The Content of Quranic Inscriptions in the Minarets of Razi Style in Iran; Re-reading the Minarets Function
Subject Areas : Islamic ArchitectureReza Rahimnia 1 , Nahid Holakooei 2 , Sajad Moazen 3
1 - Assistant Professor,Department of Architectural Heritage Conservation, Faculty of Architecture and Urbanism, Imam Khomeini International University, Iran.
2 - Master in Conservation of Historic Buildings and Sites, Architectural and Urban Conservation Department, Restoration and Conservation Faculty, Art University of Isfahan, Iran
3 - Assistant Professor, Department of Building Conservation, School of Architecture and Environmental Design, Iran University of Science and Technology, Iran.
Keywords: Iranian architecture, Razi style, Seljuk Era, Minaret, Function, Quranic inscription.,
Abstract :
Minarets are one of the key elements of Islamic Architecture and especially in Iran there are valuable examples of them in the Razi style. After The spread of Islam, religious ideas have been influential in the construction and decoration of minarets and Used in the concepts of their inscriptions. In the meantime, the Quranic inscriptions on these minarets can be one of the important sources for understanding and examining the religious and belief views of people and architects as well as their function; a subject that has been paid less attention to in the Recognition and verification of architectural works function. The following study tries to investigate the concepts used in them, while identifying Quranic Ayah (verses), by examining the inscriptions of Razi style minarets in Iran. Also, the relationship between the concepts or themes of the Qur'anic verses in the inscriptions of the Razi style minarets and their function will be the main question of the upcoming research. In this study, in addition to identifying Razi style minarets and their classification, the main goal of the article is to analyze the themes of Quranic inscriptions to Recognition and verification their usage. The upcoming research tries to extract, categorize and analyze the most used concepts in these verses. These analyzes are important to read the Function of minarets. To achieve this goal, the Quranic inscriptions of Razi style minarets, which are mostly Seljuk, have been identified in the library and field studies, and some of the mentioned minarets have been visited to verify the text of the inscription. After documenting the inscriptions and identifying their verses, the texts of the verses were analyzed using the interpretation-analytical approach (content analysis). Based on the studies, the repetition of the concepts of "expressing the attributes of those who invite to God", "monotheism" and "expressing the attributes of God" in the verses of the minaret inscriptions is significant. As a result, the verses of these inscriptions mostly deal with the two general issues of "sign" and "guidance", according to which the function of the minaret can be considered as "Media and sign for guidance".
آزاد، میترا (1393) «بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی چهلدختران اصفهان، تاریخانه دامغان و مسجد جامع ساوه»، مطالعات معماری ایران، دوره 1، شماره 5، صص 39-56.
آلوسی، محمود بن عبدالله (1450) روح¬المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، لبنان، دارالکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون اتينگهاوزن، ريچارد و الگ گرابار (1378) هنر و معماري اسلامي، ترجمه يعقوب آزند، تهران، سازمان مطالعه و تديون كتب علوم انساني دانشگاه¬ها، سمت.
اسماعیلی، مژگان (1394) «مناره فیروزآباد بردسکن»، اثر دوره 36، شماره 71، صص 3-12.
بلر، شیلا (1394) نخستین کتیبهها در معماری دوران اسلامی ایرانزمین.
ترجمه مهدی گلچین عارفی، تهران، متن.
پروجازکا، امجد بوهومیل (1373) معماری مساجد جهان، ترجمه حسین سلطانزاده، تهران، امیرکبیر.
پورشعبانیان، زهرا (1399) «پژوهشی در مضامین کتیبه¬های قرآنی مناره¬های شاخص اسلامی در ایران»، فرهنگ و تمدن قرآن، دوره 1، شماره 1، صص 8-27.
پیرنیا، محمدکریم (1386) سبک¬شناسی معماری ایرانی، تهران، سروش دانش.
حاتم، غلامعلی (1379) معماری اسلامی ایران در دوره سلجوقیان، تهران، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی.
حاتم، غلامعلی و نفیسه استیری (1388) «بررسی تزیینات آجرکاری در مناره خسروجرد سبزوار»، نقشمایه، دوره 2، شماره 3، صص45-52.
حاجیزاده باستانی، کریم و اسماعیل معرفی اقدم و سعید ستارنژاد و فریبرز طهماسبی (1397) «جستاری بر جانمایی آیات قرآنی و سایر کتیبهها در بناهای دوره اسلامی بر اساس مضامین آنها (پژوهشی بر مقابر دوره سلجوقی شمال غرب ایران)»، مطالعات باستانشناسی پارسه، دوره 2، (شماره 3)، صص133-148.
خطیب کرمانی، حسن (1362) ملخص اللغات، تهران، علمی و فرهنگی.
داعی¬الاسلام، محمدعلی(1366) فرهنگ نظام فارسی به فارسی، تهران، دانش.
دهخدا، علیاکبر (1337) لغتنامه دهخدا (نسخه دیجیتال) بر اساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی.
داودیان، معصومه (1393) سیر تحول معماری و شهرسازی دامغان در قرون اولیه اسلامی، تهران،گنجینه هنر.
رحیمی آریایی، افروز و نیما ولیبیگ و سید اصغر محمودآبادی (1398) «گونه¬شناسی شکلی کتیبه¬های کوفی در مساحد و مناره¬های شیوه رازی و آذری در استان اصفهان»، دو فصلنامه تاریخنگری و تاریخنگاری، سال 28، شماره 22، صص 7 تا 38.
رضازاده اردبیلی، مجتبی و ندا اسدی جعفری(1397) «مطالعة تطبیقپذیری تزیینات متبرکة کتیبهها در منارههای مسجد گوهرشاد و مسجد شاه مشهد»، هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی، دوره 23، شماره 1، صص 55-66.
زمانی، عباس(1351) «مناره و منارههای تزیینی در آثار تاریخی اسلامی ایران»، هنر و مردم، دوره 11، شماره 121، صص 62-72.
ساریخانی، مجید و اکبر شریفینیا و طیبه شاکرمی (1394) «کتیبهنگاری آیات قرآنی بر منارههای سلجوقی»، نگارینه هنر اسلامی، دوره 2، شماره 7و 8، صص14-4.
شایستهفر، مهناز(1387) «تزیینات کتیبهای مسجد وکیل شیراز»، کتاب ماه هنر، سال 11، شماره 120، صص64-75.
شکفته، عاطفه (1394) «مضمون کتیبههای قرآنی در محرابهای گچی عصر ایلخانی»، پژوهشهای معماری اسلامی ایران، دوره 3، (شماره 3)، صص 104-118.
شکفته، عاطفه (1394) «تزئينات آجركاري سلجوقيان و تداوم آن در تزئينات دوران خوارزمشاهي و ايلخاني»، پژوهشهای معماری اسلامی ایران، دوره 3، شماره 1 (شماره پیاپی: 6)، صص84-104.
صالحی¬کاخکی، احمد و شادابه عزیرپور (1391) «تأملی در کتیبهها و نقوش مسجد جامع زواره»، پژوهشهای باستانشناسی ایران، دوره 2، شماره 2، صص 120-97.
صفی پوری، عبدالرحیم بن عبدالکریم (1298ق) منتهی الارب فی لغه ¬العرب.
کلکته، دارالطباعه کربلایی محمدحسین طهرانی.
طباطبایی، سید محمدحسین (1370) تفسیر المیزان، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.
ـــــــــــــــــــــــــــ (1396) ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، تهران، مؤسسه تحقيقات و نشر معارف اهلالبیت.
عالمی، بابک و صدیقه کمالی زارچی و نغمه اسدی چیمه (1398) «نخستین یادگار دوران اسلامی كاشان؛ بررسی فرم، سازه و شیوه ساخت مناره مسجد جامع كاشان»، مطالعات معماری ایران، دوره 8، شماره 15، صص 5-25.
عدل، شهریار (1361) «کتیبه کاشی منار مسجد جامع دامغان»، اثر، دوره 3، شماره 7 و 8 و 9.
صص 297-302.
فراهانی، ابوالفضل (1380) مسجد جامع ساوه، بازخوانی کتیبهها عبدالله قوچانی، تهران، مؤسسه انتشارات تعاون سازمان میراثفرهنگی کشور.
فرخی، علی و امیر اکبری (1392) «بررسی میل، منارههای خراسان (با تکیه بر نقش سازهای و محتوای کتیبههای آنها)»، پژوهشنامه تاریخ، دوره 8، شماره 32، صص 111-136.
قاسمی سیچانی، مریم و فاطمه قنبری شیخ شبانی و محبوبه قنبری شیخ شبانی (1396) «تحلیل مضمون کتیبههای قرآنی ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان»، پژوهشهای معماری اسلامی، دوره 5، شماره 3، صص 49-65.
قرائتی، محسن (الف) (1388) تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
ــــــــــــــ (ب) (1388) تفسیر نماز، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
قوچانی، عبدالله (1367) «بررسی کتیبه¬های تاریخی مجموعه نظنز و مسجد جامع نائین»،اثر، دوره 17، شماره 26 و 27، صص132-142 کارگری آریان، لطف¬اله و احمد صالحی کاخکی و محمد خزائی (1400) «بررسی و بازخوانی انتقادی کتیبه¬های مناره فیرزوآباد ترشیز (بردسکن) و تاریخ¬گذاری بنا»، فصلنامه صفه، دوره 31، شماره 2 (شماره پیاپی: 93)، صص 149-162.
کیانی، محمد یوسف (1385) معماری ایران دوره اسلامی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
ـــــــــــــــــــــــ (1374) تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انساني دانشگاهها (سمت).
گدار، آندره و یدا گدار و ماکسیم سیرو و دیگران (1387) آثار ایران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
گروبه، ارنست و جیمز دیکی و الگ گرابر و الینور سیمز و رانلد لیوکاک و دالو جونز وگای پیتر بریج (1380) معماری جهان اسلام (تاریخ و مفهوم اجتماعی آن)، ترجمه یعقوب آژند، تهران، مولی.
