Psychological Consequences of Violence Against Women and Girls
Subject Areas :Zahra Zare 1 , Kazem Khorramdel 2
1 - M.A Student in psychology, Department of Psychology, Fatemiyeh Shiraz Institute of Higher Education, Shiraz, Iran.
2 - Ph.D. in psychology, Assistant professor, Department of Psychology, Fatemiyeh Shiraz Institute of Higher Education, Shiraz, Iran.
Keywords: Violence against women, Gender-based violence, Women, Psychological consequences, Mental health.,
Abstract :
Violence against women and girls persists across all human societies despite differences in religions and other intellectual, cultural, economic, and social factors. It is a global, transhistorical and transcultural phenomenon with roots in the history of humanity. This consequence prevents the full participation of women in society and poses a serious threat to human rights and health. Violence has significant effects on women's physical and mental health. Despite extensive research on the consequences of violence on women's mental health, the prevalence of violence has increased during the COVID-19 quarantine period. This study examines the extent of violence against women and girls and its psychological consequences during quarantine. This is a descriptive-analytical cross-sectional study. The instruments used in this study include a Demographic Questionnaire, Standard Violence Against Women Questionnaire and the Hopkins Index (HSCL). Data analysis was conducted by SPSS 26 software. (P <0.01). Pearson correlation analysis revealed a positive and significant relationship between all dimensions of mental health and violence. Exposure to various types of violence leads to a decline in mental health across different dimensions. Violence emerges as a robust predictor of mental health in various dimensions. Considering the important role of women in the family and the impact of their health on family and community well-being, it is imperative to take measures to reduce violence and enhance women's mental health.
1- آقاخانی، نادر؛ افتخاری، علی؛ زارعی خیرآباد، عباس؛ و موسوی، احسان(1391). بررسی انواع خشونت شوهران علیه زنان و تأثیر عوامل مختلف در میزان بروز آنها در زنان مراجعهکننده به پزشکی قانونی شهرستان ارومیه در سال ۹۱-۹۰. پزشکی قانونی ایران، ۱۸(۲ و ۳)، ۷۸-۶۹.
2- بنی¬فاطمه، حسین؛ عباس¬زاده، محمد؛ علیزاده¬اقدم، محمدباقر؛ و محمدپور، نیر(1397). استرس و خشونت فیزیکی مردان علیه زنان: یک تحقیق کیفی. زن در توسعه و سیاست، 16(4)، 581-602.
3- خواجوی سهگنبد، کبری؛ سلیمانیان، علی¬اکبر؛ و حیدرنیا، احمد(1399). عوامل روانشناختی زمینهساز و تداومبخش خشونتپذیری در زنان خشونتدیده؛ مطالعه کیفی. مجله پزشکی قانونی ایران، ۲۶(۳)، 245-۲۳۹.
4- دادور، رحمت¬الهه؛ و ارجمند، بهاره(1392). بررسی پیامدهای روانی اجتماعی مرتبط با خشونت علیه زنان خانه در شهر مشهد در سال 1388-1389. مطالعات علوم اجتماعی ایران، 10(36)، 81-100.
5- دولتیان، ماهرخ؛ حسامی، کژال؛ ظهیرالدین، علیرضا؛ ولایی، ناصر؛ و علوی مجد، حمید(1390). بررسی شیوع خشونت خانگی و نقش آن بر حیطه¬های سلامت روان. پژوهنده، 16(۶)، ۲۸۳-۲۷۷.
6- رزاقی، نغمه؛ پرویزی، سرور؛ رمضانی، منیر؛ و طباطبایی¬نژاد، سید محمد(1392). پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده: یک مطالعه کیفی. مجله زنان، مامایی و نازایی ایران، 16(44)، 11-20. 10.22038/IJOGI.2013.652doi:
7- شایان، آرزو؛ معصومی، سیده زهرا؛ و کاویانی، معصومه(1393). بررسی رابطه همسرآزاری و سلامت روانی در زنان دچار خشونت خانگی ارجاع شده به پزشکی قانونی شهر شیراز. آموزش و سلامت جامعه، ۱(۴)، ۵۷-۵۱.
8- طاهرخانی، سکینه؛ میرمحمدعلی، یی ماندانا؛ کاظم¬نژاد، انوشیروان؛ اربابی، محمد؛ و عامل ولی¬زاده، مهرنوش(1388). بررسی میزان خشونت خانگی علیه زنان و ارتباط آن با مشخصات زوجین. مجله علمی پزشکی قانونی، 15(2)، 123-129.
9- علیوردی¬نیا، اکبر؛ رضی، داوود؛ و آیینی، صدیقه(1392). تبیین جامعهشناختی خشونت علیه زنان: آزمون تجربی نظریههای منابع در دسترس زنان و فمینیسم رادیکال. رفاه اجتماعی، 13(49)، 323-358.
10- محمدخانی، میترا؛ و عباسی دولت¬آبادی، زهرا(1398). پیامدهای روانی خشونت عاطفی بر زنان. هشتمین کنفرانس بینالمللی سلامت زنان، تهران.
11- محمدزاده اسماعیلی، رعنا؛ قنبری¬پناه، افسانه؛ و تجلی، پریسا(1398). رابطه تنظیم هیجانی و عواطف مثبت و منفی مردان متأهل، با نگرش نسبت به خشونت علیه زنان (موردمطالعه: شهر تهران. دوفصلنامه علمی مطالعات پلیس زن، 13(30)، 5-13.
12- موسوی، اشرف¬السادات؛ و قربانی، نیما(1386). روایی تفکیکی فهرست فارسی نشانه مرضی هاپکینز در نمونههای بالینی و بهنجار. روانشناسی تحولی (روانشناسان ایرانی)، 4(13)، 69-79.
