The Role of Religious Training in Preventing the Side-Effects of Cyberspace and Social Networks
Subject Areas : Children and media, and cyberspace
1 - Assistant Professor, Farhangian University, Pardis Imam Jafar Sadiq, Behbahan, Iran
Keywords: Religious training, Lifestyle, Technology, Problems, Cyberspace, networks,
Abstract :
The present article is an attempt to depict the role of religious training in preventing the social damages and offer some appropriate solutions for them. Social networks constitute the main factors of values, beliefs, and outlooks, for they can change the views and conducts of people as they wish. The aim of this article is to study the impact of religious training in preventing the social damages and also explain the nature and characteristics of technology. The method of this work is based on analytic-documental studies and is an applied study. It is concluded that the function of social networks and cyberspaces are so strong that they can bring human societies under their influences and draw them away from their vales. Thus in order to protect them from the negative consequences of social networks we should replace the intellectual foundations of western technology by some religious foundations for a life style. A religious training with a monotheistic view in individual and social life considered to be the most important element in preventing the side-effects of social networks. Religious training can put forward certain lifestyles that could protect man from lapsing into such problems. The present article is an attempt to offer some suggestions for confronting with the side-effects of educational centers. Obviously, those societies that approach educational system for controlling and warding off social problem turn out to be successful.
قرآن کریم.
دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای؛ تاریخ انتشار: 24/7/1391.
برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران (۱۳۹۱) پرتال وزارت آموزش و پرورش.
پایگاه اطلاع¬رسانی حوزه ـ با تغییرات؛ تاریخ انتشار: 7/6/1397.
احمدی، حبیب؛ منصوری، فردین؛ شاهچراغ، سیدعلی (۱۳۹۵) «بررسی ابعاد آسیبزای استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در میان جوانان شهر کرمانشاه»، دوفصلنامه مشارکت و توسعه اجتماعی، دورة 1، شمارة 2.
احمدی، محمدسعید (1394) «رابطه باورهاي دینی و سبک زندگی با کیفیت زندگی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر زنجان»، زن و مطالعات خانواده، سال 8، شمارة 3.
امانی کلاریجانی، امرالله (۱۳۹۶) «فضای مجازی و واکاوی سیاستهای پیشگیرانه در کنترل آسیبهای اجتماعی نوپدید»، رهیافت پیشگیری، پیششمارة 1.
پورشافعی، هادی؛ آرین، ناهید (1388) «پست مدرنیسم و دلالتهای آن در تربیت دینی»، اسلام و پژوهشهای تربیتی، سال 1، شمارة 2.
پورطهماسبی، سیاوش؛ پورطهماسبی، سعید (1391) «رویکرد اسلامی در بهره¬گیری از رسانههای پستمدرن در تربیت دینی»، پژوهشنامه تربیت تبلیغی، سال 1، پیششماره 2.
تقوي، علي؛ قاسمنژاد، زهرا؛ انصاريپور، جميله (1394) «نقد توليد علم و تکنولوژي مدرن و پسامدرن با نگاهي به آموزههاي مکتب اهل بيت(ع)»، همايش اهل البيت عليهم السلام و توليد علم، دانشگاه شيراز.
تقیان ورزنه، رضا (1387) «چالش آيات تكوين و آيات تشريع در عصر مدرنيته از ديدگاه شهيد مطهري»، پيك نور، سال 6، شمارة 4.
جزینی، علیرضا؛ عباسی کسانی، علی؛ پناهی، محسن (1398) «تأثیر سبک زندگی اسلامی در پیشگیری از جرم و آسیبهای اجتماعی (با تأکید بر نقش نماز)»، فصلنامه مطالعات اسلامی آسيبهای اجتماعی، دانشگاه شاهد، دورة 2، شمارة 1.
جوکار، محبوبه (1392) «مدرنیته، تغییر سبک زندگی و کاهش جمعیت در ایران»، پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده، سال 2، شمارة 2.
حسینزاده، امیدعلی؛ مشرفی، هاشم (1389) «تحلیل عاملی عوامل آسیبزاي تربیت دینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (مطالعة موردي دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر)»، زن و مطالعات خانواده، شمارة 7.
خجیر، یوسف (۱۳۹۶) «آسیبشناسی استفاده از شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای تلفن همراه در خانواده ایرانی (با تأکید بر نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید)»، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، دورة 20، شمارة ۷.
خسروپور، عبدالحسین (1386) «اسلام و مدرنیته»، فصلنامه کلام اسلامی، سال 22، شمارة 8.
زندوانیان، احمد؛ حیدری، مریم؛ باقری، ریحانه؛ عطارزاده، فاطمه (۱۳۹۲) «آسیبهای فضای مجازی بین دانش آموزان دختر»، مطالعات فرهنگ، سال 14، شمارة 23.
سلحشوری، احمد؛ خنکدار طالسی، معصومه (1392) «چالشها و افقهای نظریه پیچیدگی برای تربیت دینی»، راهبرد فرهنگ، شمارة 24.
سهرابیفر، وحید؛ طالبی دارابی، باقر (1395) «پیامدهای مدرنیته برای معنویتگرایی: بررسی انتقادی دیدگاه چارلز تیلور»، مطالعات جامعهشناختی، دورة 23، شمارة 1.
شرفی، محمود؛ شرفی، زینت (1392) «تحلیل و مقایسه نیازهای تربیت دینی دانشآموزان دوره متوسطه در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی»، فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال 4، شمارة 4.
شریفزاده، حکیمهالسادات؛ تسلیمیان، ناصر؛ جوادی بورا، محمدعلی (1395) «جایگاه زیبایی¬شناسی در تعالی دینی»، دوفصلنامه فلسفه تربیت، سال 1، شمارة 1.
شریفزاده، رحمان (1395) «تکولوژی، عاملیت و تصمیم»، راهبرد فرهنگ، شمارة 34.
شريفي، صالحه؛ شفايي، امانالله (1397) «نقش آستان مقدس احمدبن موسي الكاظم شاه چراغ (ع) در ارتقاي سبك زندگي ديني مردم»، رهیافت فرهنگ دینی، سال 1، شمارة 1.
شفیعی سروستانی، اسماعیل (1372) تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی روشنفکران، تهران: کیهان.
صادقی، علی؛ عامری، زینب (۱۳۹۵) «شبکههای اجتماعی مجازی و آسیبهای اجتماعی؛ مطالعه موردی: امنیت عمومی»، سال 2، شمارة 5.
صالحیزاده، محمداسماعیل؛ محمدی، روحالله (1393) «آسیبشناسی تربیت دینی جوانان در مسائل عبادی از دیدگاه آیات و روایات»، دوفصلنامه آموزههای تربیتی در قرآن و حدیث، سال 1، شمارة 1.
طاهرزاده، اصغر (۱۳۸۶) فرهنگ مدرنيته و توهّم، اصفهان: گروه فرهنگی المیزان.
عطوفی کاشانی، طاهره (1389) «سنت¬گرایان»، فرهنگ پژوهش، سال 2، شمارة 6.
الفت، سعیده؛ سالمی، آزاد (۱۳۹۱) «مفهوم سبک زندگی»، فصلنامه مطالعات سبک زندگی، شماره 1.
قرباننیا میرک محله، نرجس؛ خزایی، کامیان (1392) «واکاوی تأثیرات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در هویت و سبک زندگی جوانان»، كنگره پيشگامان پيشرفت، دورة 4.
محمودی، سیروس (1397) «آسیبشناسی تربیت دینی دانشآموزان دورة متوسطه دوم از نظر دبیران معارف اسلامی و مشاوران مدارس»، رهیافت فرهنگ دینی، سال1، شمارة 3.
معمار، ثریا؛ عدلیپور، صمد؛ خاکسار، فائزه (1391) «شبکههای اجتماعی مجازی و بحران هویت (با تأکید بر بحران هویتی ایران)»، مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، سال 1، شمارة 4.
موساییپور، محبوبه (۱۳۹۵) «مبانی اخلاقی رفتار همسران مسلمان از منظر قرآن (با نگاهی به مباحث روانشناسی مرتبط)»، فصلنامۀ اخلاق، سال 6، شمارة ۲۲.
میراحمدی، منصور؛ خالدیپور، یزدان (1392) «نسبت سنت و تجدد در اندیشة سیاسی آیتالله مطهری»، علوم سیاسی، سال 16، شمارة 64.
میرباباپور، سیدمصطفی؛ ساجدی، ابوالفضل (1393) «دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته»، معرفت کلامی، سال 4، شمارة 1.
نظری توکلی، سعید (1391) «تأملی بر جایگاه وراثت در آموزههای دینی و تأثیر آن بر تربیتپذیری انسان»، فصلنامه اخلاق زیستی، سال 2، شمارة 6.
يزداني، عباس (1389) «رابطة بين دين و مدرنيته، تعارض يا سازگاري؟»، الهيات تطبيقی، سال 1، شمارة 3.