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (بی تا) بحار الأنوار، با همکاری محمدباقر بهبودی، محمدمهدی خرسان، عبدالرحیم ربانی شیرازی، یحیی عابدی زنجانی، علی اکبر غفاری، و دیگران، ج ۲۳، بیروت- لبنان، دار احياء التراث العربي.
مخلصی، محمدعلی (1390) «پژوهشی اجمالی در تاریخ احداث و معماری منار گلپایگان»، در کتاب باستانشناسی ایران در دوره اسلامی (43 مقاله در بزرگداشت استاد دکتر محمد یوسف کیانی)، همدان، دانشگاه بوعلی سینا، صص670- 679.
محقق، محمدباقر (1350)، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین عامع و خاصه، تهران، اسلامی.
مکارم شیرازی، ناصر (1380) تفسیر نمونه، جلد 1، 2، 13 و 14، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
ــــــــــــــــــــ (1374) تفسیر نمونه، جلد 19، 20 و 23، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
ــــــــــ (1371) تفسیر نمونه، جلد 27، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
نجفی، علی(1381) «تحقیقی پیرامون مناره (1)»، درسهایی از مکتب اسلام، سال 42، شماره 6، صص 62-68.
نقوی قائنی، محمدتقی(1378) شرح زيارت جامعه کبيره، ج ۱، تهران، مؤسسه الصادق (ع).
ویلبر، دونالد نیوتن 1393) معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، انتشارت علمی و فرهنگی.
ویلبر، دونالد نیوتن و لیزا گلمبك و رنتا هلد (1374) معماری تیموری در ایران و توران، ترجمه کرامت¬الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران، علمی و فرهنگی.
هیلن براند، رابرت (1386) معماری اسلامی، ترجمه ایرج اعتصام، تهران، شرکت پردازش و برنامهریزی شهری.
هنرفر، لطفالله (1344) گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان، کتابفروشی ثقفی.
Bloom, J. M. (2013) The Minaret. Edinburgh University Press.
Bloom, J. M. (1991) “Creswell and the Origins of the Minaret”. Muqarnas, vol. 8, 1991, pp. 55–58. JSTOR. Accessed 16 Jun. 2022.
Bloom, J. M. (1989) Minaret: Symbol of Islam. Oxford Universty Press.
Grabar, O. (1988) The Formation of Islamic Art. London: Yale University Press.
Neyestani, J. (2008) “Does the Astarābād Mosque belong to the Seljūqi era?” .Central Asiatic Journal, 52 (2), pp.173-185.
بازخوانی عملکرد مناره با تکیه بر مضامین موجود در آیات کتیبههای قرآنی؛
نمونه موردی: منارههای شیوه رازی در ایران
رضا رحیمنیا1
ناهید هلاکوئی2
سجاد مؤذن***3
چکیده
منارهها از آثار معماری ایرانی هستند که علیالخصوص در شیوه رازی نمونههای ارزشمندی از آنها وجود دارد. پس از ورود اسلام، اندیشههای مذهبي در ساخت و تزیین منارهها تأثیرگذار و در مضامین و مفاهیم کتیبههای آنها متبلور گشته است. در این میان کتیبههای قرآنی موجود بر این منارهها میتوانند یکی از منابع مهم برای درک و بررسی دیدگاههای مذهبی و اعتقادی مردم و معماران و همچنین عملکرد آنها باشند. این دیدگاهها کمتر در تدقیق عملکرد آثار معماری مورد توجه قرار گرفته است. با این توضیح مطالعه پیش رو تلاش دارد تا با بررسی کتیبههای منارههای شیوه رازی در ایران، ضمن توجه به آیات قرآنی، مفاهیم بکار رفته در آنها را شناسایی و تحلیل نماید. در این راستا چیستی ارتباط بین مفاهیم یا مضامین آیات قرآنی موجود در کتیبههای منارههای شیوه رازی و عملکرد آنها سؤال اصلی پژوهش را شکل داده است. در این مطالعه علاوه بر شناسایی منارههای شیوه رازی و دستهبندی کتیبههای آنها، تحلیل مضامین کتیبههای قرآنی در جهت بازخوانی کاربری مناره هدف اصلی مقاله است. پژوهش حاضر تلاش دارد مفاهیم موجود در این آیات را استخراج، دستهبندی و پرکاربردترین مفاهیم را شناسایی و تحلیل کند. جهت دستیابی به این هدف کتیبههای قرآنی منارههای شیوه رازی که غالباً سلجوقی هستند، بهصورت کتابخانهای و میدانی شناسایی و در جهت تدقیق متن کتیبه برخی از منارههای مذکور بازدید شدهاند. پس از مستندسازی کتیبهها و شناسایی آیات آنها، به روش تفسیری - تحلیلی (تحلیل محتوی) متن آیات مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس مطالعات انجام شده، تکرار مفاهیم «بیان صفات دعوتکنندگان به سوی خدا»، «توحیدی» و «بیان صفات خداوند» در آیات کتیبههای مناره قابل توجه است. در نتیجه آیات این کتیبهها بیشتر به دو موضوع کلی «نشانه» و «هدایت» پرداختهاند که با توجه به آنها میتوان عملکرد مناره را «رسانهای برای هدایت» دانست.
کلمات کلیدی: معماری ایران، شیوه رازی، سلجوقی، مناره، عملکرد، کتیبه قرآنی
[1] * نویسنده مسئول: استادیارگروه مرمت و احیا بناهای تاریخی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، ایران Rahimnia@arc.ikiu.ac.ir
[2] ** کارشناسی ارشد مرمت و احیاء بناها و بافتهای تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران N.holakooei@gmail.com
[3] *** استادیار گروه مرمت، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، ایران Sajadmoazen@iust.ac.ir
معماری اسلامی در طول تاریخ در برگیرنده دیدگاهها، توانمندیها و خلاقیتهای هنرمندان مسلمان است و همچنین با نقشها، کتیبهها و رنگها، محیطی با خلوص معنوی پدید آورده است. در این میان بیشک هیچچیز بهاندازه تزئینات در معماری، نمیتواند رسالت تفکر و ذوق هنری را به نمایش بگذارد زیرا اگر فرم برای معماران و باستانشناسان و طراحان جالب باشد ممکن است برای عامه مردم قابلدرک نباشد ولی همین تزیینات است که در نگاه اول بیننده را به خود جلب مینماید. بنابراین در طول چهارده قرن سابقة هنرهای اسلامی، تزیینات از اهمیت خاصی برخوردار بوده و در تمامی دوران اسلامی، هنرمندان در توسعه و تکامل آن از هیچ کوششی دریغ نورزیدهاند (بلر، 1394؛ Grabar 1988). در این میان یکی از بازههای زمانی شاخص بین قرن 3 تا 7 هجری قمری است. این بازه از آلزیار شروع و با آلبویه، سلجوقیان، اتابکان و خوارزمشاهیان ادامه پیدا میکند و تحت عنوان شیوه رازی از آن یاد شده است (پیرنیا، 1386: 158). در شیوه رازی اوج شکوفایی و نقطه بارز دوره سلجوقی است. در این دوره عليالخصوص استفاده از آجر، تزئينات و كتيبههاي آجركاري قابل توجه است (اتينگهاوزن، 1999؛ شكفته و ديگران، 1394: 85-86). همچنین پرداختن به هنر کتیبهنگاری یا خوشنویسی و استفاده از کتیبههایی با انواع خطوط از ابتدای همین دوره مرسوم شد (حاجیزاده باستانی و دیگران، 1397: 134). این کتیبهها خصوصاً در دوره اسلامی در بدنه اغلب آثار معماری شکل گرفته است.
منارهها بهعنوان یکی از آثار معماری از این موضوع مستثنی نبودهاند. پایه و اساس شکلگیری مناره به دوره پیش از اسلام برميگردد که در طول دوران اسلامی مسیر تکامل خود را پیموده است (Bloom, 2013). در این مسیر، یکی از دوران درخشان ساخت مناره در ایران بعد از اسلام و مربوط به شیوه رازی و غالباً سلجوقی است. در این دوره علاوه بر اینکه ساخت مناره نسبت به قبل رواج بیشتری داشته، از نظر تکنیک ساخت، فرم و تزیینات نیز منارهها به شکوفایی رسیدند (هیلن براند، 1386: 192-196). تزیینات منارهها نيز اغلب شامل نقوش و کتیبههای آجری است، البته در موارد محدود استفاده از کاشی بهصورت نگین در این آجرکاری و کتیبهها دیده میشوند؛ هرچند منارههایی از این دوره وجود دارد که فاقد کتیبه و یا حتی نقوش تزیینی هستند. در کتیبههای این منارهها جدای از زیبایی بصری، متن کتیبه نیز میتواند حاوی مفاهیمی باشد که انعکاسدهنده شرایط اجتماعی، مذهبی و فرهنگی زمان نگارش آنهاست.
با این توضیح، هدف اصلی در این مطالعه بررسی کتیبههای قرآنی در منارههای شیوه رازی، دستهبندی و درک مضامین آیات آنها در جهت تدقیق بُعد عملکردی مناره است. اهمیت پرداختن به این موضوع از آن جهت است که اکثر پژوهشهای انجام شده بر روی منارهها پیرامون زیباییشناسی، عناصر تزیینی و نقوش بوده و کمتر به مفاهیم کتیبهها پرداخته شده است. این در حالی است که کتیبههای بناهای تاریخی بخصوص کتیبههای قرآنی میتواند یکی از منابع مهم جهت بررسی تفکرات مذهبی، باورها و اعتقادات در یک زمان و دوره خاص و یا حتی موضوع عملکرد باشند. در موضوع منارهها همواره عملکرد مورد بحث بوده، بنابراین بررسی مفهوم آیات موجود در کتیبههای قرآنی، علاوه بر درک این تفکرات و باورهای مذهبی، به حل مناقشه محقیقن درباره عملکرد آنها نیز کمک خواهد کرد.
