Fashionism and Youth: An Emerging Social Problem
Subject Areas : Research on Iranian social issuesJavad Maddahi 1 , Alireza Ghobadi 2
1 - پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی
2 - Department of Sociology, Kharazmi University
Keywords: Fashionism, individualism, mass media, social networks, religiosity.,
Abstract :
Fashion is a pervasive concept in the life cycle of the contemporary world. A phenomenon that, more than any other group, seduces young people as its followers and seems to be an emerging social problem. The purpose of this study was to investigate the socio-cultural factors related to youth fashionism. The research method was survey and the statistical population of this research was the youth of Tehran. The sample size was 387 people which was obtained by using Cochran's formula and the sample was selected by multi-stage cluster sampling method. The data collection technique is combination of researcher-made and standard questionnaire that was evaluated for validity and reliability. The reliability measurement through Cronbach's alpha test shows an acceptable level. According to the findings of this study, there is a significant relationship between the variables of age, parental education, social class, personality, public media and social networks, religiosity and fashion. The results of regression analysis show that according to the adjusted coefficient of determination in the regression equation, 50.3% of the variance of the dependent variable is explained by independent variables. Individualism showed the strongest relationship with fashion. Also, in the section of structural equation path analysis, the model indices have an acceptable fit.
افراسیابی، حسین؛ سیار خلج، حامد و شکوهی فر، کاوه (1395) عوامل مرتبط با مدگرایی در بین جوانان شهر یزد، جامعهپژوهی فرهنگی، سال هفتم، ش1، صص 1-22.
بخارایی، احمد و رفیعی، ملکه (1395) «زنان و گرايش به مد، زن در توسعه و سياست، دورة 14، شمارة 3، صص 328-309.
پیلتن، فخرالسادات و طالبي، حسین (1392) «بررسی عوامل اجتماعی گرایش به مد در بین نوجوانان (مورد مطالعه دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر میناب)»، فصلنامه مطالعات جامعه شناختی جوانان / سال چهارم/ شماره یازدهم، صص ۶۴-۴۹.
حاتمی، خدیجه؛ کواسمی، ایوب و آقایاری هیر، توکل (1394) بررسی رابطه بین همرهنگی، تشخص طلبی و طبقه اجتماعیاقتصادی با میزان مدگرایی (مورد مطالعه، دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز) جامعهشناسي كاربردي، سال 26، شماره پياپي 60، شماره 4، صص 212-199.
خدام محمدی، زهرا، راسخ، کرامت الله (1400) عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر مدگرایی جوانان در شهر شیراز، پژوهش های جامعه شناسی، 15 (2)، 153-173.
ترکاشوند، علی (۱۳۸۷) «آسیب شناسی مدهای ناهنجار و تاثیر آن بر جوانان» تهران، نشريه رسالت.
حاجیزاده میمندی، مسعود و یوسفی، فریدون (1395) «بررسی برخی از عوامل اجتماعی مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد»، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، سال 16، شماره 31، 271-233.
ديليني، تيم (1388) «نظريههاي كلاسيك جامعهشناسي»، ترجمه بهرنگ صديقي و وحيد طلوعي، تهران، ني.
زارع بیژن، سراج زاده سید حسین، حبیب پور گتابی کرم، مداحی جواد، زیست مجردی جوانان، مسئلهای اجتماعی-فرهنگی (رویکردی تحلیلی مبتنی بر آرای ژان بودریار و ریچارد سِنِت) مسائل اجتماعی ایران.
۱۳۹۹; ۱۱ (۲) ۱۲۳-۹۷ سيدمن، استيون (1391) «كشاكش آرا در جامعهشناسي»، ترجمه هادي جليلي، تهران، ني.
عمیدی، حسن و احمدی، محمد (1395) «مطالعه رابطه بین عضویت در شبکه اجتماعی و تمایل به مدگرایی در جوانان (با تاکید بر فیسبوک)»، مطالعات جامعهشناسی، سال 8، شماره 32، صص 138-123.
فاضلي، محمد (1382) «مصرف و سبك زندگي»، قم، صبح صادق.
قادری، طاهره و رضایی، سپیده (1393) رابطه سرمایه فرهنگی و گرایش جوانان به مد (تفاوت بین دختران و پسران) دوره 21، شماره 66، صص 35-1.
قریشی، فردین؛ قاسمزاده، داود و قاسمزاده، ذاکر (1395) «نقد و بررسی نظریه مصرف نمایشی وبلن بر مبنای معیارهای سنجش معرفت اجتماعی»، سال 7، شماره 4، پياپي ۲۸، صص،-58-۴۳.
-کرایب، یان (۱۳۹۱) «نظریه اجتماعی کلاسیک»، ترجمه، شهناز مسمی پرست، تهران، نشر آگه.
-کلمن، جیمز (۱۳۷۷) «بنیاد نظریه اجتماعی»، ترجمه، منوچهر صبوری، تهران، نشر نی.
-كيويستو، پيتر (1380) «انديشههاي بنيادي در جامعهشناسی»،ترجمه منوچهر صبوري، تهران، ني.
-کوزر، لوئیس (1372) «زندگی و اندیش های بزرگان جامعه شناسی»، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علم.
مداحی، جواد؛ زارع، بیژن؛ سراج زاده، سید حسین و حبیب پور گتابی، کرم (1400) مسئله تجرد، سوژه و زیستجهانِ نو پدید دختران شهر تهران، بررسی مسائل اجتماعی ایران، 12 (1)، 7-43.
معیدفر، سعید و حقیقی، عبدالحمید (۱۳۸۹) «عوامل اجتماعی گرایش جوانان تهرانی به مد»، فصلنامه مطالعات جوانان، شماره 14-۱۵، صص ۱۵۰-۱۳۷.
Arlesa Shephard, Sanjukta Pookulangara, Tammy R. Kinley, Bharath M. Josiam, (2016) "Media influence, fashion, and shopping, a gender perspective", Journal of Fashion Marketing and Management, Vol. 20 Issue, 1, pp.4-18, https,//doi.org/10.1108/JFMM-09-2014-0068.
Bing, H (2014) “Current Fashion Buying Among Indian Female Upper-Middle Class With Reference To Tamil Nadu. International Journal of Marketing, Financial Services and Management Research, 3 (6) .
Blumer, H (1969) Fashion, From class differentiation to collective selection. The Sociological Quarterly, 10 (3), 275-291.
Dort, K (2018) Why fast fashion needs to slow down. [Online] UN Environment. Available at,https,//www.unenvironment.org/news-and-stories/blog-post/why-fast-fashion-needs-slow-down [Accessed 4 May 2019] .
Mukoko, A (2012) Fashion awareness and interest among female students at a college in Gweru, Zimbabwe. International Journal of Asian Social Science, 2 (11), 1956-1966.
Odeleye, D. A (2011) The Place of Age and Socioeconomic Status in Contemporary Fashion. Continental Jounal Social Sciences, 4 (1), 54-63.
Simmel, G (1986) “Die Mode”, in G. Simmel Philosophische Kulture, Berlin, Klaus Wagenbach. Social Science, 2 (11), pp. 1956-1966.
Sakkthivel, A. M., Shameem, B., & Mushtaq, S (2020) Does media influence fashion consciousness of Muslim women consumers, evidences from the United Arab Emirates. International Journal of Business Innovation and Research, 22 (4), 523-545.
Entwistle, J., (2002) "The aesthetic economy, the production of value in the field of fashion modeling". J. Consumer Cult. 2 (3), 317–339.
Flugel, J. C (1993) The psychology of clothes. University of Michigan, Hogarth Press.
Lipovetsky, Gilles (1994) The Empire of Fashion, Dressing Modern Democracy. Princeton, N.J., Princeton University Press.
Peters, B (2018) Instagram Stories Research, We Analyzed 15,000 Instagram Stories from 200 of the World’s Top Brands. [Online] Resources. Available at, https,//buffer.com/resources/instagram-stories-research [Accessed 27 May 2019] .
Lilja, N (2019) Efficient social media marketing for sustainable fashion companies, Increasing interest and engagement on Instagram among millennial males by appealing to their values.
فصلنامه علمي «پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی»
شماره یکم، پاییز 1400: 127-97
تاريخ دريافت: 06/09/1400
تاريخ پذيرش: 22/12/1400
نوع مقاله: پژوهشی
مدگرایی و جوانان: مسئله اجتماعی در حال ظهور
چکیده
مدگرایی مفهومی فراگیر در چرخه زندگی جهان معاصر است. پدیدهای که بیشتر از هر گروهی، جوانان را بهعنوان پای ثابت خود اغوا نموده و به نظر میرسد در حال تبدیلشدن به مسئلهای اجتماعی است. هدف این تحقیق، بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با مدگرایی جوانان بوده است. روش پژوهش از نوع پیمایش و جامعه آماری این تحقیق جوانان شهر تهران بوده است. تعداد نمونه 387 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد و نمونه با شيوه خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. تکنیک گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد است که از نظر روایی و پایایی مورد ارزیابی قرار گرفت. الگوی نظری پژوهش حاضر الگویی تلفیقی است. بنابراین از مفاهیم و نظریههای متخصصان اجتماعی از قبیل گئورگ زیمل (فرایند تناقض آمیز مد)، تورشتاین وبلن (فراغت و مصرف متظاهرانه)، بودریار، والتر بنیامین (پرسه زن و پاساژگردی)؛ بودریار (مصرف و هویت) و دلوز و گاتاری (سوژه پراکنده ماشین امیال) استفاده شده است. سنجش پایایی از طریق آزمون آلفای کرونباخ میزان قابل قبولی را نشان میدهد. بر اساس یافتههای این پژوهش، بین متغیرهای سن، تحصیلات پدر و مادر، طبقه اجتماعی، تشخصطلبی، رسانههای همگانی و شبکههای اجتماعی (شبکههای مدرن مجازی)، دینداری و مدگرایی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیلشده در معادله رگرسیون 3/50 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین میشود. متغیر تشخص طلبی قویترین رابطه را با مدگرایی نشان داد. همچنین در قسمت تحلیل مسیر معادلات ساختاری شاخصهای مدل از برازش قابل قبولی برخوردار میباشند.
واژههاي کلیدی: مدگرایی، تشخص طلبی، رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی، دینداری.
