Investigating the factors affecting on the perception of the sense of spirituality in mosques
Subject Areas : Islamic Architectureshideh parto 1 , vida norouz borazjani 2 , shervin mirshahzadeh 3
1 - PhD in Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 - Assistant Professor, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
3 - Assistant Professor, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
Keywords: Perception, worship space, contemporary mosques, atmosphere, Sense of spirituality.,
Abstract :
The mosque is one of the most important and special buildings of Muslims in Islamic countries and the introduction of new theoretical fields into architecture, such as the subject of the atmosphere, opens new windows for designers, which may be able to cover what has been lacking in recent years in the design and construction of mosques. This study is formed by asking the question what are the effective components on creating the spiritual atmosphere of mosques from the perspective of the audience and its purpose is to read the atmosphere of contemporary mosques in Tehran based on the lived experience of audiences. The research method is based on the Grounded theory and the analyzes is based on the systematic coding method of Strauss and Corbin with the help of Max QD software.In order to measure the extracted components, six mosques in the contemporary geography of Tehran were selected and paired analysis and comparison on the parameters of the studied samples was done by an expert questionnaire by Expert Choice software.The most important findings and conclusions of the research show that the spiritual atmosphere of mosques, based on the lived experience of the audience, is influenced by 9 main components. Each has its own weight value. Among the found components, proportions are in the first rank and the components of light, sound, color, materials, decorations, access and position are in the next ranks, respectively.
ایمان طلب، حامد و سمیه گرامی (1391) «نسبت معنا و شکل، تطبیق اندیشه معماری مسجد و فرم شناسی نماز»،مطالعات هنر اسلامی شماره ۱۶، صفحه 88-77.
بهزادفــر، مصطفــی(1376) «معماری مســجد و نمای شــهر، در مجموعه مقــالات همایش معماری مســجد؛ گذشــته، حال، آینده»، جلد 2 ،دانشــگاه هنر اصفهان، اصفهان پالاسما، یوهانی (1393) چشمان پوست،معماری و ادراکات حسی، ترجمه رامین قدس، تهران، پرهام نقش.
پرزگومز، آلبرتو (1338) تأملات بهنگام، ترجمه رضا عسگری، نگین جواهریان و باوند بهپور، تهران، معمار نشر.
تربیت جو، علی و غلامرضا اسلامی (1397) «مکالمه انسان و مکان مقدس، جستارى بر نقش مخاطب در فهم قداست مکان»،هویت شهر، شماره ۳۵، صفحه 74-65.
رحمتی، محمدحسین (۱۳۷۶) نقش عناصر تجسمی در خلق فضای معنوی بارگاه حضرت معصومه (پایاننامه منتشرنشده) دانشگاه تربیت مدرس.
زهدی گهر پور، محمد و یاشار ذکی و روزبه زرین کوب و بهادر زارعی (1397) «تعامل مفهوم هویّت با مفاهیم فضایی» فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای،41-29، (1)9.
شیرازی، محمدرضا (۱۳۸۹) «پدیدارشناسی در عمل، آموختن از تحلیل پدیدار شناختی پالاسما از ویلا مایرآ»،آرامانشهر، شماره ۴، صفحه ۱۳۲-۱۲۵.
صارمی، حمیدرضا و سحر خدابخشی و متین خلاق دوست (1395) «مقایسه تطبیقی جهتگیری شبستان مساجد سنتی و معاصر»، شهر ایرانی اسلامی،شماره 24، صفحه ۶۵-۸۴.
فراستخواه، مقصود (۱۳۹۸) روش تحقیق در علوم اجتماعی با تأکید بر نظریه برپایه «گراندد تئوری GTM»،تهران، نشر آگاه.
محمدمنان، رئیسی و عبدالحمید نقرهکار (1393) «ارزیابی هندسی فضایی مساجد معاصر تهران با استفاده از تحلیل مضمونی متون دینی»،پژوهشهای معماری اسلامی، شماره ۴، صفحه 46-30.
مهدوی نژاد، محمدرضا و محمد مشایخی و منیره بهرامی (1393) «الگوهای طراحی مسجد در معماری معاصر»، پژوهشهای معماری اسلامی، شماره ۵، صفحه ۱۹-۲، مهدینژاد، جمالالدین و حمیدرضا عظمتی و علی صادقی (1398) «تبیین راهبردی مؤلفههای حس معنوی در معماری مساجد ایران»، مطالعات ملی شماره ۲، صفحه 94-78، نژاد ابراهیمی، احد و سام مرادزاده (1397) «مطالعهای در معماری مساجد ایران برای الگو یابی معماری مساجد بوشهر در دوره قاجار»، هنرهای زیبا، شماره ۲۳، صفحه 87-98 نقرهکار، عبدالحمید (1393) «ارزیابی و نقد طرح و ساختمان جدید مسجد ولیعصر در مجاورت تئاتر شهر»،پژوهشهای معماری اسلامی، شماره ۲، صفحه 39-23، نقرهکار، عبدالحمید (۱۳۹۷) پنج رساله در حکمت هنر، معماری و شهرسازی اسلامی،قزوین، انتشارات جهاد دانشگاهی.
نقیزاده، محمد (۱۳۸۵) معماری و شهرسازی اسلامی،تهران، راهیان.
نگینتاجی، صمد و مجتبی انصاری و حسنعلی پورمند (۱۳۹۶) «تبیین نسبت رابطه انسان و مکان در فرآیند طراحی معماری با رویکرد پدیدارشناسی»،نشریه هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی،شماره ۴، صفحه ۸۰-۷۱.
نوروزبرازجانی، ویدا (1398) روش شناسی پژوهش کیفی،تهران، یادآوران.
نونژاد، نرگس و الهام ناظمی و حمید صابری (1398) «ارزیابی ادراک معنای مکان در عصراطلاعات (مطالعه موردی فضای شهری سنتی و مدرن شهر اصفهان) »، فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای،812-801، (2-1)10.
نیک فطرت کردمحله، مرتضی و حسین ذبیحی و آزاده شاهچراغی (1398) «روایتِ مکان در آثار معماران معاصر از منظر ادبیات تطبیقی فلسفه و معماری با رویکرد پدیدارشناسی (نمونه موردی، موزه هنرهای معاصر تهران) » فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای،834-813، (2-1) 10، هاسپرز، جان و راجر اسکراتن (۱۳۸۵) فلسفه هنر و زیباییشناسی، ترجمه یعقوب آزند، تهران، دانشگاه تهران.
هرشبرگر، رابرت جی (۱۳۷۸) «مطالعهای درباره معنا و معماری»، ترجمه زینب چاووشزاده، فصلنامه معماری و فرهنگ، شماره ۱، صفحه ۱۰۲-۹۹.
هیلــن برانــد، روبرت (1380) معماری اســلامی، ترجمه باقــر آیتالله زاده شیرازی، انتشارات روزنه، تهران.
Bryant, A (2017) Grounded Theory & Grounded Theorizing.Pragmatism in Research Practic.NewYork، Oxford University Press.
Corbin, Juliet & Strauss, Anselm (2015) Basic of Qualitative Research (4th Ed) Los Angeles، Sage.
Danielsson, C.B (2011) Experiencing Architecture—Exploring the Soul of the Eye،In Proceedings of the ARCC 2011 Spring Research Conference، Considering Research، Reflecting Upon Current Themes in Architecture Research, 95-102.
Glaser, Barney & Strauss, Anselm (1967) Reprinted (2006) The Discovery of Grounded Theory، Strategies for Qualitative Research،Chicago, IL، Aldine.
Mount, H،& Cavet, J (1955) Multi- sensory enviroments، an exploration of their potential for young people with profound and multiple learning difficulties،British Journal of Special Education, 22(2), 52-55.
Van Manen, M (1977) Linking ways of knowing with ways of being practical،Curriculum Inquiry, (6), 205-228.
