Content Analysis of Cloudy Years Novel
Subject Areas : Critique of textsmaryam mohammadzadeh 1 , jamileh khaknejad 2
1 - Assistant Professor, Islamic Azad University, Ahar Branch
2 - Assistant Professor, Islamic Azad University, Ahar Branch
Keywords: Content analysis, Theme, Topic, Ali Ashraf Darvishian, Cloudy years,
Abstract :
Due to this fact that content analysis is the process of evaluating the literary works from two perspectives of theme and topic; in this study, we analyzed the content of the “Cloudy Years” novel in order to introduce Iranian fictional literature, that its numerous dimensions are still unclear. Findings show that the socialism and belief in social commitment as the primary function of art and literature have led Ali Ashraf Darvishian -contemporary popular and committed author- to follow them in most of his works in order to consider the meaning related contents and contexts in his stories that. The main subject of cloudy years is political struggle and in terms of the theme it can be investigated from several political, social and historical aspects.
1.ايران زاده، نعمت الله و طاهره سپه وند. (1387). «بررسي سبكي رمان سال¬هاي ابري اثر علي¬اشرف درويشيان». پژوهشنامة ادب حماسي¬(پژوهشنامة فرهنگ و ادب)، شمارة 6.
2.درویشیان، علی اشرف. ( 1376). سال¬های ابری. تهران، نشر چشمه.
3.دستغیب، عبدالعلی.(1375). «نقد كتاب سال هاي ابري». نشرية چيستا 133- 132.
4.خندان، رضا. (1387). «گذر از هزار توی واقعیّت ها». نشریۀ چیستا، شمارۀ 159ـ 158
5.علی اکبری، نسرین و طاهرۀ کوچکیان.(1386). «سال¬های ابری در نگاهی نو»(اتو بیوگرافی ـ رمان). مجلۀ دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی مشهد، شمارۀ 159.
6.کازرونی، جعفر. (1377). آثار درویشیان در بوتۀ نقد. تهران، انتشارت ندای فرهنگ.
7.کوچکیان، طاهره و دکتر خاور قربانی. (1389).«بازتاب اجتماع و رئالیسم سوسیالیستی در سال های ابری». نشریۀ زبان و ادب فارسی، نشریۀ دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، سال 53.
8. میر صادقی، جمال. (1360). قصّه و داستان کوتاه و رمان. تهران، نشر آگاه، چاپ اوّل.
9.ــــــــــــــــــ . (1380). عناصر داستانی. تهران، انتشارات نیلوفر، چاپ چهارم.
10.ـــــــــــــــــــ .(1388). واژه¬نامۀ هنر داستان¬نویسی. تهران، انتشارات مهناز، چاپ دوم.
11. میرعابدینی، حسن. (1377). صد سال داستان¬نویسی در ایران. ج1، تهران، نشر چشمه.
12. یونسی، ابراهیم. (1341). هنر داستان¬نویسی. تهران، امیر کبیر، چاپ سوم.
سال چهارم، شماره 11، تابستان 1400
ISSN : 2645-6478
تحليل محتوايي داستان سالهاي ابري
دکتر مریم محمد زاده1 جمیله خاک نژاد2
تاریخ دریافت :18/01/1399 تاریخ پذیرش نهایی :27/03/1399
(از ص33 تا ص 52 )
نوع مقاله : پژوهشی
20.1001.1.26456478.1400.3.11.1.5
چکیده
با توجّه به اين كه بررسي محتوايي، بررسي اثر از نظر دو عنصر درونمايه و موضوع است، در اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي به بررسي محتوايي رمان سالهاي ابري پرداختهايم تا گامي در راه شناساندن ادبيّات داستاني ايران برداريم كه هنوز بسياري از زواياي آن ناشناخته مانده است. يافتهها نشان ميدهد كه جامعهگرایی و اعتقاد به تعهّد اجتماعی به عنوان وظیفۀ عمدۀ هنر و ادبیّات که نویسندۀ معاصر، علی اشرف درویشیان در بیشتر آثارش همواره سر سپردۀ آن بود، سبب شده که محتوا و زمینههای معنایی را در داستانهاي خود مورد توجّه قرار دهد. موضوع اصلي سالهاي ابري، مبارزة سياسي است. از لحاظ محتوایی، سیاست محور اصلی رمان است. نام افراد سیاسی، مجلات و احزاب از زبان شخصیّتها بازگو میشود. جنگ جهانی دوّم در حال رخ دادن است. نیروهای متفقین وارد ایران شدهاند. دکتر مصدق استعفا میدهد. مردم خواستار سرنگونی قوام میشوند و ... . طلاق فوزیه توسط شاه، اعتصاب کارگران، کشف حجاب و ... از اخبار تاریخی این رمان است. در این میان، بُعد اجتماعی که نسبت به دو بُعد دیگر گستردهتر است، مواردی از قبیل فقر مادی، فقر فرهنگی، اختلاف طبقاتی و ... است.
کلید واژگان : ادبیات داستانی، بررسي محتوايي، سالهاي ابري، علي اشرف درويشيان.
1. مقدمه
در گذشته، شعر، مهمترين نوع ادبي كلاسيك ايران بود كه براي داستانپردازي به كار ميرفت، لذا برخي از قلل ادبيّات كلاسيك را داستانهاي منظومي چون شاهنامة فردوسي، مثنوي مولوي، پنجگنج نظامي و... تشكيل ميدادند. در این میان، عمدتاً براي تاريخ نگاري و يا نوشتن حكايتهاي كوتاهي كه به كار پندآموزيهاي اخلاقي يا انتقادهاي اجتماعي و مطرح كردن مفاهيم فلسفي ميآمدند، از نثر استفاده ميشد، امّا در سالهاي منتهي به انقلاب مشروطيّت و همزمان با آغاز تحوّلات فكري و اجتماعي بيسابقه كه به نوسازي جامعه ايران نظر داشت، تغييرات اساسي در ادبیّات فارسي به لحاظ شكل و محتوا روي داد. شعر، اندك اندك توان خود را براي پاسخگويي به ضرورتهاي اجتماعي و سياسي نوين از دست داد و نثر تلاش نمود همان نقشي را ايفا كندكه در گذشته، شعر آن را به عهده گرفته بود؛ از اين رو، روز به روز با بهرهگيري از فنون مختلف به مرزهاي نوی دست یافت. در روند تكاملي و تاريخي خود، به اعتبار ساخت و به لحاظ موضوع و مضمون، به چشم انداز نويني رسيد و با عنوان رمــان، عملكردهاي اجتماعي و فـرهنگي
متفاوتي در ذهن و باور انسان معاصر به دست آورد.