13- هزارجریبی، جعفر؛ و میرزایی، رحمت(1396). خشونت و جنسیت (تجربه زیسته زنان و مردان شهرستان پاوه). توسعه اجتماعی، 12(2)، 83-108. doi:10.22055/QJSD.2018.13509
14- World Health Organization. (2020). Department of Sexual and Reproductive Health and Research World Health Organization Avenue Appia 20CH-1211, Geneva 27Switzerlandem. Retrieved from https://www.who.int/teams/health-workforce/hwfequity/sexual-and-reproductive-health-and-research
15- Ibala, R. M., Seff, I., & Stark, L. (2021). Attitudinal acceptance of intimate partner violence and mental health outcomes for female survivors in Sub-Saharan Africa. International journal of environmental research and public health, 18(10), 5099. doi:10.3390/ijerph18105099
16- Krahé, B. (2016). Violence against women. Aggression and Violence, 251-268.
17- Lr, D. (1974). The Hopkins Symptom Checklist (HSCL): a self-report symptom inventory. Behav Sci, 19, 1-15.
18- Saadati, M. (2010). Domestic violence, mental health threat. Social Security Studies, 8(24), 61-90.
19- Sediri, S., Zgueb, Y., Ouanes, S., Ouali, U., Bourgou, S., Jomli, R., & Nacef, F. (2020). Women’s mental health: acute impact of COVID-19 pandemic on domestic violence. Archives of women's mental health, 23, 749-756. doi:10.1007/s00737-020-01082-4
پیامدهای روانی خشونت علیه زنان و دختران
زهرا زارع1، کاظم خرمدل2*
1- کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی فاطمیه$ شیراز، شیراز، ایران.
2- دکترای تخصصی روانشناسی، استادیار گروه روانشناسی موسسه آموزش عالی فاطمیه $شیراز، شیراز، ایران. (نویسنده مسئول).
K.khorramdel@fatemiyehshiraz.ac.ir
تاریخ دریافت: [28/9/1400] تاریخ پذیرش: [27/1/1401]
چکیده
خشونت علیه زنان و دختران در تمامی جوامع بشری علیرغم تفاوت در میان مذهب و دیگر تفاوتهای فکری، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی وجود داشته و پدیدهای است جهانی، فراتاریخی و فرافرهنگی که عمری به قدمت تاریخ بشریت دارد. این پیامد از مشارکت کامل زنان در جامعه جلوگیری میکند و تهدیدی جدی برای حقوق انسانی و سلامت به شمار میرود. خشونت تأثیرات قابلتوجهی بر سلامت جسمی و روانی زنان دارد. علیرغم تحقیقات فراوان در مورد پیامدهای خشونت بر سلامت روانی زنان، میزان خشونت در دوران قرنطینه بیماری کرونا افزایش پیدا کردهاست که این تحقیق به بررسی میزان خشونت علیه زنان و دختران و پیامدهای روانی آن در دوران قرنطینه میپردازد. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه استاندارد سنجش خشونت علیه زنان و فهرست نشانهای هاپکینز (HSCL) است. درنهایت دادههای حاصل از پژوهش توسط نرمافزار SPSS 26 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتهاست.( P<0/01). بر اساس همبستگی پیرسون مشخص شد، بین تمامی ابعاد سلامت روان و خشونت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و قرار گرفتن در معرض انواع خشونت منجر به کاهش سطح سلامت روان در ابعاد مختلف میشود. خشونت پیشبینیکننده قوی سلامت روان در ابعاد مختلف است و با توجه به نقش مهم زنان در خانواده و تأثیر سلامت آنان بر سطح سلامت خانواده و جامعه، لازم است اقداماتی بهمنظور کاهش میزان خشونت و ارتقا سطح سلامت روان زنان به عمل آید.
کلمات کلیدی: خشونت علیه زنان، خشونت جنسیتی، زنان، پیامد روانی، سلامت روان.
1- مقدمه
گذر از جامعه سنتي به جامعه مدرن به معناي تغيير الگوهاي رفتاري و گفتمان حاكم بر جامعه است. به تعبيري، ورود به جامعه مدرن به معناي تغيير شكل رفتارهاست. يكي از اين الگوهاي رفتاري، برخورد خشونتآميز در حوزه عمومی (در عرصههایي نظير آدابورسوم، فرهنگ شفاهي و كتبي، تفاسير سنتي از دين و مؤسسات اجتماعي) و خصوصي (در خانه پدر و شوهر) با زنان جامعه است (عليوردينيا، رضي و آييني، 1392؛ بنیفاطمه، عباسزاده، علیزادهاقدم و محمدپور، 1397). خشونت علیه زنان شامل هرگونه اعمال خشونت مبتنی بر جنسیت است که منجر به آسیبهای جسمی، جنسی یا عاطفی به زنان میگردد (محمدخانی و عباسی دولتآبادی، 1398). زنان در طول تاريخ و در بسياري از نقاط جهان به دليل درك نادرست از حقوق انساني و دلايل ديگر، همواره مورد اجحاف قرار گرفتهاند و يكى از راههاى مرسوم براي سركوب کردنشان، اعمال خشونت بودهاست. امروزه با وجود پيشرفتهاي صنعتي جوامع، رشد تمدن و فرهنگ آنها و توسعه علم و تكنولوژي، هنوز پديده خشونت عليه زنان يك معضل جهاني به شمار ميآيد و از گذشته تاكنون فقط اشكال و صور خشونت عليه زنان متفاوت شده، ولى ماهيت آن هنوز پابرجا است (محمدزاده اسماعیلی، قنبریپناه و تجلی، 1398). بنابراین خشونت علیه زنان ساختاری اجتماعی است که بر اساس اجماع جامعه در مورد نقشها و حقوق زنان و مردان ساخته شدهاست (Krahé, 2016).
