Analyzing access to sport places in district 20th of Tehran Municipality
Subject Areas :
1 -
Keywords: Sport PlaceAccessibilityBuffering TechniqueTehran,
Abstract :
Today sport is interrelated to modern urban lifestyles. In order to develop sports and physical activity and promote active lifestyle, three important goals, called the three A, are in attention that the first is to improve accessibility. In this paper by using buffer technique in GIS, the index of per capita access and a descriptive-analytical method Access to sports venues in the 20th district of Tehran has been analyzed. Findings of the research showed that the average per capita access to sports places was 0.6 m2, the maximum was 0.8 and at least 0.027 m2.The access rates is much lower from the global standards and the rates proposed for the Iranian cities But it is somewhat more favorable than Tehran's average. Apart from the general lack of per capita access, many inequalities are evident at the level of the study area. Although the entire area is accessible to sports venues, parts are only accessible to 1 sport place while in some parts the area access of 13 sport places are overlapped.
. ابراهیمی¬ثانی، عماد.؛ حاصل¬طلب، محسن.؛ کیوانلو.، اسماعیل (1393). سنجش برخورداری ساکنین از بوستان¬های محلی با استفاده از شاخص دسترسی در بستر عدالت فضایی (نمونه موردی: منطقه 7 شهرداری مشهد). مشهد: ششمین کنفرانس برنامه¬ریزی و مدیریت شهری با تاکید بر مؤلفه¬های شهر اسلامی. صص 83-69.
2. اداره کل ورزش و جوانان شهرستان ری (1396). آمار و اطلاعات منتشرنشده از اماکن ورزشی شهرستان ری.
3.خشنوادانا، حمید (1395). بررسی توسعه فضای ورزشی بر مشارکت مردمی و نقش آن در توسعه پایدار. دومین همایش ملی توسعه پایدار استان کهکیلویه و بویراحمد.
4. سعیدنیا، احمد (1382). کتاب سبز شهرداری: فضاهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی (جلد 10). انتشارات مرکز مطالعات برنامه¬ریزی شهری وزارت کشور.
5. شیعه، اسماعیل (1369). مقدمه¬ای بر برنامه¬ریزی شهری. تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت. چاپ اول.
6. زالی، نادر (1393). آسیبشناسی الگوهای برنامهریزی سنتی و پیشنهاد رویکرد مدرن برنامهریزی مبتنی بر تفکر آیندهپژوهی. تهران: مجموعه مقالات سومین همایش ملی الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت. صص 335-322.
7. قادری، عمران (1384). سرانه و استاندارد فضاهاي ورزشي. اصفهان: مجموعه مقالات سمینار ملی مدیریت ورزشی. صص 111-89.
8. گرشاسبی، حمید (1394). مصاحبه به¬عنوان مدیر کل ورزش و جوانان استان تهران. بازیابی در تاریخ 12/9/1396 از سایت خبری تابناک : www.tabnak.ir .
9. کریمی¬صالح، محمد جعفر (1385). فضاهای ورزشی و طراحی شهری. تهران: مجموعه مقالات اولین همایش ملی شهر و ورزش. صص 265-255.
10. فصیحی، حبیب¬اله (1395). رویکرد محیط¬زیستی به برنامه¬ریزی شهری. تهران: انتشارات فصیحی، چاپ اول، ص161.
11. مرکز آمار ایران (1395). نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395. بلوک¬های آماری شهر تهران.
12. مستقیمی، ندا؛ گودرزی سروش، محمدمهدی؛ دانشگرمقدم، گلرخ (1394). بررسي تأثير ساختار كالبدي بر رفتار فضايي بهره¬بران با رويكرد روان¬شناسي محيط)مطالعه موردي: پايانه مسافربري استان همدان). مطالعات محیطی هفت¬حصار، 13(14)،89-77.
13. مهندسین مشاور آتک (1371). طرح ساماندهی تهران.
14. نوروزی¬سیدحسینی، رسول؛ دهقانی¬زاده، رضا؛ هنری، حبیب؛ یوسفی، بهرام؛ نوروزی¬سیدحسینی، ابراهیم (1392). تحلیل مکانی فضاهای ورزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران). مدیریت مدیریت ورزشی، 5(4)، 28-5.
15. Casas Valle, D (2003). Sport in the city: Research on the relation between sport and urban design. Centro de Estudos de Arquitectura e Urbanismo, Faculdade de Arquitectura da Universidade do Porto Rua do Gólgota, 215, 4150-755 Porto , Portugal.
16. Cervero, R., Rood, T. Appleyard, B. (1999). Tracking accessibility: employment and housing opportunities in the San Francisco Bay Area’, Environment and Planning,( 31), 1259-1278
. 17. De coubertin, Pierre (2017), Cited in: http://www.sportventure.eu/www/pdf/healthy_sport_lars_wiskum.pdf.2017
. 18. Edwards, Peggy; Tsouros, Agis. D (2008). A healthy city is an active city; A physical activity planning guide. World Health Organization, Europe.
19. Hass, K. (1999). ‘Measuring accessibility of regional parks : a comparison of three GIS techniques. Master's Theses. 3641. http://scholarworks.sjsu.edu/etd_theses/3641.
20. Ferreira, A., Batey, P. (2007). ‘Re-thinking accessibility planning: A multi-layer conceptual framework and its policy implications. Town Planning Review, 78, 429-458.
