Prediction of Parental stress based on early maladaptive schemas and quality of marital life in mothers with children with special needs
Subject Areas : Other related topicsMaryam Mirzaii Fenjani 1 , Banafshe Omidvar 2
1 - Master student of Psychology, Department of Psychology, Islamic Azad University, Shiraz Branch, Shiraz, Iran
2 - Assistant Professor, Department of Psychology, Islamic Azad University, Shiraz Branch, Shiraz, Iran
Keywords: parenting stress, early maladaptive schemas, quality of marital life,
Abstract :
The aim of this study was to predict parenting stress based on early maladaptive schemas and quality of marital life in mothers with children with special needs in Shiraz. The research method was descriptive. The statistical population included all mothers of children with children with specific needs in Shiraz, using a sampling method, 220 subjects were selected. They completed parent stress questionnaires, marital quality of life, and early maladaptive schemas. To analyze the hypotheses, multiple regression analysis was used. Results in the first hypothesis showed that the quality of marital life could predict the parents' stress in mothers with children with special needs. In the second hypothesis, early maladaptive schemas could predict the stress of parents of mothers with children with special needs. In the third hypothesis, two variables of quality of life in marriage and early maladaptive schemes have been able to predict the stress of parents of mothers with children with special needs.
1- آزاد بخت، ر.، و وکيلي، پ. (1392). رابطه طرحواره¬های ناسازگار اوليه و رضایت زناشویي زنان. فصلنامه روان¬شناسي تربيتي، 4(3) ، 11-18.
2- تقی¬زاده، ح.، و اسدی، ر. (1393). بررسی مقایسه¬ای کیفیت زندگی مادران کودکان کم¬توان ذهنی و مادران کودکان عادی.. مجله مطالعات ناتوانی، 4(8)، 66-74.
3- ربیعی کناری، ف.، جدیدیان، ع.، و سلگی، م. (1394).. اثربخشی آموزش تاب¬آوری بر کاهش استرس والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اتیسم. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 23(4)، 95-105.
4- رسولی، م.، یغمایی، ف.، مهاجری، س.، قدسی قاسم آبادی، ر.، محرابی، ی.، ندرلو، م.، و اوجاقلو، خ. (1397). همبستگی کیفیت زندگی مادران دارای کودک با نیازهای ویژه و ویژگی¬های جمعیت شناختی در شهر تهران. نشریه روان پرستاری، 6(2)، 72-78.
5- صابری، ج.، بهرامی پور، م.ف.، قمرانی، ا.، و یارمحمدیان، ا. (1393). اثربخشی برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر کاهش استرس والدگری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم. مجله دانش و پژوهش در روان¬شناسی کاربردی، 15(2)؛ 69-77.
6- طهرانی زاده، م.، مردوخی، م.، و حاجی رستملو، ر. (1395). مطالعه کیفیت زندگی والدین دارای بیش از یک فرزند با نیازهای ویژه. فصلنامه سلامت روان کودک، 4(2)، 60-70.
7- غلامعلیان، ف.، احمدي، ا.، و باغبان، ا. (1387).. کیفیت زندگی زناشویی. فصلنامه تازه¬هاي روان درمانی، 49،50-59.
8- کاملی، ز.، قنبري هاشم¬آبادي، ب.، آقا محمدیان شعرباف، ح. (1390). بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره برتعدیل طرحواره¬هاي ناسازگار اولیه در دختران نوجوان بی¬سرپرست و بد سرپرست. پژوهش¬هاي روان¬شناسی بالینی و مشاوره، 1(1)؛ 83-98.
9- Abidin, R.R. (2007). Parenting Stress Index: ProfessionalManual.Odessa, FL: Psychological Assessment Resources, Inc.
10- Dozois, DJ., Martin, RA., Bieling, PJ.(2009). Early maladaptive schemas and adaptive -maladaptive styles of humor. Cognitive Therapy and Research.;33(6):585-596.
11- Herring, S., Gary, J., Taffe, K., Sweeney, D. & Eifeld, S. (2006). Behaviour and emotional problems in toddlers with pervasive developmental delay: associations with parental mental health and family functioning. Journal of Intellectual Disability Research, 12, 874- 882.
12- Nick, D., Ruta, L., D'Arrigo, V. G. & Mazzone, L. (2012). Impairment of quality of life in parents of children and adolescents with pervasive developmental disorder. Health and Quality of Life Outcomes, 5(1), 22-41.
13- Payot, A., Keith, J. & Barrington, K. (2011). The Quality of Life of Young Children and Infants with Chronic Medical Problems: Review of the Literature. Curr Probl Pediatr Adolesc Health Care, 41, 91-101.
14- Shur-Fen, G. S., Chou, M., Chiang, H., Lee, J., Wong, C., Chou, W. & Wu, Y. (2012). Parental adjustment, marital relationship, and family function in families of children with autism. Research in Autism Spectrum Disorders, 6(1), 263–270.
15- Smith, M. C.& DeFrates, N.(2008).Handbook of research on adult learning and development. Routledge.
16- Tabassum, R., & Mohsin, N. (2013). Depression and anxiety among parevts of children with disabilities: acase study from developing world. International Journal of Environment, Ecology, Family and UrbanStudies (IJEEFUS); 3(4): 33-40.
17- Tuna, T., Unalan, H. (2007). Quality of life of primary caregivers of children with cerebral palsy. Deve Med Child Neurol. 46(9): 647-649.
18- Uskun, E., & Gundogar, D. (2010). The levels of stress, depression and anxiety of parents of disabled children in Turkey. Disability and Rehabilitation, 32(23): 1917–27.
19- Walsh, C. E., & O'Leary, D. K. (2013). A comparative study of the marital relationship between parents with children with autism and those with children without autism. Good Autism Practice (GAP), 14(1), 28-33.
20- Yang J, McCrae RR, Costa Jr PT, Dai X, Yao S, Cai T, et al. (1999).Cross-cultural personality assessment in psychiatric populations: The NEO-PI-R in the People’s Republic of China. Psychological Assessment;11(3):359-368.