هرچند در یک جامعه زنان و مردان با یکدیگر زندگی میکنند اما شرایط زنان با مردان با توجه به خطراتی که در حوزه عمومی و خصوصی برای آنان وجود دارد پرمخاطرهتر از مردان است. باوجوداینکه مردان نیز تحت شرایط ناامن جامعه قرار دارند اما با توجه به خشونت علیه زنان، مردان نهتنها از این نوع خطر به دور هستند بلکه برعکس عاملین خشونت در نظر گرفته میشوند. در هر جامعهای شکلهای خشونت با ساختار قانونی، دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است (دادور و ارجمند، 1392). گرچه در بسياري از كشورهاي جهان خشونت عليه زنان منع گرديده و افراد از ارتكاب به آن منع ميشوند ولي واقعيت آن است كه خشونت عليه زنان در پس شعایر، آداب فرهنگي، هنجارهاي اجتماعي و اعتقادات پناه میگيرد و پنهان ميشود (آقاخاني، افتخاري، زارعي خيرآباد و موسوی، 1392). خشونتهای بسیاری وجود دارد که زنان در معرض آن قرار میگیرند. خشونت توسط شوهر یا شریک صمیمی زندگی (جسمی، جنسی یا روانی) گستردهترین نوع خشونت علیه زنان در سطح جهانی است. خشونت جنسی توسط مجرمین ( غیر از شوهر یا شریک زندگی فعلی یا سابق) – ازجمله اقوام مرد، دوستان، آشنایان یا غریبهها – که بهعنوان خشونت جنسی و تجاوز نامیده میشود، یکی دیگر از انواع رایج خشونت علیه زنان است. این دو شکل نشاندهنده بخش عمدهای از خشونت در سطح جهانی است که زنان ( تقریباً از هر 3 زن 1 نفر) حداقل یکبار در طول زندگی خود یکی از این دو نوع خشونت را تجربه کردهاند (Krahé, 2016; World Health Organization, 2020). خشونت از هر نوع پیامدهای نامطلوب بلندمدت برای بازماندگان آن بهجا میگذارد که حتی پس از اتمام دوره خشونت نیز ادامه مییابد و باعث میشود که قربانی از ارزش و اعتبار انسانی خالی شود (طاهرخاني، ميرمحمدعلي، کاظم نژاد، اربابی، عامل وليزاده، 1388؛ هزارجریبی، میرزائی، 1397)؛ بنابراین خشونت علیه زنان، تهدیدی جدی برای سلامتی و حقوق انسانی به شمار میرود و بهواسطه پیامدهاى اساسى که بر بهداشت بارورى، سلامت جسمى و روانى زنان دارد، یکی از مشکلات اساسی بهداشت همگانی و حقوق بشر در جهان امروزی است (دولتیان، حسامی، ظهیرالدین، ولایی و علوی مجد، 1390؛ رزاقي، پرويزي، رمضاني و طباطبايي نژاد، 1392).
سلامت روان زنان به دلیل ایفای نقش متعدد آنان در جامعه نیازمند توجه است و تأمین امنیت جسمی، عاطفی و روانی زنان در خانواده از عوامل مهم در ثبات و پایداری خانواده محسوب میگردد (دولتیان و همکاران، 1390)؛ اما با توجه به شواهد میزان خشونت علیه زنان در دوران بیماری همهگیر کرونا افزایش یافتهاست؛ و این مسئله در ایران و در شهر شیراز بهصورت جزئی مورد بررسی قرار نگرفتهاست. به همین دلیل ما در این پژوهش بر آن هستیم که تأثیر بیماری همهگیر کرونا بر میزان خشونت علیه زنان و پیامدهای روانی آن در زنان را مورد بررسی قرار دهیم.
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
در سال 2020، بیماری همهگیر ویروس کرونا1 توجه جدیدی را به اهمیت رسیدگی به خشونت علیه زنان بهعنوان یک اولویت بهداشت عمومی جلب کرد (World Health Organization, 2020). خشونت علیه زنان در دوران قرنطینه به علت بیماری کرونا، از 4.4% به 14.8% افزایش یافته است. خشونت روانی بیشترین میزان را داشتهاست. در واقع، تقریباً همه کسانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفتند (96%) خشونت روانی (عاطفی) را تجربه کردند و به دنبال آن خشونت اقتصادی (41%) و سپس خشونت فیزیکی (10%) به آنها تحمیل شدهاست. خشونت در قرنطینه با نمرات بالاتر افسردگی، اضطراب و استرس همراه بودهاست (Sediri, Zgueb, Ouanes, Ouali, Bourgou, Jomli & et al., 2020). همچنین نتایج تحقیقات شایان، معصومی و کاویانی (1394) حاکی از آن است که بیش از 50 درصد زنان مورد خشونت واقع میشوند و از اختلال سلامت عمومی روان در تمامی ابعاد رنج میبرند. در همین راستا، خواجوی سهگنبد، سلیمانیان و حیدرنیا (1399) بر اساس پژوهشهایشان بیان کردند؛ اختلالاتی مانند سندروم زن تسلیم، ترس از استیگمای اجتماعی، مشکلات و تعارضات جنسی، عزتنفس پایین و درماندگی آموخته شده میتواند تبیینکننده خشونت پذیری و تداوم آن در زنان باشد.
3- روششناسی
این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی هست که بهمنظور بررسی میزان خشونت علیه زنان و پیامدهای روانی خشونت بر آنان در طی فروردین و اردیبهشتماه سال 1400 صورت گرفتهاست. 100 نفر از زنان متأهل در رده سنی 20-60، بهعنوان نمونه در دسترس به تکمیل پرسشنامهها پرداختند و موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه استاندارد سنجش خشونت علیه زنان و فهرست نشانهای هاپکینز (HSCL) بود.