21. Nicholls, S. (2001). Measuring the accessibility and equity of public parks: a case study using . Managing Leisure, (6), 201–219
جغرافيا(فصلنامه علمی ـ پژوهشی و بینالمللی انجمن جغرافيايی ايران)
سال هجدهم، شماره 67، زمستان 1399
قابلیت دسترسی به مکانهای ورزشی منطقه 20 شهرداری تهران
حبیب اله فصیحی 1
تاریخ وصول: 26/02/1398، تاریخ تأیید: 24/07/1399
چکیده
امروزه ورزش با سبک زندگی مدرن شهری آمیخته شده و در راستای توسعه ورزش، بهبود دسترسپذیری بهعنوان یک هدف مهم مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با بهرهگیری از تکنیک بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی، وضعیت دسترسی به مکانهای ورزشی در منطقه 20 شهرداری تهران مورد تحلیل قرار گرفته است. دادههای مورد استفاده مشتمل بر موقعیت و مشخصات اماکن ورزشی، از سازمان ورزش و جوانان دریافت شده و اطلاعات جمعیتی مبتنی بر شیپفایل بلوکهای جمعیتی سرشماری سال 1395 شهر تهران بوده است. یافتههای تحقیق، میانگین سرانه دسترسی به مکانهای ورزشی را 6/0 مترمربع، حداکثر آن را 8/0 و حداقل 027/0 مترمربع نشان داد. میزان دسترسی از استانداردهای جهانی و میزانهای پیشنهادشده برای شهرهای کشور بسیار پایینتر بوده اما نسبت به میانگین شهر تهران تاحدودی بهتر است. جدا از پایینبودن کلی سرانه دسترسی، نابرابریهای زیادی در سطح محدودة مطالعاتی مشهود است. گرچه تمامی منطقه تحت دسترس مکانهای ورزشی هستند اما قسمتهایی تنها در حوزه دسترسی یک مکان ورزشی قرار دارند در حالیکه در قسمتهایی، حوزه دسترسی 13 مکان ورزشی همپوش هستند.
کلیدواژگان: مکان ورزشی، دسترسپذیری، تکنیک بافری، منطقه 20 تهران
مقدمه
به موازات رشد شهرنشینی، تغییر در ترکیب اشتغال و تغییرات تکنولوژیکی در جوامع که کارها و فعالیتهای بدون تحرک بدنی را گسترش داده، افراد اجتماع در زندگی روزمره خود بیش از پیش کمفعال و بیتحرک ظاهر میشوند. در سطح جهان روندی فراگیر به سمت زندگی روزمره بدون فعالیت بدنی مشهود است، بهطوری که یکسوم بزرگسالان در سطح قابل قبولی ورزش نمیکنند یا فعالیت بدنی ندارند(Mcphee et al. , 2016:568). حتی در اروپا برآورد شده که از هر ده نفر بالای 15 سال، 6 نفر هرگز ورزش نمیکنند یا بهندرت به ورزش و نرمش میپردازند (Wai So, 2016). بیتحرکی رویهای برخلاف مسیر سلامت، تندرستی، بهروزی و کیفیت زندگی برای تمامی سنین و آحاد جامعه تلقی میگردد. چنانکه در برخی جوامع صنعتی مانند انگلستان، نداشتن تحرک بدنی، عامل یک ششم مرگومیرها دانسته شده است (Edwards and Tsouros, 2008). تحقیقات صورت گرفته، فواید و ثمرات مستقیم و غیرمستقیم بیشماری را برای ورزش و تحرک بدنی به اثبات رسانیدهاند. از جمله تحرک بدنی میتواند دستاوردهای تحصیلی کودکان را بهبود بخشد، بهرهوری در محیط کار را افزایش دهد، از غیبتهای ناشی از بیماری بکاهد و از جرایم و کجرفتاریهای اجتماعی بکاهد (Public Health England, 2014: 8). به دلیل امتیازات فراوان و شناختهشدة ورزش، این مقوله را بخشی از میراث فردی و اجتماعی دانستهاند که در صورت از دستدادن، هرگز جبران نخواهد شد (De Coubertin, 2017). با شناخت و باور عمومی به اثرات مثبت ورزش و تفریحات فعال بر سلامت فرد و اجتماع، ورزش با سبک زندگی مدرن شهری آمیخته گردیده و در این راستا حکومتها و نهادهای اجتماعی بیش از پیش به تاثیرات مثبت ورزش در سلامتی و اهمیت آن در انسجام اجتماع واقف شده و برنامهریزان و مدیران شهری نیز بدان عنایت خاصی نمودهاند (Casas Valle, 2003).
یکی از عوامل مهم زمینهساز گسترش و فراگیری ورزش و فعالیتهای بدنی وجود امکانات فیزیکی کافی و قابل دسترس در حوزههای محل سکونت و اشتغال به ویژه در سطح محلات شهری است. فضاهای ورزشی جدا از نقش بسیار مهمی که در افزایش تحرک و فعالیت بدنی شهروندان دارند، گونهای از فضاهای اجتماعی در سکونتگاههای انسانی هستند. این فضاها را میتوان یکی از اجزاء مهم زندگی شهری دانست که با ارائه کارکردهای مختلفی چون: حضور همزمان و متراکم جمعیت پرشمار انسانی، تحرک، گذران اوقات فراغت و تفریح اهالی شهرهای بزرگ و رقابتهای ورزشی بینگروههای جمعیتی، برگزاری تجمعات و گردهماییهای غیرورزشی با اهداف اجتماعی و حتی سیاسی، نقشی بیبدیل در زندگی سالم و بانشاط ایفا میکنند (کریمی صالح، 1385).