مجله علمی پژوهشهای میانرشتهای زنان دوره دوم، شماره 1، بهار 1399 صفحات 73-62 |
Woman Interdisciplinary Researches Journal Vol. 2, No. 1, Winter 2020 Pages 62-73 |
پیشبینی استرس والدگری بر اساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در مادران دارای کودکان با نیازهای خاص شهر شیراز
مریم میرزائی فنجانی1، بنفشه امیدوار2*
1. دانشجوی کارشناس ارشد روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، شیراز، ایران
M6262290@gmail.com
2. استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، شیراز، ایران (نویسنده مسئول)
omidvarpsy@gmail.com
تاريخ دريافت: [7/11/98] تاريخ پذيرش: [25/7/98]
چکیده
هدف از اين پژوهش پیشبینی استرس والدگری بر اساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در مادران دارای کودکان با نیازهای خاص شهر شیراز بود. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه آمارى شامل تمامی مادران کودکان دارای فرزندان با نیازهای خاص شهر شیراز بود كه با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس 220 نفر انتخاب شدند و پرسشنامههاى استرس والدین، کیفیت زندگی زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیه را تکمیل کردند. جهت تحلیل فرضیات از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که کیفیت زندگی زناشویی توانست استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیشبینی کند. علاوهبر این، طرحوارههای ناسازگار اولیه توانست استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیشبینی نماید و در نهایت، دو متغیر کیفیت زندگی زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه توانستند استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیشبینی کنند.
واژگان کلیدی: استرس والدگری، طرحوارههای ناسازگار اولیه، کیفیت زندگی زناشویی.
مقدمه
در هر جامعهای، سلامت روانی، جسمی و اجتماعی کودکان و نوجوانان اهمیت ویژهای دارد؛ اما این مهم، به سلامت روانی والدین و افرادی که از کودک مراقبت میکنند وابسته است. در این میان، والدین دارای کودکان با نیازهای خاص به دلیل عدم آگاهی و نبود حمایتهای کافی، در معرض بسیاری از آسیبهای روانی هستند. بهطور طبيعي هر زوجي اميدوار است كه كودكي سالم داشته باشد و تولـد يـك كـودك ناتوان تأثير نامساعدي بـر زندگي، هيجانات، افكار و رفتار اعضاي خانواده ميگذارد (تبسم و محسين1، 2013). وجود يـك كـودك نـاتوان بـهطـور معنـيداري بـر وضـعيت روانشناختي والدين تأثير ميگذارد و باعث ايجاد اسـترس در خانواده و بهويژه والدين ميشود (اوســكان و گاندوگار2،2010).
هرينگ، گري، تافه، اسويني و ايفيلد3 (2006) بیان داشتهاند که اثر ناتوانكنندگي و آسيب رسان حضور كودك ناتوان بر خـانواده و بهويژه مادر، به عوامل مختلفي مانند نـوع و شـدت مشـكل يا ناتواني، جنسيت كـودك، ميـزان حمایتهای در دسترس خانواده، ويژگيهاي شخصیتي افـراد درگير و همچنين نـوع ارزيابي آنها از مشكل و منابعي كه براي كنار آمدن و مقابله با آن در دسترس دارند، بستگي دارد. ربیعی کناری، جدیدیان و سلگی (1394) بر این باورند که رفتارهای مخرب و غیرعادی کودکان با نیازهای خاص، بهعنوان منبع اصلی تنیدگی برای والدین این کودکان، بهخصوص مادر محسوب میشود. یکی از انواع تنیدگی مادران این کودکان، استرس والدگری4 است.
آبيدين5 (2007) استرس والدگري را حاصل اثر تعاملي كنشوري خصوصيات اصلي و آشكار والدين (مانند افسردگي، احساس صلاحيت، سلامت، روابط توأم با دلبستگي با كودك، روابط با همسر، محدوديت ناشي از نقش پذيري يا مادري كردن) با خصوصيات كودك (مانند سازشپذيري، پذيرندگي، فزونطلبي، خلق، فزون كنشي و تقويتگري) ميداند. محققان مختلفی بیان داشتهاند که والدین دارای کودکان با نیازهای خاص استرس بیشتری را تجربه میکنند و سطح سلامت روانی پایینتری دارند (پویوت، کیت و بارینگتون6، 2011؛ شور فن7 و همكاران، 2012). شورفن و همکاران (2012) نشان داد که والدین دارای کودکان نقص عضو از استرس و اضطراب مرگ بیشتری نسبت به والدین دارای کودکان عقب مانده ذهنی برخوردار بودند.
عوامل متعددی میتوانند بر کاهش استرس والدگری تاثیرگذار باشند. برخی از این عوامل به ویژگیهای شخصی و شخصیتی والد و برخی دیگر به حمایتهای بیرونی و محیطی مرتبط هستند. طرحوارههای ناسازگار اولیه8 از جمله عواملی هستند که میتوانند استرس والدگری را تحت تاثیر قرار دهند.
طرحوارهها از ابتداي زندگي شکل گرفته و در تمام طول زندگي، فرد را تحت تأثير قرار ميدهند (دوزیس، مارتین و بیلینگ9، 2009). طرحوارههاي اوليه باورهايي هستند كه افراد دربارة خود، ديگران و محيط دارند و به طور معمول از ارضا نشدن نيازهاي اوليه به خصوص نيازهاي عاطفي در دوران كودكي سرچشمه ميگيرند (یانگ، مک کری، دی، یا و چی10،1999). اغلب مشکلات بین فردی که افراد تجربه میکنند تحت تأثیر شیوه تصور آنها در مورد خود و دیگران است. در زندگی زناشویی نیز، هر یک از زوجین علاوهبر طرحوارههایی که با خود به رابطه میآورند در ارتباط فعلی خود نیز طرحوارههایی به وجود میآورند که خاص این رابطه هستند. هرچه طرحوارهها ناسازگارتر باشند روابط این مادران با فرزندان آنها بیشتر دچار مشکل میشود و کیفیت این ارتباط نیز کاهش مییابد (کاملی، قنبري هاشمآبادي، آقا محمدیان شعرباف،1390).