الف) پرسشنامه استاندارد سنجش خشونت نسبت به زنان شامل 32 سؤال و 4 زیر مقیاس است. مقیاس اول که شامل مادههای 1 تا 16 هست خشونت روانی را میسنجد، مقیاس دوم که شامل مادههای 17 تا 27 هست خشونت فیزیکی را میسنجد، مقیاس سوم که شامل مادههای 28 تا 30 هست خشونت جنسی و مقیاس چهارم که شامل مادههای 31 و 32 هست خشونت اقتصادی را میسنجد. نمرهگذاری این پرسشنامه به این صورت است: هرگز=1، یکبار= 2، دو بار یا بیشتر= 3؛ بنابراین دامنه تغییرات زیر مقیاسها به این صورت خواهد بود: خشونت روانی بین 14 تا 48، خشونت فیزیکی بین 11 تا 23، خشونت جنسی، 3 تا 9 و خشونت اقتصادی 2 تا 6 است. پایایی این آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ برای چهار زیر مقیاس خشونت جسمی، روانی، جنسی و اقتصادی به ترتیب 71%، 86%، 93%، 92% است. آلفای کرونباخ برای کل آزمون برابر با 97% است ( ساداتی، 2010).
ب) پرسشنامه و فهرست نشانهای هاپکینز (HSCL)، یک مقیاس ارزیابی نشانهای مبتنی بر خود گزارش دهی است، این پرسشنامه دارای 5 زیرمقیاس (جسمانیسازی، اضطراب، افسردگی، حساسیت در روابط میان فردی، وسواس بیاختیاری) و 58 گویه است. این پرسشنامه، بر اساس درجهبندی پنجگانِ لیکرت صورتبندی شدهاست و دامنه امتیاز این پرسشنامه بین 58 تا 290 خواهد بود. هر چه امتیاز حاصل شده از این پرسشنامه بیشتر باشد، نشاندهنده میزان بیشتر نشانههای بیماری خواهد بود و بالعکس (Lr, 1974). این پرسشنامه از اعتبار 77%-99% برخوردار است (موسوی و قربانی، 1386).
پس از جمعآوری اطلاعات و تکمیل پرسشنامهها، کلیه اطلاعات حاصل وارد نرمافزار SPSS26 گردید و سپس برای توصیف دادهها از آمار توصیفی استفادهشد و توسط آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و سطح معناداری P<0.01 در نظر گرفته شد.
4- یافتهها
جدول 1. ویژگیهای دموگرافیک افراد موردمطالعه
| متغیر | تعداد (درصد) | میانگین و انحراف معیار | میانگین و انحراف معیار کلی |
سن | جوان (40-20) | (6/71) 63 | 85/5 ± 71/30 | 7/8 ± 4/34 |
میانسال (60-41) | (7/22) 20 | 33/5 ± 05/46 | ||
سال ازدواج | 1373-1359 | (2/10) 9 | 88/4 ± 88/1367 | 8/15 ± 07/1385 |
1387-1374 | (4/28) 25 | 63/3 ± 84/1382 | ||
1400-1388 | (50) 44 | 51/3 ± 25/1394 | ||
تعداد فرزندان | 0 | (3/27) 24 | 0/0 ± 0/0 | 12/1 ± 3/1 |
1 و 2 | (1/51) 45 | 50/0 ± 51/1 | ||
3 و 4 | (9/15) 14 | 36/0 ± 14/3 | ||
میزان تحصیلات | زیر دیپلم | (7/5) 5 | 0/0 ± 0/1 | 22/1 ± 5/3 |
دیپلم و فوقدیپلم | (2/26) 23 | 47/0 ± 30/2 | ||
لیسانس و فوقلیسانس | (8/56) 40 | 43/0 ± 24/4 | ||
دکتری | (3/2) 2 | 0/0 ± 0/6 |
بهطورکلی تعداد 88 نفر از افراد موردبررسی پرسشنامهها را بهطور صحیح تکمیل کردند که میانگین رده سنی آنان 4/34 سال بود و بهطور تقریبی 15 سال تجربه زندگی مشترک داشتند. بیشتر افراد موردمطالعه دارای 1 یا 2 فرزند ( 1/51) و تحصیلات لیسانس و فوقلیسانس ( 8/56) بودند.
جدول 2. میزان تجربه خشونت توسط افراد موردمطالعه
میزان خشونت | شیوع خشونت | میانگین و انحراف معیار |
خفیف | (9/73) 65 | 45/6 ± 01/40 |
متوسط | (9/15) 14 | 16/7 ± 71/61 |
شدید | (1/9) 8 | 32/4 ± 12/83 |
شاخص خشونت نشان داد که 9/73 درصد افراد تحت خشونت خفیف،9/15 درصد تحت خشونت متوسط قرار داشتند و 1/9 درصد افراد خشونت شدید را تجربه کرده بودند.
