Social and cultural impact assessment of the construction project of ImamZadeh Hassan Boulevard pedestrian zone in Karaj
Subject Areas :e d 1 , رحمان جهانی دولتآباد 2
1 - استادیار جامعهشناسی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
2 -
Keywords: urban public space, sidewalk, social impact assessment, Karaj city and Imamzadeh Hassan,
Abstract :
The present study was conducted to evaluate the effects of the construction of sidewalks in the area of Imamzadeh Hassan Boulevard in Karaj. This sidewalk is about 300 meters long and is located between the holy shrine of Imamzadeh Hassan and Quds Square in the agenda of Karaj Municipality. The theoretical model of the research is based on the concept of “sidewalk as an urban public space” inorder to use the opinions of experts in various fields as well as field observations has been used. The theoretical model of the research is based on the concept of “sidewalk as urban public space”.In order to evaluate the consequences of the action, various quantitative and qualitative methods, including surveying in the field of project intervention, interviews with various stakeholders, using the opinions of experts in various fields, and field observations have been performed. Consequences assessment has been done in the form of two scenarios, including passive scenario (status quo) and minimum scenario (status quo adjustment) and in assessing each of the scenarios, the consequences of the action in three areas including traffic, social and institutional context has examined. The results show that the area under study in the current situation has many problems including traffic, social and institutional issues. If the first scenario is realized and this situation continues in all three areas, we will see the complete dominance of negative effects on the positive effects, including traffic issues, opposition and dissatisfaction of residents and increasing social harms. If the first scenario is realized (adopting a passive approach) in any of the three areas of traffic, institutional and social, the favorable situation for the study area is not predicted. In other words, the area in question in the current situation faces challenges that necessitate a change in this area. While, the results show that the implementation of any maximum action in the area under review is also far from expected due to the lack of legal, operational and financial contexts. Therefore, the proposed plan of Ataf introduces the adoption of a minimal approach in the implementation of the road construction project as a desirable option. If the city managers approve and decide on the implementation of the road construction project, this plan is based on the idea that this project will be designed and implemented in two independent phases but with common goals. In the first phase, a set of pre-implementation corrective measures is considered and in the second phase, undergraduate and specialized studies are on the agenda. In this vein, Ataf Group has tried to provide solutions for better implementation of each of these phases.
فصلنامه علمي- تخصصی «ارزیابی تأثیرات اجتماعی»
ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احداث پیادهراه
در بلوار امامزاده حسن کرج1
اسماعیل جهانی دولتآباد2
رحمان جهانی دولتآباد3
مطالعۀ حاضر با هدفِ ارزیابی تأثیراتِ ناشی از احداث پیادهراه در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع) کرج به مرحلۀ اجرا درآمده است. این پیادهراه به طول حدوداً سیصد متر در حد فاصل آستان مقدس امامزاده حسن تا میدان قدس در دستورکار شهرداری کرج قرار گرفته است. مدلِ نظری پژوهش بر مفهوم «پیادهراه به مثابۀ فضای عمومی شهری» استوار بوده، برای ارزیابی پیامدهای ناشی از اقدام از روشهای مختلف کمی و کیفی اعم از انجام پیمایش در حوزۀ مداخلۀ پروژه، مصاحبه با گروههای مختلف ذینفع، بهرهگیری از آرای کارشناسانِ حوزههای مختلف و نیز مشاهدات میدانی استفاده شده است. ارزیابی پیامدها در قالب دو سناریو، شاملِ سناریوی انفعالی (تداوم وضع موجود) و سناریوی حداقلی (تعدیل وضع موجود) صورت گرفته و در ارزیابی هر کدام از سناریوها، پیامدهای اقدام در سه حوزه شامل بافت ترافیکی، اجتماعی و نهادی بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که محدودۀ مورد بررسی در وضعیت فعلی با مسائل ترافیکی، اجتماعی و نهادیِ عدیدهای دست به گریبان است که در صورت تحقق سناریوی اول و تداوم این وضع در هر سه حوزۀ یادشده، شاهد غلبۀ کامل تأثیرات منفی، اعم از مسائل ترافیکی، مخالفتها و نارضایتی اهالی و افزایش آسیبهای اجتماعی محدوده، بر تأثیرات مثبت خواهیم بود. در صورت تحقق سناریوی اول (اتخاذ رویکرد انفعالی) در هیچ کدام از حوزههای سهگانۀ ترافیکی، نهادی و اجتماعی، وضعیت مطلوبی برای محدودۀ مورد بررسی پیشبینی نمیشود. به عبارت بهتر، محدودۀ مورد نظر در وضعیت فعلی با چالشهایی مواجه است که لزوم ایجاد تغییر در این محدوده را ضروری مینماید. این در حالی است که نتایج نشان میدهد اجرای هرگونه اقدام حداکثری در محدودۀ مورد بررسی نیز به دلیل نبودِ بسترهای قانونی، عملیاتی و مالی دور از انتظار است. بنابراین طرح پیشنهادیِ اتاف، اتخاذ رویکرد حداقلی در اجرای پروژه پیادهراهسازی را به عنوان گزینۀ مطلوب معرفی میکند. این طرح بر این ایده استوار است که در صورت تصویب و تصمیم مدیران شهری مبنی بر اجرایی شدن پروژۀ پیادهراهسازی، این پروژه در دو فاز مستقل اما با اهداف مشترک، طراحی و اجرا گردد. در فاز اول، مجموعهای از اقداماتِ اصلاحیِ قبل از مرحلۀ اجرا مدنظر قرار میگیرد و در فاز دوم، بررسیها و مطالعات کارشناسی و تخصصی در دستورکار قرار میگیرد. در همین قالب، گروه اتاف تلاش کرده است تا راهکارهایی را در جهت اجرای بهترِ هر کدام از فازهای یادشده ارائه نماید.
واژههاي کلیدی: فضای عمومی شهری، پیادهراه، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، شهر کرج و امامزاده حسن.
مقدمه
در شهرهاي قديم ايران، شكلگيري راهها و فضاهاي شهري بر اساس مقياس و نياز حركت پياده بوده، اما در سنت شهرسازي رايج، برنامهريزي براي ماشين همواره مقدم بر برنامهريزي براي انسان است (کوکبی و دیگران، 1391: 98). با این حال امروزه مطابق با اسناد چشمانداز و اهداف اسناد بالادستی توسعۀ شهرها همچون «طرحهای جامع» و «طرحهای تفصیلی»، تغییر در نگرش به شهر و تعریف فضای شهری انسانمحور در تقابل با شهر سوارهمحور، به عنوان یکی از ملاحظات اصلی مدیریت شهری مطرح شده است. از همینرو شهرداری کرج در سالهای اخیر کوشیده است تا امکان تقویت حرکت پیاده و کاستن از غلبه اتومبیلها را از طریق پیادهراهسازی در برخی محورها فراهم آورد. اما قدر مسلم این است که لزوم توجه به پیامدهای گوناگون و به طور خاص، پیامدهای اجتماعی و فرهنگیِ ایجاد و توسعۀ چنین فضاهایی و پیشبینی درست آن بر اساس واقعیات موجود، به همان اندازه مهم است که ضرورتِ تسلط رویکرد انسانمحور بر سیاستها و اقدامات شهری.
در همین راستا، ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی (اتاف) مطرح میشود که پیآمد نظری و عمدتاً روششناختی آگاه شدن بر کارکردهای پنهان پروژههای توسعه است. به موجب آن، اجرای هر طرح، سیاست یا برنامه توسعهای قبل از اجرا با مجموعهای از مناسبات محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی درگیر است که تجربۀ برنامههای توسعه نشان میدهد تا زمانی که هماهنگی لازم بین این مناسبات ایجاد نشود، اجرای طرح توسعهای با موفقیت چندانی همراه نبوده، اهداف مورد نظر به طور کامل محقق نخواهد شد (روچ، 1387).
احداث پیادهراه در منطقه 2 شهر کرج نیز یکی از اقداماتی است که با ماهیتی عمدتاً ترافیکی در راستای کاهش خودرومحوری، افزایش فعالیتهای پیاده و بهبود محیط شهری از سوی شهرداری کرج مطرح شده است. محدودۀ اجرای این طرح در حد فاصل آستان مقدس امامزاده حسن(ع) تا میدان قدس تعریف شده است که مسافتی حدود سیصد متر را در برمیگیرد (شکل شماره 1).
از عناصر اصلی شکلدهنده محدودۀ یادشده که نقش عمدهای در جذب سفرهای آن دارد، میتوان به کاروانسرای تاریخی شاه عباسی، محوطه دانشکده کشاورزی و آستان مقدس امامزاده حسن(ع) اشاره نمود که عمدتاً در مقیاس منطقهای و فرامنطقهای فعالیت دارند.
وجود عناصر یادشده و ارتباط بین آنها، یک چرخۀ زیستگاهی را شکل میدهد که با خودرومحوری و ازدحام سواره همخوانی ندارد و شهرداری کرج را مجاب به ایجاد و توسعۀ پیادهراه در آن میکند. این در حالی است که کارکرد گذرگاهی این محدوده بهویژه در بلوار امامزاده حسن و قدس، موجد نقش ترافیکی آن برای بسیاری از شهروندان نیز است. بنابراین سازمان متولی، ضمن در نظر گرفتن امکان ایجاد و توسعۀ پیادهراه برحسب شاخصههای ترافیکی، طرح پیادهراهسازی در حد فاصلِ آستان مقدس امامزاده حسن(ع) و میدان قدس را مطرح نموده است.
اجرای این طرح مستلزم ایجاد تغییراتی در محدودۀ یادشده اعم از تملک بخشی از املاک واقع در محدوده، ساماندهیِ ترافیکیِ میدان توحید (حذف میدان و تبدیل آن به تقاطع چراغدار) و بلوارهای شریفی و قدس (دوطرفه شدن بلوارها و تغییر جهات حرکتی)، سنگفرش کردن معبر، کاشت درخت و ایجاد فضای سبز در پیادهراه، تزیین پیادهراه از طریق روشنایی و مبلمان شهری، تعبیه فضاهای مناسب برای ارائه خدمات و تسهیلات با هدف افزایش کنشهای جمعی و... است.
شکل 1- مشخصات فنی و موقعیّت جغرافیایی محدودۀ اجرای طرح
(مهندسین مشاور آیریانا طرح و برنامه، 1396)
با توجه به توضیحات یادشده میتوان اذعان نمود که یکی از مسائلی که پروژه مورد بررسی در بدو امر با آن مواجه خواهد بود، بحث اقناع صاحبان املاکِ در معرض طرح و نیز جلب مشارکت سایر اهالی و کسبۀ محدوده درباره اجرای طرح است. بنابراین نحوۀ تعامل مجریان با اهالی محدودۀ اجرای پروژه و شیوههای اقناع و جلب مشارکت آنها، یکی از نکات بسیار مهمی است که در اجرای طرح احداث پیادهراه در حد فاصلِ آستان مقدس امامزاده حسن(ع) و میدان قدس باید مدنظر قرار گیرد. تجارب اقدامات مداخلهای در شهرها حاکی از آن است که غفلت از این مسئله به نوعی منجر به زیر سؤال رفتن مفهوم حکمرانی خوب نزد شهروندان و بهویژه ساکنان حوزه مداخلۀ پروژه خواهد شد.
