The Relation between Rural Woman 's Trust in MENARID Projects and their Participation in Future Empowerment Projects: Experience of Kermashah Province
Subject Areas :
1 -
2 -
Keywords: Keywords: Trust, Women's Participation, Future Empowerment Projects, MENARID,
Abstract :
Previous experience in development project and trust their building has always played a major role in local people's participation in future rural development projects. Nevertheless, planners and policy makers often neglect such experiences and implement development programs in areas with negative experience. Therefore, the purpose of this investigation was to test the hypothesis of a significant relationship between rural woman's trust in MENARID projects and their participation in future empowerment projects in Kermanshah Provinc. For this purpose, a descriptive cross-sectional descriptive survey method was used and information was collected using a researcher-made questionnaire. The study population was women involved in the Menarid Project (N = 270), 160 of whom were studied using simple random sampling. In this study, simple linear regression coefficient using SPSS statistical software was used to analyze the data. According to the findings, the Menarid project has been able to build moderate to high trust in rural women. The results of Pearson correlation between the two variables of trust and participation indicate that the two variables have a positive and significant correlation and 54% of the changes in the dependent variable of participation in future empowerment projects are explained by trust in previous projects. Finally, suggestions were made to planners and officials.
منابع
- ازکیا، م. و حسنی¬راد، ک. (1388). نقش اعتماد اجتماعی در مشارکت مردم در پروژه¬های توسعه روستایی. پژوهش نامه علوم اجتماعی، 3(1):7 – 27 .
- ازکیا، م. و غفاری، غ. (1380). رابطه بین انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی سازمان یافته در مناطق روستایی مطالعه موردی در شهرستان کاشان. فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه، 9(36): 175 – 206 .
- اسحاقی، س. ر.، رضائی، ر.، حجازی، س. ی.، شیری، ن. و قدیمی، س. ع. (1392). تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم روستایی در پروژه های حفاظت از منابع طبیعی. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 44(3): 463 – 471 .
- حسن نژاد ، م.، کهنسال، م. ر. و قربانی، م. (1390) .عوامل موثر بر مشارکت مردم روستاها در گروه های توسعه روستایی: مطالعه موردی پروژه ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی ایران. فصلنامه روستا و توسعه، 14(2): 73 – 91 .
- حشمتی ، م.، پرویزی، ی.، قیطوری، م.، صانعی، م.، شادفر، ص. و گودرزی، م. (1398). ارزیابی پروژههای اجرا شده آبخیزداری از دیدگاه روستاییان در حوضه رزین استان کرمانشاه. نشریه علمي-پژوهشي مهندسي و مدیریت آبخیز، 11(1): 101 – 111 .
- حیدری، ف. (1397). نقش و مشارکت زن در توسعه پایدار. پژوهش نامه حقوق بشری، (11): 99 – 116 .
- رجبی فرجاد، ح.، دانش فرد، ک.، مظاهری، م. م. و شیروانی، ع. (1393). نقش اعتماد عمومی در توسعه مشارکت شهروندان. مجله مطالعات منابع انسانی،4(4): 23 – 46 .
- رئیسی مبارکه، س. ( 1376 ). تحولات فرآیند مشارکت زنان روستایی در جامعه سنتی به سنتی، نشست زنان، مشارکت، کشاورزی 1400، گزارش چهارم، تهران، وزارت کشاورزی .
- سفیدی، ک.، علی بابایی، الف. و مریدی، م. (1398). عوامل موثر بر مشارکت در برنامه های مدیریت جنگل در جامعه روستایی در شمال ایران. مجله علوم و فناوری محیط زیست، 21(5): 220 – 231 .
- سفیری، خ. و تمیز، ر. (1390). فراتحلیل مطالعات مشارکت اجتماعی. مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، 3(3): 123 – 132 .
- طالب، م.، میرزایی، ح. و نادری، ع. (1391). ارزیابی نقش مشارکت عمومی در پروژه های توسعه روستایی (مطالعه موردی: ترکیب برنامه ها در مناطق روستایی). مجله علوم اجتماعی، 4(1): 1- 18 .
- علیپور، پ.، زاهدی، م. ج. و شیانی، م. (1388). اعتماد و مشارکت (بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در شهر تهران). مجله جامعه شناسی ایران، د 10(2): 109 – 135.
- عنابستانی، ع. ا.، شایان، ح.، جلالیان، ح.، تقی¬لو، ع. ا. و خسرو بیگی، ر. (1391). تجزیه و تحلیل عوامل ساختاری موثر بر مشارکت روستاییان در توسعه مناطق روستایی مطالعه موردی: شهرستان ایجرود-استان زنجان، سیستم مدیریت مجلات علمی ، 12(24): 25 – 45 .
- فتحی، س. (1391). تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی. جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)، 2(2): 195 – 214 .
- فتوتی، ه.، برادران، م.، سلمان زاده، س. و غنیان، م. (1391). تبیین نقش مشارکت زنان روستایی در توسعه روستایی (مطالعه موردی منطقه شاوور) در شهرستان شوش. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 2-43(4): 677 – 692 .
- فولادیان، م.، کیانی، ب. و کریمیان، ع. ا. (1395). اثر پروژه منارید در توانمندسازی و جلب مشارکت زنان روستایی (مطالعه موردی: روستای کمکوییه، شهرستان بهاباد، استان یزد). ششمین همایش سراسری کشاورزی و منابع طبیعی پایدار .
- قربانی، م.، سالاری، ف.، سعیدی گرغانی، ح. ر. و سنایی، ا. (1394). تحلیل پیوندهای اعتماد و مشارکت اجتماعی در شبکه بهره برداران در راستای مدیریت مشارکتی مراتع ( منطقه گرگو– کهگیلویه و بویر احمد). نشریه علمی پژوهشی مرتع، 9(2): 181 – 194 .