جدول 3. میزان تجربه ابعاد مختلف خشونت توسط افراد موردمطالعه
نوع خشونت | میزان خشونت | شیوع خشونت | میانگین و انحراف معیار |
روانی | خفیف | (5/62) 55 | 39/3 ± 38/20 |
متوسط | (0/25) 22 | 28/3 ± 27/31 | |
شدید | (5/12) 11 | 99/2 ± 81/43 | |
فیزیکی | خفیف | (5/79) 70 | 47/1 ± 73/11 |
متوسط | (5/12) 11 | 36/1 ± 54/20 | |
شدید | (0/8) 7 | 57/2 ± 57/28 | |
جنسی | خفیف | (0/75) 66 | 70/0 ± 42/3 |
متوسط | (6/13) 12 | 45/0 ± 75/6 | |
شدید | (4/11) 10 | 42/0 ± 80/8 | |
اقتصادی | خفیف | (7/80) 71 | 35/0 ± 14/2 |
متوسط | (0/8) 7 | 0/0 ± 0/4 | |
شدید | (4/11) 10 | 42/0 ± 80/5 |
نتایج بررسی ابعاد مختلف خشونت، نشان داد که 5/37 درصد افراد خشونت روانی، 5/20 درصد افراد خشونت فیزیکی، 25 درصد افراد خشونت جنسی و 4/19 درصد افراد نیز خشونت اقتصادی را تجربه کرده بودند و نمره کلی شاخص خشونت توسط افراد موردمطالعه 28/15 ± 47/47 محاسبه شد.
جدول 4. وضعیت کلی سلامت روان افراد موردمطالعه برحسب میزان تجربه خشونت
| وضعیت خشونت | خفیف | متوسط | شدید | جمع کل | ||||||||
وضعیت سلامت روان |
| تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | ||||
سالم |
| 14 | 1/16 | 1 | 1/1 | 0 | 0/0 | 15 | 2/17 | ||||
نسبتاً سالم |
| 27 | 0/31 | 1 | 1/1 | 0 | 0/0 | 28 | 2/32 | ||||
متوسط |
| 20 | 0/23 | 4 | 6/4 | 2 | 3/2 | 26 | 9/29 | ||||
نسبتاً بهنجار |
| 4 | 6/4 | 3 | 4/3 | 1 | 1/1 | 8 | 2/9 | ||||
نابهنجار |
| 0 | 0/0 | 5 | 7/5 | 3 | 4/3 | 8 | 2/9 | ||||
شدید |
| 0 | 0/0 | 0 | 0/0 | 2 | 3/2 | 2 | 3/2 | ||||
جمع کل |
| 65 | 7/47 | 14 | 1/16 | 8 | 2/9 | 87 | 100 |
سطح سلامت روان برحسب تجربه میزان خشونت است. همانطور که مشاهده میشود 7/47 افرادی که خشونت کمتری را تجربه کرده بودند و در رده خفیف قرار داشتند از سطح سلامت روان بالاتری برخوردار بودند و بهطورکلی در ردههای سالم، نسبتاً سالم و متوسط قرار میگیرند. 3/25 افرادی که با خشونتهای بیشتری مواجه شدهبودند از سطح سلامت روان کمتری برخوردار بودند و در ردههای نابهنجار و شدید قرار میگیرند.
جدول 5. سطح سلامت روان افراد موردمطالعه در ابعاد مختلف پرسشنامه هاپکینز بر حسب میزان تجربه خشونت
|
| خشونت | خفیف | متوسط | شدید | جمع کل | |||||
بعد | سطح |
| تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | |
جسمانی سازی | سالم |
| 23 | 4/26 | 2 | 3/2 | 0 | 0/0 | 25 | 7/28 | |
نسبتاً سالم | 19 | 8/21 | 1 | 1/1 | 0 | 0/0 | 20 | 0/23 | |||
متوسط | 14 | 1/16 | 5 | 7/5 | 2 | 3/2 | 21 | 1/24 | |||
نسبتاً نابهنجار | 7 | 0/8 | 5 | 7/5 | 3 | 4/3 | 15 | 2/17 | |||
نابهنجار | 2 | 3/2 | 0 | 0/0 | 3 | 4/3 | 5 | 7/5 | |||
شدید | 0 | 0/0 | 1 | 1/1 | 0 | 0/0 | 1 | 1/1 | |||
| جمع کل |
| 65 | 4/74 | 14 | 1/16 | 8 | 2/9 | 87 | 100 | |
اضطراب | سالم |
| 22 | 3/29 | 2 | 7/2 | 0 | 0/0 | 24 | 0/32 | |
نسبتاً سالم | 26 | 7/34 | 1 | 3/1 | 0 | 0/0 | 27 | 0/36 | |||
متوسط | 3 | 0/4 | 3 | 0/4 | 2 | 7/2 | 8 | 7/10 | |||
نسبتاً نابهنجار | 3 | 0/4 | 1 | 3/1 | 0 | 0/0 | 4 | 3/5 | |||
نابهنجار | 1 | 3/1 | 4 | 3/5 | 3 | 0/4 | 8 | 7/10 | |||
شدید | 0 | 0/0 | 2 | 7/2 | 2 | 7/2 | 4 | 3/5 | |||
| جمع کل |
| 55 | 3/73 | 13 | 3/17 | 7 | 3/9 | 75 | 100 | |
افسردگی | سالم |
| 14 | 1/16 | 1 | 1/1 | 0 | 0/0 | 15 | 2/17 | |
نسبتاً سالم | 23 | 4/26 | 2 | 3/2 | 0 | 0/0 | 25 | 7/28 | |||
متوسط | 18 | 7/20 | 2 | 3/21 | 1 | 1/1 | 21 | 1/24 | |||
نسبتاً نابهنجار | 10 | 5/11 | 4 | 6/4 | 2 | 3/2 | 16 | 4/18 | |||
نابهنجار | 0 | 0/0 | 3 | 4/3 | 4 | 1/1 | 4 | 6/4 | |||
شدید | 0 | 0/0 | 2 | 3/2 | 8 | 6/4 | 6 | 9/6 | |||
| جمع کل |
| 65 | 7/74 | 14 | 1/16 | 8 | 2/9 | 87 | 100 | |
حساسیت در روابط متقابل | سالم |
| 14 | 4/19 | 1 | 4/1 | 0 | 0/0 | 15 | 8/20 | |
نسبتاً سالم | 12 | 7/16 | 0 | 0/0 | 0 | 0/0 | 12 | 7/16 | |||