نکته مهم بعدی که در اینجا باید مدنظر قرار گیرد، تغییرات احتمالی در وضعیت شاخصههای ترافیکی محدوده در اثر احداث پیادهراه است. با اجرای این طرح، الگوهای ترافیکی محدودۀ میدان قدس و خیابانهای اطراف و موازی آن احتمالاً دچار دگرگونی میشود و این دگرگونی برحسب نحوۀ اجرا و مدیریتِ پروژه ممکن است به سمت بهتر شدن یا بدتر شدن اوضاع در این محدوده حرکت کند. طبق این بررسیها، گزینههای جایگزینی که قرار است بار ترافیکی ایجادشده در اثر احداث پیادهراه در حد فاصلِ امامزاده حسن(ع) و میدان قدس را به دوش بکشند، (برای مثال تقاطع توحید و بلوارهای شریفی و قدس) ممکن است ظرفیت لازم برای تردد حجم زیاد سواره را بنا به دلایل گوناگون نداشته و یا حجم زیاد تردد با بافتِ غالبِ این مناطق همخوانی نداشته باشد. این در حالی است که در وضعیت فعلی نیز محدودۀ میدان قدس، چهارراه دانشکده و بلوار امامزاده حسن(ع) در حد فاصل امامزاده تا میدان قدس به دلیل تنوع فراوان در کاربريها، اعم از مذهبی، آموزشی، فرهنگی - سیاسی، تاریخی، تجاري، خدماتی، مسکونی و... هر روزه حجم زیادي از سفرهاي روزانۀ افراد را در خود جاي میدهد و بار ترافیکی سنگینی را متحمل میشود.
همچنین به دلیل قرارگیري بلوار امامزاده حسن در مسیر دسترسی به اتوبان کرج – قزوین، روزانه محل تردد بسیاري از وسایل نقلیه شخصی، عمومی و ماشینآلات سنگین همچون کامیون است که این تردد و رفتوآمد روزانۀ وسایل نقلیه در این محدوده، درصد قابل توجهی از ترافیک موجود در آن را شامل میشود. از سوی دیگر، مراجعۀ روزانه افراد به محدودۀ مورد بررسی براي رفع نیازهاي روزانه و انواع رفتوآمدهاي دیگر سبب شده افرادي که با وسیلۀ نقلیه شخصی به این محدوده مراجعه میکنند، براي توقف در محدوده، وسایل نقلیه خود را در اطراف خیابان پارك کنند. بدیهی است که در صورت احداث پیادهراه و جذب مسافر بیشتر در این محدوده و نیز محدود شدن پارک حاشیهایِ موجود در بلوارهای امامزاده حسن(ع) و شریفی، مسائل یادشده نیز تشدید خواهد شد. همچنین با افزایش جمعیت پیاده، مسائل ایمنیِ ناشی از تداخل سواره و پیاده بهویژه در معابر منتهی به محدودۀ اجرای طرح نیز محتمل خواهد بود.
از دیگر مسائلی که ممکن است در موفقیت یا عدم موفقیت پروژه مورد بررسی اثرگذار باشد، بحث آسیبهای اجتماعی و احساس امنیت در محدودۀ اجرای طرح است. در محدودۀ مورد بررسی در مطالعۀ حاضر، وجود پدیدههایی مانند دستفروشها، متکدیان، خرید و فروش اجناس سرقتی، گرمخانۀ مخصوص بانوان و همبودگی ناهمسازِ این پدیدهها با عناصر فرهنگی و مذهبی محدوده، بهویژه آستان مقدس امامزاده حسن(ع)، قطعاً شبهاتی را درباره وضعیت آسیبهای اجتماعی و احساس امنیت در صورت احداث پیادهراه به ذهن متبادر میسازد که میبایست مورد توجه قرار گیرد. همچنین با توجه به عدم برخورداری محدودۀ بلوار امامزاده حسن از حیات شبانه، بحث احساس امنیت هنگام شب نیز یکی از نکات دیگری است که میبایست در ارزیابی تأثیرات پروژۀ پیادهراهسازی مدنظر قرار گیرد.
از سوی دیگر، اختصاص بخش قابل توجه محدودۀ مورد مطالعه به فعالیتهای تجاری، لزوم توجه به بافت اقتصادی را به عنوان حوزۀ دیگر ارزیابی تأثیرات مطرح میسازد. تغییرات در قیمت زمین و املاک واقع در محدودۀ مورد مطالعه، تغییر در ترکیب کسبوکارها و معیشت افراد فعال در حوزۀ تجاری این محدوده، تغییر در اجارهبهای واحدهای تجاری محدوده، ورود کسبوکارهای جاذب پیاده و مسائلی از این دست با اجرای طرح یادشده، دور از ذهن نیست و نیاز به بررسیهای جامع و دقیق دارد.
قابل ذکر است که پیادهراهِ بلوار امامزاده حسن، یکی از اولین اقدامات برای احیای فضاهای عمومی و تحقق مفهوم شهر انسانی در شهر کرج محسوب میشود و به عنوان یکی از نخستین تجربهها در دورۀ اخیر میتواند مبنای اقدامات بعدی در این شهر قرار گیرد. بنابراین مطالعۀ ارزیابی حاضر علاوه بر ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگیِ پروژه احداث پیادهراه در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع)، هدف دیگری را در راستای کمک به ارتقای برنامههای مشابه آتی در شهر کرج نیز دنبال میکند و امید میرود که نتایج این پژوهش بتواند در گامهای بعدیِ برنامۀ احیای فضاهای عمومی شهری در کرج مؤثر واقع شود.
پرسشهای پژوهش
سؤال اصلی و کلی پژوهش این است که: «احداث پیادهراه در محدودۀ حد فاصلِ آستانِ مقدس امامزاده حسن(ع) تا میدان قدس، چه تأثیراتی در حوزههای ترافیکی، زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی برجای خواهد گذاشت؟». پاسخ به سؤال یادشده در گرو پاسخ به سؤالهای جزئیتری است که در زیر به آنها اشاره شده است.
ـ احداث پیادهراه، چه تأثیراتِ ترافیکی در خود محدوده و معابر مجاور آن برجای خواهد گذاشت؟
ـ پروژه یادشده، چه تأثیراتی بر بافت اجتماعی محدودۀ مورد مطالعه خواهد داشت و کدام گروهها بیشتر در معرض این تأثیرات خواهند بود؟
ـ آیا احداثِ پیادهراهِ مورد نظر، حائز تأثیرات زیستمحیطی در محدودۀ اجرای پروژه و پیرامون آن خواهد بود؟ این تأثیرات به چه نحو خواهد بود؟
ـ تأثیرات پروژه بر بافت اقتصادی محدودۀ مورد مطالعه به چه صورت خواهد بود؟ و با توجه به برآیند کلی تأثیرات مثبت و منفی پروژه، آیا اجرای آن به لحاظ اقتصادی قابل توجیه است؟
ـ ذینفعان پروژه احداث پیادهراه، کدام افراد یا گروهها هستند و میزان و کیفیت تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری هر کدام از آنها از پروژه یادشده چگونه است؟ شیوههای مناسب اقناعِ ذینفعان و پیشگیری از شکلگیری جمعیت معترض کدامند؟
ـ گزینههای بدیلِ پروژه کدامند و با استناد به برآیند تأثیرات در حوزههای ترافیکی، اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی، کدام گزینه بهترین گزینه محسوب میشود؟
چارچوب نظری و مفهومی
چارچوب نظری پژوهش حاضر بر مفهوم فضای عمومی متکی است. به عبارت بهتر در این پژوهش، پیادهراه به عنوان یکی از انواعِ فضاهای عمومی در نظر گرفته شده و «پیادهراه به مثابۀ فضای عمومی»، مفهوم کلیدی ما در تدوین مدل نظری و مفهومی پژوهش است. به عبارت بهتر، بحث نظری ما بر این ایدۀ اصلی استوار است که پیادهراه، یکی از گونههای مهمِ فضای عمومی شهری است و بنابراین برای اینکه بتواند چنین کارکردی ایفا نماید، میبایست استانداردها و شاخصهای فضای عمومی را دارا باشد.
منظور از فضای عمومی شهری، مکانهایی است که همه شهروندان به صورت آزاد و بدون نیاز به کنترل به آن دسترسی دارند و معمولاً شامل فعالیتهای متنوعی میشود که حیات جمعی اجتماع را شکل میدهد. چنین فضاهای عمومیای، انواع بناهای یادبود و نمادین - میدان- تا پارکهای عمومی و فضاهای سبز را در برمیگیرد. این تعریف از فضای عمومی بر اساس پندارههای شهروندی و بیان مطالبات در شهر شکل گرفته است (ر.ک: مدنیپور، 1387؛ پاکزاد، 1385). فضای عمومی، فضایی برای همزیستی با صلح و برخوردهای غیر شخصی است. شخصیت فضای عمومی، زندگی عمومی ما، فرهنگ شهر و زندگی روزمره ما را نشان میدهد و تنظیم میکند (والسر، 1986 به نقل از پاکزاد، 1385). فضاهای عمومی و نیمهعمومی در شهر، زمینة مشارکت مردم را فراهم کرده، آنها را با هم مرتبط میکند. مامفورد به همبستگی اجتماعی و ارتباطات متقابل چهره به چهره، تحرک فکر و اندیشه و اهمیت زیباشناختی فضاهای شهری تأکید دارد و معتقد است که ایجاد فضاهای عمومی، قرینِ بازسازی تمدن است و باید امکان همزیستی و مشارکت را برای زندگی جمعی پدید آورد (پاکزاد، 1385).
در این مطالعه پس از بررسیِ مباحث نظری (تیبالدز، 1393؛ جیکوبز، 1392؛ کاشانیجو، 1393؛ گل، 1387؛ معینی، 1385) و نیز تجربههای موفق پیادهراهسازی در ایران و جهان (يوسفپور، 1383؛ کاویان، 1387؛ فلاح منشادی و دیگران، 1391؛ رنجبر و رییس اسماعیلی، 1389؛ دستجردي، 1384؛ خمسهعشری، 1395؛ حقی و دیگران، 1394)، ویژگیها و نقاط قوت و ضعف آنها مورد بررسی قرار گرفته و با استناد به نتایج این بررسی، مدلی برای تعیین شاخصهای پیادهراه به عنوان یک فضای عمومی شهری به دست آمده است که مطابق با آن، یک پیادهراه زمانی میتواند موفق ارزیابی شود که علاوه بر فضای جمعی شهری سرزنده بتواند: ترکیب کارآمدی در سیستم حملونقل ایجاد کند (کارآمدی حملونقل)؛ باعث ایجاد رونق اقتصادی در منطقه شود (رونق اقتصادی)؛ باعث ارتقای کالبدی و فعالیتی نواحی اطراف بهویژه بازآفرینی آنها شود (کارآمدی کالبدی - فعالیتی)؛ از تأسیسات و تجهیزات لازم برای کارآمدی هرچه بهتر برخوردار باشد (کارآمدی تأسیسات و تجهیزات)؛ بتواند با رویکردی مشارکتی، همهجانبه و بلندمدت، کیفیت فضا را حفظ کند و ارتقا دهد (مدیریت مشارکتی).