نقش تربیت دینی در پیشگیری از آسیبهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
مسلم شجاعی*
چکیده
این1مقاله میکوشد نقش تربیت در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را بتصویر بکشد و راهکارهای تربیتی مناسبی در اینباره ارائه دهد. یکی از عوامل بسیار مهم و دگرگونکنندۀ ارزشها، باورها و نگرشها، شبکههای اجتماعی هستند چرا که ميتوانند با برنامهریزیهای دقیق و کنترل شده، اندیشة مردم جامعه را شکل داده و به رفتار آنان صورت دلخواه بدهند. هدف اين نوشتار، بررسی تأثیر تربیت دینی بر پیشگیری از آسیبهای شبکههای اجتماعی و همچنین تبیین ماهیت و ویژگیهای تکنولوژی است. روش پژوهش اسنادی ـ تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. نتيجة تحقیق نشان میدهد که کارکرد وسیع و پردامنه شبکههای مجازی و اجتماعی در زمینههای مختلف، قادر است جوامع بشری را بشدت تحتتأثیر قرار داده و از هنجارها دور کند. بنابرین برای پیشگیری از عواقب منفی شبکههای اجتماعی در ایجاد ناهنجاریها، باید مبانی تربیت و سبک زندگی دینی را جایگزین مبانی فکری تکنولوژی غرب نمود. تربیت دینی و دینداری با تأکید بر جهانبینی توحیدی در زندگی فردی و اجتماعی، مهمترین عنصر در پیشگیری، مقابله و برخورد با انحرافها و آسیبهای شبکههای اجتماعی است. تربیت دینی یک سبک زندگی و بایدها و نبایدهایی را پیش روی انسان قرار میدهد که بازدارندهیی مؤثر در مواجهه با شبکههای اجتماعی است. اين مقاله در ادامه، پیشنهادهایی تربیتی برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی در مراکز آموزشی ارائه میدهد. آنچه مسلم است اینست که جوامعی که به نظام تعلیم و تربیت بعنوان عامل بازدارندگی و کاهش آسیبهای اجتماعی توجه دارند، موفقیت مطلوبتری کسب كردهاند.
کليدواژگان: تربیت دینی، سبک زندگی، تکنولوژی، آسیبها، شبکههای مجازی.
مقدمه و بیان مسئله
ظهور فناوریهای نوین ارتباطی در عصر حاضر، بهمراه نوآوریهایی که در فضای مجازی بوجود آمده، موجب اختلال در روابط خانوادهها شده است. فضای مجازی، فضای محیط الکترونیکی یا محیط شبکهيی از رایانههاست که با استفاده از جلوههای سمعی و بصری سعی دارد اشیاء و واقعیتهای سه بُعدی جهان واقعی را مشابهسازی کند که فاقد مادیت فیزیکی هستند. در حال حاضر، جامعة سنتی بسوی جامعة الکترونیک در حال حرکت است. امروزه گسترش تکنولوژی و فناوری اطلاعات و ارتباطات بگونهيی است که در هر کجای زندگی انسان، جلوههای حضور فناوری اطلاعات و ارتباطات بچشم میخورد. اینترنت و سرویسهای ارائه شده در قالب آن، در عین حال که ابزاري مفید برای کسب و تبادل اطلاعات هستند، میتوانند مخرب نیز باشند. شبکههای اجتماعی ابزار قدرتمندي هستند که هم میتوانند باعث فساد شوند و هم ابزار آموزش و تعلیم و رشد علمی، فرهنگی و اجتماعی نوجوانان را فراهم كنند. پدیدههایی همچون بازیگری و تغییر هویت، گسترش و تولید ناهنجاری اخلاقی، انزواطلبی واقعی، رفتار اجتماعی شبکهيی، تغییر سبک زندگی، تأثیر بر بنیان خانواده، ترویج بیدینی، نقص حریم خصوصی و... از پیامدهای منفي شبکههای اجتماعی بشمار ميروند. آموزههای دینی و تربیت اسلامی ماندگارترین سرمایة انسان است كه چنانچه دستخوش حوادث و رخدادهای تصنعی شود، خرمن هویت و استقلال او را تباه ميكند.
به مجموعه تعامل انسانها از طریق فناوریهای نوین فارغ از بعد زمان و مكان، فضای مجازی یا محیط سایبری گفته میشود (پایگاه اطلاعرسانی حوزه، 1397). در عصر کنونی، تکنولوژی، فضای مجازی و اینترنت در سطحی گسترده با فضای واقعی به رقابت برخاسته و با توجه به استقبال شدید نسل جوان در ورود به این دنیای مبهم و جذاب، اهمیت و میزان حضور نوع دیگری از زیستن که به «زندگی دوم» شهرت یافته، روزبهروز گستردهتر میشود و همین گستردگی ابعاد مختلف فضای مجازی است که موجب شده در کنار تمامی کاربردها و ویژگیهای منحصر بفردش، شاهد بروز روزافزون چالشهای متعدد در جوامع بشری باشیم. فارغ از شكافهاي بوجود آمدة ناشي از فرايند رسانههاي نوين، شكاف نسلي برخاسته از تحولات ساختاري و جمعيتي جامعة ايران، باعث شده است انتقال ارزشها و آموزهها در قالب سنت، از نسلي به نسل ديگر با اختلال مواجه شود.
يکي از مهمترين ابعاد زندگي افراد که بیقین ميتوان گفت از مهمترین جنبههاي حيات بشري است، جنبة تربيتي آنهاست. با توجه به تغييرات بوجود آمده در سطوح ملي و بينالمللي، شاخصههاي تربيت ديني دچار چالش عميقي شدهاند. در ميان مردم ايران، قشر نوجوان و جوان بيشترين تأثیر را از اين تحولات پذيرفتهاند و بنحوي دچار چالشهاي تربيتي و گسيختگي در امر هويتيابي و تربيت ديني شدهاند؛ بهمين دليل مسئلة تربيت ديني، يکي از مهمترين مسائل است (معمار و همکاران، 1391). با توجه به اهمیت مسئله، نگارنده در این پژوهش به بررسی ماهیت تکنولوژیک شبکههای اجتماعی بعنوان یکی از ابزارهای حاصل از مدرنیته و نیز تربیت دینی و سبک زندگی پرداخته و به این پرسش پاسخ میدهد كه سبک زندگی دینی چگونه در پیشگیری از آسیبهای شبکههای اجتماعی مؤثر واقع ميشود؟
تربیت دینی
واژة تربیت از ریشه «ر. ب. و» گرفته شده و بمعنای زیادی و فزونی است. تربیت را ميتوان در اصطلاح علوم تربیتی، فراهم آوردن زمینة لازم براي پرورش استعدادهاي درونی هر موجود و به فعلیت رساندن امکانات بالقوه آن در راستاي كمال او معنا كرد؛ بعبارت روشنتر، فراهم آوردن زمینة رشد و پرورش استعدادهاي درونی و قواي جسمانی و روانی انسان براي وصول به كمال مطلوب (نظری توکلی، 1391: 156). از سویی، تربیت دینی انسان بسیار مهم است چرا که او شگفتترین مخلوق خداوند و والاترین نشانة قدرت حق است. انسان مستعد اتصاف به همة صفات و کمالات الهی است و آفریده شده تا به مقام خلیفة اللهی برسد و این سیر جز با تربیت دینی میسر نمیشود. تربیت دینی، هرگونه فعالیت هدفمندی است که بمنظور ایجاد شناخت و باور به معارف دینی و تقویت آن، گرایش به ارزشها و هنجارهای دینی و التزام عملی به احکام و دستورهای دینی مطرح میشود و در مجموع زمینهساز تکوین هویت دینی و رشد متعادل دینداری در متربی در همة جنبهها ميگردد (محمودی، 1397: 91). ناگفته نماند كه هدف نگارندگان از «تربیت دینی» در این پژوهش همان تربیت اسلامی است.
دین، دینداری و هویت دینی، در نظریهها و پژوهشهای تجربی علوم اجتماعی همواره مورد توجه بوده است. بنظر میرسد که این یک امر پذیرفته شده و عمومی در میان دانشمندان علوم اجتماعی است که هویت دینی، نقش پُررنگی در زندگی مردم دارد. در بحث هویت دینی، برخورداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک در یک جامعه مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به شدت یافتن فرایندهای توسعه و نوسازی در جوامع کنونی، مذهب همچنان در تمام ابعاد خود، منبعی مهم برای هویت و معنابخشی جهان متجدد بحساب ميآيد. تربیت دینی بر اساس مفاهیم و معیارهای دینی بوده که باید بر اساس مؤلفههای دین اسلام باشد (سلحشوری و خنکدار طالسی، 1392: 121).