متوسط | 14 | 4/19 | 2 | 8/2 | 1 | 4/1 | 17 | 6/23 | |||
نسبتاً نابهنجار | 10 | 9/13 | 5 | 9/6 | 2 | 8/2 | 17 | 6/23 | |||
نابهنجار | 0 | 0/0 | 4 | 6/5 | 1 | 4/1 | 5 | 9/6 | |||
شدید | 1 | 4/1 | 1 | 4/1 | 4 | 6/5 | 6 | 3/8 | |||
| جمع کل |
| 51 | 8/70 | 13 | 1/18 | 8 | 1/11 | 72 | 100 | |
وسواس | سالم |
| 17 | 5/21 | 1 | 3/1 | 0 | 0/0 | 18 | 8/22 | |
نسبتاً سالم | 22 | 8/27 | 1 | 3/1 | 0 | 0/0 | 23 | 1/29 | |||
متوسط | 13 | 5/16 | 3 | 8/3 | 2 | 5/2 | 18 | 8/22 | |||
نسبتاً نابهنجار | 7 | 9/8 | 2 | 5/2 | 0 | 0/0 | 9 | 4/11 | |||
نابهنجار | 0 | 0/0 | 4 | 1/5 | 4 | 1/5 | 8 | 1/10 | |||
شدید | 0 | 0/0 | 1 | 3/1 | 2 | 5/2 | 3 | 8/3 | |||
| جمع کل |
| 59 | 7/74 | 12 | 2/15 | 8 | 1/10 | 79 | 100 |
با توجه به بررسی ابعاد مختلف شاخص سلامت روان بر اساس میزان تجربه خشونت توسط افراد موردمطالعه مشخص شد؛ 7/47 افراد که خشونت کمتری در ابعاد مختلف، تجربه کردهبودند، در بعدهای جسمانی سازی و اضطراب از بیشترین سطح سلامت روان برخوردار بودند و در ابعاد افسردگی، حساسیت در روابط متقابل و وسواس، سلامت کمتری را گزارش دادند. 3/25 درصد افراد که خشونت شدیدی را تجربه کردهبودند، در تمامی ابعاد شاخص سلامت روان در سطح پایینی از سلامت روان قرار داشتند و 1/23 درصد آنان مشکوک به اختلالات روانی بودند.
جدول 6. بررسی ارتباط بین نمره شاخص سلامت روان و خشونت و ابعاد مختلف پرسشنامه هاپکینز
ابعاد | سلامت روان | خشونت | جسمانی سازی | اضطراب | افسردگی | حساسیت در روابط متقابل | وسواس |
سلامت روان | 1 | 653/0 | 830/0 | 893/0 | 886/0 | 905/0 | 888/0 |
خشونت | 653/0 | 1 | 496/0 | 678/0 | 624/0 | 608/0 | 645/0 |
جسمانی سازی | 830/0 | 496/0 | 1 | 779/0 | 691/0 | 763/0 | 765/0 |
اضطراب | 893/0 | 678/0 | 779/0 | 1 | 826/0 | 802/0 | 800/0 |
افسردگی | 886/0 | 624/0 | 691/0 | 826/0 | 1 | 827/0 | 815/0 |
حساسیت در روابط متقابل | 905/0 | 608/0 | 763/0 | 802/0 | 827/0 | 1 | 850/0 |
وسواس | 888/0 | 645/0 | 785/0 | 800/0 | 815/0 | 850/0 | 1 |
در بررسی ارتباط بین نمره بررسی ارتباط بین نمره شاخص سلامت روان و خشونت و ابعاد مختلف پرسشنامه هاپکینز، تمامی ابعاد پرسشنامه هاپکینز با شاخص سلامت روان و شاخص خشونت، شاخص سلامت روان با شاخص خشونت و تمامی ابعاد پرسشنامه هاپکینز، شاخص خشونت با شاخص سلامت روان و تمامی ابعاد پرسشنامه هاپکینز، رابطه مثبت و معنیداری داشت ( p<0.01).
جدول 7. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری، پیشبینی سلامت روان و ابعاد مختلف پرسشنامه هاپکینز بر اساس شاخص خشونت
مدل | ss | Df | ms | F | P | ||||||
رگرسيون | 370/16 | 6 | 728/2 | 785/11 | 0/0 | ||||||
باقيمانده | 344/11 | 49 | 232/0 | - | - | ||||||
کل | 714/27 | 55 | - | - | - | ||||||
متغيرهاي پیشبین | R
769/0 | R2
591/0 | ARS
541/0 | ضرايب غیراستاندارد | ضرايب استاندارد | T | P | ||||
B | SE | BETA | |||||||||
عدد ثابت | - | - | - | 498/0 | 150/0 | - | 333/3 | 002/0 | |||
جسمانی سازی | - | - | - | 102/0- | 100/0 | 198/0- | 022/1- | 312/0 | |||
اضطراب | - | - | - | 154/0 | 094/0 | 361/0 | 640/1 | 108/0 | |||
افسردگی | - | - | - | 044/0 | 120/0 | 097/0 | 362/0 | 719/0 | |||
حساسیت در روابط متقابل | - | - | - | 017/0 | 110/0 | 037/0 | 153/0 | 879/0 | |||
وسواس | - | - | - | 107/0 | 110/0 | 238/0 | 972/0 | 336/0 | |||
شاخص سلامت روان | - | - | - | 119/0 | 203/0 | 247/0 | 587/0 | 560/0 |
میزان F مشاهده شده معنادار است و استفاده از مدل خطی رگرسیون بلامانع است (785/11F= ). نتایج نشان میدهد مدل رگرسیون در کل 59/0 درصد از سلامت و ابعاد آن را تبیین میکند. با توجه به ضرایب استاندارد و غیراستاندارد عامل خشونت، قویترین پیشبینی کنندهی حساسیت در روابط متقابل (879/0Beta=) و افسردگی (719/0Beta=) میباشد.