علاوهبر طرحوارههای ناسازگار اولیه کیفیت زندگی زناشویی نیز بر استرس والدگری اثرگذار است. کیفیت زندگی زناشویی، به ارزیابی کلی فرد از سلامت زناشویی، اشاره دارد که غالباً بهعنوان یک شاخص از رضایت یا آشفتگی زناشویی، در نظر گرفته میشود و نقش اساسی در ارزیابی کیفیت کلی ارتباطات خانوادگی دارد (اسمیت و دفریتس11، 2008). کیفیت زندگی زناشویی مفهومی چند بعدي و شامل ابعاد گوناگون روابط زوجین مانند سازگاري، رضایت، شادي، انسجام و تعهد است (غلامعلیان، احمدي و باغبان، 1387). کیفیت رابطه زناشویی، نهتنها در سطح سلامت روانی زوجین، بلکه در سلامت روانی فرزندان آنها نیز تأثیر میگذارد و کیفیت کلی زناشویی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد؛ به نحوی که ارتباط، بیتأثیر و موجب فاصله بین فردی عمیقی میشود که در همه جنبههای زندگی و همه بخشهای جامعه تجربه میشود. والش و اُليري12 (2013) نشان دادند که کیفیت زندگی والدین دارای فرزندان اتیسم پایین است و این والدین در حوزههای مختلف ارتباطی دارای مشکل هستند؛ با این حال بسیاری از آنها به زندگی مشترک خود ادامه میدهند.
باور و لئونارد13 (2008) بیان داشتند که کیفیت پیوند زناشویی بر فشار روانی و افسردگی والدین دارای فرزندان ناتوانی رشدی تاثیرگذار است. این محققان نشان دادند که بهبود کیفیت پیوند زناشویی با کاهش فشار روانی و افسردگی همراه است. طهرانی زاده، مردوخی و حاجی رستملو (1396) نشان دادند که والدین کودکان با نیاز ویژه در ابعاد سلامت جسمانی، روابط اجتماعی، سلامت روانی و سلامت محیط تفاوت معناداری در مقایسه با والدین کودکان بهنجار داشتند. تقی زاده و اسدی (1393) نیز نشان دادند که بین میـانگین کیفیـت زنـدگی زناشویی مــادران دارای کودکــان عــادی و میــانگین کیفیــت زنــدگی زناشویی مــادران دارای کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد به این صورت کـه از نظـر ابعـاد کیفیـت زنـدگی یعنـی سـلامت جسـمانی، سلامت روانشناختی، روابط اجتمـاعی، محـیط زندگی تفاوت معناداری به دست آمد. با توجه به آنچه بیان شد پژوهشهای گذشته بیانگر این بودند که داشتن فرزند با نیازهای خاص بر کیفیت زندگی و سلامت روانی والدین تاثیرگذار است. حال این پرسش مطرح میشود که آیا طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی میتواند بر استرس والدگری مادران داری کودک با نیازهای خاص تاثیرگذار باشد؟ بنابراین هدف از اجرای این پژوهش شناسایی نقش هریک از دو متغیر طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی بر استرس والدگری مادران کودکان با نیازهای خاص است.
روش
جامعه، نمونه و روش نمونهگیری
روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد که در آن روابط بین متغیرهای طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی با استرس والدگری مادران مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دارای کودک با نیازهای خاص که در اداره آموزش وپرورش شهرشیراز تا سال1397 پرونده داشتهاند تشکیل میدهند. باتوجه به هدف پژوهش و با استفاده از شیوه نمونهگیری در دسترس و بر حسب تعداد زیر مولفههای متغیر پیشین که ضربدر عدد 10 شد، تعداد 240 نفر انتخاب شدند ولی تعداد 20 نفر به علت مخدوش بودن دادهها حذف شدند که در نهایت 220 نفر شامل مادران 50 کودک اتیسم،50 کودک فلج مغزی و 120 کودک عقبمانده ذهنی بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند.
ابزار اندازهگیری
پرسشنامه استرس والدگری
پرسشنامه شاخص تنیدگی والدینی است که آبیدین (2007) آن را ساخته است و براساس آن میتوان اهمیت تنیدگی در نظام والدین-کودک را ارزشیابی کرد. این شاخص شامل 120 گویه است که دو قلمرو کودکی (47 گویه) و والدینی (54 گویه)، به اضافه یک مقیاس اختیاری تحت عنوان تنیدگی زندگی (19 گویه) را در بر میگیرد. قلمرو کودکی دارای زیر مقیاسهای سازشپذیری، پذیرندگی، فزونطلبی، خلق، بیتوجهی / فزونکنشی و تقویتگری و قلمرو والدین شامل زیر مقیاسهای افسردگی، دلبستگی، محدودیتهای نقش، حس صلاحیت، انزوای اجتماعی، روابط با همسر، سلامت والدین و تنیدگی زندگی میباشد. شیوه نمرهگذاری نیز به روش لیکرت برحسب پاسخهای از کاملاً موافقم (1) تا کاملاً مخالفم (5) انجام میشود. ضریب قابلیت اعتبار و اعتماد همسانی درونی از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 93/0به دست آمد. این ضریب در قلمرو کودک 85/0 و در قلمرو والد 91/0 بوده است. اعتبار تفکیکی ابزار 93/0 و دامنه ضریب اعتبار همزمان ابزار با 5 ابزار تنیدگی مختلف دیگر بین38/0 و 66/0 بوده است (صابری و همکاران،1393). در پژوهش حاضر نیز به منظور بررسی پایایی پرسشنامه استرس والدگری از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که این ضریب برای نمره کل استرس والدگری، قلمرو کودکی، قلمرو والدینی و قلمرو تنیدگی زندگی به ترتیب 77/0، 73/0، 81/0 و 70/0 بود.
فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ
برای اندازهگیری طرحواره ناسازگار اولیه، از پرسشنامه ای که یانگ با 75 سؤال و 15 طرحواره ناسازگار اولیه شامل محرومیت هیجاتی / بیکفایتی، آسیبپذیری به ضرر، گرفتاری / دردام افتادگی، اطلاعت، از خودگذشتگی، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق، خویشتنداری و خود انضباطی ناکافی تهیه کرده استفاده شد. هر پنج سؤال این پرسشنامه مربوط به یک طرحواره و برای بدست آوردن نمره طرحوارهها، میانگین نمره در هر 5 سؤال محاسبه میگردد. چنانچه میانگین هر خرده مقیاس بالاتر از 5/2 باشد آن طرحواره ناکارآمد است. پایایی و روایی این ابزار در پژوهشهای متعددی به اثبات رسیده است. یانگ و همکاران پایایی این پرسشنامه را به روش همسانی درونی، و بازآزمایی بر روی یک نمونه 564 نفری از دانشجویان امریکایی به ترتیب 95/0 و 81/0 گزارش نمودند. این پرسشنامه را آهی (1385) در ایران ترجمه و آماده اجرا کرد و همسانی درونی آن را بر حسب آلفای کرونباخ در گروه زنان 97/0 و در گروه مردان 98/0 گزارش کرد. در پژوهش حاضر نیز به منظور بررسی پایایی این پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفا برای طرحوارههای ناسازگار اولیه 79/0 و برای خرده مقیاسها بین 89/0 تا 69/0 به دست آمد.
پرسشنامه کیفیت زناشویی
این مقیاس را که فلچر، سیمیسون و توماس (2000) ساختند دارای 18 گویه با طیف لیکرت 7 درجهای از اصلاً (1) تا کاملاً (7) و 6 زیر مقیاس رضایت، تعهد، صمیمیت، اعتماد، شور و هیجان جنسی و عشق است. آلفای کرونباخ به دست آمده، برای زیرمقیاسها در پژوهش فلچر و همکاران (2000) بین 86/0 تا 96/0 و برای کل پرسشنامه 85/0 گزارش شد. در ایران نیز این پرسشنامه توسط نیلفروشان (1389) ترجمه شد و ملاکهای روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. در پژوهش حاضر نیز پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 77/0 و برای زیر مقیاسهای رضایت، تعهد، صمیمیت، اعتماد، شور و هیجان جنسی و عشق به ترتیب 71/0، 76/0، 85/0، 79/0، 71/0 و 87/0 به دست آمد. جهت تحلیل دادههای به دست آمده، از روش آماری رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزارآماری SPSS22 استفاده شد.
یافتهها
پیش از تحلیل دادههای به دست آمده، میانگین، انحراف معیار، چولگي و كشيدگي (جدول 1) و ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش (جدول 2) محاسبه شد. روابط معنادار بین متغیرهای پژوهش امکان انجام تحلیل مدل را فراهم نمود.
جدول1. میانگین، انحراف معیار، حداقل، حداکثر، چولگي و كشيدگي متغیرهای پژوهش
متغیرها | شاخصهای آماری | |||||
میانگین | انحراف معيار | حداقل | حداکثر | چولگي | كشيدگي | |
کیفیت زندگی زناشویی | 77/97 | 89/8 | 70 | 116 | 698/0- | 202/0 |
رضایت | 096/16 | 710/2 | 9 | 20 | 53/0- | 45/0- |
تعهد | 16/16 | 87/2 | 8 | 21 | 41/0- | 67/0- |
صمیمت اعتماد | 90/16 37/17 | 11/3 06/2 | 9 12 | 21 21 | 65/0- 67/0- | 58/0- 63/0 |
شور و هیجان جنسی | 08/15 | 47/2 | 10 | 21 | 316/0 | 31/0- |
عشق | 14/16 | 64/2 | 10 | 21 | 316/0 | 31/0- |
طرحواره های ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی رهاشدگی بی ثباتی | 82/165 10/11 47/12 | 39/64 66/4 57/5 | 76 5 5 | 350 25 25 | 90/0 76/0 21/0 | 27/0 13/0- 20/1- |
بیاعتمادی بدرفتاری | 84/10 | 07/5 | 5 | 25 | 94/0 | 055/0 |
انزوای اجتماعی بیگانگی | 44/9 | 45/4 | 5 | 25 | 34/1 | 32/1 |
نقص / شرم | 83/8 | 49/4 | 5 | 25 | 55/1 | 74/1 |
شکست | 30/9 | 80/4 | 5 | 25 | 266/1 | 63/0 |
وابستگی / بیکفایتی | 91/8 | 89/4 | 5 | 25 | 57/1 | 37/1 |
آسیبپذیری در برابر ضرر و بیماری | 81/9 | 33/5 | 5 | 25 | 22/1 | 49/0 |
گرفتار / خویشتن تحول نیافته | 64/11 | 74/5 | 5 | 25 | 56/0 | 92/0- |
اطاعت | 08/10 | 99/4 | 5 | 25 | 908/0 | 043/0- |
ایثارگری | 18/13 | 85/4 | 5 | 22 | 13/0- | 86/0- |
بازداری هیجانی | 94/10 | 60/4 | 5 | 20 | 64/0 | 54/0- |
معیارهای سرسختانه | 94/13 | 36/5 | 5 | 25 | 17/0- | 960/0- |
استحقاق / بزرگ منشی | 24/13 | 75/5 | 5 | 25 | 16/0 | 159/1- |
خویشتنداری/ خودانضباطی ناکافی | 06/12 | 08/5 | 5 | 25 | 44/0 | 34/0- |
استرس والدگری | 99/344 | 97/31 | 280 | 415 | 025/0 | 74/0- |
استرس والدگری (قلمرو کودکی) | 48/160 | 99/25 | 91 | 216 | 86/0- | 44/0- |
استرس والدگری (قلمرو والدینی) | 20/177 | 85/12 | 145 | 206 | 114/0 | 54/0- |
استرس والدگری (قلمرو تنیدگی زندگی) | 30/7 | 84/1 | 4 | 11 | 121/0 | 57/0- |
همانطور كه در جدول 1 مشاهده ميشود، با توجه به میانگینهای بدست آمده، کیفیت زندگی زناشویی و استرس والدگری پاسخگویان در حد بالاست و طرحوارههای ناسازگار اولیه آنان در حد متوسط است. میزان چولگی و کشیدگی متغیرها (در بازه2+ تا 2-) نشان میدهد دادهها از توزیع نرمال برخودار هستند.