فصلنامه علمي «مطالعات شهر ایرانی اسلامی»
شماره چهل و هشتم، تابستان 1401: 53- 39
تاريخ دريافت: 13/09/1400
تاريخ پذيرش: 18/11/1401
نوع مقاله: پژوهشی
بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر ادراک حس معنویت در فضای مساجد1
(مطالعه موردی: شش مسجد معاصر تهران)
شیده پرتو2
ویدا نوروزبرازجانی3
شروین میرشاهزاده4
چکیده
مسجد از مهمترین و خاصترین بناهای مسلمانان در کشورهای اسلامی است و لزوم مطالعات در حوزه نظری پیرامون گنجینه دیرینه فرهنگ و معماری ایرانیاسلامی بر کسی پوشیده نیست. واردشدن حوزههای جدید نظری به معماری، مانند موضوع اتمسفر، دریچهای جدید بهسوی طراحان باز میکند که شاید بتوان با تأمل در آن، آنچه را که در سالیان اخیر، طراحی و ساخت مساجد با فقدان آن روبرو است، پوشش داد. این پژوهش با طرح این پرسش که مؤلفههای تأثیرگذار بر ایجاد اتمسفر معنوی مساجد از دیدگاه مخاطبین چه هستند؟ شکلگرفته است و هدف آن خوانش اتمسفر مساجد معاصر تهران مبتنی بر تجربه زیسته مخاطبان آنها است. روش پژوهش بر اساس نظریه دادهبنیاد و تحلیلها به روش کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین با کمک نرمافزار MaxQDA بوده است. جهت سنجش مؤلفههای استخراجشده، شش مسجد در جغرافیای معاصر تهران انتخاب گردیده و توسط نرمافزار Expert Choice، تحلیل و مقایسه زوجی بر روی پارامترهای نمونههای مورد مطالعه از طریق پرسشنامه خبرگان انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اتمسفر معنوی مساجد، مبتنی بر تجربه زیسته مخاطبین، تحتتأثیر نُه (9) مؤلفه اصلی قرار دارد که هریک دارای ارزش وزنی مخصوص به خود است. نتیجهگیری بحث نشان میدهد از بین مؤلفههای یافت شده، تناسبات، در رتبه اول و به ترتیب مؤلفههای نور، صدا، رنگ، مصالح، تزئینات، دسترسی و موقعیت، در رتبههای پس از آن جای دارند. از میان شش مسجد مورد مطالعه پژوهش حاضر، مسجد جامع شهرک غرب، اتمسفر معنوی مطلوبتری در ادراک مخاطبین خود ایجاد مینماید.
واژگان کلیدی: ادراک، فضای عبادی، مساجد معاصر، اتمسفر، حس معنویت.
[1] . این مقاله برگرفته از رساله دکتری شیده پرتو با عنوان «خوانش عوامل موثر بر شکلگیری اتمسفر فضایی مساجد معاصر تهران» است که به راهنمایی «ویدا نوروزبرازجانی» و مشاوره «شروین میرشاهزاده» در دانشکده «معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز» انجام یافته است.
[2] * دانش آموخته دکترای گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران shideh_parto@yahoo.com
[3] ** نویسنده مسئول: استادیار گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران vid.nourouz_borazjani@iauctb.ac.ir
[4] *** استادیار گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران sh.mirshahzadeh@iauctb.ac.ir
مقدمه
مساجد همیشه از مهمترین بناهای موجود در هر شهری به شمار رفتهاند. مســجد، بنایــی خــاص بــرای جامعه اســلامی اســت که میتواند بهعنوان کلید شــناخت معماری اسلامی باشد (هیلــن براند، 1380). چند عملکردی بودن مســجد موجب شــده اســت در کنــار فعالیتهای عبادتــی و مذهبــی، مســجد کانــون اجتماعــی، فرهنگــی باشــد و قابلیــت جدا شدن از ســاختار شــهر اســلامی را ندارد (بهزادفر،11:1376). مســاجد بهعنوان نقاط کانونی یــک شــهر، همیشــه موردتوجــه بــوده اســت. همچنیــن مســاجد محلهای، سابقهای قابلاعتنا در ســاختار شهرهای دوره اسلامی دارند. این اهمیت موجب گردید در شــهرها، بر اســاس قومیتها و تعداد محلات، ســاختن این مســاجد بهتدریج رو به فزونی نهد (نژاد ابراهیمیومرادزاده،88:1397). معماری مسجد از موضوعهای حساس هنر معماری است؛ زیرا مکان تعامل نفس انسانی با مراتب عالی عالم وجود است (صارمی و همکاران، 1395: 66). مساجد اسلامی، جلوهای از زیباییهای الهی و نمونه بارزی از تلفیق و ارتباط فرمهای نمادین با باورهای عمیق اعتقادی است (ایمان طلب 1391، به نقل از شاطریان 1390). اهمیت حضور مخاطب در فضای مساجد نهتنها برای عملکرد اصلی اقامه نماز، بلکه ازلحاظ نوع برقراری ارتباط بین مخاطب و فضا اهمیت فراوانی دارد. پس از حضور انسان در فضا و شکلگیری حس مکان، ابتدا هویت مکان (شناسایی شدن)، سپس وابستگی به مکان (ویژگیهای مطلوب) و در انتها دلبستگی به مکان شکل میگیرد؛ بنابراین شرط لازمِ دلبستگی به مکان، حضور انسان در فضا است و ازآنجاکه حس مکان پس از حضور انسان در فضا و طی زمان شکل میگیرد، بنابراین میبایست امکان مشارکت استفادهکننده از فضا در طراحی فراهم و بر نقش مهم کاربر تأکید کرد. درواقع شکلگیری حس مکان در یک خط سیر، با حضور انسان در فضا و درک کاراکترهای زیست-جهان، شروع و به دلبستگی به مکان ختم میشود (تاجی و همکاران،1396). فضاهای معماری برای پاسخگویی به ابعاد مختلف نیازهای مخاطب ساخته میشوند و شرایط تجربه پذیری را برای مخاطب فراهم مینمایند. وقتیکه در هنر به شکل کلی بحث از ادراک میشود، بدین معناست که به محتوای هنر توجه میشود، یعنی آن چیزی که میبایست بهواسطه مخاطبانش فهمیده شود (هاسپرز و اسکراتن، ۱۲۰:۱۳۸۵). ادراک معنای مکان، وابستگی قابل ملاحظهای به مشاهدهگر داشته و بر این اساس معنای مکان و در نتیجه آن ادراکی که برای فرد از مکان به وجود میآورد متفاوت خواهد بود (نونژاد و همکاران به نقل از گریفورد، 26:1997). تجربههایی که در فضاهای معماری شکل میگیرند، تجربههای اصیلی هستند که تحتتأثیر عوامل متعددی شکل میگیرند. تجربه آنچه معماران و پدیدارشناسان به آن «اتمسفر» میگویند. حس اتمسفر و این گرایش ممکن است برای برخی از مردم برخلاف بقیه در برخی مکانها بسیار روشن و آشکار باشد (زهدی گهر پور و همکاران، 32:1396). مساجد که برای پاسخگویی به نیازهای بعد روحانی انسان ساخته میشوند، از فضاهایی هستند که نوع ادراک مخاطب در آنها بسیار حائز اهمیت است. چراکه دلیل اصلیِ حضور در این فضاها، برقراری ارتباطی معنوی بین انسان و خالق یکتاست. یکی از معضلاتی که به نظر میآید بسیاری از مساجد امروزی با آن روبرو هستند، فقدان اتمسفرِ متناسب با فضاست. مسأله معنویت در اسلام مسألهای مبنایی و اساسی است و ازاینرو پرداختن به آن میتواند راهگشای بحران معنویت در عصر حاضر باشد (مهدینژاد و همکاران،63:1397). در معماری مساجد اسلامی و هنرهای قدسی آن؛ ویژگیها متکی بر حقایقی است بنیادی که طیفی از واژگان سامانیافته در کنار یکدیگر آن را بیان میکنند و در مرکز این واژگان توحید الهی قرار دارد. گویا که طراح، معماری را سرشار از نور الهی و معنویت کرده است. برای برخورداری از معنویت اولین شرط آن است که فرد همه رفتار و اعمالش در زندگی، در راستای هدفی واحد که مطلوبیت ذاتی دارد تنظیم کند (مهدینژاد، عظمتی، حبیبآباد، 64:1397). در اسلام، خداوند متعال بهمثابه سرچشمه وجود و همه کمالات معرفیشده و نزدیک شدن به او هدف اصلی آفرینش انسان است. همین دلیل، هدف غایی از فعالیت و سلوک انسانی و عالیترین کمال انسانی بالاترین نقطه ممکن در مراتب قرب به اوست؛ پس میتوان گفت که خداوند اولین گام و نخستین حرکت جهت رسیدن به معنویت است. علامه طباطبایی اساس سیر باطنی و حیات معنوی را پذیرش اصالت عالم معنی میداند عالمی که شامل کمالات باطنی و مقامات معنوی بهعنوان واقعیتهای حقیقی بیرون از واقعیت طبیعت و جهان ماده است (مهدینژاد،1397 به نقل از طباطبایی، 1354). از جنبه روششناختی نیز، برخلاف پژوهشهای کمّی که در علوم طبیعی بهمنظور مطالعه پدیدههای طبیعی کاربرد داشته و شمارشپذیر هستند، پژوهشهای کیفی بهمنظور بررسی پدیدههای فرهنگی و اجتماعی کاربرد داشته و به پژوهشگر در فهم انسانها و زمینههای فرهنگی و اجتماعی که آنها در آن زندگی میکنند یاری میدهند (نوروزبرازجانی، 57:1398). در چنین موضوعاتی، شناخت و مطالعه تجربه زیسته مخاطبین و نحوه ادراک آنها از فضا الزامی است. به دلیل اینکه پژوهش حاضر به روش نظریه دادهبنیاد انجام گردیده است و بهطورکلی این پژوهش سؤال محور بوده است، لذا در مرحله شناخت مؤلفهها، فرضیهای تدوین نگردیده و نتایج موردنظر بهصورت انکشاف حقیقت و در طول انجام پژوهش حاصل گردیده است. این پژوهش در مرحله اول، به دنبال شناخت عوامل مؤثر در ادراک مخاطبین از فضای مساجد و پس از آن به دنبال سنجش این عوامل بر روی مساجد معاصر تهران بوده است. ازاینرو سؤال اصلی پژوهش اینچنین شکل گرفت که مؤلفههای تأثیرگذار بر ایجاد اتمسفر معنوی مساجد از دیدگاه مخاطبین چه هستند؟ و پس از آن، جهت سنجش مؤلفههای استخراجشده از مصاحبه با مشارکتکنندگان، شش مسجد معاصر تهران مورد خوانش قرار گرفتند.