- منصوری، ط.، فرهادی، ا.، برهانی¬نژاد، و. ر.، کجایی بیدگلی، ا.، دخت نوابی، ش. و حسین آبادی، ر. (1396). عوامل و موانع موثر بر مشارکت اجتماعی سالمندان. مجله علوم پژشکی خراسان شمالی، 9(4):66 – 73 .
- موسوی، س. ج.، اسلامی موزنکلاته، م. م. و خوش¬فر، غ. (1393). بررسی رابطه اعتماد اجتماعی و مشارکت ورزشی زنان در جامعه شهری ایران (مطالعه موردی شهر گرگان). مجله آمایش جغرافیایی فضا، 4(11): 21 – 46 .
- یاسوری، م.، رمضان¬نژاد، ی. و شایان، ح. (1395). سنجش و تحليل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرايند مديريت روستايي با تاکيد بر شوراها (مطالعه موردي: شهرستان تالش (دهستان اسالم). پژوهش¬¬هاي جغرافياي انساني، 48(1): 89- 104 .
- Aljazzaf, Z. Perry, M. & Capretz, M. (2010). Online Trust: Definition and Principles. Proceedings - 5th International Multi-Conference on Computing in the Global Information Technology, ICCGI 2010. 163 - 168.
- Dasgupta, P. (2009). A Matter of Trust: Social Capital and Economic Development. Revue d'Economie du Developpement, 14(4): 47-96
- Li, F. & Betts, S. (2003). Trust: What It Is And What It Is Not. International Business & Economics Research Journal (IBER). 2(7): 67-75.
- Nooteboom, B. (2007). Social Capital, Institutions and Trust. Review of Social Economy. 65(1): 29-53.
- Reddy, R. D. & Smith, D. H. (1973). Why Do People Participate in voluntary Action? Journal of Extension, 11(4): 35-40.
- Shokati Amghani, M., Gholami, H., Shiri, N. & Shabanali Fami, H. (2013). Obstacles of Women Presence in Iranian Rural Management: A Case from Osku County.International Journal of Agricultural Management and Development, 3(3): 153-158.
- Upali, P.(2010). Women's Participation in Rural Development. Conference: 12th International Conference on Sri Lankan Studies, At Open UNiversity of Sri Lanka, Colombo.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال هیجدهم/ شماره 3 (پیاپی71)/ پاییز 1401/ 229-215
Quarterly Journal of Development Strategy, 2022, Vol. 18, No.3 (71), 215-229
ارتباط سنجي اعتماد زنان روستايي به پروژه مناريد
و مشاركت آنان در پروژههاي آتي توانمندسازي؛
تجربهاي از شهرستان كرمانشاه
شهپر گراوندي1
سوسن نوربخش2
(تاريخ دريافت 18/5/1400 ـ تاريخ تصويب 16/7/1401)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چکیده
تجربه قبلي از برنامههاي توسعهاي و اعتمادسازي آنها، همواره نقشي تعيينكننده در مشاركت مردم محلي در برنامههاي آتي توسعه روستايي دارد. اين در حالي است كه برنامهريزان و سياستگذاران حوزه توسعه روستايي در اغلب موارد از چنين تجربياتي غفلت نموده و به اجراي برنامه هاي توسعه اي در مناطق با تجربه منفي ميپردازند. از اين رو پژوهش حاضر قصد دارد به بررسي فرضيه ارتباط معنادار اعتماد زنان روستايي شهرستان كرمانشاه به پروژه مناريد و مشارکت آنان در پروژههاي آتي توانمندسازي بپردازد. براي اين منظور، از روش توصيفي پيمايشي هم بستگي استفاده شد و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات پرداخته شد. جامعه مورد مطالعه زنان مشاركت كننده در پروژه مناريد بودندN=270 كه تعداد 160 نفر آنها با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. در اين پژوهش براي تجزيه و تحليل دادهها از ضريب رگرسيون خطي ساده به كمك نرم افزار آماري SPSS استفاده شد. بر طبق يافتهها، پروژه مناريد توانسته است اعتماد متوسط به بالايي را در زنان روستايي ايجاد كند. بر اساس نتايج، زنان مشاركت كننده در حد زيادي نيز تمايل به مشاركت در پروژههاي آتي توانمندسازي روستاييان دارند. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون بین دو متغیر اعتماد و مشارکت بیانگر آن است که دو متغیر دارای همبستگی مثبت و معناداری هستند و 54 درصد از تغييرات متغير وابستهي مشاركت در پروژههاي آتي توانمندسازي روستاييان توسط اعتماد به پروژه مناريد تبيين ميشود. در پايان پيشنهادهايي براي برنامه ريزان و مسئولان ارائه شد.
واژه های کلیدی: اعتمادسازي، مشاركت زنان، پروژه هاي آتي توانمندسازي، مناريد.
1-مقدمه
عملكرد پروژههاي هاي قبلي همواره نقشي تعيين كننده در اجراي پروژههاي بعدي در مناطق روستايي و شهري دارد. بر اساس منابع موجود (عنابستانی و همکاران، 1391 و سفیدی و همکاران،1398) اگر پروژهاي با تجربهي منفي براي مشاركت كننده همراه باشد ميتواند مانع شكلگيري اعتماد و در نهايت مشاركت وي در پروژههاي آتي شود. از اينرو اعتماد، پایه عاطفی و اساسی مشارکت (موسوی و همکاران، 1393) و يكي از مهمترين مولفههاي سرمايه اجتماعي ميباشد (Nooteboom, 2007, Dusgupta, 2009 ).