منار، مناره و عملکرد
با توجه به مقدمه ارائه شده، یکی از اولین مباحث قابل توجه، واژه منار و مناره و همچنین مواجهه دیگر پژوهشگران با موضوع کاربری این عنصر معماری است. مرور تعاریف مرتبط، اشارات موجود در متون دینی و موضوع کاربری مواردی است که در این باب قابل بحث هستند1. آنچه در ادامه مرور شده مقدمه ورود به موضوع مقاله را فراهم آورده است.
«منار» یا «مناره» در لغت و تعریف اشاره شده در دهخدا (1377) به معنای نشانی است که در راه از سنگ و خشت برپا کنند و ظاهراً وجه تسمیه آن این است که سابق، برای راه یافتن مسافران چراغی بر مناره میافروختند. فرهنگ نظام نیز در این باره میگوید: «منار - مناره: جای نور، برج مانندی که در مسجد سازند و مؤذن بر بالای آن اذان میگوید، نیز ستون یا برج مانندی که برای نشان راه و سرحد سازند» (داعیالاسلام، 1366: ج 5، 225). همچنین در «منتهیالارب» در ذیل واژه «نور» بهعنوان چراغ پایه و جای اذان گفتن (صفی پوری، 1298: 1284) و در «ملخّصاللّغات» علاوه بر آن بهعنوان معلوم نیز آمده است (خطیب کرمانی، 1362: 102).
هرچند اصل کلمه «مناره» در قرآن نیامده و تنها ماده اصلی آن (نور) در قرآن مورد اشاره بوده؛ اما در نهجالبلاغه و احادیث اسلامی این واژه تکرار شده است. واژه «مناره» در نهجالبلاغه چندین بار آمده که در جهت معنا و موارد کاربرد آن، برداشتهای مفهومی و واژگان همراه با منار در خطبهها و نامهها قابل توجه هستند. نشانههای پرهیزگاری2، نشانههای دین3، نشانههای هدایت4، چراغ هدایت5، نشانههای روشن به سمت توحید6، نمونههایی از آنها است. در دیگر متون اسلامی نیز واژه منار در اشاره به امامان و اهلبیت بهعنوان نماد هدایتکنندگان (نقوی قائنی، 1378: 232) و نشانههای اسلام دیده میشود (نجفی، 1381: 64-66). همچنین با عنوان راهنما و نشانه برای مردم (مجلسی و دیگران، بیتا: 2) و نشانههای زمین (ابن منظور و دیگران، 1419: 322) نیز از آن یاد شده است.
در موضوع مناره و کاربری آن، برخی از پژوهشگران مانند جاناتان بلوم7 (Bloom, 2013: 17-20)، هیلن براند8 (1386: 169)، حاتم9 (1379: 49) و زمانی10 (1351: 69) معتقد هستند بین مناره و عملکرد آن برای گفتن اذان (مأذنه) ارتباطی وجود ندارد و با توجه به ارتفاع بلند، مناره نمیتواند محلی برای گفتن اذان باشد در نتیجه بیشتر تزیینی و بهعنوان هدایتکننده و دلیلی بر اهمیت مسجد هستند. در همین باره بلوم مناره را نماد اسلام و نشان مسجد در دوران اسلامی (Bloom, 2013: 17-20) و کِرسوِل دلیل خلق منار را دعوت به نماز (Bloom, 1991: 55-58) میداند. همچنین گرابار آن را نماد یک حضور اسلامی میداند که در درجه اول برای مخاطبان غیرمسلمان در نظر گرفته شده (Grabar, 1988) و هیلن براند (1386: 169-177) آن را علامت، نشانه و نمادی از اسلام دانسته است؛ البته وی با دیدگاه گرابار - که منارههای ابتدایی بدین منظور استقرار یافتند تا به نوعی بتوانند به غیر مسلمانان بومی نشان دهند که دین جدید قادر به ابداع معماری تاریخی و با عظمتی برای خود است - هم عقیده است.
در مجموع اگرچه واژهشناسی تفسیری بحث مفصلی است ولی مرور اولیه تعاریف اشاره شده نشان میدهد که تمام آنها یک محتوای موضوعی مشخص را دنبال میکنند. نکته ملحوظ در این موارد، اشاره به «نشانه» و موضوع «هدایت» است. بررسی مفهومی کاربرد این واژه در دیگر متون اسلامی نیز تكرار این دو مفهوم (نشانه و هدایت) را تأیید میکنند. در این بین پژوهشگران معماری اسلامی نیز منارهها را بعنوان نشانه، هدایتکننده و دلیلی بر اهمیت مسجد، نماد اسلام و نشان مسجد مورد توجه قرار دادهاند. این در حالی است که در عین وجوه اشتراک، تفاوتهای محدودی نیز در موضوع کاربری منارهها مشهود است. همین موضوع سبب شد تا بازخوانی حاضر تلاش کند علاوه بر نگاهی به مطالعات موجود، با تکیه بر کتیبهها و مضامین آیات به کار رفته در آنها، نقاط اشتراک را در موضوع کاربری مورد توجه ویژه قرار دهد.
پرسشهای تحقیق
در مجموع مقاله پیش رو در جهت پاسخگویی به پرسشهای زیر شکل گرفته است:
1- در کتیبه منارههای شیوه رازی، آیات قرآنی موجود چیست و به چه مفاهیمی پرداختهاند؟
2- چه ارتباطی بین مفاهیم یا مضامین آیات قرآنی موجود در کتیبههای منارههای شیوه رازی و عملکرد آنها وجود دارد؟
پیشینه تحقیق
در موضوع منارهها پژوهشهای متنوع و با نگاههای مختلف انجام گرفته است. با توجه به مسئله مورد بحث در این مطالعه، موضوعاتی مثل "مناره"، "کتیبهها" و "مضامین آیات" موارد اصلی مورد بحث هستند. بررسی در مطالعات پیشین نشان میدهد میتوان پژوهشهای مرتبط را در چهار گروه اصلی دستهبندی کرد (تصویر 1). دسته اول منابع اصیل مرتبط با بررسی و معرفی منارههاست. یکی از محققین شاخص که اختصاصاً به موضوع منارهها پرداخته، جاناتان بُلوم (Jonathan M. Bloom) است. وی همراه با پژوهشهای گسترده درباره منارهها دو کتاب ارزشمند در این باره تألیف کرده است (Bloom, 1989: 2013). همچنین اشاره میکند یکی از پیشگامان بررسی متن کتیبهها که به طور خاص به آثار معماری برخی کشورهای عربی حوزه مدیترانه (مانند مصر و سوریه) پرداخته، مکس ون بِرخِم (Max van berchem) است. جاناتان بُلوم (Bolom, 2013: 7; 1991: 55) معتقد است وان بِرخِم به تاریخ و ریشه منارهها در جهان اسلام پرداخته و معتقد بوده که برای درک بهتر توسعه مناره بهعنوان شکلی در معماری اسلامی، باید جنبههای فلسفی، رسمی و عملکردی آن را جداگانه بررسی کرد. در کنار این محققین افراد دیگری مثل ارنست دیز (Ernst Diez)، کرسوِل (Creswell)، باتلِر (Butler)، استرزیگوسکی (Strzygowski) و گروهی دیگر از محققین نیز درباره تاریخچه و شکلگیری مناره مطلب نوشتهاند (Bolom, 2013: 7-45). این پژوهشها توسط محققین دیگر (پروجازکا، 1373؛ گروبه و دیگران، 1380) ادامه پیدا کرده است. برخی از پژوهشگران نیز در کنار دیگر عناصر معماری، منارهها را در دورههای تاریخی مختلف (سلجوقی، ایلخانی و تیموری) مورد مطالعه قرار دادهاند (هیلن براند، 1386؛ حاتم، 1379؛ ویلبر، 1393؛ ویلبر و گلمبک، 1374).
دسته دوم پژوهشهایی است که بصورت موردی به یک مناره و یا منارههای یک منطقه یا شیوه خاص پرداخته و موضوعاتی مثل تاریخنگاری، موقعیت قرارگیری، ابعاد و اندازهها، تزیینات و متن کتیبهها را ارائه یا تطبیق دادهاند. علاوه بر منابعی مثل گدار (1387) و هنرفر (1344) که مجموعی از منارهها را در منطقه یا محدودهای خاص (اصفهان) معرفی کردهاند، بعنوان نمونه رحیمی آریایی و دیگران (1397) نیز گونهشناسی شکلی کتیبهها در مساجد و منارههای شیوه رازی و آذری را در استان اصفهان مدنظر و در نهایت به دستهبندی کتیبههای آنها پرداختهاند. همچنین آزاد (1393) سه مناره مهم سلجوقی را در قالب یک مطالعه تطبیقی با هم مقایسه کرده و در نهایت ویژگیهای ساختاری و تزئینی آنها را با هم تطبیق داده است. مخلصی (1390)، عالمی و دیگران (1398) و حاتم و استیری (1388) نیز هر کدام یکی از منارههای شاخص (به ترتیب مناره گلپایگان، مناره مسجد جامع کاشان و مناره خسروگرد سبزوار) را بصورت موردی بررسی کردهاند. در دو مورد اول تنها ویژگیهای تاریخشناسانه و معماری آنها مورد توجه قرار گرفته و در نمونه آخر تزئینات آجرکاری مناره مورد موشکافی قرار گرفته است. این دسته از مطالعات اغلب به استخراج دقیق نقوش یا متن کتیبههای کار شده و در برخی موارد نیز گونهشناسی آنها پرداختهاند.