در پديد آمدن نخستين رمانهاي فارسي، ايرانيان خارج از كشور و مترجمان آثار غربي نقش بسزايي ايفا نمودند. روشنفكران مقيم خارج همچون آخوندزاده، زينالعابدين مراغهاي، طالبوف و... نخستين رمانهاي فارسي را نوشتند و مترجمان با نوشتن مقدّمه بر آثاري كه ترجمه كرده بودند، در شكلگيري و پيدايش اين نوع ادبي، نقش آفريني كردند. به هرحال بايد دانست، اين نوع ادبي، مجموعهاي است پر بار و ارزشمند كه ميتواند از جهات بسياري مورد پژوهش و تحقيق قرار گيرد.
1.1 بيان مسأله
بدون شک علی اشرف درویشیان یکی از قلههای رفیع داستان نویسی معاصر ایران است که با آثاری چون سالهای ابری و مجموعه داستانهای«آبشوران»، «از این ولایت» و « فصل نان» و ... در زمینههای مختلف ادبیّات داستانی یعنی داستان کوتاه، رمان، داستان برای کودکان و نوجوانان و... قلم زده و آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشته است. درویشیان، پیامدار دردها و رنجها و آرزوهای ناممکن و اندیشههای بیشمار و غصههای فراوانِ بخشی از حافظۀ تاریخ معاصر ایران است. وي «موضوع داستانهایش را در هنگام آموزگاری در روستا تجربه کرده است و زندگی فاجعه بار مردم غرب کشور را با نثری روان به شکل صریح و گزارشی توصیف میکند» (میرعابدینی،1377: 546).
رمان سالهاي ابري او جامعۀ كرمانشاه را در اواخر دهۀ سي و اوايل دهۀ چهل به تصوير میکشد و ارزش آن به خاطر مضامين مختلف سياسي، اجتماعي، تاريخي و فرهنگي است. درویشیان با نگارش اين رمان به انعكاس واقعيّتهاي زندگي مردم پرداخت و در ادبيّات داستاني شهرتي به دست آورد. چنين ادبيّاتي كه درویشیان قدم در آن گذاشت، در ايران سابقۀ چنداني ندارد و بيش از صد سال از عمرش سپري نشده است. اين ادبيّات نوپا، به درستي شناخته نميشود مگر اينكه از جهات مختلف مورد ارزيابي قرار گيرد. يكي از مواردي كه در اين زمينه، به ارزيابي داستانها كمك شايان توجّهي ميكند، بررسي محتوايي آثار منتشر شده است تا بدين وسيله از يك سو معايب و محاسن آنها شناخته شود و از سوي ديگر، نويسندگان مطرح و جريانهاي داستاننويسي مورد نقد قرار بگيرند تا ضعفها و كاستيها مرتفع گردند و گامي در راستاي پيشرفت ادبيّات برداشته شود.
1.2 پیشینة تحقیق
در زمينۀ علي اشرف درويشيان و آثارش پژوهش چندانی صورت نگرفته است. در پژوهشهاي معدودي كه در اين زمينه وجود دارد، اولاً همۀ آثار او مورد توجّه قرار نگرفته است، ثانياً آنچه از سوي اين محققين عنوان شده اغلب، به طور كلّي و پراكنده در كتابهاي مربوط به داستاننويسي، همراه با ساير نويسندگان آمده است. به عنوان مثال در كتاب «صد سال داستان نويسي ايران» تأليف حسن ميرعابديني(1377) كه از كتب معتبر در زمينة ادبيّات داستاني معاصر است در چند صفحه و به طور كلّي به آثار اين نويسنده پرداخته شده است.
تنها كتابي كه به طور اخصّ به بررسي آثار علي اشرف پرداخته «آثار علي اشرف درويشيان در بوتۀ نقد» تأليف جعفر كازروني است كه در سال1377 توسط انتشارات نداي فرهنگ چاپ شده است. اين كتاب هم، برخي از آثار درويشيان، ازجمله «سلول 18» را مورد بررسي قرار نداده است.
به جز كتب ياد شده و چند كتاب ديگر، چند مقالۀ انگشت شمار در مجلات ادبي در مورد اين نويسنده و نقد آثارش به چاپ رسيده است كه از آن جمله ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
نقد كتاب سالهاي ابري نوشتۀ علي اشرف درويشيان(دستغيب، 1375)، بررسي سبكي رمان سالهاي ابري اثر علي اشرف درويشيان (ايرانزاده، سپهوند، 1387)، بازتاب اجتماع و رئاليسم سوسياليستي در سالهاي ابري(كوچكيان، قرباني،1389)، سالهاي ابري در نگاهي نو اتوبيوگرافي– رمان (علي اكبري، كوچكيان،1386) ، نقد بومگرایانة داستانهای علی اشرف درویشیان (سالاری، سیّدیزدی ، یوسفینیا، 1393)، بررسی تطبیقی پوپولیسم در چند داستان کوتاه منتخب از علی اشرف درویشیان و نجیب محفوظ (مشایخی، پارسا،1394)، نقد جامعهشناختی رمان سالهای ابری از علی اشرف درویشیان (خلیلی جهان تیغ، عثمانی،1394)، بررسی عناصر داستانی در رمان سالهای ابری(عطرفی، سپهوند،1387)، بازسازی تاریخی و سبک شخصیّتپردازی در رمان سالهای ابری، قرائتی لوکاجی(خالقپناه، ناصری،1396)، بررسی ادبیات بومی در رمان سالهای ابری علی اشرف درویشیان (علی اکبری، شهبازی ، باوانپوری،1393 ).