امروزه بیشترین توافق در این زمینه وجود دارد که اعتماد مولفهای ضروری در همه انواع روابط اجتماعی است. از اینرو اعتماد را میتوان یکی از عناصر مهم و حیاتی در امر مشارکت تلقی کرد(علیپور و همکاران، 1388). اعتماد و مشارکت مردم در برنامههای توسعه بهعنوان پیش شرط عمده و کلیدی برای موجودیت هر جامعه علیالخصوص جامعه روستائیان محسوب می شود (ازکیا و حسنیراد، 1388 و طالب و همکاران، 1391). هرجا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصههای اجتماعی بیشتر است (فتحی، 1391). اعتماد در واقع بهمعني اطمينان به انتخاب و تصميم افراد ديگر(Li & Betts, 2003) باشد. در واقع اعتماد يكي از مهمترين عوامل براي پيش بيني رفتار ميباشد(Aljazzaf et al, 2010). بهطور كلي اعتماد راهبردی است که افراد را قادر میسازد تا خود را با محیط اجتماعی وفق دهند و بدین وسیله از فرصتهای فزاینده سود ببرند و برای تمامی روابط و سیستمهای اجتماعی ضروری است چون سبب کاهش نافرمانی و رسیدن به اهداف را تسهیل میکند و بیاعتمادی موجب جدایی اعضای جامعه از هم میشود و فرصتهای مربوط به تعاون و همکاری را نیز از بین میبرد (قربانی و همکاران، 1394). اين در حالي است كه بسياري از برنامه هاي توسعه اي به مخدوش شدن اين عنصر مهم اجتماعي منجر شده و مشاركت مردم را در برنامههاي آتي توسعه روستايي را كمرنگ مينمايند. توجه به موضوع مشاركت از اين جهت حائز اهميت است كه تجربه اجرای برنامههای توسعه در کشورهای درحال توسعه نشان داده است که با نادیده گرفتن مشارکت نتوانستهاند در عمل به اهداف خود دست یابند (سفیری و تمیز، 1390). قربانی و همکاران(1394) معتقد است كه اعتماد و مشاركت دو عنصر مهم براي اجراي مديريت مشاركتي ميباشد. از اينرو پژوهش حاضر درصدد است كه به بررسي ميداني رابطه اعتماد زنان روستايي به پروژه مناريد و مشاركت آنان در برنامههاي آتي توانمندسازي بپردازد.
توجه به زنان و نقش آنان در برنامههاي توسعهاي از اهميتي دو چندان برخوردار است. امروزه "رهيافت زن و توسعه3" بهعنوان يك راهبرد اساسي مطرح است و بر نقش و مشاركت زنان در برنامههاي توسعهاي تاكيد فراوان دارد(Upali, 2010). اين در حالي است كه بر پايه شواهد گوناگون مشاركت زنان در برنامه هاي توسعه اي همواره با دو مانع داخلي و بيروني رو به رو بوده است، اول آنكه کانون توجه برنامهریزان روستایی بیشتر به مردان روستایی بوده است و زنان روستایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است و این مسئله اثرات زیانباری را بهوجود آورده است (فتوتی و همكاران، 1392). دوم آنكه موانع بسياري همچون نگرشها و باورهاي منفي در جوامع روستايي و ... همواره مانع از مشاركت زنان (Shokati Amghani et al, 2013) در امور مختلف روستا از جمله پروژههاي توسعهاي بوده است.فتوتی و همکاران(1392) معتقدند مشارکت زنان همراه با مردان سبب میشود تا روحیه خودباوری، اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری در آنان تقویت شود و هنگام رویارویی با مشکلات گامی در جهت رفع مشکلات و معضلات بردارند و همواره بهخود متکی باشند. يكي از پروژههاي توسعهاي كه طي چند دهه گذشته (1392 تا 1395) به هدف توانمندسازي زنان و مشاركت آنان در برنامههاي توسعه اي در استان كرمانشاه به اجرا درآمده است، پروژه بين المللي مناريد ميباشد. اين پروژه با مشارکت صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی(GEF) و دفتر برنامه توسعه ملل متحد(UNDP) و سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور، با هدف شناسایی و رفع خلاها و موانع قانونی و ساختاری موجود در مدیریت یکپارچه منابع طبیعی از طریق ارتقای سطح درک و دانش عمومی، ایجاد معیشت جایگزین برای جوامع محلی جهت کاهش تخریب منابع طبیعی و ارایه رویکردهای مبتنی بر جوامع محلی (فولادیان و همکاران، 1395) اجرا شد. همانگونه كه قبلاً بدان اشاره شد، يكي از مهمترين مخاطبان اين پروژه زنان روستايي بودند. از اينرو محققان با توجه به گذشت زمان از اجراي پروژه و نمود يافتن دستاوردهاي آن، سعي نمودند اين پروژه را از لحاظ متغيرهاي تحقيق مورد مطالعه قرار دهند(شكل شماره 1). از اين رو پژوهش حاضر قصد دارد به بررسي فرضيه زير بپردازد:
H0= بين اعتماد زنان روستايي به پروژه مناريد و مشاركت آنان در برنامههاي آتي توانمندسازي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
شكل شماره (1)- مدل مفهومي پژوهش
2-روش پژوهش و ابزار پژوهش
در اين بخش سعي خواهد شد در ابتدا به معرفي محدوده مورد مطالعه پرداخته شود. سپس در ادامه مطالب در خصوص ابزار و روش كار توضيحاتي ارائه شده است.