ارزیابی میزان برخورداری شهرها و محلات و نواحی مختلف آنها از فضاهای ورزشی و تحلیل توزیع فضایی این فضاها از جهت میزان فراهمبودن امکان دسترسی به فضاهای ورزشی با لحاظ فاصله از قطعات، در برنامهریزی و مدیریت این فضاها اهمیت زیادی دارد چراکه در عرصههای شهری و منطقهای، شناخت و ارزیابی وضع موجود، پایه و اساس فرآیند برنامهریزی است (زالی، 1393). برنامهریزی شهری صحیح و طرحهای شهری فعال یکی از عواملی است که میتواند بر انتخابهای افراد و نحوة استفاده از محیط محلی (که فضاها و اماکن ورزشی نیز در زمره آنها قرار میگیرند)، تاثیر بگذارد (مستقیمی و همکاران، 1394: 81). همانگونه که آمادهسازی و متناسب ساختن ساختار شهر برای پیادهروی و دوچرخهسواری، بر میزان انتخاب سفرهای پیاده و بدون استفاده از وسایل نقلیه موتوری میافزاید و موجبات سلامت محیط ( کاهش آلودگیهوا و سروصدا) و افزایش تحرک و فعالیت بدنی را فراهم میآورد، اختصاص حد متناسبی از کاربریهای زمین شهری به فضاهای ورزشی و احداث و تجهیز ورزشگاهها و فضاهای باز و بسته ورزشی به امکانات لازم و شاید مهمتر از آن، توزیع متناسب این فضاها در سطح محلات و نواحی شهری، لازمة استفاده مطلوب از این فضاها و پیشنیاز وارد ساختن ورزش به سبک زندگی روزمره است.
در راستای توسعه ورزش و فعالیت بدنی و ترغیب سبک زندگی فعال، در برنامهریزیهای شهری 10 اصل مورد توجه قرار گرفته که عبارتاند از: فعالیت برای همه، ترویج فعالیت بدنی و پویشهای محلی، مدیریت، نگهداری، رصد و ارزیابی، ساختمانهای فعال، زیرساختهای شهری متناسب، خیابانها و فضاهای با کیفیت بالا، شبکه چندکارکردی فضاهای باز، همجواری امکانات اجتماع، مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری پیوسته و بالاخره اجتماع با قابلیت پیادهروی بالا. این اصول برخاسته از سه هدفی هستند که در زبان انگلیسی با حرف A شروع شده و موسوم به سه A میباشند. هدف اول بهبود دسترسپذیری2 است که عبارت است از فراهم آوردن امکان دسترسی آسان، سالم و راحت به فضاهای مناسب برای فعالیتبدنی و ورزش بهمنظور تشویق مشارکت در ورزش، فعالیت بدنی و سفرهای فعال برای آحاد جامعه. دوم بهبود تسهیلات3 است که به مفهوم ارتقاء کیفیت محیط از نظر انطباق طرح و ساختار با ورزشهای جدید و امکانات گذران اوقات فراغت، پیوستگی آنها و ارتباطشان با دیگر ساختمانها و عرصههای عمومی وسیعتر است. سومین هدف بالابردن سطح آگاهی4 است که اولویت و نهادینهسازی ورزش و امکانات گذران اوقات فراغت و فرصتهای فعالیت جسمی را در طرحها و برنامهریزیهای شهری، دنبال مینماید (Public Health England, 2014: 6-7).
هدف اصلی رویکرد شهر سالم5 که از سوی سازمان بهداشت جهانی ارائه شده و دنبال میگردد نیل به تندرستی اجتماع شهری در برنامهریزی و طراحی شهرهاست (فصیحی، 1395: 161). از نگاه سازمان بهداشت جهانی، در شهر سالم، فضاهای ورزشی در ارتباط با تامین سلامتی برای شهروندان، چگونگی جانمایی محیط ها و فضاهای ورزشی و چگونگی تشویق و ترغیب شهروندان و انجام فعالیت های جسمی و بدنی برای تامین آمادگی جسمانی لازم و کافی برای فعالیت های روزانه، فوق برنامه، اوقات فراغت و اتفاقات غیرقابل پیش بینی مورد توجه قرار دارد. شهر سالم فعال که در این رویکرد مورد توجه قرار گرفته، شهری است که ساکنان آن به ارزش سلامتی و تندرستی پی برده و کوشش مینمایند تا آن را بهبود بخشند(Peggy and Tsouros, 2008: 6). آنچه لازمة وجودی این شهرهاست تعهد و التزام به حفظ تندرستی و فرآیندها و ساختارهایی است که نیل به سلامتی را تسهیل نمایند. این شهرها مستمراً موقعیتهایی در محیط مصنوع و محیط اجتماعی فراهم آورده و منابع اجتماع را توسعه میدهند تا شهروندان بتوانند بیش از پیش در زندگی روزمره خود فعال باشند. مدیران و برنامهریزان این شهرها همواره در اندیشه افزایش امکانات و فضاهای انجام فعالیتهای بدنی و ورزش برای شهروندان و فراهم آوردن مجال و موقعیت برای این فعالیتها هستند و در طراحی و نگهداری محیطهای مصنوعی که زندگی فعال را ترویج نماید نقش هدایتگر ایفا میکنند. آنان طرفدار قرص و محکم زندگی فعال بوده و فعالیت بدنی را به عنوان یک هدف حیاتی در طرحهای توسعه محیطهای مصنوع و اجتماعی در نظر میآورند (Ibid: 7). در شهرهای سالم فعال فضاهای ورزشی متناسب به میزان کافی وجود داشته و دسترسی آسان اقشار مختلف از شهروندان بهآنها امکانپذیر میباشد.