در مرحله شناسایی مؤلفههای مؤثر در ایجاد اتمسفر معنوی از دیدگاه مخاطبین، راهبرد نظریه داده بنیاد و تحلیلها به روش کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین با کمک نرمافزار MaxQDA، بوده است. جهت سنجش مؤلفههای استخراجشده، شش مسجد در جغرافیای معاصر تهران انتخاب گردیده و توسط نرمافزار Expert Choice، تحلیل و مقایسه زوجی بر روی پارامترهای نمونههای موردمطالعه از طریق پرسشنامه خبرگان صورت گرفته است.
پیشینه تحقیق
سوابق پژوهشهای انجامشده نشان میدهد، تاکنون، پژوهشهای ارزشمندی با موضوع حس معنویت در معماری، توسط اندیشمندانی چون نصر و بورکهارت انجامشده که به بیان مفاهیم و مؤلفههای روحانی و معنوی در کالبد معماری از طریق بازخوانی رمزپردازی و حکمتهای متعالی نهفته در معماری ایرانی-اسلامی پرداختهاند (نقیزاده،۱۳۸۵، به نقل از نصر، ۱۳۷۵ و بورکهارت، ۱۳۶۵). در برخی پژوهشها نیز که به روش آزمایشگاهی و تجربی انجامشده است تأثیر برخی عوامل مانند صدا و یا نور بر ایجاد حس معنوی سنجیده شده است. مانند پژوهشهایی که در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ در دانشگاههای کوالالامپور و پرلیس مالزی تأثیر صدا را بر حس معنوی بر بهبود بیماران مورد آزمایش قرار دادهاند. در جدول شماره ۱ به برخی از پژوهشهای انجامشده درزمینه شناخت معماری مساجد معاصر اشارهشده است. این پژوهشها در حوزههای مختلف و از دریچههای مختلفی به موضوع مساجد معاصر پرداختهاند. جمعبندی پیشینه مطالعات در این دسته نشان میدهد که بیشتر این پژوهشها در زمینه گونه شناسی، نشانهشناسی و یا ارزیابیهای فرمال مساجد گوناگون است. وجه تمایز پژوهش حاضر، با پژوهشهای پیشین، در درجه اول، تأکید بر تجربه زیسته مخاطبین مساجد و استخراج مؤلفههای مورد ادراک آنان در اتمسفر معنوی مساجد و در درجه دوم سنجش آن از طریق تحلیل و مقایسه زوجی بر روی نمونههای موردی است که تاکنون صورت نگرفته است.
جدول ۱. برخی سوابق پژوهشی پیرامون موضوع معماری مساجد معاصر
محقق | عنوان تحقیق | یافتهها |
حامد ایمانطلب، سمیه گرامی | نسبت معنا و شکل، تطبیق اندیشه معماری مسجد و فرم شناسی نماز (۱۳۹۱) | در طراحی مساجد معاصر ابتدا باید نظام معنایی وارد شود. استفاده از فضاهای باز و بسته و ورود نور اهمیت بسزایی دارد و نباید از کاربرد فرمهای دایره و مربع غافل بود. |
محمدمنان رئیسی، عبدالحمید نقرهکار | ارزیابی هندسی فضایی مساجد معاصر تهران با استفاده از تحلیل مضمونی متون دینی (۱۳۹۳) | میزان توجه به آموزههای اسلامی در مساجد معاصر نوآورانه تهران در مقایسه با مساجد معاصر سنتی کمتر شده است و هندسه و فضا در مساجد سنتی تهران، غالباً تطبیق بیشتری با آموزههای ذکرشده در متون دینی دارند. |
عبدالحمید نقرهکار | ارزیابی و نقد طرح و ساختمان جدید مسجد ولیعصر در مجاورت تئاتر شهر (۱۳۹۴) | ساختمان فعلی تقلیدی از آثار بیگانه و مغایر ارزشهای اسلامی است. سیری در آفاق مناسب منزلت مسجد در شهر اسلامی نیست. |
محمدجواد مهدوی نژاد، محمد مشایخی، منیره بهرامی | الگوهای طراحی مسجد در معماری معاصر (۱۳۹۳) | الگوهای بهدستآمده بر اساس گونه شناسی مساجد معاصر در چهار گروه جای میگیرند: مساجد نوگرای سفید، مساجد نابگرا، مساجد فرمگرا و مساجد نوگرای التقاطی. |
علی تربیتجو، غلامرضا اسلامی، | مکالمه انسان و مکان مقدس، جستارى بر نقش مخاطب در فهم قداست مکان(1392) | فهم، مکالمه و پذیرش یک مکان مقدس در تمایلی دوگانه نسبت به سنتها اتفاق میافتد و آن دیالکتیک بازگشت و اتفاق است. |
جمالالدین مهدینژاد، حمیدرضا عظمتی، علی صادقی | تبیین راهبردی مؤلفههای حس معنوی در معماری مساجد ایران (۱۳۹۷) | این پژوهش سعی دارد تأثیر مؤلفههای کالبدی (تزیینات، مصالح،فرم، تناسبات) را بر درک حس معنویت از طریق کمی بسنجد. نتایج نشان میدهد بهجز مصالح، سایر مؤلفهها تأثیر معناداری بر درک حس معنوی در مساجد داشتهاند. |
مرضیه هومانیراد، منصوره طاهباز | بررسی نقش نور روز در ایجاد فضای معنوی در مساجد معاصر (۱۳۹۲) | این پژوهش با کشف رابطه بین مشخصات معماری فضای عبادی و کیفیت روحانی آن و با بررسی نظریههای معتبر دانشمندان در دو عرصه متفاوت فیزیک نور و روانشناسی نور، به مطالعه فضای گنبد خانه مسجد قبا واقع در شهر تهران پرداخته است. |
شهریار شهیدی، سعیده فرج نیا | ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه «سنجش نگرش معنوی»(۱۳۹۱) | ساخت پرسشنامهي سنجش نگرش معنوی مناسب برای پژوهش درزمینه معنویت و رشد معنوی. همسانی درونی پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ، ۰.۹۱ به دست آمد. |
جمالالدین مهدینژاد، حمیدرضا عظمتی، علی صادقی | رتبهبندی شاخصهای آرامش معنوی در معماری مساجد سنتی مبنی بر ادراک حس معنویت با بهرهگیری از روش Vikor(۱۳۹۷) | شاخصهای موردبررسی در این پژوهش نسبت طلایی، تقارن و زوج بودن اجزا،اشکال و خطوط منحنی، رعایت استفاده از رنگهای گرم و سرد در کنار هم مصالح، استفاده از تلفیق حسی، سلسلهمراتب و تزیینات مفهومی است. |
در بررسی سوابق پژوهشی، دسته دیگری از پژوهشها، پیرامون موضوع اتمسفر که در دهههای اخیر بیشتر به آن پرداختهشده موردمطالعه قرار گرفتند. جمعبندی این بررسیها نشان از این داشت که بیشتر این پژوهشها توسط نظریهپردازان و محققان غربی، از هرمان اشمیتز گرفته تا پالاسما و برنان و پرزگومز و استیون هال انجامشده است. لذا ازلحاظ انجام پژوهش در بستر مکانی نیز خلائی در انجام پژوهشهای ایرانی و اسلامی احساس شد. برخی از سوابق پژوهشی در حوزة اتمسفر در جدول ۲ آمده است.