شکل 2- الگوی نظری پژوهش
هر یک از این ابعاد دارای مجموعه ویژگیهایی هستند که ضمن تشریح جنبههای مختلف شاخصهای پنجگانة پیادهراهسازی، امکان ارزیابی یک پیادهراه را نیز به دست میدهند. فهرست کاملِ این نشانگرها در انتهای بحثهای نظری که در بخش دامنهیابی ارائه شده، به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
شکل 3- مدل مفهومیِ پیادهراه به مثابۀ فضای عمومی شهری
روش پژوهش
روش پژوهش بر اساس ماهیت موضوع مورد بررسی تعیین میشود و ماهیت موضوع نیز بر اساس آنچه باید سنجیده شود مشخص میشود. بنابراین روش پژوهش حاضر با در نظر گرفتن دو مقوله، شامل شاخصهای مورد سنجش و ترکیب جامعۀ هدف، انتخاب شده است. بر این اساس در این پژوهش از روشهای مختلف کمی و کیفی استفاده شده و اطلاعات میدانی لازم برای ارزیابی پروژه از چند منبع اصلی شامل مشاهدات میدانی گروه اتاف، دادههای پیمایشی، مصاحبهها و آرای کارشناسی گردآوری شده است.
به عبارت بهتر، در این پژوهش متناسب با جنس متغیرهایی که باید مورد سنجش قرار گیرند، با گروههای مختلفی سروکار داریم که برای گردآوری اطلاعات از این گروهها از ابزار متناسب بهره گرفتهایم. برای این منظور، متغیّرهای مورد بررسی یا به عبارتی تأثیرات احتمالی پروژه را برحسب شیوهای که برای گردآوری اطلاعات آن به کار گرفته میشود، به سه دسته تقسیم کردهایم:
دسته اول، متغیرهایی را شامل میشود که گردآوری اطلاعات مرتبط به آنها از طریق تکمیل پرسشنامه در بین برخی گروههای ذینفع امکانپذیر است. دسته دوم، متغیرهایی هستند که سنجش آنها مستلزم انجام مصاحبه با برخی از ذینفعان است. بالاخره دسته سوم، شامل متغیرهایی است که در بررسی آنها لازم است از نگاه تخصصیِ کارشناسان مربوطه استفاده شود. البته لازم به ذکر است که نتایج مشاهدات میدانی گروه اتاف به عنوان وجه مکمل در بررسی تمام متغیرها به کار گرفته شده است.
دستهبندی یادشده درباره گروههای ذینفع یا به عبارتی اطلاعرسانها نیز قابل انجام است. به عبارت بهتر، گروههایی که در پژوهش حاضر از دیدگاههای آنها برای برآورد پیامدهای احداث پیادهراه بهره گرفتهایم نیز برحسب ابزار گردآوری اطلاعات از آنها، به سه دسته کلی تقسیم میشوند.
گروه اول، آن دسته از ذینفعان هستند که حجم جمعیت بالایی دارند و گردآوری اطلاعات از آنها مستلزم اجرای پرسشنامه در قالب یک مطالعه پیمایشی بوده است. گروه دوم، بخش دیگری از گروههای ذینفع بودند که هرچند حجم جمعیت بالایی ندارند ، با توجه به اینکه در معرض آثار پروژه قرار دارند، بررسی نظرهای آنها هم از منظر گردآوری اطلاعاتِ میدانی لازم برای انجام پژوهش و هم از منظرِ جلب مشارکت آنها و تسهیلِ اجرای پروژه، بسیار حائز اهمیت بود. گردآوری اطلاعات از این گروه از ذینفعان با استفاده از فن مصاحبه انجام شد. در نهایت گروه سوم به آن دسته از اطلاعرسانها مربوط است که به دلیل برخورداری از تخصص، دانش و یا تجربه فعالیتی در حوزههای مورد بررسی، کارشناس آن حوزه محسوب میشوند و قادرند در اینباره نظرهای تخصصی و کارشناسی ارائه دهند.
حال اگر فهرست متغیرها (تأثیرات احتمالی) و نیز فهرست اطلاعرسانها (ذینفعانِ پروژه) را به ترتیبی که در بالا اشاره شد، دستهبندی کرده، همه را در قالب یک جدول منظم کنیم، مشخص میشود که در پژوهش حاضر، کدام پیامدها مورد ارزیابی قرار گرفتهاند، گروههای هدف این پیامدها کدام بودهاند و از چه ابزاری برای گردآوری اطلاعاتِ این گروهها استفاده شده است.
جدول 1- ابزار گردآوری اطلاعات به تفکیکِ متغیرهای مورد بررسی و اطلاعرسانها
پیمایش | متغیرهای مورد بررسی | - اخلال در نظم ترافیکی بخشی از شهروندان - لزوم جابهجایی ایستگاههای تاکسی و سردرگمی شهروندان - رونق گرفتن تالار و رستوران شاه عباسی - شکلگیری احساس تبعیض و نابرابری بین گروههای ذینفع - انتقال بخشی از آسیبهای محدوده به کوچهها و بنبستها و... - کاهش کیفیتِ زندگی ساکنان حوزۀ مداخله بر اثر شلوغی - افزایش تعداد زانران امامزاده حسن(ع) - افزایش میزان پیادهرویهای شهروندان - ارتقای نقش پاتوقی، قرارگاهی و تعاملاتی محدوده - شکلگیری مقاومتها و اعتراضاتِ بخشی از کسبه - نارضایتیهای ناشی از طولانی شدن مرحلۀ اجرای پروژه - دشواریِ جلب مشارکت کسبه در اقدامات بهسازی - مخالفتهای مربوط به حذف نماد میانی میدان توحید - احتمال تغییر نگرش شهروندان نسبت به سازمان شهرداری |
اطلاعرسانها | - کسبه (خردهفروش) محدوده - کسبه (عمدهفروش) محدوده - رانندگان عبوری - ساکنان محدوده | |
مصاحبه | متغیرهای مورد بررسی | - افزایش تقاضای پارک خودرو در پارکینگهای محدوده - احتمال افزایش هزینۀ پارک خودرو در پارکینگهای محدوده - احتمال افزایش طول و زمان سفر شهروندان - افزایش درآمد بخشی از کسبوکارهای فعال در محدوده - کاهش درآمد بخشی از کسبوکارهای فعال در محدوده - احتمال تغییر در ترکیب کسبوکارهای واقع در محدوده - ورود خردهفروشیها و اغذیهفروشیها به محدوده - جابهجایی و انتقال عمدهفروشیها به خارج از محدوده - محدود شدن فعالیت باربرها و وانتیهای فعال در محدوده - افزایش هزینۀ جابهجایی بار برای کسبۀ واقع در محدوده - افزایش درآمد مراکز درمانی واقع در محدوده - مسائل ناشی از همبودگی گرمخانه، امامزاده و پیادهراه - کاهش ایمنیِ ناشی از بارگیری و تخلیه بار در ساعات شلوغ روز - احتمال شکلگیری بازار دستفروشی در محدوده - عدم امکان استفادۀ معلولین از پیادهراه - احیای حیاتِ شبانۀ محدودۀ اجرای طرح - آسیبهای زیستمحیطیِ ناشی از کسبوکارهای جدید - بهبود وضعیتِ فضای سبزِ محدوده اجرای طرح - بهبود منظر شهری محدودۀ اجرای پروژه - شکلگیری مقاومتها و اعتراضات رانندگان تاکسی - مخالفت و مقاومت در برابر تملک املاک واقع در محدوده |
اطلاعرسانها | - صاحبان واحدهای پاساژ تجاری - متولیان کاروانسرای شاه عباسی - صاحبان پارکینگهای عمومی - رانندگان تاکسی محدوده - دستفروشها - متولی داروخانۀ شبانهروزی ذکریا - هیئتامنای امامزاده حسن(ع) - هیئتامنای مسجد امام سجاد(ع) - مسئولان دارالشفای امامزاده حسن(ع) - مسئولان گرمخانه - مسئولان بنیاد 15 خرداد - سازمان تاکسیرانی کرج | |
نگاه کارشناسی | متغیرهای مورد بررسی | - افزایش بار ترافیکی محدودۀ اجرای پروژه - افزایش تداخل سواره و پیاده و کاهش ایمنی پیاده - افزایش تقاضای پارک حاشیهای در معابر مجاور - احتمال انتقال بار ترافیکی محدوده به معابر جایگزین - کشش پایین معابر اطراف در جذب ترافیک حاصل از طرح - پاسخگو نبودن تقاطع و پس زدن ترافیک به حوزۀ بلافصل - محدود شدن امکان سرویسدهیِ خودروهای امدادی - احتمال افزایش قیمت املاک واقع در مجاورتِ پیادهراه - افزایش اجاره بهای واحدهای تجاریِ واقع در محدوده - افزایش ارزش واحدهای تجاریِ پاساژِ جدیدالاحداث - افزایش نرخ آسیبهای اجتماعی و احساس ناامنی در محدوده - اغتشاش بصری ناشی از ناهمخوانی جداره با پیادهراه |
اطلاعرسانها | - اساتید دانشگاه و پژوهشگران - پلیس راهور کرج - کلانتری 12 کرج - آژانسهای مسکنِ واقع در محدوده - سازمان حملونقل بار و مسافر شهرداری کرج - معاونت امور اجتماعی شهرداری کرج - معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری کرج - معاونت فنی عمرانی شهرداری کرج - معاونت شهرسازی و معماری شهرداری کرج - معاونت خدمات شهری شهرداری کرج |
اما همانطور که در شکل 4 نیز مشاهده میشود، بخش دیگری از اطلاعات مورد نیاز برای پیشبرد مطالعه حاضر به واسطۀ مطالعه اسناد و منابع موجود در این حوزه به دست خواهد آمد. اسناد و منابع زیادی مانند پژوهشهای مشابه، گزارش طرح تفصیلی شهر کرج، طرح جامع کرج، سند چشمانداز و... میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
شکل 4- مختصات روشی پژوهش
همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است، گردآوری دادههای پایه از منابع یادشده و با بهرهگیری از فنون مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و بررسی اسناد انجام شده و مجموعه کاملی از دادههای کمی و کیفی درباره پروژه گردآوری شده است. مصاحبهها به صورت ساختمند بوده و حدود پنجاه الی شصت نفر از مسئولان، کارشناسان و گروههای اجتماعیِ محدودۀ اجرای طرح به عنوانِ مطلعان محلی را شامل میگردد.