برنامهریزان شهری «دسترسپذیری» را به عنوان یک مؤلفة کلیدی در تبیین مسائل توزیع خدمات عمومی در شهرها مورد توجه قرار دادهاند (Ferreira and Batey, 2007). دسترسپذیری فضاهای ورزشی شاخص مهمی است که مشخص میکند چگونه خدمات طبیعی متعدد عرضهشده بهوسیلة ورزشگاهها میتواند از جانب شهروندان به شکل شایسته و متناسب مورد بهرهبرداری قرار گیرد. این مقوله، بیشتر فرصتهای فضایی را میسنجد تا بهرهبردن واقعی را (Cervero and Rood, 1999). نقطة شروع کنکاش در امتیازات و تسهیلات بالقوه فضاهای ورزشی شهری، ارزیابی دسترسپذیری جغرافیایی آنهاست (نوروزی سیدحسینی و همکاران، 1392، 7). دسترسی حاصل تعامل چهار جزء فضایی، حملونقلی، زمانی و فردی است (ابراهیمی ثانی و همکاران، 1393). یک تعریف ساده از دسترسپذیری عبارت است از « قابلیت دسترسی به مکانها و فعالیتها» (Salonen, 2014: 13). این مفهوم بر رابطة فضایی میان مبداء و مقصد یا درجه پیوستگی میان آن موقعیت با سایر موقعیتها در یک منطقه معین دلالت دارد. هر چند اغلب، دسترسپذیری به عنوان نزدیکبودن نسبی یا مجاورت یک مکان به مکان دیگر تعریف شده است (Unal et al., 2016). همچنین گفته شده که دسترسپذیری، به میزان آسانی و راحتبودن دریافت یک خدمت و یا رسیدن به یک محل یا اندازهگیری فرصت نسبی برای تعامل یا تماس با یک پدیده مثل بوستان اشاره دارد (Nicholas, 2001). در حوزه جغرافیا، دسترسپذیری منابع (خدمات و امکانات) به موقعیت آنها در یک قلمرو یا در یک ناحیه شهری و آسانی رسیدن به آنها مربوط میشود (Setola and Borgiani, 2016: 72)
سنجههای دسترسپذیری را میتوان به چهار دستة کلی تقسیم کرد. دستة اول سنجههای «حوزه خدمات6» هستند که مشتمل بر دو رویکرد «پوشش7» و «فرصتهای تجمعی8» میباشند. رویکرد اول مبتنی بر تعداد خدماتی است که واحد مورد نظر را پوشش میدهند و رویکرد دیگر بر تعداد فرصتهای حاصله در زمان یا فاصله معین دلالت دارد. سنجههای دسته دوم به سنجههای «مقاومت سفر9» موسوم بوده تحت دو رویکرد «حداقل فاصله» یعنی فاصله تا نزدیکترین جایی که تسهیلات مورد نظر وجود دارند و رویکرد «هزینة سفر» یعنی متوسط فاصلة هر نقطه از مبداء تا تمامی مقاصد، معرفی میشوند. سومین گروه از سنجهها، سنجههای «جاذبه و قابلیت10» هستند که با رویکرد «قابلیت11» شناخته شده و از تقسیم مجموع کل تسهیلات (که هر کدام وزن خاص خود را دارند) بر اثر اصطکاک مسافت بهدست میآیند. و بالاخره آخرین دسته، سنجههای «امکانات مبنا12» و مبتنی بر رویکرد «امکانات» میباشند. به موجب این رویکرد احتمال اینکه فرد انتخاب خاصی داشته باشد به امکاناتی بستگی دارد که تصور میکند آن انتخاب در مقایسه با امکانات انتخابهای دیگر فراهم میآورد (Hass, 1999). تحقیق اخیر بر مبنای سنجههای مقاومت سفر و رویکرد حداقل فاصله تنظیم گردیده است.
برای اندازهگیری دسترسپذیری دو نوع تکنیک متداول است. رویکرد بافر13 که به آن رویکرد اقلیدسی یا پوششی هم گفته میشود، بر پایه فاصله در خط مستقیم بوده و قطعات ساختمانی، موانع یا الگوهای پیادهروی در نظر گرفته نمیشوند. این شیوه برای تحلیلهای ساده و کلی کاملاً قابل قبول است (وایسو، 2016). در شیوه تحلیل شبکه، دسترسیها با توجه به شبکهراهها و نوع آنها ( برای مثال خیابان، آزاد راه، دسترسی محلی و . . ) مشخص میشود. برای مثال در صورتی که حوزه خدماتی یک ورزشگاه ناحیهای تا مسافت 400 متر را دربرگیرد، تمامی مسیرهای منتهی به آن تا فاصله 400 متری در داخل حوزه پوشش قرار خواهند گرفت (همان). برنامهریزان شهری شعاع خدماترسانی مراکز ورزشی را در چهار مرتبه تعیین نمودهاند. در این زمینه شعاع عملکردی مراکز ورزشی واحدهای همسایگی 300 متر، مراکز محلهای 800 تا 1000 متر، مراکز ناحیهای 1500 تا 3000 متر و بالاخره مراکز منطقهای 3500 تا 4500 متر تعیین شده است (سعیدنیا، 1383: 51).