مقدمه
مدگرایی مفهومی مدرن در چرخه زندگی معاصر جهان است. مفهومی که بیشتر از هر گروهی، جوانان را بهعنوان پای ثابت خود اغوا نموده و به نظر میرسد تبدیل به مسئلهای جهانی شده است. مدگرایی مختص به ناحیه خاصی از جهان مصرفی معاصر نبوده و از غرب تا شرق و از جنوب آفریقا تا کشورهای سرد اسکاندیناوی را دچار خودکرده است. قدرتی که ما را به یاد لوکوموتیو معروف گیدنز و قدرت بیچون چرای آن میاندازد.
در عصر جهانیشدن فرهنگ مدرن (مصرفگرا و مدگرایانه)، شاهد پویایی خصوصی شدن و ایدهآلیسم منافع فردی بوده و شکلهای جدیدی از زندگی، پویاییِ خصوصی شدن و فردگرایی افسارگسیخته جوانان، نوعی شیفتگی از سبک جدیدی از زندگی را برای جوانان خلق کرده است (مداحی و همکاران، 1400). ساکتیول3 به نقش شبکههای اجتماعی جدید و رسانههای اینترنتی بسیار تأکید داشته و معتقد است این رسانهها زنان عرب بهویژه در امارات متحده عربی را بهشدت تحت تأثیر مدگرایی قرار دادهاند (ساکتیول، 2020: 539). در اروپا میزان مصرف اقلام و وسیلههای مربوط به صنعت مد به 604 میلیون تن در سال میرسد (لیلجا4، 2019). مصرف و مدگرایی خطرات زیادی را متوجه محیطزیست و بسیاری از جنبههای زندگی آدمیان کرده است. افزایش اثرات منفی در محل دفن زباله، حیاتوحش و طبیعت به دلیل مصرف سریع مد به شکل بسیار بارزی مشخص است (دورت5، 2018). مدگرايي ازجمله مطرحترين مسائل نوپديد اجتماعي در عصر حاضر به شمار میرود، يعني نوعي از مصرف كه نه براي رفع نيازهاي زيستي بلکه براي اهداف اجتماعي صورت میگیرد. پل هيرش میگوید: امروزه كالاهايي توليد میشوند كه نه به خاطر كاركرد واقعیشان بلکه صرفاً به سبب زيبايي، بيان شأن و منزلت افراد خريداري میشوند (هیرش، 1972 به نقل از حاتمی و همکاران، 1394: 200). مد امروزه در جوامع انساني علاوه بر ويژگي تمایز بخش، در ميان توده مردم، نقش يك رسانه را نیز دارد. اين پديده در جهان امروز و در ميان برخي از مردم به ابزاري براي انتقال پيام خود به جامعه تبدیلشده است تا جايي كه پير گيرود، مد را يكي از انواع ارتباطات اجتماعي ارزيابي میکند و چنين ميگويد: در جامعهاي كه فوران محصولات مصرفي، اين محصولات را از كاركرد اوليهشان (محافظت و تغذيه) دور كرده باشد، مدها نقش بسيار مهمي پيدا ميكنند و آشكار است كه مثلاً كراوات، اتومبيل، مبلمان، فقط نشانههايي دال بر موقعيت اجتماعي افراد است (گيرود6، 1380 به نقل از افراسیابی و همکاران، 1395: 37). البته که رسانههای مدرن امروزی نقش بسیار مهمی در ترویج مدگرایی و سبک زندگی تجمل گرایانه نقش دارند. بهعنوان نمونه اینستاگرام به عنوان یک پلتفورم و یک شبکه اجتماعی مجازی بسیار مورد توجه و استفاده جوانان قرار گرفته است به گونهای که امروزه بیش از 500 میلیون نفر عضو فعال دارد (پیترز7، 2018).
گرایش به مد بیانگر نوعی تجدیدنظرخواهی و درواقع تلاش در جهت نو کردن و تغییر در مسائل گوناگون ظاهري زندگی است و با ظهور مدرنیته ارتباطی تنگاتنگ دارد. با ظهور تَب مدرنیته یا مدرنیزاسیون و تحول در برخی مفاهیم و معیارها، فضاي زندگی بشر تبدیل به فضایی مصرفزده، صوري و کاملاً سطحی شده است در این فضا انسان به دنبال این است که شکل ظاهري خود را تغییر دهد و ازآنجاکه این تغییر بهزودی او را دلزده میکند، بهسرعت به دنبال اشکال ظاهري جدیدي میرود، چنانچه این ظواهر نوین به شکل صحیح و در قالب فرهنگ ملی و مذهبی هر جامعهای در اختیار افراد قرار نگیرد، یا آنها را خلق میکند یا از دیگران تقلید میکند (ترکاشوند، 1387: 1). اگرچـه برخي از نظریهپردازان (بلومر8، 1969؛ ليپوتسكي9، 1994؛ انتويسل10، 2000) مد را همـزاد مدرنيتـه و بهتبع فـرآوردهاي منحصـراً غربـي برشمردهاند و امكـان ظهـور آن را در كشورهايي كه از نظام قشربندي باز و امكانات تحرك كافي ندارنـد منتفـي دانستهاند، و مـد را، بهمنزله سيسـتم و شبکهای از نهادهاي توليدي به هم مرتبط، خاص جوامع غربي دانسته و بهطور مشـخص بـا شـهرهايي چـون پاريس، ميلان و نيويورك پيوندي ناگسستني دارد، اما برخلاف این تصور، كانون11 (1998) تصريح میکند، «بهرغم آنكه فرايندهاي رقابت و همچشمی مبتني بر مد بيشتر در شرايط تغييرات شتابان، كـه ويژگـي جوامع صنعتي است، به چشم میخورند، فرايندهاي مشابه، دستکم در مقياسي محدودتر، در اكثر فرهنگها يافت میشوند. عام بودن مد با توجه به تعريف كلي آن، بهعنوان عامل و واسطه تغييرات سبكي آشكار میگردد و ازهمينرو مد نهتنها در جوامع مدرن، بلكـه در همه جوامـع يافت میشود (بخارایی و رفیعی، 1395: 311).
با اين اوصاف، میتوان مدعي شد كه امروزه در هر جامعهای پيـروي از مـدهاي رايـج، بهخصوص در کلانشهرها، به پديدهاي كاملاً محسـوس و ملمـوس تبدیلشده اسـت. جامعه ایرانی نيـز از ايـن قاعـده مستثنا نيسـت و امـروزه درنتیجه فرايندهاي جهانیشدن و رشد فنّاوریهای اطلاعـاتي و ارتبـاطي، شاهد تغییرات ارزشی و هنجاري در جامعه ایران هستیم و این تغییرات، همۀ عرصههای زندگی ایرانیان را دربر گرفته است، بهگونهای که نهتنها بعد عینی، بلکه ابعاد ذهنی زندگی روزمره وي را در برگرفته است (محمدی و همکاران، 1394 به نقل از قریشی و همکاران، 1395: 44). این پژوهش به تهران از منظر یک پسا شهر نگاه میکند. به نظر میرسد تهران، صحنهای شهری برای اجرای نمایشی جدید از مدگرایی در میان جوانان است. تهران شهری است که به نظر میرسد حاد واقعیت در آن به معنای کامل رخداده است. شهری که در آن واقعیت زیر سطوح درخشان پرزرقوبرق مدگرایانه و اغواگرایانه وانمودها یکسره ناپدیدشده است. بهتر بگوییم چالش مدگرایی در شهر تهران، چالشی علیه معنا و عمق، چالشی با طبیعت و فرهنگ، نه در داشتن پیشینه فرهنگی، بلکه در قدرت بیفرهنگی و رها بودن از سنتهای دست و پاگیر گذشته است. چالشی که حالا مصرفگرایی، مدگرایی و لوکس بودن و دیده شدن را در تاج سبکهای زندگی جوانان قرار میدهد. در این میان جوانان و شهر تهران پیوندی عجیب در نوع گذران زندگی و مد را خلق کردهاند. جوانان بهعنوان بخشی از جامعه امروزی ایران بازیگر نقشهای جدیدی در جامعه هستند. نقشهایی که گویی تعریفی تازه داشته و نمایشی که کاملاً نو و جاهطلبانه است؛ و رنگ و بویی از سنتها و هنجارهای پدرانشان در آن دخیل نیست. تئاتری از زندگی و انتخابها که بیش از هر چیز دیگری متأثر از کارگردانی مدگرا و مصرفگرا است. کارگردانی که چندتکه شدن و فراوانی سلایق در آن برایش افتخاری مسجل است. عصر حاکم برکنشهای جوانان را میتوان عصر دگرگونیهای مدگرایانه نامید. دراینبین به نظر میرسد ارابه مدگرایی در میان جوانان و اشاعه طغیان گر آن، چرخهایی قدرتمند از قبیل رسانههای مدرن مجازی دارد. فضای مجازی در دوره معاصر شیوههای ناپایدار، متکثر و پراکنده مدگرایی و میل به مصرف را ایجاد میکند. هویت اصیل جوانان را تغییر داده، مدگرایی را در حد بینهایت ترویج و لذتبخش نمایش میدهد. در رابطه با فناوری مجازی و شبکههای مجازی اینترنتی میتوان از انقلابی در ایجاد سلایق جدید برای زندگی جوانان نام برد. با این تفاسیر اینک همهچیز در معرض وقاحت و تنوعطلبی دنیای ارتباطات قرارگرفته است. بدنها شفاف - مرئی و برهنه گشته است. مدگرایی، فردگرایی، دلزدگی و محو شدن فضاهای خصوصی فرم جدیدی را برای زندگی گروه مهمی از جوانان رقمزده است.
در این شرایط بررسی فرهنگی و اجتماعی فرمی اجتماعی مانند مد ضرورت پژوهش بالایی دارد. صرفنظر از عناصر مثبت و منفي مدگرايي، لازم است وضعيت موجود جوانان در نگاه و پيروي از مد در زمینههای مختلف موردبررسی قرار گیرد؛ بنابراین سؤال اصلي تحقيق اين است كه چه عواملي فرهنگی و اجتماعی بر مدگرايي جوانان در شهر تهران اثرگذار است؟
پیشینه پژوهش
باوجوداینکه دائماً در ﻣﻮرد ﻣﺪﮔﺮاﻳﻲ در ﻣﺠﻼت، رادﻳﻮ و ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮن ﺻﺤﺒﺖ میشود، ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻋﻠﻤﻲ زﻳﺎدي درزمینهٔ ﻋﻮاﻣﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺪﮔﺮاﻳﻲ بهخصوص در کلانشهر تهران انجامنشده اﺳﺖ. ازاینرو ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرسد ﻛﻤﺒﻮد ﺟﺪي در ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻧﻴﺮوي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ وﺟﻮد دارد.