جامعه آماری پیمایش شامل کسبه و ساکنان حوزه مداخلۀ پروژه بوده است. انتخاب این جامعۀ آماری به اقتضای شرایطِ تحقیق صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات لازم در پژوهش حاضر از افرادی مقدور است که آشنایی کامل به محدودۀ اجرای طرح و نظم اجتماعی و ترافیکیِ حاکم بر آن داشته باشند و این شناخت تنها در ساکنان و کسبۀ این محدوده وجود دارد. بنابراین این افراد به عنوان جامعۀ آماری پژوهش در نظر گرفته شده و با توجه به تعداد نهچندان زیاد این جمعیت، در انتخاب نمونه به صورت تمامشماری عمل شده و در نهایت 198 مورد پرسشنامه تکمیل شده است.
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها نیز برحسب نوع اطلاعات بهدستآمده، تحلیل آماری به وسیله نرمافزارSPSS، تحلیل محتوای کیفی برای مصاحبههای انجام گرفته و تحلیل سناریو جهت تدوین کاربست پژوهش بر مبنای یافتههای بهدستآمده بوده است.
یافتههای پژوهش
در این قسمت از مقاله با استناد به دادهها و اطلاعات گردآوریشده به ارزیابی تأثیرات پروژۀ احداث پیادهراه در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع) کرج پرداختهایم. به عبارت بهتر، سعی کردهایم تا به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که پروژۀ احداث پیادهراه و اقداماتی که قرار است در راستای این امر از طرف شهرداری کرج به مرحله اجرا درآید، در حوزههای مختلف زندگی اجتماعی، چه تأثیراتی را بر افراد و گروههای مرتبط با این پروژه بر جای خواهد گذاشت؟ برای این منظور در این قسمت با تکیه بر چهار منبع اطلاعاتی شامل یافتههای پیمایشی، تحلیل محتوای مصاحبههای انجامگرفته با گروههای مختلف ذینفع، نتایج جلسۀ گروهی با ذینفعان سازمانی و نیز یافتههای حاصل از مطالعۀ تطبیقی، به پیشبینی تأثیرات اقدام یادشده پرداختهایم.
قابل ذکر است که در اینجا ارزیابی تأثیرات پروژه احداث پیادهراه در قالب سناریوهای مختلف انجام شده است. بررسیهای مقدماتی گروه اتاف حاکی از آن است که سه گزینۀ احتمالی درباره این پروژه قابل طرح است که در ادامه به آن اشاره شده است.
ـ سناریوی تداوم وضع موجود: در این سناریو بر سیر طبیعیِ تحولات محدودۀ مورد بررسی تأکید میشود و هرگونه مداخله و دستکاری در روند فعلی به دلایلی همچون امکان شکلگیری جمعیتهای معترض، برهم خوردن نظم موجود، سلب آرامش اجتماعات محلی، هزینههای هنگفت هرگونه تغییر تأثیرگذار در محدوده و... نفی میشود. به عبارت بهتر این سناریو، وزن آثار منفیِ طرح را سنگینتر از آثار مثبت آن برآورد میکند و با تکیه بر یک «رویکرد انفعالی مبتنی بر حفظ وضع موجود»، گزینه No Act یا همان تداوم وضعیت فعلی در محدوده را مطلوبترین گزینه برای آن میداند.
ـ سناریوی تعدیل وضع موجود: این سناریو بر «رویکرد حداقلیِ مبتنی بر احیای فضای پیادهراهی» متمرکز است که مطابق با آن با توجه به قرارگیری اماکن تاریخی و فرهنگی در محدودۀ مورد بررسی، مداخلهای در حد احداثِ پیادهراه را در جهت نیل به اهدافِ پیادهمداری و انسانمحوری مکفی قلمداد میکند. در این سناریو اینگونه استدلال میشود که محدودۀ مورد نظر، جاذبههای کافی برای جذب و حضور شهروندان دارد و مسئله تنها به فقدان بستر کالبدی مناسب برای این حضور مربوط است که آن نیز با احداث پیادهراه فراهم میشود و با ترکیب امکانات نرمافزاری موجود با شرایط سختافزاریِ ایجادشده، بستر حضور شهروندان در یک فضای عمومی و تقویت پیادهمداری و... محقق خواهد شد.
ـ سناریوی تغییر وضعیت موجود: این سناریو بر یک «رویکرد حداکثری مبتنی بر ایجاد فضای پیادهراهی» بر تغییر وضعیت موجود از طریق اجرای یک طرح اصلی (احداث پیادهراه) و تعدادی طرح فرعی (طرح احداث زیرگذر توحید، طرح احداث تونل امامزاده حسن(ع)، طرح اصلاح و یکدستسازی جداره، طرح احداث پارکینگ عمومی، طرح تجهیز و معنادارسازی فضا و...) تأکید دارد. اما طبق اعلام نظرِ مسئولان و کارشناسان معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری کرج، بستر قانونی و عملیاتیِ لازم برای اجرای اقدام حداکثری در این شبکه وجود ندارد. از اینرو با استناد به آرای یادشده، بررسی این سناریو از پژوهش کنار گذاشته شده و ارزیابی حاضر مشخصاً به بررسی دو سناریوی انفعالی و حداقلی پرداخته است.
ارزیابی پیامدها با فرض تحقق سناریوی اول (اتخاذ رویکرد انفعالی)
همانطور که اشاره شد، یکی از گزینههای احتمالی درباره پروژۀ پیادهراهسازی در محدودۀ بلوار امامزاده حسن کرج، گزینۀ No Act یا همان تداوم وضعیت فعلی در محدودۀ یادشده است. برای ارزیابی تأثیرات ناشی از تحقق این سناریو به بررسیِ وضعیت فعلیِ این محدوده پرداختهایم. به عبارت دیگر، این بخش از نتایج در عین حال که به ارزیابی پیامدهایِ سناریوی اول اختصاص دارد، به نوعی توصیف اجتماعِ پیرامون پروژه نیز محسوب میشود. بنابراین تمام مقولههایی که در توصیف اجتماع درباره ویژگیهایِ این محدوده به دست آمده است، در واقع پیامدهای تحقق سناریوی اول ما را تشکیل میدهد.
طبق نتایج بهدستآمده از این بررسی، پیامدهای تحقق سناریوی اول را میتوان در قالب سه مقولۀ کلی، شاملِ «پیامدهای ترافیکی»، «پیامدهای نهادی» و «پیامدهای اجتماعی» دستهبندی نمود.
الف) تأثیرات بر بافت ترافیکی محدوده
در بررسی وضعیت ترافیکی محدودۀ مورد مطالعه به فهرستی از ویژگیهای ترافیکی این محدوده دست یافتیم که عبارتند از نقش پایانهای (وجود ایستگاههای متعدد تاکسی) محدودۀ اجرای طرح، نقش ترافیکی و گذرگاهیِ بلوار امامزاده حسن(ع)، بار ترافیکی سنگین و کندي حرکت، مسئله پارک حاشیهای و کمبود جاي پارك، نظم ترافیکی خاص محدوده (یکطرفه بودن بلوارهای قدس، شریفی و امامزاده حسن(ع) و محدودیت ورود به میدان توحید از لاین غربی بلوار قدس، استفاده نکردن مفید از فضای معابر، وجود بریدگی غیر اصولی در بلوار قدس)، نقش پارکینگی پررنگ بلوار شریفی، وجود دو پارکینگ عمومی در محدودۀ اجرای طرح، تمایل نداشتن اهالی محدوده به استفاده از پارکینگ عمومی و غلبۀ عمدهفروشیها و نیاز به بارگیری و تخلیه بار.
اما درباره پیامدهای ترافیکیِ تداوم این وضعیت (تحقق سناریوی اول)، عواملی که عنصر ایمنی در محدوده را به مخاطره میاندازد، در صدر این دستهبندی قرار دارد که از آن جمله میتوان به بروز تداخلهای حرکتی خطرساز، بروز رفتارهای پرخطر ترافیکی، افزایش تصادفات رانندگی و فقدان ایمنی تردد برای معلولان و نابینایان اشاره نمود. ترافیک سنگین و افزایش طول سفر رانندگان و تبعات ناشی از آن شاملِ افزایشِ مصرف سوخت، آلودگی هوا، استهلاک اتومبیلها و به طور کلی اتلاف هزینهها از جمله سایر پیامدهایی است که در صورت تداوم وضع موجود در محدودۀ مورد بررسی قابل انتظار خواهد بود.
ب) تأثیرات بر بافت نهادی محدوده
اما یکی دیگر از حوزههای تأثیر در سناریوی اول، بافت نهادیِ محدودۀ مورد بررسی است. در این حوزه شاهد نهادینه شدن برخی الگوهای رفتاری در محدوده هستیم که پیشبینی میشود در صورت تحقق سناریوی اول، تداوم این پیامدها را در محدودۀ مورد بررسی شاهد باشیم. از جملۀ این مقولهها میتوان به شکلگیری عادتهای نامطلوب ترافیکی در این محدوده اشاره کرد که همانطور که در فصل توصیف اجتماع به تفصیل به آن اشاره شد، ناشی از نظم ترافیکیِ نامتعارفی است که بر محدودۀ یادشده حاکم است. الگوهای رفتاریِ ناشی از حضور گستردۀ تاکسیداران در محدوده نیز از جمله سایر پیامدهای نهادیِ تحقق سناریوی اول است که از جملۀ آن میتوان به مزاحمتهای تاکسیداران و سلب آسایش اهالی، نزاع تاکسیداران با سایر گروههای محدوده و رفتارهای نامتعارف رانندگان تاکسی در محدودۀ مورد بررسی اشاره کرد که انتظار میرود نارضایتی ساکنان و کسبۀ محدوده را به عنوان پیامد انباشتی به دنبال داشته باشد.
اما مقولۀ دیگری که پیامدهای مهمی را در همین حوزه در پی داشته است، بحث قرار گرفتن محدوده در طرح فضای سبز و نیز در طرح پیادهراهِ مرکز تاریخی شهر کرج مطابق با طرح تفصیلی این شهر است. از جملۀ پیامدهای تداوم وضعیت موجودِ این محدوده، ممکن نبودن نوسازی و بازسازی املاک واقع در طرح و مشکلات مربوط به خرید و فروش این املاک است که باعث بلاتکلیفیِ و نارضایتی و اعتراض صاحبان املاک واقع در این محدوده خواهد شد. البته لازم است اضافه کنیم که با توجه به انتشار اخبار احداث پیادهراه در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع) و قرار گرفتن ساکنان و کسبۀ این محدوده در معرض این اخبار باید اذعان نمود که یکی دیگر از پیامدهای اجرا نشدن این طرح (سناریوی اول)، افزایش بیاعتمادی به سازمان شهرداری و کاهش سرمایههای اجتماعی این سازمان در بین اهالی محدوده و در سطحی بالاتر در بین شهروندان کرجی خواهد بود.
