این مقاله، تحلیل نشانهشناسانة تعدادی از نمادهای جانوران در شعر صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر برجستة سبک هندی است. هدف اصلی از این بررسی، نمایش چگونگی کارکرد نمادهای جانوران در ساختار زبان شاعرانه است. این نمادها به شکل بن مایههای اصلی، در دورههای مختلف و در آثار More
این مقاله، تحلیل نشانهشناسانة تعدادی از نمادهای جانوران در شعر صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر برجستة سبک هندی است. هدف اصلی از این بررسی، نمایش چگونگی کارکرد نمادهای جانوران در ساختار زبان شاعرانه است. این نمادها به شکل بن مایههای اصلی، در دورههای مختلف و در آثار ادبی تکرار میشوند و با توجه به مقتضای حال، محور دلالتی آنها را گسترش میدهند. پایة تحلیلی این بررسی به طور عمده، بر موقعیت نمادین این نشانهها در شعر بنا شده است و ضمن تحلیل کارکرد و نقش این نشانههای نمادین در گسترش دامنة معنایی اشعار مورد نظر، نوعی طبقهبندی صوری بر اساس پیش فرضهای دلالتی نقش این جانوران در حافظة اجتماعی و ذهنیت راوی این سرودهها در نظر گرفته شده است.
Manuscript profile
این مقاله، در صدد است تا درونمایههای نوستالژیک در آثار داستانی جلال آلاحمد را بکاود. این درونمایهها در نگاه اول، عمدتاً، ایدئولوژی خاص نویسنده را نسبت به فرهنگ و اجتماع بیان میکند. اما در ژرفساخت خود، عاطفة آسیبدیده نویسنده روشنفکری را نشان میدهند که از محیط پ More
این مقاله، در صدد است تا درونمایههای نوستالژیک در آثار داستانی جلال آلاحمد را بکاود. این درونمایهها در نگاه اول، عمدتاً، ایدئولوژی خاص نویسنده را نسبت به فرهنگ و اجتماع بیان میکند. اما در ژرفساخت خود، عاطفة آسیبدیده نویسنده روشنفکری را نشان میدهند که از محیط پیرامونش ناراضی است و از اینرو، نوعی اندوه غریبانه در محور عاطفی داستانها، وجود دارد که از جهات زیادی به شناخت ما از شخصیت نویسنده این آثار کمک میکند. در این مقاله، تمرکز اصلی بحث بر کارکرد درونمایههای مبتنی بر مفاهیم دربردارنده احساس «غم غربت» و «مرگ وطن»، «تنهایی» و «اندوه» است که بیانگر نگاه نوستالژیک نویسنده، نسبت به انسان و جامعه است. لازم به ذکر است که این درونمایهها از جنبه مطالعات نظری، بیشتر به عنوان نوعی مفهوم یا موتیف مفهومی در آثار ادبی، قابل طرح هستند و از اینرو، بهطور عمده در محور محتوایی آثار قابل بحثاند. لذا در بخش نظری به اختصار، به تبیین این مفاهیم در مطالعات ادبی اشاره شده و در بخش کاربردی با تکیه بر تعاریف بخش نظری، درونمایه آثار این نویسنده، تحلیل شده است.
Manuscript profile
Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī
,
Issue64,Year,
Spring
2022
اندیشیدن به مسئله «زمان» و تلاش برای ملموس کردن نوع گذر آن بر آدمی، همواره مورد توجه دانشمندان علوم مختلف، به ویژه حوزه علوم انسانی، بوده است. هر چند نمایش گذر این مفهوم، بهویژه در حوزه درک آن در چرخه فصول و گذار عمر از جوانی به پیری، به نوعی درکی از حضور و تأثیر زمان More
اندیشیدن به مسئله «زمان» و تلاش برای ملموس کردن نوع گذر آن بر آدمی، همواره مورد توجه دانشمندان علوم مختلف، به ویژه حوزه علوم انسانی، بوده است. هر چند نمایش گذر این مفهوم، بهویژه در حوزه درک آن در چرخه فصول و گذار عمر از جوانی به پیری، به نوعی درکی از حضور و تأثیر زمان را بر پدیدهها به دست میدهد، اما به نظر میرسد بیشتر از هر چیزی میتوان رد پای آن را در آثار هنری و ادبی، به ویژه در داستان و رمان جستجو کرد که به کمک روایت، رخدادها را به تصویر میکشند. بر همین اساس، این مقاله تلاشی برای بررسی، تحلیل و پیگیری چگونگی کارکرد زمان در رمان «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی است که به کمک شگردهای خاص روایی و استفاده از گفتمان تاریخ، روایت و ادبیات موفق شده است گونه خاصی از پیکربندی زمان را در نوعی از فراگفتمان تاریخی به نمایش بگذارد. این مقاله دو بخش دارد؛ بخش نظری، با تکیه بر نظریههای زمان بر اساس نظریههای دانشمندان این حوزه و بخش دوم، تحلیل نوع کارکرد زمان در این رمان، با توجه به مباحث نظری است. نتایج به دست آمده در این بررسی، نشاندهنده نوع کارکرد زمان، تاریخ و روایت داستانی، در یک گفتمان فراتاریخی در این رمان است.
Manuscript profile
Rimag
Rimag is an integrated platform to accomplish all scientific journal requirements such as submission, evaluation, reviewing, editing, DOI assignment and publishing in the web.