2-1-معرفي پروژه و محدوده مورد مطالعه
پروژه بینالمللی منارید یا تقویت و انسجام سازمانی، در راستای مدیریت یکپارچه منابع طبیعی در چارچوب برنامه توسعه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در هفت کشور (اردن، الجزایر، ایران، تونس، مصر، مراکش و یمن) و با مشارکتهای فنی و مالی دولتهای این کشورها و نیز تسهیلات جهانی محیطزیست و دفتر برنامه عمران ملل متحد به اجرا درآمد. پروژه منارید در ایران در چهار حوزه آبخیز مختلف شامل: زیست بوم و مرتع، جنگل، اراضی آبی و دیم در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در مساحتی حدود 49230 هکتار در سه استان سیستان و بلوچستان، کرمانشاه و یزد همچنین دو استان سمنان و تهران، عرصه های الگویی پروژه مدیریت پایدار منابع آب و خاک(حبله رود) اجرا شده است. این پروژه در چهار زمینه کاری شامل: تخریب سرزمین، تنوع زیستی، تغییرات اقلیم و آبهای بین الملل فعاليتهاي خود را به اتمام رسانده است. هدف اصلي اين پروژه رفع خلاها و موانع قانونی موجود جهت مدیریت یکپارچه منابع طبیعی از طریق توسعه و تقویت هماهنگی، ظرفیت سازمانی و اشتراک دانش و نیز به نمایش گذاردن شیوه های موفق و پایدار مدیریت آب و اراضی و تعمیم آنها به سطوح بالاتر است. در راستای دستیابی به این هدف، سه مولفه مکمل شامل: ارتقاء سطح درک و دانش عمومی، ایجاد شرایط مناسب جهت توانمندسازی ذینفعان، ارائه رویکردهای مبتنی بر جوامع محلی تعیین شده است( فولادیان و همکاران، 1395).
پروژه بین المللی منارید در حوزه رزین استان کرمانشاه بین سالهای 1392 تا 1395 به مرحله اجرا درآمد. از اقدامات انجام شده در اين پروژه ميتوان به مورادي از قبيل؛ کپه کاری، احداث باغ، بندسنگی-ملاتی ، بندگابیونی و دایک (دیواره کنترل سیل) اشاره نمود. حوضه رزین بيلوار در فاصله 64 کیلومتری شمال شهرستان کرمانشاه با مختصات جغرافیایی° 45 و'1 و "45 تا° 47 و' 12 و" 47 طول شرقی و° 34 و '34 و" 35 تا تا° 34 و' 42 و" 27 شمالی قرار دارد. این حوزه سرشاخهای از حوزه آبخیز راز آور است که در واقع بخشی از بالادست حوزه کرخه است. مساحت این حوزه حدود 14650 هکتار است. سطح جنگلها، مراتع و اراضی به ترتیب 4855 ،3120 و 6154 هکتار مي باشد و مابقي مساحت حوزه را برونزدگی سنگی و مناطق مسکونی تشكيل ميدهند. روستاهای هدف پروژه منارید در اين حوزه عبارتند از؛ روستای سراب شاه حسین ، رزین ، زامله و سر زامله و بولان مي باشند كه در تصوير شماره 1 نمايش داده شده است.
طراحی و مطالعات تفضیلی-اجرایی آبخیز داری حوزه رزین به وسیله شرکت مشاور زرکشت پایدار انجام یافته و گزارشات آن در 11 جلد منتشر شده است (حشمتی و همکاران ، 1398 ) .
تصوير (1)- حوزه رزين در شهرستان كرمانشاه
(حشمتی و همکاران، 1398)
2-2-ابزار و روش
در پژوهش كمي حاضر سعي شد با استفاده از روش توصيفي پيمايشي هم بستگي به بررسي نقش پروژه مناريد در اعتمادسازي و مشاركت زنان روستايي در پروژههاي آتي توانمندسازي پرداخته شود. جامعه مورد مطالعه زنان روستايي هدف پروژه مناريد بود(N=270) كه تعداد۱6۰ نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. فن جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته بود. اين ابزار از سه قسمت تشكيل شده بود؛ قسمت اول به بررسي ويژگي هاي فردي و حرفه اي پاسخگويان اختصاص داشت. دوم و سوم نيز شامل گويههاي مرتبط با اعتمادسازي پروژه مناريد (14 گويه) و مشاركت در برنامههاي آتي توانمندسازي روستاييان (6 گويه) بود. لازم بهذكر است كه جهت سنجش گويهها از طيف ليكرت 5 قسمتي (1= كاملاً مخالفم تا 5 كاملاً موافقم) طراحي شد. جهت حصول اطمینان از روایی و اعتبار گویههای پرسشنامه، تعدادی از صاحب نظران پرسشنامه را بررسی و بازنگری نمودند. بررسي پايايي پرسشنامه نشان داد اين ابزار از قابليت اطمينان بالايي برخوردار ميباشد (جدول 1). پس از تکمیل پرسشنامهها از نرم افزار آماری SPSS18، جهت پردازش دادههای دریافتی استفاده شد. در این پژوهش از تحلیلهای آماری نظیر: میانگین، بارهاي عاملي (اهميت وزني)، همبستگی پیرسون و رگرسيون خطي ساده بهره گرفته شد.
جدول (1)- پايايي ابزار پژوهش
ابعاد مورد بررسي | تعداد پرسش ها | آلفاي كرونباخ |
اعتماد | 14 | 84/0 |
مشاركت | 6 | 70/0 |
3-یافته های پژوهش
مروري بر ويژگيهاي دموگرافيك افراد مورد مطالعه نشان داد ميانگين سني افراد مورد مطالعه 9/39 سال ميباشد و بعد خانوار اكثر آنها 4 نفر ميباشد. از مجموع افراد مشاركت كننده، تنها 1/7 درصد سرپرست خانوار ميباشند و مابقي سرپرست خانوار نيستند. بر اساس يافتهها، 5/79 درصد از پاسخگويان متاهل ميباشند. همچنين بررسيها نشان داد اكثريت (بيش از70 درصد) زنان مورد مطالعه داراي مدرك تحصيلي سيكل و پايينتر از آن هستند و بهترتيب 4/15 و 8/12 درصد داراي مدرك ديپلم و فوق ديپلم و بالاتر بودند. بر طبق نتايج، 8/62 درصد از این زنان در پروژههای توسعه روستایی شرکت کردهاند که از این تعداد 6/25 درصد فقط یکبار در این پروژهها نقشآفرینی داشتهاند. از لحاظ میزان آگاهی نسبت به پروژههای توسعه روستایی 1/32 آگاهی بالایی نسبت به این طرحها داشته اند و 7/23 به میزان متوسطی در جریان پروژهها قرار داشتهاند (جدول شماره 2).