ج) تأثیرات بر بافت اجتماعی محدوده
یکی دیگر از حوزههای اصلیِ تأثیر در سناریوی اول، تأثیراتی است که در صورت تحقق گزینۀ No Act در بافت اجتماعی محدودۀ مورد بررسی انتظار میرود. در توصیفِ اولیۀ بافت اجتماعی محدوده، مقولههایی از قبیلِ استقرار گرمخانۀ شهرداری کرج در محدوده، حضور و فعالیت دستفروشها، استقرار ایستگاههای تاکسی مناطق پایین شهر، عدم برخورداری محدوده از حیات شبانه و همبودگی کاربریهای ناهمساز را به عنوان عناصری میتوان در نظر گرفت که در نگاه نخست، بیش از سایر عناصر در این محدوده خودنمایی میکند. اما حضور همین مقولهها در محدودۀ مورد مطالعه، پیامدهایی را در این محدوده بر جای گذاشته و وضعیت خاصی را بر آن حاکم ساخته است.
وفور فضاهای بیدفاع شهری در این محدوده، یکی از پیامدهایِ اجتماعی مهمِ این سناریو است که حضور گستردۀ معتادان متجاهر و کارتنخوابها و به طور کلی وفور آسیبهای اجتماعی در این محدوده را دامن خواهد زد. سرقت و شکلگیری بازار اجناس سرقتی و نیز حجم بالای نزاع و درگیری در محدودۀ مورد مطالعه، از جمله سایر آسیبهایی است که پیشبینی میشود در صورت تحقق سناریوی اول در این محدوده قابل ردیابی باشد. البته پیشبینی میشود که وضعیت اجتماعی یادشده، برخی پیامدهای انباشتی را نیز به دنبال داشته باشد که از آن جمله میتوان به تقویت احساس ناامنی، تشدید احساس ناامنی هنگام شب و در نهایت تضعیف احساس تعلق اهالی به محله اشاره نمود.
بنابراین در مجموع باید عنوان شود که در صورت تحقق سناریوی اول، در هیچ کدام از حوزههای سهگانۀ ترافیکی، نهادی و اجتماعی، وضعیت مطلوبی برای محدودۀ مورد بررسی پیشبینی نمیشود. به عبارت بهتر، محدودۀ مورد نظر در وضعیت فعلی با چالشهایی مواجه است که لزوم ایجاد تغییر در این محدوده را ضروری مینماید.
شکل 5- پیامدهای تحقق سناریوی اول (اتخاذ رویکرد انفعالی)
ارزیابی پیامدها با فرض تحقق سناریوی دوم (اتخاذ رویکرد حداقلی)
سناریوی دوم مبتنی بر رویکردی حداقلی است که طی آن، دو دسته اقدامات شامل اقدام اصلی و اقدامات جانبی به مرحلۀ اجرا درمیآید. اقدام اصلی مشتمل بر ایجاد پیادهراه در بخشی از بلوار امامزاده حسن(ع) در حد فاصل آستان مقدس امامزاده تا میدان قدس است و اقدامات جانبی عبارت است از تغییر در جهات عملکردی بلوار شریفی (دوطرفه شدن بلوار)، ایجاد دوربرگردان پروانهای در نقطۀ اتصالِ بلوار شریفی به بلوار امامزاده حسن(ع)، ساماندهی میدان توحید و تبدیل این میدان به یک تقاطع چراغدار و تغییر در جهات عملکردی بلوار قدس در حد فاصل میدان قدس تا میدان توحید (دوطرفه شدن بلوار).
این سناریو که بیشترین نزدیکی را به طرح پیشنهادی معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری کرج دارد، در مطالعه حاضر مورد ارزیابی قرار گرفته و سعی شده است تا پیامدهای تحقق این سناریو در محدودۀ یادشده بررسی شود. برای این منظور، پیامدهای اقدام در حوزههای مختلفِ ترافیکی، اجتماعی و نهادی، با اتکا به ابزار مختلف کمی و کیفی اعم از دادههای پیمایش، مصاحبهها، مشاهدات میدانی و نیز بهرهگیری از آرای کارشناسان در معرضِ ارزیابی قرار گرفته و در نهایت بر اساس نتایج بهدستآمده، پیشبینیهایی درباره حوزههای یادشده به دست آمده است. با این مقدمه در ادامه به ارزیابیِ پیامدهای تحقق سناریوی دوم در محدودۀ مورد مطالعه میپردازیم.
الف) تأثیرات بر بافت ترافیکی
کارشناسان ترافیک، نظم ترافیکی حاکم بر محدودۀ مورد مطالعه را خارج از قاعده و ناکارآمد میدانند و آنها نیز به جِدّ معتقدند که این وضعیت باید تغییر یابد. همچنین دیدگاههای کارشناسی حاکی از آن است که هرگونه اقدام مداخلهای در محدودۀ یادشده، اعم از احداث پیادهراه، مستلزم این است که املاک واقع در ضلع شرقی بلوار امامزاده حسن(ع) که عموماً از داراییهای امامزاده هستند، مطابق با طرح تفصیلی عقبروی نموده، بخشی از فضا را به معبر اختصاص دهند. بنابراین ایجاد پیادهراه در محدودۀ یادشده مستلزم همکاری متولیان امامزاده با مجریان پروژه در بحث عقبرویِ املاک خواهد بود.
مسئلۀ ترافیکیِ دیگری که در دیدگاههای کارشناسی مطرح شده، این است که میدان توحید، ظرفیت پذیرش هیچگونه بار ترافیکی اضافه را ندارد؛ چون این میدان در حال حاضر و بدون احتساب بارِ ناشی از احداث پیادهراه نیز با مشکلات زیادی مواجه است. مشکلات این میدان بهویژه در ساعات پیک بار ترافیک، سایر معابر اطرافِ محدوده و به طور کلی بخش مرکزی شهر را تحتالشعاع قرار میدهد.
کارشناسانی که در بررسی حاضر از نظرهای آنها بهره گرفتهایم، همچنین ایدۀ تقاطع همسطح در محل میدان توحید را ایدۀ کارآمدی نمیدانند. محدودۀ میدان توحید و معابر مجاور آن در مصاحبۀ یادشده، به عنوان قلب شهر معرفی شده که مراکز متعدد جاذب سفر، اعم از مراکز خدماتی، تجاری، پزشکی، اداری و... را در خود جای داده است. همین ویژگی در کنار نبود مسیرهای جایگزین موازی منجر به این شده است که بخش اعظم سفرهای درونشهری شهروندان از این محدوده انجام شود. همچنین یکی دیگر از ویژگیهای ترافیکی میدان توحید، پیوستگی عجیب آن با برخی معابر و نقاط حساسِ مرکز شهر اعم از میدان شهدا، تقاطع بهار، خیابان بهشتی، زیرگذر بهشتی، میدان سپاه و... است. این پیوستگی به نحوی است که کوچکترین مکث در محدودۀ میدان توحید در کوتاهترین زمان ممکن، نقاط یادشده را نیز درگیر میکند و در چشم بههمزدنی کل پهنۀ مرکزی شهر دچار مسئله میشود. بدیهی است که در چنین شرایطی، استقرار چراغ در میدان توحید، یعنی وسیلهای که کار آن، ایجاد توقف و مکث در جریان ترافیک است، به معنای بروز تمام مشکلاتی خواهد بود که در بالا به آن اشاره شد.
البته سازمان کارفرما نیز در قالبِ گزارشی، پس از بررسی وضعیت موجودِ محدوده و شناسایی مسائل و مشکلات آن، حذف میدان توحید و تبدیل آن به تقاطع همسطح را بررسی کرده و در نهایت با استناد به نتایج بررسیهای کارشناسی، پیشنهاد داده است که میدان توحید حذف شده، تقاطع چراغدار در این محدوده ایجاد شود. نقد گروه اتاف به دیدگاه کارشناسی یادشده این است که نخست این بررسیهای کارشناسی بدون در نظر گرفتنِ احداث پیادهراه انجام شده و طبیعتاً بار ترافیکیِ ناشی از احداث پیادهراه و مسدود شدن بلوار امامزاده حسن(ع) در حد فاصل آستان امامزاده تا میدان قدس در این گزارش لحاظ نشده است. دوم اینکه این مطالعه اساساً با هدف بررسی آثار ترافیکیِ پیادهراهسازی به انجام نرسیده و بنابراین تنها یک گزینه (تقاطع همسطح) به صورت موضوعی و بدون در نظر گرفتن گزینههای جایگزین (برای مثال تقاطع غیر همسطح) مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس، گروه اتاف از مبنا قرار دادن این گزارش اجتناب نموده و نتایج آن را در کنار اطلاعات بهدستآمده از سایر منابع مدنظر قرار میدهد.
مقولۀ دیگری که در دیدگاههای کارشناسی به عنوان مسئله و مانع برای پروژه پیادهراهسازی مطرح شده است، وجود ایستگاههای متعدد تاکسی در محدودۀ اجرای این پروژه است. کارشناسان معتقدند که اغلب این خطوط تاکسی متعلق به شهرهای دیگر اعم از محمدشهر و ماهدشت و... هستند که حضور آنها در این نقطه از شهر قانوناً غیر مجاز است؛ با این حال این رویۀ غلط، بنا به دلایل مختلف در طول سالیان زیاد استمرار داشته و به نوعی حق برای این قشر تبدیل شده است. بنابراین چه تصمیم به حفظ خطوط تاکسی در این محدوده گرفته شود و چه جابهجایی آنها مدنظر باشد، در هر دو حالت، این مقوله یکی از مسائل مهم مجریان پروژه خواهد بود که باید درباره آن چارهجویی نمایند.
نکتۀ مهم دیگری که در مصاحبههای انجامشده با کارشناسان ترافیک مطرح شده است، عرض کمِ بلوار امامزاده حسن(ع) در حد فاصلِ آستان مقدس امامزاده تا تقاطع مصباح است. دیدگاه کارشناسیِ یادشده مبنی بر این استدلال است که بلوار امامزاده حسن(ع) از یکسو، مسیر اصلی برخی رخدادهای مهم فرهنگی – مذهبیِ شهر کرج از جمله نماز جمعه و مراسم دهۀ محرم است و از سوی دیگر این خیابان، عرض کم و ظرفیت بار بسیار پایینی دارد. حال با توجه به این دو ویژگی میتوان نتیجه گرفت که این بلوار، بهویژه در حد فاصل آستان مقدس امامزاده تا تقاطع مصباح، در حال حاضر نیز با محدودیت ظرفیت و مسئلۀ بار ترافیکی دست به گریبان است. بنابراین اتخاذ هرگونه تصمیمی مبنی بر افزایش بارِ ترافیکیِ این مسیر، آن را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد ساخت.
نکتۀ دیگری که به نوعی در ارتباط با مقولۀ قبلی نیز است، به احداث یک مجموعۀ تجاری بزرگ در بلوار شریفی مربوط است. نظر کارشناسان بر این است که این مرکز حتی با احتساب کمترین میزانِ تقاضای سفر، بلوار امامزاده حسن(ع) را در حد فاصل آستان مقدس امامزاده تا تقاطع مصباح، درگیر یک بار اضافی خواهد کرد و همانطور که در بالا اشاره شد، این محدوده ظرفیت تحمل این بار اضافی را ندارد و طبیعتاً دچار مشکل خواهد شد.