مفهوم تربیت دینی عبارتست از مجموعه اعمال عمدي و هدفدار، بمنظور آموزش گزارههاي معتبر یک دین به افراد دیگر، بنحوي که آن افراد در دو حوزة عمل و نظر به آن آموزهها متعهد و پايبند شوند. تربیت دینی بمعناي بفعلیت رساندن کمالات معنوي بالقوه در متربی است. به بیان دیگر، تربیت دینی عبارتست از ایجاد تغییر تدریجی در متربی براي سیر از بودن به شدن یا انتقال از وضعیت بالقوه به بالفعل، بر اساس اهداف و ارزشهاي دینی، در هر یک از ابعاد یا ساحتهاي بدنی، شناختی، عاطفی و رفتاري (حسینزاده و مشرفی، 1389: 42) و فرایندی است که آدمی را برای نحوة خاصی از حیات مهیا میسازد. این نحوة زندگی، بر مبنای اصول، قواعد و راهبردهای از پیش تعیینشدهيی شکل میگیرد که از طریق دین، عقاید و شریعت به آدمی عرضه شده است.
هدف تربیت دینی آنست که افراد جامعه را در فهم دین یاری رساند تا آنها بتوانند آگاهانه دربارة آن بیندیشند. این کار زمانی ممکن است که اذهان و عواطف آدمی، درهای خود را به روی دین نبندند و تصور نشود که دین منسوخ و مطالعة آن فاقد ارزش است؛ بنابرین تنها راه سعادت انسان، بهرهمندی او از تعلیم و تربیت دینی است.
بطورکلی، تعریف تربیت دینی بمنظور آشنا ساختن افراد با جریان کسب معرفت ایمانی و عقاید دینی است و پذیرش سنتها و اعمال دینی، توجه به ملاحظات اخلاقی و رفتاری مورد تأیید دین و بعبارت دیگر، ایجاد یا پرورش ایمان در افراد را دربرمیگیرد (پورطهماسبی،1391: 158ـ157). منظور از تربیت دینی، تنها آموزش یک سلسله عقاید و باورها و بیان احکام و دستورهای دینی نیست، بلکه مفهومي گسترده دارد.
از آنجا که هر پدیدهيی در طبیعت و عالم انسانی با آفتها و آسیبهایی روبروست که مانع رشد وکمال آن است، بدون شک تربیت دینی هم از آفت و آسیب در امان نیست. منظور از آسیب، عاملی است که سبب اختلال و آفت در پدیدهها میشود. گاه به اختلالات آسیب نيز گفته میشود. بهمين دليل هنگام بحث از آسیبشناسی تربیت دینی، گاه شناخت وضعیتهای ناهنجار حاصل از تربیت مدنظر است و گاه منظور عواملی است که اینگونه اختلالات و وضعیتهای نابسامان را پدید آوردهاند (صالحیزاده و محمدی، 1393: 2و5).
در این راستا، دغدغة درونی و دلمشغولی اندیشمندان دینی آنست که نسل جدید جامعه را به برکت تربیت دینی، نسل مؤمن به ارزش و عامل به فضای اخلاقی و احکام الهی بار آورند. اگر افراد جامعه زندگی خود را بر مدار دین و خداباوری معنا کنند، سلامت و سعادت جامعه در همة ابعاد سیاسی اجتماعی و فرهنگ تضمین میشود (شرفی، 1392: 120). تربیت دینی است که میتواند سبک زندگی دینی را برای جامعة دینی به ارمغان آورد. بر این اساس در ادامه به مقولة مهم سبک زندگی میپردازیم.
سبک زندگی
سبك زندگي را ميتوان به مجموعهيي از رفتارها تعبير كرد كه فرد آنها را بكار ميگیرد تا نه تنها نيازهاي جاري او را برآورده كند، بلكه روايت خاصي را كه وي براي هويت شخصي خود برگزيده است، در برابر ديگران مجسم سازد. سبك زندگي را به زبان ساده ميتوان چنين تعريف كرد؛ در زندگي انسان اموري ـ اعم از ابعاد فردي و اجتماعي، مادي و معنوي، مجموعه باورها و ادراكات و مجموعهيي از گرايشها و ارزشها، تمايلات و ترجيحات و... ـ وجود دارند كه يك قالب كلي و روشي خاص از زندگي كردن را براي فرد مشخص ميكنند. مبناي مهم در سبك زندگي، جهانبيني و فلسفهيي است كه فرد براي خود تعريف كرده است.
با ظهور دين اسلام بعنوان دين كامل و نبوي، اصول اخلاقي و اجتماعي زندگي بسيار تحتالشعاع فرامين الهي قرار گرفت و در واقع زندگي متأثر از ويژگيهاي اسلام گرديد كه در آن آرامش و سلامت رواني تضمين شده است (جزینی و همکاران، 1398: 36)، چرا که تقویت عوامل مذهبی، باورها، عقاید افراد و هویت دینی افراد جامعه تأثیر بسزایی بر بهبود سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی و در کل کیفیت زندگی دارد (احمدی، 1394: 9).
سبک زندگی یکی از پردامنهترین مفاهیم حوزة علوم اجتماعی است که الگویی از اندیشهها، احساسات، شناختها و کنشهاست که در مجموع هویت اجتماعی و شخصیت فرد را میسازد و بمعنی نحوة ساماندهی زندگی برای تحقق نیازها و خواستهها و بکارگیری مجموعهيي از رفتارهاست. سبک زندگی در چگونگي صرف زمان، پول، گذران اوقات فراغت، انتخاب اشیاء مصرفی، انتخاب علایق و ترجیحات و نظایر آن بروز و ظهور پيدا ميكند. مفهوم سبک زندگی به نسبت رویکردهایی که بدان پرداخته میشود، تعاریفي متفاوت دارد. سبکهای زندگی مجموعهيی از طرز تلقیها، ارزشها و شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی، از موسیقی گرفته تا هنر و تلویزیون و دکوراسیون، فرش و غیره را دربرمیگیرد (قرباننیا و خزایی، 1392: 679). میتوان گفت سبک زندگی دربرگیرندة تمام موضوعات زیستی فرد و نشاندهندة نوع نگاه او به موضوعاتی همچون خانواده، ازدواج، مسکن، پوشش، الگوی مصرف، تغذیه، تفریحات، نحوة گذراندن اوقات فراغت، کسب و کار، رفتار حرفهيی در محل کار، دانشگاه و مدرسه و... است (موساییپور، ۱۳۹۵: 12ـ11). بتعبیر بوردیو، سبک زندگی فعالیتهای نظاممندی است که از ذوق و سلیقۀ فرد ناشی میشود و بیشتر جنبۀ عمیق و خارجی دارد و در عین حال، بصورت نمادین، به فرد هویت میدهد و افراد گوناگون را از یکدیگر متمایز میکند (الفت و سالمی، ۱۳۹۱: 48).
همانطور که بیان شد، از جمله عواملی که سبب تأثیرگذاری بسیار بر سبک زندگی شده، شبکههای اجتماعی هستند. در ادامه به آسیبشناسی اين تأثيرگذاري خواهیم پرداخت.
شبکههای اجتماعی و مجازی و آسیبشناسی آنها
در دنیای امروز زندگی انسان با شبکههای اجتماعی پیوند خورده است؛ شبکههای ارتباطاتی درهم تنیده و بهم پیوسته تمامی حوزهها، معانی و مفاهیم و بطورکلی همه چیز را تحت تأثیر قرارداده و در حال دگرگون ساختن اساس فعالیت ارتباط انسان است. ارتباطات شبکه بمثابه «شبکههای اجتماعی» ارتباطات انسانی است. رسانههای اجتماعی، مفاهیم کلاني هستند که بواسطة پیدایش شبکههای جدید ارتباطی همچون اینترنت و تلفن همراه، پدید آمدهاند. فضای مجازی عامل اثرگذاری است كه در فرهنگپذیری، انتقال ارزشها، تعاملات انسانی، تسلط بر فضای خانوادهها و ایجاد جذبههای زودبازده، قدرت اقناعگري بالايي دارد و فكر و ذكر و ذهن و زندگی ساكنان عالم را متوجه خود نموده و در صورت عدم هوشیاری و نظارت عالمانه متصدیان كشور و بیتفاوتی خانوادهها، اساس تربیت دینی را ویران و كانون گرم و معنوی خانواده را زير و رو خواهد كرد. شبکههای اجتماعی بعلت بيمکانی حاکم بر اینترنت، بر علایق افراد و گروه بنیان نهاده شدهاند. درواقع شبکههای اجتماعی بر پایة مشارکت همگانی بنا شدهاند. وبسایتهای شبکه اجتماعی با فراهم کردن انگیزه و هدف برای فعالیت در رسانهيی که پیش از این جذابیت کمی داشته، بطور فزایندهيی افراد را بسمت دنیای آنلاین میکشند. در این ارتباط جدید، رفتار مخاطب در برابر رسانه نيز دچار دگرگونی شده و از مخاطب منفعل به مخاطب فعال تبدیل میشود. در نسل جدید رسانهها، برنامهها دارای خاصیت گزینش از طرف مخاطب است (احمدی و همکاران، ۱۳۹۵: 4).
