Subject Areas : Special
hojjatollah hajhosseini 1 , مهناز رحیمی 2 , mohsen masoumzadeh 3
1 - سازمان پژوهش هاي علمي و صنعتي ايران. تهران،ايران
2 -
3 -
Keywords:
Abstract :
عوامل مؤثر بر موفقیت پروژههای انتقال فناوری در
صنایع حمل و نقل ریلی ایران
حجتاله حاجی حسینی* مهناز رحیمی** محسن معصوم زاده***
*دانشیار، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
**کارشناس ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
*** استادیار، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
تاریخ دریافت: 5/2/91 تاریخ پذیرش: 18/6/91
چکيده
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر فرایند موفق در پروژههای انتقال فناوری در تعدادی از شرکتهای صنعت حمل و نقل ریلی کشور است. همچنین این پژوهش به منظور شناخت موانع و تنگناها و ارائه راهکارهای مورد نیاز برای تقویت فعالیتهای نوآورانه در فرایند فوق انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع کاربردی و پیمایشی بوده و از روش تحلیل توصیفی و استنباطی استفاده شده است. همچنین برای رتبه بندی دادهها آزمون فریدمن به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها در جامعه آماری نشان داد که عوامل تأثيرگذار بر فرایند مؤثر انتقال فناوری از قبیل "وجود ظرفیت مناسب جذب فناوری" و "زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری فناوری" و "تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده فناوری" در شرایط به نسبت مناسبی قرار دارد و تأثير قابل توجهی در امر انتقال موفق فناوری داشته است؛ لیکن عامل "آموزش نیروی انسانی و ایجاد مهارت لازم در امر انتقال" در شرایط نامناسبی قرار دارد و نیاز به اصلاح و بهبود این موضوع در صنعت مورد مطالعه، اجتناب ناپذير است.
کليد واژهها: انتقال فناوری ، صنعت حمل و نقل ریلی ایران، ظرفیت جذب فناوری و آموزش.
مقدمه
در دنياي علم گرا و رو به رشد معاصر و سراسر تغيير، استفاده از نوآوریها فناورانه و جدید یکی از نیازهای اصلی هر کشور است. کشورهای در حال توسعه برای ارزش آفرینی نیاز به توسعه فناوری دارند. در این رابطه یکی از روشهای دسترسی به تکنولوژی شیوه انتقال تکنولوژی از کشورهای پیشرفته میباشد، اما در فرایند انتقال تکنولوژی آنچه که کمتر اتفاق میافتد انتقال واقعی تکنولوژی است در مواردی که انتقال تکنولوژی به درستی انجام نپذیرفته است آن چه که به عنوان تکنولوژی وارد کشورهای در حال توسعه میشود، مجموعهای از ماشین آلات، نقشهها و کاتالوگ و دستورالعملها است. بنابراین شناسایی فرایند مناسب انتقال تکنولوژی و عوامل مؤثر بر یاد گیری مؤلفههای آن لازمه یک انتقال موفق و در نتیجه میتواند موجب نوآوریهای فناورانه در محصول و فرایند گردد.
بر همین اساس و جهت نیل به اهداف ترسیم شده در سند چشمانداز صنعت ریلی کشور، توجه به توانمندیها و مشکلات موجود در صنعت حمل و نقل ریلی کشور و ضرورت کلان نگری و برنامه ریزی جامع برای توسعه متوازن زیربخشهای مختلف حمل و نقل ریلی و رفع مشکلات و موانع موجود، اجتناب ناپذیر است. وجود عوامل مهمی از قبیل ایمنی، مصرف انرژی و اثرات زیست محیطی، اهمیت توجه به بخش حمل و نقل ریلی را بیش از پیش نمایان میکند. برای نایل آمدن بهاین اهداف و تحقق سند چشمانداز ریلی، توجه به مؤلفههاي مختلف اين بخش ضروري است. از جمله بايستي به موضوع انتقال تکنولوژی در حوزههای مختلف ریلی پرداخت. در این رابطه اگر فرایند مناسب انتقال فناوری به درستی شناخته و هدایت نشود نمی توان به تحقق اهداف صنعت حمل و نقل ریلی توسعه فناوری و توسعه اقتصادی امیدوار بود. بنابراین اعمال مدیریت صحیح تکنولوژی در فعالیتهای انتقال تکنولوژی بایستی به شدت مورد توجه سیاستگذاران این بخش قرار گیرد.
در حال حاضر برگزارکنندگان مناقصات پروژههای ریلی کشور، شرکت یا سازمانهای بهره بردار میباشند نه سازمانهای صنعتی دریافت کننده تکنولوژی و در نهایت پروژههای انتقال تکنولوژی بدون حضور متخصصان و کارشناسان انتقال تکنولوژی به وقوع میپیوندد که نتیجه آن انعقاد قراردادهای ناقص و بدون توجه به برنامه ریزی انتقال تکنولوژی و بدون در نظر گرفتن اهداف بلند مدتی چون توسعه و تجاری سازی و ارزش آفرینی از این فرایندها است. لذا در این مقاله سؤالات و فرضیاتی به شرح زیر ارایه شده تا بر اساس نتایج آنها راهکارهای مناسب ارایه شود.
1. پروژههای انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موفق بوده است.
2. وجود ظرفیت جذب مناسب تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی بوده است.
3. وجود زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری مناسب تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی بوده است.
4. عامل آموزش مناسب نیروی انسانی و ایجاد مهارت لازم موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران بوده است.
5. عامل تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده تکنولوژی شرایط مناسبی را برای موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران فراهم نموده است.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
عوامل متعددی بر موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی مؤثرند و صاحبنظران در این زمینه مطالعات بسیاری انجام داده و انتقال تکنولوژی را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده اند. از طرفی تجربههای کشورهای خارجی میتواند راه گشای مناسبی برای رفع موانع انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران باشد. با مطالعه سوابق انتقال تکنولوژی در این کشورها میتوان درسهای ارزشمندی از این پروژهها گرفت و عواملی که موجب موفقیت آنها بوده را در پیش گرفت و از بروز موانع پیشگیری نمود. زمانی یک پروژه انتقال تکنولوژی موفق خواهد بود که دریافت کننده تکنولوژی ازشروع تا انتهای پروژه حضور داشته باشد و انتقال دهنده هم در تمامی این مراحل همراه دریافت کننده حضورداشتهباشد و اطلاعات لازم را در اختیار وی گذارد تا تکنولوژی منتقل شده بومی سازی شود و دریافت کننده از جذب موفق تکنولوژی اطمینان حاصل نماید. انتقال دهنده میتواند دریافت کننده تکنولوژی را در برنامه ریزی برای انتقال تکنولوژی یاری نماید و منابع لازم را پیش بینی و در اختیار دریافت کننده قرار دهد. تمام فعالیت هایی که برای موفقیت پروژههای انتقال تکنولوژی لازم است نبایستی از نظر دریافت کننده دور بماند. عواملی که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت عبارتند از: بررسی تأثير ظرفیت جذب در انتقال تکنولوژی، وجود زیرساخت ها، وجود نیروهای آموزش دیده و ساختار سازمانی و تقسیم کار و مسئولیتها در سازمان دریافت کننده تکنولوژی. برای پی بردن به اهمیت عوامل ذکر شده مروری بر مبانی نظری اين حوزه صورت میگیرد.