با استناد به دیدگاههای کارشناسیای که در این بخش مطرح شد، میتوان پیشبینی نمود که در صورت تحقق سناریوی دوم، یکی از مهمترین پیامدهای ترافیکی پروژه در محدودۀ مورد مطالعه، «افزایش حجم ترافیک» خواهد بود و نکته مهمتر این است که همین افزایش حجم ترافیک محدوده، خود مبنای شکلگیری پیامدهای انباشتیِ دیگری خواهد بود که از آن جمله میتوان به «افزایش طول و زمان سفر شهروندان»، «افزایش مصرف سوخت»، «افزایش آلودگی هوا» و به طور کلی «تحمیل هزینههای اضافی به شهر و شهروندان» است.
اما پیامد مهم بعدی که هم در دیدگاههای کارشناسی و هم در بازدیدها و شبیهسازیهای میدانی احتمال وقوع آن محرز گردید، «انتقال بار ترافیکی محدوده به معابر مجاور» و درگیر کردن این نقاط با مسائل ترافیکی است. از جمله مهمترین نقاطی که احتمال بروز این پیامد در آن پیشبینی میشود، میدان شهدا، تقاطع بهار، خیابان و زیرگذر بهشتی، بلوار طالقانی، میدان سپاه و تقاطعِ مصباح است. پیامد ترافیکی دیگر، «افزایش تقاضای پارک خودرو در محدودۀ مورد مطالعه» است. بخش عمدهای از جمعیت دائم (کسبه و ساکنان) و موقت (مراجعان) محدودۀ مورد مطالعه از فضای حاشیۀ بلوارهای شریفی و امامزاده حسن(ع) برای پارک خودرو استفاده میکنند. بدیهی است که با محدود شدن این فضاها، تقاضای پارک خودرو در محدوده به شدت افزایش خواهد یافت. طبق نتایج پیمایش، در این وضعیت، کوچههای گلستانی و خراسانی به ترتیب با بیشترین تقاضای پارک خودرو در محدوده مواجه خواهند بود. یکی از پیامدهای انباشتیِ مورد انتظارِ این مسئله، «افزایش مزاحمتها و سلب آرامشِ ساکنانِ کوچههای گلستانی و خراسانی» و نیز «افزایش نزاع و درگیری بر سر جای پارک» در محدودۀ مورد مطالعه خواهد بود.
از پیامدهای دیگری که در اثر احداث پیادهراه در بلوار امامزاده حسن(ع) ایجاد خواهد شد، میتوان به «محدود شدن امکان بارگیری و تخلیۀ بار» اشاره نمود که این مسئله با توجه به غلبۀ عمدهفروشیها (بهویژه صنف خشکبار) در محدودۀ بلوار امامزاده حسن و ضرورت بارگیری و تخلیۀ بار برای این کسبه قابل پیشبینی است. بنابراین میتوان اذعان نمود که «اخلال در کسبوکارِ عمدهفروشیها» و «افزایش هزینههای کسبه» را نیز باید جزء پیامدهای تحقق سناریوی دوم به شمار آورد.
اما یکی از معدود پیامدهای مثبت ترافیکیای که پیشبینی میشود با تحقق سناریوی دوم در محدودۀ مورد مطالعه ایجاد شود، «کاهش حرکات پرخطر و تصادفات و افزایش ایمنی» سواره و پیاده خواهد بود. همانطور که در بخشهای قبلی گزارش اشاره شد، یکی از مشکلات اساسی در وضع موجود این محدوده، وفور حرکات پرخطر ترافیکی و به تبع آن، به خطر افتادن ایمنی سواره و پیاده است که جزئیات آن در بخش توصیف اجتماعی شرح داده شد. همچنین اشاره شد که همه این مسائل، ریشه در طراحی نامناسب ترافیکی در این محدوده دارد. بنابراین پیشبینی میکنیم که با وقوعِ تغییراتِ ناشی از اجرای پروژۀ پیادهراهسازی، اعم از ساماندهی میدان توحید و تغییر جهات حرکتیِ بلوارهای قدس و شریفی (بازگرداندن بلوارها به حالت دوطرفه)، ریشههای بروز این مسائل از بین رفته، شاهد کاهش تعداد تصادفات و افزایش ایمنی در محدودۀ مورد مطالعه خواهیم بود.
ب) تأثیرات بر بافت اجتماعی
یکی دیگر از مهمترین حوزههای تأثیرِ پروژۀ پیادهراهسازی در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع)، بافت اجتماعیِ این محدوده است که در این بخش از مقاله سعی شده است تا با تکیه بر دادههای گردآوریشده، پیامدهای تحقق سناریوی دوم بر این حوزه بررسی شود. بررسیهای گروه اتاف حاکی از آن است که مهمترین تأثیرات اجتماعی این اقدام در سه مقولۀ کلی قابل دستهبندی است که عبارتند از آسیبهای اجتماعی و امنیت، کیفیت زندگی و کسبوکار و فعالیت. بر همین اساس در ادامه به بررسی تأثیرات پروژه بر هر یک از مقولههای یادشده پرداخته شده است.
1- آسیبهای اجتماعی
تحلیل محتوای متن مصاحبهها حاکی از آن است که درباره تأثیر اجرای پروژه بر افزایش یا کاهش آسیبهای اجتماعی محدودۀ مورد مطالعه، نگاه دوگانهای در دیدگاههای مصاحبهشوندهها مشاهده میشود. این دوگانگی هم در دیدگاههای مسئولان و کارشناسان و هم در آرای مطلعان محلی قابل مشاهده است. یکی از دیدگاهها بر این باور است که با احداث پیادهراه و جذب بیشتر جمعیت به محدودۀ مورد مطالعه، نظارت عمومی بر این محدوده بیشتر میشود و به عبارتی شاهد کاهش فضاهای بیدفاع و به تبع آن، کاهش آسیبهای اجتماعی از جمله حضور معتادان متظاهر، کارتنخوابها، دستفروشها و خرید و فروش اجناس سرقتی خواهیم بود. در مقابل، دیدگاه دیگر، خودِ حضور احتمالی جمعیت در اثر احداث پیادهراه را عامل افزایش آسیبها قلمداد میکند. این دوگانگی، در نتایج مطالعۀ پیمایشی نیز قابل مشاهده است. این دیدگاهها به درستی بیانگر این واقعیت هستند که اجرای پروژۀ پیادهراهسازی در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع)، پتانسیل افزودن یا کاستن از آسیبهای اجتماعی این محدوده را همزمان دارند و اینکه کدامیک از این حالتها، احتمال وقوع بیشتری دارد، کاملاً به نحوۀ عملکرد مجریان و چگونگی اجرای پروژه بستگی دارد.
اما در تحلیل مصاحبههای ذینفعان، به برخی مقولههای دیگر نیز اشاره شده است که از آن جمله میتوان به پراکنده شدن معتادها در سایر نقاط شهر و عدم امکان ساماندهی آنها اشاره کرد. با توجه به اینکه یکی از تغییرات احتمالی در محدوده که در اثر اجرای پروژه ایجاد خواهد شد، جابهجایی گرمخانه شهرداری کرج و انتقال آن به نقطۀ دیگری از شهر است که در صورت تحقق آن، احتمال میرود که بسیاری از معتادانی که در حال حاضر از این مرکز به عنوان محل سکونت استفاده میکنند، در گوشه و کنار محدوده پراکنده شده، باعث احساس ناامنی برای اهالی محدوده بهویژه هنگام شب شوند.
مقولۀ دیگری که در این مصاحبهها به آن اشاره شده است، احتمال افزایش مزاحمتها و سلب آرامش ساکنان محدوده در اثر افزایش تقاضای پارک خودرو در کوچهها و محلات است. بسیاری از ساکنان، بهویژه ساکنان کوچههای گلستانی و خراسانی، از افزایش پارک خودروها داخل این کوچهها و مزاحمتهای ناشی از این مسئله شدیداً نگرانند و بر این اساس، افزایش تنش و نزاع و درگیری بین رانندگان و ساکنان را در صورت تحقق سناریوی دوم محتمل میدانند.
2- کسبوکار و فعالیت
طبق نتایج، پاسخگوها پیشبینی میکنند که احداث پیادهراه در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع) با چالش، مخالفت و اعتراض کسبه مواجه خواهد شد که این مخالفت و اعتراض ناشی از این است که آنها پیشبینی میکنند که با احداث پیادهراه، کسبوکارشان دچار ضرر و اختلال خواهد شد. این نتایج، نگرانی کسبۀ فعال در محدوده را از کاهش درآمدشان در اثر اجرای پروژه به وضوح نشان میدهد. اغذیهها و فستفودها از نظر پاسخگوها، بیشترین افزایش درآمد را در اثر احداث پیادهراه تجربه خواهند کرد و بعد از این گروه، حراجیها و دستفروشها به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. در مقابل، پاسخگوها کسبۀ عمدهفروش را به عنوان گروهی معرفی کردهاند که بیشترین کاهش درآمد را در اثر احداث پیادهراه متحمل خواهد شد. بنابراین این تصور بر فضای محدودۀ مورد مطالعه حاکم است که با اجرای پروژه، کسبوکار و درآمد دچار افت خواهد شد. بدیهی است که همین تصور از آیندۀ کسبوکار میتواند برخی پیامدهای انباشتی را نیز به همراه داشته باشد که از آن جمله میتوان به احتمال تغییر در ترکیب فعالیتهای محدوده و جابهجاییهای ناشی از احداث پیادهراه اشاره نمود. طبق نظر پاسخگویان، کسبوکارهای مربوط به اغذیهجات اعم از غذاخوریها، محتملترین مشاغلی هستند که با اجرای پروژۀ پیادهراهسازی به محدودۀ مورد مطالعه اضافه خواهند شد. حراجیها و دستفروشها نیز در رتبههای بعدی این فهرست قرار دارند. با کمی دقت در این فهرست به راحتی میتوان دریافت که تمام این کسبوکارها با ماهیت پیادهراه همخوانی دارند و کاملاً با حضور و تردد جمعیت پیاده در ارتباط هستند.
یکی دیگر از تغییرات ناشی از تحقق سناریوی دوم، عدم امکان تردد کامیون و وانت و... و جابهجایی بار در محدوده است. بنابراین مختل شدن کسبوکارهای محدوده و افزایش هزینههای کسبه را نیز باید به عنوان یکی دیگر از پیامدهای اجرای طرح پیادهراهسازی قلمداد نمود. اما مقولۀ دیگری که آن نیز مربوط به افزایش هزینههای کسبه است، احتمال افزایش اجارهبهای واحدهای تجاریِ واقع در محدودۀ اجرای پروژه است. بخش قابل توجهی از کسبۀ فعال در محدوده عنوان کردهاند که با افزایش اجارهبها به طور کلی کسبوکارشان مختل خواهد شد.