دسته سوم مطالعاتی است که با موضوع بررسی کتیبهها در ابنیه تاریخی، موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است (بلر، 1394، قوچانی، 1367). این کتیبهها با دیدگاههای مختلفی مطالعه شدهاند. سادهترین پژوهشها در این زمینه مربوط به مطالعاتی است که متن کتیبههای یک بنا را با مطالعات کتابخانهای و یا خوانش میدانی استخراج و معرفی کرده (شایستهفر، 1387) و یا کتیبههای تزیینی در دو یا چند بنا با هم مقایسه شدهاند (رضازاده اردبیلی و دیگران، 1397). عدهای نیز با نگاهی دقیقتر کتیبههای یک بنا را چه از لحاظ ساختار گرافیکی و چه محتوا مورد بررسی قرار داده و یا بهصورت موردی یا انتقادی به خوانش دقیق کتیبه بنایی خاص همت گماردهاند. نمونهای از خوانش کتیبهها در مسجد جامع زواره (صالحیکاخکی و دیگران، 1391)، مناره فیروزآباد بردسکن (کارگری آریان و دیگران، 1400) و مناره مسجد جامع دامغان (عدل، 1361) قابل توجه هستند. در این میان برخی پژوهشگران نگاهی متفاوت داشته، ظاهر و متن کتیبهها را کنار گذاشته، مفهوم و مضمون کتیبههای قرآنی را هدف پژوهش خود قرار دادهاند. بررسی مفاهیم کتیبههای محرابهای ایلخانی (شکفته، 1394) و یا کتیبههای ورودیها و محرابها در مسجد جامع اصفهان (قاسمی سیچانی و دیگران، 1396) و دستهبندی مفاهیم آنها نمونههایی از این موارد هستند.
علاوه بر سه دسته اشاره شده، مطالعات بسیار محدودی نیز اگرچه اسماً مفهوم کتیبههای منارهها و به طور خاص منارههای عصر سلجوقی را مورد توجه قرار دادهاند ولی یا دقت کافی در مستندکردن آیات نداشتهاند، یا تعداد منارههای بررسی شده محدود بوده است و یا اینکه تنها آیات را معرفی کرده و تحلیل دقیقی بر مفاهیم آیات صورت نگرفته است. این مطالعات دسته چهارم را تشکیل میدهند که به ظاهر ارتباط نزدیکتری با موضوع این مطالعه دارند. فرخی و اکبری (1392) مضمون کتیبههای پنج مناره خراسان را مورد بررسی قرار دادهاند. این در حالی است که برخی از منارههای مورد بررسی در این پژوهش فاقد کتیبه قرآنی بوده و یا کتیبه قرآنی آن بررسی نشده است. در نتیجه اغلب مطالعه محدود به کتیبههای با نام بانی، اسماء متبرکه و شهادتین است و بنابراین مضمون خاصی از کتیبههای مورد بررسی استخراج نشده است. همچنین پورشعبانیان (1399) نیز برخی منارههای شاخص در دورههای مختلف را بررسی کرده و در نهایت بیشتر یک مستندسازی از آیات قرآنی موجود در کتیبهها ارائه داده است. ساریخانی و دیگران (1394) تعدادی از منارههای سلجوقی را معرفی و در بخشی از مقاله آیات کتیبههای آنها را آورده است. در این مطالعه در یک جمعبندی کلی - بدون تفسیر و تحلیل مفاهیم آیات - اشاره شده که آیات کتیبهها به صفات مطلق و تأکید بر حاکمیت قدرت خداوند بر هستی اشاره داشتهاند. این نتیجهگیری بدون توجه به اصلیترین آیات مورد استفاده در کتیبههاست. همچنین علاوه بر اینکه منارهها را ستونی بین آسمان و زمین نامیده، اشاره کرده که بین مضامین کتیبههای دینی و ارتفاع مناره ارتباط مستقیم وجود دارد.
بررسیها نشان میدهد مطالعات انجام شده متمرکز بر تعداد محدودی از منارههای دوره سلجوقی است؛ دقت کافی در مستندسازی کتیبههای منارهها انجام نشده و مفاهیم مستتر در آیات نیز با یک نگاه تحلیلی و دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است. علاوه بر این ارتباط بین مضامین آیات و عملکرد یک اثر تاریخی بعنوان یک موضوع خاص در مطالعات پیشین دیده نمیشود. آنچه در این پژوهش ارائه خواهد شد تلاش دارد با نگاهی دقیق علاوه بر معرفی و مستندکردن اولیه منارههای کتیبهدار در شیوه رازی و کتیبههای آنها، ضمن شناسایی آیات قرآنی موجود در کتیبهها، مضامین آیات استفاده شده را با یک ساختار منطقی بررسی و تحلیل کند. بررسي مفاهيم آيات موجود در این كتيبهها و دستهبندی مفهومی آنها میتواند راهنمایی برای تجمیع نظرات و همچنین پاسخگویی به برخی ابهامات موجود درباره عملکرد منارهها باشد.
روش تحقیق
برای رسیدن به پاسخ سؤالات مطرح شده رویکرد کلی اتخاذ شده برای این پژوهش «استقرائي - قياسي» است؛ كه تحلیلها با تكيه بر «تحليل محتوا»11و در قالب یک مطالعه كيفي شكل گرفته است. در مرحله اول با استناد به دو منبع (آزاد، 1393؛ کیانی، 1385)، ليست اوليه 53 مناره مربوط به شیوه رازي که موجود هستند، استخراج شد. معيار انتخاب اين نمونهها مستند بر اشاره آنها در لیست این دو منبع، سلجوقی بودن یا تاریخ بین قرن 3 تا 7 هجری قمری (شیوه رازی) بوده است. تمام منارههايي كه اين ويژگيها را داشته و در جغرافياي فعلي ايران قرار دارند مورد بررسی قرار گرفته است.
اطلاعات مربوط به منارهها با بررسيهاي کتابخانهای و میدانی گردآوري شده و در نتيجه منارههای کتیبهدار و فاقد کتیبه شناسایی شد. متن كتيبهها نيز در مرحله اول با بررسي متون تاريخي و مطالعات ديگر پژوهشگران استخراج شده ولي در جهت راستيآزمايي و تصديق آنها تمام كتيبهها با پيمايش ميداني يا بررسيهاي دقيقتر تأييد و در برخي موارد نيز اصلاح شده است. نکته مورد توضیح اینکه در این مطالعه تنها وضعیت منارهها در شرایط کنونی مدنظر نبوده و نویسندگان کتیبههایی را که اکنون بر روی مناره موجود نیست ولی در متون تاریخی و اسناد به آنها اشاراتی وجود دارد، نیز مدنظر داشتهاند12. بر این اساس 30 مناره دارای کتیبه و 23 مناره فاقد کتیبه بودند (تصویر 2 و جدول 1). سپس کتیبههای مناره در چهار گروه «احداثیه»، «کتیبه قرآنی»، «عبارات مذهبی» و «اسماء» دستهبندی شدند. در این میان 14 مناره دارای 16 کتیبه قرآنی بودند که در ادامه با روشي تفسیری-تحلیلی (تحلیل محتوی) مفاهیم آيات استفاده شده در کتیبههای قرآنی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
منارههای شیوه رازی و کتیبههاي آنها
بازه زمانی آلزیار تا خوارزمشاهیان از دورههای شاخص در تاریخ ایران محسوب میشوند که تحت عنوان شیوه رازی از معماری آنها یاد شده است (پیرنیا، 1386: 158). در این شیوه، عصر سلجوقی یکی از مهمترین دورهها است که موجب تحولات بسیاری در هنر ایران خصوصاً تزئینات معماری شده است. با توجه به ثبات سیاسی در قلمرو سلجوقیان هنرمندان و معماران در این دوره شرایط مساعدتری داشته و در نتیجه آثار متعددی را به وجود آوردند (کیانی،1374: 54). نوآوری معماری شیوه رازی و بناهای سلجوقی، از جمله منارهها نشاندهنده تحول معماری، سازه و تزئینات این دوره از تاریخ هنر و معماری است. آنچه اغلب محققان معماری بر آن توافق دارند، این است که منارهها در شیوه رازی (غالباً سلجوقی) یکی از بزرگترین شاهکارهای این سنت هستند (آزاد، 1393: 46). فرم بیشتر منارههای این شیوه شبهاستوانهاي و شامل انواع منارههای کوتاه و بلند که قسمت بالای آن باریک و ظریف است میشود. تزیینات این منارههای آجری - با توجه به اینکه هنر آجرچینی پرکار و پر نقش از خصوصیات معماری در این شیوه معماری بوده - عبارت است از نقشهای آجرکاری تکرار شده، نقوش هندسی، زیگزاگها، ضربدرها، مشبکها، کتیبهها و خطوط کوفی برجسته که مصالح آنها اغلب از آجر و کاشی آبی رنگ بوده و گاهی تمام بدنه را میپوشاند یا به منطقه و قسمتهای هندسی تقسیم میشود (حاتم، 1379: 50).
با نگاهی به تنوع تزیینات این منارهها میتوان گفت که مناره زمینه مناسبی برای اعمال ذوق و سلیقه هنرمندان در هنر آجرکاری این دوره از معماری ایران بوده است. در این میان برخی کتیبههای این منارهها علاوه بر معرفی معمار سازنده، هم بهعنوان عناصر تزیینی و هم عناصر انعکاسدهنده دیدگاههای مذهبی، اجتماعی و حتی سیاسی زمان خود حائز اهمیت هستند. در اين باب هیلن براند (1386: 193) معتقد است: «همین تزیینات (تزیینات منارهها) میتوانستند از طریق کتیبهها راهگشایی به سرمایه عقیدتی باشند». به نظر میرسد انتخاب آيات و مفاهيم مستتر در آنها از نگاه سياسي و عقيدتی و حتی وجوه عملکردی مهم بوده و همين موجب شده كه موضوع كتيبههاي منارهها در این مطالعه كنكاش شود.
