Third Generation Universities: Top universities successful experiences on Entrepreneurship Education by Industry Sources
Subject Areas : GeneralMohammad Azizi 1 , akram azizi 2
1 - University of Tehran
2 - University of Tehran
Keywords:
Abstract :
Education is prerequisite for development and fostering entrepreneurship framework in development of economy. World top entrepreneurial universities have been accepted that formal university education program can improve entrepreneurship among graduates and academies. Goal of This research is to find how to institutialization of entrepreneurship education in universities. Statistical population of this research comprised of Top universities in entrepreneurship education. Statistical samples of top universities in entrepreneurship are selected in terms of acredited centers like Entrepreneur and Time magazine on 2016 academic year. For gathering information different methods and instruments like documentations that have been published on university websites. Findings of this research showed that: top entrepreneurial universities on entrepreneurship education are paying more attention to scope, method of carrying out, evaluation, institutional factors and outreach activities. Findings of this research can help more to stakeholders of higher education institues and universities authorities on policymaking and executing of entrepreneurship education programs.
Baptista, R. J. Leitão (eds.), Entrepreneurship, Human Capital, and Regional Development, International Studies in Entrepreneurship 31, DOI 10.1007/978-3-319-12871-9_1
عزیزی، محمد؛ محمود احمدپور داریانی؛ زهرا صباغیان؛ بررسی ویژگیهای کارآفرینی دانشجویان؛ چشم انداز مدیریت بازرگانی؛(4) 13-14؛ 163-190. (1383)
Kyrö, Paula. 2005. “Entrepreneurial learning in a Cross-Cultural Context Challenges Previous learning Paradigms.” The Dynamics of Learning Entrepreneurship in a Cross-Cultural University Context. Entrepreneurship Education Series 2: 68-102.
EC (European Commission). 2012. Effects and Impact of Entrepreneurship Programmes in Higher Education. Brussels: Directorate-general for Enterprise and Industry.
عزیزی, محمد و مرتضی طاهری؛"تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد و ویژگی های کارآفرینانۀ دانشجویان." فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی(4).. (1392)
Rae, David. 2010. “universities and Enterprise Education: Responding to the Challenges of the new Era.” Journal of Small Business and Enterprise Development 17 (4): 591–606.
Rehn, A., M. Brannback, A. Carsrud, and M. lindahl. 2013. “Challenging the Myths of Entrepreneurship?”Entrepreneurship & Regional Development 25 (7–8): 543–551. doi:10.1080/08985626.2013.818846.
Katz, J. 2003. The chronology and intellectual trajectory of American entrepreneurship education 1876–1999. Journal of Business Venturing, 18: 283–300.
Brush, C., I. Duhaime, W. Gartner, A.Stewart, J. Katz, M. Hitt, S. Alvarez, G. Meyer, and S. Venkataraman (2003). “Doctoral Education in the Field of Entrepreneurship,” Journal of Management,309-331,(3)29.
Kuratko, Donald F. 2005. “The Emergence of Entrepreneurship Education: Development, Trends, and Challenges.” Entrepreneurship Theory and Practice 29 (5): 577–598. doi:10.1111/j.15406520.2005.00099.x.
Van Vuuren, JJ. and Nieman, G.H. (1999), "Entrepreneurial education and training: a model for syllabi/curriculum development", Proceedings of the 45th ICSB World Conference, Naples. http://www.sbaer.uca.edu/research/icsb/1999/93.pdf
Streeter, Deborah H.;John P. Jaquette; Jr. Kathryn Hovis(2002); University-wide Entrepreneurship Education: Alternative Models and Current Trends; Department of Applied Economics and Management
MIT (MIT Entrepreneurship Center): Background. Http://entrepreneurship.mit.edu. http://www.gsb.stanford.edu/cmc/
http://www.mccombs.utexas.edu/research/hkcenter/
http://www3.babson.edu/eship/
http://www.wep.wharton.upenn.edu/Research/overview.html
Blenker, Per, Signe Hedeboe Frederiksen, Steffen Korsgaard, Sabine Muller, Helle neergaard, and Claus Thrane. 2012. “Entrepreneurship as Everyday Practice: Towards a Personalized Pedagogy of Enterprise Education.” Industry and Higher Education 26 (6): 417–430.