نقش تربیتی فضای پرتلاطم مجازی و فناوری اینترنتی بر معنویت، بحدی مهم و اثرگذار است كه تبیین آن مستلزم تحقیق و پژوهشهای كاربردی و تخصصی است و از عهدة هر فرد عادی خارج است. تلقی انسان از مؤلفههای كاركردی فضای مجازی در حیات و آموزههای تربیتی متفاوت و ویژگیهای فكری، اقتصادی و تكنولوژی آن از مشخصههای عصر ما فراتر است، بطوریكه روح و جان و نگاه آدمها را حیران كرده و چالش شدید تربیتی بوجود آورده است. خرافی كردن دین، استبدادی نشان دادن مكتب اسلام، واپسگرا شمردن اعتقادات اسلامی و مخالفت با توسعه و توازن و نشاط، تنوعطلبی و... مهمترین راهبردهای كاربران و طراحان شبكههای اجتماعی هستند.
نسل نوپای امروز در بُعد مهار بیرونی و درون فكری گرفتار شده و فضای سخت، سنگین و كاذب بیرون فرد، یعنی جامعه، متأثر از تبلیغات و سمپاشیهای رسانههای مجازی است. بطورکلی، اصطلاح فضای مجازی مفهومی جديد است که با شیوة زندگی و تفکر دوران معاصر مبتنی بر تکنولوژی نوین اطلاعاتی، ارتباط نزدیک دارد. برای بیان این مفهوم گاهی از واژة سایبر استفاده میشود و در کل، منظور، فضای کاری و زندگی مبتنی بر رایانه و اینترنت است که با فضای واقعی و ارتباطات فیزیکی متفاوت بوده و خود سازندة یک فضای جغرافیای جدید اما مجازی است. فضای مجازی، جهان ذهنی اطلاعات و شبکههای الکترونیکی است که با اینترنت قابل دسترس است و اغلب با حوزة ناشناخته مقایسه میشود که مرزهای نامحدودی دارد (صادقی و عامری، ۱۳۹۵: 65ـ51) و با پیشرفت تکنولوژی در عرصة شبکههای اجتماعی شاهد ایجاد معضلاتی در جوامع بشری هستیم.
در فلسفة تکنولوژی در مورد رابطة انسان و مصنوعات چهار دیدگاه اولیه وجود دارد: ارادهباوری، جبرباوری، ابزارگرایی و ذاتگرایی. دو دیدگاه نخست بر سر اینکه ساخته شدن تکنولوژیها تماماً در دست انسان است یا یک منطق درونی دارد که توسط آن متحول میشود، با هم اختلاف دارند. دو دیدگاه دوم در مورد ماهیت تکنولوژی موضعهايي متقابل دارند. ابزارگرایی معتقد است تکنولوژی فقط یک ابزار خنثی است و تأثیر فرهنگی (اجتماعی، اخلاقی، شخصیتی) بر کاربر ندارد. اما ذاتگرایی، تکنولوژی را ابزاری خنثی نمیداند بلکه برای آن قدرت تغییردهندگی قائل است. معمولاً کسانی که ارادهباورند ابزارگرا هم هستند و کسانی که جبرباورند، ذاتگرایند (شریفزاده، 1395: 116).
آسیبشناسی در لغت بمعنای: 1) زخم، کوب، ضرب؛ 2) عیب و نقص یا شکستگی که بسبب ضربت و زخم پیدا شود، صدمه؛3) تعب، رنج، مشقت؛ 4) آفت، بلا، نکبت، مصیبت، گزند، آزار؛ 5) زیان و ضرر6) لگد؛ 7) تماس، سایش، تلاقی؛ 8) هرم، تبش؛ 9) دمش، ورزش، نفخه آمده است. بر اين اساس، آسیبشناسی تربیت دینی یعنی شناخت و بررسی ناهنجاریها، موانع و محدودیتهای موجود در زمینة ایجاد باور و اعتقاد دینی در متربیان و نیز عدم انطباق رفتار آنان با هنجارها و معیارهای دینی در کل جامعه، بویژه در نظام تعلیم و تربیت کشور (صالحیزاده و محمدی، 1393: 2و5).
آسیبشناسان از وضعیت فعلی استفاده از فضای مجازی ابراز نگرانی کردهاند و معتقدند تغییرات تکنولوژیکی، ارزشها و هنجارهای اجتماعی را تحتتأثیر خود قرار داده و بروز آسیبهای نوپدید در این زمینه میتواند زمینهساز آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و روانی باشد. بهمین دلیل برنامهریزی برای پیشگیری و كاهش آسیبهای فضای مجازی ضروری است. کاهش احساسات و عواطف، بروز دوستیها و عشقهای مجازی، سوءاستفاده از دختران و پسران، فرار از خانه، کلاهبرداری اینترنتی، ازدواجهای دروغین، سرقت اطلاعات، خیانت زوجین و از هم گسیختگی و فروپاشی خانوادهها از جمله مواردی است که ممکن است جوانان و خانواده را در صورت عدم مدیریت درست فضاي مجازي، گرفتار کند (امانی کلاریجانی، ۱۳۹۶: 92و96).
اینترنت موجب کاهش ارتباط فرد با خانواده و افزایش احساس تنهایی و افسردگی میشود (زندوانیان و همکاران، ۱۳۹۲: 201). عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی با مؤلفههایی مانند رابطه با جنس مخالف، شیوة گفتگو و برخورد اعضا در محیط بیرونی و سبک زندگی جوانان ارتباط دارد (احمدی و همکاران، ۱۳۹۵: 4). شکاف میان اعضای خانواده، انزواطلبی و فردگرایی افراطی و بسیاری آسیبهای نوپدید از مخاطراتی هستند که در پی حضور افسار گسیخته کاربران در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ظهور میکنند. محرومیت از ارتباط سالم و سازنده میان اعضای خانواده از چالشهایی است که بصورت بالقوه مستعد بروز نارساییهای بسیاری خواهد بود و بتبع آن، آسیب دیدن نظام خانواده در میان مدت و کوتاهمدت كه عامل بسیاری از ناهنجاریها و چالشهای اجتماعی بشمار میرود را بدنبال دارد (امانی کلاریجانی، ۱۳۹۶: 92و96).
امروزه با دیجیتالی شدن جامعه و گسترش بیرویه فناوریهای نوین و رسانههای نوظهور، نهاد خانواده نیز در حال تحول و پوستاندازی است. استفاده از شبکههای اجتماعی باعث تغییر روابط خانوادگی میشود. این تغییر در بین مجردها، غیرشاغلان و کمتر تحصیلکردهها بیشتر از متأهلین، شاغلان و تحصیلکردهها بوده است. همچنین یافتهها نشان داده است که هرچه استفاده از شبکههای اجتماعی ميان کاربران بیشتر شود روابط عاطفی بین اعضای خانواده کمتر میشود (خجیر، ۱۳۹۶: 112ـ111). اما ویژگیهای تکنولوژی کدامند که توانسته تا این میزان جوامع بشری و سبک زندگی آنان را تحتالشعاع قرار دهد؟
ویژگیهای تکنولوژی
ابتدا باید نگاهی به مدرنيته داشته باشیم چرا که تکنولوژی غرب زايیدة تفکرات و مبانی فکری مدرنیته است. مدرنيته در معنای لغوی امروزی، طرفدار تازه بودن و به نو و تازگی تمایل داشتن است. واژة مدرن از ريشة لاتين Modernus گرفته شده که خود از قيد Modo مشتق شده است و Modo در زبان لاتين بمعنای اين اواخر، بتازگی و گذشتهيی بسيار نزدیک بكار ميرفت (میراحمدی و خالدیپور، 1392: 33). مدرنیته فرايند تحول فكري، فلسفي، علمي، صنعتي، سياسي و اجتماعي است كه بعد از رنسانس در غرب رخ داد. در واقع، مدرنيته پروسه و فرايندي فكري است كه در غرب ظهور كرد.
از مهمترين مؤلفههاي مدرنيته ميتوان به موارد زير اشاره كرد: عقلگرايي، تجربهگرايي، اومانيسم، فردگرايي، ماديگرايي، آزادي و ليبراليزم، سكولاريزم، دموكراسي و رفرميزم مذهبي. البته اين فهرست استقرائي و باز است، نه قياسي و بسته، بهمين دليل ميتوان تقسيمات محدودتر يا وسيعتري را لحاظ كرد (يزداني، 1389: ۱۰7ـ۱۰۵)، از جمله: التفات عظیم به علم تجربی، اندیشۀ پیشرفت، صنعت، پدید آمدن سطح زندگی بالا و بیسابقه، طرفداري از سرمایهداري، دینزدایی از صحنۀ زندگی (سکولاریسم)، انسانگرایى (اومانیسم)، فردگرایى، برابرىطلبى، مادیگرایی، عقلگرایى (راسیونالیسم)، نفی عقل شهودي و طرفداري از عقل ابزاري (میرباباپور و ساجدی، 1393: 99ـ98).