اهداف
1- تحلیل پراکندگی جغرافیایی مکانهای ورزشی در منطقه 20 شهرداری تهران و برخورداری این منطقه
2- تحلیل حوزه پوشش مکانهای ورزشی منطقه 20 شهرداری تهران و دسترسی ساکنان به این فضاها
روششناسی
این پژوهش بر مبنای سنجههای مقاومت سفر و رویکرد حداقل فاصله با استفاده از تکنیک بافری تنظیم گردیده است. برای اندازهگیری میزان خدمات شهری در نواحی شهری، دو نوع سنجش دسترسی، متداول است یکی فاصله محلهای مسکونی تا خدمت مورد بررسی و دیگری میزانی از خدمت که با توجه به حوزه پوششی مراکز خدماتدهنده، به واحد سطح یا افراد تعلق میگیرد. مطابق آنچه تا کنون مرسوم بوده درجه تامین این خدمات با دو سنجه از قابلیت دسترسی یعنی حداقل فاصله و میزان پوشش تعیین میگردید. در صورتی که اولی را با D و دومی را با C نشان دهیم خواهیم داشت:
رابطه 1:
Di=mjindij و
در رابطه (1)، Di حداقل فاصله شعاعی مستقیم میان نزدیکترین مکان ورزشی j و ناحیه شهری i است و سنجة سرانة دسترسی C بهوسیلة نسبت کل مساحت مکان ورزشی S به تعداد جمعیت داخل محدوده ناحیه شهری i محاسبه گردیده است. مشکلی که در شیوه یاد شده وجود دارد این است که ممکن است تمام یا بخشی از ساکنان یک ناحیه بهخاطر نزدیکتر بودن مکانهای ورزشی که در قلمرو اداری نواحی مجاور است، بهجای استفاده از مکانهای ورزشی ناحیه خود، از مکانهای ورزشی نواحی مجاور استفاده کنند از طرف دیگر برخی خانوارها در حوزه دسترس مشترک دو یا چند مکان ورزشی قرار بگیرند. از این رو با تغییر و تعدیل مدل، سنجة تازهای به شرح زیر ابداع و مورد استفاده قرار گرفته است:
رابطه 2:
و و
D=in و = و =
در رابطه (2)، حداقل فاصله از قطعهi و عبارت است از فاصله میان قطعه و نزدیکترین مکان ورزشی j است. سرانه دسترسی قطعه i و عبارت است از مقدار مساحت مکان ورزشی که بر اساس دامنة خدمت k به هر نفر از ساکنان قطعه i میرسد. محاسبة مستلزم سه گام است: اول مساحت ناحیه مسکونی که تحت پوشش هر کدام از مکانهای ورزشی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس دامنة خدمت k مشخص میگردد . اگر باشد میتوان گفت که بلوک i به مکان ورزشیj دسترسی دارد. دوم سرانه دسترسی (Ej) یعنی متوسط فضایی که از مکان ورزشی به هر کدام از ساکنان آن ناحیه میرسد (بر حسب مترمربع). در محاسبه پارامتر اخیر برای هر مکان ورزشی نسبت بین مساحت مکان ورزشی(Sj)و کل جمعیتی (Pi) که تحت حوزه دسترسی آن مکان ورزشی قرار میگیرند، در نظر گرفته میشود. سوم مجموع مساحت مکان ورزشی که هر قطعه به آن دسترسی دارد. برای مثال در شکل1 قطعه H2 تنها تحت حوزه دسترسی ورزشگاه P1 قرار گرفته و بنابراین میزان مساحت مکان ورزشی که به این قطعه میرسد عبارت است از نسبت مساحت مکان ورزشی P1 به جمعیت ساکن در حوزه دسترس این مکان ورزشی. اما قطعه H1 در حوزه دسترسی مکانهای ورزشی P1 و P2 قرار گرفته است بنابراین میزان مساحت مکان ورزشی که به این قطعه میرسد عبارت است از نسبت مساحت مکان ورزشی P1 به جمعیت ساکن در حوزه دسترس مکان ورزشی فوق به علاوة نسبت مساحت ورزشگاه P2 به جمعیت ساکن در حوزه پوشش مکان ورزشی P2.
شکل 1: مدل حوزه پوششی فضاهای ورزشی برای محاسبه دسترسی بالقوه
در اجرای تحقیق، ابتدا موقعیت مکانهای ورزشی منطقه مطالعاتی با توجه به اطلاعات دریافتی از شهرداری منطقه 20 تهران و اداره کل ورزش و جوانان شهرستان ری در خصوص موقعیت و مساحت مکانهای ورزشی و انطباق با آخرین نقشه منطقه، به عنوان یک لایه در Arc Mapوارد گردید. منظور از مكان ورزشي فضاي روباز يا سرپوشيدهای است كه داراي محدوده مشخصي بوده و براي انجام حداقل يك فعاليت ورزشي اختصاص يافته است. بنابراين مكان ورزشي مي تواند يك سالن، يك زمين ورزشي، يك استخر، ورزشگاه، مجموعه ورزشي يا يك قطعه زميني كه مورد استفاده تيم هاي محل باشد، اطلاق شود مانند فضاهاي محصور و احداث شده در كنار خيابانها و ميادين شهري و بدون توجه به نوع مديريت آن (قادری، 1384).
بلوکهای جمعیتی سال 1395 و قطعات کاربری اراضی منطقه، لایههای دیگری بودند که در سیستم وارد شدند. سپس با عنایت به ادبیات مربوط و انطباق آن با شرایط منطقه، حوزه دسترسی هر مکان ورزشی به ترتیب زیر تعیین شده و از روی آن بافرها ترسیم گردیدند. (شکل 2).
جدول 1: معیار ترسیم حوزههای دسترسی مراکز ورزشی
مساحت مکان ورزشی(مترمربع) | شعاع حوزه دسترسی (بافر) (متر) |
تا 250 متر مربع | 250 |
500-250 | (250 – مساحت مکان ورزشی) +250 |
1000-500 | ]2/(500- مساحت مکان ورزشی)[+500 |
2000-1000 | ]4/(1000- مساحت مکان ورزشی)[+750 |
4000-2000 | ]8/(2000- مساحت مکان ورزشی)[+1000 |
7000-4000 | ]16/(4000- مساحت مکان ورزشی)[+1250 |
11000-7000 | ]32/(7000- مساحت مکان ورزشی)[+1500 |
16000-11000 | ]64/(11000- مساحت مکان ورزشی)[+1750 |
22000-16000 | ]128 /(16000- مساحت مکان ورزشی)[+2000 |
29000-22000 | ] 256/(22000- مساحت مکان ورزشی)[+2250 |
37000-29000 | ]512/(29000- مساحت مکان ورزشی)[+2500 |
46000-37000 | ]1024/(37000- مساحت مکان ورزشی)[+2750 |
بیشتر از 46000 | 3000 |
تقاطع مرزهای بافرها، محدوده مطالعاتی را به 27۲ قطعه تفکیک نمود. برای هر قطعه حوزههای دسترسی همپوش مشخص شده و از حاصل جمع رقم سرانه دسترسی حوزههای دسترسی (مساحت ورزشگاه تقسیم بر تعداد جمعیت ساکن در حوزه دسترس مربوط)ْ شاخص سرانه دسترسی هر قطعه تعیین گردید که به معنای میانگین مساحتی از مکان ورزشی است که بهطور بالقوه با توجه به رویه فوق در اختیار هر فرد ساکن در آن قطعه میباشد.