جدول2. ضریب همبستگی بین متغیرهای پژوهش (220=n)
| استرس والدگری | استرس والدگری (قلمرو کودکی) | استرس والدگری (قلمرو والدینی) | استرس والدگری (قلمرو تنیدگی زندگی) |
کیفیت زندگی زناشویی | **42/0- | **42/0- | *19/0- | 03/0- |
رضایت | 15/0- | *21/0- | 031/0 | 047/0 |
تعهد | **25/0- | **23/0- | 12/0- | 15/0- |
صمیمت | **37/0- | **34/0- | *23/0- | 026/0- |
اعتماد | 09/0- | 023/0- | **28/0- | 048/0- |
شور و هیجان جنسی | 15/0- | **25/0- | 12/0 | 082/0 |
عشق | **34/0- | **33/0- | 17/0 | 095/0- |
طرحوارههای ناسازگار اولیه | **44/0 | **41/0 | **27/0 | 037/0 |
محرومیت هیجانی | **38/0 | **35/0 | **24/0 | 003/0- |
رهاشدگی بیثباتی | *22/0 | *18/0 | *19/0 | 059/0- |
بیاعتمادی بدرفتاری | **32/0 | **29/0 | *20/0 | 041/0 |
انزوای اجتماعی بیگانگی | **38/0 | **35/0 | **25/0 | 031/0 |
نقص/ شرم | **40/0 | **38/0 | *21/0 | 016/0- |
شکست | **40/0 | **38/0 | *22/0 | 010/0 |
وابستگی / بیکفایتی | **38/0 | **37/0 | *21/0 | 057/0 |
آسیبپذیری در برابر ضرر و بیماری | **34/0 | **29/0 | **25/0 | 006/0 |
گرفتار / خویشتن تحول نیافته | **41/0 | **39/0 | *23/0 | 020/0- |
اطاعت | **43/0 | **42/0 | *22/0 | 024/0 |
ایثارگری | **35/0 | **34/0 | 16/0 | 11/0 |
بازداری هیجانی | **40/0 | **37/0 | *23/0 | 049/0 |
معیارهای سرسختانه | **35/0 | **30/0 | **25/0 | 13/0 |
استحقاق /بزرگ منشی | **44/0 | **36/0 | **34/0 | 034/0 |
خویشتنداری/ خودانضباطی ناکافی | **43/0 | **41/0 | *23/0 | 065/0 |
*p<0.05, **p<0.01
براساس نتایج جدول 2 مشاهده میشود که بین کیفیت زندگی زناشویی و استرس والدگری رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بدین معنی که هر چه کیفیت زندگی زناشویی مادران دارای کودک با نیازهای خاص افزایش یابد و بالا برود، استرس والدگری آنها کاهش مییابد و بالعکس. همچنین بین کیفیت زندگی زناشویی و ابعاد آن با دو بعد استرس والدگری (قلمرو کودکی و والدینی) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. علاوهبر این مشاهده میشود که بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و استرس والدگری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که هرچه طرحوارههای ناسازگار اولیه مادران دارای کودک با نیازهای خاص افزایش یابد و بالا برود، استرس والدگری آنها هم افزایش مییابد. همچنین بین انواع طرحوارههای ناسازگار اولیه و دو بعد استرس والدگری (قلمرو کودکی و والدینی) رابطه معناداری وجود دارد.
در ادامه به منظور شناسایی نقش هر یک از دو متغیر کیفیت زندگی زناشویی (جدول3) و طرحوارههای ناسازگار اولیه (جدول 4) بر استرس والدگری مادران دارای کودک با نیازهای خاص از روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد (جدول3).
جدول3. رگرسیون گام به گام کیفیت زندگی زناشویی بر روی استرس والدگری
متغیرها | مرحله | نام متغیر | R | R2 | B | بتا | مقدار T | Sig | آماره تحمل | تورم واریانس |
استرس والدگری | اول | صمیمیت | 37/0 | 13/0 | 67/2- | 26/0- | 65/2- | 0001/0 | 70/0 | 41/1 |
دوم | عشق | 41/0 | 16/0 | 49/2- | 20/0- | 046/2- | 04/0 | 70/0 | 41/1 |
باتوجه به مقادیر ضریب رگرسیون در جدول 3 مشخص میشود که دو متغیر وارد شده به معادله در مراحل دوگانه با متغیر وابسته دارای رابطه معکوس میباشند. چهار متغیر رضایت، تعهد، اعتماد و شور و هیجان جنسی به دلیل معنادار نبودن از مدل خارج و درون معادله قرار نگرفتند.