جدول ۲. برخی سوابق پژوهشی پیرامون موضوع اتمسفر
نظریهپرداز/ محقق | عنوان کتاب یا مقاله | یافتهها |
هرمان اشمیتز (1969) | فضای حسی | برای اولین بار مفهوم اتمسفر از مفاهیم مترولوژی جدا شد و در زمینههای فلسفی-اجتماعی-اقتصادی و ... وارد شد |
پالاسما (1995) | چشمان پوست | اهمیت حس لامسه را در تجربه و ادراک انسان از جهان بیان میکند. |
گرنوت بومه (1995) | اتمسفر | مدل مفهومی جدیدی از جهان زیست بشر ارائه میدهد که در آن صحبت از انرژیهایی است که ابژهها و نمودها در فضا تولید میکنند |
پیتر زومتور (1997) | معماری اندیشی | یگانه راه ادراک معماری را نه چشم، بلکه حضور میداند. |
گرنوت بومه (2001) | زیباییشناسی | تلاش میکند با تجربههایی که در زندگی روزمره وجود دارد، طرحی نو در فلسفه شناخت بشر به وجود آورد. |
پیتر زومتور (2006) | اتمسفر | 7 اصل معماری را که عموماً در کارهایش مورداستفاده قرار میدهد بیان میکند و در آخر دو ضمیمه به آن اضافه مینماید و بیان میکند که با این اصول اتمسفر سبک من است. |
گرنوت بومه (2013) | معماری اتمسفریک | اتمسفر را مفهوم پایهای زیباییشناسی جدید میداند و هنر صحنهآرایی را پارادایمی جدید در زیباییشناسی اتمسفری معرفی میکند. |
پالاسما (2013) | سازماندهی معماری | در نقد مدرنیته، آن را بیشتر علاقهمند به فرم میداند تا حواس -علاقهمند به سطح میداند تا بافت و متریال و درنهایت علاقهمند به شکل میداند تا اتمسفر. |
پالاسما، بومه، بورچ، الیاسون (2014) | اتمسفر معمارانه | بحثهای مدون و انتقادی در پاسخ به مجموعه سؤالات مرتبط با گرایش به مباحث اتمسفری را فراهم میآورد. |
پالاسما (2016) | حس ششم | حس اتمسفر را بعد از پنج حس افلاطونی بهعنوان حس ششم معرفی میکند. |
اوا مهدلیکو (1394) | در جستجوی تجربیات جدید بدن بهواسطه فضا | نسبت میان سوژه و فضا را موردبررسی قرار میدهد و اعلام میدارد که معماری زمانی بهترین خدمت را به ما میکند که به ما کمک کند شکاف و مکث و وقفههای زمان را در جایی که هرلحظه سرعت بیشتری میگیرد سازماندهی کنیم. |
مکان مقدس و امر قدسی:
در طول تاریخ، انسان همیشه با مکانهایى روبهرو بوده است که به طریقی او را به مبدأ هستی متصل مىکرده و معناى تقدس در آن مکان بر انسان متجلی مىشده است. قدمت این مکانها به قدمت پیدایش ادیان برمیگردد. فارغ از هر آیینی، مکانهاى مقدس محلى براى ارتباط عمیقتر و نزدیکتر به معبود محسوب مىشوند.
انسانها براى داشتن و لحاظ کردن مفهوم تقدس در زندگى و حضور آن، بنا بر دستورات و رسوم هر آیینى، مکانهاى مقدس را در طول تاریخ ساختهاند. با اینکه مکانهاى مقدس در هر آیینى به نحوى خاص ساخته میشود و در معمارى ازلحاظ فضا، فرم، تناسبات، مقیاس و مصالح در طیف بسیار وسیعى قرار مىگیرند اما در یک کارکرد، نقطه مشترکی دارند و آن، در برگرفتن امر قدسی است. تعریف مکان مقدس و مفهوم امر قدسى را نمیتوان از هم جدا کرد. مفهوم مقدس و معناى آن به حوزه دین و معرفت الهى مربوط مىشود و مذهب را اصولاً بر اساس باورها و امور مربوط به امر مقدس تعریف میکنند. امر مقدس بهعنوان عنصر مرکزی و بنیانی در همه مذاهب مطرح است. در یک تعریف مشخصتر، مکان مقدس در حقیقت مکانی است که امر قدسی را در برمیگیرد. امر قدسى نیز بر این استوار است که هستى ما بر وجودی فراتر متصل است و وجود ما و تقدیر ما وابسته به مشیت و ارادهی اوست. الیاده در نوشتهای با عنوان معماری مقدس و نمادگرایی (1978) مینویسد، فضای مقدس مکانی است که ارتباط میان جهان حاضر و جهان دیگر، یعنی جهان بالایی با جهان پایین، جهان خدایان با جهان مردگان، امکانپذیر میشود و بیش از هر چیز گذار از زمین به آسمان ممکن میگردد. شایگان نیز اشاره میکند که «امر قدسی خواهان آن است که آگاهی انسان از توهم خودمختارى خویش آزاد شود و به وابستگى کامل خود به معنایى که فراتر از هستى اوست، اذعان کند» (شایگان، 1380: 299). ازنظر انسان مذهبی مکانها یکدست و یکپارچه و همانند نیستند. ازلحاظ کیفی، پارهای از مکانها با مکانهای دیگر متفاوتاند (الیاده، 1376) بهعنوانمثال در تورات آمده است که خداوند به موسی فرمود: «به اینجا نزدیک نشو، کفشهایت را از پا بیرون کن» (کتاب مقدس، سفر خروج، باب 3، آیه 5). شبیه همین مطلب در قرآن نیز آمده است: «فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ يا مُوسى إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً (طه، 12-11). پس با توجه به این شواهد میتوان ادعا کرد که مکان مقدس که با بقیه اماکن متفاوت است، در همه فرهنگها وجود دارد. یک مکان مقدس در مرحله نخست، مکانی تعریفشده و مشخص است که از فضاهای دیگر قابلتشخیص است. بدین ترتیب مراسمی که مردم در آن شرکت میکنند یا بدان توجه مینمایند مقدس تلقی میشود. مکان مقدس به دلیل کارکرد دینی مشخص و نه به خاطر دربرداشتن کیفیات فیزیکی و یا زیباییشناختی ویژه، مقدس شمرده میشود. بسیاری از مکانهای مقدس حتی مکانهایی که در حیات دینی یک جامعه نقش محوری دارند، برای کسی که خارج از آن سنت است، حامل هیچگونه احساس مذهبی نیست (Brereton,1989:530-535 ). البته ذکر این نکته لازم است که ممکن احساس مذهبی خاصی را در فرد به وجود نیاورد اما به خاطر معماری خاص و الهامبخش خود، مخاطب را تحتتأثیر قرار دهد.
تعیین و انتخاب فضای مقدس
۱. گاهی یک محل بدان دلیل شأن قدسی پیدا میکند که وقایع مهم مذهبی در آن رخداده است؛ مثلاً یکی از دلایل عمده تقدس بیتالمقدس ازنظر مسلمانان، معراج پیامبر است که بخشی از آن در بیتالمقدس واقعشده است.
۲. برخی از مکانها با مقبره یک فرد مقدس تقدس پیدا میکنند. بهعنوانمثال محل دفن پیامبر اسلام (ص) و محل شهادت و یا مدفن بسیاری از ائمه شیعه نیز برای مسلمانان و یا شیعیان به مکان مقدسی تبدیلشده است و مؤمنان با حضور در این اماکن، با امر مطلق یا همان امر قدسی (خدا) ارتباط برقرار میکنند و از معنویت آن مکان مقدس بهرهمند میشوند.
۳. برخی دیگر از مکانها به این دلیل که توجه خویش را بهسوی یک ناحیه که ازنظر نمادین اهمیت دارد معطوف میکنند مقدس شمرده میشوند. بهعنوانمثال به این دلیل که طلوع خورشید برای مسیحیان، نماد مسیح رستاخیز یافته است کلیساها، رو به طلوع خورشید ساخته میشدند و یا کنیسههای یهودیان معمولاً رو به جهت بیتالمقدس. مساجد و بسیاری از اماکن مقدس اسلامی رو به سمت قبله (کعبه) ساخته میشوند. این دسته از مکانهای مقدس، ازآنجهت که نظامهای مشابهی در جهتیابی ندارند باهم متفاوت و از این نظر که همگی جهتی را برای خود، معنادار قلمداد میکنند شبیهاند (بررتون،1373: 125-۱۲۲). هرشبرگر بر این نکته تأکید میکند که معنا و انتقال معنا نقطه عطف معماری است: «در حقیقت انتقال معنا از خلال عنصر و رسانهای معمارانه، هم برای کاربردی معین و هم برای لذت از معماری، نکتهای اساسی است. شکلها، رنگها، فضاها و سایر عناصر و پدیدههای معماری، رسانههایی هستند که معماران از خلال آنها با استفادهکنندگان ساختمانهایشان ارتباط برقرار میکنند» (هرشبرگر، ۵۴:1378).