Shane, S. A. (2004). Academic entrepreneurship: University spinoffs and wealth creation. Edward Elgar Publishing.
http://epe.cornell.edu/
http://entrepreneurship.berkeley.edu/
http://www.hbs.edu/entrepreneurship/
http://www.business.uvic.ca/008_BComHome/204_Entrepreneurs.html
http://www.marshall.usc.edu/web/Lloydgreif.cfm?doc_id=1055 .
http://www.anderson.ucla.edu/x1012.xml
http://www.emkf.org
Etzkowitz, Henry;(2003) The Rise of the Entrepreneurial University, Science Policy Institute State University of New York, Purchase, New York, 10577 USA
حسینی نرگس، مهدیون روح اله، یارمحمدزاده پیمان؛ عوامل مؤثر در برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت. ۱. ۱۳۹۴; ۸ (۲۹ و ۳۰) :۷۳-۸۶.(1393)
احمدی زهرا. شناسایی عوامل موثر بر ارتباط دانشگاه و صنعت . ۱. ۱۳۹۴; ۸ (۲۹ و ۳۰) :۶۳-۷۲.(1393)
نسل سوم دانشگاهی: تجربههای موفق دانشگاههای برتر در آموزش کارآفرینی با اتکا به منابع صنعت
*دکتر محمد عزیزی ** اکرم عزیزی
* استادیار دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، ایران
ج
**کارشناسی ارشد کارآفرینی، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، ایران
m_azizi@ut.ac.ir
آموزش یک عنصر پیشن نیاز در تعیین و تقویت شرایط و چارچوب کارآفرینی برای توسعه اقتصادی است. دانشگاههای برتر دنیا به این نتیجه رسیده اند که از طریق برنامه ها و آموزشهای دانشگاهی میتوان کارآفرینی را در بین دانشگاهیان افزایش داد. این تحقیق با هدف شناسایی تجربیات دانشگاههای برتر در آموزش کارآفرینی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشگاههای برتر در زمینه آموزش کارآفرینی است. جامعه مورد مطالعه این تحقیق دانشگاههای برتر در زمینه کارآفرینی با توجه به رتبهبندی سالانه مراکز معتبری چون مجله کارآفرین و تایمز انتخاب شدهاند. جهت جمعآوری اطلاعات از روشها و ابزارهای مختلفی چون بررسی اسناد و مطالب انتشاریافته در سایت های اینترنتی این دانشگاههای برتر و گزارشهای آنها بوده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در دانشگاههای برتر برای آموزش کارآفرینی از لحاظ ویژگیهای نهادی دانشگاه، حوزه و قلمرو آموزش، شیوه اجرای دوره ها، فعالیتهای ترویجی و گسترش و ارزشیابی با اتکا به منابع صنعت توجه ویژه ای کرده اند. یافته های این مقاله می تواند برای دست اندرکاران صنعت، آموزش عالی و دانشگاهها در خصوص سیاستگذاری و اجرای برنامه های آموزش کارافرینی کمک شایانی نماید.
کلمات کلیدی: برنامه های کارآفرینی، آموزش، صنعت، دانشگاه نسل سوم، دانشگاههای برتر
مقدمه
تجارب كشورهاي توسعه يافته نشان مي دهد که کارآفرينی براي توسعه کشورها، مناطق و همچنین بخش هاي مختلف صنعت ضروري است[1]. دانشگاه به عنوان يك نهاد محوري در جامعه، مي تواند در توسعه و ارتقای کارآفريني مشاركت حياتي داشته باشد. با وجود آنكه فرايند ايجاد شركت يك نوع انتخاب مسير شغلي پایدار براي دانشجويان فراهم مي كند؛ هنوز در برنامههاي درسي دانشگاهها این مسیر شغلی تعریف نشده است. برنامههاي درسي موجود در دانشگاهها تمركزشان در آماده كردن دانشجويان در مسير شغلي است كه به عنوان يك كارمند در سازمانهايي كه انجام كار به صورت يكنواخت و تكراري است؛ استخدام شوند. فقط نمونه هاي خاصی از دوره ها درباره ايجاد شركت در رشته هاي مدیریت نوین، کسب و کار و کارآفرینی وجود دارد . بنابراين لازم است كه برنامه درسي دانشگاهها مورد بازبيني قرار گيرد. موضوعات درسي، دوره ها و روش هاي آموزش نياز به تغيير دارند. آموزش نبايد و نمي تواند بر دانش ساده و منظم گذشته نگر تأكيد كند بلكه بايد راههايي را كه توانايي ها و مهارتهايي جوانان در آينده به آن نياز دارند، پرورش دهد. علی رغم رشد قابل توجه آموزش کارآفرینی در دانشگاههای دنیا، تحقیقات کمتری راجع به آن صورت گرفته است[5].
