• Home
  • حسين  قمري گيوي

    List of Articles حسين  قمري گيوي


  • Article

    1 - تحليل داستان سياوش بر پايه نظريات يونگ
    Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 0 , Spring_Summer 2007
    كندو كاوهاي كارل گوستاو يونگ، در قلمرو اساطير و يافته‌هاي وي، دستمايه منتقدان بسياري، براي بررسي آثار ادبي قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، شاهنامه فردوسي خصوصاً داستان سیاوش كه مجموعه عظيمي از روايات اساطيري و تاريخي ايرانيان باستان است بررسي گرديد و در چهارچوب فرايند فر More
    كندو كاوهاي كارل گوستاو يونگ، در قلمرو اساطير و يافته‌هاي وي، دستمايه منتقدان بسياري، براي بررسي آثار ادبي قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، شاهنامه فردوسي خصوصاً داستان سیاوش كه مجموعه عظيمي از روايات اساطيري و تاريخي ايرانيان باستان است بررسي گرديد و در چهارچوب فرايند فرديت يونگ و كهن الگوهاي من، قهرمان، سايه، پرسونا، پير دانا و خويشتن، كنش‌ها و كاركردهاي قهرمانان و شخصيت‌هاي داستان سیاوش ارزيابي شد و چگونگي تبلور هر يك از اين كهن الگوها به عنوان مسئله اصلی این تحقیق مشخص گرديد. ضمن آنكه به نمودهاي كهن الگوهايي چون آنيما، آنيموس، مادر، ماندلا، مانا و تولد دوباره نيز اشاره شده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوا بوده است. نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد كه افراسياب نمود كهن الگوي سايه و رستم، تبلور كهن الگوي قهرمان و خوابگزار افراسیاب، بيانگر كهن الگوي پير دانا هستند. همچنين كهن الگوي خويشتن در شخصيت كيخسرو بروز مي‌يابد. ضمن آنكه، عروج كيخسرو و مرگ سياوش نيز نمونه‌هايي از مرگ و تولد دوباره در شاهنامه است. تكرار اين مضامين، در بخش‌هاي سه گانه اساطيري، پهلواني و تاريخي شاهنامه، هماهنگي ميان اين سه بخش را در چگونگي بروز كهن الگوها نشان مي‌دهد و این اصل را بیان می‌کند که محتوای کهن الگوها به صورت مستمر اما در شکل‌های گوناگون ظهور می‌یابد. Manuscript profile

  • Article

    2 - بررسي ‌روان‌شناختي سه‌ منظومه‌ غنايي ‌فارسي (خسرو و شيرين‌، ليلي‌ و مجنون‌ و ويس ‌و رامين)
    Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 0 , Spring 2004
    در اين ‌پژوهش ‌سه ‌منظومه،‌ يعني خسرو و شيرين و ليلي و مجنون‌ اثر حكيم‌ نظامي‌گنجوي و ويس ‌و رامين اثر فخرالدين ‌اسعدگرگاني ‌به ‌عنوان‌ منابع‌ اصلي ‌در جهت ‌تفسير روان‌شناختي‌ انتخاب‌ و با استفاده ‌از روش‌ تحليل ‌محتوا بررسي‌ شده‌اند. سه ‌فرضيه ‌مطرح ‌شد و درجه ‌انطباق More
    در اين ‌پژوهش ‌سه ‌منظومه،‌ يعني خسرو و شيرين و ليلي و مجنون‌ اثر حكيم‌ نظامي‌گنجوي و ويس ‌و رامين اثر فخرالدين ‌اسعدگرگاني ‌به ‌عنوان‌ منابع‌ اصلي ‌در جهت ‌تفسير روان‌شناختي‌ انتخاب‌ و با استفاده ‌از روش‌ تحليل ‌محتوا بررسي‌ شده‌اند. سه ‌فرضيه ‌مطرح ‌شد و درجه ‌انطباق ‌مفاهيم ‌روان‌شناختي‌ مكنون ‌در اين‌ آثار با رويكرد روانكاوي ‌فرويد و رويكرد روان‌شناسي‌تحليلي‌ يونگ‌ و نيز با ويژگي‌هاي‌ شخصيتي‌ مصنف‌ ـ كه‌ خود مفهوم ‌روانكاوانه ‌دارد ـ بررسي ‌گرديد. پس‌ از تعيين ‌واحدهاي ‌كدگذاري‌ و تعريف‌ عملياتي ‌هر يك‌، كدگذاري‌ به عمل‌آمد و ضريب ‌پايايي‌ كدگذاران ‌برابر81% تعيين ‌گرديد. با استفاده‌ از آزمون‌ آماري ‌مجذور خي‌(X2) واحدهاي‌كدگذاري ‌شده‌ براي ‌هر يك ‌از متون،‌ به‌ منظور تعيين ‌فراواني ‌انطباق ‌هر يك ‌با دو نظريه ‌روانكاوي ‌فرويد و روان‌شناسي‌ تحليلي‌ يونگ‌، مورد تحليل ‌قرار گرفتند. نتايج ‌نشان ‌مي‌دهد ‌آزمون‌ آماري ‌به عمل‌آمده ‌براي‌ دو منظومه ‌خسرو و شيرين‌ و ليلي ‌و مجنون ‌تفاوت‌ معني‌داري از نظر درجه‌ انطباق‌پذيري ‌با دو نظريه ‌فوق ‌نشان ‌نمي‌دهد؛ اما اين‌ تفاوت ‌در منظومه ‌ويس ‌و رامين ‌معني‌دار است و نشان ‌مي‌دهد ‌اين‌ منظومه ‌رابطه ‌بيشتري ‌با نظريه‌ روانكاوي ‌فرويد دارد؛ البته ‌با توجه ‌به ‌پيچيدگي‌ كدگذاري ‌و كمي‌سازي ‌مفاهيم ‌ادبي ‌و مشكلات‌روش‌شناختي ‌موجود، سعي‌ شد در ادامه ‌بحث‌، تفسيرهاي‌ ممكن ‌با استفاده‌ از دو رويكرد فوق‌ در مورد سه‌ منظومه ‌مورد مطالعه‌ ارائه‌ شود. Manuscript profile