جدول (2)- ويژگيهاي فردي و حرفهاي پاسخگويان
سرپرست خانوار | فراواني | فراواني نسبي | وضعيت تاهل | فراواني | فراواني نسبي |
---|---|---|---|---|---|
بلي | 11 | 1/7 | مجرد | 32 | 5/20 |
خير | 145 | 9/92 | متاهل | 124 | 5/79 |
مجموع | 156 | 100 | مجموع | 156 | 100 |
مقطع تحصيلي | فراواني | فراواني نسبي | سن | ميانگين | انحراف معيار |
بي سواد | 27 | 3/17 |
| 9/39 | 26/13 |
ابتدايي | 46 | 5/29 | بعد خانوار | مد | -- |
راهنمايي | 39 | 0/25 | 4 | -- | 4 |
ديپلم | 24 | 4/15 |
|
|
|
فوق ديپلم و بالاتر | 20 | 8/12 |
|
|
|
مجموع | 156 | 100 |
|
|
|
در ادامه به بررسي ميزان اعتماد پاسخگويان به پروژه مناريد پرداخته شد (جدول 3). به طور كلي يافته ها نشان داد كه زنان مشاركت كننده در پژوهش از اعتماد زيادي نسبت به پروژه مناريد برخوردارند. در اين خصوص مشاركت كنندگان علت اين اعتماد را بهترتيب مقبوليت عام در بين تمامي مردم روستا، كسب درآمد بواسطه شركت در پروژه و فراگير بودن پروژه و توجه به تمامي اقشار و گروه ها عنوان نمودند. در اين خصوص گويههاي فنآموزي و مهارتآموزي و حمايت مالي از پروژه هاي اجرا شده كمترين اعتماد پاسخگويان را به خود اختصاص دادند.
جدول(3)- بررسي سطح اعتماد پاسخگويان به پروژه مناريد
گویه | ميانگين از 5 | اهميت وزني | ميانگين× وزن |
اعتماد به پروژه مناريد | 32/4 | 49/0 | 11/2 |
كسب تجربه مثبت با حضور در پروژه | 15/4 | 57/0 | 36/2 |
همراستايي هدف مناريد و عمران و آبادي روستا | 36/4 | 56/0 | 44/2 |
شركت در پروژه در صورت اجراي دوباره | 31/4 | 49/0 | 11/2 |
كسب درآمد بواسطه شركت در پروژه | 93/3 | 67/0 | 63/2 |
شفاف بودن تمامي امور | 12/4 | 57/0 | 35/2 |
مقبوليت عام در بين مردم | 49/4 | 69/0 | 10/3 |
ايجاد اشتغال براي مردم روستا | 46/4 | 56/0 | 50/2 |
حمايت مالي از پروژه هاي اجرا شده | 60/3 | 44/0 | 58/1 |
پايبندي مسئولان به قول و قرار خود | 14/4 | 50/0 | 07/2 |
اطلاع رساني به موقع | 24/4 | 58/0 | 46/2 |
فنآموزي و مهارت آموزي | 79/3 | 43/0 | 63/1 |
توجه به تمامي اقشار و گروهها | 63/3 | 68/0 | 47/2 |
مديريت زمان مناسب در طرح | 89/2 | 69/0 | 99/1 |
ميانگين كل از 5 =03/4 و ميانگين وزني= 57/0
همانگونه كه در جدول شماره 4 مشاهده ميشود زنان روستايي پاسخگو در پژوهش بالاتر از حد متوسط (97/3) حاضرند كه در برنامههاي توانمندسازي آتي در روستا شركت كنند. در اين راستا گويههاي مشاركت در برنامهريزي، سرمايهگذاري و مشاركت مالي، كمك در ارائه ايده و فكر جديد بيشترين مقادير را از آن خود نمودند و گويههاي برگزاري جلسات در منزل خود و كمك بهعنوان نيروي كار در پروژه كمتري مقدار را از آن خود نمودند.
جدول(4)- بررسي وضعيت مشاركت پاسخگويان در پروژههاي آتي توانمندسازي
گویه | میانگین از 5 | اهميت وزني | ميانگين× وزن |
ارائه اطلاعات مورد نياز به مجريان پروژه | 80/3 | 57/0 | 17/2 |
كمك در ارائه ايده و فكر جديد به مجريان | 09/4 | 56/0 | 29/2 |
مشاركت بهصورت مالي در پروژه | 19/4 | 63/0 | 64/2 |
كمك بهعنوان نيروي كار در پروژه | 01/4 | 38/0 | 52/1 |
مشاركت در برنامهريزيهاي پروژه | 64/3 | 90/0 | 28/3 |
برگزاري جلسات پروژه در منزل خود | 09/4 | 47/0 | 92/1 |
ميانگين كل از 5= 97/3 ، ميانگين وزني= 58/0
قبل از انجام رگرسيون به بررسي مفروضات رگرسيون پرداخته شد. در اين راستا براي آزمون نرمال بودن متغيرها، از آزمون كولموگروف-اسميرنوف استفاده شد. مقادير بهدست آمده (آماره آزمون 379/1 و سطح معناداري 6/0) فرض نرمال بودن متغير مشاركت، با سطح معناداري بيشتر از 05/0 را تاييد مي كند. بررسي استقلال تمامي مشاهدات نيز با استفاده از آزمون دوربين-واتسن بر روي باقيماندهها انجام گرفت كه مقدار آن 76/1 بهدست آمد. با توجه به نزديكي مقدار آماره آزمون به عدد 2، فرض عدم همبستگي دادههاي متوالي براي مدل رگرسيوني پژوهش حاضر برقرار مي باشد. مقدار تلرانس و عامل تورم واريانسي 1 براي اين آماره نشان ميدهد فرضيه مدل رگرسيوني برقرار ميباشد. هم چنين نتايج آزمون f نشان داد مدل رگرسيوني با متغير مشاركت معنادار است. بهطور كلي بر اساس خروجيها، اين مدل بهخوبي با دادهها تطابق دارد و از برازش كافي برخوردار است.