1.3 روش تحقيق
در اين پژوهش از روش كتابخانهاي استفاده شده است. گردآوري و طبقهبندي اطلاعات، تجزيه و تحليل و دست يافتن به يافتهها، ساختارهاي اساسي اين پژوهش را تشكيل ميدهد.
2. بحث
به درونمایه و موضوع هر اثر داستانی، درونساخت یا محتوای آن اثر میگویند، بنابراین بررسی محتوایی، بررسی اثر از نظر دو عنصر درونمایه و موضوع است. البتّه برخی، درون ساخت را صرفاً درونمایه و برخی موضوع اثر ادبی میدانند، درحالی که در حقیقت، محتوا ترکیبی است از درونمایه و موضوع و شیوۀ هنری خاصّی که زادۀ طبیعت هنرمند است، لذا باید گفت: درونمایه (مضمون) و موضوع، عناصر سازندۀ بررسی محتوایی هستند و هر وقت خواستیم محتوای داستانی را بررسی کنیم به این مسأله باید دقیق باشیم.
2.1 موضوع Topic))
فهم داستان، از ادراک کلّیترین جنبههای آن که «مضمون و موضوع داستان باشد، آغاز میشود» (یونسی،1341:30) و «شامل پدیدهها و حادثههایی است که داستان را میآفریند و درونمایه را تصویر میکند، به عبارت دیگر موضوع قلمرویی است که در آن خلاقیّت میتواند درونمایۀ خود را به نمایش گذارد»(میرصادقی،1380: 217) تحليل و برسي سالهاي ابري در اين زمينه، بيانگر آن است كه موضوع و مضمون اصلی این رمان، مبارزۀ سیاسی است؛ امّا این مضمون، معلولی است که علّت آن در فقر و ضعف اقتصادی است. سراسر این رمان، قصّة مردمانی است که با تلاش روزافزون به دنبال لقمه نانی صبح تا شب کار میکنند، امّا هیچگاه نمیتوانند به وضع خود سروسامانی بدهند. فقر و نبود بهداشت، باعث بیماریهای مختلفی از جمله بیماریهای پوستی، کچلی، انگلی، تراخم و تبهای مختلف و مرگ و میر میشود. زندگی افرادی چون زُبیده خانم که پول خریدن کبریت را هم ندارد و هر شب پسرش را چند بار تا سر گذر میفرستد که آتش بیاورد، سرنوشت خاله چشمه و بمانعلی که قربانی خرافات شدهاند، سرمایهدارانی که از راههای غیر معمولی با کلاه برداری پولدار شدهاند، همۀ اینها موضوعاتی هستند که درونمایۀ داستان را به تصویر میکشند و قلمرویی میشوند برای جولان دادن درونمایه. خلاصه این که باید گفت مضمون این رمان، دربرگیرندۀ مواردی چون فقر، ضعف اقتصادی، بیماری، خرافات، بیسوادی، درگیریهای سیاسی و ظلم و بیداد است.
2.2 درونمايه يا مضمون
داستان، زمانی میتواند داستان خوبی باشد که ساختار و ترکیب آن، در عناصر تشکیل دهندهاش، با یکدیگر وحدت و یکپارچگی داشته باشند. ایجاد هماهنگی و وحدت در داستان را، درونمایه به عهده میگیرد، به بیان دیگر هر داستان خوبی از درونمایه یا فکر و اندیشۀ حاکم بر داستان شکل میگیرد و درونمایه، تمام عناصر داستان را انتخاب کرده و موضوع را با عناصر دیگر داستان هماهنگ میکند. درونمایه را به عنوان فکر و اندیشۀ حاکم بر داستان تعریف کردهاند که نویسنده در داستانش اِعمال میکند، به اعتقاد میرصادقی «درونمایه مترادف پیام نیست. درونمایۀ هر اثر ممکن است پیام آن اثر تعبیر شود، جنبهای مثبت و آموزنده دارد و درونمایهها ممکن است از اینکیفیت برخوردار باشند یا نباشند، بنابراین خطاست اگر درونمایه را با پیام که رسالت هر اثر تلقّی میشود، یکی فرض کرد، به خصوص که درونمایۀ معدودی از آثار داستانی خصوصیّتی ضد پیام دارد»(میرصادقی، 1388:177ـ 176)
علاوه بر این، نباید درونمایه را به جای «موضوع»(Subject=topic) اشتباه گرفت و این دو را به جای هم بهکار برد. چنین اشتباهی عدم فهم خواننده از داستان را در پی دارد و او را دچار سردرگمی میکند. درونمایه چیزی است که از «موضوع» به وجود میآید. «درونمایه در واقع برآیندی است از موضوع داستان که بر روند گسترش و تکامل داستان تأکید میکند. از این نظر، مضمون یا درونمایه را به معنای کل داستان دانستهاند یعنی فکر یا مجموعۀ افکاری که موضوع اساسی مورد نظر نویسنده را در داستان تحکیم میکند و داستان را به وحدت هنری سوق میدهد. معمولاً درونمایۀ اثری نباید از یک جمله کمتر باشد»(همان: 174)
در اغلب اوقات میتوان درونمایۀ هر اثری را از طریق تفسیر و تعبیر شخصیّت اصلی هر داستان تشخیص داد، ليكن غالباً نویسندگان در آثار خود از بیان مستقیم درونمایهها اجتناب میکنند و به جایآن شیوههای غیرصریح را برای تصویر و تشریح آنها استفاده میکنند؛ برای مثال درونمایهها را در افکار و عواطف و تخیّلات شخصیّتهای داستان میگنجانند و خواننده از طریق درک تفسیر این افکار و تخیّلات و برآیند موضوع داستان، متوجّه درونمایۀ داستان میشود. هر چه درونمایۀ داستان ظریفتر و غیرصریحتر ارائه شود تأثیرگذاری آن بر خواننده بیشتر است.
