Subject Areas :
1 -
Keywords:
Abstract :
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال هفدهم/ شماره 3 (پیاپی 67)/ پاییز 1400/ 99-70
Quarterly Journal of Development Strategy, 2022, Vol. 17, No.3 (67), 70-99
طراحی مدل توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر
در بورس اوراق بهادارتهران با استفاده ازروش
گراندیدتئوری وAHP فازی
اصغر نجفی احمدآباد1
ناصر فقهی فرهمند2
سيدعلي پايتختي اسكوئي3
(تاريخ دريافت 5/9/99 ـ تاريخ تصويب 29/2/1400)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چکیده
هدف این پژوهش طراحی مدل بهینه توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر دربورس اوراق بهادارتهران با استفاده از روش گراندیدتئوری و AHP فازی بوده است. روش پژوهش آمیخته کیفی و کمی بوده است. در مرحله اول با استفاده از رویکرد کیفی گراندیدتئوری الگوی پارادایمی پژوهش شامل شرایط علی، شرایط مداخلهگر، شرایط زمینهای، راهبردها، پیامدها و مقوله محوری سرمایهگذاری ریسکپذیر استخراج شده است. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه بوده است. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان صندوقهای سرمایهگذاری بوده که به روش نمونهگیری نظری، 20 خبره برای انجام مصاحبه انتخاب شده است. در مرحله کمی هر یک از مقولههای استخراجی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید شده است. ابزار گردآوری دادهها در این بخش پرسشنامه محقق ساخته بوده که بر اساس مفاهیم استخراجی از بخش کیفی طراحی شده بود. این پرسشنامه پس از تعیین روایی و پایایی در بین اعضای نمونه آماری توزیع شده است. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران شرکتهای بورسی بوده است. حجم نمونه این بخش بر اساس توصیههای مدلهای تأییدی 210 نفر تعیین شده است. درتحقیق حاضر به منظور دستیابی به اولویتبندی مقولههای اصلی مطالعه از تکنیک AHP فازی وبه منظور محاسبه سازگاری از روش گوگوس و بوچراستفاده گردید.ابتددرختهای تصمیم ترسیم شده، جداول مقایسات زوجی انجام شده و باروش اصلاح شده سمی و همکارانش(2009) وزن مؤلفهها بدست آورده شده است و بر اساس آنها اولویتبندی مقولهها صورت گرفته است. نتایج بخش کیفی نشان دهنده 67 مفهوم در قالب 15 مقوله فرعی و شش مقوله اصلی به منظور توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر بوده است. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که هر یک از مقولههای اصلی و فرعی استخراجی از خبرگان تحقیق، قابل تعمیم به مدیران شرکتهای بورسی میباشد.
واژگان کلیدی: سرمایهگذاری ریسک پذیر، گراندیدتئوری، AHP فازی ، بورس اوراق بهادار
1- مقدمه
سرمایهگذاری ریسکپذیر به عنوان جزء مهمی از چشم انداز اقتصادی درکشورهای مختلف به طورفزاینده ای مورد توجه است. بسیاری از شرکت های موفق ا جمله اپل، گوگل، آمازون، فدرال اکسپرس، اینتل و مایکروسافت توسط سرمایهگذاری ریسکپذیر پشتیبانی شدهاند(Cheng & Tang, 2019). سرمایهگذاری ریسکپذیر به عنوان مهمترین عامل درتامین مالی و نوآوری، تولید ثروت و ایجاد اشتغال تلقی میگردد(Isaksson, 2006). سرمایهگذاری ریسکپذیر، نقش خود را در اقتصاد را چندین دهه قبل ایفا کرده و تنها شامل سرمایه مالی نمیشود، بلکه مشمول سرمایه غیرمالی نیز میشود. گومپرز و لرنر (Gompers & Lerner, 1999)، سرمایه ریسکپذیر را بهعنوان وسیلهای برای سرمایهگذاری در شرکتهایی توصیف میکنند که ممکن است ابزارهای مستقل مالی نداشته باشند، و درنتیجه نیاز به تأمین مالی خارجی دارند. چنین چیزی بهعنوان واسطهای بین وامدهندگان و وامگیرندگان برای بازارهایی عمل میکند که در چنین بازارهایی باید این دو متحمل هزینههایی شوند که به یکدیگر نزدیک شوند (Jeng & Wells, 2000).
از زمان آغاز قرن بیستم، رفتار سرمایهگذاری ریسکپذیر تغییر جالبی را تجربه کرده است. مقدار سرمایهگذاری ریسکپذیر در بازارهای نوظهور افزایشیافته است. اگر چه سرمایهگذاری ریسکپذیر تنها 1 تا 2 درصد از تمام کسب و کارهای جدید در ایالات متحده را تأمین می کنند، اما میزان عرضه عمومی اولیه که توسط سرمایههای ریسکپذیر حمایت می شوند، از حدود 10 درصد در سال 1980 به بیش از 50 درصد در سال 2000 افزایش یافته است(Braunerhjelm & Parker, 2010). دادهها نشان میدهد که در سال 2000، سرمایه گذاری ریسکپذیر در بازارهای نوظهور، 25/3 میلیارد دلار بود. این مقدار نشاندهنده نسبت 6/97 درصدی از مجموع سرمایههای مخاطرهآمیزی از امری است که بهعنوان بازارهای توسعهیافته طبقهبندی میشود. این رقم در سال 2013، به 2/79 درصد کاهش یافته است. بنابراین، سهم سرمایهگذاری ریسکپذیر در بازارهای نوظهور از 4/2 درصد در سال 2000 به 8/20 درصد در سال 2013 افزایشیافته است. مجموع سرمایهگذاریها در بازارهای نوظهور در سال 2013 به 8/9 میلیارد دلار رسیده است. این توسعه به این واقعیت اعتبار میبخشد که شناسایی عوامل تعیینکننده سرمایه مخاطرهآمیز بهویژه در زمینه بازارهای نوظهور، ارزش پیگیری دارد و احتمالاً در سالهای آینده اهمیت بیشتری خواهد یافت(Groh & Wallmeroth, 2016). از طرفی اگرچه سرمایه ریسکپذیر، موضوعی بوده است که بسیار موردبررسی قرارگرفته است، بااینوجود، هنوز هم نیازمند مطالعات بیشتر است. در میان بسیاری از تحقیقات تجربی انجام گرفته، مسئله این است که چه عواملی سرمایه ریسکپذیر را جذب میکنند و چگونه عاملی ممکن است بر سرمایهگذاری یک کشور از لحاظ سرمایه ریسکپذیر تأثیر بگذارد. مطالعات موجود، متغیرهای زیادی را به کار گرفته و آنها را بررسی کردهاند. این متغیرها در واقع آنهایی هستند که چنین پنداشته میشود که مسئول جذب و افزایش یا کاهش این سرمایهگذاریها در یک کشور هستند. بااینحال، اغلب این مطالعات، سرمایهگذاریهای کشور را در اقتصادهای توسعهیافته مانند اروپا (Félix et al., 2013; Cherif & Gazdar, 2011) یا در برهههایی از زمان ارزیابی کردهاند که کشورهای توسعهنیافته شامل این دستهبندی، بر این نوع سرمایهگذاری، بهطور مشخصی تمرکز نمیکنند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر به دلیل تحریمها، منابع نفتی کاهش پیدا کرده، لذا برای حفظ رشد اقتصادی نیاز به ایجاد ساختارهای مناسب در جهت تقویت شرکتها و سرمایهگذاران ریسک پذیر بیشتر از گذشته میباشد. بر همین اساس ضرورت مطالعه در خصوص این موضوع با اهمیت بیش از گذشته نمود پیدا کرده است.