اتمسفر (کانسپت پایه زیباییشناسی جدید):
مفهوم اتمسفر توسط گرنوت بومه1 در سال ۱۹۹۱ میلادی، بهعنوان یک مفهوم پایه در زیباییشناسی مدرن بدون ایجاد نقطه انفصال در هنر، معرفی گشت. او اتمسفر را اینگونه تعریف کرد «حوزههای حضور اتمسفر، چگونگی تجربه ما از فضا است». اتمسفرها به یک مکان محدود نشدهاند ولی بااینحال در درون فضا درک و دریافت میشود و بدین شکل آن را تشکیل میدهند. بومه، اتمسفرها را نه در اشیایی که آنها را بیرون میدهند جایداده است و نه در ناظری که ازلحاظ فیزیکی آنها را حس میکند، بلکه آنها را بین این دو و همزمان در هر دوی آنها جایداده است (Bohme, 2017). زیباییشناسی کلاسیک تنها با سه یا چهار اتمسفر سروکار داشت. برای مثال، زیبا، والا و یا اتمسفرِ خالی از هویت، مانند آئورا. این مایهها با این سؤال که اتمسفرها چیستند در ارتباط بوده و مطمئناً تحقیقات زیادی باید در این خصوص صورت گرفته یا دوباره نوشته شوند. فراتر از تمام محدودیتهایی که زیباییشناسی قدیمی داشت حالا مشخص شده است که تعداد بسیار زیادی اتمسفر وجود دارد. اگر نگوییم بینهایت زیاد. از جمله: آرامبخش، جدی، ترسناک، پرخاشگر، قدرت، مقدس یا هرزه. کثرت عبارات کلامی که در این رابطه در دسترس ما هستند نشان میدهد که دانش بسیار پیچیدهتری ازآنچه تئوری زیباییشناسی ارائه میکند وجود دارد. بهخصوص ممکن است ما دانش بسیار غنی و فوقالعادهای از اتمسفرها را در دانستههای عملی مربوط به کارهای هنری داشته باشیم (Bohme, 2017).
اتمسفر بهعنوان حضوری ذهنی فیزیکی:
امروزه حضور ذهنی فیزیکی در فضا بهعنوان یکی از مباحث موردتوجه در معماری مطرح گردیده است (Bohme,2006). بومه در کتاب خود، معماری و اتمسفر، این سؤال را مطرح مینماید که آیا ما در عصر تکنولوژیهای ارتباطی جدید نیستیم؟ آیا بیشتر زمان ما در فضاهای مجازی صرف نمیشود؟ بااینوجود چرا تأکید و تکیه بر حضور بدن همچنان دارای اهمیت است؟ بهطور فزایندهای موجودیت اجتماعی توسط شبکههای اجتماعی تعریف میشود. ما دیگر بهعنوان اشخاص حقیقی شناخته نمیشویم. بلکه بهعنوان ارتباطات هستیم؛ یعنی این حضور بهعنوان حضوری صرفاً ذهنی برای انجام فعالیتهای روزمره کفایت میکند؟ واقعیت، کشف دوباره بدن انسان است که موازی با توسعه تکنولوژی مدرن در قرن بیستم رخ داده است. در این میان به آثار معمار ژاپنی، برونو تات اشاره میکند که مفهوم معماری را طراحی فضا معرفی کرده است (همان). تعیینکنندهترین مفاهیم که معماری و تن انسانی را به هم ارتباط میدهند اتمسفر و فضای تنانی است. اتمسفرها پدیدههای فضایی هستند که انسان خود را در درون آنها (فضاها)، قرار میدهد و متناسب با کاراکتر آنها حال انسان را تغییر میدهند و با تجربه زیسته و حضور تنانی، تشخیص داده میشوند. اتمسفرها فضاهای تنظیمشده هستند یا به کلام اشمیتز، احساسهای انسانی هستند که شبیه ابژههایی در غالب فضا ریخته شدهاند (امینی و سلطانزاده، 1396). درواقع مفهوم و توجه به اتمسفر برآمده از واکنشی است به مدرنیته که گرایش آن غالباً مبتنی بر موضوعاتی همچون هندسه، تکنولوژی و تولیدات صنعتی در ساختمانسازی بود. در فلسفه و بهطور اخص در پدیدارشناسی، این مفهوم بهگونهای برجسته، برآمده از آثار هرمان اشمیتز2 میباشد که این اصطلاح بهطور عمده برآمده از نظریه ادراک است. اشمیتز از هوبرت تلنباخ3 که یک روانپزشک بود الهام گرفته بود که کتابی درباره مزه، بو و اتمسفر نوشته بود. تلنباخ در سال 1968 در این کتاب در مورد احساس و رایحه و بوی خانه بحث کرده بود و اختلالات روانیای که ممکن است بهواسطه از دست دادن چنین حسی از بویایی در مکانی خاص حادث شود را تشریح کرده بود. اشمیتز همچنین ایده ماورایی رودلف اتو4، مبنی بر قدرت خدا گونگیای که بر ما غلبه میکند را ترسیم میکرد. درواقع در دیدگاه اشمیتز، اتمسفر چیزی است که بهصورت بنیادین بر ما غلبه میکند (Bohme,2017). بنابراین، این رویکرد او بسیار نزدیک به تئوری زیباییشناختی ادراک است. از دیدگاه او اتمسفرها احساساتی قوی یا ضعیف موجود در فضا هستند. یوهانی پالاسما در مقالهای تحت عنوان سازماندهی معماری5 در سال 2013، مدرنیته را بیشتر از آنکه به حواس پرداخته شود علاقهمند به فرم میداند. او در بین چندین معمار که در کتاب کالین ویلسون6 از آنها نامبرده شده است (ازجمله: آلوارآلتو7، گونر اسپلاند8، هانس شارون9، سیگارد لورنز10) از فرانک لوید رایت11 نیز بهعنوان معماری که توجه به اتمسفر در دوره مدرنیته، درآثارش نمایان است یاد میکند. از کارهای ابتدایی او همچون خانه روبی12، معبد یونیتی13 و هتل ایمپریال14 تا کارهای اخیر، شامل خانه آبشار و کارخانه وکس. پالاسما کارهای او را لمسی و متراکم میداند. احساس صمیمیت و نزدیکی، کوچک کردن عمدی مقیاسها و ظرافت بهکاربرده شده، اتمسفر فضایی او است. به نظر میرسد که رایت بهطور آگاهانه از اهمیت اتمسفر در کارهایش آگاه است. بهطورکلی به نظر میرسد که ضروریترین کیفیتهای معماری بهطور غریزی از احساس بدنی طراح برانگیخته میشود تا اینکه عملی آگاهانه و از پیش تعیینشده باشد. واقعیت این است که احساسات ما، واکنشها، خلقوخو و رفتارهای ما، اساساً تحتتأثیر ضمیر ناخودآگاه ما است و ما به دلیل ماهیتشان بیرون از خودآگاهمان بهسختی میتوانیم آنها را شناسایی کنیماتمسفر آن چیزی است که میان کیفیت ابژه یک محیط و حال انسان قرار دارد. اینکه افراد چه حالی دارند این احساس را منتقل میکند که در چگونه فضایی قرار دارند. اتمسفرها تولید میشوند، آنهم بهوسیلهی، هندسه، تناسبات، نور، رنگ، صدا و غیره که جزء ابزارهای تولید اتمسفر هستند؛ اما علاوه بر اینها، نشانهها و سمبلها را هم میتوان نام برد، نه ازآنرو که آنها برای کاربری چیزی هستند، بلکه چون به لحاظ فرهنگی میتوانند اتمسفر تولید کنند (امینی، 1396). مانند شرایط آب و هوایی، اتمسفر هم در هر زمان در حال تغییر است و این مفهومی است که جایگاه اتمسفر را مهم جلوه میدهد. الیاسون15 در مصاحبهای با بومه و بورچ16 چنین عنوان مینماید که اتمسفر نمیتواند یک حالت مستقل داشته باشد، نمیتواند متوقف شود، منجمد شود. اتمسفرها عواملی فعال و تولیدکننده هستند. وقتی شما اتمسفری را در یک فضا معرفی میکنید، به یک ماشین واقعی تبدیل میشود. اگر در مورد اتمسفر حاصل از یک فضای عمومی صحبت میکنید، شما میتوانید آن را در چارچوب برآیندی از روشها و مسیرهای متعدد مرتبط باهم اعم از مصالح، قصدیتها و مفاهیم و ساختمانها توصیف کنید که طنین آنها متعلق و شناور هستند و هرگز ثابت نمیمانند و دائماً در حال حرکت و تغییر هستند. آنچه از ایده اتمسفرها برجسته و نمایان است، نشانگر جدایی زیباییشناختی از اخلاقیات است، اما وقتیکه در مورد اتمسفر صحبت میکنیم بهویژه در یک فضای عمومی، نمیتوانیم قصدیت و نیت مندی آن را نادیده بگیریم (بورچ،پالاسما و بومه،1396).