دانشگاههای نسل اول ماموریت شان آموزش بوده است. در نسل دوم مأموریت انجام پژوهش به منظور رفع نیازهای جامعه بوده است. بالاخره و مهمترین آنها نسل سوم دانشگاهی هستند که علاوه بر مأموریت آموزش و پژوهش انتظار کارآفرینانه بودن از آنها است. مهمترین محور و ستون کارآفرینی دانشگاهی ارائه آموزشهای کارآفرینی است. در سالهای اخیر آموزش کارآفرینی موضوعی است که علاقه نظری و عملی به آن در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی افزایش یافته است. سیاستهای آموزش کارآفرینی را به عنوان یک مداخله کلیدی در توسعه و ترویج فرهنگ کارآفرینی می دانند [2]. با توجه به اینکه آموزش به عنوان رسانه آشکار کننده ایده های بنیادین در جامعه است [3]اهداف سیاست های آموزش کارآفرینی در امتداد برنامه های درسی در تمام سطوح قرار گرفته است[4] و به طور قابل توجهی تعداد دوره های کارآفرینی در دانشگاهها به منظور توسعه فرهنگ کارآفرینی افزایش یافته است[5]. علی رغم افزایش در نهادینه سازی کارآفرینی و کارآفرین در جامعه به صورت گستره، آموزش کارآفرینی در دانشگاهها هنوز نهادینه نشده است[6]. بنابراین موضوع آموزش کارآفرینی از طریق تأمل انتقادی و به چالش کشیدن بنیادها و مفروضات فعلی پیشرفت خواهد کرد[7]. بنابراین سوالی که در اینجا مطرح است وضعیت آموزش کارآفرینی در دانشگاههای برتر از نظر تعامل و استفاده از ظرفیت صنعت چگونه است؟ ضمن شناخت وضعیت کشور ما با استفاده از این تجربیات می توان الگویی برای دانشگاهها، موسسات آموزش عالی و صنعت ارائه داد.
مروری بر پیشینه
کتز1 [8] کاملترین مطالعه را در زمینهی گاهشناسی2 آموزش کارآفرینی انجام داده است. اگر چه وی در ادبیات تحقیق به عصر کشاورزی و تجربیات قبل از 1876 که در زمینهی آموزش و یادگیری فعالیتهای کسب وکار توجه نموده است؛ با این وجود، طبق مطالعات وی سابقهی آموزش کارآفرینی در دانشگاه هاروارد به سال 1947 بر میگردد. اما در واقع میتوان گفت که آموزش کارآفرینی به عنوان یک مزیت برتر در دانشکده های مدیریت بازرگانی از اوایل دهه 1970 شروع شده است. دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اولین دورهMBA را در مرکز کارآفرینی در سال 1971 و دوره کارشناسی را پس از آن در سال 1972 شروع کرده است. رشته علمی کارآفرینی از همین دوره ریشه گرفته است. در اوایل دهه 1980 نزدیک به 300 دانشگاه در آمریکا دوره هایی در زمینه کارآفرینی و کسب کار کوچک داشته اند ودر دهه 1990 این مقدار به 1050 دانشگاه افزایش یافته است، بنابراين می توان گفت ظهور واقعی آموزش کارآفرینی از دهه 1980 بوده است. در طی سالهای اخیر مطالعاتی در خصوص جنبه های مختلف آموزش کارآفرینی صورت گرفته است از جمله مقالاتی توسط براش و همکاران[9]، کوراتکو[10] و کتز[8] انتشار پیدا کرده است.