بر اساس مباحث فوق محقق با درک این موضوع که بسیاری از بنگاههای تولیدی و خدماتی در کشورمان نیازمند سرمایهگذاری افراد حقیقی و حقوقی مختلفی میباشند و بسیاری از شرکتها حتی سرمایه در گردش کافی در اختیار ندارندونیازبه تامین مالی دارند، ولی با این وجود، سرمایهگذاری و به خصوص سرمایهگذاری ریسکپذیر در کشور در حد بسیار پایینی قرار دارد. اینکه چه عواملی باعث میگردد تا میزان سرمایهگذاری ریسکپذیر درکشورمان افزایش یافته و به تبع آن، استفاده از این نوع سرمایهگذاریها باعث تامین مالی شرکتها،رشد اشتغال، تولید ثروت و رشد اقتصادی شود، سوالی است که این پژوهش به دنبال پاسخ به آن است. محقق از طرفی با این موضوع روبرو بوده که در کشور ما به جهت رشد دانش و تخصص افراد، هر روز بر تعداد شرکتهای نوپا اضافه میشود که این شرکتها برای تأمین مالی نیازمند سرمایههای ریسکپذیر میباشند. بررسی محقق نشان میدهد که در داخل کشور تحقیقات اندکی در رابطه با سرمایهگذاری ریسکپذیر انجام شده و این مسئله باعث گردیده تا عوامل توسعه دهنده سرمایهگذاری ریسکپذیر بر اساس بافت بومی مشخص نباشد. از معدود تحقیقات انجام شده در این حوزه میتوان به تحقیقات بت شکن و همکاران(1396) در این حوزه اشاره نمود که به بررسی دلایل عدم توسعه یافتگی سرمایهگذاری ریسکپذیر در کشور توجه کردهاند. در تحقیقات خارجی نیز بیشتر مطالعات انجام گرفته در این حوزه در کشورهای توسعه یافته انجام شده است که از نظر شرایط اقتصادی با شرایط داخلی متفاوت بوده و استفاده از نتایج آنها میتواند باعث گمراهی بیشتر در خصوص تعیین راهکارهای توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر در داخل کشور شود. برای مثال از جمله تحقیقات انجام گرفته در این حوزه میتوان به پژوهش فلیکس و همکاران(Félix et al, 2013) و هین و همکاران(Hain et al, 2015). اشاره نمود. بر همین اساس نیز هدف این تحقیق طراحی مدل توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر در بورس اوراق بهادارتهران با استفاده از روش گراندیدتئوری و AHP فازی جهت تصمیمگیری بهینه سرمایهگذاری میباشد تا در هدف اول شرایط شکلگیری سرمایهگذاری ریسکپذیر را بررسی کرده و در گام و هدف بعدی به این موضوع توجه کند که برای موفقیت سرمایهگذاری ریسکپذیر در در بورس اوراق بهادارتهران نیازمند توجه به چه عواملی هستیم.
این پژوهش به دنبال طراحی الگوی بهینه توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر در ایران با استفاده از روش گراندیدتئوری و AHP فازی بوده است. بر همین اساس ابتدا با استفاده از روش کیفی نظریه زمینه بنیان، الگوی پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر در ایران ایجاد شد. نتایج در این بخش نشان داد که در داخل کشور شرایط علی تأثیرگذار بر شکلگیری سرمایهگذاری ریسک پذیر تأمین مالی، توسعه کسب و کار موجود و انگیزه سرمایهگذاری بوده است. در الگوی پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر، دو مقوله اصلی شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر به عنوان مقولههایی تلقی میشوند که میتوانند بر سرمایهگذاری ریسک پذیری اثر گذار باشند. در شرایط زمینهای، عوامل صنعتی، نوآوری در محصول و خدمات، عوامل اقتصادی، عوامل بازار و عوامل حقوقی به عنوان بستر و زمینههایی تلقی میشوند که میتوانند باعث توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تلقی شوند. بایستی توجه نمود که هر یک از این عوامل میتوانند مسیری مستقیم و یا معکوس برای توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیری ایجاد کنند. در بحث شرایط مداخلهگر، نتایج نشان میدهد که عوامل مدیریتی و عوامل فردی به عنوان مداخلهگرهایی تلقی میشوند که بیشتر متکی بر خصوصیات و یژگیهای افراد و مدیران کسب و کارها است و تصمیمات و ویژگیهای آنها میتواند بر فرایند سرمایهگذاری ریسکپذیر تأثیر داشته باشد. مبحث بعدی در الگوی پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر، راهبردهای مختلفی است که میتواند باعث توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر شود. راهبردها در الگوی پارادایم نشان دهنده انواع مسیر حرکت به سمت هدف تلقی میشوند. نتایج در این بخش نشان داده است که عوامل حمایتی از سرمایهگذاران ریسکپذیر و حمایتهای دولتی میتوانند به عنوان دو راهبرد اصلی در این حوزه تلقی شوند. هر دو این مقولهها نشان میدهند که مشارکتکنندگان در این تحقیق به نوعی نیاز به دلگرمی دارند که بتوانند سرمایهگذاری ریسکپذیر را توسعه دهند. در نهایت میتوان اینگونه بیان نمود که توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر دارای پیامدهایی مانند رشد اقتصادی و توسعه کسب و کار جدید است که هدف غایی از توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر محسوب میشوند. همه این مقولهها بر مبنای مقوله محوری توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر که دارای سه بعد سرمایهگذاری برای تأمین بودجه اولیه، سرمایهگذاری ثابت اولیه و سرمایهگذاری ریسکپذیر مرحله توسعه میباشد، قرار گرفتهاند.در نهایت پس از بخش کیفی به منظور تأیید نتایج این بخش، در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که نتایج بر مبنای بارهای عاملی، مقادیر t و شاخصهای بررسی مناسب بودن مدلهای تأییدی بررسی شد. نتایج این بخش نشان دهنده تأیید نتایج بخش کیفی بوده است.
2- مروری بر پیشینه پژوهش
همان گونه كه از نام سرمایهگذاری ریسکپذیر پيداست، این نوع سرمایهگذاری، سرمايهاي است كه به طور مشخص ميزان زيادي ريسك را تقبل میكند. شركت هاي سرمايه گذاري مخاطره پذير، شركت هاي خصوصي و سودطلبي هستند كه سرمايه خود را در فعاليتهاي پرريسك يا نوپا سرمايهگذاري مي نمايند. به طور تخصصيتر سرمایهگذاری ریسکپذیر ميتواند سرمايه گذاري مالي در شركتهايي تعريف شود كه هنوز قيمتي براي آنها تعيين نشده و داراي پتانسيل رشد چشمگيري میباشند.در تعريفي ديگر سرمايهگذاري مخاطره پذير نوعي سرمايه گذاري بلند مدت با ريسك ارزشگذاري نشده در سهام شركتهاي جديد معرفي شده است كه پاداش اوليه آن عبارتست از سود سرمايهاي (افزايش قيمت سهام) محتمل به علاوه بازده نقدي حاصل از سود تقسيمي سهام، كه توسط سرمايه گذاران حرفهاي انجام مي شود(بیگدلو و اصولیان، 1385). چنین بیان میشود که سرمایهگذاران ریسکپذیر، سرمایهگذاران فعالی هستند و فعالیتهایی نظیر نظارت را دنبال میکنند و بر تصمیمات استراتژیک شرکت، با استفاده از ابزارهایی مانند کنترل حقوق و صندلیهای هیئتمدیره تأثیر میگذارند. توان سرمایهگذار ریسکپذیر برای اضافه کردن ارزش بیشتر بهوسیلهی مدت سرمایهگذاری منعکس میشود (Cumming & Johan, 2006). اگرچه سرمایهگذاری ریسکپذیر در ایالاتمتحده ریشه دارد، اما بسیاری از کشورها این تقاضا را دنبال کردهاند و سرمایهگذاری ریسکپذیر را به یک پدیده جهانی تبدیل کردهاند (Gompers & Lerner, 1999; Félix et al., 2013; Cumming et al., 2012). از جمله برخی از آخرین تحقیقات انجام گرفته خارجی و داخلی در زمینه سرمایهگذاری ریسکپذیر میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
چنگو همکاران(Cheng et al, 2019) در پژوهشی پویایی و عوامل موثر بر تامین مالی پایدار را براساس شواهد سرمایه گذاری ریسکپذیر از شرکتهایی در چین مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مداخله دولت، فرصت های خروج، انباشت سرمایه انسانی، اختراع جدید و زیرساخت های حمل و نقل به عنوان پنج عامل مهم برای شکل گیری و تکامل فعالیت های سرمایه گذاری ریسکپذیر محلی در چین میباشند. همچنین نتایج نشان میدهد که سرمایهگذاری ریسکپذیر بین المللی و عوامل نهادی داخلی در شکل دادن به سرمایه گذاری ریسکپذیر در چین از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
گونزالز (González, 2019) در طی یک مطالعه موردی، تبادل منابع نوآوری را در اوراق بهادار سرمایه گذاری ریسکپذیر بررسی کرده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که منابع ایجاد نوآوری در توجه شرکتهای سرمایهگذار ریسکپذیر موثر بوده و شرکتهایی که در این حوزه سرمایهگذاری نمودهاند، موفقتر از سایر شرکتهای سرمایهگذار بودهاند.