بيان فلسفة وجودي هر پديده، از ضروريترين مباحث و نخستين گام تحقيق در بررسي آن پديده است. در مقطعي از تاريخ، فرهنگ و تمدن غرب در مقابل علم و سپس علم در مقابل دين قرار گرفت و شايد اين تقابل ريشه در بنيانهاي فكري آنها داشت (تقیان ورزنه، 1387: 97). در نگاه جدید مدرن، دنیا نه بمثابه خلقت الهی، بلکه صرفاً بعنوان آنچه قابل مشاهده است، تحت عنوان طبیعت، موردنظر قرار میگیرد. در این فضا جهان امری خودبسنده فرض میشود که نیازی به امور ماورایی و دنیایی والاتر ندارد. از همینرو، وجود هرگونه سلسله مراتب بین این دنیا و دنیایی دیگر مردود شمرده میشود (سهرابیفر و طالبی دارابی، 1395: 262و274).
مدرنیسم که از نظر عناصر، حیثیت مکتبی و اعتقادی مدرنیته و جهانبینی فرهنگ و تمدن جدید غرب است، دارای مبادی و مبانی است که دقت در آنها چگونگی تأثیر مدرنیسم بر بروز مشکلات و آسیبهای اجتماعی را روشن میسازد. اگرچه این مبادی نیازمند بحثي مفصل است، بدلیل محدودیت این نوشتار، فقط به عناصری که در ایجاد آسیبهای اجتماعی دخالت بيشتري دارد، پرداخته میشود.
1. انسانمحوری (اومانیسم)
در انسانمحوری، این انسان اندیشمند است که ملاک و محور همه چیز قرار میگیرد. به سخن دیگر، بعد از این، نفس عنانگسیخته انسان بر جای خدا مینشیند؛ این انسان است که تعیین میکند کدام کار اخلاقی و كدام كار غیراخلاقی است؛ این انسان خودبنیاد است که قوانین حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی خود را وضع میکند. در این نگاه، تمام هستی در خدمت انسان است و او هرطور که بخواهد میتواند در موجودات آن دخل و تصرف کند. خط قرمز او در بهرهکشی از تمام هستی آنجایی است که حیات خود این انسان به خطر بیفتد وگرنه هیچ چیزی غیر از منیّت او شایسته توجه نیست. همین انسان خودبنیاد است که به فکر لذت و کامجویی از طریق غارت و بهرهکشی از طبیعت ميباشد و تمام عمر خود را صرف ساخت ابزار و تکنولوژی ميكند تا او را به این هدف شوم برساند. اومانیسم و فرزندان آن، «لیبرالیسم» و «دموکراسی»، میان نیازهای انسان تفاوتی قائل نمیشوند و از آنجایی که آنها برای انسان «حقیقتی غایی» نمیشناسند، معتقدند همة نیازهای بشر باید بطور یکسان برآورده شوند، حال آنکه در این صورت، شدت نیازهای حیوانی، عشق به کمال را که منشأ نیازهای فطری است، محجوب خواهد كرد و راه انسان بسوی سعادت مسدود خواهد شد (پایگاه اطلاع رسانی حوزه، 1397). این مذهب به بشری کردن امور سخت پایبند است، بگونهيی که احکام انسانی را بجای احکام الهی قرار میدهد و با نفی عبودیت و انکار غیب، به تشکیل اجتماعی میاندیشد که خدای آن، انسان باشد (شفیعی سروستانی، 1372: 20). در اندیشة اومانیسم یا انسانسالاری، به کرامت یا اصالت انسان اشاره نشده، بلکه اصالت از آنِ انسان دنیوی و اینجهانی است. بگفته استاد مطهری، اصالت انسان یا اومانیسم یعنی اینکه انسانيت انسان بهيچ وجه اصالت ندارد، تنها حيوانيتش اصالت دارد و بس؛ انسان در برابر حيوانيت خود از اصالتى بنام انسانيت، برخوردار نيست. این، ویژگی انسانشناسی مدرن است (جوکار، 1392: 42و45). انسانمحوری جایگزین خدامحوری در ایجاد و استفاده از تکنولوژی شده است.
2. مادیگرایی
مادیگرایی از ويژگيهاي جهاننگری مدرن است. انسان مدرن از لحاظ وجودشناختی، به عوالمی غیر از عالم ماده و مادیات باور ندارد. این موضع وجودشناختی نتیجة گریزناپذیر ویژگی معرفتشناختی انسان مدرن است، چون اگر بنا بر این باشد که فقط از راه مشاهده، آزمایش و تجربۀ حسی ظاهري بتوان به معرفت حقیقی دست یافت و عقل نیز کاري جز سر و سامان دادن به مواد خامی که از آن راه بدست آمده است نداشته باشد، طبعاً بتدریج آنچه قابل مشاهده، آزمایش و تجربه است با واقعیت و موجود، یکسان و معادل گرفته میشود و لازمۀ این معادله هم چیزي نیست جز این عقیده که آنچه قابل مشاهده، آزمایش و تجربه نیست، موجود نیست (میرباباپور و ساجدی، 1393: 99ـ98). البته مراد از مادی (در مادیگرایی)، معنای دقیق فلسفی آن نیست، بلکه بمعنای تغافل از ساعتهای متعدد وجودی انسان است که مورد تأکید انسان سنتی بود. در متون جدید چیزی بنام نفس و روح ديده نميشود در حالیکه در نوشتارهای دینی آنچه تمام طبع ما مربوط به آن است نفس و بالاتر از آن، روح شمرده شده است. جهاننگری مدرن در زمینة نیازها و خواستهای آدمی، نیازهای روحانی را به نیازهای روانشناختي تقليل و تحویل میکند. نیازهایی که مربوط به نفسند، به نیازهایی که مربوط به احساسات و عواطف هستند تحویل شدهاند که از این ویژگی با تعبیر مادیت یاد میشود. بنابرین مراد از مادیات، مادیت انسانشناختی است نه مادیت جهانشناختی. در واقع، مدرنیسم در مورد ساحتهای وجود آدمی، نگرش مادی دارد. گرایش بسیار به برآوردن لذتهای دنیوی، انسان را در جنبههای مادی متمرکز میسازد و از شناخت جنبههای دیگر وجودیش بازمیدارد؛ بدینترتیب شناختي ناقص و دروغین از انسان بدست میدهد (پورشافعی و آرین، 1388: 16ـ15). متأسفانه نگاهِ مادیگرا در ایجاد و استفاده از تکنولوژی نمود یافته است.
3. سکولاریسم
يكي از پدیدههایی که در دوران مدرن شاهد آن هستیم، استقلال معنویت از دین است، بنحوی که امروزه برای معنوی بودن نیازی به دیندار بودن فرد نيست. یکی از دیدگاههایی که در سالهای اخیر رشدي چشمگیر داشته دیدگاهی است که بنحو اختصار آن را SBNR مینامند. بر اساس اين نگرش، افراد خود را انسانهایی معنوی لحاظ میکنند بدون آنکه دیندار باشند. این معنویت از منابع مختلفی تغذیه میكند که یکی از آنها میتواند ادیان سنتی باشد. با این حال، هیچگونه التزام و تعهدی نسبت به دین در آنها وجود ندارد؛ از همینرو هرچند در برخی موارد از آموزههای دینی استفاده میکنند ولی در عمل، مستقل از دین سنتی و نهاد دین حرکت میکنند. این نظريه را میتوان تحت تأثیر عقلگرایی دوران روشنگری، رجوع به درون، تحتتأثیر جریان رمانتیسم و ایدۀ اصالت دانست که موجب شده معنویت جدید در قالبی مستقل از دین بروز یابد (سهرابیفر و طالبی دارابی، 1395: 262و274). سکولاریسم که از دیگر مبانی مدرنیته است، بمعنای نگاه دنیوی و اینجهانی به هستی است و دو بعد عملی و نظری دارد؛ بُعد عملی آن، میل و گرایش به این جهان و وابستگی به زندگی دنيوي است. بُعد نظری آن نیز برخاسته از تفسیر دنیوی و اینجهانی هستی است که شامل دو مورد است: انکار صریح ماورای طبیعت و به انزوا بردن دیانت و معنویت و محدود نمودن آنها به حوزة زندگی خصوصی و خارج کردن آنها از قلمرو معرفت علمی. عقل مدرن، سکولار است و دین، معیارها، موازین معنوی و استانداردهای متعالی روحانی را از زندگی بشر خارج میکند و میخواهد آدمیان بدون هدایت ساحت قدس و با تکیه بر عقل خودبنیاد، زندگی فردی و جمعی را اداره نمایند (جوکار، 1392: 42و45). بنابرین پر واضح است که مبانی مدرنیته، بویژه سکولاریسم، در تضاد با تربیت و سبک زندگی دینی است و بهمين دليل میخواهد در این زمینه از بعد تکنولوژی، در تمام جوامع بویژه جوامع اسلامی، جولان دهد. اما مگر دین اسلام با تکنولوژی و پیشرفت ارتباطات مخالف است؟
نقد تکنولوژی مدرنیته با تکیه بر آموزههای اهل بيت عليهم السلام
علم، تکنولوژی و صنعت در اسلام ممدوح است و نقد تکنولوژی دوران مدرن، از حیث اصول و زیربنای آن است. در آموزههای روایی شیعه صنعت و فناوری نقشي ارزنده در قوام جامعه دارد. امام صادق (ع) در حدیثی میفرمایند: «تمامی صنایع و حِرَفی که بندگان میآموزند یا به دیگران آموزش میدهند ـ از قبیل: نویسندگی، حساب، تجارت و زرگری، زینسازی و بنايی، بافندگی و... ـ آموزش و عمل به آن حلال و مباح ولی مصرف آن در جهت فساد و به زیان دیگران، حرام و نامشروع است. از بیانات حضرت استفاده میشود که مصنوعات ماهیت مفعولی دارند؛ بعبارتی «بکار گرفته میشوند». فناوری برغم قدرتبخشی به انسان، بشدت او را محدود میکند تا از طریق مصنوعاتی که خود ابداع نموده عمل کند. حضرت در پایان، صنایع را از لحاظ اخلاقی خنثی نمیدانند. صنایع نهايتاً به فساد یا صلاح منجر میشود و این فساد در نوع و جهت بکارگیری است نه در ذات صنعت (تقوي و همکاران، 1394: 59ـ58).