وورن3 و نيمن4 اساتید دانشکده مديريت بازرگانی دانشگاه پروتريای5 آفريقای جنوبی يک الگو برای تدوين سرفصلها/برنامهريزی درسی دانشگاهی" الگوی عملکرد کارآفرينانه(EP) را پيشنهاد نموده اند. الگوي EP با عناصري كه موجب عملكرد کارآفرینانه مي گردند در ارتباط است. اين الگو سرفصلها و برنامه درسي مربوط به كارآفريني را مطابق بافرمول مربوطه پيشنهاد مي كند[11](Van Vuuren and Nieman، 1999; p:5). اين الگوي خطي و مستقيم پيشنهاد مي كند كه عملكرد کارآفرینانه تابعي است از انگيزه6 و مهارتهاي کارآفرینانه7 و کسبوکار8؛ كه چنين نمايش داده مي شود: EP=F [M (E/S×B/S)]
كه در آن عملكرد کارآفرینانه( (EP تابعي از انگيزه(M) و مهارتهاي کارآفرینانه(E/S) و كسبوكار(B/S) مي باشد. بر اساس الگوی EP برنامههاي آموزشي بايد طوري طراحي شوند كه سه سازه هاي كليدي اين الگو را تحت پوشش قرار دهند.
در طبقه بندي دانشگاههايي كه برنامههاي آموزش كارآفريني ارائه مي دهند، مي توان آنها را به دو قسمت عمده تقسيم كرد: “برنامههاي متمركز” و “برنامههاي دانشگاه گستر”. برنامه اي متمركز ناميده مي شود كه در آن دانشجويان، اساتيد و كاركناني كه در كارآفريني درگير هستند منحصراً از دانشكده مدیریت، کارآفرینی و يا تركيبي از دانشكده هاي مهندسي، مدیریت و کارآفرینی باشند. نمونههايي از دانشگاهها كه برنامههاي متمركز ارائه مي دهند، عبارتند از:دانشگاههاي بال استيت9، كلمبيا10، دوكي11، هاروارد12 و مريلند13. بطورکلی در رویکردهای متمرکز و غیرمتمرکز برنامههاي آموزش كارآفريني را میتوان نوع دیگری نیز دستهبندی کرد: 1.“برنامههاي مغناطيسي14 كه در آن دوره هاي كارآفريني در دانشکده مدیریت براي دانشجويان برگزار مي گردد و2. برنامههاي اشعه اي15؛ در برنامههاي اشعه اي دوره هاي كارآفريني در خارج از دانشکده مدیریت و با تمركز بر دانشجويان غير مدیریت كه پايه و زمينه دانش کسبوکار ندارند؛ برگزار مي گردد. با بررسي برنامههاي طبقه بندي شده آموزش كارآفريني در دانشگاههای دنیا، به نظر می رسد كه غالب برنامههاي جاري آموزش کارآفرینی از نوع مغناطيسي هستند كه در حوزه دانشگاههاي مختلف برگزار ميشوند. از لحاظ ماهيت برنامه، انگيزه براي برگزاري برنامههاي اشعه اي و از نظر هزينه فايده اين برنامه ها با هم متفاوت هستند[12].
روش تحقیق
اين پژوهش متناسب با هدفي كه در نظر دارد از روش هاي توصيفي و همچنين اسنادي، تحليلي و تطبيقي انجام شده است. جهت تعيين وضعيت آموزش کارآفرينی در دانشگاههای مهم و معتبر کشورهای توسعه يافته از اسناد و مدارک موجود در اين زمينه از جمله سايتهای اينترنتی دانشگاههای برتر، مقالات و کتابها و آثار مشابه استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش عبارتند از دانشگاههایی برتر دنیا که در زمینه آموزش کارآفرینی رتبه بالایی دارند. مهمترین شاخص ها برتری در زمینه کارآفرینی عبارت اند از: 1- تعداد دانشجویان ثبت نام کننده در برنامه های کارآفرینی، 2- درصد راه اندازی کسب و کار توسط دانشجویان 3- درصد ماندگاری کسب و کارهای راه اندازی شده 4- درصد اعضای هیأت علمی کارآفرین 5-کسب وکار راهاندازی شده توسط دانشگاه(به طور کلی) 6-میزان بورس تحصیلی اعطا شده به رشته کارآفرینی 7- انجمن ها و کلوبهای کارآفرینی 8- برنامه های مربی گری و منتوری 9- میزان پاداش برای مسابقات طرح کسب و کار.