گو و گیان (Gu & Qian, 2018) در پژوهشی به بررسی تاثیر سرمایهگذاری ریسکپذیر بر تقویت کارآفرینی در یک بازار نوظهور پرداختهاند نتایج پژوهش نشان داده که سرمایهگذاری ریسکپذیر موجب رشد کارآفرینی نوآورانه می شود، اما موجب تقویت و ارتقاء کارآفرینی کسب و کار نمیشود.
ون و همکاران(Wen et al., 2018)، در یک مطالعه سرمایهگذاری ریسکپذیر و رابطه آن با نوآوری را در چین بررسی کردهاند. نتایج نشان داده که رابطه درون مدل تجربی در واقع غیر خطی است و سرمایهگذاری ریسکپذیر تنها تاثیر مثبت را بر نوآوری در چین در زمانی که سرمایه گذاری به اندازه کافی بزرگ و در سطح آستانه است را نشان داده است. با این وجود، سرمایهگذاری ریسکپذیر پس از تقسیم استان های نمونه به گروه های مختلف، به شدت به توانایی های نوآورانه شرکت های سرمایه گذاری آسیب می رساند
کانسینو و همکاران(Cancino, 2018) در یک مطالعه تجربی به تجزیه و تحلیل کتابشناختی سرمایه گذاری ریسکپذیر پرداخته است.نتایج حاکی از افزایش میزان چاپ نتایج تحقیقات در زمینه سرمایه گذاری ریسکپذیر طی 25 سال گذشته بوده است. این مقاله 40 نشریه علمی را منتشرکرده که همواره مقاله هایی درباره تحقیقات سرمایه گذاری ریسکپذیر منتشر می کنند.سهم اصلی این کار، ایجادیک مرورکلی ازتحقیقات سرمایه گذاری ریسکپذیربوده که منجر به توسعه یک برنامه تحقیقاتی آیندهنگارانه درزمینه سرمایه گذاری ریسکپذیر میشود.
چانگ و کانگ (Chung & Kang, 2018) در پژوهشی به ارزیابی رشد صنعت سرمایهگذاری ریسکپذیر در کره پرداختهاند. محققین در این مقاله پیش بینی رشد صنعت سرمایه گذاری ریسکپذیر در کره را با استفاده از مدل باس پیش بینی کرده اند. نویسندگان دریافتند که جریان صندوق نوآورانه در کره، قویتر از آنچه در ایالات متحده آمریکا نشان میدهد است، در حالی که سرمایه گذاری مجدد در منابع ریسکپذیر ضعیف است. این مطالعه پیش بینی کرده که سرمایه گذاری های جدید در کره جنوبی در هر پنج سال به میزان 5 تا 7 درصد افزایش می یابد و در طول زمان، سرعت رشد کاهش می یابد.
آیدیاس و اسچیلو(Aidis & Schillo, 2017) در پژوهشی تاثیر جنسیت را بر رهبری و سرمایهگذاری ریسکپذیر در اوراق بهادار شرکتها بررسی کردهاند.یافته های نویسندگان نشان داده که رهبری زنان در شرکت های پرتفوی سرمایهگذاری ریسکپذیر دارای نمرات نسبتا کمی بوده است.
بت شکن و همکاران(1396) در طی یک مطالعه تجربی دلايل عدم توسعه يافتگي سرمايه گذاري ريسك پذير در ايران را مورد مطالعه قرار دادهاند. به گفته محققین در این مطالعه سرمايه گذاري ريسك پذير بر رشد كمي و كيفي كارآفريني اثري مستقيم دارد. نتايج این پژوهش نشان میدهد که دلايل عدم توسعه يافتگي صنعت سرمايه گذاري ريسك پذير عبارت بودهاند از: تعداد كم ثبت اختراعات مبتني بر نياز بازار، زمان بر بودن فرآيند تاسيس و انحلال شركتها، آشنا نبودن با شاخصهاي ارزيابي موشكافانه، برخورداري نبودن از سازوكار داوري، قراردادهاي غيرحرفهاي، محدوديت استراتژي خروج، كمبود سياستهاي علمي و اجرايي اين صنعت در دولت، كمبود مشوقهاي مالي و قانوني، وجود بروكراسي اداري، اعطاي كمكهاي بلاعوض و تسهيلات كم بهره؛ همچنين درحال توسعه بودن نظام اقتصادي كشور، نظام مالي كشور، محيط كسب وكارهاي نوآورانه، نظام فرهنگي و ضعف در شاخص هاي منابع انساني، اعم از مهاجرت نخبگان و صاحبان دانش، كمبود نيروي كار باكيفيت و مشاوره هاي حرفهاي، آشنايي كمتر دستگاههاي نظارتي و اجرايي درگير با مباني نظري سرمايه گذاري ريسك پذير، آشنايي كمتر صاحبان دانش و كارآفرينان با مباني نظري مالي.
صادقی و خطیب(1395) در پژوهشی به رتبه بندي عقود اسلامي در تامين مالي سرمايهگذاري ريسك پذير با استفاده از مدل تصميم گيري چند معياره TOPSIS پرداختهاند. محققین در این تحقيق، 8 معيار رتبه بندي عقود اسلامي، از طريق مطالعه و بررسي ادبيات موضوع و تحقيقات صورت گرفته در اين زمينه شناسايي و استخراج کرده اند.
احسنیزاد و همکاران(1395) در پژوهشی به رتبه بندي طرح هاي كسب وكار سرمايه گذاري خطرپذير با روش تحليل پوششي داده ها در يك شركت سرمايه گذاري خطرپذير ايراني پرداختهاند.
صادقی شاهدانی و رعایائی(1393) در پژوهشی به تبيين مدل هاي سرمايه گذاري ريسك پذير اسلامي پرداختهاند.نتایج این تحقیق نشان داده است که علاوه بر عقود مضاربه و مشاركت از عقودي مانند مشاركت كاهنده، اجاره موصوف فيالذمه، اجاره به شرط تمليك و مدل وكالت- اجاره موصوف فيالذمه نيز مي توان در فرايند سرمايه گذاري ريسك پذير اسلامي استفاده كرد.
جبل عاملی و آزادگان مهر(1390) در یک مطالعه موردی سرمايه گذاري ريسك پذير دانشگاهي، در چارچوب سرمايه در دانشگاه علم و صنعت ايران بررسی کردهاند. محققین در اين مقاله يك مدل براي تاسيس صندوق هاي سرمايه گذاري ريسك پذير غير سنتي بررسي کردهاند و مدلی براي تاسيس يك صندوق دانشگاهي در ايران بوميسازي نمودهاند.
بدیعی و همکاران(1390) در یک مطالعه کاربردی با استنتاج پارامترهاي تاثيرگذار در شاخص سودآوري پروژههاي سرمايهگذاري ريسك پذير صنعتي و معدني را مورد بررسی قرار داددهاند. به بیان این محققین آناليز حساسيت روشي است كه با استفاده از مدلسازي يك سيستم، روابط بين پارامترهاي ورودي را تعيين كرده و تاثير هر يك از اين پارامترها را بر نتيجه و خروجي مدل مي سنجد تا پارامترهايي كه بيشترين تاثير را بر نتيجه دارند به عنوان حساس ترين و مهمترين متغيرهاي ورودي شناسايي شوند. نتیجه حاصل شده است که با تمركز بر روي پارامترهاي تاثير گذار مي توان تا حد زيادي ريسك سرمايه گذاري را كاهش داد.
3- روششناسی پژوهش
با توجه به اینکه هدف این پژوهش طراحی مدل توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر دربورس اوراق بهادارتهران میباشد، پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع توسعهای است. از نظر رويكرد و استراتژي در دسته پژوهشهاي آميخته (ابتدا كيفي، سپس كمّي) قرار ميگيرد. استراتژي پژوهش در مرحله كيفي، زمینه بنیان و در مرحله كمي پيمايش بوده است. رویکردهای آمیخته نوعی از روش پژوهشی محسوب میگردد که در آن دو رویکرد رقیب کمی و کیفی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. به عبارتی روشهای پژوهش آمیخته نوعی ازروش پژوهشی است که درآن محققان به منظور درک عمیق از پدیدهها، عناصر روشهای کمی و کیفی را با هم ادغام میکنند.