تأمّلي در سالهاي ابري نشانگر آن است كه ایدئولوژی نویسنده در این کتاب، درونمایۀ اصلی آن را تشکیل میدهد. نویسنده با انتخاب شخصیّتهای داستان، از افراد عادی جامعه، شرح زندگی آنان و قرار دادن آنها در متن مبارزه علیه نظام حاکم، جریان رودی را نشان میدهد که در مسیر خود، آنچه را که سر راهش قرار میگیرد، با خود میبرد و تبدیل به سیلی بنیان کَن میشود. جریان مبارزهای که از میان کارگران آغاز میشود؛ ریشه در نسلهای گذشته دارد و همیشه مردم فقیر و سطح پایین جامعه را با خود همراه میکند و اینها همان شخصیّتهایی هستند که در گوشه و کنار رمان، زندگیشان را میخوانیم. این درونمایه در سرتاسر رمان، خواننده را هدایت میکند و دیده میشود آدمهایی که در اوایل رمان، معرفی میشوند، سرانجام، در چه موقعیّتی قرار میگیرند. این موج، همه را با خود نمیبرد. آدمهای مستعد مثل «شریف، آقا مرتضی، مشی رمضان، بمانعلی و ...» با این موج میروند و تا آخر میمانند و برخی از آن کناره میگیرند. چیزی که درونمایۀ داستان را قوّت میبخشد، عشق به میهن و ملّت است. در اواخر رمان، هنگامی که شریف از زندان، برای همسرش نامه مینویسد، این عشق را چنین توصیف میکند:
«چه کسی میتواند ادعا کند که بیش از یک زندانی سیاسی به میهنش و به مردم وطنش عشق میورزد؟ راستی چه کسی میتواند ادعا کند؟ آنکه با بیخیالی روی کاناپه راحتش چُرت میزند؟ آنکه حتّی آب این مملکت را لایق نوشیدن نمیداند؟ به نظر من کسی میتواند این آب و خاک را دوست داشته باشد و در راه سرافرازی و اعتلایش فداکاری کند، که با همه وجودش، خاک پر برکتش را عزیز بدارد و در کنار مردمش باشد و تا نفس دارد، در برابر ستمگران و مُزدوران بایستد»(درویشیان، 1376: 1615)
درونماية این رمان از جنبههای مختلف سیاسی، تاریخی و اجتماعی قابل بررسی است.
2.2.1 درونماية سياسی
درویشیان با توصیف سیاستهای حاکم، تاریخ جامعه را به تصویر میکشد. او علاوه بر اشارۀ مستقیم به حوادث سیاسی، گاهی با خلق مناظرات سیاسی بین شخصیّتهای داستان و بیان تضادهای فکری در اندیشه آنها، تأثیر زیادی در روشنسازي اذهان خوانندگان ایفا میکند.
الف. بُعد سیاسی رمان از همان ابتدا به صورت نمادین، رخ مینماید «شریف» از کودکی، خود را در مقابل «آل» و ناگزیر از جنگیدن با آن میبیند. «مادر» که نمادی از «وطن» است، با مرگ دست و پنجه نرم میکند. شریف باید «آل» را مغلوب کند و مادر را نجات دهد. از طرفی دایی سلیم بر بالای بام، دعا میخواند و زنهای خرافی دور زائو، هر کدام کاری میکنند. مثلث «مذهب، خرافات و مبارزۀ سیاسی» از اینجا آغاز میشود و تا پایان رمان، با خواننده همراه است. همچنين آدمهايی که در اوّل رمان هر کدام به نحوی میخواهند مادر را نجات دهند و هر کدام به عقیده خود عمل میکنند در طول رمان نیز آدمهای مختلف در جامعه، نقشهایی شبیه به این ایفا میکنند. شریف تا پایان در همان نقش مبارز سیاسی باقی میماند، برخی مبارزین مذهبی و عدهای دیگر با پذیرش حرفهای خـرافی دربارة سرنوشت محتـوم انـسان، خود را از کارهای عملی کنار
میکشند. مادر به هر حال نجات مییابد، امّا زندگی او با بدبختی ادامه پیدا میکند.
ب. در خانوادۀ شریف، آدمهای سیاسی چون سلیم و حامد با گرایشهای مختلف حزبی، قد عَلَم میکنند و هر یک به طرح دیدگاههای خود در زمینۀ سیاست میپردازند.
ـ عمو اُلفت معتقد است که
«مصدّق اگر همیشه با کاشانی یکی باشد، ملّت نجات پیدا میکند. در غیر این صورت همه چیز نابود میشود»(همان:599)
ـ دایی حامد به بیان علّت مخالفت دکتر بقایی با دکتر مصدّق میپردازد و میگوید:
«این نامرد، با پول همین مردم به فرانسه رفت که درس بخواند. امّا در آنجا دست به خوشگذرانی و عیّاشی زد. دست خالی و مغز خالی برگشت و الکی به خودش لقب دکتر داد. در حالی که دکتر نیست. اوائل کار به مصدّق چسبیده بود. به این امید که با فریب دادن او به نوایی برسد. اما مصدّق با زرنگی خاصّ خودش او را شناخت و از خود دور کرد»(همان: 688)
ج. در این رمان، شریف که به عنوان تماشاگر و راوی عمل میکند، نام افراد سیاسی، مجلات، و احزاب را از زبان سایر شخصیّتها بازگو میکند و تعاریفی درست یا غلط از زبان آنها ارائه میدهد. دو حزب معروفی که در اثر از آنها زیاد نام برده شده «حزب توده» و « پان ایرانیسم» است.
ـ حزب توده: درویشیان گاهی به نقل حوادث و گفتگوها پرداخته و گاهی قسمتهایی از روزنامههای طرفداران این حزب را هم در داستان نقل کرده است. دایی سلیم عضو حزب توده است و روزنامۀ «به سوی آینده» را به خانه میآورد و شریف آن را برایش میخواند. این روزنامه با دکتر مصدّق مخالف است و طبیعی است که اظهارات و اخبار آن نیز بر ضدّ او باشد(همان:569).