3- کیفیت زندگی
در پیمایش انجامگرفته در محدوده تأثیر اجرای پروژه، هر کدام از شاخصهای مربوط به کیفیت زندگی با استفاده از یک پرسش سهمقولهای بررسی شده و در آن از پاسخگوها پرسیده شده است که اجرای پروژۀ پیادهراهسازی، چه تأثیری بر شاخص مدنظر بر جای خواهد گذاشت. جدول2، خلاصهای از نتایج این بررسی را نمایش میدهد.
اطلاعات این جدول از بررسی نظرهای پاسخگویان درباره دوازده شاخصِ مربوط به کیفیت زندگی به دست آمده است. این نتایج در یک بیان کلی بیانگر این است که از منظر اهالیِ محدودۀ اجرای پروژه با تحقق سناریوی دوم، کیفیت زندگی آنها در این محدوده با افت محسوسی مواجه خواهد شد. بیش از 35 درصد از پاسخگویان، پروژۀ پیادهراهسازی را دارای تأثیر منفی بر کیفیت زندگیشان میدانند. حدود 41 درصد بر این عقیدهاند که اجرای این پروژه، هیچ تأثیری بر کیفیت زندگی آنها نخواهد داشت و تنها 23 درصد از آنها، اجرای پروژه را دارای تأثیر مثبت بر کیفیت زندگیشان دانستهاند.
اما بررسی جزئیات نتایج حاکی از آن است که پاسخگوها، اجرای پروژۀ پیادهراهسازی را تنها در یک مورد از شاخصهای مورد بررسی، یعنی احساس لذت از اوقات فراغت، دارای تأثیر مثبت قلمداد کردهاند و معتقدند که با اجرای پروژۀ پیادهراهسازی، احساس لذت بیشتری از اوقات فراغت خود خواهند برد.
جدول 2- ابعاد و شاخصهای کیفیت زندگی در پژوهش حاضر
در گروه بعدی، شاخصهایی قرار دارد که به همان اندازه که اعتقاد به بهبود وضعیت این شاخصها با اجرای پروژه در بین پاسخگویان وجود دارد، به همان اندازه اعتقاد به بدتر شدن اوضاع نیز در بین آنها دیده میشود. ترجیح محله به نقاط دیگر، رضایت از خدمات شهرداری، امنیت اجتماعی، رضایت از روابط با شهروندان و رضایت از روابط با همسایگان، از جملۀ این شاخصها هستند.
بالاخره در گروه سوم، شاخصهایی از جمله احساس آرامش، رضایت از محله، ارزیابی عملکرد شهرداری، رعایت مقررات راهنمایی، احترام به حقوق دیگران و امنیت اقتصادی قرار دارد که با قطعیت بیشتری، رأی به بدتر شدن آنها داده شده است. این شاخصها از نظر تعداد، غلبۀ محسوسی نسبت به شاخصهای دو گروه قبلی دارند و همین امر باعث شده است که در ارزیابی نهایی از وزن بالایی برخوردار بوده، ما را به این نتیجهگیری رهنمون کند که اجرای پروژۀ پیادهراهسازی باعث افت کیفیت زندگی اهالی محدوده خواهد شد.
ج) تأثیرات بر بافت نهادی
در این بخش، تأثیرات پروژه بر بافت نهادیِ محدودۀ مورد مطالعه در قالب سناریوی دوم بررسی شده است. هدف از این بررسی آن است که تأثیرات اجرای پروژه بر نگرش گروههای مختلف ذینفع و نیز میزان رضایتمندی این گروهها از اجرای پروژه ارزیابی شود. این دادهها پس از گردآوری، کدگذاری و منظم شده و نگرش هر کدام از گروههای مورد بررسی در قالب سه مقولۀ «بیم»، «امید» و «نگرش» دستهبندی شده است.
جدول 3- جمعبندی پیامدهای تحقق سناریوی دوم بر بافت نهادی محدوده
ستون آخر جدول بالا، نگرش کلیِ هر یک از گروهها را نسبت به پروژه نمایش میدهد. علامت ü در این ستون به معنی غلبۀ امید به بیم و به طور کلی نگرش مثبت به پروژه است و در مقابل، علامت × بر غلبۀ بیم بر امید و نگرش منفی به پروژه اشاره دارد. علامت ؟ نیز نگرش مشروط را نشان میدهد که در آن گروهها در کنار بیمها و نگرانیهای جدیای که درباره پروژه دارند، به همان میزان درباره برخی پیامدهای مثبت پروژه نیز امیدوارند.
با این توضیح میتوان اذعان نمود که یافتههای این بررسی در مجموع حاکی از غلبۀ نگرانیها و نگرشهای منفی نسبت به پروژه در مقایسه با امیدها و نگرشهای مثبت به آن است. حال پس از ارزیابیِ پیامدهای تحقق سناریوی دوم در بافتهای مختلف میتوان تصویری از پیامدهای تحقق سناریوی دوم را ترسیم نمود. این تصویر به شرح زیر است:
شکل 6- پیامدهای تحقق سناریوی دوم (اتخاذ رویکرد حداقلی)
همانطور که مشاهده میشود، سناریوی دوم هرچند در مقایسه با سناریوی اول حائز برخی پیامدهای مثبت است، در مجموع باید عنوان کنیم که در صورت تحقق سناریوی دوم نیز تقریباً در هیچ کدام از حوزههای سهگانۀ ترافیکی، نهادی و اجتماعی، وضعیت مطلوبی برای محدودۀ مورد بررسی پیشبینی نمیشود. بنابراین با تحقق سناریوی دوم، محدودۀ مورد مطالعه با چالشهایی مواجه خواهد شد که لزوم تدوینِ سناریویِ دیگری را در این محدوده ضروری مینماید.
نتیجهگیری و تدوین کاربست
در بخش قبلی مقاله سعی شد تا برآوردی از پیامدهای مثبت و منفی و نقاط ضعف و قوت پروژۀ احداث پیادهراه در محدودۀ بلوار امامزاده حسن(ع) کرج، با استناد به نتایج حاصل از بررسیهای کمی و کیفی از جمله پیمایش، تحلیل محتوای مصاحبهها و مشاهدههای میدانی و نیز بهرهگیری از آرای کارشناسان و اسناد و منابعِ مربوط به موضوع ارائه گردد. ارزیابی پیامدها، همانطور که اشاره شد، در قالب دو سناریو شاملِ سناریوی انفعالی (تداوم وضع موجود) و سناریوی حداقلی (تعدیل وضع موجود) صورت گرفت. در ارزیابی هر کدام از سناریوها، پیامدهای اقدام در سه حوزه شامل بافت ترافیکی، اجتماعی و نهادی بررسی شد.
نتایج حاکی از آن است که محدودۀ مورد بررسی در وضعیت فعلی با مسائل ترافیکی، اجتماعی و نهادیِ عدیدهای دست به گریبان است که در صورت تحقق سناریوی اول و تداوم این وضع، در هر سه حوزۀ یادشده شاهد غلبۀ کامل تأثیرات منفی اعم از مسائل ترافیکی، مخالفتها و نارضایتی اهالی و افزایش آسیبهای اجتماعی محدوده، بر تأثیرات مثبت خواهیم بود. به عبارت بهتر، محدودۀ مورد نظر در وضعیت فعلی با چالشهایی مواجه است که لزوم ایجاد تغییر در این محدوده را ضروری مینماید. از سوی دیگر، سناریوی دوم هرچند در مقایسه با سناریوی اول حائز برخی پیامدهای مثبت اعم از کاهش حرکات ترافیکیِ پرخطر و تصادفات، افزایش ایمنی، بهبود رفتارهای ترافیکی، بهبود وضعیت خردهفروشیها و... است، در صورت تحقق سناریوی دوم نیز وضعیت کاملاً مطلوبی برای محدودۀ مورد بررسی پیشبینی نمیشود. اما با توجه به لزوم تغییر در محدودۀ یادشده و نیز با توجه به اینکه طبق نتایج، اجرای هرگونه اقدام حداکثری در محدودۀ مورد بررسی نیز به دلیل نبودِ بسترهای قانونی، عملیاتی و مالی دور از انتظار است(1)، بنابراین طرح پیشنهادیِ اتاف، اتخاذ رویکرد حداقلی در اجرای پروژه پیادهراهسازی را به عنوان گزینۀ مطلوب معرفی میکند.
نظام بسامد اجرا
گروه اتاف، طرحی را برای پروژۀ حاضر پیشنهاد میکند که مبتنی بر رویکردی ترکیبی در اجرای پروژه پیادهراهسازی است. این طرح بر این ایده استوار است که در صورت تصویب و تصمیم مدیران شهری مبنی بر اجرایی شدن پروژۀ پیادهراهسازی، این پروژه در دو فاز مستقل اما با اهداف مشترک طراحی و اجرا گردد.
شکل 7- طرح پیشنهادی گروه اتاف
پیشنهاد میشود که در فاز اول، مجموعهای از اقداماتِ اصلاحیِ قبل از مرحلۀ اجرا مدنظر قرار گیرد و محدودۀ زمانی مشخصی برای آشکار شدنِ پیامدهای واقعی آن تعیین شود(2) تا با بروز پیامدهای مثبت و کمرنگ شدن پیامدهای منفی، بستر مناسب برای ورود به مرحلۀ اقدامات کالبدی فراهم گردد. این اقدامات را که با هدف بهبود شرایط محدودۀ مورد بررسی در این پژوهش پیشنهاد شده است، در قالب نظام بسامد اجرا میتوان دستهبندی نمود. به نظر میرسد اجرای این فاز، هزینه چندانی را به شهرداری تحمیل نکرده، در ضمن احتمال بروز پیامدهای مثبت را به صورت انباشتی به حداکثر میرساند. جان کلام اینکه پیشنهاد حاضر بر این ایده استوار است که پیش از ورود به مرحلۀ اجرای پروژه، متناسب با وزنِ مسائل محدوده، مجموعهای از اقدامات به صورت تدریجی و در ارتباط با این مسائل به مرحلۀ اجرا درآید.
شکل 8- طرح پیشنهادی جهت اجرای فاز اول
[1] . مقاله حاضر برگرفته از طرحی پژوهشی با عنوان «ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی پیادهراهسازی در حد فاصل آستان مقدس امامزاده حسن(ع) تا میدان قدس» است که با حمایت شهرداری کرج به انجام رسیده است.