قلمرو مطالعاتی محدوده شهری شهرداری منطقه 20 تهران (نواحی 1 تا 5) است که حدود 5/20 کیلومتر مربع مساحت داشته و بنابر سرشماری سال 1395 حدود 367600 نفر جمعیت را در خود جای داده است (مرکز آمار ایران، 1395).
شکل 2: موقعیت محدوده مطالعاتی در شهر تهران
یافتهها
در محدوده مورد مطالعه 64 مکان ورزشی وجود دارد که در مجموع حدود 212000 متر مربع مساحت دارند (اداره کل ورزش و جوانان شهرستان ری، 1396). بزرگترین آنها عبارتاند از: ورزشگاه جانبازان (با مساحت حدود 70 هزار متر مربع) ، ورزشگاه مدرس (حدود 19 هزار مترمربع)، شهر سالم 2 ( 10 هزار مترمربع)، صدری (7500 مترمربع)، سوریان (3500 مترمربع)، یاس (1700 مترمربع)، سلمان (1600 مترمربع)، ورزشگاه شهدای دولتآباد (1200 مترمربع) و ورزشگاه ساعی (1200 مترمربع). 10 مکان ورزشی محدودة مطالعاتی هر کدام مساحتی در حدود 1000 متر مربع داشته، 17 مکان بین 500 تا 1000 متر مربع بوده و بقیه مساحتی کمتر از 500 متر مربع دارند (همان).
در شکل ۳ موقعیت مکانهای ورزشی و حوزههای دسترسی هر یک (بافرها) که با توجه به معیارهای جدول ۱ ترسیم گردیدهاند، نشان داده شده و در شکل 4 تراکم همپوشی حوزههای دسترسی در 272 قطعه حاصل از تقاطع مرزهای بافرها مشخص گردیده است. با توجه به یافتههای حاصل، تمامی سطح منطقه به نحوی تحت پوشش حوزه دسترسی مکانهای ورزشی قرار دارد. بیشترین همپوشی حوزههای دسترسی در منطقه برابر 13 است و در 6318 متر مربع، حوزه دسترسی 13 مکان ورزشی با یکدیگر همپوش هستند. قسمتهای با 3 همپوشی نسبت بیشتری از مساحت منطقه را دربرمیگیرند و 4919681 مترمربع از مساحت محدوده مطالعاتی که حدود 24 درصد کل مساحت را شامل میگردد تحت 3 همپوشی قرار دارد. در نیمی از منطقه (73/47 درصد) حوزه دسترسی 1 تا 3 مکان ورزشی با یکدیگر همپوش هستند، در یک چهارم مساحت، 3 حوزه دسترسی و در سه چهارم، 1 تا 5 حوزه دسترسی با یکدیگر همپوش میباشند در حالی که 4/11 درصد از مساحت، تنها تحت حوزه دسترسی یک مکان ورزشی قرار گرفته است.
جدول 2: تراکم همپوشی حوزههای دسترسی مکانهای ورزشی در منطقه 20 شهرداری تهران
تعداد همپوشی | مساحت (هکتار) | درصد از مساحت منطقه | جمعیت | درصد از جمعیت منطقه |
1 | 233 | 36/11 | 17645 | 8/4 |
2 | 5/254 | 98/23 | 35253 | 59/9 |
3 | 492 | 98/23 | 66094 | 98/17 |
4 | 3/254 | 39/12 | 40142 | 92/10 |
5 | 9/286 | 98/13 | 67455 | 35/18 |
6 | 1/190 | 26/9 | 51243 | 94/13 |
7 | 9/140 | 87/6 | 37238 | 13/10 |
8 | 9/108 | 31/5 | 9411 | 56/2 |
9 | 6/42 | 07/2 | 23637 | 43/6 |
10 | 6/34 | 68/1 | 10991 | 99/2 |
11 | 10 | 49/0 | 6543 | 78/1 |
12 | 6/3 | 17/0 | 1470 | 40/0 |
13 | 6/0 | 03/0 | 551 | 15/0 |
همچنین در محدودة مطالعاتی 8/4 درصد جمعیت تنها در حوزه دسترسی یک مکان ورزشی و 15/0 درصد ساکنان تحت 13 حوزه قرار دارند. بیشترین نسبت از جمعیت (35/18 درصد) تحت 5 حوزه دسترسی قرار داشته و پس از آن بیشترین نسبت از آن جمعیتی است که به ترتیب در حوزه دسترسی 3، 6، 7 و 2 مکان ورزشی بهسر میبرند. سهچهارم جمعیت مربوط به قطعاتی هستند که در آنها 1 تا 6 حوزه دسترسی از مکانهای ورزشی با یکدیگر همپوش هستند.
شکل 3: موقعیت مکانهای ورزشی و حوزههای دسترسی(بافر) آنها
شکل 4: تراکم همپوشی حوزه دسترسی مکانهای ورزشی
سرانه برخورداری از مکانهای ورزشی که حاصل تقسیم مساحت مکانهای ورزشی بر رقم جمعیت است نشان میدهد که بهطور میانگین در ازاء هر فرد ساکن در منطقه حدود 60/0 مترمربع فضای ورزشی وجود دارد. اما شاخص سرانه دسترسی در سطح 272 قطعه مورد بررسی نشانگر وجود تفاوتهای فضایی زیاد از نظر میزان دسترسی به مکانهای ورزشی است (شکل5).