خدام محمدی و راسخ (1400) در پژوهشی به دنبال بررسی «عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر مدگرایی جوانان در شهر شیراز» بودند. روش پژوهش با معیار هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان 19 تا 34 ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز بودند. یافتههای پژوهش نشان دادند که متغیر جنسیت، استفاده از ماهواره، اینترنت، باورهای دینی، الگوپذیری، پایگاه اجتماعی و نمودهای عینی بر مدگرایی تأثیر دارند، درحالیکه ارتباطی بین سن و مدگرایی وجود نداشت.
افراسیابی و همکاران (1395) در پژوهشی را به دنبال بررسی عوامل مرتبط با مدگرايي در بين جوانان شهر يزد بودند. بر اساس یافتههای اين پژوهش، بين متغيرهاي استفاده از رسانههای جمعي، منزلت جویی، مصرفگرایی، جهتگیری اخلاقي فراغت، مقايسه اجتماعي، همنوايي اجتماعي و مدگرايي، رابطه معنادار وجود دارد. همچنين بين افراد مجرد و متأهل در مدگرايي تفاوت معناداري وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيوني نشان ميدهد، مصرفگرایی قویترین رابطه را با مدگرايي نشان داد.
عمیدی و احمدی (1395) پژوهشی را باهدف مطالعه رابطه بین عضویت در شبکه اجتماعی و تمایل به مدگرایی در جوانان (با تأکید بر فیسبوک) به انجام رساندند. یافتههای پژوهش نشان داد، تأثیرپذیری جامعه آماری از تبلیغات و مدهای موجود، در شبکههای اجتماعی درروند انتخاب و اولویتبندی ظاهر خود و زندگیشان است. این تحقیق نشان داد؛ میزان پیگیری فرد درباره آخرین نوع لباس، مدل مو، آرایش صورت، وضعیت اندام، نوع تفریح و فعالیتهای اوقات فراغت، نوع خوراک، عقاید و... را بررسی مؤلفههای متغیر مستقل عضویت در شبکه بر میزان مدگرایی و مؤلفههای رفتار آگاهانه و عملکرد شغلی بر میزان مدگرایی در میان جوانان دارای رابطه معناداری دارد و لیکن مؤلفههای جنسیت، تأهل، رشته تحصیلی و نیز میزان سواد رابطه معناداری با مدگرایی ندارند.
حاتمی و همکاران (1394) در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین همرنگی، تشخص طلبی و طبقه اجتماعی- اقتصادی با میزان مدگرایی (موردمطالعه: دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز)» نتايج بهدستآمده حاكي از آن است، رابطه معنادار و مثبتي بين همرنگي و تشخص طلبي با مدگرايي وجود دارد. تأثيرات كلي طبقه اجتماعي اقتصادي بر مدگرايي به دليل تأثيرات آن بر همرنگي و تشخص طلبی، مثبت هست و انگيزه مدگرايي در دانشجويان طبقات بالا، تشخصطلبی و در دانشجويان طبقات پايين همرنگي است.
پیلتن و طالبی (1392) در پژوهشی به بررسی عوامل اجتماعی گرایش به مد در بین نوجوانان (موردمطالعه دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر میناب) پرداختند. نتایج حاصله بیانگر رابطه معنادار بین گروه دوستان، میزان علاقهمندی به برنامههای رسانهها، میزان استفاده از رسانهها، الگو قرار دادن هنرمندان و پایگاه اجتماعی با گرایش به مد میباشد.
معيدفر و حقيقي (1387) مطالعهاي را با هدف بررسی عوامل اجتماعي گرايش به مد در ميان جوانان 15 تا 29 ساله تهراني انجام دادند. نتايج نشان داد كه دو متغير مقايسه اجتماعي و همنوايي اجتماعي با ميزان مدگرايي فرد رابطه مستقيم و معناداری دارند. ميزان استفاده از رسانههاي جمعي و درآمد خانوار با ميزان مدگرايي فرد رابطه غيرمستقيم و مثبت و متغير تحصيلات و مدگرايي با متغير مذكور رابطه غيرمستقيم و منفي دارد. همچنين ميزان مدگرايي در دختران و جوانان مجرد بيشتر از ساير جوانان است.
ساکتیول (2020)، در پژوهشی به دنبال پاسخ به این سوال بود که آیا رسانهها بر آگاهی از مد در میان زنان عرب مسلمان تأثیر میگذارند؟ این پژوهش در کشور امارات متحده عربی به انجام رسید. نتایج نشان میدهند که رسانههای مدرن و مجازی بیش از هر وسیله دیگری بر مدگرایی زنان عرب در امارت متحده عربی اثرگذار هستند.
لیلجا12 (2019) پژوهشی را به هدف بررسی بازاریابی پایدار رسانههای اجتماعی اثربخش برای موفقیت شرکتهای مد روزبه انجام رساندند. نتایج این پژوهش نشان میدهد شبکههای اجتماعی ازجمله اینستاگرام نقش بسیار مهمی در تشویق افراد در مصرف دارا است.
شفرد13 و همکاران (2016) پژوهشی را با عنوان «نفوذ رسانه و مد و خرید بر اساس جنسیت» در آمریکا به انجام رساندند. هدف این مقاله، شناخت نقش تأثیر رسانهها، آگاهی مد و رهبری مد در انتخاب کانال خرید در رابطه با جنسیت است. نتایج نشان میدهد رسانهها در مدگرایی زنان و مردان تأثیر مستقیم و مثبت دارد و افرادی که از رسانهها استفاده میکنند میزان بیشتری از مدگرایی را تجربه میکنند. بینگ14 (۲۰۱4) تحقیقی را با عنوان «خرید مد بین زنان طبقه متوسط رو به بالا با تأکید به تامیل نادو» به انجام رساند. بینگ در این تحقیق با استفاده از مدلهای کمی به بررسی سهم عوامل مختلفی ازجمله ارزش خرید، سطح تحصیلات، درآمد خانوار و تعداد دفعات خرید و غیره پرداخت. نتایج نشان داد که در میان زنان طبقه متوسط رو به بالا، خرید ارتباط مثبت و معنادار با درآمد خانوار دارد؛ بدین معنی که هر چه درآمد خانوار بالاتر باشد، میزان خرید در بین آنها بیشتر است. همچنین مدگرایی ارتباط مثبت و معنادار با میزان تحصیلات دارد. هر چه افراد دارای تحصیلات بالاتر باشند، میزان مدگرایی در آنها بیشتر است.
ماکوکو15 (۲۰۱۲) در پژوهشی به دنبال بررسی علاقه و آگاهی به مد و در بین دانشجویان دانشگاه در کالج گورو، در کشور زیمباوه انجام داد. نتایج نشان داد که سطح پایینی از مدگرایی در بین دانشجویان دختر وجود داشت؛ همچنین تفاوت در سطوح علاقه و آگاهی به مد بر اساس تأهل و دانش مربوط به مد وجود داشت.
ادلیه16 (۲۰۱۱) پژوهشی را با هدف بررسی جایگاه سن و طبقه اقتصادی اجتماعی در مد معاصر در میان دانشجویان کارشناسی نیجریهای در چهار دانشگاه معروف این کشور به انجام رسانده؛ و بین متغیرهای مستقل (سن و طبقه اقتصادی اجتماعی) و چهار بعد از عادات لباس پوشیدن (تائید اجتماعی، اضطراب، ابراز وجود، اصالت) رابطه معناداری پیدا کرد. همچنین یافتههای این تحقیق نشان داد که سن و طبقه اجتماعی اقتصادی عواملی تأثیرگذار در ترجیحات پوششی دانشجویان است. با بالا رفتن سن و طبقه اجتماعی اقتصادی دانشجویان در انتخاب پوششان مستقلتر عمل کرده، همرنگی کمتری دارند و کمتر دچار اضطراب میشوند.
ارک17 و فرضی (۲۰۰۹) پژوهشی را با عنوان «تأثیر فرهنگی انگیزه خرید مصرفکنندگان در ایالاتمتحده و کره جنوبی» انجام دادند. این پژوهش به دنبال بررسی روابط میان مدگرایی، خرید لذتگرایانه و انگیزه خرید در بین مصرفکنندگان جوان ایالاتمتحده و کره جنوبی بود. بر اساس نتایج این تحقیق، دانشجویان کرهای، میانگین بیشتری در خرید لذتگرایانه نسبت به دانشجویان مدگرایی و خرید لذتگرایانهی آنها هم بیشتر میشود.
جمعبندی پیشینه
پژوهشهای صورت گرفته در حوزه موردمطالعه به ما این را نشان میدهد که باوجود جنبههای مثبت و نقاط قوت،. عدم توجه به تغییرات فرهنگی جدید و ناآشنایی با نظریات و نگاه پسامدرنی باعث شده که نتایج حاصل از این پژوهشها در حد تأکید بر موارد مشابه باقی بمانند. این در حالی است تغییرات ذائقهای و مدگرایانه در میان جوانان بیش از پیش متأثر از نگاههای پسامدرن و مابعد پسامدرن است. پژوهش حاضر اگرچه در برخی متغیرها با پیشینههای بهویژه داخلی همسو است اما با نگاه تحلیلی و نظری جدید و همچنین ارتباط سنجی متغیرهای جدید با مدگرایی جوانان به دنبال تحلیلی جامع و به روز است.
مباني نظري
برخی از تئوریهای جامعهشناسی بهطور مستقیم در مورد عوامل مهم، وجود مدگرائی نظریههای خود را تدوین کردهاند درحالیکه برخی از آنان بهصورت غیرمستقیم و در قالب مصرفگرایی، گروههای مرجع یا سبک زندگی نظریات خود را بیان کردهاند. اگر مد را جلوهای از سبک زندگی بدانیم، ماکس وبر18 سبک زندگی را بیش از آنکه بر تولید استوار بداند بر الگوی مصرف استوار میدانست. در نظر وی، مصرف فرآیندی است که کردارهای اجتماعی و فرهنگی متفاوتی را شامل میشود و بیانکننده تفاوت میان گروههای اجتماعی است. تفاوتهایی که فقط ناشی از عوامل اقتصادی نیست. از بحث و بررسی در مورد سبک زندگی میتوان نتیجه گرفت که مشابهت در الگوی رفتاری و مصرف، غالباً با گردآمدن در اماكن خاص و حتى تشابه الگوهای ارزشی و ذهنی همراه است (فاضلی، 1382 به نقل از پیلتن و طالبی، 1392: 53).