با توجه به مباحث ذکر شده دربارة مدرنیته، میتوان یکی از علل ایجاد انحرافات پیرو استفاده از شبکههای اجتماعی را مبانی مدرنیته دانست چرا که در جهانبینی مدرنیته در دورة جدید و معاصر، صرف عبور از گذشته، تغییر نگرش به هستی و جهان و انسان بود. پس مدرنیته دارای گوهر فلسفی است. بنابرين حقیقت مدرنیته نگرشي فلسفی به هستی و انسان است که منشأ تحول در بینش، منش و کنش مدرن شده است. تفکر مدرن به انسان بعنوان خلیفة الهی نگاه نميكند. میوههای مدرنیته، اعم از فلسفه و دانش و تکنولوژی، از این تفکر نشئت گرفتهاند (خسروپور، 1386: 127). هر فرهنگ و تمدني هم كه در مباني معرفتي خود، عالَم را يگانه نبيند و معتقد به كثرت مبادي قدرت باشد و اشياء و خاصيت آنها را مستقل ببيند و نتواند همة اين مظاهرِ متكثر را به يك حقيقت واحد متعالي مربوط كند، در « توهم» است. اگر ما تعارضي بين خدايان مدرنيسم و سخن قرآن و سنت را نميبينيم، ما نيز دچار «توهم» شدهايم، زيرا دين ما را به وحدت مبادي عالم توجه ميدهد و آن فرهنگ مدرنيته به كثرت و استقلال اشياء معتقد است (طاهرزاده، ۱۳۸۶). مدرنیته با خود جهانی را ساخته که قداستزدایی در آن موج میزند و به خیال خود جهان و آنچه را در آن است، بسمت پیشرفت میکشاند و انسانی را میسازد که در رقابت با خداوند میخواهد خودش، سکان کشتی هستی را بدست گیرد؛ در حالیکه به اعتقاد سنتگرایان چنین انسان شناختهشدهيی قدم در وادی فنای معنوی و ظلمت روحانی نهاده است (عطوفی کاشانی، 1389: 164).
بنابرین هدف مدرنیته از ایجاد فضای مجازی، برخلاف سبک زندگی دینی و اسلامی است، چرا که آنان جهانبینی متفاوتی به زندگی دارند و میدانیم یکی از مهمترین مبادی هر اندیشه، جهانشناسی و تعاریفی است که از هستی ارائه میشود. بعبارت دیگر، جهانبینی دید کلی انسان نسبت به جهان هستی است و بر اساس آن به تعبیر و تفسیر جهان میپردازد؛ یک سلسله اعتقادات و بینشهای کلی هماهنگ دربارة جهان و انسان. این همان حلقة مفقوده در تکنولوژی غرب است که در قالب شبکههای اجتماعی بروز و نمود یافته است.
با توجه به پیامدها و اختلالات تکنولوژی در مورد شبکههای اجتماعی که پیشتر بیان شد؛ بحث دربارة سبک زندگی دینی بمنظور پیشگیری از آسیبهای شبکههای اجتماعی اهمیت و ضرورت مییابد.
سبک زندگی دینی و پیشگیری از آسیبهای شبکههای اجتماعی
چون ما معتقد به آيین و دستورات اسلام هستیم، برايمان سبک زندگی دینی بر دیگر سبک زندگیها ارجحیت دارد. فرد دیندار در مورد جهان، خدا، نبوت، روز حشر و نظیر اینها از طریق روشنبینی و تفکر و از سر فهم به اعتقادات خاصی رسیده نه اینکه به او تلقین شده باشد. منشأ اینگونه اعتقادات درون فرد است و میتواند زمینهساز بروز عواطفی باشد که در ارتباط با خداوند است. تجارب دینی حاصل از اندیشه و اعتقادی عمیق میتواند معیاری متقن بر ارزشگذاری و انتخاب و التزام در فرد گردد (شریفزاده و همکاران، 1395: 8).
منظور از سبک زندگی اسلامی اینست که تمامی گرایشها، تمایلات، رفتار، باورها، ارزشها و مجموعه برداشتها، عادتها، نگرشها، سلیقهها، معیارهای اخلاقی، اقتصادی و سیاسی فرد یا جامعه، در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی، بر مبنای آموزههای دین اسلام و عمل به آنها پایهریزی شود؛ بگونهيي که این سبک بتواند بخشی از تمدن نوین اسلامی قرار گیرد. بر همین اساس ترویج سبک زندگی اسلامی که دغدغة رهبر معظم انقلاب و دلسوزان نظام است، بخشی از تمدنسازی نوین اسلامی است که گسترة عظیم آن باید بار دیگر دنیا را درنوردد (جوکار، 1392: 42و45).
میدانیم كه دین بعنوان برنامهيي جامع و فراگیر براي هدایت تمام ابعاد زندگی بشر فرستاده شده است. در قرآن کریم آمده است: «انّ الدّین عنداللّه الاسلام» (آلعمران/ 19) و در آیه دیگر میفرماید: «وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاسلام دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (آلعمران/ 85)؛ بنابرین بالاترین و کاملترین دین در هر عصری دین اسلام است. از سویی، وقتی به مکاتب دیگر نگاه میکنیم ميبينيم كه دارای نقص هستند، چون بر مبنای اصالت و اراده و خواسته دنیایی و نگاه محدود انسان تعریف شدهاند. بهمين دليل، چون انسان آفریدة خداست، هموست که میتواند تمام کائنات را در راستای زندگی خود بکار گیرد. در این میان، با مبنا قرار دادن جهانبینی توحیدی میتوانیم جهانبینی علمی، از جمله تکنولوژی مانند شبکههای اجتماعی را در خدمت رسیدن انسان به کمال و قرب الی الله «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ الا لِيَعْبُدُونِ» (ذاریات/ ۵۶) بکار بگیریم.
برخي از روشنفكران معاصر معتقدند دين را در معناي اخص آن ميتوان دوگونه تعريف نمود: یکي از راه مطالعه برونديني بعنوان پديدهيي در تاريخ بشر و ديگري از راه مطالعه درونديني با رجوع به متون ديني. طبق اين ديدگاه، دين داراي سه سطح و سه لايه است. سطح اول كه بارزترين سطح است، عبارتست از سطح اعمال و شعائر، مانند اعمال ظاهري كه در اسلام انجام ميدهيم. سطح دوم دين، سطح شناخت، عقايد و باورهاست؛ مانند خداشناسي، معادشناسي، نبيشناسي و... . اما دين سطحي درونيتر و عميقتر هم دارد كه تجربههاي ديني است. اين تجربههاي ديني ناشي از حضور انسان در برابر الوهيت و حقيقت قدسي است. سطح دوم دين، يعني شناخت و باورها، در واقع تفسير اين تجربههاست و ظهور عملي اين باورها هم اعمال و شعائري است كه انسان متدين انجام ميدهد (يزداني، 1389: 106). بعبارتی، باور عمیق به خدا سبب جهت دادن به اعمال زندگی انسانها میشود.