ظرفیت جذب تکنولوژی
در دهههاي اخير، تحولات تكنولوژيك در جهان كه از الگوي "رشد نمايي" پيروي ميكند به اندازه اي سريع بود كه فاصلة عميقي بين كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه پديد آمد. براي اينكه بتوان شكاف تكنولوژيك را كاهش داد، چيزي بيشتر از واردات فناوري، يادگيري نحوه توليد و بازدهي بيشتر را ميطلبد. آنچه ميتواند حائز اهميت باشد، توان و ظرفيت جذب تكنولوژي است؛ زيرا شکاف بسيار زياد بين فناوري وارداتي و سطح فناوري موجود در جامعه، امكان "دروني كردن" آن را با مشكلاتي مواجه ميكند.تحقيقات اخير در مورد "كشورهاي تازه صنعتي شده" اهميت تغييرات تكنولوژيك و همچنين توانمنديهاي تكنولوژيك محلي را در موفقيت صنعتي اينگونه كشورها مؤثر ميداند.
با توجه به تحولات سريع جهاني لازم است كشورهاي در حال توسعه با جديت نسبت به افزايش توانمنديهاي تكنولوژيك خود اقدام كنند تا موجب كارآمدتر شدن استفاده از فناوري وارداتي گردند؛ زيرا فناوري وارداتي به ندرت با شرايط كشورهاي جهان سوم منطبق است و كارآمدي آن به طور عمده ميتواند از طريق فرايند تطابق و پيوند فناوري وارداتي با شرايط و اوضاع احوال اقتصادي اجتماعي افزايش يابد. همچنين ظرفيت جذب محلي ميتواند، موجب توسعه تكنيكها و توليدات مناسب شود؛ زيرا فناوري وارداتي از كشورهاي پيشرفته، متناسب با نياز كشورهاي در حال توسعه نيست. بيشتر آنها سرمايهبر بوده در مقياس بزرگ عمل ميكنند و توليد محصولات پيچيده را به عهده دارند. در ضمن، توسعه ظرفيت جذب تكنولوژي محلي موجب كاهش وابستگي به كشورهاي پيشرفته ميگردد و نهايت اين كه، توسعه توانمنديهاي تكنولوژيك محلي، ميتواند هدايت به سمت مزيتهاي رقابتي را به دنبال داشته باشد.
در این رابطه، بایستی ظرفیت جذب به عنوان یک عامل مؤثر بر موفقیت انتقال تکنولوژی مورد توجه بیشتری قرار گیرد. عوامل متعددی بر افزایش ظرفیت جذب تکنولوژی تأثير گذارند که میتوان به مواردی از قبیل منابع انسانی، سرمایه فیزیکی، انطباق فناوریهای وارداتی با اهداف، ارزشها و امکانات و نیازهای کشور اشاره نمود. هر یک از این عوامل، به وجود زیرساختهای مناسب با تکنولوژی دریافتی اشاره مینماید (مهدی زاده و حیدری قره باغ، 1389). در تحقیق دیگری نیز از عواملی مانند اصلاحات در زیرساختارهای تحقیقاتی سازمانی، ارتباطات و استفاده از سازمانهای تحقیقاتی و غيره در جذب موفق تکنولوژی نام برده شده است؛ زیرا اصلاح زیرساختهای تحقیقاتی سازمان، موجب افزایش توانمندیهای تکنولوژیک میگردد و دریافت کننده را در توسعه تکنولوژی و تولید محصولات جدید یاری میرساند (خمسه و آزادی، 1390). در مطالعهايي كه توسط باقرزاده و مفتاحی در سال 1390 صورت گرفته است، تربیت نیروهای مدیریتی آگاه و توانمند، ایجاد مراکز و سازمانهای مرتبط با جذب تکنولوژی، ایجاد شبکههای اطلاع رسانی قوی و مناسب، ارتباط بین بخشهای تولید و تحقیقاتی، وجود افراد و مؤسسات تحقیقاتی نوآور، ارتباط با کارخانههای سازنده و گرفتن اطلاعات لازم از آنها به عنوان عوامل تأثيرگذار بر جذب تکنولوژی محسوب میشوند.
در تحقیق دیگری که به ظرفیت جذب تکنولوژی پرداخته شده، از عوامل متعدد ديگري برای افزایش ظرفیت جذب نام برده شده است. در این مطالعه، عواملی همچون توانایی کارکنان و انگیزش آنها و همچنین آموزش کارکنان در افزایش ظرفیت جذب تأثير بسزایی دارد. فرایند انتقال تکنولوژی یک فرایند یادگیری است که نتایج و منافعی دارد بنابراین، مدیران باید دانش قبلی شرکت و فرایندهای یادگیری و ظرفیت جذب سازمان را گسترش دهند تا منافع حاصل از انتقال تکنولوژی افزایش یابد. توانایی کارکنان به مهارتهای شغلی و سطح آموزشها بستگی دارد و در نتيجه توانایی و انگیزه بالای کارکنان منجر به انتقال دانش و مهارتها میشود. تحقيقات اخير در مورد كشورهاي"تازه صنعتي شده" نشان ميدهد كه نقش توانمنديهاي فناورانه در موفقيت اينگونه كشورها مؤثر بوده و آنها را قادر ساخته تا وابستگي به كشورهاي پيشرفته را كاهش داده و بر فناوري وارداتي به طور موفقيت آميزي تسلط يابند.انباشت توانمنديهاي فناورانه در كشورهاي پيشرفته به طور وسيعي به وسيله يادگيري از طريق تحقيق انجام ميگیرد. برعكس، در كشورهاي در حال توسعه يادگيري بيشتر از طريق فرايند كپي كردن (يادگيري از طريق انجام) ايجاد ميگردد. برخي از كشورهاي تازه صنعتي شده توانسته اند به سرعت جهت يادگيري از طريق انجام را به يادگيري از طريق تحقيق تغيير دهند كه از جمله ميتوان به كشور كره جنوبي، تايوان و سنگاپور اشاره كرد (عمر و همکاران، 2011).