همانگونه كه در جدول شماره 5 مشاهده ميشود اعتماد زنان به پروژه مناريد ميتواند بهتنهايي 54 درصد تغييرات متغير وابسته مشاركت در پروژههاي آتي توانمندسازي را تبيين نمايد. با توجه به نتايج بهدست آمده از جدولهاي شماره6 و 7 در سطح 05/0 فرضيه اصلي با ضريب834/0 مورد پذيرش و اعتماد بر مشاركت زنان در برنامههاي آتي توانمندسازي تاثير مثبتي دارد و معادله رگرسيوني آن عبارت است از: Y=0/614+0/834x1
جدول (5)- نتایج همبستگی اعتمادسازي و مشارکت در برنامه هاي آتي توانمندسازي
مدل | R | R2 | R2adj | Std.Error | دوربين واتسن | ||
1 | 74/0** | 54/0 | 54/0 | 45/0 | 756/1 |
*معناداري در سطح 05/0 ؛ **معناداري در سطح 0 .01
جدول (6)- نتایج آزمون F
مدل | مجموع | df | ميانگين كل | F | Sig | |
رگرسيون | 97/36 | 1 | 97/36 | 83/182 | 000/0 | |
باقيمانده | 14/31 | 154 | 202/0 |
|
| |
كل | 11/68 | 155 |
|
|
|
جدول (7)- نتايج مدل رگرسيوني
مدل | ضرايب استاندارد نشده | ضرايب استاندارد شده | t | Sig | بررسي هم خطي چندگانه | ||
β | Std.Error | β | تلرانس | VIF | |||
ضريب ثابت | 614/0 | 251/0 | 737/0 | 44/2 | 016/0 | 1 | 1 |
اعتماد(X1) | 834/0 | 062/0 | 52/13 | 000/0 |
|
|
متغير وابسته: مشاركت در برنامههاي آتي توسعه روستايي
4-بحث و نتیجه گیری
در پژوهش حاضر سعي شد با استفاده از روش توصيفي پيمايشي همبستگي به آزمون فرضيه ارتباط معنادار اعتماد به پروژه مناريد و مشاركت در پروژههاي آتي توانمندسازي پرداخته شود. براي اين منظور با توجه به نقش زنان در پيشبرد اهداف توسعه روستايي، اين قشر بهعنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب شدند. بنابراين گروه هدف اين پژوهش زنان درگير در پروژه مناريد شهرستان كرمانشاه بودند. مروري بر مطالعات حاكي از آن بود كه بي اعتمادي به پروژههاي توسعهاي اجرا شده ميتواند در مشاركت پايين افراد محلي تاثير معناداري بگذارد(عنابستانی و همکاران، 1391 و اسحاقی و همکاران، 1393 و یاسوری و همکاران، 1395). از اينرو به بررسي اين فرضيه در ميدان عمل پرداخته شد.
بر طبق يافتهها مشاركت كنندگان در پژوهش، از مشاركت به نسبت بالايي در برنامههاي آتي توانمندسازي برخوردار خواهند بود. از آنجايي كه ميانگين سني افراد مورد مطالعه 9/39 سال ميباشد و نزديك به 7/82 درصد آنان نيز حداقل داراي سواد خواندن و نوشتن هستند. لذا بديهي به نظر مي رسد كه مشاركت آنان نيز در سطح متوسط به بالا قرار داشته باشد. اين مطلب توسط (منصوری و همکاران، 1397) نيز مورد تائيد قرار گرفته است. اين در حالي است كه نتايج (حسننژاد و همکاران، 1390) نشان ميدهد زنان بدون همسر تمايل بيشتري به مشاركت در پروژهها دارند كه اين مطلب مغاير با يافتهي پژوهش حاضر ميباشد. اما با پژوه ردی و اسمیت 4(1973) همسو می باشد چرا که نتایج پژوهش آنان نیز به ابن نکته که زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد تمایل به شرکت در فعالیت های داوطلبانه دارند اشاره مي كند. هم چنين نتايج یسوری و همکاران (1395) نشان ميدهد بين ميانگين مشاركت زنان با مردان از لحاظ آماري تفاوت معناداري وجود دارد به گونه اي كه زنان در فرآيند مديريت روستايي از مشاركت پايين تري برخوردار هستند. در تبيين اين يافته ميتوان به متفاوت بودن ماهيت مشاركت در دو تحقيق اشاره نمود. در اين پژوهش هدف بررسي ميزان مشاركت در برنامههاي اشتغال زايي و توسعه اي بوده است در حاليكه تحقيق مورد مقايسه، به بررسي مشاركت زنان در مباحث مديريتي روستا پرداخته است.
نتايج ميداني پژوهش نشان داد زنان روستايي حاضرند در برنامهريزي، سرمايهگذاريها، ارائه ايده و فكر جديد در پروژههاي آتي مشاركت كنند. اما در موارد برگزاري جلسات در منزل خود و كمك بهعنوان نيروي كار در پروژه كمترين مشاركت را ارائه خواهند داد. به نظر ميرسد محدوديتهاي اجتماعي- فرهنگي و توان بدني ضعيف زنان سبب شده است كه آنها اين دو گزينه را به عنوان مواردي كه كمترين مشاركت را درآينده خواهند داشت انتخاب نمايند.