در مجموع بررسي وضعیت فعلی کتیبههای موجود در منارههای شیوه رازی، دو دسته کلی را در آنها نشان ميدهد: 1- منارههای کتیبهدار 2- منارههای فاقد کتیبه (منظور کتیبه در بازه زمانی شیوه رازی است). منارههای کتیبهدار این شیوه یا تقریباً سالم هستند (بهعنوان نمونه مناره زیار، برسیان و علی) و یا قسمتهایی از آنها تخریب شده ولی در قسمتهای باقیمانده کتیبههای از این بازه وجود دارد (بهعنوان نمونه مناره گار، فیروزآباد بردسکن و نگار). علاوه بر این منارههایی نیز وجود دارند که تخریب شده ولی متن کتیبه آنها در منابع تاریخی موجودند (مناره قاسمآباد سیستان و طبس). منارههایی که فاقد کتیبهاند نیز خود به چند دسته تقسیم میشوند: گروه اول از این منارهها تقریباً سالم و فاقد کتیبه (بعنوان نمونه: منار مسجد جامع نائین و مسجد جامع نیریز)، گروه دوم قسمتهایی از آنها تخریب شده و قسمتهای باقیمانده نیز فاقد کتیبه دراین بازه زمانی هستند (مناره گسکر، مناره مسجد امام حسن اردستان، مناره شُعیا). علاوه بر این گروه سوم نیز شواهدي از شیوه رازی یا سلجوقی داشته ولی در دورههای بعد دستخوش تغییر شده، در وضعیت فعلی ظاهری از آن شیوه یا دوره نداشته و فاقد کتیبهای از آن هستند (مناره حرم حضرت عبدالعظیم، مناره حرم امام رضا (ع)، مسجد جامع ندوشن یزد13).
با توجه به بررسیهای انجام شده کتیبههای کار شده بر روی منارههای شیوه رازی به چهار گروه اصلی تقسیم میشوند: 1-کتیبههای قرآنی 2-کتیبههای با عبارتهای مذهبی مثل شهادتین، لا اله الا الله، الملک الله، العلم عندالله 3- کتیبههای شامل اسامی همچون الله، محمد و یا اسامی خلفای راشدین 4- کتیبههای احداثیه (شامل نام بانی، سازنده، یا هر دو14، مرمتکننده و تاریخ ساخت). در این میان تنها یک کتیبه در این منارهها وجود دارد که به دعا برای طولانی شدن عمر فردی خاص اشاره کرده15 و در این دستهبندیها نیامده است.
از میان این گروهها در سطح اول کتیبههای قرآنی (گروه اول) و در سطح دوم عبارتهای مذهبی (گروه دوم) میتوانند انعکاسدهنده مفاهیم خاص، تفکرات مذهبی و اجتماعی و حتي عملکرد منارهها در این دوره باشد. کتیبههای گروه چهارم فاقد مفاهیم مذهبی بوده و انعکاسدهنده اطلاعاتی در مورد تاریخ ساخت، سازنده و بانی اثر هستند. وجود این کتیبهها کمک شاياني به مطالعات تاریخی منارهها خواهند کرد. پراکندگی استفاده از هرکدام از گروههای یاد شده در جدول 2 ارائه شده است16. همانطور که مشخص است به ترتیب کتیبههای احداثیه، قرآنی، عبارات مذهبی و اسماء در منارهها بیشترین استفاده را داشتهاند.
کتیبههای قرآنی (یافتههای تحقیق)
کتیبهها و آیات قرآنی در تزیین سطوح خارجی و داخلی بناها در دوره اسلامی بیشترین کاربرد را داشته است. این کتیبهها به غیر از زیبایی کلام خداوند، معنای ویژهای برای مسلمانان داشته و دارد كه حائز توجه هستند. بیگمان اعتقادات مذهبی در بسیاری از مظاهر زندگی مادی و معنوی بشر متظاهر میشوند. همانگونه که نجفی (1381: 62) اشاره میکند همینکه انسان مشغول ساخت چیزی میشود، افکار و عقاید او در شکلدهی به مصنوع دخالت داده میشوند، امروزه روانشناسان برای پیبردن به افکار و عقاید انسانها در اعصار گذشته از راه مصنوعات او همانند نوشتهها و نقاشیها به مطالعه و بررسی میپردازند. از این رو کتیبهها و معنای مستتر در آیات و همچنین محل کتیبهها حائز توجه است. آنچه در ادامه آمده با بررسی موقعیت قرارگیری کتیبههای قرآنی بر منارهها آغاز و در ادامه ضمن توجه به آیات موجود در آنها، تلاش کرده تفسیر و مفاهیم موجود در آنها را استخراج نماید.
محل کتیبهها
موقعیت قرارگیری کتیبههای قرآنی بر روی منارههای شیوه رازی در جدول 3 آمده است. توضیح آنکه اگرچه اغلب منارههای نام برده شده در این جدول تقریباً سالم هستند، ولی ممکن است بخشهایی از بالای برخی از این منارهها (مثل منار نگار) فرو ریخته باشد. بدون شک قسمتهای تخریب شده که هیچ شواهدی از آنها موجود نیست و اغلب در بالای منارهها بودهاند - حتی اگر روزگاری کتیبه قرآنی داشتهاند - به دلیل اینکه شواهد و مستنداتی از متن کتیبه آنها موجود نیست قابل بررسی نخواهند بود.
مکان کتیبهها نشان میدهد بیشتر کتیبههای قرآنی این منارهها در یک سوم بالای منارهها قرار گرفتهاند. انتخاب این مکان از منارهها برای کتیبه قرآنی به نظر میرسد بیارتباط با نوع کتیبه نبوده؛ کمااینکه بیش از نیمی از کتیبههای احداثیه در یک سوم پایینی و عبارتهای مذهبی در یک سوم میانی منارهها قرار گرفتهاند. به نظر میرسد کتیبههای قرآنی به دلیل اهمیت و قداست و نمایانی آنها از فاصله دور اغلب در قسمتهای مرتفع مناره قرار گرفتهاند. این قرارگیری همچنین میتواند با وجه زیباییشناسی مناره از یک طرف و کمتر در دسترس بودن کتیبه نیز در ارتباط باشد.
آیات موجود در کتیبهها
منبع اصلی این مطالعه متمرکز بر متن آیات کتیبههای قرآنی و بررسی مفهوم آنهاست. آیات به کار رفته در کتیبههایِ منارههایِ شیوه رازی در جدول 4 آمدهاند. اطلاعات این جدول حاصل بررسی دیگر پژوهشها و همچنین پیمایشهای میدانی برای تدقیق آنها بوده است. علاوه بر ارائه متن آیات و تصاویری از کتیبههای ذکر شده، توضیحاتی مرتبط با هر کتیبه نیز ارائه شده است. با توجه به این جدول، آیه 33 سوره فصلت بیشترین تکرار را در کتیبهنویسی آیات قرآنی در منارهها داشته (در 6 مناره) و بعد از آن آیه 18 سوره آل عمران است که در دو مناره تکرار شده است. مابقی آیات نیز هرکدام یک بار و بر روی یک مناره بکار رفتهاند.
در مجموع بررسی آیات نشان میدهد 14 مناره شیوه رازی به 16 کتیبه قرآنی مزین شدهاند. مناره مسجد جامع دامغان و مناره ساربان هرکدام دارای 2 کتیبه قرآنی و مابقی منارهها هرکدام دارای یک کتیبه قرآنی هستند. با توجه به جدول 4 از میان این 16 مورد، کتیبه قرآنی مناره چهلدختران و مناره نگار هر یک خود شامل 5 آیه قرآنی متوالی میشوند (آیات 1 تا 5 سوره طه و 1 تا 5 سوره قدر)؛ بنابراین بدون در نظر گرفتن آیات تکرار شده این منارهها به 19 آیه متفاوت از قرآن کریم مزین شدهاند. دیگر نکته قابلتوجه تکرار آیه 33 سوره فصلت است که میتواند نشان از اهمیت مفهوم این آیه در ارتباط با منارهها باشد.
مروری بر تفسیر آیات موجود
منارههای شیوه رازی نیز مانند سایر ابنیه این دوره به کتیبههایی حاوی آیات قرآن کریم مزین شده که انتخاب آیه و مفاهیم مستتر در آنها قابل توجه است. دستیابی به مفاهیم مستتر در آیات قرآنی نیازمند بررسی و ارائه تفسیر موجود از آنهاست. آنچه در جدول 5 آمده، آیات موجود را به ترتیب تکرار و با تکیه بر تفسیرهای موجود از آنها مرور کرده است. پس از ارائه تفسیرهای موجود از آیات، مفاهیم مستتر در آنها نیز شناسایی و در ستون بعدی جدول ارائه شدهاند. با توجه به جدول 5، مفاهیم موجود در کتیبههای قرانی بدین شرح هستند: 1- مفاهیم توحیدی، 2- بیان صفات دعوتکنندگان به سوی خدا، 3- دعوت بهسوی خدا، 4- امر به انجام عبادت (نماز)، 5- بیان صفات خداوند، 6- نزول و بیان عظمت قرآن، 7- بیان مسائل تربیتی و اخلاقی انسان، 8- هدایت انسان با نور الهی، 9- یگانگی دین. میزان استفاده از هرکدام از این مفاهیم (با توجه به تفسیر آیات) همانطور که در جدول 5 آمده، بیان صفات دعوتکنندگان به سوی خدا، مفاهیم توحیدی و بیان صفات خداوند بیشترین تکرار را در مفاهیم برگرفته از آیات کتیبههای قرآنی داشته و دیگر مفاهیم کمتر تکرار شدهاند.