با توجه به نظراتي که در زمینه ظرفیت جذب تکنولوژی ارائه شده است، میتوان عوامل مشترکی را در ادبیات مرتبط یافت. عواملی مانند توان کارشناسان داخلی، وجود مؤسسات تحقیقاتی، توانایی کارکنان و مهارتهای فنی آنها، ارتباط با کارخانجات سازنده و گرفتن اطلاعات از آنها و نظاير آن، در افزایش ظرفیت جذب تکنولوژی بسیار مؤثرند. بنابراین برخی عوامل مؤثر بر ظرفیت جذب، از ادبیات موضوع استخراج و برخی دیگر از طریق مصاحبه با متخصصان و کارشناسان صنعت حمل و نقل ریلی شناسایی شد. عوامل برگرفته از ادبیات تحقیق شامل توانمندیهای داخلی، استخدام پرسنل ماهر، تحویل به موقع مدارک و مستندات فنی، تحقیق و توسعه است و عوامل اكتشافي مانند شناسایی اجزا و مؤلفههای تکنولوژی، تحریمها و محدودیتها و روابط سیاسی و همکاری انتقال دهنده در روش اجرای پروژه از طریق مصاحبههاي اكتشافي به دست آمد.
زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری
ورود تکنولوژی مستلزم آماده سازی زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی دریافتی است؛ زیرا با وجود تجهیزات، ماشین آلات، کارخانه و تأسيسات مناسب است که میتوان زمینه را برای تولید محصول در مقیاس مورد نظر و با کیفیت خوب مهیا کرد. بنابراین یکی از وظایف مدیریت این است که به شناسایی منابع و مهارتهای لازم برای کار کردن با ماشین آلات و تجهیزات بپردازد و ارزیابیهای فنی اولیه را در این زمینه به عمل آورد. نکته قابل توجهاین که کشورهای پیشرفته از تجهیزات و ماشین آلات بسیار پیشرفته برای تولید استفاده مینمایند در حالیکه در کشورهای جهان سوم سطح تکنولوژی تجهیزات و ماشین آلات مورد استفاده بسیار پایین است. در واقع یکی از دلایل تنزل کیفیت محصولات تولیدی توسط این کشورها کاربرد این گونه تجهیزات است.
اما موضوع دیگری که بایستی به آن توجه نمود، ایجاد تعادل و تطابق بین تمامی ابعاد تکنولوژیهای وارداتی است، زیرا جذب مناسب تکنولوژی منوط به درک تمامی ابعاد تکنولوژی است. چنانچه زیرساخت سخت افزاری تکنولوژی در وضعیت مناسبی باشد، اما ابعاد دیگر تکنولوژی (بعد نرم افزاری تکنولوژی، بعد نیروی انسانی و مدیریت) به درستی درک یا دریافت نشود، موجب عدم بهره برداری کامل از ظرفیتهای سخت افزاری کشور گردیده و باعث افزایش هزینه ها، کاهش سودآوری و معضلاتی در صنایع کشور خواهد گشت (صولتی، 1372).
برخی ديگر از صاحبنظران، عوامل مؤثر بر انتقال تکنولوژی را به هفت معیار اصلی که هر کدام شامل مجموعهای از زیرمعیارهايي است، تقسیم بندی نمودهاند. یکی از این عوامل، به زیرساخت اشاره دارد که شامل زیرساخت سازمانی، زیرساختهای تجهیزاتی، زیرساختهای اطلاعاتی (زیرساخت نرم افزاری تکنولوژی) است (ساملی، 1985). از سويي، در پژوهشی که توسط آرشی بوگی و کوکو انجام گرفته، اشاره بر اين است كه یکی از ابعاد اصلی توانمندی تکنولوژیک، وجود زیرساختهای تکنولوژیک است. از منظر وی، هر کشوری که تصمیم دارد به رشد و توسعه اقتصادی دست یابد، بایستی توانمندیهای تکنولوژیک خویش را افزایش دهد. این توانمندی ها، ارتباط تنگاتنگی با مهارتهای انسانی دارند. از ديگر سو، ارزش زیرساختهای تکنولوژیکی وقتی نمایان میشود که توسط این افراد به کار گرفته شود (آرشی بوگی و کوکو، 2003).
همانگونه كه ادبیات و تحقيقات صورت گرفته نشان ميدهد، زیرساختهای سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی از عوامل مهم در موفقیت هر پروژهای محسوب میشود. وجود زیرساختها به دریافت کننده تکنولوژی این امکان را میدهد که تکنولوژی دریافت شده را به خوبی جذب نماید. وجود ماشین آلات و تجهیزات، طراحی کارخانه متناسب با تکنولوژی، وجود تأسيسات متناسب با تکنولوژی مورد نياز و نحوه جانمایی این ماشین آلات در جذب و در نهایت موفقیت انتقال تکنولوژی تأثير فراوانی دارند. همچنین وجود اطلاعات و دانش مورد نیاز در این خصوص و تأمين این تجهیزات و دانش مرتبط با آنها میتواند موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی را دوچندان نماید.
آموزش نیروی انسانی
پس از این که سازمان تصمیم به پذیرش تکنولوژی جدید گرفت و قبل از اجرای آن تکنولوژی، مدیریت باید مهارتهای لازم را برای مدیریت کارا و اثربخش تکنولوژی در سازمان ایجاد نماید. مدیریت همچنین باید طرحهای عملیاتی تهیه کند و نیروی کار خویش را برای آموزش آماده نماید تا برنامههای آموزشی در زمان پیش بینی شده انجام شود و کارکنان به مهارت لازم برای تولید محصول دست یابند. بنابر این مدیریت باید اطلاعات معتبر و جامعی را در رابطه با تکنولوژی دارا باشد تا بتواند انواع آموزشهای نظری و عملی را برنامه ریزی نماید.