روش پژوهش
با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر خوانش عوامل مؤثر بر ایجاد اتمسفر معنوی مساجد مبتنی بر تجربه زیسته مخاطبین است، گزینش روش پژوهش داده بنیاد در مرحله اول ضروری به نظر می رسید؛ زیرا در این روش، بدون داشتن فرضیههای از قبل پیشبینیشده، پژوهشگر وارد میدان مطالعه شده و با حضور در میدان پژوهش و همچنین مطالعه منابع مرتبط، به حساسیت نظری رسیده و در این مرحله امکان طرح پرسشنامه جهت انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته با مشارکتکنندگان فراهم میگردد(Glaser&Strauss,2006). نظریه داده بنیاد به دنبال آن است که با فراتر رفتن از توصیف و تفسیر پدیده ها، به ایجاد یا کشف نظریه ای دست یابد که بتواند در سطح مفهومی جامعی، توضیحی پیرامون موضوعات واقعی مبتنی بر یک فرآیندفراهم آورد (نوروزبرازجانی، 205:1398). مشارکتکنندگان پژوهش حاضر، از طریق نمونهگیری نظری هدفمند به اینصورت انتخاب گردیدند که افرادی باشند که تجربه حضور در هر شش نمونه موردی پژوهش حاضر را داشته باشند تا امکان مقایسه برای آنان فراهم باشد تا پژوهشگر بتواند تمامی ابعاد و ویژگیهای موردنظر را موردبررسی قرار دهد. ازاینروی که تعداد حجم نمونهگیری نظری هدفمند، از قبل مشخص نبود، مصاحبهها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری، ادامه یافت. در مصاحبه چهاردهم، به نظر رسید که ابعاد و ویژگیهای جدیدی توسط مشارکتکنندگان ارائه نمیگردد. بااینحال برای حصول اطمینان بیشتر، سه مصاحبه دیگر هم انجام گرفت و درنهایت هفده مصاحبه انجامشده، مرحلهای بود که توقف انجام مصاحبهها صورت گرفت. لازم به ذکر است که در این روش مرحله تحلیل، همزمان با جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه صورت میگیرد (.(Bryant, 2017: 251 بدینصورت که پس از انجام هر مصاحبه، متن آن در نرمافزار تحلیل دادههای کیفی (MaxQDA) پیاده گردید و سطر به سطر مورد بازخوانی قرار گرفت و کدهایی از میان متن مصاحبهها استخراج گردید. در مصاحبههای بعدی، سؤالات متناسب با دادههای حاصلشده، در برخی موارد تغییر کرده تا ابعاد جدیدی از موضوع امکان بروز پیدا کند. درنهایت با پایان یافتن مرحله جمعآوری دادهها و تحلیل و کدگذاری، مؤلفههای مؤثر بر ایجاد اتمسفر معنوی مساجد مبتنی بر تجربه زیسته مخاطبین استخراج گردید. در مرحله بعد، جهت سنجش مؤلفههای بهدستآمده بر روی نمونههای موردمطالعه که در ادامه به آنها اشاره شده است، از نرمافزار Expert Choice استفاده گردید تا با معرفی مؤلفههای موردنظر مخاطبین بهعنوان معیار و شش مسجد موردنظر بهعنوان گزینهها، بتوان سنجشی از ترتیب بیشترین اتمسفر معنوی در بین نمونههای موردمطالعه ارائه داد. جهت انجام این مرحله، از پرسشنامه خبرگان استفاده گردید، بدینصورت که معیارها جهت وزن دهی، در اختیار 15 نفر از اساتید معماری قرار گرفت و با جمع نظرات آنان، رتبهبندی ارزش وزنی معیارها به دست آمد و درنهایت معیارها مورد مقایسه زوجی17 در بین شش مسجد موردنظر قرار گرفتند.
نمونههای موردمطالعه
در این پژوهش، شش مسجد در شهر تهران که در بازه زمانی انتخابی، قدیمیترین آنها مسجد الجواد (1341) و جدیدترین آنها مسجد امام رضا (1390) هستند، انتخابشدهاند. در جدول 3 اطلاعات کلی و دلیل انتخاب آنها ارائه گردیده است.
جدول 3: اطلاعات کلی و منطق انتخاب نمونههای موردی
نمونه موردی | تصویر | مکان/سال ساخت | طراح | منطق انتخاب |
مسجد الجواد تهران |
| هفتتیر/1341 | مهندس ابراهیمی | اولین مسجد مدرن تهران، مسجدی فاقد تزیینات با ساختارشکنی در کالبد و عناصر ساختاری |
مسجد دانشگاه تهران |
| دانشگاه تهران/1345 | عبدالعزیز فرمانفرماییان | نخستین مسجد دانشگاهی با طراحی مدرن در شهر تهران که بیشتر مخاطبان آن قشر دانشگاهی هستند |
مسجد الغدیر |
| خیابان میرداماد/1355 | جهانگیر مظلوم یزدی | از اولین مساجدی است که با توجه به اسلوبهای موردتوجه در معماری اسلامی و تکنولوژی مدرن در نواحی شمالی شهر تهران ساختهشده است. |
مسجد جامع شهرک غرب |
| شهرک غرب/1385 | مهندسین مشاور معماری فضا/مهندس طوسی | همجواری کاربری مسجد با موقوفه تجاری |
مسجد ولیعصر |
| چهارراه ولیعصر/1389 | مهندسان مشاور حرکت سیال/رضا دانشمیر | معماری خاص و تغییرات وسیع ساختاری در ظاهر مسجد |
مسجد امام رضا |
| تقاطع خیابان انقلاب و شهید نامجو/1390 | استودیو معماری کلوت/سعیدرضا بریری | تلفیق مسجد و مجموعه فرهنگی با معماری پستمدرنی |
روش تجزیه و تحلیل داده ها
ابتدا در مرحله کدگذاری باز ۹۸۰ کد شناسايی شدند. این ۹۸۰ کد شناساییشده به ۱۸۳ کد باز تقلیل پیدا کردند و کدهای هم مفهوم و تکرارشونده در هم ادغام شدند. سپس مفاهيم شناساییشده به ۲۱ خوشه مفهومی و درنهایت ۱۳ کد محوری تقليل يافت. جهت خلاصه کردن متن پژوهش حاضر، برخی کدهای حاصلشده در جدول 4 ارائهشده است؛ اما آنچه مستقیماً پاسخی برای پرسش پژوهش حاضر بود، کدهای بازی بودند که در ارتباط مستقیم با ادراک حسی مخاطبین قرار گرفتند. این کدها در دسته مقوله فرعی درگیری حواس با اجزاء معماری و درنهایت در کد انتخابی شرایط زمینهای قرار گرفتند.
یافتهها
یافتهها نشان میدهد که مفهوم تجربه از جایگاهی اساسی در بحث موردنظر برخوردار است. بر طبق گفتههای ون منن (۱۹۷۷) «تجربه زیسته» از طریق «فضای زیسته» روی میدهد و فضای زیسته یا مکان زیسته موقعیتی است که تجربههای زیسته انسان در آن شکل میگیرد و این مفهوم، متفاوت بامعنای جغرافیایی مکان است، زیرا آنچه این وجه را میسازد، اولاً تأثیر متقابلی است که یک مکان مشخص بر احساس انسان از بودن در آنجا میگذارد و ثانیاً احساس انسان از بودن در آنجاست که به آن مکان معنا میبخشد، بدینسان که تجربه خاص ماهیت فضای زیسته، از طریق کیفیت معنای آن ایجاد میشود (Van Manen, 1977:177). اطلاعات محیط پیرامون از طریق حواس دریافت میشوند (Danielsson,2011:96)
جدول 4: کدهای استخراجشده از مصاحبهها و مقولهبندی آنها
مقولات فرعی (سطح اول) | کد محوری | کد انتخابی | |
نیاز انسان به قرارگاه کالبدی، بسترسازی حضور، عملکرد اصلی فضای عمومی، از دست دادن بعد اجتماعی فضا به دلیل عدم حضور | حضور در فضا |
سطح مادی وجود انسان |
شرایط علی |
نیاز به تجربه برخورد با دیگران در فضا، اجتماعپذیری فضا عامل موفقیت فضا، نیاز به بازتولید فضاهای اجتماعی، بیتوجهی به حفظ و ارتقای فضای جمعی | نیاز به تعاملات اجتماعی | ||
تحریف جنبه اجتماعی دین، تنوع دستورات اجتماعی دین، سعادت و کمال انسان در زندگی اجتماعی | جنبه اجتماعی دین | ||
معاد از ضروریات اسلام، معاد از مهمترین اصول دین | اعتقاد به روز بازپسین |
سطح معنوی وجود انسان | |
ایجاد تعادل در وجود انسان، سیر انسان از خلق به خالق، عبادت رکن تغییرناپذیر تمام ادیان | نیاز به عبادت و پرستش خالق | ||
خودسازی موجب رستگاری راستین، تکامل انسان در گرو پرستش | تشویق به خودسازی در اسلام | ||
حس منقلب شدن، حس آرامش، حس سرزندگی، حس صمیمت و اجتماعپذیری، حس مکاشفه داخل فضا | تجربیات احساسی مخاطب در مواجهه با مسجد |