روش پژوهش کیفی در مرحله اول با استفاده از روش گراندیدتئوری برای ساخت مدل مفهومی و به منظور تبیین عوامل موثر در توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر در ایران استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها در این بخش مصاحبههای باز عمیق بوده است. در این بخش از خبرگان سرمایهگذاری برای ساخت مدل مفهومی و استخراج مفاهیم و مقولهها استفاده شده است. برای این منظور با توجه به اینکه در بخش کیفی نمونهگیری نظری بوده و از ابتدا نمیتوان تعداد نمونهها را مشخص نمود، لذا مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری انجام گرفته است. برای این منظور نمونهگیری به صورت هدفمند از مدیران صندقهای سرمایهگذاری فعال در بورس اوراق بهادار با سابقه بالای 10 سال انجام شده و در نفر 17 محقق به اشباع نظری رسیده است. برای اطمینان بیشتر نمونهگیری تا نفر 20 نیز ادامه یافته است. بنابراین در مرحله کیفی، نمونه آماری 20 نفر از خبرگان سرمایهگذاری بوده است. دستهبندی کدها در قالب مقولهها در قالب نرمافزار Nvivo انجام شده است. برای اعتبارسنجی نتایج این بخش از تطبیق نتایج با ادبیات پیشین و اعتبارسنجی مجدد از طریق خبرگان استفاده شده که نتایج بدست آمده نشان دهنده تأیید مقولههای اصلی و فرعی و مفاهیم در بخش کیفی بوده است. همچنین علاوه بر تأیید نتایج به صورت کیفی، بخش کمی به منظور بررسی و تأیید نتایج بخش کیفی انجام شده است.
در بخش کمی، با استفاده از یافتههای بخش کیفی(مقولههای فرعی و مفاهیم در بخش کیفی) ابتدا پرسشنامهای تدوین شده که هدف بررسی و تأیید نتایج بخش کیفی بوده است. برای این منظور از تحلیل عاملی تأییدی به تفکیک هر یک از مقولههای اصلی استفاده شده است. جامعه آماری این بخش شامل مدیران شرکتهای بورسی در بورس اوراق بهادار میباشد. به منظور تعیین حجم نمونه، با توجه به اینکه از تحلیل عاملی تأییدی در جهت تحلیل دادهها استفاده شده است و قاعدتاً حجم نمونه بیشتری برای برازش مدل لازم است. لذا قوانینی برای تعیین حجم نمونه وجود دارد که در این پژوهش به منظور تعیین حجم نمونه به این قوانین توجه شده است. الف) حداقل اندازه نمونه 100 تا 200 آزمودنی برای مدلهای تأییدی یا ساختاری(Boomsma, 1985)، ب) 5 یا 10 مشاهده برای هر پارامتر مدل(Bentler & Chou, 1990) و ج) 10 آزمودنی به ازای هر متغیر آشکار(Wolf et al., 2013)؛ بر همین اساس نیز در این پژوهش 10 نمونه به ازای هر متغیر آشکار انتخاب شده است. با توجه به اینکه بیشترین تعداد متغیر آشکار در مقوله اصلی زمینه شکلگیری سرمایهگذاری ریسکپذیر بوده است، بنابراین با توجه به وجود 21 متغیر آشکار در این بخش، 210 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری دادههها در این بخش پرسشنامه بوده است. روایی پر سشنامه به صورت روایی ظاهری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شده است. مقدار آلفای کرونباخ برای شرایط علی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر 893/0، برای شرایط زمینهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر 901/0، برای شرایط مداخلهگر توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر 851/0، برای راهبردهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر 809/0، برای پیامدهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر 769/0 وبرای مقوله محوری794/0 محاسبه شده که نشان دهنده پایایی مناسب پرسشنامه بوده است. نتایج بدست آمده بااستفاده ازآزمون AHPفازی به ترتیب طبق اوزان برای هم مقوله هارتبه بندی انجام شده است.
4- یافتههای پژوهش
4-1- یافتههای پژوهش در بخش کیفی
در نظریه داده بنیاد، فرایند تحلیل دادهها با کدگذاری آغاز میشود، کدگذاری دادهها شامل سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، و کدگذاری انتخابی است(Strauss & Corbin, 1990). در این پژوهش بر اساس مصاحبههای انجام گرفته، کدهای اولیه استخراج شده است. در مرحله کدگذاری باز4 پس از شناسایی کدهای اولیه و در نظر گرفتن کدهای مشابه،67کدمفهومی استخراج شد و سپس درمرحله بعدبابررسی این کدها و طبقه بندی آنها، 15 مقوله فرعی شناسایی شدند.
کدگذاری محوری5، مرحله دوم تجزیه و تحلیل در نظریه پردازی داده بنیاد است. هدف این مرحله تعیین رابطه بین مقولههای ایجاد شده در مرحله کدگذاری باز است. در کدگذاری محوری، محقق پدیده مرکزی یا محوری را شناسایی میکند، شرایط علی را تشریح میکند، کنشها و واکنشها را مشخص میکند، شرایط مداخله گر و بستر را شناسایی میکند و پیامدها و نتایج راهبردها را برای این پدیده معین می کند. این کار بر اساس مدل پارادایم انجام میشود و به نظریه پرداز کمک میکند تافرایندنظریه رابه سهولت انجام دهد.جدول(1) تبدیل مفاهیم به دستهبندی کلی یعنی مقولههای فرعی واصلی رانشان میدهد.
جدول(1): مقولههای اصلی و فرعی و مفاهیم زیر مجموعه
هر کدام در توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
مقوله اصلی | مقوله فرعی | مفاهیم | نماد |
---|---|---|---|
شرایط علی | تأمین مالی | سرمایه اولیه شروع کسب و کار | Ca11 |
استفاده از حق امتیاز و اختراع | Ca12 | ||
حداقل ریسک برای سرمایهپذیر | Ca13 | ||
دسترسی راحتتر نسبت به تسهیلات بانکی | Ca14 | ||
توسعه کسب و کار موجود | رکود تجارت | Ca21 | |
ورود به بازار جدید | Ca22 | ||
مطابقت با برنامههای توسعه کسب وکار | Ca23 | ||
سرمایهگذاری جدید در ماشنآلات | Ca24 | ||
انگیزه سرمایهگذاری | نرخ بازده داخلی بالا | Ca31 | |
پیشبینی درآمد دارای رشد | Ca32 | ||
پیشبینی حاشیه سود بالا | Ca33 | ||
پیشبینی ارزش بالای سرمایهگذاری | Ca34 | ||
مداخلهگر | عوامل مدیریتی | تجربه مدیران در صنعت | Co11 |
کمبود اطلاعات مدیران | Co12 | ||
دخالت سرمایهگذار در مدیریت بنگاه | Co13 | ||
ترکیب هیئت مدیره و مدیران بنگاه(ساختار ضعیف مدیریت) | Co14 | ||
مدیریت ریسک | Co15 | ||
حضور یک شریک فنی | Co16 | ||
برنامه تجاری مکتوب | Co17 | ||
فرایند طولانی جذب سرمایهگذار | Co18 | ||
عوامل فردی | اعتماد بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر | Co21 | |
برنامه خروج کاملا مشخص برای سرمایهگذار | Co22 | ||
تمایل به موفقیت کارآفرینان و سرمایهپذیران | Co23 | ||
توانایی رهبری و مهارت مدیریتی | Co24 | ||
زمینهای | عوامل صنعتی | مسیر موفقیت در صنعت | Cn11 |
چشمانداز رشد صنعت | Cn12 | ||
نوآوری در محصول و خدمات | توسعه محصول جدید | Cn21 | |
مزیت رقابتی محصول یا خدمات | Cn22 | ||
فناوری محصول و خدمات | Cn23 | ||
منطبق بودن محصولات و خدمات با نیازهای افراد | Cn24 | ||
حمایت از مالکیت فکری | Cn25 | ||
عوامل اقتصادی | نرخ تورم | Cn31 | |
نرخ ارز | Cn32 | ||
سودآوری بنگاه در گذشته | Cn33 | ||
بیثباتی اقتصادی | Cn34 | ||
عوامل بازار | سهم بازار پیشبینی شده | Cn41 | |
شرایط بازار | Cn42 | ||
سلامت بازار هدف | Cn43 | ||
موقعیت رقابتی در بازار(انحصار چند جانبه) | Cn44 | ||
نیاز بازار به محصولات و خدمات | Cn45 | ||
عوامل حقوقی | قرارداد بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر(کارآفرین) | Cn51 | |
ساز و کار داوری بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر | Cn52 | ||
نبود قوانین مدون برای سرمایهگذاری ریسکپذیر | Cn53 | ||
زمانبر بودن فرایند تأسیس و انحلال صندوق سرمایهگذاری | Cn54 | ||
قابلیت اجرای قرارداد تأمین مالی | Cn55 | ||
راهبردها | عوامل حمایتی از سرمایهگذاران | امنیت سرمایهگذاری | St11 |
نقل و انتقال آزادانه سرمایه | St12 | ||
ایجاد زیرساختها(جاده، انرژی و ...( | St13 | ||
آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص در زمینه سرمایهگذاری خطر پذیر | St14 | ||
حمایت اعتباری دانشگاهها | St15 | ||
ایجاد بازار مجزای صندوقهای سرمایهگذاری خطر پذیر در بورس | St16 | ||
حمایتهای دولتی | تضمین بخش یا تمام سرمایهگذاری توسط دولت | St21 | |
معافیت مالیاتی و بیمهای | St22 | ||