برای فهرست دانشگاههای برتر بر اساس مطالعات و راهنمایی های کنسرسیوم ملی مراکز کارآفرینی16 (NCEC) آدرس اینترنتی مراکز کارآفرینی و مجله کارآفرین17 بوده است. فهرست این دانشگاهها پیوست مقاله است. در این بخش با توجه به رتبه بندی دانشگاههای برتر در زمینه کارآفرینی به سایت های مراکز کارآفرینی برتر دانشگاههای مختلف مراجعه شده و اطلاعاتی در خصوص نحوه برگزاری دورههای آموزش کارآفرینی و ابعاد مختلف آن بدست آمده است. سئوالاتی از قبیل آیا ویژگیهای مشترکی در آموزش کارآفرینی بین دانشگاههای فوق مشاهده می شود؟ حوزه و قلمرو آموزش کارآفرینی در دانشگاهها چگونه است؟ ملاکهای ارزشیابی آموزش کارآفرینی کدامند؟ ویژگیهای نهادی دانشگاهها برای آموزش کارآفرینی کدامند؟
یافته ها
در این قسمت آموزش کارآفرینی از ابعادی چون نحوه اجرای دوره، حوزه و قلمرو آموزش و ویژگیهای نهادی، فعالیتهای گسترش و ارزشیابی در دانشگاههای برتر مورد بررسی و مقایسه قرار میگیرد. با بررسی دانشگاههای مختلف در ابعاد مهم آموزش کارآفرینی نکات قابل توجه و قابل ملاحظه ای در میان آنها می توان مشاهده کرد و از این تجربیات می توان به عنوان بهترین اقدامات برای دانشگاههای ایران استفاده نمود. در اینجا مهمترین ابعاد آموزش کارآفرینی که در نتیجه بررسی دانشگاههای برتر شناسایی شده است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
1- حوزه و قلمرو آموزش
این بعد از آموزش کارآفرینی به میزان عرضه رشتههای دانشگاهی با تمرکز بر کارآفرینی، ایجاد رشته کارآفرینی در مقاطع کارشناسی/ کارشناسیارشد و MBA، دسترسی به یادگیری مادامالعمر، آموزش اجرائی و طرح کسبوکار و انجام تحقیقات کارآفرینی در دانشگاه است.
MIT دورههای طرح کسبوکار متعددی را برگزار میکند. یکی از این دوره ها کسبوکارهای جدید18 است که سالانه تعداد بیشتری از دانشجویان در آن شرکت می کنند [13].
دانشگاههای برتر بررسی شده در این تحقیق حداقل 5 دوره کارآفرینی ارائه می دهند. دانشگاه استنفورد در "حومه سیلیکان والی" عامل و نیروی اصلی پیشبرنده سایت های اینترنتی همچون یاهو و گوگل است. دانشگاه استنفورد به عنوان یکی از مهمترین موسسات آموزش کارآفرینی در دنیا معروف است و فعالیتها و برنامههای کارآفرینانه متفاوتی را در سطوح کارشناسیارشد و دکترا ارائه میدهد[14] .
دانشگاه تگزاس اقدامات بزرگی را برای راهاندازی برنامههای کارآفرینانه انجام داده است. دوره کارآفرینی توسط مرکز کارآفرین هرب کلهر19 در دانشکده بازرگانی ردمک کومبز20 برگزار میگردد [15]
آموزش اجرایی و مدیریت21 یکی از مهمترین منابع درآمدی برای بسیاری از دانشگاههای برتر است. در کالج بابسون دانشکده آموزش اجرایی، 22 دورههای اجرایی متنوعی برای مدیران و شرکت های مشابه برگزار می کند. دوره راهبرد های کارآفرینانه برای نوآوری و رشد یکی از معروفترین و درآمدزاترین دورهها در کالج بابسون است[16].