آموزش نقش مهمی در پروژههای انتقال تکنولوژی ایفا مینماید. این سرفصل در انتقال تکنولوژی آنچنان مهم و حیاتی است که از آن به عنوان یکی از عوامل موفقیت پروژههای انتقال تکنولوژی نام برده شده است. برای اینکهاین آموزشها اثربخشی لازم را داشته باشند و مهارت کافی در نیروی کار ایجاد گردد و همچنین ذخیره کافی از نیروی انسانی آموزش دیده به وجود آید، بایستی از افراد با تجربه و متخصص بهره جست و برنامههای آموزشی مداوم و مستمری را تدوین نمود و از آموزشهای حین کار پرسنل غافل نشد (باقرزاده و مفتاحی، 1390). از طرفی، آموزشها نباید محدود به آموزشهای خارجی باشد؛ بلکه بایستی با ایجاد یک واحد آموزش در داخل سازمان به رفع بسیاری از کمبودها و نواقص پرداخت. شایان ذکر است که آموزشهای داخلی موجب اشاعه تکنولوژی و کاربرد دانش فنی میگردد و سرمایه عظیمی از نیروی انسانی آموزش دیده و ماهر به وجود میآورد (کایکوزاس و همکاران، 2003).
در واقع علت ضعف دستیابی به سود در سرمایه گذاریهای صنعتی در جوامع جهان سوم با وجود به کارگیری تکنولوژیهای پیشرفته ضعف کیفی در نیروی انسانی است. نیرویی که از هرم مدیریت آغاز شده و در خط تولید گسترده میشود، ولی با وجود این ضعف کیفی، هنوز در نمودار سازمانی اغلب واحدهای تولیدی اینگونه جوامع جای واحد آموزش خالی است؛ در حالی که تولید با کیفیت، به انسانهای کارآمد نیاز دارد. بدین جهت، بخشی از سرمایه گذاری تولیدی، در سرمایه گذاری آموزشی خلاصه میشود. نیروی انسانی را به مفهوم واقعی باید آموزش داد. آموزش مداوم و هدفمند کارکنان، از طريق بررسی نیازهای آموزشی واقعی و تدوين و اجرای برنامههای آموزشی کارآمد و سنجش مستمر ارزشيابی اثربخشی دورههای آموزشی برگزار شده، بسيار حائز اهميت است (عسگریان، 1378).
در میان کشورهایی که تجربه موفقی در انتشار تکنولوژی دارند، برخی عناصر مشترک وجود دارد. این عناصر میتوانند شماری از شاخصهای مفید و کلی را برای سیاست تکنولوژی فراهم کنند. یکی از این عناصر، سرمایه انسانی است. نقش سرمایه گذاری در نیروی انسانی به عنوان عامل تعیین کننده انتشار تکنولوژی است. هر چه نیروی کار آموزش بهتری دیده باشد، ظرفیت آن برای سازگاری با فنون پیچیده نوین بیشتر خواهد بود. همچنین، به نظر میرسد که سطوح عالیتر آموزش نیز، هم در سراسر صنعت و هم در گستره جامعه فعال، این ظرفیت را گستردهتر میسازد (ارگاس، 1377). مرور ادبیات و سوابق انتقال تکنولوژی، از اهمیت آموزش سخن میگوید؛ زیرا با وجود نیروهای متخصص و آموزش دیده است که تکنولوژی، توسعه و انتشار مییابد. بنابراین در این قسمت سعی بر آن است تا با شناسایی عوامل تأثيرگذار بر دورههای آموزشی که از سوی انتقال دهنده برگزار میشود، از کیفیت و اثربخشی آموزشها اطمینان حاصل نمود. عواملی همچون تحصیلات افراد، وجود متخصصان بینالمللی جهت آموزش افراد، نحوه آموزشها و میزان آموزشها و برنامههای آموزشی مستمر و هدفدار در اثربخشی آموزشها تأثيرگذارند. توجه بهاین عوامل میتواند موفقیت انتقال تکنولوژی را تضمين نماید.
تقسیم کار و مسئولیتها در سازمان دریافت کننده تکنولوژی
اگر سازمان را به عنوان مجموعهای از افرادی که برای تحقق اهداف معینی همکاری میکنند، تعریف کنیم؛ باید برای دستیابی بهاین اهداف میان افراد یک تقسیم کار صورت گیرد و هر زیرمجموعه، جزیی از یک فعالیت را انجام دهند. این تقسیم کار موجب میگردد که چندگانگی به وجود آید؛ یعنی هر کدام از افراد هدف خاصی را دنبال کنند. پس لازم است برای ایجاد یکپارچگی و تلفیق اهداف، میان کارهای تقسیم شده، یک هماهنگی به وجود آید، تا همه فعالیتهای مجزا در جهت دستیابی به هدف کلی سوق داده شوند. ساختار سازمانی این هماهنگی را ایجاد کرده و جایگاه هر یک از افراد را در سازمان مشخص میکند. به عبارت دیگر، ساختار سازمانی بین کلیه فعالیتها و اهداف هماهنگی ایجاد میکند و یک نظم را جهت دستیابی به اهداف سازمانی به وجود میآورد. همچنین معین میکند که چه کسی باید در کجا قرار گیرد، با چه کسانی ارتباط برقرار کند و از چه رویهها و روش هایی پیروی نماید تا سازمان به اهدافی که دارد دست یابد. در واقع هدف از ساختار، ایجاد یک الگوی منظم ارتباطات برای دستیابی به اهداف سازمانی است. بنابراین ساختار سازمانی به عنوان عاملی که دانش را به یک فرآورده تبدیل میکند، مهم است. هر فردی در سازمان نقش مهمی را ایفا میکند و از آن جا کهاین افراد با یکدیگر در ارتباط میباشند وظایف آنها در سازمان از یکدیگر تأثير میپذیرد، در نتیجه ساختار سازمانی تحت تأثير این ارتباطات قرار میگیرد. در تحقیقات وندن بوش و همکاران (1999) مشخص شد که ساختار سازمانی متناسب با تکنولوژی بر دانش قبلی و ظرفیت جذب سازمان تأثير میگذارد. ساختار بخشی، وظیفهای و ماتریسی نیاز به تغییراتی دارند تا از ناکارآمدی ظرفیت جذب پیشگیری کنند. حرکت از ساختار وظیفهای به ماتریسی و از وظیفهای به شکل نوآورانه در افزایش ظرفیت جذب تکنولوژی شرکت مفید بوده است (محمد نور،2010).