ـ جمعیّت پان ایرانیسم: جمعیّت پان ایرانیسم در این کتاب به عنوان حزبی ضدّ کارگر معرفی میشود، ليكن تعریفی مستقیم و کامل از حزب و گروه، کارکردها و افراد سیاسی و اعمال حقیقی شان، ارائه نمیشود. به عنوان مثال؛ در قسمتي از رمان وقتي پيام دكتر مصدّق از راديو پخش ميشود و دكتر در اين پيام، از مردم ايران براي ملّي كردن صنعت نفت ياري ميخواهد؛ دایی سلیم و عمو اُلفت با متن پیام مخالفاند.
«بیبی میگوید، پناهش به خدا، خیلی نباید به او سخت گرفت. بگذارید کارش را بکند. این مرد کم مغزی نیست. چند سال در خارجه درس خوانده. دکتر شده. وطن پرست است با خداست.
دایی سلیم میگوید، وطنپرستی تنها کافی نیست. ذاتاً ضدّ کارگر است ...
عمو اُلفت میگوید، آخرش مملکت را دو دستی میدهد دست تودهایها»(همان:580)
د.کارکرد سیاسی رمان، جای خود را دارد و سیاست، محور اصلی رمان است. در این رمان به خوبی میبینیم: «آنان که به نوعی در جهت تحکیم و يا خدمت به رژیم شاه قرار دارند، کسانی که در جهت مخالفت و تضعیف و حتّی تمسخر آن، گام میزنند، خوب هستند و در دل شریف جای میگیرند. این به نوعی گزینش سیاسی آدمهاست»(خندان،1387:750)
هـ. در فصل دوم رمان، جنگ جهانی دوم در حال رخ دادن است و نیروهای متّفقین به شهرهای مرزی ایران رسیدهاند. شهریور ماه1320 نیروهای نظامی و ارتش رضاخانی در مقابل نیروهای دشمن،کاری از پیش نمیبرد و در نتیجه فرمان ترک مقاومت به کلیۀ نیروهای نظامی ابلاغ میشود و کرمانشاه، بدون مقاومت، دلیرانهای اشغال میشود. راوی داستان به همراه بیبی به دنبال دایی حامد که برای جنگ به منطقه رفته رهسپار گیلان غرب میشوند و آنجا راوی از دید خود، اوضاع جنگ را تشریح میکند
«انگليسيها از خسروی و قصر شیرین آمدهاند تا پاتاق. از آنجا جلوتر نتوانستهاند بیایند. ولی از طرف گیلان غرب تا نزدیکیهای کوه قلاجه رسیدهاند»(درویشیان،1376: 53)
و. در تیر ماه 1331، دکتر مصدّق از شاه ميخواهد وزارت کشور را به او بدهد، ولي شاه مخالفت ميكند. دكتر مصدق استعفا میدهد و قوام السلطنه بار دیگر مأمور تشکیل دولت میشود.
«سرتاسر روز، حرف از استعفای دکتر مصدّق است. درِ گاراج وضع دیگری دارد. دمِ دکانهای ریختهگری، آهنگری، تُرناچیها، لوازم فروشها و دوچرخهسازها، همه و همه مشغول بحث و گفتگو هستند»(همان:654ـ 652).
قوام بعد از این که به نخست وزیری منصوب میشود پیام میدهد و میگوید:
«وای به حال کسانی که در اقدامات من اخلال کنند و در راهی که در پیش دارم مانع بتراشند یا نظم عمومی را بر هم بزنند.... به عموم اخطار میکنم که دورۀ عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواهی حکومت فرارسیده است. کشتیبان را سیاستی دگر آمد» (همان: 655-654)
پس از موضعگیری آیتالله کاشانی و تحصّن بازاریان، روز سیام تیرماه، مردم به خیابانها میریزند و خواستار سرنگونی قوام میشوند.
ز. قیام 30 تیرماه و کشتار مردم در خیابانهای شهر کرمانشاه، از دید راوی توصیف میشود.
«در پیادهرو چند نفر تیر خوردهاند و در خون میغلتند. بیبی به سوی زخمیها میرود. صدای شلیک گلوله یک لحظه قطع نمیشود. هوشنگ خود را کشانکشان به پیاده رو میرساند. دست در خون خود میزند و بر درِ بستۀ دکانی مینویسد یا مرگ یا مصدّق»(همان: 665)
ح. نویسنده، به خوبی فضای کرمانشاه را در آستانۀ کودتای 28 مرداد 1332، ترسیم میکند؛ تجمّع افراد، شعارها و سخنرانیهای احزاب مختلف در گردهماییهای خیابانی و در نهایت حکومت مصدّق در عرض چند ساعت سرنگون میشود و سرلشکر زاهدی به نخست وزیری میرسد. پس از کودتا بسیاری از اعضای فعال حزب توده که دستگیر شده بودند، اظهار ندامت میکنند و آزاد میشوند.گروه زیادی از آنان به خدمت رژیم کودتا درمیآیند و عدهای از افسران آنان نیز اعدام میشوند. دایی سلیم که عضو حزب توده است، بعد از فروپاشی اقدام به خودکشی با تریاک میکند و راوی به تحلیل این اقدام میپردازد. دکتر مصدّق نیز دستگیر میشود و در یک دادگاه فرمایشی به سه سال زندان محکوم میگردد(همان: 773).
ط. پانزده خرداد سال 1342 فرا میرسد و راوی از زبان حسین دهقان و یک سرباز پشیمان به بازسازی آن روز میپردازد. نویسنده همچنین در داستان به بازتاب سیاستها و وقایع حکومتی در میان مردم میپردازد.
«غروبِ روز پانزدهم خرداد1342 رادیو خبر میدهد:
در تهران زد و خورد خونینی بین عدهای از مردم و قوای مسلح و مأموران شهربانی رخ داده که در آن عدهای کشته و زخمی شدهاند.