دانشگاههای برتر کارآفرینی توجه و اهمیت بیشتری به تحقیقات کارآفرینی می دهند. آنها مراکزی تاسیس کرده اند که فعالیتهای تحقیقاتی کارآفرینی انجام میهند. در سال 1973، دانشکده مدیریت بازرگانی وارتون23 در دانشگاه پنسیوانیا اولین موسسه ای بود که برنامه تحقیقات کارآفرین را راهاندازی کرد. امروزه فعالیتهایی که در برنامههای کارآفرینانه وارتون سازماندهی می شوند، شامل فعالیتهای تحقیقاتی، تدریس، مشاوره و توسعه است[17].
2- اجرای دورههای آموزشی
اجرای دورههای آموزشی با موضوعات مختلف ساختاری و سازماندهی آموزش کارآفرینی در ارتباط هستند. این فعالیتهای گوناگون عبارتند از: ایجاد مدل ذهنی کارآفرینانه24، استفاده از سخنران مهمان و مجرب، آموزشهای ضمن خدمت مدرسین کارآفرینی، در دسترسبودن انترنی یا تجربه عملی، ارتباط مستمر با جامعه کسبوکار، استفاده از الگوهای نقش، توسعه و پرورش شخصیت دانشجویان، رویکرد تجربی در آموزش کارآفرینی، و میزان بالندگی و عمق زمینه های کارآفرینانه مدرسین. مشارکت افراد مجرب25 در آموزش کارآفرینی جهت ارائه تجربیات عملی و در دسترس به دانشجویان و معرفی آنان به افراد با تجربه مهم است. بدون شک استفاده از سخنران مهمان به دانشجویان کمک خواهد کرد که از طریق تجارب آنان یادگیری را تجربه نمایند. استفاده از سخنرانان مهمان می تواند توسط مدرسینی که سابقه کارآفرینانه نیز دارند انجام پذیرد. این موضوع باعث می شود که مشارکت سخنرانان مهمان نیز تسهیل گردد چرا که مدرسینی که سابقه کارآفرینانه دارند اغلب با شبکه های گسترده ای از کارآفرینان در ارتباط هستند. افراد مجرب و کارآزموده و کسانیکه تجربه کاری در زمینه کسبوکار دارند با روشهای آموزش و فنون ارتباطی مناسب آشنا می شوند تا از تجربیات عملی آنها در زمینه گسترده ای استفاده گردد. تجهیز افراد کارآزموده به ابزارها و فنون مناسب باعث می گردد که زمینه ها و تجربیات کاربردی آنها به دانش عمومی تبدیل و مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد.
دورههای کارورزی و انترنی به دانشجویان کمک می کند تا در فعالیتهای جاری روزانه کسبوکارهای کوچک و متوسط شرکت کرده و فرصت مناسب و عالی جهت آزمون چارچوب نظری داشته و با اقدامات کارآفرینی آشنا شوند.
سطح ارتباط مستمر با جامعه کسبوکار جهت کسب تجربیات دست اول برای دانشجویان حیاتی است. ارتباط دائمی با جامعه کسبوکار می تواند از طریق حضور دانشجویان در کلاسهایی که از نظر مکانی در محل کسبوکار بوده ویا کارکنان یک کسبوکار در کلاسهای دانشگاه حضور می یابند و تجربیات واقعی محیط کار را در اختیار دانشجویان قرار میدهند. علاوه بر آن مشاوران کسبوکار میتوانند مشاورههای ارزشمندی برای دانشجویان ارائه داده و یا دانشجویان در تجزیه و تحلیل فعالیتهای بازاریابی، چارچوب سازمانی و غیره برای یک کسبوکار محلی مشارکت کرده و درگیر باشند.