جدول 4. رگرسیون گام به گام طرحواره های ناسازگار اولیه بر روی استرس والدگری
متغیرها | مرحله | نام متغیر | R | R2
| B | بتا | مقدار T | Sig | آماره تحمل | تورم واریانس |
استرس والدگری | اول | استحقاق/بزرگمنشی | 44/0 | 19/0 | 99/2 | 54/0 | 90/4 | 0001/0 | 48/0 | 07/2 |
دوم | نقص/شرم | 49/0 | 24/0 | 47/2 | 36/0 | 83/3 | 0001/0 | 67/0 | 48/1 | |
سوم | رهاشدگی/ بی ثباتی | 54/0 | 29/0 | 07/2- | 36/0- | 02/3- | 003/0 | 41/0 | 44/2 |
با توجه به مقادیر ضریب رگرسیون در جدول 4، مشخص شد که سه متغیر وارد شده به معادله در مراحل سه گانه با متغیر وابسته دارای رابطه معنیدار میباشند. باتوجه به نتایج دو طرحواره استحقاق / بزرگ منشی و نقص / شرم با استرس والدگری رابطه مثبت و معنیدار و با طرحواره رهاشدگی / بی ثباتی رابطه منفی و معنیدار دارد.
علاوهبر این، بهمنظور بررسی تاثیر همزمان دو متغیر کیفیت زندگی زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیه از روش تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان استفاده شد (جدول 5).
جدول 5. رگرسیون گام به گام کیفیت زندگی زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیه بر روی استرس والدگری
متغیرهای ملاک | متغیرهای پیشبین | ضرایب غیراستاندارد | ضرایب استاندارد | T | سطح معناداری | آمارههای چندهم خطی | ||
B | خطای استاندارد | بتا | آماره تحمل | تورم واریانس | ||||
استرس والدگری | مقدار ثابت | 49/447 | 15/27 | - | 48/16 | 0001/0 | - | - |
کیفیت زندگی زناشویی | 39/1- | 264/0 | 38/0- | 27/5- | 0001/0 | 992/0 | 008/1 | |
طرحوارههای ناسازگار اولیه | 203/0 | 036/0 | 41/0 | 57/5 | 0001/0 | 992/0 | 008/1 |
همانطور که در جدول5 مشاهده میشود، با توجه ضرایب رگرسیون استاندارد میتوان مشاهده کرد که طرحوارههای ناسازگار اولیه با ضریب 41/0 بیشترین سهم را در تبیین استرس والدگری دارد و پس از آن کیفیت زندگی زناشویی با ضریب بتای 38/0- قرار دارد.
بحث و نتیجهگیری
هدف این پژوهش بررسی پیشبینی استرس والدگری براساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در مادران دارای کودکان با نیازهای خاص شهر شیراز بود. نتایج بیانگر این بود که کیفیت زندگی زناشویی توانسته است استرس والدگری مادران دارای کودک با نیازهای خاص را بصورت منفی پیشبینی نماید. این یافته پژوهشی با تحقیقات رسولی و همکاران (1397)، طهرانیزاده و همکاران (1395)، ربیعی کناری و همکاران (1394)، تقیزاده و همکاران (1393)، والش و اُليري (2013)، شورفن و همكاران (2012) و باور و لئونارد (2008) همسو میباشد.
استرس والدگری به نوبه خود اکثر جنبههای کیفی و موثر رفتار والدینی را تحت تاثیر قرارداده و موجب بدتر و خراب تر شدن زندگی زناشویی میشود. این مساله میتواند موجب کاهش در مهر و محبت والدینی، افزایش روشهای خشونتبار انضباطی و ابراز خصومت نسبت به کودک، ثبات کم در رفتار والدین، یا انزوای کامل از نقش والدینی شود. همانطور که نتایج پژوهش طهرانیزاده و همکاران (1396) نشان داد که میزان کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه در سطح پایینی قرار دارد و همچنین حضور کودکان دارای نیازهای ویژه در خانواده بر سلامت روانی و کیفیت زندگی والدین و سایر اعضای خانواده تأثیر منفی میگذارد. لذا باتوجه به نوع واکنش و نگرش والدین استرس والدگری میتواند افزایش یافته، کیفیت فرزندپروری بدتر شده و در نهایت مسائل رفتاری و عاطفی کودک افزایش پیدا خواهد کرد.
در تبیین این یافته پژوهشی باید گفت کیفیت زندگی زناشویی در هر مرحلهای از زندگی در صورت کاهش و از دست دادن کیفیت خود نیز باعث استرس در والدین میشود و پس از مدتی احساس خستگی میتواند تأثیر قابل ملاحظهاي بر کیفیت رابطه زوجین داشـته باشد. نگرانی والدین از آینده کودك معلول، ممکن است آنقدر شدت یابد کـه مـانع از توجـه منطقـی و اصـولی بـه وضعیت فعلـی کـودك و نیازهـاي او شـود. ایـن نگرانـی شدید معمولاً نیروي والدین را هدر میدهـد و گـاه سـبب میشود کـه آنـان نتواننـد وظـایف ضـروري و مـورد نیـاز زنـدگی مشـترك را بـرآورده سـازند. اگـر مشـکلات دیگـري نیـز وجـود داشـته باشـد، ایـن مشـکلات تشـدید خواهد شد و سبب سست شدن بنیاد و یکپارچگی خانواده میشود و لذا در صورتی که با یک کودک عقب مانده یا دیگر کودکان همراه شود نیز این کیفیت زندگی زناشویی به راحتی استرس این والدین را نیز افزایش داده و بیشترین مشکلات را برای این خانوادهها بهوجود میآورد.
علاوهبر این، نتایج نشان داد که طرحوارههای ناسازگار اولیه توانسته است استرس والدگری مادران دارای کودک با نیازهای خاص را بصورت مثبت و معنیدار پیشبینی نماید. این یافته نیز با یافتههای آزاد بخت و وکیلی (1392)، تونا و آنالان (2007) و نیک و همکاران (2012) همسو میباشد.