شرایط زمینهای(1) | |
جزییات و تزیینات، دسترسی و موقعیت، مصالح، دمای محیط، نور و سایه، صدای آب، سکوت فضا، رنگها، بوها | درگیری حواس با اجزا معماری | ||
هندسه شبستانها نماد کعبه، وحدت در کثرت گنبد خانه، هدایت نگاه مخاطب به آسمان، منار نماد کثرت و جامعه سازی | نمادها و نشانهها | ||
تأثیر حضور و رفتار مخاطب بر اتمسفر، تأثیر اتمسفر بر رفتار مخاطب | رابطه تعاملی انسان و محیط | ||
شرایط اقلیمی و موقعیتی، تأثیر اتفاقات تاریخی و خاطره بر اتمسفر مسجد | حیطه مکانی و زمانی | تأثیرات سرزمین |
شرایط مداخلهگر |
باورها و اعتقادات | حیطه فرهنگی و اعتقادی | ||
پایبندی به الگوهای گذشته، مسجد آینهای از کل اجتماع | جریان فکری سنتگرا | جریانهای فکری حاکم | |
آشناییزدایی فرمی و تقدس زدایی، مخالفت با جریان فکری سنتگرا، عدم وجود سبک و راهبرد مشخص در طراحی | جریان فکری آوانگارد | ||
توجه به شرایط زمانی و مکانی، تأثیر همجواریها و محل قرارگیری مسجد، شاخص بودن بنای مسجد | بیرون از مسجد | حوزه مخاطبین: نیازسنجی مخاطبین |
راهبردها |
سادگی و خالی بودن از عناصر اضافی، سلسلهمراتب، نور بهعنوان نشانی از امر قدسی، خلوت انسان باخدا، امکانات رفاهی | داخل مسجد | ||
لزوم روشن شدن نسبت انسان با خدا | حوزه اعتقادی | حوزه مدیریتی: ملاحظات نهادهای دولتی | |
امکان مشارکت مخاطب در تغییر دادن فضاها، افزایش تعاملات انسانی، حضور کارشناسان در دستگاهها و نهادهای متولی، | حوزه اجتماعی | ||
شناخت ریشهها و اهمیت ساماندهی آنها، بهرهمند شدن از قرآن و نصوص دینی، دانش و تسلط کافی، توجه به طبع انسانها، نمادها و نشانهها، بازآفرینی تجربه، درگیری کمتر حواس، کمک گرفتن از مردم در طراحی، ایمان و اعتقادات طراح، پرهیز از اعمال سلایق شخصی | حوزه طراحی: ملاحظات طراحی | ||
ایجاد دیالوگ بین متن و مخاطب، افزایش حضور پذیری فضا، لذت عمیق ادراکی و هویت مندی مخاطب در فضا | ادراک اتمسفر مطلوب |
پیامدها | |
فزایش کمی مساجد و عدم هماهنگی آن با مخاطبان، فقدان حس معنوی در مساجد، تعمیق شکاف اجتماعی بین گروههای مختلف مردمی، حساس تناقض با مفاهیم دینی، کاهش موقعیت محوری مساجد در محلهها، حس بیهویتی مخاطب در فضا، حس بیگانگی مخاطب با محیط |
اختلال در ادراک اتمسفر |
همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهند حواس انسان و نقش آن در ادراک محیط پیرامونش امری غیرقابلانکار است. در تأیید این یافتهها، پژوهش ماونت و کاوِت (۱۹۵۵) نیز اشاره میکند که «انسانها در دنیای چند حسی زندگی میکنند که با دیدن بوها، صداها، مزهها و پدیدههای چشیدنی احاطهشدهاند و روشی که این محرکها تجربه میشوند به فهم ما از محیط پیرامون کمک میکنند» (Mount & Cavet, 1955:52). تأکید مخاطبین بر پارامترهای قابلادراک حسی، بیانگر این مطلب است که افراد، تجربه زیسته خود را درگرو ادراکات حسی خود بسیار پررنگتر از سایر عوامل میدانند؛ اما در وزن دهی به آنها در بسیاری مواقع دچار تردید شده و یا برای خود افراد دارای ابهام است که کدامیک از مؤلفهها دارای وزن بیشتری
نسبت به مؤلفههای دیگر است. به همین علت برای وزن دهی ازنظر متخصصین استفاده گردید تا با اختصاص دادن نمراتی بین 1 تا 9، ارزش وزنی معیارها مشخص گردد.
با توجه به خروجی نرمافزار اکسپرت چویس، ماتریس مقایسات زوجی معیارهای اصلی به شرح جدول زیر است. (نرخ ناسازگاری 08/0). اعداد مشکیرنگ جدول فوق نشاندهنده اولویت سطر نسبت به شاخص ستون مربوطه است. اعداد قرمز وضعیت معکوس را نمایش میدهد بهنحویکه اولویت با ستون مربوطه است. درنهایت شاخصهای اصلی به لحاظ وزنی، در نمودار نمایش دادهشدهاند. نتایج آن در نمودار شماره 1 بهصورت عددی و در نمودار شماره 2 بهصورت میلهای، نشان میدهد که مؤلفه تناسبات، دارای وزن بیشتری نسبت به سایر مؤلفهها است.
با توجه به وزن دهی شاخصها در برآیند نتیجه مقایسه زوجی گزینهها با یکدیگر، مسجد جامع شهرک غرب با عدد 19/0 اتمسفر معنوی مناسبتری را در ادراک مخاطب از فضای مساجد موردمطالعه با نرخ ناسازگاری 05/0 داشته و به ترتیب مساجد امام رضا، الجواد، ولیعصر، دانشگاه تهران و الغدیر در رتبههای بعدی قرار گرفتند که در نمودار شماره 3 نشان دادهشده است.
مقایسه حاصل از گراف حساسیت در نرمافزار، در نمودار4، جایگاه نمونههای موردمطالعه را نسبت به مؤلفههای موردتوجه مخاطبین در تجربه زیسته آنان، نمایش میدهد.
نتیجهگیری
در خاتمه میتوان چنین نتیجه گرفت که بحث پیرامون موضوع اتمسفر، از جنبههای گوناگون قابلبررسی است. آنچه منابع به آن اشاره بسیار داشتهاند بحث پیرامون مباحث زیباییشناسی در اتمسفر فضا است که بسیار حائز اهمیت است؛ اما آنچه مخاطبین بهعنوان کاربران اصلی فضاهای معماری درک مینمایند چیزی فراتر در تجارب حسی و تنانه نمیباشد.
دادههای حاصل از مصاحبهها نشان میدهد که دو مؤلفه روحیات فردی و تعاملات انسانی نیز بهعنوان مؤلفههای اصلی در ایجاد تجربه زیسته مخاطبین در کنار تجربه ادراک احساسی و تجربه زیباییشناسی مؤثر واقع میشوند؛ اما هنگام پرسش از افراد بیشترین دریافت آنان مربوط به دادههایی بوده که از طریق حواس قابلدرک است. شاهد این ادعا بسامد کدهای بهدستآمده حاصل از مصاحبههای نیمه ساختاریافته پژوهش حاضر است. همچنین نتایج وزن دهی به معیارها نیز نشان داد که بحث تناسبات در ایجاد اتمسفر معنوی مساجد میتواند بهعنوان مهمترین مؤلفه موردتوجه قرار گیرد. میتوان چنین عنوان نمود که برداشت افراد از فضاهایی که آنها را ازلحاظ معنوی تحتتأثیر قرار میدهد، در مرحله اول درگرو داشتن تناسبات صحیح است. قرارگیری مؤلفه موقعیت در رتبه دوم ازلحاظ وزنی نیز نشان میدهد که نقش تعاملات انسانی و روحیات فردی نیز میتواند در برداشت ذهنی مخاطبین بسیار مؤثر باشند.
قرارگیری مؤلفههای مصالح، نور، تزئینات، رنگ، فرم، دسترسی و صدا در رتبههای بعدی نشان میدهد که عوامل کالبد معماری همگی دارای اهمیت بوده اما آنچه در مرحله اول و بهعنوان اصلیترین معیار، باید موردتوجه طراحان مساجد قرار گیرد رعایت صحیح تناسبات مربوط به فضای مساجد است. دلیل این امر را شاید بتوان در کهنالگوهای موجود در ذهن مخاطبین یافت که عموماً فضاهای عبادی را فضاهایی باعظمت و دارای تناسبات غالب بر مقیاسهای انسانی طلب مینمایند. مقایسه مساجد دیگر بهعنوان نمونههایی از مساجد معاصر، میتواند پیشنهادی برای پژوهشهای آتی باشد تا شاید بتوان در ادامه مسیر آغازشده، به راهکارهایی مدون جهت طراحی مناسب الگوی مساجدی با اتمسفر معنوی مناسب برای مخاطبین دستیافت.
پینوشت
. از این روی که پژوهش حاضر بخشی از پژوهشی بزرگتر بوده است که به دنبال شناخت تمامی عوامل موثر بر ایجاد اتمسفر فضایی مساجد معاصر تهران بوده است، تا در نهایت با ارائه پارادایمی بتواند پدیده مرکزی را در خوانش عوامل موثر تبیین نماید، در این مقاله جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث، از ارائه توضیحات تکمیلی در ارتباط با سایر کدهای محوری صرف نظر شده است و صرفاً، شرایط زمینه ای که مورد نظر پژوهش حاضر بوده است مورد سنجش قرار گرفته است.