سبك زندگي نشئت گرفته از باورهاي الهي بعنوان يكي از عوامل مؤثر در پیشگیری و مقابله با معضلات حاصل از شبکههای اجتماعی، میتواند نقش خاصي در جوامع ایفا کند. اگر جهانبینی توحیدی عميق در جامعهيي حاكم شود كه باور به خدا و حضور و مشاهده خداوندي و روز رستاخيز در آن وجود داشته باشد، پرورش فضايل اخلاقي، جلوگيري از رذائل روحي، كنترل هوي و هوسها و ايجاد آرامش و اطمينان، از جمله آثار ارزشمندي است كه در پرتو باور به اين امور بوجود ميآيد. حال اگر آدمي اين ميل فطري را ناديده بگيرد و از ياد خدا غافل شود، دچار تعارض و عدم تعادل در درون ميشود و اين مسئله زمينه را براي ارتكاب جرم و گناه در وجود آدمي و دوری او از خدا فراهم ميكند؛ همچنانکه خدای متعال در قرآن میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً: هر كس از ياد من روى گرداند، همانا براى او زندگى تنگ و سختى خواهد بود» (طه/ 124).
از اينرو انسان موحد بدليل اعتقاد به مبانی دینی، خود ناظر بر اعمال خویش شده و تلاش میکند از طریق التزام به مبانی سبک زندگی دینی، همچون خداباوری، در مسیر نزدیک شدن به خدا گام بردارد. نقش جهانبيني توحيدي در پيشگيري از آسیبهای اجتماعیِ منتج از ماهیت تکنولوژی و تغییر سبک زندگی، چشمگیر است. توحید و يكتاپرستي تنها امري دروني نيست، بلكه اعتقاد به حاكميت خدا داراي آثار عملي در حيات مادي، معنوي و زندگي اجتماعي است و هرگونه فعاليت را تحتالشعاع قرار ميدهد. بهمين دليل، پيروي از دين مبين اسلام يعني پذيرفتن حاكميت خداوند بر جهان و انسان بگونهيي كه همة عالم محضر حق تعالي دانسته شود و اعتقاد به روز حساب و معاد، نقش بسيار زيادي در بازدارندگي فرد از ارتكاب گناه (بواسطة استفاده ناصحیح از شبکههای اجتماعی در کنار ویژگیهای خود تکنولوژی که مزید بر علت ميباشد) دارد. جهانبيني توحیدي عاملي است كه انسان را در همة شرايط، از انحراف و گناه بازميدارد. نقش بازدارندگی اين عامل نسبي است و نزد همة افراد يكسان نيست، بلكه به ميزان پایبندي آنها به مباني جهانبيني الهي بستگي دارد. بنابرين، هر چه درجة ايمان و اعتقاد به خداوند در جامعه بيشتر باشد، احتمال ارتكاب به جرايم و معصيت ناشي از استفادة ناصحیح از شبکههای اجتماعی، پیامدها و معضلات كمتري خواهد داشت (جزینی و همکاران، 1398: 40).
همانطور كه میدانیم روح سبك زندگي ديني را معنويت تشكيل ميدهد. در سبكهاي زندگي غيرديني، هرچند ممكن است معنويت به صورتهاي ديگري متجلي شود، اما در سبك زندگي ديني، معنويت منشأ الهي دارد (شريفي و شفايي، 1397: 142ـ140).
خداوند دربارة ویژگی رفتاری پیامبر (ص) در قرآن کریم میفرماید: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً؛ هر آیينه برای شما در رسول الله سرمشق نیک برای کسانی است که امید به خداوند و روز آخرت دارند و خداوند را بسیار یاد میکنند» (احزاب/21). اين برای ما درس زندگی است که باید به معصومین علیهم السلام اقتدا کرده و از این طریق خود را در برابر آسیبهای شبکههای اجتماعی مصون نگاه داریم. در بیانات مقام معظم رهبری نیز مشاهده میکنیم که بر سبک زندگی تأکیدات فراوانی داشتهاند.
سبک زندگی، يعني رفتار اجتماعي و شيوة زيستن که آشنایی با آن از دو جهت معنوی (برای رسیدن به هدف اصلی انسان، یعنی رستگاري، فلاح و نجاح) و مادی (زندگي راحت و برخوردار از امنيت رواني و اخلاقي)، برای انسان ضرورت دارد؛ علاوه بر اینکه شرط رسیدن به تمدن اسلاميِ نوين است و ایمان لنگرگاه اصلی انتخاب سبک زندگی خواهد شد (دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، 1391).
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ...؛ ایمان به خدا و روز قیامت میآورند و امر به نیکویی و نهی از بدکاری میکنند» (آلعمران/114). اين آيه نشان از اهمیت پایبندی و التزام به توحید و معادباوری در داشتن سبک زندگی دینی دارد که نتیجة آن میشود: «وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید بسوی خدا روی آوردهاید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست» (بقره/115).
انسان در پی خداشناسی عمیق دائماً مراقب اعمال خود خواهد بود و به پیشگیری از سوق یافتن به آسیبهای شبکههای اجتماعی اهتمام میورزد. بهمين دليل دینباوری و سبک زندگی دینی مانع از کژراهه رفتن تکنولوژیها و افراد مصرفکننده از آن ابزارها میشود. معضلاتی که امروزه بواسطة استفاده از شبکههای اجتماعی رخ داده، در صورت التزام و اعتقاد به سبک زندگی دینی، کمرنگ میشود چرا که خداباوری سبب تصحیح بینش و رفتار انسانها میشود و به زندگی جهت الهی میدهد. بهمين دليل میتوان گفت، یکی از مهمترین مبادی هر اندیشه، جهانشناسی و تعاریفی است که از هستی ارائه میشود. اهمیت این موضوع بقدری است که تقسیمبندی مکاتب فکری و جبههگیری فلاسفه در طول تاریخ بر همین اساس انجام شده و «مادی بودن یا نبودن» مسئلة مهم و مبدأ حرکت اندیشههاست.
استاد مطهری با تأکید بر اینکه جهانبینی علاوه بر زیرسازی فکری و فلسفی، دیدگاه انسان به هستی و زندگی و ارزش آن را مشخص میکند، قدرت اجرایی مکاتب را نیز وابسته به همین پایة مهم دانسته و لازم میداند که جهان اسلامی و دیدگاهي ویژه که به حیات و انسان دارد، بدرستی شناخته شود (پایگاه اطلاعرسانی حوزه، 1393) چرا که جهانبینی یک سلسله اعتقادات و بینشهای کلی هماهنگ دربارة جهان و انسان و بطورکلی دربارة هستی میباشد و عناصر آن عبارتست از: توجیه جهان هستی، توجیه انسان و رابطة انسان با هستی. بر همین اساس در برنامة ملی درسی و الگوی هدفگذاری در باب ساحتهای تربیت، عرصههایی چون رابطة متربی با خویشتن، با خدا، سایر انسانها و رابطه با طبیعت را مورد تأکید قرار میدهد (برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۹۱). بنابرین هر انسانی جایگاه خود در نظام خلقت را بشناسد و بینش صحیح اسلامی داشته باشد، بنحو احسن میتواند از تکنولوژی در مسیر قرب الی الله استفاده نماید و دیگر شاهد معضلات کنونی در سطح کشور و جهان نباشیم.
جمعبندي و نتیجهگیری
امروزه دنیا با سرعت بسیار زیاد در حال تحول است و این تحول، در حوزة شبکههای اجتماعی بیشتر مشاهده میشود. تغییراتی که در نتيجة اين تحول اتفاق افتاده، بسیار همهگیر بوده است. در کنار مزایای فضای مجازی، خطرهاي ویرانگر و جبرانناپذیری در این فضاها و شبکهها، خانوادهها، کودکان و نوجوانان را تهدید میکند و بدنبال آنست که جامعه را از سبک زندگی دینی و الگوگیری از زندگی ائمه اطهار(ع) جدا سازد و بسوی زندگی و فرهنگ غربی هدایت کند. از اصلیترین علل تغییر سبک زندگی شکستن مرز باورها و ارزشها، استفاده بدون پشتوانه و بینش دینی از شبکههای اجتماعی است. بهمين دليل هر نو شدني را نمیتوان مدرن نامید. بیشک در هر مقطعی پدیدهها و کنشهای نویی تحقق مییابد. این نو شدن، نگرش نو به هستی و انسان است و تا این نگرش معلوم نگردد، شناخت دقیقی نسبت به تکنولوژی مدرن، شبکههای اجتماعی مدرن، فرهنگ مدرن و... حاصل نمیگردد. ما مسلمانان، مبانی مدرنیته را که درصدد به حاشیه راندن جهانبینی توحیدی است، نمیپذیریم اما میتوانیم آگاهانه از برخی دستاوردهای مدرنیته، بدون اعتقاد به مبانی آن بهرهمند شویم چرا که بهرهگيري از آنها اجتنابناپذیر است. البته باید توجه داشت که مدرنیته تمامیتخواه است و نمیخواهد انسانها، تنها از برخی دستاوردهایش بهره ببرند، چرا که مباني تکنولوژیهای غربی خواستار القاء و تحمیل هدفمند تمامیت مبانی فکری خود به دیگر ملتها هستند و در تلاشند جهانیسازی کرده و بینش، منش و کنش مدرن را در تمام جهان بگسترانند. در چنین فضایی، پرداختن عالمانه به موضوع مدرنیته بنحوی که بتوان مزایا و معایب آن را بطور جامع بتصور کشید و به جامعه شناساند، بسیار حائز اهمیت است. بنابرین لازم است با استفاده از تربیت دینی در ایجاد سبک زندگی دینی تلاش نمود و به تبیین هرچه بیشتر چارچوبهای اسلامی ـ مانند جهانبینی توحیدی و اعتقاد به سرای آخرت ـ پرداخت.