به نظر زیمل19، یک پدیده تا زمانی مد محسوب میشود که فراگیر نشده باشد: «بهمحض اینکه نمونهای را همگان برگرفتند، یعنی بهمحض اینکه آنچه را که ابتدا فقط تعداد کمی انجام میدادند همگان انجام دادند. همانطور که بعضی از لباسها و برخی از رفتارهای اجتماعی اتفاق میافتد ما دیگر از مد سخن نمیگوییم. وقتیکه مد تسری مییابد، تدریجاً به پایان کار خود میرسد؛ مد جذابیت عجیبی ازنظر محدودیت دارد، جذابیت شروع و پایان همزمان (زيمل، 1981 به نقل از افراسیابی و همکاران، 1395: 41). وی شاید تااندازهای تناقضآمیز قصد داشت که نشان دهد، مد یکی از شیوههایی است که به کمک آن افراد میکوشند آزادی درونیشان را حفظ کنند. آمادگی برای تبعیت از عوامل تعیینکننده بیرونی مدهای جاری و وابسته بودن به آنها بازتاب آمادگی برای صرفنظر کردن از استقلال خود است؛ اما این تنها به عوامل بیرونی زندگی مربوط میشود. این آمادگی به فرد اجازه میدهد توجه خود را بر حق آزادی درونی متمرکز سازد (کیوستیو، 1380: 180). ازنظر زیمل، مد یک فرآیند تناقضآمیز را در درون خودش دارد. فرآیندی که هم باعث میشود فرد از دیگران تبعیت کند و هم خود را از آنها جدا کند. کالاهایی که مد میشوند، فایده ابزاری ندارند یا بسیار کم دارند (کرایب، 1391: 287). مد بسیار پارادوکسیکال است. ازاینجهت که فردی که فکر میکند خود را از دیگران متمایز کرده و گروه را هدایت میکند، خود بیشتر غرق در گروه است و این یکی از ویژگیهای ممتاز جوامع دموکراتیک است. به نظر او الگوی مد مدرن نوعی صورتبندی اجتماعی پدید میآورد که مانند چارچوبی فرا فردی به انسان اجازه میدهد بدون سلب آزادی درونیاش، پایبندی خود به هنجارهای زمانهاش را نشان دهد و پیوندهای اجتماعی خود را با آنها تقویت کند (زيمل، 1986: 57). به بیان کلیتر: برای تثبیت مد دو گرایش اجتماعی ضرورت دارند، نیاز به وحدت از یکسو و نیاز به انزوا از سویی دیگر (زیمل، 1981: 8 به نقل از افراسیابی و همکاران، 1396: 41). مدگرایی در دیدگاه وبلن20 با مصرف در ارتباط است. از نظر وبلن فراغت متظاهرانه ارتباط نزدیکی با مصرف متظاهرانه دارد. ازنظر وبلن مد مختص طبقه بالای جامعه است که برای کسب درآمد مجبور به انجام کار نیستند. وقتی مد در سطح جامعه توسعه یابد، توسط طبقات پایینتر تقلید میشود. طبقات بالاتر نیز همواره برای حفظ موقعیت اجتماعی خود صور جدیدتری از الگوهای مصرف میآفرینند. «مد روز بودن» معیاری است که طبقه مرفه برای بازتولید جایگاه مسلط خود تعریف میکنند (فاضلی، 1382: 22). بودریار21 نیز ازجمله دیگر نظریهپردازانی است که در رابطه با مد نظریه مطرح کرده است. بودریار کالاها را سیستمی از نشانهها تلقی میکند که با اعتلای هویت و موقعیت (مانند جنسیت، طبقه یا هویت محلی) به انسانها و اشیاء، جهان اجتماعی را سازمان میبخشند (سیدمن، 1391: 229). بودریار در آرای خود به این امر اشاره دارد که مصرف به فرایند پویایی تبدیلشده است که متضمن ایجاد احساس هویت فردی و جمعی است. افراد حس هویت چه کسی بودن را از طریق آنچه که مصرف میکنند، تولید مینماید. عنصر اساسی در این چرخش از نظر بودریار میل است. فرد از طريق مصرف اقلام معینی از کالاها میکوشد کسی باشد و چیزی باشد که میل دارد باشد (باکاک22، 1992: 150 به نقل از افراسیابی و همکاران، 1395).
پیر بوردیو در کتاب «تمایز» به نقش مصرف و نظامهای نمادین در هویت بخشیدن به طبقات اجتماعی اشاره میکند استدلال اصلی بوردیو این است که مبارزه بر سر معانی چیزها و خصوصاً معنای دنیای اجتماعی، جنبهای از مبارزه طبقاتی است. ازاینجهت، میتوان این بحث را همان بحث بازتولید به شمار آورد (جنکینز، ۱۳۸۵: ۲۲۳). ازنظر بوردیو مصرف کالاهای فرهنگی عامل اساسی برجسته شدن تمایزات بین گروههای مختلف است «آدمها در طیفی از زمینههای فرهنگی به دنبال تشخص میگردند، نوشابههایی که میخورند (کولا یا یک نوشابه گرانقیمت)، اتومبیلهایی که سوار میشوند (مرسدس بنز یا یک اتومبیل معمولی)، روزنامههایی که میخوانند (نیویورکتایمز یا یک روزنامه عامهپسند)، استراحتگاههایی که انتخاب میکنند (ریو ایری فرانسه یا دیزیلند)» (ریتزر، ۱۳۸۴: ۷۲۹) لذا ادعای اصلی بوردیو آن است که: افراد کالا را مصرف نمیکنند؛ بلکه آنها نمادها را مصرف میکنند تا بهوسیله آن تفاوت اجتماعی خود با دیگران را نشان دهند» (بوردیو، 1393؛ خانی و هنجنی و همکاران، 1396: 57).
دلوز23 و گاتاری24 مفهومی جدید به نام حوزهبندی را مطرح میکنند. از نظر آنها حوزهبندی روندی است که هم جامعه و هم نظریه تلاش میکنند از طریق آن، میل انسان رام سازند. نظامهای سرمایهداری، میل و خلاقیت را با هدایت کردن آنها در حوزهها یا مرزهای سازمانیافته اجتماعی از قبیل مصرفگرایی، سرمایه، قانون، روانپزشکی، خانواده هستهای، طبقه اجتماعی، نقشهای جنسیتی و روابط جنسی حوزهبندی میکنند. نظامهای سرمایهداری بهاینترتیب میل و خلاقیت را به طرز مؤثری کنترل میکنند: دلوز و گاتاری میل را به تولید و مصرف کالا ربط میدهند و سوژههای اجتماعی را در شبکه از ساختارها و نهادهای اجتماعی غیرشخصی و مادّی کننده گرفتار میسازند. سرمایهداری همواره خود را با ابداع حوزههای جدید برای میل خریدار بیثبات میسازد. با افزایش کالا چیزهای بیشتری طلب میکنیم، با تصاویر بیشتری همزادپنداری میکنیم و راههای فرار بیشتری داریم. وقتی یاد میگیریم در دنیایی از امیال متناقض و همذات پنداریها زندگی کنیم، درهای آزادی و مخالفت به رویمان باز میشود. وقتی زیاد مصرف میکنید و مصرفکنندههای بیمرکز تبدیل میشویم میتوانیم تهدیدی برای حوزهبندی زندگی خصوصی و اجتماعی باشیم (گل را وارد، 1396: 203). دلوز و گاتاری در رابطه با ماشین امیال میل را نوعی نیروی خلاق میدانند که دائماً خود را نو میکند و آشفتگی انسان مدرن را به دنبال میآورد. دلوز و گاتاری نیروی محرکه همه کنشها و تعاملهای اجتماعی و شخصی، یعنی میل، دائماً در ارتباطات متکثر و تصادفی با افراد و اشیا جریان دارد و دائماً از مرزهایی که ساختارهای اجتماعی جامعه پستمدرن تلاش میکنند تحمیل کنند فراتر میرود. دلوز و گاتاری در جامعه پستمدرن هویتهای پایدار را پنداری مضر میدانند و از تفاوت و بینظمی و روند جاری تغییر بهعنوان تنها راه آزادی تجدید میکنند و بر نیاز به تحقق میلههای متکثر ما تأکید میکنند. در دیدگاه پستمدرن خود را بهمثابه جریان تغییر و حرکت دائم امیال و عطشها میدانند که هم در بسیاری جهات گسیل میشود و هم بسیاری از تأثیرات را جذب میکند. این دو فیلسوف اجتماعی پستمدرن، معتقدند تولید و جریان میل در جامعه بیشتر برای شناخت هویت ما است و شناخت نیازها و غرایز (گلن وارد، 1396: 207).
چارچوب مفهومی
در این پژوهش، سعی شده از مفاهیم و نظریههای مدرن جهت تبیین مدگرایی جوانان استفاده شود. بنابراین مدل نظری پژوهش حاضر الگویی تلفیقی است. چراکه مباحث حوزه مدگرایی، مصرفگرایی و فرهنگ مدرنیته چنان گسترده بوده که شناخت و تبیین دقیق آن نیازمند بهرهمندی از نظریات مختلف است. در این پژوهش از مفاهیم و نظریههای متخصصان اجتماعی از قبیل گئورگ زیمل، تورشتاین وبلن، بودریار، والتر بنیامین؛ پی یر بوردیو و دلوز و گاتاری استفاده شده است. یکی از مفاهیم مهم طرحشده تناقض ناسازوارانه مدگرایی در میان جوانان از دید گئورگ زیمل است. در حقیقت زیمل معتقد است جوانان مدگرا، از مد برای نمایش دادن آزادی درونی خود و حفظ آن استفاده می کنند. به این معنا میتوان تبیین کرد که جوانان بهویژه در جوامع درحالتوسعه از نمایش آن، نوعی انتقال معنا را در پیشگرفته و به دنبال حفظ آزادیهای شخصی خود میباشند. تورشتاین وبلن نیز مدگرایی را به نوعی سبک زندگی نمایشی دانسته که در واقع از طبقات بالا شکلگرفته و به جامع تسری پیدا میکند. نوعی پیوند تحلیلی میتوان مابین نظریه متظاهرانه زندگی کردن وبلن و ذائقه طبقاتی بوردیو برقرار کرد. پیوندی از جنس نمایش طبقه و متمایز کردن خود از دیگران بهوسیله مدگرایی. در مقابل از دلوز و گاتاری و بودریار میتوان نوعی پیوند نظری ارائه کرد. پیوندی از نوع مصرفگرایی افراطی و اسارت جوانان در میل به مصرف و پاسکاری شدن در امیال مدگرایانه.
