• Home
  • احمد  رضی

    List of Articles احمد  رضی


  • Article

    1 - تحلیل رویکردهای انتقادی روشنگران ایرانی به شعر کلاسیک
    Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 0 , Spring 2011
    در نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که به‌عنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم. گفتمان، مجموعه More
    در نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که به‌عنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم. گفتمان، مجموعه ای از گزاره هاست که در یک بازۀ زمانی، به طور منسجم دربارۀ موضوعی خاص بیان می شوند و زبان را در آن زمینه تجهیز می کنند. در تبارشناسی که مهم ترین رویکرد روش شناختی میشل فوکو در تحلیل گفتمان است، با بازگشت به سرچشمه های شکل گیری و طبیعی سازی گفتمان، بسیاری از رویکردها و گزاره ها، ساخت شکنی، تحلیل و آسیب شناسی می شوند. مقالۀ حاضر نیز بر آن است که با بررسی، طبقه بندی، تحلیل انتقادی و آسیب شناسی رویکردهای انتقادی پنج تن از معرو ف ترین روشنگران ایرانی در قرن سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی)، زمینه های شکل گیری و طبیعی سازی بسیاری از انتقادها به شعر کهن فارسی را نشان دهد. در این مقاله از روش توصیفی‌ـ تحلیلی با رویکرد انتقادی استفاده شده است. براساس یافته های این پژوهش، روشنگران ایرانی با معیار اثبات گرایی علمی، تقلیل ادبیات به کارکرد سیاسی‌ـ اجتماعی، علمی و مادی، نگاه اثباتی به زبان و توجه به رسانگی زبان ادبی برای اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغ، تعمیم معیارهای علوم تجربی و زیست شناختی به عناصر ادبی و... به نقد شعر کهن فارسی پرداختند و انتقادهای خود را در چهارچوب مفاهیمی چون برجسته نمایی، حاشیه رانی، تقابل، کلشیه سازی، سوء تشخیص و... طبیعی سازی کردند. Manuscript profile

  • Article

    2 - تحليل عناصر داستاني در قصّه‌هاي مقالات شمس تبريزي
    Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 0 , Spring_Summer 2006
    يكي از راه‌هاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايت‌ها و قصّه‌هاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزه‌هاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّه‌ها بيان و تشريح شده است. در اين More
    يكي از راه‌هاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايت‌ها و قصّه‌هاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزه‌هاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّه‌ها بيان و تشريح شده است. در اين مقاله كه فشرده‌اي از دستاوردهاي يك پژوهش است با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، قواعد حاكم بر قصّه‌ها و حكاياتي كه در مقالات شمس آمده است، بررسي و توضيح داده مي‌شود كه شمس تبريزي ـ آگاهانه يا ناخودآگاه ـ تا چه حد به عناصر داستاني كه در ادبيات داستاني معاصر مطرح مي‌شود، پايبند بوده است. از اين‌رو، مهم‌ترين عناصر داستاني مانند روايت، زاويه ديد، گفت و گو، شخصيّت، لحن، درونمايه و صحنه در بررسي حكايات شمس تبريزي طرح و به مباحث مرتبط با آنها در تحليل قصّه‌ها توجه مي‌شود. Manuscript profile