بهطور كلي نتايج نشان داد زنان مشاركت كننده در پژوهش از اعتماد متوسط به بالايي نسبت به پروژه مناريد برخوردارند. در اين خصوص مشاركت كنندگان علت اين اعتماد را بهترتيب مقبوليت عام در بين تمامي مردم روستا، كسب درآمد بواسطه شركت در پروژه و فراگير بودن پروژه و توجه به تمامي اقشار و گروه ها عنوان نمودند. در اين خصوص گويههاي فنآموزي و مهارتآموزي و حمايت مالي از پروژه هاي اجرا شده كمترين اعتماد پاسخگويان را به خود اختصاص دادند. اين در حالي است كه نتايج حیدری (1397) نشان ميدهد كه به هر ميزان روي آموزش و مهارت آموزي زنان برنامهريزي و سرمايهگذاري شود، اثر مستقيم و غير مستقيم بر روي مشاركت اقتصادي و سياسي كشورها دارد. از اينرو پيشنهاد ميشود كه در برگزاري پروژه هاي توسعه اي به مساله مهارت آموزي و ارتقاء توانايي هاي فني و علمي پاسخگويان توجه لازم به عمل آيد تا بدين وسيله بتوان به بالابردن توان درآمدي و در نتيجه مشاركت بيشتر زنان در ديگر برنامه هاي توسعه اي كمك نمود. در اين راستا رئیسی مبارکه (1997) دریافت که دسترسی محدود زنان به آموزش و تمرین مدیریت و نبود آمار واطلاعات از موانع مشارکت می باشد این درحالی است که در پژوهش حاضر کمترین میزان اعتماد پاسخگویان را به خود اختصاص داده بود .
در پايان، آزمون فرضيه تحقيق نشان داد همبستگي مثبت و معناداري بين دو متغير اعتماد و مشارکت وجود دارد. ازکیا وغفاری (1381) و علیپور و همکاران (1388) نيز دریافتند بین دو متغیر اعتماد و مشارکت همبستگی معناداري در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. در اين راستا نتايج قربانی و همکاران (1394) نشان مي دهد كه سرعت گردش اعتماد و مشاركت مي تواند منجر به كاهش هزينه و زمان در امر هماهنگ ساختن افراد جهت انجام فعاليت هاي جمعي و مديريت مشاركتي گردد. هم چنين نيز رجبی فرجاد (1394) بيان مي دارد مشاركت اجتماعي مي تواند باعث تقويت همبستگي درشبكه هاي اجتماعي شود و اين موضوع در بلند مدت مي تواند منجر به افزايش احساس یگانگی، سعه صدر، كاهش تعصبات قومي و قبيله اي و ... شود. نتايج فتحی (1391) نيز نشان داد با برنامه ريزي در جهت افزايش ابعاد سرمايه اجتماعي، ارتقاي سطح مشارکت، اعتماد و انسجام اجتماعي در بين روستائيان باعث افزايش سطح آگاهي و آموزش عمومي، بهبود بهداشت و سلامت، کاهش فقر و افزايش فرصت اقتصادي و سلامت محيط زيست و .... فراهم نموده و بستر توسعه روستايي را فراهم نموده و گامي موثر در جهت پايداري توسعه روستايي مي انجامد. اين در حالي است كه نتايج فراتحليل مطالعات مشاركت توسط سفیری و تمیز (1390) نشان داد متغير كسب منفعت مادي با بيشترين ضريب شدت تاثير، اثرگذارترين عامل بر مشاركت اجتماعي افراد است و متغير اعتماد در رده هاي پايين تر قرار دارد.
از آنجايي كه در اين پژوهش فقط متغير اعتماد مورد واكاوي قرار گرفته است توصيه مي شود كه در تحقيقات آتي به متغيرهاي زمينه اي مانند: سن، سطح سواد و ... نيز توجه كافي به عمل آيد و مولفه هاي بيشتري به مدل پژوهش اضافه شود. هم چنين لازم به ذكر است كه در اين تحقيق تنها به زنان توجه شده است و لازم است كه موضوع پژوهش از ديد مردان نيز مورد واكاوي و تجزيه و تحليل قرار بگيرد.
منابع
- ازکیا، م. و حسنیراد، ک. (1388). نقش اعتماد اجتماعی در مشارکت مردم در پروژههای توسعه روستایی. پژوهش نامه علوم اجتماعی، 3(1):7 – 27 .
- ازکیا، م. و غفاری، غ. (1380). رابطه بین انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی سازمان یافته در مناطق روستایی مطالعه موردی در شهرستان کاشان. فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه، 9(36): 175 – 206 .
- اسحاقی، س. ر.، رضائی، ر.، حجازی، س. ی.، شیری، ن. و قدیمی، س. ع. (1392). تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم روستایی در پروژه های حفاظت از منابع طبیعی. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 44(3): 463 – 471 .
- حسن نژاد ، م.، کهنسال، م. ر. و قربانی، م. (1390) .عوامل موثر بر مشارکت مردم روستاها در گروه های توسعه روستایی: مطالعه موردی پروژه ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی ایران. فصلنامه روستا و توسعه، 14(2): 73 – 91 .
- حشمتی ، م.، پرویزی، ی.، قیطوری، م.، صانعی، م.، شادفر، ص. و گودرزی، م. (1398). ارزیابی پروژههای اجرا شده آبخیزداری از دیدگاه روستاییان در حوضه رزین استان کرمانشاه. نشریه علمي-پژوهشي مهندسي و مدیریت آبخیز، 11(1): 101 – 111 .