منابع
ایمان طلب، حامد و سمیه گرامی (1391) «نسبت معنا و شکل، تطبیق اندیشه معماری مسجد و فرم شناسی نماز»،مطالعات هنر اسلامی شماره ۱۶، صفحه 88-77.
بهزادفــر، مصطفــی(1376) «معماری مســجد و نمای شــهر، در مجموعه مقــالات همایش معماری مســجد؛ گذشــته، حال، آینده»، جلد 2 ،دانشــگاه هنر اصفهان، اصفهان
پالاسما، یوهانی (1393) چشمان پوست،معماری و ادراکات حسی، ترجمه رامین قدس، تهران، پرهام نقش.
پرزگومز، آلبرتو (1338) تأملات بهنگام، ترجمه رضا عسگری، نگین جواهریان و باوند بهپور، تهران، معمار نشر.
تربیت جو، علی و غلامرضا اسلامی (1397) «مکالمه انسان و مکان مقدس، جستارى بر نقش مخاطب در فهم قداست مکان»،هویت شهر، شماره ۳۵، صفحه 74-65.
رحمتی، محمدحسین (۱۳۷۶) نقش عناصر تجسمی در خلق فضای معنوی بارگاه حضرت معصومه (پایاننامه منتشرنشده) دانشگاه تربیت مدرس.
زهدی گهر پور، محمد و یاشار ذکی و روزبه زرین کوب و بهادر زارعی (1397) «تعامل مفهوم هویّت با مفاهیم فضایی» فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای،41-29، (1)9.
شیرازی، محمدرضا (۱۳۸۹) «پدیدارشناسی در عمل، آموختن از تحلیل پدیدار شناختی پالاسما از ویلا مایرآ»،آرامانشهر، شماره ۴، صفحه ۱۳۲-۱۲۵.
صارمی، حمیدرضا و سحر خدابخشی و متین خلاق دوست (1395) «مقایسه تطبیقی جهتگیری شبستان مساجد سنتی و معاصر»، شهر ایرانی اسلامی،شماره 24، صفحه ۶۵-۸۴.
فراستخواه، مقصود (۱۳۹۸) روش تحقیق در علوم اجتماعی با تأکید بر نظریه برپایه «گراندد تئوری GTM»،تهران، نشر آگاه.
محمدمنان، رئیسی و عبدالحمید نقرهکار (1393) «ارزیابی هندسی فضایی مساجد معاصر تهران با استفاده از تحلیل مضمونی متون دینی»،پژوهشهای معماری اسلامی، شماره ۴، صفحه 46-30.
مهدوی نژاد، محمدرضا و محمد مشایخی و منیره بهرامی (1393) «الگوهای طراحی مسجد در معماری معاصر»، پژوهشهای معماری اسلامی، شماره ۵، صفحه ۱۹-۲،
مهدینژاد، جمالالدین و حمیدرضا عظمتی و علی صادقی (1398) «تبیین راهبردی مؤلفههای حس معنوی در معماری مساجد ایران»، مطالعات ملی شماره ۲، صفحه 94-78،
نژاد ابراهیمی، احد و سام مرادزاده (1397) «مطالعهای در معماری مساجد ایران برای الگو یابی معماری مساجد بوشهر در دوره قاجار»، هنرهای زیبا، شماره ۲۳، صفحه 87-98
نقرهکار، عبدالحمید (1393) «ارزیابی و نقد طرح و ساختمان جدید مسجد ولیعصر در مجاورت تئاتر شهر»،پژوهشهای معماری اسلامی، شماره ۲، صفحه 39-23،
نقرهکار، عبدالحمید (۱۳۹۷) پنج رساله در حکمت هنر، معماری و شهرسازی اسلامی،قزوین، انتشارات جهاد دانشگاهی.
نقیزاده، محمد (۱۳۸۵) معماری و شهرسازی اسلامی،تهران، راهیان.
نگینتاجی، صمد و مجتبی انصاری و حسنعلی پورمند (۱۳۹۶) «تبیین نسبت رابطه انسان و مکان در فرآیند طراحی معماری با رویکرد پدیدارشناسی»،نشریه هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی،شماره ۴، صفحه ۸۰-۷۱.
نوروزبرازجانی، ویدا (1398) روش شناسی پژوهش کیفی،تهران، یادآوران.
نونژاد، نرگس و الهام ناظمی و حمید صابری (1398) «ارزیابی ادراک معنای مکان در عصراطلاعات (مطالعه موردی فضای شهری سنتی و مدرن شهر اصفهان) »، فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای،812-801، (2-1)10.
نیک فطرت کردمحله، مرتضی و حسین ذبیحی و آزاده شاهچراغی (1398) «روایتِ مکان در آثار معماران معاصر از منظر ادبیات تطبیقی فلسفه و معماری با رویکرد پدیدارشناسی (نمونه موردی، موزه هنرهای معاصر تهران) » فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای،834-813، (2-1) 10،
هاسپرز، جان و راجر اسکراتن (۱۳۸۵) فلسفه هنر و زیباییشناسی، ترجمه یعقوب آزند، تهران، دانشگاه تهران.
هرشبرگر، رابرت جی (۱۳۷۸) «مطالعهای درباره معنا و معماری»، ترجمه زینب چاووشزاده، فصلنامه معماری و فرهنگ، شماره ۱، صفحه ۱۰۲-۹۹.
هیلــن برانــد، روبرت (1380) معماری اســلامی، ترجمه باقــر آیتالله زاده شیرازی، انتشارات روزنه، تهران.
Bryant, A (2017) Grounded Theory & Grounded Theorizing.Pragmatism in Research Practic.NewYork، Oxford University Press.
Corbin, Juliet & Strauss, Anselm (2015) Basic of Qualitative Research (4th Ed) Los Angeles، Sage.
Danielsson, C.B (2011) Experiencing Architecture—Exploring the Soul of the Eye،In Proceedings of the ARCC 2011 Spring Research Conference، Considering Research، Reflecting Upon Current Themes in Architecture Research, 95-102.
Glaser, Barney & Strauss, Anselm (1967) Reprinted (2006) The Discovery of Grounded Theory، Strategies for Qualitative Research،Chicago, IL، Aldine.
Mount, H،& Cavet, J (1955) Multi- sensory enviroments، an exploration of their potential for young people with profound and multiple learning difficulties،British Journal of Special Education, 22(2), 52-55.
Van Manen, M (1977) Linking ways of knowing with ways of being practical،Curriculum Inquiry, (6), 205-228.
[1] . Gernot Böhme
[2] . Herman Schmitz
[3] . Hubert Telenbach
[4] . Rudolf Otto
[5] . Orchestrating Architecture
[6] . Colin Wilson
[7] . Alvar Alto
[8] . Gunnar Asplund
[9] . Hans Scharoun
[10] . Sigurd Lewerentz
[11] . Frank Lloyd Wright
[12] . Robie House
[13] . Unity Temple
[14] . Imperia Hotel
[15] . Eliasson
[16] . Borch
[17] . AHP(analytical Heierarchy Process)
Investigating the factors affecting on the perception of the sense of spirituality in mosques*
Shideh Parto1, Vida NorouzBorazjani**2, Shervin Mirshahzadeh3
ABSTRACT
The mosque is one of the most important and special buildings of Muslims in Islamic countries and the introduction of new theoretical fields into architecture, such as the subject of the atmosphere, opens new windows for designers, which may be able to cover what has been lacking in recent years in the design and construction of mosques. This study is formed by asking the question what are the effective components on creating the spiritual atmosphere of mosques from the perspective of the audience and its purpose is to read the atmosphere of contemporary mosques in Tehran based on the lived experience of audiences. The research method is based on the Grounded theory and the analyzes is based on the systematic coding method of Strauss and Corbin with the help of Max QD software.In order to measure the extracted components, six mosques in the contemporary geography of Tehran were selected and paired analysis and comparison on the parameters of the studied samples was done by an expert questionnaire by Expert Choice software.The most important findings and conclusions of the research show that the spiritual atmosphere of mosques, based on the lived experience of the audience, is influenced by 9 main components. Each has its own weight value. Among the found components, proportions are in the first rank and the components of light, sound, color, materials, decorations, access and position are in the next ranks, respectively.
Keywords: Perception, worship space, contemporary mosques, atmosphere, Sense of spirituality
[1] * This article is extracted from “Shideh Parto”’s Ph.D. dissertationentitled “Reading affective Factors of Spatial Atmosphere of Tehran’sContemporary Mosques Based on Grounded Theory Approch” which isdone under supervision of Dr. “Vida Norouz Borazjani” and advisement of Dr. “Shervin Mirshahzadeh” at the “Faculty of Architecture and Urban Planning”, “Islamic Azad University, Central Tehran Branch”
1. Ph.D Candidate, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
[2] . Assistant Professor, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
** Corresponding author: +989121752268, Vid.Norouz_Borazjani@iauctb.ac.ir
[3] Assistant Professor, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.