بحث و تحلیل
مباحث مطرح شده درباره منارههای شیوه رازی در بخش اول و تفصیل دقیقتر آنها در قالب کتیبههای قرآنی منارهها در این مطالعه مرور شد. بحث کتیبههای قرآنی بهعنوان مرجع اصلی مطالعه از مکان کتیبهها، متن آیات و تفسیر و دستیابی به مفاهیم مستتر در آنها پیش رفت. هرکدام از این بخشها نیز یافتههایی را ارائه کرد که پیشنیاز تحلیل دقیقتر این آیات بوده و به پرسش چرایی بهکارگیری آنها در منارهها کمک خواهند کرد. مطالبی که در ادامه مرور خواهند شد با نگاهی تحلیلی مجموع یافتهها را در کنار دیگر گمانهزنیهای مرتبط با منارهها و آیات مورداستفاده - علیالخصوص در بحث کاربری - مورد کنکاش قرار داده است. در تحلیل، جهت دستیابی به نتیجه دقیقتر علاوه بر یافتههای این مطالعه، بررسی واژه منار با نگاهی تفسیری، کاربرد آن در دیگر روایات و منابع اسلامی و مروری بر نگاهها و نظرات دیگر محققین معماری اسلامی نسبت به منارهها و کاربری آنها (اشاره شده در بخش 2 همین مقاله) نیز مدنظر قرار گرفته است.
با توجه به مطالبی که در فرایند این مقاله ارائه شد، مفهوم نزدیک به نیمی از کتیبههای قرآنی در منارههای شیوه رازی نیز با عملکرد و کاربری آنها (بهعنوان عنصر هدایتکننده راه، امر به نماز و دعوت بهسوی حق) ارتباط دارد. با این پیشفرض که انتخاب آیات کتیبههای موجود در آثار معماری بیارتباط با کاربری آنها نیست، دقت در مفاهیم آیات در دستیابی به کاربری قابل توجه است. از جمله این آیات، آیه 33 سوره فصلت است که تکرار این آیه بر منارهها نشان از اهمیت آیه و مفهوم آن دارد همان گونه که بلر (1394: 160) این آیه را آیه مخصوص منارهها میداند. نکتهای که اهمیت مفهوم این آیه را در ارتباط با مناره دوچندان میکند اشاره وی به ثابت بودن استفاده از این آیه در کتیبه منارهها است که در این مطالعه نیز بررسی آیات آن را تصدیق کرده است. مفهوم ملحوظ در این آیه علاوه بر دعوت بهسوی خدا و همچنین اشاره به صفات دعوتکنندگان میتواند دعوتی به دین اسلام تلقی شود. سخن منادیان و انبیاء الهی - که صفات آنها بیان شده - بهترین سخن نامیده شده و اینان بهعنوان دعوتکنندگان مردم بهسوی خدا، وسیلهای برای هدایت هستند.
در همین راستا اشاره به مفاهیم توحیدی و تکرار آن بهعنوان اولین اصل از اصول دین در برخی دیگر از کتیبهها نیز بیحکمت نخواهد بود (آیه 18 سوره آل عمران در دو مناره، 255 سوره بقره، آیه 5 سوره طه) 20. در کنار توحید، اشاره و شناساندن خداوند (خداشناسی) از طریق بیان صفات او (آیه 3 سوره حدید، آیه 255 سوره بقره، 5-1 سوره طه) نیز قابل توجه است. همچنین آیه 53 سوره زمر یعنی دعوت بندگان (گناهکاران) بهسوی خدا نیز میتواند نمودهایی از بخشندگی و دعوت بهسوی خدا و همچنین هدایت به دین اسلام تلقی شود. گروهی از دیگر موارد نیز مثل دعوت به نماز که در آیه 77 سوره حج آمده، اشاره به نزول قرآن، شب قدر و عظمت این شب و قرآن (قرآنشناسی) و همچنین توجه به مسائل تربیتی مانند نهی از ناامید شدن از رحمت خداوند (آیه 53 سوره زمر)، مسائل تربیتی موجود در آیه 255 سوره بقره و یگانگی دین در آیه 19 سوره آل عمران از دیگر مفاهیمی هستند که بهگونهای معرف دین اسلام و ویژگیهای آن هستند. علاوه بر موارد اشاره شده، مفهوم آیه 35 سوره نور هم با موضوع هدایتکننده راه و انسانها بهسوی خدا با نور الهی قرابت دارد. در مجموع همانطور که در این مطالعه مرور شد، بیشترین مفهوم اجرا شده بر کتیبههای منارههای شیوه رازی اشاره به موضوع هدایتگری است و گروهی دیگر از آنها نیز معرفی دین و خصوصیات آن هستند. البته هدایتگری موردبحث بیشتر متمرکز بر خدا، دین، حق، توحید و نماز است.
علاوه بر کتیبههای قرآنی کتیبههای با عبارات مذهبی (اسامي و صفات خداوند) نیز قابلتوجهاند21. قسمتی از این کتیبهها مانند: «هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِير»، «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»، «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»، «وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»، «والظاهر و الباطن»، «هُوَ الاوّل و الآخر» و «الله اکبر» عباراتی هستند که در برخی از آیات قرآنی آمدهاند و یا در کنار هم تشکیل آیهای از قرآن را دادهاند22. برخی نیز مانند «لَا إِلَهَ إِلَّا الله محمد رسولالله» و یا «لَا إِلَهَ إِلَّا الله صادقاً مخلصاً محمد رسولالله»، «الملك الله»، «الـعـلـم عنـدالله»، «لانبی بعد محمد» یا «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» کتیبههای مستقلی هستند که تدقیق مفهوم مستتر در آنها میتواند کمککننده باشد. جالبتوجه اینکه در هر دو دسته این عبارات نیز مفاهیم موجود اشاره به توحید، بیان صفات خداوند، نبوت (اشاره به انبیاء الهی) دارند. اشاراتی که موضوع «هدایت» و «نشانه» را تدقیق میکنند.
در نهایت باید به این نکته توجه داشت که هدایت زمینی با هدایت آسمانی در اسلام لازم و ملزوم یکدیگرند و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. این موضوع از خصوصیات دین اسلام است که در منارهها تجلی پیدا کرده است. از طرفی عنصری که کاملاً در گذشته عملکردی بوده و در پیش از اسلام هم وجود داشته، به عنصری مذهبی و نشانهای هم تبدیل میشود. بدین ترتیب کاربری پیشین خود را حفظ و کاربری دیگری نیز بر آن حمل خواهد شد. ازاینرو منارهها علاوه بر کارکر دهای ظاهری، دارای کارکرد نشانهای هم بودهاند. نشانهای برای هدف اصلی اسلام یعنی هدایت انسان. منارهها نیز که قبلاً نقش هدایتکننده راه را داشتند، هدایت آسمانی را نیز با خود همراه میکنند. باید دقت داشت که اگرچه با توجه به تحلیلهای مرور شده در این مطالعه به نظر میرسد منارهها بهعنوان محل مختص گفتن اذان کاربری نداشته ولی با توجه به مفاهیم این آیات، تفکر و اعتقاد مردم و معماران این دوره نسبت به منارهها، نمادی برای گفتن اذان، دعوت به نماز و هدایت بهسوی حق بوده که این موضوع با مفاهیم آیات انتخاب شده برای آنها کاملاً در ارتباط است.
همچنین به نکته دیگری که میتوان اشاره کرد نقش رسانهای مناره است. دقت در آیات و عبارات مذهبی نشان میدهد که صفات و ویژگیهای دین اسلام و شرح صفات خداوند از مواردی است که بر بدنه منارهها (با کتیبهها) نقش میبندد. ازاینرو میتوان مناره را با توجه به نقش معرف دین و هدایت آن، با نقش رسانه نیز همراه کرد و در مجموع مناره را میتوان بهعنوان «رسانهای برای هدایت» شناخت (تصویر 3). علاوه بر این باید توجه داشت که مناره با توجه به فرم کالبدی، در مقیاسهای متنوع میتواند نقش ایفا کند. در مقیاس کلان (شهر و مناطق پیرامون شهر) بهعنوان نشانهای برای شناخت شهر و عناصر مهم آن23 و در مقیاس خرد (کالبد مناره بهصورت منفرد) بهعنوان بنایی خاص و جزئی از یک مجموعه معماری که عموماً مسجد است. از این رو منار بهعنوان «رسانهای برای هدایت» در مقیاس کلان با نگاه دعوتکنندگی و جذب انسان به سمت شهر و مجموعه مذهبی و در مقیاس خرد در قالب ارائه متون تبلیغی و محتوای هدایتکننده در قالب متن کتیبهها و آیات مورد استفاده در آنها به هدف خود دستیافته است.
نتیجهگیری
با توجه به بررسیهای انجام شده در قالب این مطالعه - که با نگاه ویژه به کتیبهها و علیالخصوص آیات و مفاهیم به کار رفته در آنها - شکل گرفت، میتوان دریافت که موضوع انتخاب آیات کتیبهها علاوه بر اینکه هدفمند بوده میتواند در تدقیق عملکرد آثار معماری نیز کاربردی باشد. در پاسخ به پرسش اول تحقیق، علاوه بر دقتی که در پرکاربردترین آیه (33 سوره فصلت) انجام شد، بررسی دیگر آیات نیز مؤید یک همپوشانی در مضمون آیات بکار رفته است. تکرار مفاهیمی مثل «هدایت»، «مفاهیم توحیدی» و «خداشناسی» در این زمینه قابل توجهاند. بر طبق مضامین آیات، منارهها محلی هستند که بیشتر بر روی آنها نوای مسلمانی، شهادتین، سرود توحید و بیان یگانگی خداوند و دین او دیده میشود. نکته قابلتأمل در این آیات اینکه هیچ آیهای اشاره به مفاهیم نهیکننده، کفر و عذاب نداشته و تمام آیات رنگ دعوت، هدایت، شناخت و امید داشتهاند. با توجه به اینکه انسان معمولاً با شناخت به سمت چیزی جذب و یا از آن دفع میشود، وجود این مفاهیم بر کتیبه منارهها نشاندهنده رسانهای برای ارائه این مفاهیم در جهت جذب بهسوی حق خواهد بود.
در پاسخ به پرسش دوم تحقیق، همراه با مفاهیم مستتر در آیات، اشارات به موضوع نماد و نشانه - که در بخش تحلیل مرور شد - نباید نادیده انگاشته شود. مناره یک نشانه منظری در شهر اسلامی است که میتواند معرف مکان قلب مذهبی شهر (مسجد) باشد. مضمون آیات مورداستفاده از یک طرف و فرم کالبدی مناره از طرف دیگر دلالت مستقیمی بر کاربری نشانهای آن دارد. از این رو بیشتر باید مناره را نماد و نشانی برای اذان، دعوت به نماز و هدایت بهسوی حق و در کل رسانهای برای هدایت (زمینی و آسمانی) دانست.