- حیدری، ف. (1397). نقش و مشارکت زن در توسعه پایدار. پژوهش نامه حقوق بشری، (11): 99 – 116 .
- رجبی فرجاد، ح.، دانش فرد، ک.، مظاهری، م. م. و شیروانی، ع. (1393). نقش اعتماد عمومی در توسعه مشارکت شهروندان. مجله مطالعات منابع انسانی،4(4): 23 – 46 .
- رئیسی مبارکه، س. ( 1376 ). تحولات فرآیند مشارکت زنان روستایی در جامعه سنتی به سنتی، نشست زنان، مشارکت، کشاورزی 1400، گزارش چهارم، تهران، وزارت کشاورزی .
- سفیدی، ک.، علی بابایی، الف. و مریدی، م. (1398). عوامل موثر بر مشارکت در برنامه های مدیریت جنگل در جامعه روستایی در شمال ایران. مجله علوم و فناوری محیط زیست، 21(5): 220 – 231 .
- سفیری، خ. و تمیز، ر. (1390). فراتحلیل مطالعات مشارکت اجتماعی. مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، 3(3): 123 – 132 .
- طالب، م.، میرزایی، ح. و نادری، ع. (1391). ارزیابی نقش مشارکت عمومی در پروژه های توسعه روستایی (مطالعه موردی: ترکیب برنامه ها در مناطق روستایی). مجله علوم اجتماعی، 4(1): 1- 18 .
- علیپور، پ.، زاهدی، م. ج. و شیانی، م. (1388). اعتماد و مشارکت (بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در شهر تهران). مجله جامعه شناسی ایران، د 10(2): 109 – 135.
- عنابستانی، ع. ا.، شایان، ح.، جلالیان، ح.، تقیلو، ع. ا. و خسرو بیگی، ر. (1391). تجزیه و تحلیل عوامل ساختاری موثر بر مشارکت روستاییان در توسعه مناطق روستایی مطالعه موردی: شهرستان ایجرود-استان زنجان، سیستم مدیریت مجلات علمی ، 12(24): 25 – 45 .
- فتحی، س. (1391). تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی. جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)، 2(2): 195 – 214 .
- فتوتی، ه.، برادران، م.، سلمان زاده، س. و غنیان، م. (1391). تبیین نقش مشارکت زنان روستایی در توسعه روستایی (مطالعه موردی منطقه شاوور) در شهرستان شوش. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 2-43(4): 677 – 692 .
- فولادیان، م.، کیانی، ب. و کریمیان، ع. ا. (1395). اثر پروژه منارید در توانمندسازی و جلب مشارکت زنان روستایی (مطالعه موردی: روستای کمکوییه، شهرستان بهاباد، استان یزد). ششمین همایش سراسری کشاورزی و منابع طبیعی پایدار .
- قربانی، م.، سالاری، ف.، سعیدی گرغانی، ح. ر. و سنایی، ا. (1394). تحلیل پیوندهای اعتماد و مشارکت اجتماعی در شبکه بهره برداران در راستای مدیریت مشارکتی مراتع ( منطقه گرگو– کهگیلویه و بویر احمد). نشریه علمی پژوهشی مرتع، 9(2): 181 – 194 .
- منصوری، ط.، فرهادی، ا.، برهانینژاد، و. ر.، کجایی بیدگلی، ا.، دخت نوابی، ش. و حسین آبادی، ر. (1396). عوامل و موانع موثر بر مشارکت اجتماعی سالمندان. مجله علوم پژشکی خراسان شمالی، 9(4):66 – 73 .
- موسوی، س. ج.، اسلامی موزنکلاته، م. م. و خوشفر، غ. (1393). بررسی رابطه اعتماد اجتماعی و مشارکت ورزشی زنان در جامعه شهری ایران (مطالعه موردی شهر گرگان). مجله آمایش جغرافیایی فضا، 4(11): 21 – 46 .
- یاسوری، م.، رمضاننژاد، ی. و شایان، ح. (1395). سنجش و تحليل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرايند مديريت روستايي با تاکيد بر شوراها (مطالعه موردي: شهرستان تالش (دهستان اسالم). پژوهشهاي جغرافياي انساني، 48(1): 89- 104 .
- Aljazzaf, Z. Perry, M. & Capretz, M. (2010). Online Trust: Definition and Principles. Proceedings - 5th International Multi-Conference on Computing in the Global Information Technology, ICCGI 2010. 163 - 168.
- Dasgupta, P. (2009). A Matter of Trust: Social Capital and Economic Development. Revue d'Economie du Developpement, 14(4): 47-96
- Li, F. & Betts, S. (2003). Trust: What It Is And What It Is Not. International Business & Economics Research Journal (IBER). 2(7): 67-75.
- Nooteboom, B. (2007). Social Capital, Institutions and Trust. Review of Social Economy. 65(1): 29-53.
- Reddy, R. D. & Smith, D. H. (1973). Why Do People Participate in voluntary Action? Journal of Extension, 11(4): 35-40.
- Shokati Amghani, M., Gholami, H., Shiri, N. & Shabanali Fami, H. (2013). Obstacles of Women Presence in Iranian Rural Management: A Case from Osku County.International Journal of Agricultural Management and Development, 3(3): 153-158.
- Upali, P.(2010). Women's Participation in Rural Development. Conference: 12th International Conference on Sri Lankan Studies, At Open UNiversity of Sri Lanka, Colombo.
[1] - استاديار گروه ترويج و آموزش كشاورزي، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه رازي، كرمانشاه، ايران (نويسنده مسئول) sh.geravandi@razi.ac.ir
[2] - كارشناس ارشد ترويج و آموزش كشاورزي پايدار و منابع طبيعي، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه رازي، كرمانشاه، ايران
[3] - Gender and Development (GAD)
[4] - Reddy & Smith