با پخش این خبر ناگهان اتاق گروهبانها را سکوت مرگباری دربرمیگیرد»(همان: 1169)
ی. در 21 فروردین سال 1344 در کاخ مرمر به سوی شاه تیراندازی میشود، امّا به او نمیخورد. ضارب، سربازی به نام رضا شمسآبادی بود که در گارد شاهنشاهی خدمت میکرد و پس از آن که دو نفر از درجه داران گارد را به قتل رساند، کشته شد و شاه سالم به در برد.
ک. زندان، شکنجهها، دستگیریها، ساواک، اعدام و مرگهای دلخراش در زیر شکنجه، بخش وسیعی از داستان را به خود اختصاص داده است. نویسنده توصیف و گزارش جامعی از شکنجهها و فجایعی که توسط ساواک در زندانهای شاه انجام گرفته و مقاومت مبارزان در برابر آنان را به تصویر میکشد.
«چشم آبی» با یک کابل سیاه بالای سرم میایستد. هر وقت خسته میشوم و میخواهم پایم
را روی زمین بگذارم با کابل به سر و صورتم میکوبد... از گوشۀ لبم خون روی سینه و دستکم میریزد... مچ دست هایم در اثر ساییده شدن با لبۀ تیز دستبند مجروح شده است.... با مشت به صورتم میکوبد. به زمین در میغلتم... مچ هایم از پوست درآمده است و مثل دو تکۀ گوشتِ قرمزِ تازه برق میزند... چشم آبي... دوباره ورقۀ بازجویی را جلوم میگذارد.
س: با کدام گروه و دستهای همکاری میکنی. اطلاعات تهیّه شده را به کدام کشور خارجی میفرستی؟»(همان: 1247)
ل. نویسنده در این داستان به برخی دیگر از مسائل سیاسی کشور اشاره کرده است که عبارتند از
ـ حمایت مردم کرمانشاه از دکتر مصدّق(همان:689)؛ توقیف زاهدی توسط دولت(همان:689)؛ کودتای شاه توسط سرهنگ نصیری(همان:726ـ 725)؛ اقدام انگلیسها برای بمبارن کرمانشاه (همان:70ـ 68)؛اعتصاب معلّمها در تهران و دیگر شهرها(همان:110)؛به راه انداختن جبهۀ ملّی توسط دکتر مصدّق(همان: 567)؛ تظاهرات بر علیه رژیم شاه(همان:1186ـ1182)؛ مراسم هفتم تختی(همان: 1185)؛ درگیریهای انتخاباتی(همان: 393ـ391).
2.2.2 درون مایۀ تاریخی
سالهای ابری را نمیتوان رمان تاریخی دانست، امّا توجّه به قسمتهایی از تاریخ و نقل حوادث، آن را با رمان تاریخی پیوند میدهد. «رمانهای تاریخی،صحنههای تحقّق یافته دارند و بر محیط و زمینهای واقعی جریان مییابند»(میرصادقی،1360: 416). در سالهای ابری جریانات واقعی تاریخی از زبان کودک و نوجوانی نقل میشود که تنها به ارائة تصویری ناقص از تاریخ اکتفا میکند. در این رمان، شخصیّتهای تاریخی نقش مهمی ایفا نمیکنند. تنها، سایهای از آنها و اعمالشان در رمان حضور دارد. از جنبۀ تاریخی این رمانـ اگر بخواهیم بگوییم ـ باید اشاره کنیم به مواردی از تاریخ، که البته به طور غیرمستقیم نقل میشود. مثل مبارزه و شهادت «یار محمّدخان» از زبان عمو اُلفت(درويشيان،1376:77)؛ یا تعریف قحطی زمان احمدشاه از زبان بیبی و عمو اُلفت(همان: 111). این نقلها اگرچه واقعی است و برههای از تاریخ ایران را نشان میدهد، امّا مستند نیست. خاطراتی است که افراد پیر از دوران قدیم نقل میکنند. خوانندة «سالهای ابری»، حوادث روزهای تاریخی ملّی شدن نفت، سیام تیر و بیست و هشت مرداد را به طور سطحی از زبان مردم عادی دنبال میکند و گاه به ندرت از طریق رادیو. امّا ارزش کار نویسنده در نشان دادن و تثبیت دلاوریهای مردم عادی، در آن روزهاست. و همین طور در بیان مسائلی که در کمپانی روی میدهد، به وضوح سلطة استعمار انگلیس را به کشور، نشان میدهد. دیگر اخبار تاریخی این رمان عبارتند از: طلاق دادن فوزیه توسط شاه(همان: 384)؛ اعتصاب کارگران(همان: 178)؛ کشف حجاب(همان: 163)
2.2.3 درون مایۀ اجتماعی
بُعد اجتماعی این رمان، نسبت به دو بُعد دیگر گستردهتر و روشنگرتر است. در واقع، نویسنده با توصیف گستردة مسائل اجتماعی، بُعد سیاسی رمان را تقویت میکند. همین افراد عادی و اشخاص مقابل آنها که زندگی اجتماعی سادهای دارند، با همة باورها و اعتقاداتشان، در جریان سیاست نیز مطابق همان الگو عمل میکنند؛ بنابراین، فقر از هر نوع، چه مادی و چه فرهنگی در ارتباط با سیاست قرار میگیرد.
جنبههای اجتماعی این کتاب، مواردي از قبيل فقر مادی، فقر فرهنگی(اعتقاد به خرافات و عقاید عامّه)، اختلاف طبقاتی و ... است.