نمودار شماره 1: مدل نظری پژوهش
با توجه به ملاحظات نظری و تجربی، عوامل زیر در ارتباط با مدگرایی هستند و میتوان مدل فرضیات زیر را برای آن مطرح کرد:
فرضیات پژوهش
١- بین متغیرهای زمینهای (جنس، سن، تاهل، درآمد، تحصیلات، طبقه اجتماعی) و مدگرایی رابطه وجود دارد.
۲- بین استفاده از رسانههای جمعی و مدگرایی رابطه وجود دارد.
3- بین استفاده از رسانههای مجازی مدرن و مدگرایی رابطه وجود دارد.
4- بین تشخصطلبی و مدگرایی رابطه وجود دارد.
5- بین دینداری و مدگرایی رابطه وجود دارد.
روش پژوهش
در این مطالعه برای رسیدن به اهداف و پاسخگویی به فرضیات پژوهش از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد بهصورت توأمان استفادهشده است: اعتبار پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به دست آمد. جامعه آماری شامل جوانان شهر تهران است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در نظر گرفته شد که برای بالا بردن اطمینان تعداد 387 نفر که با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS نسخهی 24 و نرمافزار AMOS استفاده شد. آمارهای توصیفی شامل میانگین و درصدگیری بود و در تحلیلهای دومتغیره و آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T استفادهشده است. برای تحلیل چند متغیره نیز علاوه بر تحلیل رگرسیون گامبهگام از تحلیل مسیر نیز استفادهشده است.
سنجهها
مدگرایی: در این تحقیق برای سنجیدن مدگرایی از سه بعد فراغتی، هویتی و اعتراضی (افراسیابی و همکاران، 1395). استفاده شد. بعد فراغتی مد را فرد صرفاً به دلیل سرگرمی و مشغول شدن برمیگزیند (افراسیابی و همکاران، 1395). بعد هویتی: در سبک هویتی فرد با انتخاب مد معینی سعی میکند برای خود هویتی دستوپا کند و خود را به گروه مشخصی نسبت دهد. بعد اعتراضی در سبک اعتراضی کنشگر به این دلیل از یک مد خاص دنبالهروی میکند تا اعتراض خود را به وضعیت موجود نشان دهد.
گویههای مدگرایی (فراغتی 1 تا 6) (هویتی از 7 تا 12) (اعتراضی از 13 تا 19) | ضریب روایی: 935/0 | |
1. من از مدل مو و لباس بازیگران و خوانندهها تقلید میکنم. ۲. یکی از سرگرمیهای من پیروی از مد است. ٣. در اوقات فراغت به مطالعه اخبار، شبکهها و مجلات مد میپردازم. 4 مدل موهای خود را مطابق آخرین مد روز انتخاب میکنم. 5. لباسی که مدش رفته باشد، نمیپوشم. 6. پیروی از مد برای من یک نوع سرگرمی است. 7. با جلبتوجه دیگران بهوسیله لباس احساس غرور میکنم. 8. برای پذیرفته شدن در جمع دوستان از مد روز پیروی میکنم. 9. به قضاوت دیگران درباره نوع پوشش و آرایشم اهمیت میدهم. 10. برای به دست آوردن شخصیت از مد روز پیروی میکنم. 11. مدل لباس و موی خود را مطابق با دوستانم انتخاب میکنم. 12. شیوه پوشش و آرایش خود را همانند افراد معروف انتخاب مینمایم. 13. هر کس که به من توجه نکند، او را فردی عقبمانده میدانم. 14. پیروی از مد ابزاری در دست من برای مخالفت با جامعه است. 15. با پیروی از مد احساس تمایز از دیگران میکنم. 16. مدل لباس من اعتراضی به ارزشهای جامعه است. 17. هر چه بیشتر از مدهای روز تقلید کنم، محبوبترم. 18.آهنگهای اعتراضی جدید راک و رپ زیاد گوش میدهم. 19.برای نشان دادن آزادی خود از مد روز پیروی میکنم. |
تشخص طلبی
تشخص به معني ابراز برتري و متفاوت انگاشتن خود از ديگران است. حالت ممتاز بودن و شخصيت داشتن است (حاتمی و همکاران، 1394).
گویههای تشخصطلبی | ضریب روایی: 862/0 | |
1. در مراسم سعي میکنم لباسی بپوشیم كه چشمگیر باشد و جلبتوجه كند. 2. من طرفدار سادگي و زندگي بدون تجملات هستم. 3. دوست ندارم ظاهر و لباسم شبيه ديگران باشد بلکه متفاوت بودن را میپسندم. 4. تحسين و جلبتوجه ديگران برايم مهم نيست. 5. مدل آرايش و ظاهرم اغلب ديگران را متحير میکند. 6. از اينکه در جمعي كه حاضر میشوم ساكت باشم و به چشم نيايم متنفرم. 7. سعي میکنم بهگونهای رفتار كنم كه موردتوجه دیگران قرار نگيرم. 8. اغلب سعي میکنم لباسي بخرم كه گران باشد و هر فردی نتواند آن را بخرد. 9. براي من خيلي مهم است كه آدم متشخصي به نظر برسم. 10. اگر لباسي مارک معروفي را داشته باشد آن را میخرم حتي اگر گران باشد. |
دینداری
مجموع اعتقادات انسانها درزمینهی وجود انسانها و مقررات متناسب با این اعتقاد که در مسیر زندگی مورد عمل قرار میگیرد، دین نامیده میشود و اگر انشعابی در دین پدید آید، هر شعبه را مذهب مینامند (علامه طباطبایی، 1362: 203).
گویه های دینداری | ضریب روایی: 750/0 |
1. 1. قرآن كلام خداست و هر چه ميگويد حقيقت محض است. 2. هنوز مطمئن نيستم كه قيامتي هم وجود داشته باشد. 3. تعدادي از فرشتگان همواره رفتار ما را زير نظر دارند. 4. نگاه به نامحرم، تيري زهرآلود از ناحيه شيطان است. 5. وقتي آدم، ماليات ميدهد پرداخت خمس ضرورتي ندارد. 6. من در کارهاي روزمرهام حلال و حرام شرعي را رعايت ميکنم. 7. اطلاعات شما در مورد آيات قران چقدر است؟ 8. چقدر براي يادگيري مسائل ديني تلاش ميکنيد؟ 9. چقدر کتب مربوط به حوزه دين را مطالعه ميکنيد؟ 10. چقدر در مراسمي مثل دعاي توسل، کميل و.. شرکت میکنید؟ 11. چقدر قرآن ميخوانيد؟ 12. چقدر در نماز جماعت مسجد شرکت ميکنيد؟ |
رسانههای جمعی
رسانههای جمعی: عبارتاند از تمام ابزارهای غیرشخصی ارتباط که بدان وسیله پیامهای بصری و یا سمعی مستقیماً به مخاطبان انتقال میدهند (افراسیابی و همکاران، 1395). تعریف عملیاتی: این مفهوم در این پژوهش با سؤال از میزان استفاده از رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، کتاب، روزنامه و مجلات، فیلم سنجیده شده است.
رسانههای مجازی مدرن: فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی شامل همه آن فناوریهایی میشود که توانایی پرداختن به اطلاعات را دارند و اشکال گوناگون روابط میان کنشگران انسانی، بین انسانها و نظامهای الکترونیکی و میان نظامهای الکترونیکی را تسهیل میکنند (حاجیزاده و همکاران، 1395). تعریف عملیاتی: این مفهوم در این پژوهش با سؤال از میزان استفاده از اینستاگرام، فیسبوک، توئیتر، تلگرام، واتساپ و لاین سنجیده شده است.
یافتهها
یافتههای تحقیق حاکی از آن است که 8/47 درصد پاسخگویان مرد و 2/52 درصد زن هستند همچنين 3/69 درصد پاسخگویان مجرد و 7/28 درصد متأهل و 1/2 درصد، گزینه سایر را انتخاب نمودهاند. میانگین سنی پاسخگویان 61/24 است. کمترین سن 17 سال و بالاترین سن 30 میباشد. در مورد تحصیلات پاسخگویان، ۳/40 درصد دارای تحصیلات لیسانس هستند، 9/11 درصد دارای تحصیلات فوقدیپلم و 8/17 درصد از افراد نمونه را پاسخگویانی تشکیل میدهند که دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم میباشند؛ 7/22 درصد فوقلیسانس و 2/7 درصد، دانشجوی دکتری یا دارای مدرک دکترا میباشند. در مورد تحصیلات مادر پاسخگویان باید بیان داشت که 6/17 درصد دارای تحصیلات لیسانس هستند، 37 درصد دارای تحصیلات دیپلم و فوقدیپلم و 3/25 درصد دارای تحصیلات ابتدایی و سیکل، 7/5 درصد فوقلیسانس و دکترا و 5/14 درصد از این مادران دارای تحصیلات نیستند یا بهعبارتیدیگر بیسوادند. در مورد تحصیلات پدر پاسخگویان باید بیان داشت که 9/ 26 درصد دارای تحصیلات لیسانس، 6/40 درصد دارای تحصیلات دیپلم و فوقدیپلم و 7/14 درصد دارای تحصیلات ابتدایی و سیکل، 4/11 درصد فوقلیسانس و دکترا و 5/6 درصد از این پدران دارای تحصیلات نیستند یا بهعبارتیدیگر بیسوادند.