علاوه بر این تقرب معنایی بین «آیات موجود در کتیبه» با «عملکرد بنایی که کتیبهها بر آن نقش میبندد» شایان توجه است. در این راستا کتیبهها در معماری تنها یک عبارت مذهبی یا تزیینی نیستند بلکه میتوانند بر محدوده عملکردی بنا نیز صحه بگذراند. همین موجب شد تا در این مطالعه تلاش شود مناقشه بین منارهها و عملکرد و خوانشهای چندگانهای که درباره آنها وجود داشت به نتیجهای هم سو در جمع بین آرا منتج شود. این نوع نگاه در دیگر آثار معماری - علیالخصوص در دوران اسلامی که استفاده از کتیبهنگاری در معماری قابل توجه است - نیز میتواند بهعنوان چشمانداز پژوهش مورد دقت نظر قرار گرفته و پاسخگوی پرسشها و تفاوت دیدگاههای مربوط به بُعد عملکردی در دیگر آثار معماری باشد.
سپاسگزاری:
بدینوسیله از دکتر فرهاد خسروی بیژائم، دکتر پرویز هلاکوئی، سعید سعیدپور و الهام کرامتلو به جهت همراهی ارزشمند ایشان در دستیابی به اطلاعات تکمیلی برخی از منارههای مورد بررسی در این پژوهش صمیمانه قدردانی میگردد.
پینوشتها
1. پیشنهاد میشود برای اطلاعات بیشتر در این باره نگاه کنید به فصل اول و دوم در (Bloom, 2013).
2. خطبه 144/7 «این الابصار اللامحة الی منار التقوی: کجایند چشم های دوخته شده بر نشانه های پرهیزگاری»
3. خطبه 151/12 «و تثلم منار الدین: نشانه های دین را خراب می کنند».
4. خطبه 89/2 «قد درست منارالهدی: نشانه های هدایت، کهنه و ویران شده بود» و همچنین در خطبه 198، «مَنَارٌ اقْتَدَی بِهَا سُفَّارُهَا: نشانه همیشه استواری است که روندگان راه حق با آن هدایت شوند»، در ادامه «مُشْرِفُ الْمَنَارِ» ترجمه شده به « نشانهای بلند پایه»
5. خطبه 196/1 «بعثه حین لا علم قائم و لا منار ساطع: خداوند هنگامی پیامبر صلی الله علیه و آله را مبعوث فرمود که نه نشانه ای از دین الهی برپا و نه چراغ هدایتی روشن بود» و همچنین نامه 31/82 «و اخذت بابصارهم عن منار الهدی: دیدگانشان را از چراغ هدایت بپوشانند».
6. خطبه 91/46 «و نصب لهم منارا واضحة علی اعلام توحیده: و برای آنها نشانه های روشن قرار داد تا به توحید او بال گشایند».
7. وی معتقد است که هیچ ارتباطی بین برج ها (منارههای بلند مانند منارههای دوره سلجوقی) و اذان وجود ندارد.
8. وی اشاره میکند که بهطورکلی چنین به نظر میرسد که ارتباطی بین مناره و عملکرد آن برای گفتن اذان وجود ندارد. پشتبام مسجد و یا حتی بلندی ساختمان محل مناسب برای این منظور است. بخصوص در منارههای بلندتر از 50 فوت.
9. وی معتقد است که ایجاد منارههای برافراشته گویای این حقیقت است که مناره تنها بهعنوان محل پرتوافکنی چراغها و گفتن اذان و فراخوانی برای نماز مورد استفاده قرار نگرفته، بلکه بیشتر برای زینت مساجد بکار میرفته است.
10. وی به نقل از زکی محمدحسن دانشمند مصری اشاره میکند: منارههای ایرانی بهواسطه ارتفاع زیادی که داشته برای اذانگویی بکار نمیرفت و اذانگو بالای بام مسجد اذان میداده است و درواقع این منارهها بیشتر برای زینت بنا بکار میرفته است.
11. Content Analysis
12. البته ممکن است در بالاي مناره کتیبهای وجود داشته که در وضعیت فعلی تخریب شده و حتي شواهدی از متن کتیبه در منابع معتبر نيز موجود نبوده؛ در این موارد مناره فاقد کتیبه در نظر گرفته شده است. همچنين این روش برخورد درباره قسمتهای تخریب شده از یک کتیبه - که شواهدی از آن در دسترس نيست و در منابع نيز به آنها اشاره نشده - صادق است.
13. کیانی (1385، 365) مناره میدان کهنه قم را سلجوقی- زندیه و مناره ندوشن یزد را سلجوقی- صفوی معرفی کرده است.
14. بعنوان نمونه در مناره فیروزآباد بردسکن (اسماعیلی 1394، 10) هم نام بانی و هم سازنده بر روی مناره نوشته شده است.
15. این کتیبه در بالاي مناره مسجد جامع ساوه (در وضعیت کنونی) قرار دارد که بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم اطال الله بقاء مولانا عبدالله و ولیه و خلیفه المال المست (ظهر) (ب) الله امیر المومنین: به نام خدای بخشنده مهربان. خداوند بقای مولانا عبدالله، ولی و جانشین او را طولانی کند» (فراهانی 1380، 68)
16. قسمت زیادی از کتیبه مناره شش ناو استان مرکزی در حال حاضر فرو ریخته است؛ و تنها عبارت «لا اله الا الله» از این کتیبه باقیمانده است؛ بنابراین مشخص نیست متن این کتیبه آیه قرآنی بوده و یا عبارت مذهبی. با توجه به این شرایط مناره مذکور در بررسیها لحاظ نشده است.
17. نیستانی (Neyestani, 2008, 176) اشاره میکند که در متن کتیبه منار گرگان (استرآباد) علاوه بر آیه 33 سوره فصلت، بخشی از آن شامل نام سازنده منار است.
18. عدل (1361، 229) این کتیبه را آیه 25 سوره نور ذکر کرده است ولی در منابع مختلف از جمله داودیان (1393: 144) آیه 35 سوره نور معرفی شده است. با توجه به بازدید میدانی آیه 35 این سوره صحیح است.
19. در حالیکه آزاد (1393، 49) کتیبه را آیه 3 و 4 سوره طه معرفی کرده ولی این موضوع در مفهوم استنباط شده از آیه تغییری ایجاد نمیکند.
20. لازم به ذکر است آیه 18 سوره آلعمران و 255 سوره بقره به توحید خالقیت و آیه 5 سوره طه به توحید ربوبیت اشاره دارند.
21. در منارههای این دوره عباراتی به خط کوفی بنایی (معقلی) یا ساده به شکل موتیفهای تکرار شونده، اجرا شدهاند.
22. بعنوان نمونه آیه 3 سوره حدید که بصورت کتیبه های منفرد کوفی معقلی بر روی بدنه مناره ساربان شکل گرفته است.
23. مناره بعد از ورود اسلام نشانهای برای برخی شهرهای اسلامی شد، بعنوان نمونه: استانبول (اضافهشدن مناره به کلیساها و تبدیل آنها به مسجد) و شهر قاهره که معروف به شهر هزار مناره است.
منابع
آزاد، میترا (1393) «بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی چهلدختران اصفهان، تاریخانه دامغان و مسجد جامع ساوه»، مطالعات معماری ایران، دوره 1، شماره 5، صص 39-56.
آلوسی، محمود بن عبدالله (1450) روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، لبنان، دارالکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون
اتينگهاوزن، ريچارد و الگ گرابار (1378) هنر و معماري اسلامي، ترجمه يعقوب آزند، تهران، سازمان مطالعه و تديون كتب علوم انساني دانشگاهها، سمت.
اسماعیلی، مژگان (1394) «مناره فیروزآباد بردسکن»، اثر دوره 36، شماره 71، صص 3-12.
بلر، شیلا (1394) نخستین کتیبهها در معماری دوران اسلامی ایرانزمین. ترجمه مهدی گلچین عارفی، تهران، متن.
پروجازکا، امجد بوهومیل (1373) معماری مساجد جهان، ترجمه حسین سلطانزاده، تهران، امیرکبیر.
پورشعبانیان، زهرا (1399) «پژوهشی در مضامین کتیبههای قرآنی منارههای شاخص اسلامی در ایران»، فرهنگ و تمدن قرآن، دوره 1، شماره 1، صص 8-27.
پیرنیا، محمدکریم (1386) سبکشناسی معماری ایرانی، تهران، سروش دانش.
حاتم، غلامعلی (1379) معماری اسلامی ایران در دوره سلجوقیان، تهران، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی.
حاتم، غلامعلی و نفیسه استیری (1388) «بررسی تزیینات آجرکاری در مناره خسروجرد سبزوار»، نقشمایه، دوره 2، شماره 3، صص45-52.
حاجیزاده باستانی، کریم و اسماعیل معرفی اقدم و سعید ستارنژاد و فریبرز طهماسبی (1397) «جستاری بر جانمایی آیات قرآنی و سایر کتیبهها در بناهای دوره اسلامی بر اساس مضامین آنها (پژوهشی بر مقابر دوره سلجوقی شمال غرب ایران)»، مطالعات باستانشناسی پارسه، دوره 2، (شماره 3)، صص133-148.
خطیب کرمانی، حسن (1362) ملخص اللغات، تهران، علمی و فرهنگی.
داعیالاسلام، محمدعلی(1366) فرهنگ نظام فارسی به فارسی، تهران، دانش.
دهخدا، علیاکبر (1337) لغتنامه دهخدا (نسخه دیجیتال) بر اساس نسخه فیزیکی ۱۵ جلدی.
