که از درون خاندان شاهی و به رهبری بهمن شروع شده بوده از شاهی برکنار شده است. برای شاهان ساسانی که نسب خود را به بهمن کیانی میرساندند و حکومتشان به طور گسترده از دین زرتشت حمایت میکرده و همچنین پیشوایان دینی نیز از آنان حمایت میکردند، خوشایند نبوده است که مردم سرگذشت کودتای علیه گشتاسب را بخوانند. به همین خاطر به طور آگاهانهای سعی کردهاند که انتقال قدرت را مسالمتآمیز نشان دهند.
Manuscript profile
Rimag
Rimag is an integrated platform to accomplish all scientific journal requirements such as submission, evaluation, reviewing, editing, DOI assignment and publishing in the web.