اگر دانش را فرایندی به صورت شناسایی دانش جدید، همانندسازی دانش جدید، انتقال دانش جدید و گسترش دانش جدید تعریف کنیم، این فرایند در ساختار سازمانی منعکس میشود. لازمه جریان اطلاعات و دانش در سازمان وجود یک سازمان توانمند و پویا است. کارکنان سازمانهای پویا و دینامیک از حس همکاری و مشارکت بالایی برخوردارند و همین امر موجب پیداش محیط و شرایط مطلوب سازمانی خواهد شد. سازمان هایی که توانمندیهای پویا و دینامیک دارند. اغلب دارای ساختار سازمانی افقی (مسطح) میباشند. از طرفی رسمیت بالا، خلاقیت را تضعیف میکند و استقبال کارکنان از تکنولوژیهای جدید را دچار مشکل میسازد. در نتیجه میزان تعهد کارکنان کاهش مییابد و پذیرش تکنولوژی دشوار میشود. همچنین ساختار سازمانی شرکتها باید قادر باشد، ظرفیت جذب و تمام تکنولوژی منتقل شده را پشتیبانی نماید. شایان ذکر است که محیط سازمانی موجب تسهیل جریان اطلاعات میشود. به عبارتی دیگر، در سازمان هایی که رسمیت پایین و سلسله مراتب کمتری دارند، یادگیری بیشتری اتفاق میافتد. از طرفی یافتههای زولانسکی نشان داد که تقسیم کار و مسئولیتها در سازمان نیز بر یادگیری گروهها تأثير میگذارد. به علاوه، تقسیم کار و مسئولیتها در سازمان نیز یکی از مؤلفههای تأثيرگذار بر موفقیت انتقال تکنولوژی است. شاهد این مطلب آن است که لشکری در تحقیق خود به عواملی مانندتوجه مديريت به مشاركت كاركنان، میزان مطلوبیت جو سازمانی، تحقیق و توسعه و غيره در موفقیت انتقال تکنولوژی اشاره مینماید (لشکری، 1378). شرایط و محیط کاری نامناسب به مرور به بیگانگی و جدایی روانی کارکنان از شغل و سازمان متبوع آنها شده و سرانجام به کارکنانی بی تفاوت تبدیل میشوند. ابهامات شغلی، مسئولیت افراد را برای انجام دادن یک فعالیت معین دچار اغتشاش میکند و باعث میشود آنها احساس کنند کهاین دیگران هستند که کار آنها را انجام میدهند و این شغل به فرد دیگری تعلق دارد. ابهاماتی از این نوع اغلب بهایجاد نگرش نامطلوب نسبت به سازمان، همکاران و سرانجام خود فرد منجر میشود و در نهایت جذب تکنولوژی وارداتی را تهدید مینماید (رولینسون و همکاران ، 1998). هنگامی که کارکنان سازمان به وظایف خود آگاه باشند و جایگاه هر یک از افراد در سازمان مشخص باشد، کمتر به ترک شغل خویش میاندیشند و رضایت بیشتری از سازمان خواهند داشت. رضایتمندی افراد از سازمان یکی از علل موفقیت پروژههای انتقال تکنولوژی به شمار میآید، زیرا افرادی که در یک سازمان جذب میشوند. پس از گذراندن دورههای آموزشی و صرف هزینههای هنگفت، به افرادی ماهر و زبده تبدیل میشوند و در واقع جزئی از سرمایههای سازمان محسوب میگردند. با وجود این، اگر این افراد از شغل و یا جایگاه خود در سازمان رضایت نداشته باشند و جو سازمان مطلوب نباشد، به راحتی سازمان را ترک خواهند گفت و سرمایههای عظیم سازمان (دانش و تخصص به وجود آمده در افراد) را همراه خویش خواهند برد. در چنین وضعی سازمان با مشکلات عدیدهای روبرو خواهد گرديد (طهماسبی، 1383).
از مرور ادبیات و سوابق تحقیق، میتوان دریافت که تقسیم کار و مسئولیتها در سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. به ویژه هنگامی که تکنولوژی جدیدی وارد سازمان میشود، تقسیم کار، طراحی شغل و ساختار سازمانی متناسب با تکنولوژی از الزامات این پروژهها است. عواملی که از ادبیات تحقیق استنباط میشود، تعیین دقیق مسئولیتها و شرح وظایف افراد مرتبط با پروژه انتقال تکنولوژی است تا افراد از جایگاه خویش در سازمان مطلع باشند و ابهامات راجع به مسئولیتهای هر یک از کارکنان درگیر در پروژه انتقال تکنولوژی برطرف گشته و جو سازمانی مطلوبی ایجاد گردد. همچنین ایجاد تغییرات در ساختار سازمانی جهت تحقق اهداف سازمانی ضروری است. در واقع سازمان دریافت کننده تکنولوژی میتواند با ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه، واحد انتقال تکنولوژی، واحد آموزش و غيره و تعیین وظایف تمامی واحدها به موفقیت بزرگی دست یابد.
روش شناسی
در این تحقیق دو نوع متغیر مستقل و وابسته مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهاي مستقل عوامل تأثيرگذار بر موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی پروژههای ریلی شامل، ظرفیت جذب؛ زیرساخت مناسب سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی؛ آموزش و مهارت نیروی انسانی و تقسیم کار و مسئولیتها است و موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. این متغیرها به سؤالاتی تبدیل شده و در قالب پرسشنامه در اختیار کارشناسان و متخصصان درگیر در این پروژهها قرار گرفت. پرسشنامه حاوی 29 سؤال و 5 گزینه برای هر کدام است. مقیاس در نظر گرفته شده لیکرت بوده و از گزینههای خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد جهت اندازه گیری دادهها استفاده شده است. با مطالعه کتب و مقالات و پس از مصاحبه با کارشناسان و متخصصان، سؤالات پرسشنامه استخراج و بین متخصصین توزیع شد تا اشکالات ساختاری آن مرتفع شود. همچنین نظرات اساتید در خصوص میزان موافقت با شاخصها اخذ شده و اصلاحات لازم برای برآورده ساختن روایی محتوا انجام شد تا در نهایت روایی پرسشنامه مورد تأييد قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب Split-Half بررسی شد. این مقدار برای کلیه سؤالات برابر با 909/0 بوده که نشان از پایایی بسیار خوب و بالای پرسشنامه تدوین شده است. برای پوشش بعد نظری تحقیق از مطالعات کتابخانهای و جهت تنظیم پرسشنامه و مصاحبه از روش میدانی استفاده شده است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و پیمایشی با روش توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش، پروژههای انتقال تکنولوژیصورت گرفته در صنایع تولیدی وسایل حمل و نقل ریلی است که تعداد آنها 27 عدد است. اطلاعات و سوابق این پروژهها از مجموعه کارشناسان و متخصصان مرتبط با پروژهها از طریق پرسشنامه سؤال شده است. در این پژوهش از نمونههای در دسترس استفاده شده است، بدین ترتیب که کلیه پاسخگویان حداقل در یک پروژه انتقال تکنولوژی شرکت داشته اند. پرسشنامه تنظیم شده در بین 57 نفر از کارشناسان و متخصصان ذیصلاح و در دسترس در 9 واحد تولیدی- صنعتی توزیع شد و از این میان 40 پرسشنامه پاسخ داده شده، دریافت گردید. برای ارزیابی و تحليل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی که در این پژوهش شامل آمار ناپارامتری است، استفاده شده است. برای توصیف متغیرهای میزان تحصیلات، تجربه کاری، سابقه حضور در پروژههای انتقال تکنولوژی از آمار توصیفی و برای رد یا تأييد فرضیههای مطرح شده در تحقیق از آزمون نسبت کای اسکوئر و برای رتبه بندی دادهها از آزمون فریدمن استفاده شده است.