جدول 3: سرانه دسترسی به مکانهای ورزشی در سطح 282 قطعه (مترمربع)
سرانه دسترسی (مترمربع) | مساحت (هکتار) | درصد از مساحت منطقه | جمعیت (نفر) | درصد از جمعیت منطقه |
کمتر از 1/0 | 71/0 | 03/0 | 8014 | 18/2 |
2/0-1/0 | 43/24 | 19/1 | 6102 | 66/1 |
3/0-2/0 | 67/687 | 51/33 | 88077 | 96/23 |
4/0-3/0 | 37/468 | 83/22 | 85871 | 36/23 |
5/0-4/0 | 32/264 | 88/12 | 64440 | 53/17 |
6/0-5/0 | 63/257 | 56/12 | 48266 | 13/13 |
7/0-6/0 | 24/191 | 32/9 | 50104 | 63/13 |
8/0-7/0 | 21/82 | 03/4 | 15844 | 31/4 |
بیش از 8/0 | 01/5 | 24/0 | 809 | 22/0 |
شکل 5 : سرانه دسترسی به مکانهای ورزشی در سطح قطعات
سرانه دسترسی به مکانهای ورزشی در بیش از یکسوم از سطح منطقه (۵/۳۳ درصد) که کمتر از یکسوم جمعیت (۸۱/۲۷ درصد) در آن بهسر میبرند، بین ۲/0 تا ۳/0 مترمربع است و برای بیش از نیمی از ساکنان محدودة مطالعاتی (17/51 درصد)، رقم فوق کمتر از 4/0 مترمربع میباشد. تنها حدود 5 درصد از جمعیت، سهم سرانهای بیشتر از 7/0 مترمربع از مکانهای ورزشی دارند. بالاترین رقم سرانه دسترسی به مکان ورزشی حدود 8/0 مترمربع و مربوط به 13/0 درصد از جمعیت میباشد. همچنین کمترین دسترسی برابر 027/0 مترمربع و مربوط به 9/16 هکتار از منطقه است که 18/0 درصد جمعیت را در خود جای داده است.
بحث و نتیجهگیری
در منطقه 20 شهرداری تهران در مجموع، سرانه اماکن ورزشی و نسبت اراضی تحت این کاربری بسیار پایین است. به طور ميانگين در عرف بين المللي حدود 7 مترمربع فضاي ورزشي برای هر نفر پیشنهاد شده است(قادری، 1384). در انگلستان به ازاء هر نفر ۱۰ مترمربع و در ایالات متحده ۱۵مترمربع فضای ورزشی پيشنهاد گردیده است (خشتوادانا، 1395، 32). در ايران تاكنون ضابطه مشخصي كه مورد استناد باشد، تدوين نشده است اما در برخی منابع معتبر، سرانه ۴ مترمربع برای شهرهای ایران پیشنهاد شده است (شیعه، 1369، 180). رقم سرانه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی بين ۲ تا 52/0 متر مربع است (مهندسین مشاور آتک، 1371، 322). رقم یادشده مربوط به زمین تحت کاربری میباشد، حال آنکه در محدوده مورد مطالعه در مجموع به ازاء هر فرد ساکن 60/0 مترمربع فضای ورزشی وجود دارد که دربرگیرنده زمین تحت کاربری یا فضای ساختهشده تحت کاربری است و در صورتیکه زمین تحت کاربری صرفاً ورزشی محاسبه شود بسیار از این مقدار کمتر خواهد بود زیرا بسیاری از باشگاههای ورزشی در طبقات دیگر به کاربریهای دیگری اختصاص دارند. با این حال وضعیت منطقه 20 شهرداری در مقایسه با وضعیت میانگین شهر تهران که سرانه ورزشی آن 34/0 تا 36/0 مترمربع ذکر شده (کریمیصالح، 1385) تا حدودی مناسبتر است.
علاوه بر پایینبودن سرانه کلی کاربری و نسبت اراضی تحت کاربری ورزشی، این کاربری در سطح منطقه بسیار نامتوازن توزیع شده به طوری که در قسمت جنوبمرکز منطقه میزان دسترسی بیش از 10 برابر از قسمتهای شمالغربی و شمالمرکز بالاتر است. باشگاههای خصوصی بیشتر در در مجاورت مراکز تجاری شهر مکانیابی نمودهاند. این موضوع و حوزه پوشش گسترده ورزشگاههای بزرگ که در حواشی منطقه قرار دارند و بالطبع این قسمتها را نیز تحت دسترس قرار میدهند، سبب شده که قسمتهای مجاور مراکز تجاری سرانه دسترسی بالاتری را نشان دهند.
تحقیق اخیر نشان داد که منطقه 20 تهران که از مناطق جنوبی شهر تهران به حساب آمده و در اغلب شاخصهای رفاه و خدمات شهری، رقم پایینتری از حد میانة شاخصهای شهر تهران را دارا میباشد، برخلاف تصور، به لحاظ دسترسی به مکانهای ورزشی، وضعیت بالنسبه مناسبتری دارد. هرچند از استانداردهای شهری بسیار دور است. همچنین بر خلاف تصور و انتظار، قسمتهای قدیمیتر و نزدیکتر به بخشهای تجاری شهر که تراکم ساختمانی و جمعیتی بالاتر داشته و ارزش املاک و مستغلات در آن بالاتر است، سرانه دسترسی بالقوه مناسبتر از قسمتهای جدیدتر و حاشیههای کمتراکم منطقه است.
منابع
1. ابراهیمیثانی، عماد.؛ حاصلطلب، محسن.؛ کیوانلو.، اسماعیل (1393). سنجش برخورداری ساکنین از بوستانهای محلی با استفاده از شاخص دسترسی در بستر عدالت فضایی (نمونه موردی: منطقه 7 شهرداری مشهد). مشهد: ششمین کنفرانس برنامهریزی و مدیریت شهری با تاکید بر مؤلفههای شهر اسلامی. صص 83-69.
2. اداره کل ورزش و جوانان شهرستان ری (1396). آمار و اطلاعات منتشرنشده از اماکن ورزشی شهرستان ری.