2.2.3.1 فقر مادی
یکی از مواردی که در این کتاب با آن مواجهیم، کارکردن زنان و کودکان است. فقر موجود در خانواده، ایجاب میکند، زنان در خانهها، همراه با کارهای روزمره، کار مزدی هم انجام دهند تا کمک خرج خانواده باشند. هرچند بیشتر زنانی که در این رمان میبینیم تنها نانآور خانهاند. مردها اکثراً یا بیکارند و یا درآمدشان به خرج خانه و زندگی نمیرسد. مادر راوی، همیشه در حال گیوه بافی یا خیاطی است. مادربزرگش هم خیّاط است. زنان عادی این رمان، هیچ کدام بیکار نیستند. به ندرت، زنی مثل سلطنت خانم پیدا میشود که آنقدر داشته باشد که برای بچّههایش معلّم سر خانه بگیرد و کُلفت و نوکر داشته باشد وگرنه باقی زنها به درد نداری دچارند.کودکان نیز از زمانی که قدرت کارکردن دارند، به کار واداشته میشوند و درس نمیخوانند. دایی سلیم از یازده سالگی به استخدام شرکت نفت درمیآید. پیش از آن هم، در کوچه پسکوچهها، کلوچه و آش عدس میفروخته است(همان: 86). بیشتر خانوادههایي که شریف با آنها آشنا میشود، در فقر دست و پا میزنند و این فقر معلول عقاید و عملکرد خود اشخاص نیز هست. برای مثال، پدر شریف مردی است زحمتکش، که از صبح تا شب کار میکند، امّا یا دست خالی برمیگردد و یا اینکه دسترنج خود را به سادگی به باد میدهد. او که عمری با فقر و بدبختی و آوارگی زندگی میکند و زن و بچّهاش را در فشار میگذارد، زمانی دارای خانه و زندگی بوده است، امّا به دنبال زرنگی شخصی یهودی که از سادگی او و خرافهپرستیاش سوء استفاده میکند، خانه و زندگیاش را به باد میدهد. اعتقاد به جنّ و اینکه هر خانهای جنّ دارد، دستمایهای میشود تا اين مرد یهودی، خود را به شکل و شمایل جنّ درآورد و به او دستور دهد که خانهاش را ترک کند.
موارد دیگری نیز نظیر این موارد پیش میآید که پدر شريف، حق خود را خیلی ساده، واگذار میکند و هیچگاه حاضر نیست به جدال بر سر مال، بپردازد. عمو اُلفت نیز دارای چنین خصوصیّتی است و حتّی خود شریف. البته علّت فقر را در دستگاه حاکم نیز میتوان یافت. سیاستهای غلط دولت که به پولدارتر شدن پولدارها و فقر بیشتر فقرا میانجامد، به طور گسترده بررسی نشده است، امّا در پشت پرده، معلوم است که چیزهایی وجود دارد. از جمله خانوادههای فقیری که در رمان میبینیم، خانواده سه نفرهای است که پدر در نمککوبی کار میکند و خرج زن و پسرش را درمیآورد. این مرد که یک عمر، کارش با نمک سنگ بوده است، همه اعضای بدنش، شور است، مثل اینکه در عمق جانش نفوذ کرده است. او در اثر بیماری میمیرد. پس از یک عمر کار وتلاش، نه سرمایهای دارد نه سابقهای. از آن به بعد، زنش باید به جای او کار کند.
2.2.3.2 فقر فرهنگی
یکی از علل بدبختی شخصیّتهای این رمان، باورهای عامیانه است. زندگی غمبار خالهچشمه، معلول یکی از این باورهاست. شوهردادن زیباترین دختر ده، به چشمهای که در حال خشکیدن است، ابلهانه به نظر میرسد، امّا در فرهنگ قشر روستایی که در فقر فرهنگی و مادی به سر میبرند، تنها کاری است که میتواند، آنها را نجات دهد. امّا عملاً چنین نمیشود. چشمه میخشکد. مردم پراکنده میشوند و زن فدا شده نیز، به عنوان زنی بیوه، برای همیشه مجرد میماند.
در چنين جامعهاي اعتقاد به خرافات(همان:271 و 18) و اعتقاد به جنّ و پری و موجودات ناپیدا به قدری در ذهن مردم رسوخ کرده که برخی هر چیزی را در مورد آنان باور میکنند. مردی به نام «اوسا نجف» ادعا میکند که در خانهاش جنّ نگه میدارد و همه باور میکنند حالآنکه: «یک زن تازه گرفته و برای ردّ گم کردن به زن قدیمیاش گفته: این جنّ است و با هزار زحمت گرفتهام تا در کارهای خانه به تو کمک کند»(همان: 367)
2.2.3.3 اختلاف طبقاتی
نشان دادن اختلاف طبقاتی از موارد دیگری است که در محتوای اين اثر، جلب توجّه میکند. راوی داستان در جامعه، آدمهای جور وا جوری میبیند که زندگی همه، یکجور نیست. یکی از خانوادههايي که از آنها زیاد نام برده میشود، خانوادۀ «میرزا پولاد»، شوهر خواهر عمو اُلفت است. شریف، زندگی آنها را با خودشان مقایسه میکند. بچّههای آنها را میبیند که با وجود آرامش و آسایش مالی، درس نمیخوانند و امثال شریف، باید کار کنند و خرج مدرسه را درآورند (همان:149)
علی اشرف جامعهای را نشان میدهد، که عدّۀ بیشتری از آن، کار میکنند تا عدّۀ کمتری، راحت زندگی کنند. در موارد کمی در این رمان از آدمهای پولدار هم، صحبت میشود. اینها کسانی هستند که یا مال دیگران را خوردهاند، یا از روی شانس و اقبال، به پول رسیدهاند و یا کلکی در کارشان بوده است. کسانی که از راه کلاهبرداری و دسترنج دیگران پولدار شدهاند، بیشترین حجم این افراد را تشکیل میدهند، اربابها، کارفرماها، کسانی که به نوعی با حکومت همکاری دارند؛ مثل وکلای مجلس، که آنها هم از این نوعاند.
نتیجهگیری
آنچه در این داستان مورد توجّه است، محتوا و زمینههای معنایی اثر است. تکیۀ اصلی نویسنده در این اثر به روایت ساده و بیپیرایه از مضمون است. او فقر را با زبانی ساده و گاه کودکانه روایت میکند و از دردها و رنجهای مردمی فرودست حرف میزند که همۀ آنها ـ از پدر و مادر و کودک ـ در شرایطی اسفبار دست و پا میزنند. شخصیّتهای اصلی این داستان، روستانشینان، مردمان عامی و ساده، کارگران و حلبینشینان هستند و مضامینی چون فقر، جهل و بیکاری و عوارض فاجعهبار آن از مضامین غالب است.