نتایج و تحلیل یافتههای آماری تحقیق
پس از جمع آوری و تحلیل پرسشنامهها نتایج آمار توصیفی بدین صورت بوده است که درصد فراوانی پاسخگویانی که دارای تحصیلات فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا میباشند به ترتیب 5/2، 5/62، 30 و 5 درصد بوده است. 5/52 درصد پاسخگویان دارای تجربه کاری کمتر یا مساوی 10 سال بوده اند، 5/32 درصد دارای تجربه کاری بین 11 تا 20 سال و مابقی تجربهای بیش از 20 سال دارند. در این پژوهش سابقه حضور پاسخ دهندگان در پروژههای انتقال تکنولوژی به شرح زیر است: 5/72 درصد از افراد دارای سابقه کمتر و یا مساوی 5 سال، 5/17 درصد از افراد دارای سابقه بین 5 تا 10 سال و 10 درصد از افراد دارای سابقهای بیشتر از 10 سال بوده اند. در این قسمت از تحقیق، ابتدا فرضیههای زیر مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و نتایج آن ارائه میگردد و در نهایت به سؤال اصلی تحقیق پاسخ داده میشود.
1. ظرفیت جذب مناسب تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی بوده است.
2. زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری مناسب تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی بوده است.
3. آموزش مناسب نیروی انسانی و ایجاد مهارت لازم موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران بوده است.
4. تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده تکنولوژی شرایط مناسبی را برای موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران فراهم نموده است.
جهت تأييد یا رد فرضیههای فوق از آزمون نسبت کای اسکوئر استفاده شده و نتایج حاصل، به صورت خلاصه در جدول (1) آورده شده است. لازم به ذکر است که ملاک قضاوت در این آزمونها مقدار p-value بوده است که چنانچهاین مقدار از آلفای 05/0 کوچکتر باشد، تصمیم بر رد فرضیه صفر و تأييد فرضیه مقابل با اطمینان 95 درصد گرفته شده است. پس از پاسخگویی به فرضیههای فوق، سؤال اصلی تحقیق پاسخ داده میشود: آیا پروژههای انتقال تکنولوژی در اين صنعت موفق بوده است؟
برای پاسخ بهاین فرضیه از 10 سؤال استفاده گردید و پس از وروداطلاعات در نرم افزار و تحلیل آنها، نتایج به صورت جدول (2) حاصل شد: H0 (فرضیه صفر): پروژههای انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موفق نبوده است.
تصمیم گیری: با توجه به سؤالات مطرح شده در این قســمت از تحقـــیق و با توجه به کوچکتر بودن مقدار p-value از 0.05 =α تصمیم بر رد فرضیه صفر گرفته شد و فرضیه مقابل با اطمینان 95 درصد پذیرفته میشود. یعنی صنایع حمل و نقل ریلی ایران در زمینه انتقال تکنولوژی به صورت نسبتاً موفقی عمل نموده اند.
پس از آزمون فرضیات و مشخص شدن نتایج، سعی محقق بر آن است تا با رتبه بندی شاخصها و مطالعه ادبیات موضوع، به ارائه راهکارهای مورد نیاز در این زمینه بپردازد تا فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی بهبود یابد.
رتبه بندی متغیرها و شاخصها
در این بخش، مقاله به رتبه بندی متغیرها و شاخصهای آنها پرداخته و رتبه هر یک به اختصار در جداولی جداگانه آورده میشود. شایان ذکر است که برای رتبه بندی دادهها از
جدول 1: نتایج آزمون نسبت کای اسکوئر برای فرضیههای تحقیق (محقق ساخته)
فرضیههای تحقیق | نسبت کای اسکوئر | p-value | نتیجه گیری |
ظرفیت جذب مناسب تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی بوده است. | 474/16 | 0001/0 | فرضیه تأييد شده است. در ضمن اغلب پاسخگویان در این زمینه معتقدند که به مولفههای ظرفیت جذب تکنولوژی توجه زیادی شده است. |
زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری مناسب تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی بوده است. | 171/16 | 0001/0 | فرضیه تأييد شده است، پاسخگویان اظهار داشته اند که به زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی توجه زیادی نموده اند. |
آموزش مناسب نیروی انسانی و ایجاد مهارت لازم موجب موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران بوده است. | 027/1 | 598/0 | فرضیه رد شده است، اکثر پاسخگویان معتقدند که آموزشها از کارایی لازم برخوردار نبوده است. |
تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده تکنولوژی شرایط مناسبی را برای موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی فراهم نموده است. | 200/6 | 045/0 | فرضیه تأييد شده است، اغلب پاسخگویان اظهار داشته اند که به تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده تکنولوژی توجه زیادی نموده اند. |
*H1 (فرضیه مقابل): پروژههای انتقال تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی ایران موفق بوده است.
جدول 2: نتایج آزمون نسبت کای اسکوئر برای موفقیت پروژههای انتقال تکنولوژی (محقق ساخته)
آماره آزمون نسبت کای اسکوئر | 176/14 |
درجه آزادی | 2 |
p-value | 001/0 |
متخصصان و کارشناسان، درباره میزان توجه آنها به عوامل تأثیرگذار سؤال شد و پس از جمع آوری و رتبه بندی دادهها با آزمون فریدمن، نتایج زیر حاصل گردید:
رتبه بندی متغیرهای تحقیق
متخصصان و کارشناسان صنعت حمل و نقل ریلی به مؤلفه زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی دریافتی، بیشتر از مؤلفههای دیگر اهمیت داده اند و این متغیر رتبه اول را بین ساير متغیرها کسب نموده است. متغیرهای ظرفیت جذب تکنولوژی، تقسیم کار و مسئولیتها و آموزش نیروی انسانی، به ترتیب رتبههای 2 و 3 و 4 را به دست آورده اند. نتایج این رتبهبندی در جدول (3) آورده شده است.