درآمد ماهیانه 2/13 درصد پاسخگویان بین صفر تا یکمیلیون تومان است، 6/19 درصد بین یک تا دو میلیون تومان، 4/36 درصد بین دو میلیون تا 3 میلیون تومان، 3/18 درصد بین 3 میلیون و چهار میلیون تومان، 4/12 درصد 4 میلیون به بالا داشتند. در زمینه اشتغال 9/18 درصد از نمونههای موردپژوهش بیکار، 1/26 درصد شاغل، 6/11 درصد خانهدار، 5/38 درصد دانشجو و 9/4 درصد محصل میباشند.
جدول 1: نتايج آزمون تفاوت ميانگين مدگرايي برحسب جنسيت
متغیر وابسته | متغیر مستقل | میانگین | انحراف معیار | مقدار آزمون T | (Sig) | |
مدگرایی اعتراضی | جنسیت | مرد | 497/20 | 690/8 | 720/0 - | 691/0 |
زن | 135/21 | 681/8 | ||||
مدگرایی فراغتی | جنسیت | مرد | 913/20 | 523/8 | 344/1 - | 576/0 |
| زن | 089/22 | 657/8 | |||
مدگرایی هویتی | جنسیت | مرد | 402/20 | 004/7 | 593/2 - | 408/0 |
| زن | 445/22 | 344/8 | |||
مدگرایی (شاخص کلی) | جنسیت | مرد | 668/61 | 865/22 | 757/1- | 080/0 |
| زن | 810/65 | 277/23 |
با توجه به نتايج جدول بالا، ميانگين مدگرايي اعتراضي، مدگرايي فراغتي، مدگرایی هویتی و شاخص كلي مدگرايي زنان و مردان با هم تفاوت معناداري ندارد. بنابراین فرضیه مبنی بر تفاوت معنادار زنان و مردان در مدگرایی تائید نمیشود.
جدول 2: نتايج آزمون تفاوت ميانگين مدگرايي برحسب وضعيت تأهل
متغیر وابسته | متغیر مستقل | میانگین | انحراف معیار | مقدار آزمون T | (Sig) | |
مدگرایی اعتراضی | وضعیت تأهل | مجرد | 149/21 | 147/8 | 205/1 | 000/0 |
متأهل | 863/19 | 898/9 | ||||
مدگرایی فراغتی | وضعیت تأهل | مجرد | 850/21 | 904/7 | 217/1 | 008/0 |
متأهل | 540/20 | 134/10 | ||||
مدگرایی هویتی | وضعیت تأهل | مجرد | 664/21 | 963/6 | 995/0 | 009/0 |
متأهل | 663/20 | 551/9 | ||||
مدگرایی (شاخص کلی) | وضعیت تأهل | مجرد | 700/64 | 500/21 | 300/1 | 000/0 |
متأهل | 945/60 | 847/26 |
همانطور كه در جدول فوق مشاهده میشود، ميانگين مدگرايي اعتراضي، مدگرايي فراغتي، مدگرايي هويتي و مدگرايي (شاخص كلي) مجردان از متأهلان بيشتر است و اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار است؛ بنابراين مجردان مدگراتر از افراد متأهل هستند.
جدول 3: آزمون همبستگي متغيرهاي مستقل و مدگرايي
متغیر | مدگرایی اعتراضی | مدگرایی هویتی | مدگرایی فراغتی | مدگرایی (کلی) |
سن | **187/0 - | **135/0 - | **157/0 - | **178/0 - |
میزان تحصیلات | 059/0 - | 090/0- | 067/0 - | 074/0 - |
تحصیلات پدر | 093/0 | **131/0 | **122/0 | ** 125/0 |
تحصیلات مادر | **186/0 | **196/0 | **196/0 | **209/0 |
میزان درآمد | 099/0 | **136/0 | 077/0 | *116/0 |
طبقه اجتماعی | **135/0 | **175/0 | **177/0 | **181/0 |
تشخص طلبی | **659/0 | **667/0 | **598/0 | **683/0 |
شبکههای مجازی مدرن | *107/0 | **139/0 | *104/0 | **131/0 |
رسانههای جمعی | **295/0 | **234/0 | **243/0 | **275/0 |
دینداری | **198/0 - | **274/0 - | **152/0 - | **222/0 - |
∗p<0/05 ∗∗p<0/01
با توجه به يافتههاي جدول فوق، سن رابطه معناداري و منفی با مدگرايي و ابعاد آن دارد به این معنا که هر چه سن در میان جوانان افزایش پیدا میکند مدگرایی در میان آنان کاهش پیدا میکند و مدگرایی بیشتر در سنین پایینتر رخ میدهد؛ اما تحصيلات داراي رابطهي معناداري با مدگرايي نيست. درحالیکه تحصیلات پدر و مادر جوانان موردتحقیق رابطه معنادار و مثبت با مدگرايي و ابعاد آن دارد؛ به این معنا که هر چه پدر و مادر تحصیلات بالاتری داشته باشند میزان مدگرایی در میان فرزندانشان بالاتر است، همچنین بین طبقه اجتماعی نیز با مدگرایی و ابعاد آن رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. یعنی هرچه طبقه اجتماعی افراد بالاتر باشد میزان مدگرایی در میان آنان بیشتر و بالعکس هر چه طبقه اجتماعی پایینتر باشد میزان مدگرایی در میان جوانان آن طبقه پایینتر است؛ رابطه شدید و مثبت میان تشخصطلبی و مدگرایی وجود دارد به این معنی که هرچه افراد بیشتر به دنبال تشخصگرایی باشند مدگرایی در میان آنان بالاتر است. در باب رسانههای همگانی و مجازی نیز رابطه معنادار و مثبت وجود دارد یعنی هرچه میزان استفاده از رسانههای جمعی و شبکههای مجازی مدرن بیشتر باشد مدگرایی در میان جوانان بیشتر میباشد.
یافتههای دیگر حاکی از آن است که بین دینداری و مدگرایی و ابعاد رابطه معنادار و منفی وجود دارد، به این معنا که هر چه افراد دیندارتر باشند مدگرایی کمتری داشته و هر چه افراد پایبندی کمتری به دین داشته باشند بیشتر رو به مد میآورند.
جدول 4: رگرسيون چندگانه براي سنجش اثر متغيرهاي مستقل بر مدگرايي
متغیرهای مستقل | ضریب رگرسیون استاندارد نشده | ضریب رگرسیون استانداردشده beta | آمار T | sig
| ||
B | ERROR/STD | |||||
مقدار ثابت | 861/29- | 359/7 |
| 058/4 - | 000/0 | |
تشخص طلبی | 993/1 | 120/0 | 716/0 | 669/16 | 000/0 | |
دینداری | 346/0 | 118/0 | 125/0 | 925/2 | 004/0 | |
رسانه جمعی | 879/0 | 214/0 | 154/0 | 107/4 | 000/0 | |
شبکههای مجازی مدرن | 129/0 | 145/0 | 33/0 | 889/0 | 375/0 | |
مدل | Adjusted R square | R square | R | |||
1 | 503/0 | 509/0 | 713/0 |
در این تحقیق برای واردکردن متغیرهای مستقل در مدل از روش رگرسیون چندگانه (اینتر) استفادهشده و متغیرهای مستقل بهصورت یکجا وارد مدل شدند. از مجموع متغیرهای واردشده در معادله رگرسیون، 4 متغیر مستقل (تشخصطلبی، دینداری، رسانههای جمعی و شبکههای مجازی مدرن) در معادله باقی ماندند. این متغیرها توانستند 3/50 درصد از تغییرات متغير مدگرایی را تبیین کنند. همچنین از بین چهار متغیر مستقل، به ترتیب متغیرهای تشخصطلبی، دینداری، رسانههای جمعی، شبکههای مجازی مدرن بیشترین تأثیر را بر روی مدگرایی داشتند.
جدول 5- نتایج برازش مدل معادله ساختاری
مدل | PCFI | CFI | NFI | GFI | IFI | RMESA | df | p | CIMIN/DF |
1 | 512/0 | 978/0 | 970/0 | 972/0 | 978/0 | 080/0 | 111 | 000/0 | 453/3 |
معادله ساختاری
شاخصهاي برازش مدل نشان ميدهد که مدل از برازش نسبتاً خوبي برخوردار است. بهمنظور بررسي برازش مدل پيشنهادي چند شاخص موردتوجه قرار گرفت. همچنين ريشه خطاي ميانگين مجذورات تقريب بايد کمتر از 1/0 (در برخي منابع کمتر از 8/0) باشد که در مدل ارائهشده برابر 08/0 است. ميزان مؤلفههای CFI، NFI، IFI و GFI نيز بايد بيشتر از 9/0 باشد که در مدل تحت بررسي به ترتيب برابر 978/0، 970/0 و 978/0 و 972/0 است که قابلقبول بهحساب میآید. شاخص دیگری با عنوان PCFI محاسبهشده که بایستی بالاتر از 5/0 باشد که در مدل فعلی، 512/0 است که مطلوب بهحساب میآید؛ با توجه به شاخصها و خروجيهاي نرمافزار آموس میتوان گفت مدل از برازش مطلوبي برخوردار است.
شکل 1- مدل معادله ساختاری پژوهش
نتیجهگیری
آنچه بیشتر از هر چیز در این پژوهش مشاهده میشود وجود و حضور فرمی اجتماعی به نام مدگرایی در میان جوانان است. مفهومی که جای پای خود را در سبک زندگی و حتی سبکفکری جوانان بازکرده و گامهای آنان را در ترغیب مصرفگرایی، به گامهایی شتابان بدل کرده است. مدگرایی پدیدهای است که کمابیش در میان همهى اقشار جامعه وجود دارد، اما در این میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مد» اهمیت میدهند و «مدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباطجمعی و فناوریهای جدید رایانهای، ارتباطات گستردهای با جوامع و فرهنگهای گوناگون یافتهاند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزشها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیدهتر و مشکلتر شده است و چهبسا زمینههای موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد باارزشهای جامعه خویش رو آورند. در فرهنگ مدرن معاصر حاکم بر زندگی جوانان، مصرف و مدگرایی برای قشرهای جوانان در همۀ ابعاد آن اعم از مادی و غیرمادی نشانهای از خوشبختی محسوب میگردد. جوانانی که با دغدغه مدگرایانه و نمایش خود در فضای مجازی، به دنبال تمایز و تشخص طلبی میباشند. در اینجا، ما با ذهنیتهای مدگرا و تمایز خواه مواجه هستیم. ذهنیتهای تمایز طلب، مد را ایستاری واقعی و تمایلی بیانتها ساخته و آرمان نمایش آن را بر زندگی آنان سیطره داده است.