[2] * استادیار جامعهشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران sml.jahani@gmail.com
[3] ** دکتراي جغرافیا و برنامهریزي شهري دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
پیشبینی میشود با اجرای اقدامات فاز اول، بستر مناسب از منظر اجتماعی و فرهنگی برای اجرای پروژۀ پیادهراهسازی در محدودۀ مورد مطالعه فراهم گردد. اما بدیهی است که این به تنهایی برای تصمیمگیری درباره اجرا یا عدم اجرای پروژه کافی نیست. بنابراین پس از اجرای اقدامات فاز اول و گذشت دورۀ توقفِ پس از آن، اگر نتایج پایش، بهبود شرایط در محدوده را نشان دهد، لازم است مطالعات کارشناسی، از جمله مطالعات ترافیکی، مطالعات فنی و عمرانی و نیز بررسیهای مالی و اقتصادی پروژه در دستور کار معاونتهای مربوطه قرار گیرد و تصمیمگیری درباره اجرا یا عدم اجرای پروژه بر اساس برآیندی از نتایج این بررسیها و یافتههای اتاف حاضر انجام شود. اگر نتایج این بررسیها، سازمان کارفرما را در مسیر اجرای پروژۀ پیادهراهسازی، چه در قالب سناریوی حداقلی و چه سناریوی حداکثری قرار دهد و احداث پیادهراه در حد فاصلِ آستان مقدس امامزاده حسن(ع) تا میدان قدس در دستور کار این سازمان قرار گیرد، پیشنهاد میشود اقداماتی به شرح زیر در اجرای این طرح مدنظر قرار گیرد:
همانطور که اشاره شد، از یکسو اجرای این پروژه مستلزم خالی شدن محدوده از تردد سواره است و از سوی دیگر تاکسیدارها به عنوان یکی از مهمترین گروههای ذینفع در محدوده نسبت به هرگونه تغییر و جابهجایی واکنش نشان داده، به شدت در مقابل آن مقاومت نشان میدهد. گزینۀ پیشنهادی اتاف که میتواند هر دو مقوله را در خود جای دهد، طرح ساماندهیِ پایانۀ تاکسی در محدودۀ اجرای پروژه است که به واسطۀ آن با ایجاد پایانۀ تاکسی در این محدوده، تمام خطوط تاکسی مستقر در آن به این پایانه منتقل شده، ساماندهی شود.
از سوی دیگر، یکی از ویژگیهای کالبدی محدودۀ مورد مطالعه که به محض ورود میتوان آن را مشاهده نمود، وضعیت بصری نامطلوب این محدوده است که سبب نوعی آشفتگی معنایی و نشانهای در آن شده است. بر همین اساس، طرح ساماندهی جداره در محدودۀ اجرای پروژه، اقدام دیگری است که به منظور بهبود وضعیت بصری محدوده و نزدیک کردن آن به استانداردهای ظاهری پیادهراه از طرف گروه اتاف پیشنهاد میشود.
همچنین «اجرای طرح ساماندهی باربرها» به عنوان یکی دیگر از پیشنهادهای گروه اتاف میتواند بسیاری از دغدغهها و نگرانیهای کسبۀ فعال در محدوده را رفع نماید و از این بابت نیز موجبات جلب مشارکت آنها در اجرای پروژه را فراهم آورد.
بررسی تجربههای گذشتۀ پیادهراهسازی نشان میدهد که مقولۀ پیادهراه به طور کلی از ظرفیتهای بالای خردهفروشی برخوردار است و بنا به طرحها و برنامههایی که مدیران پروژهها در پیش میگیرند، ممکن است این ظرفیتها احیا شده، مورد بهرهبرداری قرار گیرد و یا برعکس، سیاستگذاریهای اشتباه منجر به سوخت شدن این ظرفیتها شود. لازم است برای پیشگیری از این اتفاق در پروژۀ مورد بررسی، اقدامی با عنوان طرح تقویتِ ظرفیتهای خردهفروشیِ پیادهراه در دستور کار سازمان شهرداری قرار گیرد و طیِ آن، الزاماتِ ورود خردهفروشیها به محدوده در قالبِ غرفهها و بازارهای موقت و... فراهم شود.
مقولۀ پیشنهادی بعدی، طرح ساماندهی مشاغل و کسبوکارهای محدوده است. به دو دلیل، پروژۀ پیادهراه زمانی با موفقیت همراه خواهد شد که این طرح را مدنظر قرار دهد: نخست اینکه بیتوجهی به این موضوع، بخش قابل توجهی از کسبۀ محدوده - به عنوان یکی از مهمترین گروههای ذینفع - را در مقابل پروژه قرار میدهد و عدم مشارکت و همراهی آنها به مانعی در مقابل موفقیت پروژه بدل خواهد شد. دوم اینکه بیتوجهی به موضوع یادشده، محدوده را از منظر ترکیب فعالیتها در وضعیتی قرار میدهد که تناسبِ کاملی با مقولۀ پیادهراه ندارد و آن نیز میتواند شانس موفقیت پروژه را کاهش دهد. بنابراین پیشنهاد میشود که در قالب طرح ساماندهی مشاغل، بستری فراهم شود تا خروج کسبوکارهای ناسازگار و بهویژه عمدهفروشیها و نیز ورود کسبوکارهای سازگار به محدوده تسهیل گردد.
همچنین پیشنهاد میشود که برای افزایش احتمال موفقیت پیادهراه در جذب بیشتر شهروندان در قالب طرحی با عنوانِ ارتقای ظرفیتهای گردشگری محدوده پرداخته شود. در این سناریو اینگونه استدلال میشود که محدودۀ مورد نظر هرچند از برخی جاذبهها اعم از آستان مقدس امامزاده حسن(ع) و کاروانسرای شاه عباسی، برای جذب و حضور شهروندان برخوردار است، لازم است این جاذبهها با مجموعهای از اقدامات برنامهریزی شده در قالب طرح ارتقای ظرفیتهای گردشگری محدوده احیا شود و مجدداً در معرض توجه شهروندان قرار گیرد. بدیهی است که با ترکیب این امکانات نرمافزاری با شرایط سختافزاریِ ایجادشده، بستر حضور شهروندان در یک فضای عمومی و تقویت پیادهمداری و... محقق خواهد شد.
نظام کارآمد ارتباطی
پروژه پیادهراهسازی به عنوان یک اقدام مداخلهای، حائز مدلی ارتباطی نیز است که این مدل در یک نگاه کلی از سه عنصر اصلی، شامل شهرداری، ذینفعان سازمانی و ذینفعان فردی و پیوندهایی که میان آنها برقرار است، تشکیل شده است.
شکل 9- مدل پیشنهادی جهت ترمیم نظام ارتباطی
نظام هوشمند پایش
در پژوهش حاضر، راهکار گروه اتاف برای پایشِ پیامدها و آثار اجرای فاز اول بعد از دورۀ توقف یکساله به شرح شکل 10 است.
شکل 10- مدل پیشنهادی جهت پایش و ارزیابی پیامدهای فاز اول
پینوشت
1. با توجه به تجربههای مشابهِ پیشین به نظر میرسد که در یک دورۀ زمانی یکساله بتوان به برآیندی از پیامدهای اقدامات در حوزههای مختلف دست یافت. بنابراین پیشنهاد میشود که دورۀ زمانی یادشده، یک سال از اتمام پروژه در نظر گرفته شود.
2. طبق اعلام نظرِ مسئولان و کارشناسان معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری کرج، اقدام حداکثری در محدودۀ مورد مطالعه در اسناد فرادست اعم از مطالعات جامع حملونقل و ترافیک و طرح تفصیلی شهر کرج وجود نداشته، به عبارتی بستر قانونیِ لازم برای ایجاد تغییرات اساسی در این شبکه وجود ندارد. همچنین مطابق با دیدگاههای کارشناسیِ این معاونت، از نظر فنی نیز معضلات خاصی پیشِ روی تحقق سناریوی حداکثری قرار دارد که عملاً اجرای آن را غیر ممکن میسازد.
پاکزاد، جهانشاه (1385). مبانی نظری و فرآیند طراحی شهری. وزارت مسکن و شهرسازی. معاونت شهرسازی و معماری. دبیرخانه شواری عالی شهرسازی و معماری. تهران: شهیدی.
------------ (1384). «راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران». وزارت مسکن و شهرسازی. معاونت شهرسازی و معماری. دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری.
تیبالدز، فرانسیس (1393). شهرهای انسانمحور. ترجمة حسنعلی لقایی و فیروزه جدلی. تهران: دانشگاه تهران، چاپ سوم.
جیکوبز، جین (1392). مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی. ترجمة پارسی و افلاطونی. تهران: دانشگاه تهران.
حقی، محمدرضا و دیگران (1394). «ارزیابی و مقایسه دو سیاست پیادهراهسازی و پیادهمداری در مراکز شهری (مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر همدان)». نشریه مطالعات شهری، دوره چهارم، شماره 13، صص 17-31.
خمسهعشری، علیاکبر (1395). «اقدامات مرمتی محورهای دید شهری در حفظ و تداوم هویت منطقه (نمونه موردی: خیابان شانزهلیزه وکنسیلیازیون)». فصلنامه هنر و تمدن شرق، شماره 12، تابستان، صص 19-28.
دستجردي، معصومه سادات (1384). پيادهراهسازي باغ سپهسالار. پاياننامه كارشناسي ارشد طراحي شهري. دانشگاه تهران.
رنجبر، احسان و فاطمه رییساسماعیلی (1389). «سنجش کیفیت پیادهراههای شهری در ایران (نمونه موردی: پیادهراه صف (سپهسالار)». دانشگاه تهران، نشریة هنرهای زیبا، شماره 42، صص 83-93.
روچ، کریس (1387). ارزیابی تأثیر پروژه. ترجمه حسن چاووشیان. تهران: اختران.
فلاح منشادی، الهام و دیگران (1391). «ارزیابی پیادهراه بازار تهران». مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران. بازیابی در: 12/5/1394. قابل دسترسی در: http://rpc.tehran.ir.
کاشانیجو، خشایار (1393). پیادهراهها از مبانی طراحی تا ویژگیهای کارکردی. تهران: آذرخش.
کاویان، شیرین (1387). «کوچه مروی؛ بازارچهای که به آرامش رسید». خبرگزاری میراث فرهنگی. کد خبر 66515، بازیابی در: 11/5/1394. قابل دسترسی در:
http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=66515&Serv=0&SGr=0
کوکبی، لیلا و دیگران (1391). «حیات جمعی در فضای عمومی سبز راه، نگرشی بر تنوع فرهنگی اجتماعی استفاده از فضا (مطالعه موردی: پارک خطی باغ بلند شیراز)». مجله پژوهش و برنامهریزی شهری، سال سوم، شماره یازدهم، صص 97-114.
گل، یان (1387). زندگی در فضای میان ساختمانها. ترجمة شیما شصتی. تهران: جهاد دانشگاهی.
مهندسین مشاور آیریانا طرح و برنامه (1396). مطالعات ساماندهی ترافیکی و هندسی میدان توحید و تهیه الگوی جهتی شبکه پیرامونی. کارفرما: معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرج.
معینی، محمدمهدی (1385). «افزایش قابلیت پیادهمداری، گامی به سوی شهری انسانیتر». نشریه هنرهای زیبا، شماره 2، صص 5-16.
مدنیپور، علی (1387). فضاهای عمومی و خصوصی شهر. ترجمه فرشاد نوریان. تهران: شرکت پردازش و برنامهریزی شهری.
مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران (1395). طرح توسعة عرصههای عمومی انسانگرا در شهر تهران.
يوسفپور، كمال (1383). «تبريز؛ شهر محورهاي پياده». روزنامة همشهری، سال سيزدهم، شماره ۳۶۵۰، چهارشنبه ۱۲ اسفند.