Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī
,
Issue0,Year
0
,
Spring
2013
بیتردید یکی از نامورترین چهرههای عرفان ایرانی- اسلامی، بایزید بسطامی است که به دلیل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمایز و به ویژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامی درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ویژهای را از جانب صوفیان و بزرگان فرهنگ عرفا More
بیتردید یکی از نامورترین چهرههای عرفان ایرانی- اسلامی، بایزید بسطامی است که به دلیل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمایز و به ویژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامی درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ویژهای را از جانب صوفیان و بزرگان فرهنگ عرفانی نصیب خود ساخته است که حجم عظیم گفتهها و حکایات و اقوال مرتبط با او در متون صوفیانه، گواه این جایگاه ممتاز است.
در میان همه این حرمتها و احترامها، گه گاه به برخوردهایی از نوعی دیگر در باب شخص و شخصیت بایزید برمیخوریم که از جهات بسیار قابل تأمل و توجّه است که یکی از آنها، نوع نگاه دیگرگون و خاص شمس تبریزی است. شمس از همان لحظۀ نخست ظهور عامش در تاریخ فرهنگی – عرفانی زبان فارسی (ملاقات با مولوی)، خود را درگیر معمای وجودی بایزید میبیند و تا آخرین ایام غیبتش نیز آن را از یاد نمیبرد و هیچگاه در برابر جریان غالب بایزیدستایی، سر تسلیم فرونمیآورد و در مدتِ کوتاهِ نکته گوییهایش با حدّت و شدت، احوال و اقوال و افعال بایزید را مورد چند و چون قرار میدهد و در نهایت با نقد کردهها و گفتههای بایزید، جایگاهش را به شدت به چالش میکشد و فرومیاندازد.
این مقاله تبیین و طبقه بندی و تحلیل دیدگاههای شمس تبریزی دربارۀ بایزید بسطامی است، با تأکید بر این نکته که مولانا در این باب – علی رغم ارادت شیفته وارش - تابع شمس تبریزی نیست.
Manuscript profile
Rimag
Rimag is an integrated platform to accomplish all scientific journal requirements such as submission, evaluation, reviewing, editing, DOI assignment and publishing in the web.