تسلط مصرفگرایی و تمایل به نیازهای مصرفی بهویژه در جوانان، از مفاهیمی است که بودریار در اولویت مفاهیم و نظریات خود قرار داده است. او منتقد مصرفگرایی حاصل از فرهنگ جوامع مدرن و پسامدرن است و انسان عصر حاضر را غرق در مصرفگرایی میداند. مصرفگرایی که مانند یک نیروی مستقل تبدیل به هدف گشته، حتی اگر انسانها نیاز به مصرف نیز نداشته باشند، از نظر بودریار محکوم به مصرفکردن هستند. بودریار، این انسان فاقد سرشت و شکلیافته در عصر رمزگان را انسانی فاقد میل و اراده، معرفی کرده و میگوید این انسان بیسرشت، وقتی به جامعۀ مصرفی پا میگذارد، هویتی مصرفگرا و لذتجو مییابد. وقتی به دنیای پُر از اطلاعات، پیچیده و متضاد پا میگذارد، با درماندگی و بیمسئولیتی اراده و میل خود را به دیگران وا میگذارد، معنا را به فراموشی میسپارد و میگوید بجای من اراده کن، اما بگونهایکه من، محروم از لذت مصرف نباشم. چنین انسانهای بینام و نشانی که توده جدید را ساختهاند، حتی در پی ایجاد تغییر خود هم نیستند (وارد، ۱۳۸۴: ۱۲۳ و زارع و همکاران، 1399).
با توجه به مصرفگرایی غالب در جهان کنونی، میتوان این نوع از سبک زندگی را با سطحی از تخیل جامعهشناسانه در میان جوانان شهرهای بزرگی همچون تهران مشاهده نمود. پژوهشهای فراوان، حکایت از مدگرایی و مصرفگرایی جوانان دارد. مدگرایی در میان جوانان، مجموعهای از مصرف، اغوا، مُد و فردگرایی است و مانند زنجیری بر پای مسئولیتهای هنجارمند اجتماعی آنان بسته شده است. حسینی و همکاران (1397) مُدگرایی و مصرف جوانان در شهر تهران را پدیدهای شایع تلقی میکنند. افراسیابی و همکاران (1395) در شهر یزد بر تأثیر جهانیشدن و مصرفگرایی در میان جوانان تأکید نمودند.
ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺣﺎﺿﺮ بهمنظور ﺑﺮرﺳﻲ جامعهشناختی ﻣﺪﮔﺮاﻳﻲ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ آن در ﺑﻴﻦ ﺟﻮاﻧﺎن ﺷﻬﺮ تهران صورت گرفته است. ﭘﺲ از مطالعه ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﺧﻠﻲ و ﺧﺎرﺟﻲ، اﺑﻌﺎد ﻣﺪﮔﺮاﻳﻲ و ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﻛﻪ اندﻳﺸﻤﻨﺪان بهعنوان ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺪﮔﺮاﻳﻲ ﻣﻌﺮﻓﻲ کردهاند، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ و براساس یک پشتوانه ﻧﻈﺮي، فرضیهها ﺗﺪوﻳﻦ و در اداﻣﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻃﺮح و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﭘﻴﻤﺎﻳﺶ، دادههای ﺗﺤﻘﻴﻖ جمعآوری و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﮔﺮدﻳﺪﻧﺪ.
نتايج حاکی از آن است که، ميانگين مدگرايي اعتراضي، مدگرايي فراغتي، مدگرایی هویتی و شاخص كلي مدگرايي زنان و مردان با هم تفاوت معناداري ندارد. بنابراین فرضیه مبنی بر تفاوت معنادار زنان و مردان در مدگرایی تائید نمیشود. این نتیجه با یافتههای تحقیقی که عمیدی و احمدی (1395) مطابقت داشت اما با نتایج تحقیق ﻣﻌﻴﺪﻓﺮ و ﺣﻘﻴﻘﻲ (1387)، شفرد و همکاران (2016) ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ ﻧﺪاﺷﺖ؛ چراکه آنها ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ دﺧﺘﺮان ﻣﺪﮔﺮاﻳﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮي دارﻧﺪ.
ميانگين مدگرايي اعتراضي، مدگرايي فراغتي، مدگرايي هويتي و مدگرايي (شاخص كلي) مجردان از متأهلان بيشتر است و اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار است؛ بنابراين مجردان مدگراتر از افراد متأهل هستند. این نتیجه با نتایج پژوهشهای معيدفر و حقيقي (1387)، ماکوکو (۲۰۱۲) همخوانی داشت چراکه در نتایج آنان تفاوت در سطوح علاقه و آگاهی به مد بر اساس تأهل و دانش مربوط به مد وجود داشت. همچنین با تحقیق افراسیابی و همکاران (1395) که بين افراد مجرد و متأهل در مدگرايي تفاوت معناداري وجود دارد مطابقت داشت. بودرﻳﺎر در آراي ﺧﻮد ﺑﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ اﺷﺎره دارد ﻛﻪ ﻣﺼﺮف به فرایند پویایی تبدیل شده است که متضمن ایجاد احساس هویت فردی و جمعی است. افراد حس هویت چه کسی بودن را از طریق آنچه که مصرف میکنند، تولید مینماید. درواقع دﻟﻴﻞ اﻳﻦ اﻣﺮ میتوان اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﻣﺠﺮد، داراي وﻗﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮي ﻫﺴﺘﻨﺪ و از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻫﻮﻳﺖ دﻧﺒﺎل ﻳﺎﺑﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ جلبتوجه ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ میتواند ﻳﻜﻲ از ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎﻳﻲ آن باشد. اما این یافته با نتایج تحقیق عمیدی و احمدی (1395) همخوانی نداشت که در آن به عدم رابطه میان تأهل و مدگرایی دستیافته بودند.
با توجه به يافتهها، سن رابطهي معناداري و منفی با مدگرايي و ابعاد آن دارد به این معنا که هر چه سن در میان جوانان افزایش پیدا میکند مدگرایی در میان آنان کاهش پیدا میکند و مدگرایی بیشتر در سنین پایینتر رخ میدهد؛ و این نتیجه با تحقیق ادلیه (۲۰۱۱) با عنوان جایگاه سن و طبقه اقتصادی اجتماعی در مد معاصر، همخوانی داشت یافتههای این تحقیق نشان داد که سن و طبقه اجتماعی اقتصادی عواملی تأثیرگذار در ترجیحات پوششی دانشجویان است. باید گفت که با بالا رفتن سن میان جوانان، آنها در انتخاب پوششان مستقلتر عمل کرده، همرنگی کمتری دارند و کمتر دچار اضطراب میشوند و به گفته ساموئل کلمن (1377) مقوله مد را یکی از اشکال رفتار جمعی و مترادف با هوس میداند. هوسها در طول زمان الگوی خاصی دارند؛ پدید میآیند؛ بهآرامی شروع به رشد میکنند، کمکم نیرو میگیرند، به اوج میرسند و سرانجام روبهزوال میگذارند و از بین میروند.
اما تحصيلات داراي رابطهي معناداري با مدگرايي نيست. درحالیکه تحصیلات پدر و مادر جوانان موردتحقیق رابطه معنادار و مثبت با مدگرايي و ابعاد آن دارد؛ به این معنا که هر چه پدر و مادر تحصیلات بالاتری داشته باشند میزان مدگرایی در میان فرزندانشان بالاتر است.اما بین افراد تحصیل کرده و فاقد تحصیلات در مدگرایی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین این فرضیه تائید نشد. و این با نتایج تحقیق عمیدی و احمدی (1395) و حاتمی و همکاران (1394) همسو نبود اما با نتایج تحقیقات معيدفر و حقيقي (1387) و بینگ (۲۰۱4) که دریافتند، مدگرایی ارتباط مثبت و معنادار با میزان تحصیلات دارد. هر چه افراد دارای تحصیلات بالاتر میباشند، میزان مدگرایی در آنها بیشتر است؛ همخوانی نداشت.
همچنین بین طبقه اجتماعی نیز با مدگرایی و ابعاد آن رابطه معنادار و مثبت وجود دارد یعنی هر چه طبقه افراد بالاتر باشد میزان مدگرایی در میان آنان بیشتر و بالعکس هر چه طبقه اجتماعی پایینتر باشد میزان مدگرایی در میان جوانان آن طبقه پایینتر است، و این با تحقیق بینگ (۲۰۱4)، ادلیه (۲۰۱۱)، حاتمی و همکاران (1394)، پیلتن و طالبی (1392) و معیدفر و حقیقی (1387) همخوانی داشت که نشان داده شده بود در میان زنان طبقه متوسط رو به بالا، خرید ارتباط مثبت و معنادار با درآمد خانوار دارد؛ بدین معنی که هر چه درآمد خانوار بالاتر باشد، میزان خرید در بین آنها بیشتر است. از نظر وبلن مد مختص طبقه بالای جامعه است که برای کسب درآمد مجبور به انجام کار نیستند. وقتی مد در سطح جامعه توسعه یابد، توسط طبقات پایینتر تقلید میشود. طبقات بالاتر نیز همواره برای حفظ موقعیت اجتماعی خود صور جدیدتری از الگوهای مصرف میآفرینند. «مد روز بودن» معیاری است که طبقهی مرفه برای بازتولید جایگاه مسلط خود تعریف میکنند
رابطه قوی و مثبت میان تشخص طلبی و مدگرایی وجود دارد به این معنی که هر چه افراد بیشتر به دنبال تشخص گرایی باشند مدگرایی در میان آنان بالاتر است. و این نتیجه با تحقیق حاتمی و همکاران (1394) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین همرنگی، تشخص طلبی و طبقه اجتماعی- اقتصادی با میزان مدگرایی و نتایچ پژوهش بینگ (۲۰۱4) و ادلیه (۲۰۱۱) همخوانی داشت. به گفته ماکس وبر مد را جلوهای از سبک زندگی میداند، ماکس وبر سبک زندگی را بیش از آنکه بر تولید استوار بداند بر الگوی مصرف استوار میدانست. در نظر وی، مصرف فرآیندی است که کردارهای اجتماعی و فرهنگی متفاوتی را شامل میشود و بیانکننده تفاوت میان گروههای اجتماعی است. تفاوتهایی که فقط ناشی از عوامل اقتصادی نیست. از بحث و بررسی در مورد سبک زندگی میتوان نتیجه گرفت که مشابهت در الگوی رفتاری و مصرف، غالباً با گردآمدن در اماكن خاص و حتى تشابه الگوهای ارزشی و ذهنی همراه است.