معافیت گمرکی | St23 | ||
اعظای تسهیلات کمبهره | St24 | ||
کاهش بوروکراسی اداری | St25 | ||
پیامدها | رشد اقتصادی | توسعه اشتغال | Ou11 |
افزایش تولید داخلی | Ou12 | ||
افزایش درآمد مالی | Ou13 | ||
افزایش تقاضا | Ou14 | ||
افزایش قدرت خرید | Ou15 | ||
توسعه کسب و کار جدید | ایجاد شرکتهای دانشبنیان | Ou21 | |
توسعه شرکتهای کوچک و متوسط | Ou22 | ||
توسعه استارتآپها | Ou23 | ||
محوری | سرمایهگذاری ریسکپذیر | سرمایهگذاری برای تأمین بودجه اولیه | Vc1 |
سرمایهگذاری ثابت اولیه | Vc2 | ||
سرمایهگذاری ریسکپذیر مرحله توسعه | Vc3 |
(The main and sub-categories and sub-concepts of each in the development of venture capitalمنبع: (
در نهایت پس از کدگذاری باز و کدگذاری محوری، کدگذاری انتخابی انجام شده است. کدگذاری انتخابی مهم ترین مرحله نظریه پردازی است که در آن، محقق مقوله محوری را با سایر موارد ارتباط میدهد، ارتباط آنها را بیان میکند و مقولههایی که احتیاج به بهبود و بازنگری دارند را اصلاح میکند(داناییفرد و اسلامی،1390). پس از ارائه شش دسته شرایط علی شامل افزایش تأمین مالی، توسعه کسب و کار موجود و انگیزه سرمایهگذاری؛ شرایط مداخلهگر شامل عوامل مدیریتی و عوامل فردی؛ شرایط زمینهای شامل عوامل صنعتی، نوآوری در محصول و خدمات، عوامل اقتصادی، عوامل بازار و عوامل حقوقی؛ راهبردها شامل عوامل حمایتی از سرمایهگذاران و حمایتهای دولتی؛ پیامدهای سرمایهگذاری ریسکپذیر شامل رشد اقتصادی و توسعه کسب و کار جدید؛ و مقوله محوری که سرمایهگذاری ریسکپذیر نامگذاری شده، ارتباط بین مقولههای مختلف ایجاد و مدل پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر ایجاد شده که در شکل(1) نشان داده شده است. .
شکل(1): مدل پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
منبع: (Paradigm model of venture capital development)
4-2- یافتههای پژوهش در بخش کمی
پس ازدستیابی به مدل پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر،بااستفاده ازتحلیل عاملی تأییدی، هریک ازاجزاء مدل پارادایم مورد بررسی قرارگرفته تاازمناسب بودن هریک ازمقولههای اصلی وکدگذاریهای انجام شده درجامعه موردمطالعه اطمینان حاصل شود.
نتایج مربوط به شاخصهای مناسب بودن تحلیل عاملی تاییدی مدل شرایط علّی نشان میدهد که مقدار کای اسکوئر برابر 58/63 با درجه آزادی 51 بدست آمده است. مقدار شاخص کای اسکوئر بهنجار شده(حاصل تقسیم کای اسکوئر بر درجه آزادی) برابر 246/1 محاسبه گردیده که نشان دهنده مناسب بودن مدل تأییدی از نظر این شاخص بوده است. ریشه میانگین مربعات خطای تقریب(RMSEA) برابر 034/0 محاسبه شده است که نشان دهنده مقادیر خوب برای مدل بوده است. مقدار شاخص نیکویی برازش(GFI) نیز 91/0 بدست آمده که چون بزرگتر از 9/0 بوده است، میتوان عنوان نمود که مدل تاییدی شرایط علی خوب بوده است. مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده (SRMR) برابر 069/0 بدست آمده که نشان دهنده مقادیر قابل قبول برای مدل بوده است. بنابر این میتوان نتیجه گرفت که تأمین مالی، توسعه کسب و کار موجود و انگیزه سرمایهگذاری در دسته شرایط علّی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر قرار می گیرند. نتایج مربوط به بارهای عاملی استاندارد شده و مقادیر t متناظر برای بررسی معنیداری بارهای عاملی مدل شرایط علی در جدول(5) نشان داده شده است.
جدول(5): بارهای عاملی و مقادیر t متناظر مدل
تأییدی شرایط علّی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
مسیر بار عاملی | بار عاملی | مقدار t | ||
---|---|---|---|---|
CA11 | <--- | CA1 | 71/0 | 76/11 |
CA12 | <--- | CA1 | 83/0 | 60/14 |
CA13 | <--- | CA1 | 82/0 | 37/14 |
CA14 | <--- | CA1 | 72/0 | 06/12 |
CA21 | <--- | CA2 | 85/0 | 27/15 |
CA22 | <--- | CA2 | 67/0 | 80/10 |
CA23 | <--- | CA2 | 68/0 | 00/11 |
CA24 | <--- | CA2 | 88/0 | 95/15 |
CA31 | <--- | CA3 | 72/0 | 77/11 |
CA32 | <--- | CA3 | 63/0 | 04/10 |
CA33 | <--- | CA3 | 76/0 | 76/12 |
CA34 | <--- | CA3 | 73/0 | 09/12 |
Factor loads and corresponding t-values confirm the model of causal conditions for risky investment development
با توجه به اینکه مقادیر t متناظر هر بار عاملی در جدول(5) بزرگتر از 96/1 محاسبه گردیده است، بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد میتوان عنوان نمود که تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بوده و ارتباط بین مقولههای فرعی با مقولههای اصلی در شرایط علی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تأیید میگردد. برای مثال در شکل(2) نتایج مربوط به بارهای عاملی و در شکل(3) مقادیر t متناظر هر یک از بارهای عاملی تحلیل عاملی تاییدی مدل شرایط علی نشان داده شده است.
شکل(2): بارهای عاملی مدل تأییدی شرایط علّی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
Factor loads of the model confirming the causal conditions of risky investment development
شکل(3): مقادیر t متناظر بارهای عاملی مدل تأییدی شرایط
علّی توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
Corresponding t-values of factor loads of the model confirming the causal conditions of risky investment development
نتایج مربوط به شاخصهای مناسب بودن تحلیل عاملی تاییدی مدل بستر و زمینه توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر نشان میدهد که مقدار کای اسکوئر برابر 65/234 با درجه آزادی 179 بدست آمده است. مقدار شاخص کای اسکوئر بهنجار شده برابر 310/1، ریشه میانگین مربعات خطای تقریب برابر 038/0، مقدار شاخص نیکویی برازش 88/0 و مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده برابر 075/0 بدست آمده که نشان دهنده مقادیر قابل قبول برای مدل بوده است. بنابر این میتوان نتیجه گرفت که عوامل صنعتی، نوآوری در محصول و خدمات، عوامل اقتصاد، عوامل بازار و عوامل حقوقی در دسته بستر و زمینه توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر قرار می گیرند. نتایج مربوط به بارهای عاملی استاندارد شده و مقادیر t متناظر برای بررسی معنیداری بارهای عاملی مدل بستر و زمینه توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر در جدول(6) نشان داده شده است.
جدول(6): بارهای عاملی و مقادیر t متناظر مدل
تأییدی بستر و زمینه توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
مسیر بار عاملی | بار عاملی | مقدار t | ||
---|---|---|---|---|
CO11 | <--- | CO1 | 71/0 | 36/12 |
CO12 | <--- | CO1 | 78/0 | 95/13 |
CO21 | <--- | CO2 | 86/0 | 86/16 |
CO22 | <--- | CO2 | 75/0 | 72/13 |
CO23 | <--- | CO2 | 86/0 | 88/16 |
CO24 | <--- | CO2 | 70/0 | 36/12 |
CO25 | <--- | CO2 | 72/0 | 83/12 |
CO31 | <--- | CO3 | 87/0 | 92/16 |
CO32 | <--- | CO3 | 71/0 | 76/12 |
CO33 | <--- | CO3 | 65/0 | 21/11 |
CO34 | <--- | CO3 | 74/0 | 51/13 |
CO41 | <--- | CO4 | 94/0 | 03/17 |
CO42 | <--- | CO4 | 71/0 | 07/12 |
CO43 | <--- | CO4 | 66/0 | 71/10 |
CO44 | <--- | CO4 | 83/0 | 84/17 |
CO45 | <--- | CO4 | 59/0 | 92/14 |
CO51 | <--- | CO5 | 81/0 | 96/19 |
CO52 | <--- | CO5 | 81/0 | 06/15 |
CO53 | <--- | CO5 | 85/0 | 30/16 |
CO54 | <--- | CO5 | 86/0 | 36/16 |
CO55 | <--- | CO5 | 73/0 | 92/12 |
Factor loads and corresponding t-values of the confirmation model of the context and context of risky investment development
با توجه به اینکه مقادیر t متناظر هر بار عاملی در جدول(6) بزرگتر از 96/1 محاسبه گردیده است، بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد میتوان عنوان نمود که تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بوده و ارتباط بین مقولههای فرعی با مقولههای اصلی در زمینه توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تأیید میگردد.