منابع
قرآن کریم.
دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای؛ تاریخ انتشار: 24/7/1391.
برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران (۱۳۹۱) پرتال وزارت آموزش و پرورش.
پایگاه اطلاعرسانی حوزه ـ با تغییرات؛ تاریخ انتشار: 7/6/1397.
احمدی، حبیب؛ منصوری، فردین؛ شاهچراغ، سیدعلی (۱۳۹۵) «بررسی ابعاد آسیبزای استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در میان جوانان شهر کرمانشاه»، دوفصلنامه مشارکت و توسعه اجتماعی، دورة 1، شمارة 2.
احمدی، محمدسعید (1394) «رابطه باورهاي دینی و سبک زندگی با کیفیت زندگی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر زنجان»، زن و مطالعات خانواده، سال 8، شمارة 3.
امانی کلاریجانی، امرالله (۱۳۹۶) «فضای مجازی و واکاوی سیاستهای پیشگیرانه در کنترل آسیبهای اجتماعی نوپدید»، رهیافت پیشگیری، پیششمارة 1.
پورشافعی، هادی؛ آرین، ناهید (1388) «پست مدرنیسم و دلالتهای آن در تربیت دینی»، اسلام و پژوهشهای تربیتی، سال 1، شمارة 2.
پورطهماسبی، سیاوش؛ پورطهماسبی، سعید (1391) «رویکرد اسلامی در بهرهگیری از رسانههای پستمدرن در تربیت دینی»، پژوهشنامه تربیت تبلیغی، سال 1، پیششماره 2.
تقوي، علي؛ قاسمنژاد، زهرا؛ انصاريپور، جميله (1394) «نقد توليد علم و تکنولوژي مدرن و پسامدرن با نگاهي به آموزههاي مکتب اهل بيت(ع)»، همايش اهل البيت عليهم السلام و توليد علم، دانشگاه شيراز.
تقیان ورزنه، رضا (1387) «چالش آيات تكوين و آيات تشريع در عصر مدرنيته از ديدگاه شهيد مطهري»، پيك نور، سال 6، شمارة 4.
جزینی، علیرضا؛ عباسی کسانی، علی؛ پناهی، محسن (1398) «تأثیر سبک زندگی اسلامی در پیشگیری از جرم و آسیبهای اجتماعی (با تأکید بر نقش نماز)»، فصلنامه مطالعات اسلامی آسيبهای اجتماعی، دانشگاه شاهد، دورة 2، شمارة 1.
جوکار، محبوبه (1392) «مدرنیته، تغییر سبک زندگی و کاهش جمعیت در ایران»، پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده، سال 2، شمارة 2.
حسینزاده، امیدعلی؛ مشرفی، هاشم (1389) «تحلیل عاملی عوامل آسیبزاي تربیت دینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (مطالعة موردي دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر)»، زن و مطالعات خانواده، شمارة 7.
خجیر، یوسف (۱۳۹۶) «آسیبشناسی استفاده از شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای تلفن همراه در خانواده ایرانی (با تأکید بر نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید)»، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، دورة 20، شمارة ۷.
خسروپور، عبدالحسین (1386) «اسلام و مدرنیته»، فصلنامه کلام اسلامی، سال 22، شمارة 8.
زندوانیان، احمد؛ حیدری، مریم؛ باقری، ریحانه؛ عطارزاده، فاطمه (۱۳۹۲) «آسیبهای فضای مجازی بین دانش آموزان دختر»، مطالعات فرهنگ، سال 14، شمارة 23.
سلحشوری، احمد؛ خنکدار طالسی، معصومه (1392) «چالشها و افقهای نظریه پیچیدگی برای تربیت دینی»، راهبرد فرهنگ، شمارة 24.
سهرابیفر، وحید؛ طالبی دارابی، باقر (1395) «پیامدهای مدرنیته برای معنویتگرایی: بررسی انتقادی دیدگاه چارلز تیلور»، مطالعات جامعهشناختی، دورة 23، شمارة 1.
شرفی، محمود؛ شرفی، زینت (1392) «تحلیل و مقایسه نیازهای تربیت دینی دانشآموزان دوره متوسطه در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی»، فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال 4، شمارة 4.
شریفزاده، حکیمهالسادات؛ تسلیمیان، ناصر؛ جوادی بورا، محمدعلی (1395) «جایگاه زیباییشناسی در تعالی دینی»، دوفصلنامه فلسفه تربیت، سال 1، شمارة 1.
شریفزاده، رحمان (1395) «تکولوژی، عاملیت و تصمیم»، راهبرد فرهنگ، شمارة 34.
شريفي، صالحه؛ شفايي، امانالله (1397) «نقش آستان مقدس احمدبن موسي الكاظم شاه چراغ (ع) در ارتقاي سبك زندگي ديني مردم»، رهیافت فرهنگ دینی، سال 1، شمارة 1.
شفیعی سروستانی، اسماعیل (1372) تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی روشنفکران، تهران: کیهان.
صادقی، علی؛ عامری، زینب (۱۳۹۵) «شبکههای اجتماعی مجازی و آسیبهای اجتماعی؛ مطالعه موردی: امنیت عمومی»، سال 2، شمارة 5.
صالحیزاده، محمداسماعیل؛ محمدی، روحالله (1393) «آسیبشناسی تربیت دینی جوانان در مسائل عبادی از دیدگاه آیات و روایات»، دوفصلنامه آموزههای تربیتی در قرآن و حدیث، سال 1، شمارة 1.
طاهرزاده، اصغر (۱۳۸۶) فرهنگ مدرنيته و توهّم، اصفهان: گروه فرهنگی المیزان.
عطوفی کاشانی، طاهره (1389) «سنتگرایان»، فرهنگ پژوهش، سال 2، شمارة 6.
الفت، سعیده؛ سالمی، آزاد (۱۳۹۱) «مفهوم سبک زندگی»، فصلنامه مطالعات سبک زندگی، شماره 1.
قرباننیا میرک محله، نرجس؛ خزایی، کامیان (1392) «واکاوی تأثیرات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در هویت و سبک زندگی جوانان»، كنگره پيشگامان پيشرفت، دورة 4.
محمودی، سیروس (1397) «آسیبشناسی تربیت دینی دانشآموزان دورة متوسطه دوم از نظر دبیران معارف اسلامی و مشاوران مدارس»، رهیافت فرهنگ دینی، سال1، شمارة 3.
معمار، ثریا؛ عدلیپور، صمد؛ خاکسار، فائزه (1391) «شبکههای اجتماعی مجازی و بحران هویت (با تأکید بر بحران هویتی ایران)»، مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، سال 1، شمارة 4.
موساییپور، محبوبه (۱۳۹۵) «مبانی اخلاقی رفتار همسران مسلمان از منظر قرآن (با نگاهی به مباحث روانشناسی مرتبط)»، فصلنامۀ اخلاق، سال 6، شمارة ۲۲.
میراحمدی، منصور؛ خالدیپور، یزدان (1392) «نسبت سنت و تجدد در اندیشة سیاسی آیتالله مطهری»، علوم سیاسی، سال 16، شمارة 64.
میرباباپور، سیدمصطفی؛ ساجدی، ابوالفضل (1393) «دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته»، معرفت کلامی، سال 4، شمارة 1.
نظری توکلی، سعید (1391) «تأملی بر جایگاه وراثت در آموزههای دینی و تأثیر آن بر تربیتپذیری انسان»، فصلنامه اخلاق زیستی، سال 2، شمارة 6.
يزداني، عباس (1389) «رابطة بين دين و مدرنيته، تعارض يا سازگاري؟»، الهيات تطبيقی، سال 1، شمارة 3.
[1] تاريخ دريافت: 20/1/1400 تاريخ پذيرش: 20/5/1400
* استادیار دانشگاه فرهنگیان، پردیس امام جعفر صادق(ع) بهبهان، ایران؛
moslem.shojae@yahoo.com