داودیان، معصومه (1393) سیر تحول معماری و شهرسازی دامغان در قرون اولیه اسلامی، تهران،گنجینه هنر.
رحیمی آریایی، افروز و نیما ولیبیگ و سید اصغر محمودآبادی (1398) «گونهشناسی شکلی کتیبههای کوفی در مساحد و منارههای شیوه رازی و آذری در استان اصفهان»، دو فصلنامه تاریخنگری و تاریخنگاری، سال 28، شماره 22، صص 7 تا 38.
رضازاده اردبیلی، مجتبی و ندا اسدی جعفری(1397) «مطالعة تطبیقپذیری تزیینات متبرکة کتیبهها در منارههای مسجد گوهرشاد و مسجد شاه مشهد»، هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی، دوره 23، شماره 1، صص 55-66.
زمانی، عباس(1351) «مناره و منارههای تزیینی در آثار تاریخی اسلامی ایران»، هنر و مردم، دوره 11، شماره 121، صص 62-72.
ساریخانی، مجید و اکبر شریفینیا و طیبه شاکرمی (1394) «کتیبهنگاری آیات قرآنی بر منارههای سلجوقی»، نگارینه هنر اسلامی، دوره 2، شماره 7و 8، صص14-4.
شایستهفر، مهناز(1387) «تزیینات کتیبهای مسجد وکیل شیراز»، کتاب ماه هنر، سال 11، شماره 120، صص64-75.
شکفته، عاطفه (1394) «مضمون کتیبههای قرآنی در محرابهای گچی عصر ایلخانی»، پژوهشهای معماری اسلامی ایران، دوره 3، (شماره 3)، صص 104-118.
شکفته، عاطفه (1394) «تزئينات آجركاري سلجوقيان و تداوم آن در تزئينات دوران خوارزمشاهي و ايلخاني»، پژوهشهای معماری اسلامی ایران، دوره 3، شماره 1 (شماره پیاپی: 6)، صص84-104.
صالحیکاخکی، احمد و شادابه عزیرپور (1391) «تأملی در کتیبهها و نقوش مسجد جامع زواره»، پژوهشهای باستانشناسی ایران، دوره 2، شماره 2، صص 120-97.
صفی پوری، عبدالرحیم بن عبدالکریم (1298ق) منتهی الارب فی لغه العرب. کلکته، دارالطباعه کربلایی محمدحسین طهرانی.
طباطبایی، سید محمدحسین (1370) تفسیر المیزان، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، تهران، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.
ـــــــــــــــــــــــــــ (1396) ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، تهران، مؤسسه تحقيقات و نشر معارف اهلالبیت.
عالمی، بابک و صدیقه کمالی زارچی و نغمه اسدی چیمه (1398) «نخستین یادگار دوران اسلامی كاشان؛ بررسی فرم، سازه و شیوه ساخت مناره مسجد جامع كاشان»، مطالعات معماری ایران، دوره 8، شماره 15، صص 5-25.
عدل، شهریار (1361) «کتیبه کاشی منار مسجد جامع دامغان»، اثر، دوره 3، شماره 7 و 8 و 9. صص 297-302.
فراهانی، ابوالفضل (1380) مسجد جامع ساوه، بازخوانی کتیبهها عبدالله قوچانی، تهران، مؤسسه انتشارات تعاون سازمان میراثفرهنگی کشور.
فرخی، علی و امیر اکبری (1392) «بررسی میل، منارههای خراسان (با تکیه بر نقش سازهای و محتوای کتیبههای آنها)»، پژوهشنامه تاریخ، دوره 8، شماره 32، صص 111-136.
قاسمی سیچانی، مریم و فاطمه قنبری شیخ شبانی و محبوبه قنبری شیخ شبانی (1396) «تحلیل مضمون کتیبههای قرآنی ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان»، پژوهشهای معماری اسلامی، دوره 5، شماره 3، صص 49-65.
قرائتی، محسن (الف) (1388) تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
ــــــــــــــ (ب) (1388) تفسیر نماز، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
قوچانی، عبدالله (1367) «بررسی کتیبههای تاریخی مجموعه نظنز و مسجد جامع نائین»،اثر، دوره 17، شماره 26 و 27، صص132-142
کارگری آریان، لطفاله و احمد صالحی کاخکی و محمد خزائی (1400) «بررسی و بازخوانی انتقادی کتیبههای مناره فیرزوآباد ترشیز (بردسکن) و تاریخگذاری بنا»، فصلنامه صفه، دوره 31، شماره 2 (شماره پیاپی: 93)، صص 149-162.
کیانی، محمد یوسف (1385) معماری ایران دوره اسلامی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
ـــــــــــــــــــــــ (1374) تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انساني دانشگاهها (سمت).
گدار، آندره و یدا گدار و ماکسیم سیرو و دیگران (1387) آثار ایران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
گروبه، ارنست و جیمز دیکی و الگ گرابر و الینور سیمز و رانلد لیوکاک و دالو جونز وگای پیتر بریج (1380) معماری جهان اسلام (تاریخ و مفهوم اجتماعی آن)، ترجمه یعقوب آژند، تهران، مولی.
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (بی تا) بحار الأنوار، با همکاری محمدباقر بهبودی، محمدمهدی خرسان، عبدالرحیم ربانی شیرازی، یحیی عابدی زنجانی، علی اکبر غفاری، و دیگران، ج ۲۳، بیروت- لبنان، دار احياء التراث العربي.
مخلصی، محمدعلی (1390) «پژوهشی اجمالی در تاریخ احداث و معماری منار گلپایگان»، در کتاب باستانشناسی ایران در دوره اسلامی (43 مقاله در بزرگداشت استاد دکتر محمد یوسف کیانی)، همدان، دانشگاه بوعلی سینا، صص670- 679.
محقق، محمدباقر (1350)، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین عامع و خاصه، تهران، اسلامی.
مکارم شیرازی، ناصر (1380) تفسیر نمونه، جلد 1، 2، 13 و 14، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
ــــــــــــــــــــ (1374) تفسیر نمونه، جلد 19، 20 و 23، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
ــــــــــ (1371) تفسیر نمونه، جلد 27، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
نجفی، علی(1381) «تحقیقی پیرامون مناره (1)»، درسهایی از مکتب اسلام، سال 42، شماره 6، صص 62-68.
نقوی قائنی، محمدتقی(1378) شرح زيارت جامعه کبيره، ج ۱، تهران، مؤسسه الصادق (ع).
ویلبر، دونالد نیوتن 1393) معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، انتشارت علمی و فرهنگی.
ویلبر، دونالد نیوتن و لیزا گلمبك و رنتا هلد (1374) معماری تیموری در ایران و توران، ترجمه کرامتالله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران، علمی و فرهنگی.
هیلن براند، رابرت (1386) معماری اسلامی، ترجمه ایرج اعتصام، تهران، شرکت پردازش و برنامهریزی شهری.
هنرفر، لطفالله (1344) گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان، کتابفروشی ثقفی.
Bloom, J. M. (2013) The Minaret. Edinburgh University Press.
Bloom, J. M. (1991) “Creswell and the Origins of the Minaret”. Muqarnas, vol. 8, 1991, pp. 55–58. JSTOR. Accessed 16 Jun. 2022.
Bloom, J. M. (1989) Minaret: Symbol of Islam. Oxford Universty Press.
Grabar, O. (1988) The Formation of Islamic Art. London: Yale University Press
Neyestani, J. (2008) “Does the Astarābād Mosque belong to the Seljūqi era?” .Central Asiatic Journal, 52 (2), pp.173-185
The Content of Quranic Inscriptions in the Minarets of
Razi Style in Iran; Re-reading the Minarets Function
Reza Rahimnia*1
Nahid Holakooei**2
Sajad Moazen***3
Minarets are one of the key elements of Islamic Architecture and especially in Iran there are valuable examples of them in the Razi style. After The spread of Islam, religious ideas have been influential in the construction and decoration of minarets and Used in the concepts of their inscriptions. In the meantime, the Quranic inscriptions on these minarets can be one of the important sources for understanding and examining the religious and belief views of people and architects as well as their function; a subject that has been paid less attention to in the Recognition and verification of architectural works function. The following study tries to investigate the concepts used in them, while identifying Quranic Ayah (verses), by examining the inscriptions of Razi style minarets in Iran. Also, the relationship between the concepts or themes of the Qur'anic verses in the inscriptions of the Razi style minarets and their function will be the main question of the upcoming research. In this study, in addition to identifying Razi style minarets and their classification, the main goal of the article is to analyze the themes of Quranic inscriptions to Recognition and verification their usage. The upcoming research tries to extract, categorize and analyze the most used concepts in these verses. These analyzes are important to read the Function of minarets. To achieve this goal, the Quranic inscriptions of Razi style minarets, which are mostly Seljuk, have been identified in the library and field studies, and some of the mentioned minarets have been visited to verify the text of the inscription. After documenting the inscriptions and identifying their verses, the texts of the verses were analyzed using the interpretation-analytical approach (content analysis). Based on the studies, the repetition of the concepts of "expressing the attributes of those who invite to God", "monotheism" and "expressing the attributes of God" in the verses of the minaret inscriptions is significant. As a result, the verses of these inscriptions mostly deal with the two general issues of "sign" and "guidance", according to which the function of the minaret can be considered as " Media and sign for guidance ".
Key words: Iranian architecture, Razi style, Seljuk Era, Minaret, Function, Quranic inscription.
[1] * Corresponding Author: Assistant Professor,Department of Architectural Heritage Conservation, Faculty of Architecture and Urbanism, Imam Khomeini International University, Iran.
[2] ** Master in Conservation of Historic Buildings and Sites, Architectural and Urban Conservation Department, Restoration and Conservation Faculty, Art University of Isfahan, Iran. N.holakooei@gmail.com
[3] *** Assistant Professor, Department of Building Conservation, School of Architecture and Environmental Design, Iran University of Science and Technology, Iran.