نتایج مربوط به شاخصهای مناسب بودن تحلیل عاملی تاییدی مدل شرایط مداخلهگر توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر نشان میدهد که مقدار کای اسکوئر برابر 25/62 با درجه آزادی 53 بدست آمده است. مقدار شاخص کای اسکوئر بهنجار شده برابر 174/1، ریشه میانگین مربعات خطای تقریب برابر 029/0، مقدار شاخص نیکویی برازش 93/0 و مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده برابر 058/0 بدست آمده که نشان دهنده مقادیر خوب برای مدل بوده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عوامل مدیریتی و عوامل فردی در دسته شرایط مداخلهگر توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر قرار می گیرند. نتایج مربوط به بارهای عاملی استاندارد شده و مقادیر t متناظر برای بررسی معنیداری بارهای عاملی مدل شرایط مداخلهگر توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر در جدول(7) نشان داده شده است.
جدول(7): بارهای عاملی و مقادیر t متناظر
مدل تأییدی شرایط مداخلهگر توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
مسیر بار عاملی | بار عاملی | مقدار t | ||
---|---|---|---|---|
CO11 | <--- | CO1 | 98/0 | 57/11 |
CO12 | <--- | CO1 | 54/0 | 33/8 |
CO13 | <--- | CO1 | 62/0 | 82/9 |
CO14 | <--- | CO1 | 77/0 | 92/12 |
CO15 | <--- | CO1 | 83/0 | 54/14 |
CO16 | <--- | CO1 | 82/0 | 22/14 |
CO17 | <--- | CO1 | 84/0 | 84/14 |
CO18 | <--- | CO1 | 85/0 | 05/15 |
CO21 | <--- | CO2 | 73/0 | 15/12 |
CO22 | <--- | CO2 | 70/0 | 36/11 |
CO23 | <--- | CO2 | 65/0 | 31/10 |
CO24 | <--- | CO2 | 68/0 | 07/11 |
Factors and corresponding t-values confirm the model of risk-taking investment intervention conditions
با توجه به اینکه مقادیر t متناظر هر بار عاملی در جدول(7) بزرگتر از 96/1 محاسبه گردیده است، بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد میتوان عنوان نمود که تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بوده و ارتباط بین مقولههای فرعی با مقولههای اصلی در شرایط مداخلهگر توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تأیید میگردد.
نتایج مربوط به شاخصهای مناسب بودن تحلیل عاملی تاییدی راهبردهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر نشان میدهد که مقدار کای اسکوئر برابر 67/66 با درجه آزادی 43 بدست آمده است. مقدار شاخص کای اسکوئر بهنجار شده برابر 550/1، ریشه میانگین مربعات خطای تقریب برابر 051/0، مقدار شاخص نیکویی برازش 91/0 و مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده برابر 060/0 بدست آمده که نشان دهنده مقادیر خوب برای مدل بوده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عوامل حمایتی از سرمایهگذاران وحمایتهای دولتی راهبردهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیرقرارمی گیرند.نتایج مربوط به بارهای عاملی استاندارد شده ومقادیر t متناظربرای بررسی معنیداری بارهای عاملی مدل راهبردهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیردرجدول(8) نشان داده شده است.
جدول(8): بارهای عاملی و مقادیر t متناظر
مدل تأییدی راهبردهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
مسیر بار عاملی | بار عاملی | مقدار t | ||
---|---|---|---|---|
ST11 | <--- | ST1 | 73/0 | 45/12 |
ST12 | <--- | ST1 | 77/0 | 13/13 |
ST13 | <--- | ST1 | 68/0 | 33/20 |
ST14 | <--- | ST1 | 72/0 | 02/12 |
ST15 | <--- | ST1 | 75/0 | 90/12 |
ST16 | <--- | ST1 | 71/0 | 99/11 |
ST21 | <--- | ST2 | 82/0 | 45/14 |
ST22 | <--- | ST2 | 83/0 | 89/14 |
ST23 | <--- | ST2 | 96/0 | 30/20 |
ST24 | <--- | ST2 | 74/0 | 62/12 |
ST25 | <--- | ST2 | 98/0 | 12/13 |
Factor loads and corresponding t-values confirmation model of venture capital development strategies
با توجه به اینکه مقادیر t متناظر هر بار عاملی در جدول(8) بزرگتر از 96/1 محاسبه گردیده است، بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد میتوان عنوان نمود که تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بوده و ارتباط بین مقولههای فرعی با مقولههای اصلی در راهبردهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تأیید میگردد.
نتایج مربوط به شاخصهای مناسب بودن تحلیل عاملی تاییدی پیامدهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر نشان میدهد که مقدار کای اسکوئر برابر 04/24 با درجه آزادی 19 بدست آمده است. مقدار شاخص کای اسکوئر بهنجار شده برابر 265/1، ریشه میانگین مربعات خطای تقریب برابر 036/0، مقدار شاخص نیکویی برازش 88/0 و مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده برابر079/0 بدست آمده که نشان دهنده مقادیرخوب برای مدل بوده است.بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رشداقتصادی و توسعه کسب وکارجدیددردسته پیامدهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر قرارمی گیرند.نتایج مربوط به بارهای عاملی استانداردشده و مقادیرt متناظربرای بررسی معنیداری بارهای عاملی مدل پیامدهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیردرجدول(9) نشان داده شده است.
جدول(9): بارهای عاملی و مقادیر t متناظر مدل
تأییدی پیامدهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
مسیر بار عاملی | بار عاملی | مقدار t | ||
---|---|---|---|---|
OU11 | <--- | OU1 | 68/0 | 15/11 |
OU12 | <--- | OU1 | 70/0 | 59/11 |
OU13 | <--- | OU1 | 75/0 | 57/12 |
OU14 | <--- | OU1 | 95/0 | 27/18 |
OU15 | <--- | OU1 | 86/0 | 64/15 |
OU21 | <--- | OU2 | 84/0 | 94/14 |
OU22 | <--- | OU2 | 81/0 | 31/14 |
OU23 | <--- | OU2 | 83/0 | 74/14 |
Factor loads and corresponding t-values confirmation model of risky investment development outcomes
با توجه به اینکه مقادیر t متناظر هر بار عاملی در جدول(9) بزرگتر از 96/1 محاسبه گردیده است، بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد میتوان عنوان نمود که تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بوده و ارتباط بین مقولههای فرعی با مقولههای اصلی در پیامدهای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تأیید میگردد.
نتایج مربوط به شاخصهای مناسب بودن تحلیل عاملی تاییدی پدیده محوری نشان میدهد که مقدار کای اسکوئر برابر 82/25 با درجه آزادی 14 بدست آمده است. مقدار شاخص کای اسکوئر بهنجار شده برابر 844/1، ریشه میانگین مربعات خطای تقریب برابر 065/0، مقدار شاخص نیکویی برازش 90/0 ومقدارشاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده برابر 059/0 بدست آمده که نشان دهنده مقادیر خوب برای مدل بوده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سرمایهگذاری ریسکپذیربه عنوان پدیده محوری درصنعت مورد مطالعه موردتأییدقرارمیگیرد.نتایج مربوط به بارهای عاملی استاندارد شده و مقادیر t متناظر برای بررسی معنیداری بارهای عاملی مدل پدیده محوری در جدول(10) نشان داده شده است.