رتبه بندی شاخصهای ظرفیت جذب تکنولوژی
در این قسمت بین شاخصهای ظرفیت جذب تکنولوژی، آزمون فریدمن انجام شد تا رتبه هر یک از شاخصهای ظرفیت جذب تکنولوژی تعیین گردد و بدین ترتیب مشخص شود که کارشناسان به کدام عامل توجه کمتری نموده اند. این نتایج در جدول زیر ارائه شده است.
نتایج جدول (4) حاکی از آن است که صنعت حمل و نقل ریلی ایران از ظرفیت جذب مناسبی برخوردار است و در این میان به استخدام افراد ماهر بیشتر از عاملهای دیگر اهمیت داده است، اما مساعدت و همکاری انتقال دهنده کمتر مورد توجه بوده است.
رتبه بندی شاخصهای زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی
شاخصهای متغیر زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی با آزمون فریدمن رتبه بندی شد و نتایج آن در جدول زیر ارائه شده است، همانطور که از جدول مشخص است شاخص تدوین پروفایل و مشخصات تأمين کنندگان بیشترین رتبه و قوانین و معافیتهای مالیاتی و استفاده از پارکهای صنعتی کمترین رتبه را کسب نموده است.
جدول 3: رتبه بندی متغیرهای تحقیق (محقق ساخته)
متغیرها | رتبه ها |
زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی | 14/3 |
ظرفیت جذب تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی | 78/2 |
تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده تکنولوژی در صنعت حمل و نقل ریلی | 42/2 |
آموزش نیروی انسانی در صنعت حمل و نقل ریلی | 66/1 |
جدول 4: رتبه بندی شاخصهای ظرفیت جذب تکنولوژی (محقق ساخته)
شاخصهای ظرفیت جذب تکنولوژی | رتبه ها |
توجه به استخدام پرسنل ماهر و جذب به موقع آنها | 49/4 |
توجه به تحریمها و محدودیتها و روابط سیاسی | 64/3 |
تاثیر تحویل به موقع مدارک، مستندات فنی ( شامل نقشه ها، استانداردها و ... ) | 57/3 |
شناسایی اجزاء و مولفههای مورد نیاز تکنولوژی (سخت افزار، مهارت ها، اطلاعات، ترکیب سازمانی ) | 53/3 |
توجه به توانمندیهای دریافت کننده تکنولوژی در طراحی و مهندسی، تولیدی و سخت افزاری، نیروی انسانی، مالی، تحقیق و توسعه و رفع شکافهای موجود | 32/3 |
همکاری انتقال دهنده در تعریف فازها، روش اجرا و زمانبندی پروژه و تعیین منابع مورد نیاز | 46/2 |
جدول 5: رتبه بندی شاخصهای زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی (محقق ساخته)
شاخصهای متغیر زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی | رتبه ها |
توجه به تدوین پروفایل و مشخصات تأمين کنندگان تکنولوژی مورد نظر | 93/2 |
ارزیابی مقدماتی بازار برای بررسی اندازه، پتانسیل و احتمال پذیرش بازار و ترجیحات مشتری | 6/2 |
ارزیابی فنی برای شناسایی مهارتها و منابع بالقوه مورد نیاز | 26/2 |
توجه به قوانین و مشوق هایی از قبیل معافیتهای مالیاتی، تنظیم تعرفهها و پارکهای صنعتی | 21/2 |
جدول 6: رتبه بندی شاخصهای آموزش نیروی انسانی(محقق ساخته)
شاخصهای متغیر آموزش نیروی انسانی | رتبه ها |
توجه به شرایط آموزش دهندگان و آموزش بینندگان | 3 |
توجه به سرفصلهای برنامه آموزشی و جزییات آن | 89/2 |
فراهم کردن شرایطی برای ادامه آموزش (آموزشهای تخصصی) | 24/2 |
توجه به برنامه بهبود یافته حق الزحمه و پاداش | 86/1 |
جدول 7: رتبه بندی شاخصهای تقسیم کار و مسئولیتها (محقق ساخته)
شاخصهای متغیر تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده تکنولوژی | رتبه ها |
تفاهم روی شرح وظایف هر قسمت برای جلوگیری از تداخل کاری | 44/3 |
توجه به مستند سازی اطلاعات و آموزشهای انجام شده و مکانیسمهای گزارش دهی | 19/3 |
تعیین دقیق مسئولیتها و شرح وظایف هر یک از کارکنان | 94/2 |
انجام تغییرات مورد نیاز در ساختار سازمانی و طراحی کار | 82/2 |
تدوین جدول مسئولیتها و انتشار شرح وظایف | 61/2 |
رتبه بندی شاخصهای آموزش نیروی انسانی
متغیر آموزش نیروی انسانی مانند متغیرهای دیگر با آزمون فریدمن رتبه بندی شد تا رتبه هر یک از شاخصها تعیین گردد.
عامل آموزش نیروی انسانی نقش بسزایی در انتقال موفق تکنولوژی دارد؛ زیرا آمورشهای مناسب میتواند نواقص و کمبودهای مراحل قبلی فرایند انتقال تکنولوژی را کاهش دهد از طرفی آموزشهای ناقص نیز میتواند مشکلات فرایند انتقال را تشدید نماید. بنابراین توجه سیاستگذاران و مسئولین درگیر در پروژههای انتقال تکنولوژی به امر آموزش و ایجاد مهارتهای لازم در کارکنان ضروری است.
رتبه بندی شاخصهای متغیر تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده تکنولوژی
در این قسمت نیز سؤالاتی برای متغیر تقسیم کار و مسئولیتها مطرح شد تا بدین وسیله اولویت هر یک از این شاخصها از دیدگاه صاحبنظران مشخص شود. این رتبه در جدول (7) ارائه شده است:عامل تقسیم کار نیز میتواند در موفقیت فرایند انتقال مؤثر باشد و سازمان را در تحقق اهدافش یاری نماید. تقسیم کار و مسئولیتها با ایجاد نظم و هماهنگی در سازمان دریافت کننده تکنولوژی و مشخص نمودن جایگاه افراد موجب ایجاد دانش جدید و گسترش آن در سازمان خواهد شد. بنابراین مدیران قبل از انتقال تکنولوژی بایستی تغییرات مورد نیاز را در سازمان ایجاد نمایند تا اهداف انتقال تکنولوژی و اهداف سازمان در یک راستا قرار گیرند.