در باب رسانههای همگانی و مجازی نیز رابطه معنادار و مثبت وجود دارد یعنی هر چه میزان استفاده از رسانههای جمعی و شبکههای مجازی مدرن بیشتر باشد مدگرایی در میان جوانان بیشتر میباشد. و این با تحقیق ساکتیول (2020)، نانالیا لیلجا (2019)، شفرد و همکاران (2016)، پیلتن و طالبی (1392)، عمیدی و احمدی (1395) و معیدی و حقیقی (1387) همخوانی و تطابق داشت. به قول بوردیار رسانهها ﺑﺎ ﺗﺤﻤﻴﻞ ﺧﻮد ﺑﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن، ﻣﺮدم را ﺑﻪ ﻣﺼﺮف آنچه که نیاز ندارند ترغیب میکنند.
یافتههای دیگر حاکی از آن است که بین دینداری و مدگرایی و ابعاد رابطه معنادار و منفی وجود دارد، به این معنا که هر چه افراد دیندار تر باشند مدگرایی کمتری داشته و هر چه افراد پایبندی کمتری به دین داشته باشند بیشتر رو به مد میآورند. و این نتیجه با تحقیق افراسیابی و همکاران (1395) همخوانی دارد. ارى آلپر چهار کارکرد عمده دین را از نظر دورکیم بهعنوان نیروهای اجتماعی انضباطبخش، انسجام بخش، حیاتبخش، و خوشبختی بخش طبقهبندی کرده است. آیینهای مذهبی از طريق تحميل انضباط بر نقش و قدری خویشتنداری، انسانها را برای زندگی اجتماعی مهیا میسازند. تشریفات مذهبی مردم را گرد هم میآورند و بدینسان، پیوندهای مشترکشان را دوباره تصدیق میکنند و درنتیجه، همبستگی اجتماعی را تحکیم میبخشد (کوزر، 1372).
در پایان این پژوهش، پژوهشگران این مقاله به جای لیست کردن صرف بوروکراتیک پیشنهادات پژوهشی، تنها به این پیشنهاد اکتفا میکنند که موضوعی همچون مدگرایی بیش هر چیز دیگری نیازمند پژوهشهای پدیدار شناسانه و کیفی است تا بتوان با جهان و گفتمان نسل جوان معاصر آشنا شود و پس از یادگیری زبان و دلایل مدگرایی از زبان خودشان، نسخهای کاربردی در جهت جلوگیری از آسیبهای اجتماعی ناشی از مدگرای افراطی بپیچند.
منابع
افراسیابی، حسین؛ سیار خلج، حامد و شکوهی فر، کاوه (1395) عوامل مرتبط با مدگرایی در بین جوانان شهر یزد. جامعهپژوهی فرهنگی، سال هفتم، ش1، صص 1-22.
بخارایی، احمد و رفیعی، ملکه (1395) «زنان و گرايش به مد، زن در توسعه و سياست، دورة 14، شمارة 3، صص 328-309.
پیلتن، فخرالسادات و طالبي، حسین (1392) «بررسی عوامل اجتماعی گرایش به مد در بین نوجوانان (مورد مطالعه دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر میناب)»، فصلنامه مطالعات جامعه شناختی جوانان / سال چهارم/ شماره یازدهم، صص ۶۴-۴۹.
حاتمی، خدیجه؛ کواسمی، ایوب و آقایاری هیر، توکل (1394) بررسی رابطه بین همرهنگی، تشخص طلبی و طبقه اجتماعیاقتصادی با میزان مدگرایی (مورد مطالعه، دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز) جامعهشناسي كاربردي، سال 26، شماره پياپي 60، شماره 4، صص 212-199.
خدام محمدی، زهرا، راسخ، کرامت الله (1400) عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر مدگرایی جوانان در شهر شیراز. پژوهش های جامعه شناسی، 15 (2)، 153-173.
ترکاشوند، علی (۱۳۸۷) «آسیب شناسی مدهای ناهنجار و تاثیر آن بر جوانان» تهران، نشريه رسالت.
حاجیزاده میمندی، مسعود و یوسفی، فریدون (1395) «بررسی برخی از عوامل اجتماعی مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد»، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، سال 16، شماره 31، 271-233.
ديليني، تيم (1388) «نظريههاي كلاسيك جامعهشناسي»، ترجمه بهرنگ صديقي و وحيد طلوعي، تهران، ني.
زارع بیژن، سراج زاده سید حسین، حبیب پور گتابی کرم، مداحی جواد. زیست مجردی جوانان، مسئلهای اجتماعی-فرهنگی (رویکردی تحلیلی مبتنی بر آرای ژان بودریار و ریچارد سِنِت) مسائل اجتماعی ایران. ۱۳۹۹; ۱۱ (۲) ۱۲۳-۹۷
سيدمن، استيون (1391) «كشاكش آرا در جامعهشناسي»، ترجمه هادي جليلي، تهران، ني.
عمیدی، حسن و احمدی، محمد (1395) «مطالعه رابطه بین عضویت در شبکه اجتماعی و تمایل به مدگرایی در جوانان (با تاکید بر فیسبوک)»، مطالعات جامعهشناسی، سال 8، شماره 32، صص 138-123.
فاضلي، محمد (1382) «مصرف و سبك زندگي»، قم، صبح صادق.
قادری، طاهره و رضایی، سپیده (1393) رابطه سرمایه فرهنگی و گرایش جوانان به مد (تفاوت بین دختران و پسران) دوره 21، شماره 66، صص 35-1.
قریشی، فردین؛ قاسمزاده، داود و قاسمزاده، ذاکر (1395) «نقد و بررسی نظریه مصرف نمایشی وبلن بر مبنای معیارهای سنجش معرفت اجتماعی»، سال 7، شماره 4، پياپي ۲۸، صص،-58-۴۳.
-کرایب، یان (۱۳۹۱) «نظریه اجتماعی کلاسیک»، ترجمه، شهناز مسمی پرست، تهران، نشر آگه.
-کلمن، جیمز (۱۳۷۷) «بنیاد نظریه اجتماعی»، ترجمه، منوچهر صبوری، تهران، نشر نی.
-كيويستو، پيتر (1380) «انديشههاي بنيادي در جامعهشناسی»،ترجمه منوچهر صبوري، تهران، ني.
-کوزر، لوئیس (1372). «زندگی و اندیش های بزرگان جامعه شناسی»، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علم.
مداحی، جواد؛ زارع، بیژن؛ سراج زاده، سید حسین و حبیب پور گتابی، کرم (1400) مسئله تجرد، سوژه و زیستجهانِ نو پدید دختران شهر تهران. بررسی مسائل اجتماعی ایران، 12 (1)، 7-43.
معیدفر، سعید و حقیقی، عبدالحمید (۱۳۸۹) «عوامل اجتماعی گرایش جوانان تهرانی به مد»، فصلنامه مطالعات جوانان، شماره 14-۱۵، صص ۱۵۰-۱۳۷.
Arlesa Shephard, Sanjukta Pookulangara, Tammy R. Kinley, Bharath M. Josiam, (2016) "Media influence, fashion, and shopping, a gender perspective", Journal of Fashion Marketing and Management, Vol. 20 Issue, 1, pp.4-18, https,//doi.org/10.1108/JFMM-09-2014-0068.
Bing, H (2014) “Current Fashion Buying Among Indian Female Upper-Middle Class With Reference To Tamil Nadu. International Journal of Marketing, Financial Services and Management Research, 3 (6).
Blumer, H (1969) Fashion, From class differentiation to collective selection. The Sociological Quarterly, 10 (3), 275-291.
Dort, K (2018) Why fast fashion needs to slow down. [Online] UN Environment. Available at,https,//www.unenvironment.org/news-and-stories/blog-post/why-fast-fashion-needs-slow-down [Accessed 4 May 2019].
Mukoko, A (2012) Fashion awareness and interest among female students at a college in Gweru, Zimbabwe. International Journal of Asian Social Science, 2 (11), 1956-1966.
Odeleye, D. A (2011) The Place of Age and Socioeconomic Status in Contemporary Fashion. Continental Jounal Social Sciences, 4 (1), 54-63.
Simmel, G (1986) “Die Mode”, in G. Simmel Philosophische Kulture, Berlin, Klaus Wagenbach. Social Science, 2 (11), pp. 1956-1966.
Sakkthivel, A. M., Shameem, B., & Mushtaq, S (2020) Does media influence fashion consciousness of Muslim women consumers, evidences from the United Arab Emirates. International Journal of Business Innovation and Research, 22 (4), 523-545.
Entwistle, J., (2002) "The aesthetic economy, the production of value in the field of fashion modeling". J. Consumer Cult. 2 (3), 317–339.
Flugel, J. C (1993) The psychology of clothes. University of Michigan, Hogarth Press.
Lipovetsky, Gilles (1994) The Empire of Fashion, Dressing Modern Democracy. Princeton, N.J., Princeton University Press.
Peters, B (2018) Instagram Stories Research, We Analyzed 15,000 Instagram Stories from 200 of the World’s Top Brands. [Online] Resources. Available at, https,//buffer.com/resources/instagram-stories-research [Accessed 27 May 2019].
Lilja, N (2019) Efficient social media marketing for sustainable fashion companies, Increasing interest and engagement on Instagram among millennial males by appealing to their values.
[1] * نویسنده مسئول: پژوهشگر گروه مطالعات خانواده، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی، ایران gmaddahi@yahoo.com
[2] ** استادیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه خوارزمی، ایران ghobadism@gmail.com
[3] 1. Sakkthivel
[4] 2. Lilja
[5] 3. Dort
[6] . Girod
[7] . Peters
[8] . Blomer
[9] . Liptocki
[10] . Antoisel
[11] . Canon
[12] . Natalia Lilja
[13] . Shepherd
[14] . Bing
[15] . Mukoko
[16] . Odeleye
[17] . Ark
[18] . Max Weber
[19] . Simmel
[20] . Veblen
[21] . Baudrillard
[22] . Bocock
[23] Gilles Deleuze
[24] Guattari felix