مادران کودکان اسـتثنایی بـا مشکلات و چالشهاي فراوانی روبهرو هستند و حجم بالایی از محركهـاي آزاردهنـده، روح و روان مــادرانی کــه فرزنــد اســتثنایی دارنــد؛ آزرده خاطر میسازد. انتظاراتی که فرد از خود و محیط دارد با تواناییهای محسوس او برای جدایی، بقا و عملکرد مستقل یا انجام موفقیتآمیز کارها تداخل میکنند. نتایج پژوهش آزاد بخت و وکیلی (1392) که نشانگر رابطه بین طرح وارههای ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در نتیجه استرس برای مادران نیز بود و همچنین با مطالعه تونا و همکاران (2007) که نشـان داد والـدین کودکـان داراي کم توانی ذهنی استرس بیشتري را نسبت به مـادران داراي کودك با رشد طبیعی تجربـه مـیکننـد و از لحـاظ طرحوارههای ناسازگار اولیه با مادران کودکـان عـادي متفـاوت میباشند نیز همسو میباشد. در تبیین این یافته پژوهشی باید گفت وقتی که مادران در رسیدن به تمایلات فردی و طبیعی خود با مانع محیطی روبرو میگردد احساس شکست و ناکامی میکند و این مادر خود را نیز تحقیر شده مییابد که ناامید شده و خود را از زندگی بیزار میبیند و عملا فردی میشود که طرحواره طرد را در وجود خود احساس میکند و عملا خود را درگیر با خود یا غیر فعال فرض میکند. مادر طفل را به دنیا می آورد و او را میپروراند و زمانی که هر گونه مشکی یا نقصی را در فرزندان خود متوجه شوند خود را بانی این مساله میدانند که این خود میتوانند مشکلات زیادی را برای مادر به وجود آورد از جمله استرس، تحمل کنایههای دیگران که موجب رشد طرحوارههای ناسازگار منفی در مادران این کودکان شود که بهشدت استرس این والدین نیز افزایش مییابد و به نوبه خود باعث کاهش توان در زندگی زوجی وی و فراخوانی هیجانات منفی نطیر استرس در این مادران میشود.
در نهایت نتایج بیانگر این بودند که کیفیت زندگی زناشویی و طرحوارههای ناسازگاراولیه توانسته اند استرس والدگری مادران دارای کودک با نیازهای خاص را پیشبینی نمایند. این یافته نیز با یافتههای رسولی و همکاران (1396)، طهرانیزاده و همکاران (1395)، ربیعی کناری و همکاران (1394)، تقیزاده و همکاران (1393)، والش و اُليري (2013)، شورفن و همكاران (2012)، آزاد بخت و وکیلی (1392) و نیک و همکاران (2012) همسو بود.
همانطور که گفته شد مادران دارای کودکان با نیازهای خاص، فشـار روانـی و اسـترس بـالایی را متحمل میشوند. از طرفی همبستگی بالایی بـین وضـعیت روحی و روانی مادران و پـرداختن بـه نیازهـاي جسـمی و عاطفی کودك معلول وجود دارد. همـانگونـه کـه نتـایج پژوهشها نشان میدهند مادران دارای کودکان با ویژگیهای خاص از استرس والدگری بالایی بر خوردارند که به علت کیفیت زندگی زناشویی این مادران نیز میباشد. این مادران در حالی که مادران در زندگی زناشویی خود که تشویش، اضطراب و استرس فراوانی دارند، معمولاً در تعامل منطقی و صحیح با کودکان خـود مشکلات عدیدهاي دارند که مانع از اتخاذ یـک رویکـرد مطلوب و منطقی میشود. لذا استرس شدید والدینی در این مادران نیز به وجود میآید. استرس والدگری تحت تاثیر کیفیت زندگی زناشویی و طرحوارههای ناسازگار اولیه میباشد. طرحوارههای ناسازگار اولیه این مادران نیز بسیار با هیجانات منفی همراه است و ناکارآمدی بالایی دارند که استرس شدیدی را در این والدین نیز به علت وجود این کودکان با نیاز های خاص به وجود میآورد. به طور کلی باید گفت زمانی که کیفیت زندگی زناشویی و طرح واره های نارکارآمد این مادران در زندگی آنها به وجود میآید، زندگی این مادران مختل میشوند در نتیجه استرس این والدین نیز در زندگی با یک کودک با نیازهای خاص دشوارتر میشود.
باتوجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میگردد با در نظر گرفتن وجود رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و استرس والدینی در این مادران، توجه کافی به علائم روانشناختی این مادران در جهت بهبود استرس آنان صورت پذیرد. برگزاري جلسـات گروهـی برای والدین از دیگر پیشنهادات کاربردی این پژوهش است؛ چراکه اغلـب والـدین از طریق گفتگـو دربـاره مسـائل مختلـف، درك احساسـات یکـدیگر، حمایـت متقابـل، جسـتجو و طلـب کمـک بـه بزرگترین نتایج درمانی دست پیدا میکنند که در نتیجه سطح استرس این والدین کاهش پیدا خواهد کرد.
همچنین پیشنهاد میشود که درمانگران و مشاوران در رسانه ها جهت آگاهی این خانوادههای دارای کودکان با نیازهای خاص برای بهبود کیفیت روابط زناشویی زمینه سازگاری را فراهم آورند، تا کاهش هرچه بیشتر احتمال آسیب به ساختار خانواده باشند.
این پژوهش با محدودیتهایی نیز همراه بود. از جمله محدودیتهای این پژوهش این بود که نمونه پژوهش حاضر از مادران شهر شیراز بود، بنابراین توجه در تعمیم یافتهها باید دقت کافی شود. همچنین استفاده از پرسشنامههای خوگزارشی، عدم استنباط علی و استفاده از روش نمونهگیری دردسترس نیز از محدودیتهای پژوهش بود.
منابع
1. آزاد بخت، راحيل؛ وکيلي، پریوش (1392). رابطه طرحوارههای ناسازگار اوليه و رضایت زناشویي زنان، فصلنامه روانشناسي تربيتي، 4 (3) . 11-18.
2. تقیزاده، حسین؛ اسدی، راضیه. (1393). بررسی مقایسهای کیفیت زندگی مادران کودکان کمتوان ذهنی و مادران کودکان عادی. مجله مطالعات ناتوانی، 4 (8)، 66-74.
