-
Article
1 - مقایسة ویژگیهای حماسی دو منظومة برزونامه (بخش کهن) و هماینامهPazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 0 , Summer 2014در تاریخ آفرینش آثار ادبی فارسی، نوع ادبی حماسه موقعیتی محوری دارد. برزونامه و همای نامه، دو اثر از آثار موجود در جریان حماسهسرایی فارسیاند که به دلیل قرار گرفتن در سیر جریان یادشده و بازتاب روح حماسی حاکم بر جامعة ایرانی و بازشناسی هویت ملّی ایرانیان در برهههای تاری Moreدر تاریخ آفرینش آثار ادبی فارسی، نوع ادبی حماسه موقعیتی محوری دارد. برزونامه و همای نامه، دو اثر از آثار موجود در جریان حماسهسرایی فارسیاند که به دلیل قرار گرفتن در سیر جریان یادشده و بازتاب روح حماسی حاکم بر جامعة ایرانی و بازشناسی هویت ملّی ایرانیان در برهههای تاریخی قرون ششم تا هشتم هجری شایسته توجّه اند. این پژوهش به شیوهای توصیفی- تحلیلی در تلاش است ضمن واکاوی ارزشهای این دو اثر از منظر حماسهسرایی، به مقایسه و تحلیل عناصر حماسی موجود در آنها بپردازد و میزان تطبیق آن دو را با مختصات حماسی آشکار سازد. بنا بر نتایج این پژوهش، خلق آثار یادشده را باید متأثّر از فضای رقابتی ادبیات کلاسیک فارسی دانست و نوآوری سرایندۀ برزونامه در غیر منتظره و خلاف آمد نشان دادن پایان داستان و همچنین نوآوری سرایندة هماینامه در موضوع، نشان از قرار گرفتن در چنین فضای رقابتی است. به ویژه هماینامه که مختصات حماسی آن متناظر با دگرگونیهای فکری و ادبی سبک عراقی، به دلیل تلفیق با مضامین عاشقانه و غنایی به غثّ و سمین گرفتار شده است. بنابراین در ارزش گذاری مقایسهای، منظومة برزونامه در مقابل هماینامه به دلایلی چون تبعیّت از سنّت حماسهسرایی ملّی که قهرمانان اصلی اش را از خاندان رستم برمیگزیند، افتخار به نژاد و اصالت خانوادگی و ملّی، دغدغههای بومی و گاه رویکرد ملّیگرایانه در کنشهای قهرمانان داستان و تقابل با نیروهای بیگانه، توانسته است خصایص حماسی خود را با شدّت و ضعف در محورهای عرضی و طولی اثر نمودار سازد و در بخشهایی به قدرت و اقتدار حماسی فردوسی نزدیک کند. Manuscript profile -
Article
2 - خوانش هرمنوتيكي- بينامتني بیتی از دیوان حافظ بر مبناي نظريۀ بينامتني «مايكل ريفاتر»Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 0 , Spring 2014این جستار بر آن است تا با تكيه و تأكيد بر بیت «از حیای لب شیرین تو ای چشمة نوش/ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست»، لايههاي معنايي پنهان متن را بر اساس رویکرد تحليل هرمنوتيكي- بینامتنی مورد نظر «مايكل ريفاتر» واکاوی نماید. اساس رويكرد هرمنوتيكي ساختارگرايانة ريفاتر Moreاین جستار بر آن است تا با تكيه و تأكيد بر بیت «از حیای لب شیرین تو ای چشمة نوش/ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست»، لايههاي معنايي پنهان متن را بر اساس رویکرد تحليل هرمنوتيكي- بینامتنی مورد نظر «مايكل ريفاتر» واکاوی نماید. اساس رويكرد هرمنوتيكي ساختارگرايانة ريفاتر بر اين اصل استوار است كه وجوه بينامتني شعر، به كمك نادستوريها (قاعدهگريزيهاي ادبي) در گذر از سطح اوليۀ معنا (خوانش خطي) به سطح زيرين و ژرف ساخت شعر (خوانش غيرخطي) آشكار ميشود. به عقيدة او، تلميح يا نقل قول، هيپوگرامي است كه پيشتر در متني ديگر به فعليت رسيده است و در متن حاضر به سبب نوع خوانش مخاطب، بازيابي و دلالتهاي آن كشف ميگردد. از نتایج كاربست چارچوب نظري ريفاتر برميآيد كه ماتريس انديشة حافظ در اين بيت، غنايي و رمانتيك است و هيپوگرام آن نيز كاملاً همسو و متناظر با معيارهاي آن ماتريس بنا شده است. خواننده در فرايند خوانش، از سطح بينامتنيت آشكار به منظومة خسرو و شيرين نظامي (هيپوگرام كليشهاي و توصيفي)، با ياري هيپوگرامهاي پيش فرض و معناييِ ذهن خويش، به كشف لايههاي معنايي زيرين متن رهنمون ميشود. در واكاوي زيرساخت معنايي متن، گويا حافظ با استفاده از تمام ظرفيتهاي معناآفريني ايهام و جادوي مجاورت واژگان، در پي بازنمايي نوع مخاطبه و معاشقه با محبوب آرماني خويش است. Manuscript profile -