نتیجه گیری
نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که شرکتهای تولید کننده وسایط حمل و نقل ریلی از لحاظ "وجود زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی" و "وجود ظرفیت جذب تکنولوژی" در وضعیت نسبتاً مناسبی قرار دارند. همچنین این شرکتها در "زمینه تقسیم کار و مسئولیتها بین کارکنان در سازمان خویش" مشکلات جدی ندارند، اما در" امر آموزش کارکنان و ایجاد مهارتهای لازم برای انتقال تکنولوژی" دچار ضعف بوده و دورههای آموزشی برگزار شده از سوی انتقال دهنده اثربخش نبوده است. زیرا این آموزشها بدون در نظر گرفتن شرایط آمورش بینندگان برنامه ریزی شده است.
همچنین آموزش هایی که میتواند دریافت کننده تکنولوژی را در تولید داخلی و بومی سازی تکنولوژی یاری نماید و توانمندی طراحی و توسعه محصول را توسط کارشناسان و متخصصان افزایش دهد، کامل نبوده است. در ادامه راهکارهای پيشنهادی زیر جهت نوآوری و ارزش آفرینی در فرایند انتقال تکنولوژی و موفقیت بیشتر در صنعت مورد مطالعه ارائه میشود.
· انتخاب انتقال دهندگانی با طرح آموزشی بهتر و تجربه کافی در زمینه انتقال تکنولوژی مورد نظر:در مراحل اولیه فرایند انتقال تکنولوژی، انتخاب انتقال دهنده مناسب نقش مهمی در انتقال موفق ایفا مینماید. در این قسمت بایستی کارشناسان به طرحهای آموزشی انتقال دهندگان توجه ویژهای نمایند؛ زیرا در این طرح ها؛ درصد داخلی سازی تکنولوژی منتخب، میزان آموزش ها، سرفصلهای آموزش، زمان آموزش ها، تعداد افراد مورد نیاز و تخصص مرتبط با آنها مشخص میشود. توجه بهاین مطلب موجب میگردد که انتقال دهنده بهتری انتخاب شود تا اهداف داخلی سازی تکنولوژی و توسعه صنعت حمل و نقل ریلی محقق گردد.
· فراهم کردن شرایط برای ادامه آموزشهای تخصصی:دریافت کننده تکنولوژی باید شرایطی را برای ادامه آموزشهای تخصصی مهیا نماید، تا چنانچه پس از ارزیابی آموزش ها، کم و کاستی در آموزشهای قبلی مشاهده شد با امکان آموزشهای مجدد نواقص احتمالی تکمیل گردد.
· توجه به شرایط آموزش دهندگان و آموزش بینندگان:تناسب نیروهای آموزشی با نوع آموزشها از عوامل تاثیرگذار بر اثربخشی این دورهها میباشد، از طرفی در آموزش هایی که از سوی انتقال دهنده برگزار میگردد بایستی از مدرسانی استفاده شود که دارای تخصصهای مرتبط با نوع آموزش باشند تا قادر به انتقال مفاهیم، دانش و تکنیکهای تولید محصول باشند.
· مستندسازی آموزش ها:الزام کارکنان به مستندسازی آموزشها و ارائه گزارشهای متعدد از فرایند تولید محصول از دیگر پیشنهادات است: زیرا عدم مستندسازی آموزشها موجب اتلاف زمان و سرمایه سازمان میگردد زیرا کارکنانی که سازمان را ترک مینمایند دانش ضمنی عظیمی را با خود میبرند؛ چنانچهاین آموزشها مکتوب نشده باشد، سازمان در بهره برداری از آموزشها با مشکلات مواجه خواهد شد.
منابع
1. ارگاس، هنری (1377) ”سیاستهای کلان تکنولوژی و نظامهای پژوهشی- آموزشی در کشورهای عمده صنعتی“، ترجمه: تقوی گیلانی، مهرداد و ملکی فر، عقیل، انتشارات مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی.
2. باقرزاده، مجید؛ مفتاحی، جلال (1390) ”بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت انتقال تکنولوژی صنایع کمپرسور اسکرو در شرکتهای ایرانی“، فراسوی مدیریت، شماره 16.
3. خمسه، عباس؛ آزادی، آزاده (1390) ”ارزیابی میزان موفقیت فرایند انتقال تکنولوژی و تعیین بهترین روش انتقال تکنولوژی با مدل AHP؛ مطالعه موردی صنایع آذر آب“، فصلنامه تخصصی پارکها و مراکز رشد، شماره 26.
4. صولتی، ترانه (1372) ”بررسی انتقال تکنولوژی در ایران“، پايان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
5. طهماسبی، سوسن (1383) ”بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتقال تکنولوژی در صنعت خودرو“، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
6. عسگریان، مصطفی (1378) ”مدیریت نیروی انسانی“، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم، چاپ دوم.
7. لشکری، معصومه (1378) ”بررسي جامعهشناختي انتقال تكنولوژي در قزوين: مطالعه موردي در واحد صنعتي“، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تربيت مدرس.
8. مهدی زاده، محمود؛ حیدری قره باغ، هادی؛ ميرزايي، ياسر (1389) ”شناسايي عوامل مؤثر بر انتقال فناوري“، فصلنامه تخصصي پاركها و مراكز رشد، شماره 25.
9. Archibugi, D. CocoA.(2003) “A New Indicator of Technological Capabilities for Developed and Developing Countries (Arco)” London School of Economics and Political Science, UK, Universities Catholique de Louvainla Neuve, Belgium, Printed in Great Britain, World Development, Vol. 32, No. 4.
10. Kaykusuz, H. Oner, M.A. & Çelikyürek,O.T.)2003) “A Methodology for Analyzing and Measuring the Success of International Technology Transfer (ITT) in Defense Joint” Italian National Research Council, CNR, Rome, Italy, Rome, Bank of Italy.
11. Mohammadnoor, S.(2010) “The Moderating Effect Of Organizational Structure And Quality Practices On Absorptive Capacity” Technology Compability And Technology Transfer Relationship, Doctor Of Philosophy University UTARA Malaysia January.
12. Omar, R. Takim, R. Abdul, H. & Nawawi (2011) “The Concept of Absorptive Capacity in Technology Transfer (TT) Projects” International Conference on Intelligent Building and Management Proc.of CSIT, IACSIT Press, Singapore, Vol.5.
13. Rollinson, A.D. Broadfield, & Edwards, D.J. (1998) “Organizational Behavior and Analysis” Harlow: Addison-Wesley.
14. Samli, A.C.(1985) “Technology Transfer” Quorum Books, University of Bradford, UK.
15. Van-den-Bosch, F.A.J. Volberda, H.W. & de-Boer, M. (1999) “Coevolution of Firm Absorptive Capacity and Knowledge Environment: Organizational Forms and Combinative Capabilities” Organization Science, Vol. 10, No. 5.