جدول(10): بارهای عاملی و مقادیر t متناظر
مدل تأییدی مقوله محوری توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
مسیر بار عاملی | بار عاملی | مقدار t | ||
---|---|---|---|---|
VC1 | <--- | VC | 78/0 | 05/12 |
VC2 | <--- | VC | 76/0 | 63/11 |
VC3 | <--- | VC | 81/0 | 48/12 |
Factor loads and corresponding t-values confirm the model of the central category of risky investment development
با توجه به اینکه مقادیر t متناظر هر بار عاملی در جدول(10) بزرگتر از 96/1 محاسبه گردیده است، بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد میتوان عنوان نمود که تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بوده و ارتباط بین مقولههای فرعی با مقولههای اصلی در پدیده محوری مورد تأیید قرار میگیرد.در شکل(4-1) نتایج مربوط به بارهای عاملی و در شکل(4-2) مقادیر t متناظر هر یک از بارهای عاملی تحلیل عاملی تاییدی مدل مقوله محوری نشان داده شده است.
شکل(4-1): بارهای عاملی مدل تأییدی مقوله محوری توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
شکل(4-2): مقادیر t متناظر بارهای عاملی مدل تأییدی مقوله محوری توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر
4-3) نتایج آزمون AHP فازی
براساس نتایج بدست امده بااستفاده از آزمون AHP فازی به ترتیب طبق اوزان بدست آمده رتبه بندی انجام شده است برای مقوله شرایط علّی، از بین مقولههای فرعی انگیزه سرمایهگذاری با وزن 491/0 در رتبه اول، توسعه کسب و کار موجود با وزن 411/0 در رتبه دوم و تامین مالی با وزن 194/0 در رتبه سوم قرار گرفته است. برای مقوله مداخلهگر نشان داد عوامل مدیریتی با وزن 541/0 در رتبه اول و عوامل فردی با وزن 498/0 در رتبه دوم قرار گرفته است. نتایج برای مقوله زمینهای نشان داد عوامل حقوقی با وزن 321/0 در رتبه اول، عوامل بازار با وزن 286/0 در رتبه دوم، عوامل اقتصادی با وزن 240/0 در رتبه سوم، نوآوری در محصول و خدمت با وزن 203/0 در رتبه چهارم و عوامل صنعتی با وزن 13/0 در رتبه پنجم قرار گرفته است. نتایج بدست آمده برای برای مقوله راهبردها نشان داد عوامل حمایتی از سرمایهگذاران با وزن 575/0 در رتبه اول و حمایتهای دولتی با وزن 482/0 در رتبه دوم قرار گرفته است. نتایج آزمون AHP فازی برای مقوله پیامدها نشان داد رشد اقتصادی با وزن 543/0 در رتبه اول و توسعه کسب و کار جدید با وزن 486/0 در رتبه دوم قرار گرفته است. در نهایت نتایج این تکنیک برای مقوله محوری نشان داد سرمایهگذاری برای تأمین بودجه اولیه با وزن 416/0 در رتبه اول، سرمایهگذاری ثابت اولیه با وزن 403/0 در رتبه دوم و سرمایهگذاری ریسکپذیر مرحله توسعه با وزن 260/0 در رتبه سوم قرار گرفته است
5- نتیجهگیری و بحث
این پژوهش به دنبال طراحی مدل بهینه توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیردربورس اوراق بهادارتهران بوده و از روش AHP فازی به منظور اولویتبندی و تعیین اهمیت اجزاء الگوی طراحی شده،باترسیمدرختها تصمیم ، جداول مقایسات زوجی انجام شده وبا روش اصلاح شده سمی و همکارانش(2009) وزن مؤلفهها را بدست آورده وبه منظور محاسبه سازگاری از روش گوگوس و بوچر استفاده شده است و بر اساس آنها اولویتبندی مقولهها صورت گرفته است بر همین اساس ابتدا با استفاده از روش کیفی نظریه زمینه بنیان، الگوی پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر در ایران ایجاد شد. نتایج در این بخش نشان داد که در داخل کشور شرایط علی تأثیرگذار بر شکلگیری سرمایهگذاری ریسک پذیر تأمین مالی، توسعه کسب و کار موجود و انگیزه سرمایهگذاری بوده است. به عبارتی کسب و کارهای جدید برای تأمین مالی کسب و کارهای خود بر اساس دلایلی مانند دسترسی سادهتر به منابع مالی، نیاز به سرمایه اولیه شروع کسب و کار، دارا بودن حداقل ریسک برای سرمایهپذیر، تمایل بیشتری به استفاده از سرمایههای ریسکپذیر دارند. مقولههای دیگر مانند انگیزه سرمایهگذاران ریسکپذیر برای دستیابی به سود بیشتر و توسعه کسب و کارهای موجود از دیگر شرایط علی شکلگیری سرمایهگذاری ریسک پذیر میباشند. در الگوی پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر، دو مقوله اصلی شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر به عنوان مقولههایی تلقی میشوند که میتوانند بر سرمایهگذاری ریسک پذیری اثر گذار باشند. در شرایط زمینهای، عوامل صنعتی، نوآوری در محصول و خدمات، عوامل اقتصادی، عوامل بازار و عوامل حقوقی به عنوان بستر و زمینههایی تلقی میشوند که میتوانند باعث توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تلقی شوند. بایستی توجه نمود که هر یک از این عوامل میتوانند مسیری مستقیم و یا معکوس برای توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیری ایجاد کنند. برای مثال اگر جشمانداز رشد صنعتی برای سرمایهگذاران ریسکپذیردارای رشد نباشد، به طور طبیعی این سرمایهگذار تمایلی برای سرمایهگذاری نخواهد داشت. به همین ترتیب میتوان سایر مفاهیم و مقولههای فرعی را نیز در این چارچوب بررسی نمود. بایستی توجه شود که سرمایهگذاری ریسک پذیر نیاز به بستر مناسبی دارد که میتواند محرک این نوع سرمایهگذاری تلقی شود. بنابراین بایستی سیاستگذاران کلان در حوزههای مختلف اقتصادی و صنعتی به این عوامل توجه نمایند. در بحث شرایط مداخلهگر، نتایج نشان میدهد که عوامل مدیریتی و عوامل فردی به عنوان مداخلهگرهایی تلقی میشوند که بیشتر متکی بر خصوصیات و یژگیهای افراد و مدیران کسب و کارها است و تصمیمات و ویژگیهای آنها میتواند بر فرایند سرمایهگذاری ریسکپذیر تأثیر داشته باشد. تجربه مدیران در صنعت، کمبود اطلاعات مدیران، دخالت سرمایهگذار در مدیریت بنگاه، اعتماد بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر و توانایی رهبری و مهارت مدیریتی از جمله مفاهیمی در این حوزه میباشند که میتوانند بر سرمایهگذاری ریسکپذیر اثر مداخلهگری داشته باشند. در این بخش میتوان این گونه بیان نمود که برای توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر در بعد مدیریتی بایستی تجربه و مهارتهای مدیران کسب کارها را در بخشهای مختلف تقویت نموده و آنان را با ابعاد و انواع سرمایهگذاری ریسکپذیر آشنا نمود. در بحث فردی، توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر نیاز به افراد و کارآفرینانی دارد که تمایل به موفقیت داشته و خود نیز از مهارتهای مدیریتی و رهبری بیشتری برخوردارند. مبحث بعدی در الگوی پارادایمی توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر، راهبردهای مختلفی است که میتواند باعث توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر شود. راهبردها در الگوی پارادایم نشان دهنده انواع مسیر حرکت به سمت هدف تلقی میشوند. نتایج در این بخش نشان داده است که عوامل حمایتی از سرمایهگذاران ریسکپذیر و حمایتهای دولتی میتوانند به عنوان دو راهبرد اصلی در این حوزه تلقی شوند. هر دو این مقولهها نشان میدهند که مشارکتکنندگان در این تحقیق به نوعی نیاز به دلگرمی دارند که بتوانند سرمایهگذاری ریسکپذیر را توسعه دهند. این حمایتها مختص حمایتهای دولتی نبوده و حمایتهایی مانند احساس امنیت سرمایهگذاری، فراهم کردن شرایطی برای نقل و انتقال آزادانه سرمایهگذاری، حمایتهای اعتباری دانشگاهها و مراکز پژوهشی از جمله راهبردهای مناسب در توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر تلقی میشود. در نهایت میتوان اینگونه بیان نمود که توسعه سرمایهگذاری ریسکپذیر دارای پیامدهایی مانند رشد اقتصادی و توسعه کسب و کار جدید است که هدف غایی از توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر محسوب میشوند. همه این مقولهها بر مبنای مقوله محوری توسعه سرمایهگذاری ریسک پذیر که دارای سه بعد سرمایهگذاری برای تأمین بودجه اولیه، سرمایهگذاری ثابت اولیه و سرمایهگذاری ریسکپذیر مرحله توسعه میباشد، قرار گرفتهاند.