3. ربیعی کناری، فاطمه؛ جدیدیان، علی؛ سلگی، محمد. (1394). اثربخشی آموزش تابآوری بر کاهش استرس والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اتیسم. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 23 (4)، 95-105.
4. رسولی، مریم؛ یغمایی، فریده؛ مهاجری، سحر؛ قدسی قاسم آبادی، ربابه؛ محرابی، یداله؛ ندرلو، معصومه؛ اوجاقلو، خدیجه.(1397). همبستگی کیفیت زندگی مادران دارای کودک با نیازهای ویژه و ویژگیهای جمعیت شناختی در شهر تهران. نشریه روان پرستاری، 6(2)، 72-78.
5. صابری، جواد؛ بهرامی پور، منصوره؛ قمرانی، امیر و یارمحمدیان، احمد. (1393). اثربخشی برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر کاهش استرس والدگری مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 15 (2)؛ 69-77.
6. طهرانی زاده، مریم؛ مردوخی، محمد سعید؛ حاجی رستملو، رقیه. (1395). مطالعه کیفیت زندگی والدین دارای بیش از یک فرزند با نیازهای ویژه. فصلنامه سلامت روان کودک، 4 (2)، 60-70.
7. غلامعلیان، ف.، احمدي، ا و باغبان، ا. (1387). کیفیت زندگی زناشویی. فصلنامه تازههاي روان درمانی، 49،50-59.
8. کاملی، زهرا؛ قنبري هاشمآبادي، بهرامعلی؛ آقا محمدیان شعرباف، حمید. (1390). بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره برتعدیل طرحوارههاي ناسازگار اولیه در دختران نوجوان بیسرپرست و بد سرپرست. پژوهشهاي روانشناسی بالینی و مشاوره، 1 (1)؛ 83-98.
9. Abidin, R.R. (2007). Parenting Stress Index: ProfessionalManual.Odessa, FL: Psychological Assessment Resources, Inc.
10. Dozois, DJ., Martin, RA., Bieling, PJ.(2009). Early maladaptive schemas and adaptive -maladaptive styles of humor. Cognitive Therapy and Research.;33(6):585-596.
11. Herring, S., Gary, J., Taffe, K., Sweeney, D. & Eifeld, S. (2006). Behaviour and emotional problems in toddlers with pervasive developmental delay: associations with parental mental health and family functioning. Journal of Intellectual Disability Research, 12, 874- 882.
12. Nick, D., Ruta, L., D'Arrigo, V. G. & Mazzone, L. (2012). Impairment of quality of life in parents of children and adolescents with pervasive developmental disorder. Health and Quality of Life Outcomes, 5(1), 22-41.
13. Payot, A., Keith, J. & Barrington, K. (2011). The Quality of Life of Young Children and Infants with Chronic Medical Problems: Review of the Literature. Curr Probl Pediatr Adolesc Health Care, 41, 91-101.
14. Shur-Fen, G. S., Chou, M., Chiang, H., Lee, J., Wong, C., Chou, W. & Wu, Y. (2012). Parental adjustment, marital relationship, and family function in families of children with autism. Research in Autism Spectrum Disorders, 6(1), 263–270.
15. Smith, M. C.& DeFrates, N.(2008).Handbook of research on adult learning and development. Routledge.
16. Tabassum, R., & Mohsin, N. (2013). Depression and anxiety among parevts of children with disabilities: acase study from developing world. International Journal of Environment, Ecology, Family and UrbanStudies (IJEEFUS); 3(4): 33-40.
17. Tuna, T., Unalan, H. (2007). Quality of life of primary caregivers of children with cerebral palsy. Deve Med Child Neurol. 46(9): 647-649.
18. Uskun, E., & Gundogar, D. (2010). The levels of stress, depression and anxiety of parents of disabled children in Turkey. Disability and Rehabilitation, 32(23): 1917–27.
19. Walsh, C.E., & O'Leary, D.K. (2013). A comparative study of the marital relationship between parents with children with autism and those with children without autism, 14(1), 28-33.
20. Yang J, McCrae RR, Costa Jr PT, Dai X, Yao S, Cai T, et al. (1999).Cross-cultural personality assessment in psychiatric populations: The NEO-PI-R in the People’s Republic of China. Psychological Assessment;11(3):359-368.
Prediction of Parental stress based on early maladaptive schemas and quality of marital life in mothers with children with special needs
Maryam mirzayi fenjani1, Omidvar Banafshe2*
1. M.Sc. in Clinical Psychology, Faculty of Psychology, Shiraz Branch, Islamic Azad University, Shiraz, Iran
2. Assistant Professor, Department of Psychology, Faculty of Psychology, Shiraz Branch, Islamic Azad University, Shiraz, Iran (Corresponding Author)
Abestract
The aim of this study was to predict parenting stress based on early maladaptive schemas and quality of marital life in mothers with children with special needs in Shiraz. The research method was descriptive. The statistical population included all mothers of children with children with specific needs in Shiraz, using a sampling method, 220 subjects were selected. They completed parent stress questionnaires, marital quality of life, and early maladaptive schemas. To analyze the hypotheses, multiple regression analysis was used. Results in the first hypothesis showed that the quality of marital life could predict the parents' stress in mothers with children with special needs. In the second hypothesis, early maladaptive schemas could predict the stress of parents of mothers with children with special needs. In the third hypothesis, two variables of quality of life in marriage and early maladaptive schemes have been able to predict the stress of parents of mothers with children with special needs.
Keywords: parenting stress, early maladaptive schemas, quality of marital life
[1] . Tabassum & Mohsin
[2] . Uskun & Gundogar
[3] . Herring, Gary, Taffe, Sweeney & Eifeld
[4] . parental stress
[5] . Abidin
[6] . Payot, Keith & Barrington
[7] . Shur-Fen
[8] . early maladaptive schemas
[9] . Dozois, Martin and Bieling
[10] . Yang, McCrae, Dai, Yao and Cai
[11] . Smith & DeFrates
[12] . Walsh & O'Leary
[13] . Bower & Leonard