3.خشنوادانا، حمید (1395). بررسی توسعه فضای ورزشی بر مشارکت مردمی و نقش آن در توسعه پایدار. دومین همایش ملی توسعه پایدار استان کهکیلویه و بویراحمد.
4. سعیدنیا، احمد (1382). کتاب سبز شهرداری: فضاهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی (جلد 10). انتشارات مرکز مطالعات برنامهریزی شهری وزارت کشور.
5. شیعه، اسماعیل (1369). مقدمهای بر برنامهریزی شهری. تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت. چاپ اول.
6. زالی، نادر (1393). آسیبشناسی الگوهای برنامهریزی سنتی و پیشنهاد رویکرد مدرن برنامهریزی مبتنی بر تفکر آیندهپژوهی. تهران: مجموعه مقالات سومین همایش ملی الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت. صص 335-322.
7. قادری، عمران (1384). سرانه و استاندارد فضاهاي ورزشي. اصفهان: مجموعه مقالات سمینار ملی مدیریت ورزشی. صص 111-89.
8. گرشاسبی، حمید (1394). مصاحبه بهعنوان مدیر کل ورزش و جوانان استان تهران. بازیابی در تاریخ 12/9/1396 از سایت خبری تابناک : www.tabnak.ir .
9. کریمیصالح، محمد جعفر (1385). فضاهای ورزشی و طراحی شهری. تهران: مجموعه مقالات اولین همایش ملی شهر و ورزش. صص 265-255.
10. فصیحی، حبیباله (1395). رویکرد محیطزیستی به برنامهریزی شهری. تهران: انتشارات فصیحی، چاپ اول، ص161.
11. مرکز آمار ایران (1395). نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395. بلوکهای آماری شهر تهران.
12. مستقیمی، ندا؛ گودرزی سروش، محمدمهدی؛ دانشگرمقدم، گلرخ (1394). بررسي تأثير ساختار كالبدي بر رفتار فضايي بهرهبران با رويكرد روانشناسي محيط)مطالعه موردي: پايانه مسافربري استان همدان). مطالعات محیطی هفتحصار، 13(14)، 89-77.
13. مهندسین مشاور آتک (1371). طرح ساماندهی تهران.
14. نوروزیسیدحسینی، رسول؛ دهقانیزاده، رضا؛ هنری، حبیب؛ یوسفی، بهرام؛ نوروزیسیدحسینی، ابراهیم (1392). تحلیل مکانی فضاهای ورزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران). مدیریت مدیریت ورزشی، 5(4)، 28-5.
15. Casas Valle, D (2003). Sport in the city: Research on the relation between sport and urban design. Centro de Estudos de Arquitectura e Urbanismo, Faculdade de Arquitectura da Universidade do Porto Rua do Gólgota, 215, 4150-755 Porto , Portugal.
16. Cervero, R., Rood, T. Appleyard, B. (1999). Tracking accessibility: employment and housing opportunities in the San Francisco Bay Area’, Environment and Planning,( 31), 1259-1278.
17.Decoubertin,Pierre(2017),Citedin:http://www.sportventure.eu/www/pdf/healthy_sport_lars_wiskum.pdf.2017.
18. Edwards, Peggy; Tsouros, Agis. D (2008). A healthy city is an active city; A physical activity planning guide. World Health Organization, Europe.
19. Hass, K. (1999). ‘Measuring accessibility of regional parks : a comparison of three GIS techniques. Master's Theses. 3641. http://scholarworks.sjsu.edu/etd_theses/3641.
20. Ferreira, A., Batey, P. (2007). ‘Re-thinking accessibility planning: A multi-layer conceptual framework and its policy implications. Town Planning Review, 78, 429-458.
21. Nicholls, S. (2001). Measuring the accessibility and equity of public parks: a case study using . Managing Leisure, (6), 201–219.
22- McPhee, J. S., French, D. P., Jackson, D., Nazroo, J., Pendleton, N., and Degens, H. (2016). Physical activity in older age: perspectives for healthy ageing and frailty. Biogerontology, 17, 567–580.
23. Omer. Itzahk (2006). Evaluating accessibility using house-level data: A spatial equity perspective’, Computers, Environment and Urban Systems. Environment and Urban Systems, (30) , p 258.
24. Peggy, E., Tsouros, A. G. (2008). A healthy city is an active city: A physical activity planning guide. World Health Organization, 80 pages.
25. Public Health England. ( 2014). Every Body Active Every Day.
26. Public Health England (2015). Active design: Planning for health and wellbeing through sport and physical activity.
27. Salonen, M. (2014). Analysing spatial accessibility patterns with travel time and
distance measures: novel approaches for rural and urban contexts. Department of Geosciences and Geography , University of Helsinki, Finland.
28. Setola, N., Borgianni, S.(2016). Designing public spaces in hospitals. Routledge press.482 pages.
29.Unal, M., Uslu, C., Cilek, A. (2016). GIS-based accessibility analysis for neighborhoods parks: The case of Cukurova district. Journal of Digital Landscape Architecture,(1).
30. Wai So S. (2016). Urban green space accessibility and environmental justice: A GIS-based analysis in the city of Phoenix, Arizona. Thesis presented to the faculty of the USC graduate School University of Southern California In partial fulfillment of the requirements for the degree master of science, Geographic Information Science and Technology.
31. World Health Organization (2014). Physical activity strategy for the WHO European Region 2016–2025.
[1] - استادیار دانشگاه خوارزمی، دانشکده علوم جغرافیایی، نویسنده مسئول، (ایمیل: fasihi@khu.ac.ir)
[2] - Accessibility
[3] - Amenity
[4] - Awareness
[5] - Healthy city
[6] - Service Area
[7] - Container
[8] - Cumulative Opportunities
[9] - Travel Impedance
[10] - Gravity and Potential
[11] - Potential
[12] - Utility Based
[13] - Buffer