5- بحث و نتیجهگیری
هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر ابعاد مختلف خشونت بر سلامت روان زنان بود، خشونتی که جنسیت زنان، تنها دلیل اصلی آن محسوب میشود. نتایج پژوهش نشان داد، 25 درصد زنان در شهر شیراز، مورد انواع خشونت قرار میگیرند. شایعترین نوع خشونت علیه زنان به ترتیب خشونت روانی، خشونت جنسی، فیزیکی و اقتصادی است. درنهایت مشخص شد، قرار گرفتن در معرض انواع خشونت منجر به کاهش سطح سلامت روان زنان در ابعاد مختلف میشود.
نتایج این پژوهش با مطالعات صدری و همکاران (2020) همخوان است. صدری در این پژوهش بیان کرد خشونت علیه زنان در دوران قرنطینه به علت بیماری کرونا، از 4.4% به 14.8% افزایش یافته است. خشونت روانی بیشترین نوع را داشته باشد. درواقع، تقریباً در بین همه کسانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفتند 96 درصد خشونت روانی ( عاطفی) را تجربه کردهاند. همچنین خشونت در قرنطینه با نمرات بالاتر افسردگی، اضطراب و استرس همراه بودهاست.
همچنین با نتایج تحقیقات شایان و همکاران (1393) همخوان است. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بیش از 50 درصد زنان مورد خشونت واقع میشوند و از اختلال سلامت عمومی روان در تمامی ابعاد رنج میبردند. لیو و همکاران در سال 2021 تحقیقی با هدف بررسی نتایج کوتاهمدت خشونت علیه زنان بر سلامت روان افراد انجام دادند؛ که نتایج نشان داد سلامت روان افراد تحت تأثیر خشونت قرار دارد که با نتایج این پژوهش همسو است. همچنین ایبالا، استف و استارک2 (2021) بیان کردند خشونت، منجر به افزایش علائم افسردگی، خطرات بیشتر خودکشی و کاهش رضایت از زندگی میشود. همچنین بیان داشتند مواجهه با خشونت با افزایش علائم پریشانی روانی و افزایش افکار خودکشی همراه است.
با توجه به این نتایج میتوان اینگونه تبیین کرد؛ عوامل مختلفی در تفاوت آمار گزارش شده از میزان خشونت علیه زنان، تأثیرگذار است. ازجمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و خانوادگی که در هر جامعهای متفاوت است؛ اما در هر جامعهای، خشونت علیه زنان همواره سلامت روان آنان را در ابعاد مختلف خدشهدار کرده و در معرض آسیب قرار داده است. در جوامع سنتی و مردسالار، زنان خشونتهای زیاد و شدیدتری را تجربه میکنند درحالیکه آمار گزارششده از وقوع خشونتهای خانگی علیه زنان با واقعیت همخوانی ندارد؛ زیرا شیوههای فرهنگی عینیت شناختی، زنان و دختران را طوری تربیت میکند تا نسبت به خشونت سکوت کنند و تمام شواهد مربوط به خشونت را با اسم آبرو، پنهان نگه دارند و پیرامون آن صحبت نکنند. همچنین زنان گاهی به دلیل ترس از دست دادن تکیهگاه و حامی در برابر خشونت سکوت میکنند.
اما در پی بیماری همهگیر کرونا این آمار به دلیل بار مضاعف استرسی آن بر روی افراد و قرنطینههای طولانی در خانه و قطع روابط اجتماعی و احساس تنهایی، بیکاری زوجین، مشکلات اقتصادی و ... افزایش پیدا کرده است؛ بنابراین باید در جهت کاهش خشونت و عدم سکوت در مقابل آن از رسانههای جمعی و افراد تأثیرگذار جامعه، کمک گرفتهشود تا به آگاهی افراد جامعه نسبت به اعمال خشونتآمیز و حقوق بشری خود و فرهنگسازی بپردازند. همچنین قوانین حقوقی در جهت رسیدگی به خشونتهای خانگی باید اصلاح شوند تا منجر به کاهش آمار خشونت و افزایش سطح سلامت روان زنان و دختران جامعه گردد..
6- منابع
2- بنیفاطمه، حسین؛ عباسزاده، محمد؛ علیزادهاقدم، محمدباقر؛ و محمدپور، نیر(1397). استرس و خشونت فیزیکی مردان علیه زنان: یک تحقیق کیفی. زن در توسعه و سیاست، 16(4)، 581-602.
3- خواجوی سهگنبد، کبری؛ سلیمانیان، علیاکبر؛ و حیدرنیا، احمد(1399). عوامل روانشناختی زمینهساز و تداومبخش خشونتپذیری در زنان خشونتدیده؛ مطالعه کیفی. مجله پزشکی قانونی ایران، ۲۶(۳)، 245-۲۳۹.
4- دادور، رحمتالهه؛ و ارجمند، بهاره(1392). بررسی پیامدهای روانی اجتماعی مرتبط با خشونت علیه زنان خانه در شهر مشهد در سال 1388-1389. مطالعات علوم اجتماعی ایران، 10(36)، 81-100.
5- دولتیان، ماهرخ؛ حسامی، کژال؛ ظهیرالدین، علیرضا؛ ولایی، ناصر؛ و علوی مجد، حمید(1390). بررسی شیوع خشونت خانگی و نقش آن بر حیطههای سلامت روان. پژوهنده، 16(۶)، ۲۸۳-۲۷۷.