این رمان از سویی تصویرگر تار و پود ظریف روح انسانی و نمایشگر رابطۀ آنها با هم و همچنین تصویرگر اختلافها، انتظارها و آرمانها، امیدها و رؤیاها، غم و شادیها و رنج و محرومیّتهای مردم جامعه است و از سوی دیگر از حیث اشتمال بر واقعیّتهای سیاسی، اجتماعی و تاریخی حسّاس کشور و پرداختن به زوایای زندگی حقیقی و توجّه به مسائل انسانی و انتقاد از نابهنجاریهایی که در صورت عدم توجّه میتواند منجر به عواقب جبرانناپذیر و مخرّب گردد رمانی قابل توجّه است.
منابع
ايرانزاده، نعمتالله، طاهره سپهوند (1387) «بررسي سبكي رمان سالهاي ابري اثر علياشرف درويشيان». پژوهشنامة ادب حماسي(پژوهشنامة فرهنگ و ادب)، شمارة 6، صص 77-51.
درویشیان، علی اشرف (1376) سالهای ابری. تهران، نشر چشمه.
دستغیب، عبدالعلی(1375) «نقد كتاب سالهاي ابري». نشرية چيستا 133-132، صص272- 262.
خالقپناه، کمال، جمیل ناصری(1396) «بازسازی تاریخی و سبک شخصیّتپردازی در رمان سالهای ابری، قرائتی لوکاچی»، جامعهشناسی هنر و ادبیات، دورة نهم، شمارة 1، صص 158- 133.
خلیلی جهانتیغ، مریم، مکیّه عثمانی(1391) «نقد جامعهشناختی رمان سالهای ابری از علی اشرف درویشیان»، پژوهشنامة ادبیات داستانی، سال اوّل، ش1، صص132- 113.
خندان، رضا (1387) «گذر از هزار توی واقعیّتها». نشریۀ چیستا، شمارۀ 159ـ 158، صص 752- 748.
سالاری، قاسم، زهرا سیّدیزدی و شکریه یوسفینیا (1393) «نقد بوم گرایانة داستانهای علی اشرف درویشیان»، مطالعات داستانی، سال سوم، شمارة 1، صص 135- 111.
عطرفی، علیاکبر، طاهره سپهوند (1378) «بررسی عناصر داستانی در رمان سالهای ابری»، متن پژوهی ادبی، شمارة 37، صص 106- 82.
علی اکبری، نسرین و طاهرۀ کوچکیان(1386) «سالهای ابری در نگاهی نو»(اتو بیوگرافی ـ رمان). مجلۀ دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی مشهد، شمارۀ 159، صص 752- 748.
علی اکبری، نسرین، عبدالحسین شهبازی و مسعود باوانپوری(1393) «بررسی ادبیات بومی در رمان سالهای ابری علی اشرف درویشیان» مطالعات داستانی، سال سوم، شمارة 1، صص 71- 54.
کازرونی، جعفر (1377) آثار درویشیان در بوتۀ نقد. تهران، انتشارت ندای فرهنگ.
کوچکیان، طاهره و دکتر خاور قربانی (1389)«بازتاب اجتماع و رئالیسم سوسیالیستی در سالهای ابری». نشریۀ زبان و ادب فارسی، نشریۀ دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، سال 53، صص 105- 85.
مشایخی، حمیدرضا، مریم پارسا(1394) «بررسی تطبیقی پوپولیسم در چند داستان کوتاه منتخب از علی اشرف درویشیان و نجیب محفوظ»، ادبیات تطبیقی، شمارة 12، صص 314- 291.
میر صادقی، جمال. (1360) قصّه و داستان کوتاه و رمان. تهران، نشر آگاه، چاپ اوّل.
میر صادقی، جمال (1380) عناصر داستانی. تهران، انتشارات نیلوفر، چاپ چهارم.
میر صادقی، جمال(1388) واژهنامۀ هنر داستاننویسی. تهران، انتشارات مهناز، چاپ دوم.
میرعابدینی، حسن (1377) صد سال داستاننویسی در ایران. ج1، تهران، نشر چشمه.
یونسی، ابراهیم (1341) هنر داستاننویسی. تهران، امیر کبیر، چاپ سوم.
Content Analysis of Cloudy Years Novel
Maryam Mohammadzadeh3
Jamileh Khaknejad4
Abstract
Due to this fact that content analysis is the process of evaluating the literary works from two perspectives of theme and topic; in this study, we analyzed the content of the “Cloudy Years” novel in order to introduce Iranian fictional literature, that its numerous dimensions are still unclear. Findings show that the socialism and belief in social commitment as the primary function of art and literature have led Ali Ashraf Darvishian -contemporary popular and committed author- to follow them in most of his works in order to consider the meaning related contents and contexts in his stories that. The main theme of the cloud years is political struggle. In terms of content, politics is the main focus of the novel. The names of politicians, magazines and parties are told in the language of personalities. World War II is taking place. Allied forces have entered Iran. Dr. Mossadegh resigns. People are calling for the overthrow of consistency. Divorce of Fauzia by the Shah, Workers' strike, The discovery of hijab ... is one of the historical news of this novel. Meanwhile, the social dimension, which is broader than the other two dimensions.
Keywords: Fiction, Content analysis, Cloudy years, Ali Ashraf Darvishian
[1] .استادیار دانشگاه آزاد اسلامی اهر .اهر، ایران //(نویسنده مسئول) ay_maryam@yahoo.com
[2] .دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی اهر /اهر ، ایران .// m_mohammadzadeh@iau-ahar.ac.ir
[3] . Department of perian language and literature , Ahar Branch Islamic Azad University,. Ahar ,Iran.// ay_maryam@yahoo.com
[4] . Graduated from , Ahar Branch ,Islamic Azad University. Ahar ,Iran.// m_mohammadzadeh@iau-ahar.ac.ir