بر همین اساس به پژوهشگران بعدی پیشنهاد میگردد تا الگوی پارادایمی این پژوهش را در جامعههای آماری مختلف بررسی کرده و الگو را اعتبارسنجی نمایند. همچنین پیشنهاد میگردد تا با استفاده از روشهای تصمیمگیری چند شاخصه اقدام به رتبهبندی و تعیین اهمیت مقولههای فرعی و مفاهیم نمایند.
منابع
- احسنیزاد، سامان؛ پیشوایی، میرسامان و کریمی، امیرعلی(1395)، رتبه بندي طرح هاي كسب وكار سرمايه گذاري خطرپذير با روش تحليل پوششي داده ها- مورد مطالعه: يك شركت سرمايه گذاري خطرپذير ايراني، مجله مديريت نوآوري، 5(2)، 87-108.
- بت شکن، محمد هاشم؛ عبده تبريزی، حسین؛ دهقان دهنوی، محمد علی و قرباني بواني، مهسا(1396)، دلايل عدم توسعه يافتگي سرمايهگذاری ريسکپذير در ايران، چشمانداز مدیریت مالی، (20)، 151-133.
- بدیعی، حسین؛ امامی، احمد؛ غلامی، رئوف و یوسفی، مهیار(1390)، استنتاج پارامترهاي تاثيرگذار در شاخص سودآوري پروژههاي سرمايهگذاري ريسك پذير صنعتي و معدني با استفاده از تحليل، فصلنامه مهندسي مالي و مديريت اوراق بهادار، 2(8)، 155-169.
- بیگدلو، مهدی و اصولیان، محمد(1385)، ماهيت و نقش سرمايه گذاري مخاطره پذير در اقتصاد(راهکارهای راهبردی برای ایران)، دومين كنفرانس ملي سرمايه گذاري مخاطره پذير، تهران.
- جبل عاملی، محمدسعید و آزادگان مهر، ماندانا(1390)، سرمايه گذاري ريسك پذير دانشگاهي، در چارچوب سرمايه گذاري ريسك پذير غير سنتي (مطالعه موردي دانشگاه علم و صنعت ايران)، فصلنامه بهبود مديريت، شماره 13، 102.
- صادقی شاهدانی، مهدی و رعایائی، مهدی(1393)، تبيين مدل هاي سرمايه گذاري ريسك پذير اسلامي، نشريه تحقيقات مالي اسلامي، شماره 6، 37-66.
- صادقی، مهدی و خطیب، محمود(1395)، رتبه بندي عقود اسلامي درتامين مالي سرمايه گذاري ريسك پذير با استفاده از مدل تصميم گيري چند معياره TOPSIS، نشريه مطالعات مالي و بانكداري اسلامي، شماره 4، 1-36.
- Ahsanizad, Saman; Pishvaei, Mirsaman and Karimi, Amir Ali (2016), Ranking of Venture Capital Business Plans with Data Envelopment Analysis - Case Study: An Iranian Venture Capital Company, Journal of Innovation Management, 5 (2), 87-108. (in Persian )
- Idol Breaker, Mohammad Hashem; Abdu Tabrizi, Hussein; Dehghan Dehnavi, Mohammad Ali and Ghorbani Bavani, Mahsa (2017), Reasons for underdevelopment of risky investment in Iran, Financial Management Perspective, (20), 151-133. (In Persian)
- Badiee, Hussein; Emami, Ahmad; Gholami, Raouf and Yousefi, Mahyar (2011), Inference of effective parameters in the profitability index of industrial and mining venture capital investment projects using analysis, Quarterly Journal of Financial Engineering and Securities Management, 2 (8), 155-169. in Persian )
- Bigdelou, Mehdi and Osulian, Mohammad (2006), The Nature and Role of Venture Capital in the Economy (Strategic Strategies for Iran), The Second National Conference on Venture Capital, Tehran. (In Persian)
- Jabal Ameli, Mohammad Saeed and Azadegan Mehr, Mandana (2011), University Risk Investment, in the Framework of Non-Traditional Risk Investment (Case Study of Iran University of Science and Technology), Management Improvement Quarterly, No. 13, 102. (to Farsi )
- Sadeghi Shahedani, Mehdi and Rayaei, Mehdi (2014), Explaining Islamic Risk Investment Models, Journal of Islamic Financial Research, No. 6, 37-66. (In Persian)
- Sadeghi, Mehdi and Khatib, Mahmoud (2016), Ranking of Islamic Contracts in Financing Risky Investments Using TOPSIS Multi-Criteria Decision Making Model, Journal of Islamic Financial Studies and Banking, No. 4, 1-36. )
- Aidis, R., & Schillo, R. S. (2017). Gender, leadership and venture capital: measuring women’s leadership in VC firm portfolios. International Journal of Gender and Entrepreneurship, 9(2), 110-135.
- Bentler, P. M., & Chou, C. P. (1990). Model search with TETRAD II and EQS. Sociological Methods & Research, 19(1), 67-79.
- Boomsma, A. (1985). Nonconvergence, improper solutions, and starting values in LISREL maximum likelihood estimation. Psychometrika, 50(2), 229-242.
- Braunerhjelm, P., & Parker, S. C. (2010). Josh Lerner: recipient of the 2010 Global Award for Entrepreneurship Research. Small Business Economics, 35(3), 245-254.
- Cancino, C. A., Merigo, J. M., Torres, J. P., & Diaz, D. (2018). A bibliometric analysis of venture capital research. Journal of Economics, Finance and Administrative Science, 23(45), 182-195.
- Cheng, C. Y., & Tang, M. J. (2019). Partner-selection effects on venture capital investment performance with uncertainties. Journal of Business Research, 95, 242-252.
- Cheng, C., Hua, Y., & Tan, D. (2019). Spatial dynamics and determinants of sustainable finance: Evidence from venture capital investment in China. Journal of Cleaner Production.
- Cherif, M., & Gazdar, K. (2011). What drives venture capital investments in Europe? New results from a panel data analysis. Journal of Applied Business and Economics, 12(3), 122-139.
- Chung, H. J., & Kang, M. Y. (2018). Assessing venture capital industry growth in Korea. Managerial Finance, 44(1), 74-85.
- Cumming, D., & Johan, S. (2010). Venture capital investment duration. Journal of Small Business Management, 48(2), 228-257.
- Cumming, D., Fleming, G., Johan, S., & Takeuchi, M. (2012). Legal protection, corruption and private equity returns in Asia. In Entrepreneurship, Governance and Ethics (pp. 173-193). Springer, Dordrecht.
- Félix, E. G. S., Pires, C. P., & Gulamhussen, M. A. (2013). The determinants of venture capital in Europe—Evidence across countries. Journal of Financial Services Research, 44(3), 259-279.
- Gompers, P., & Lerner, J. (1999). An analysis of compensation in the US venture capital partnership. Journal of Financial Economics, 51(1), 3-44.
- González-Uribe, J. (2019). NNExchanges of innovation resources inside venture capital portfolios. Journal of Financial Economics.
- Groh, A. P., & Wallmeroth, J. (2016). Determinants of venture capital investments in emerging markets. Emerging Markets Review, 29, 104-132.
- Gu, W., & Qian, X. (2018). Does venture capital foster entrepreneurship in an emerging market?. Journal of Business Research.
- Hain, D., Johan, S., & Wang, D. (2016). Determinants of cross-border venture capital investments in emerging and developed economies: The effects of relational and institutional trust. Journal of Business Ethics, 138(4), 743-764.
- Isaksson, A. (2006). Studies on the venture capital process(Doctoral dissertation, Handelshögskolan vid Umeå universitet).
- Jeng, L. A., & Wells, P. C. (2000). The determinants of venture capital funding: evidence across countries. Journal of corporate Finance, 6(3), 241-289.
- Strauss, A., & Corbin, J. (1990). Basics of qualitative research. Sage publications.
- Wen, J., Yang, D., Feng, G. F., Dong, M., & Chang, C. P. (2018). Venture capital and innovation in China: The non-linear evidence. Structural Change and Economic Dynamics, 46, 148-162.
- Wolf, E. J., Harrington, K. M., Clark, S. L., & Miller, M. W. (2013). Sample size requirements for structural equation models: An evaluation of power, bias, and solution propriety. Educational and psychological measurement, 73(6), 913-934.
[1] - دانشجوی دکتری گروه مدیریت، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز
[2] - دانشیار گروه مديريت، واحد تبريز، دانشگاه آزاد اسلامي، تبريز، نویسنده مسئول: farahmand@iaut.ac.ir
[3] - استادیار گروه اقتصاد، واحد تبريز، دانشگاه آزاد اسلامي، تبريز.
[4] - Open coding
[5] - Axial coding