6- رزاقی، نغمه؛ پرویزی، سرور؛ رمضانی، منیر؛ و طباطبایینژاد، سید محمد(1392). پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده: یک مطالعه کیفی. مجله زنان، مامایی و نازایی ایران، 16(44)، 11-20. 10.22038/IJOGI.2013.652doi:
7- شایان، آرزو؛ معصومی، سیده زهرا؛ و کاویانی، معصومه(1393). بررسی رابطه همسرآزاری و سلامت روانی در زنان دچار خشونت خانگی ارجاع شده به پزشکی قانونی شهر شیراز. آموزش و سلامت جامعه، ۱(۴)، ۵۷-۵۱.
8- طاهرخانی، سکینه؛ میرمحمدعلی، یی ماندانا؛ کاظمنژاد، انوشیروان؛ اربابی، محمد؛ و عامل ولیزاده، مهرنوش(1388). بررسی میزان خشونت خانگی علیه زنان و ارتباط آن با مشخصات زوجین. مجله علمی پزشکی قانونی، 15(2)، 123-129.
9- علیوردینیا، اکبر؛ رضی، داوود؛ و آیینی، صدیقه(1392). تبیین جامعهشناختی خشونت علیه زنان: آزمون تجربی نظریههای منابع در دسترس زنان و فمینیسم رادیکال. رفاه اجتماعی، 13(49)، 323-358.
10- محمدخانی، میترا؛ و عباسی دولتآبادی، زهرا(1398). پیامدهای روانی خشونت عاطفی بر زنان. هشتمین کنفرانس بینالمللی سلامت زنان، تهران.
11- محمدزاده اسماعیلی، رعنا؛ قنبریپناه، افسانه؛ و تجلی، پریسا(1398). رابطه تنظیم هیجانی و عواطف مثبت و منفی مردان متأهل، با نگرش نسبت به خشونت علیه زنان (موردمطالعه: شهر تهران. دوفصلنامه علمی مطالعات پلیس زن، 13(30)، 5-13.
12- موسوی، اشرفالسادات؛ و قربانی، نیما(1386). روایی تفکیکی فهرست فارسی نشانه مرضی هاپکینز در نمونههای بالینی و بهنجار. روانشناسی تحولی (روانشناسان ایرانی)، 4(13)، 69-79.
13- هزارجریبی، جعفر؛ و میرزایی، رحمت(1396). خشونت و جنسیت (تجربه زیسته زنان و مردان شهرستان پاوه). توسعه اجتماعی، 12(2)، 83-108. doi:10.22055/QJSD.2018.13509
14- World Health Organization. (2020). Department of Sexual and Reproductive Health and Research World Health Organization Avenue Appia 20CH-1211, Geneva 27Switzerlandem. Retrieved from https://www.who.int/teams/health-workforce/hwfequity/sexual-and-reproductive-health-and-research
15- Ibala, R. M., Seff, I., & Stark, L. (2021). Attitudinal acceptance of intimate partner violence and mental health outcomes for female survivors in Sub-Saharan Africa. International journal of environmental research and public health, 18(10), 5099. doi:10.3390/ijerph18105099
16- Krahé, B. (2016). Violence against women. Aggression and Violence, 251-268.
17- Lr, D. (1974). The Hopkins Symptom Checklist (HSCL): a self-report symptom inventory. Behav Sci, 19, 1-15.
18- Saadati, M. (2010). Domestic violence, mental health threat. Social Security Studies, 8(24), 61-90.
19- Sediri, S., Zgueb, Y., Ouanes, S., Ouali, U., Bourgou, S., Jomli, R., & Nacef, F. (2020). Women’s mental health: acute impact of COVID-19 pandemic on domestic violence. Archives of women's mental health, 23, 749-756. doi:10.1007/s00737-020-01082-4
Psychological Consequences of Violence Against Women and Girls
Zahra Zare1, Kazem Khorramdel2*
1- M.A Student in psychology, Department of Psychology, Fatemiyeh Shiraz Institute of Higher Education, Shiraz, Iran.
Zahrazare.psy@gmail.com
2- Ph.D. in psychology, Assistant professor, Department of Psychology, Fatemiyeh Shiraz Institute of Higher Education, Shiraz, Iran. (Corresponding Author)
K.khorramdel@fatemiyehshiraz.ac.ir
Abstract
Violence against women and girls persists across all human societies despite differences in religions and other intellectual, cultural, economic, and social factors. It is a global, transhistorical and transcultural phenomenon with roots in the history of humanity. This consequence prevents the full participation of women in society and poses a serious threat to human rights and health. Violence has significant effects on women's physical and mental health. Despite extensive research on the consequences of violence on women's mental health, the prevalence of violence has increased during the COVID-19 quarantine period. This study examines the extent of violence against women and girls and its psychological consequences during quarantine. This is a descriptive-analytical cross-sectional study. The instruments used in this study include a Demographic Questionnaire, Standard Violence Against Women Questionnaire and the Hopkins Index (HSCL). Data analysis was conducted by SPSS 26 software. (P <0.01). Pearson correlation analysis revealed a positive and significant relationship between all dimensions of mental health and violence. Exposure to various types of violence leads to a decline in mental health across different dimensions. Violence emerges as a robust predictor of mental health in various dimensions. Considering the important role of women in the family and the impact of their health on family and community well-being, it is imperative to take measures to reduce violence and enhance women's mental health.
Keywords: Violence against women, Gender-based violence, Women, Psychological consequences, Mental health.
[1] COViD-19
[2] Ibala, Seff & Stark