Article
3 - تحلیل سیر بازتاب مضامین و روایتهای اسطورهای ایرانی در رمانهای فارسی (از 28 مرداد 1332 تا 1387)Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 0 , Winter 2011بروز و ظهور اساطیر در رمانهای فارسی کوششی است جریانساز که رماننويسان برای دستیابی به دو انگیزه اساسی: یکی ارائة تفسیری موافق با دریافت خویش از اوضاع دنیای پیرامون خویش و دیگری بازتاب ارزشهای زیباشناسانه و پرجذبه، از خود نشان دادهاند. پژوهش حاضر، با روش توصیفیـ Moreبروز و ظهور اساطیر در رمانهای فارسی کوششی است جریانساز که رماننويسان برای دستیابی به دو انگیزه اساسی: یکی ارائة تفسیری موافق با دریافت خویش از اوضاع دنیای پیرامون خویش و دیگری بازتاب ارزشهای زیباشناسانه و پرجذبه، از خود نشان دادهاند. پژوهش حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی و مرور بر اسناد ادبی معاصر، در پی تحلیل چگونگی و سیر انعکاس، دلایل بازسازی و بازپردازی مضامین و روایتهای اسطورهای ملی و مذهبی در حوزة رمانهای فارسی است. بنابر نتایج این پژوهش، بیشترین رویکرد رماننویسان به بازسازی و بازآفرینی اسطورهها به دهههای چهل و پنجاه برمیگردد؛ یکی از دلایل اصلی ظهور اين رويكرد، شکست نهضت مردمی ملّيشدن صنعت نفت در اثر کودتای 28 مرداد است. اما پس از انقلاب اسلامي، بیشترین بازآفرینی اسطورهها در رمان، دهههای هفتاد و هشتاد دیده میشود که به دلایلی عمدتاً متفاوت از دلایل پیش از انقلاب چون پیروی گستردة نویسندگان از جریانهای مدرنیستی و پسامدرنیسم، تمایل زیباشناختی، تقویت و احیای جنبههای ملی، بازگشت به سرچشمههای بومی به جای تقلید از غرب است. Manuscript profile -
Article
4 - تحلیل نابهنجاری شخصیتی در رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی»Pazhūhish-i Źabān va Adabiyyāt-i Farsī , Issue 0 , Year 3 , Spring 2017رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» نوشتۀ سلمان امین، یکی از رمان های موفق جامعه گراست که به یکی از معضلات اجتماعی خاص، یعنی بیکاری و عواقب آن توجه کرده است. این جستار بر مبنای نظریة «فرصت» رابرت مرتون (1910- 2003) انواع نابهنجاریهای رفتاری و شخصیتی را در رمان مزبور واکاوی Moreرمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» نوشتۀ سلمان امین، یکی از رمان های موفق جامعه گراست که به یکی از معضلات اجتماعی خاص، یعنی بیکاری و عواقب آن توجه کرده است. این جستار بر مبنای نظریة «فرصت» رابرت مرتون (1910- 2003) انواع نابهنجاریهای رفتاری و شخصیتی را در رمان مزبور واکاوی کرده است. مطابق نظریة مرتون، مشکلات اجتماعی نتیجۀ گسست میان اهداف پسندیدة جامعه و راههای دستیابی به آن است. جامعه با تعریف اهداف ارزنده برای اعضای مرتبط با خود، راهکارها و راهبردهای خویش را نیز عرضه میکند؛ لیک آنگاه که میان اهداف و وسیلۀ نهادینهشدة تحقق آن فاصله ایجاد گردد، انحراف و نابهنجاری رخ میدهد. بر اساس این الگوی نظری، رمان «قلعهمرغی؛ روزگار هرمی» تصویری از جامعهای ارائه میدهد که اهدافی یکسان و مقبول برای همه مشخص کرده است، اما استفاده از روشهای تحقق آنها، به پایگاه و طبقۀ اجتماعی افراد بستگی دارد؛ چنانکه شخصیت اصلی رمان با عصیانگری پرومته ای خویش، به کشف راههای جدید روی میآورد، اما سرانجام چارهای جز فراموشی اهداف و انزوا نمی بیند. Manuscript profile