استفاده از الگوهای نقش در آموزش کارآفرینی جهت ترویج و توسعه مدل ذهنی کارآفرینانه بسیار مهم و اساسی است. الگوهای نقش ممکن است از طریق سخنرانی ها و جایزه هایی که بدین منظور در نظر گرفته می شود توسعه پیدا کنند و این جهت حمایت و توسعه فرهنگ کارآفرینی لازم است. الگوهای نقش وسیله ای برای ارائه و القای تصور مثبت از کارآفرینان در میان تمام دانشجویان است.
روش آموزش سنتی بر مهارتهای محوری دانشگاهی26 تاکید دارد. جهت توسعه رفتار نوآورانه، خودارزیابی و روحیه کارآفرینانه، تدریس تجربی، بخشی از فرایند تدریس است[18](Blenker etal, 2004). تدریس تجربی بر خلاقیت و فرایند های انعکاسی تاکید داشته و اغلب رویکرد غیر متعارفی27 برای امتحانات دارد. دانشگاهها رویکرد های مختلفی برای آموزش کارآفرینی دارند. شاخص مهم و معنی دار جهت شناسایی رویکرد کلی برای آموزش کارآفرین در دانشگاهها اینست که تا چه حد دانشجویان کارآفرینانه فکر28 می کنند. در حالیکه ممکن است چنین تصور شود آموزش کارآفرینی تنها برای دانشجویان رشته کارآفرینی است، اکثریت موسسات و دانشگاههای مهم و معتبر کارآفرینی را به عنوان یک وسیله اصلی جهت شناسایی فرصت ها و توسعه مهارتهای مدیریتی صرف نظر از زمینه و سابقه آموزشی فرد برای تمام دانشجویان در نظر می گیرند.
در دانشگاههای برتر برای استادان در طرحهای کاری و شغلی انعطاف پذیری وجود دارد. این بدان معنی است که مدرسین کارآفرینی این اجازه را دارند که بصورت پاره وقت در کسبوکار خصوصی کار کرده و همچنین اعضای جامعه کسبوکار امکان تدریس بصورت پاره وقت در دانشگاه را دارند[19](Shane, 2004). برنامههای آموزش کارآفرینی در دانشگاه تگزاس در جذب و استفاده از سخنرانان مهمان در کلاس درس بصورت فعالانه عمل می کند[15]
دانشگاههای برتر در زمینه استفاده از مدرسین با سابقه و زمینه کارآفرینانه عملکرد خوبی دارند. در MIT زمینه و سابقه کارآفرینانه و مهارتهای پایه آکادمیک از معیارهای مهم جهت بکارگیری و استخدام مدرسین کارآفرینی هستند[13].
در دانشگاههای برتر برنامههای آموزشی برای کارآفرینان – مدرس فراهم میشود. علاوه بر اینکه بیشتر دانشگاههای برتر مراکز اختصاصی برای آموزش روش تدریس برای کارآفرینان مدرس دارند، کارآفرینان مدرس را از سایر دانشگاهها نیز جذب می کنند. از سال 1984 کالج بابسون، سخنرانان مهمان را تقریباً از 30 کشور جذب کرده است. سایر دانشگاهها طرحهای ساده تری برای آموزش روش تدریس به کارآفرینان- مدرس دارند[16].
دورههای کارورزی بلند مدت در بیشتر دانشگاههای برتر برای کارآفرینی وجود دارد. دانشگاه کرنل تلاش زیادی جهت برقراری دوره کارورزی همراه با حقوق و دستمزد در جامعه کسبوکار برای دانشجویان انجام داده است. تجربه عملی، پایه و اساس آموزش کارآفرینی در کرنل بوده و فعالیتهای دانشگاهی طوری برنامهریزی می شوند که به دانشجویان اجازه دهد در کارورزیهای تابستان شرکت نمایند[20].
دورههای کارورزی اغلب با تداوم ارتباط مستمر با شرکت های خصوصی کامل می شود. در جامعه کارآفرینی ام.ای.تی. مرکز کارآفرینی به حمایت شبکه وسیع کارآفرینانه دسترسی دارد که تعامل بین ام.ای.تی و جامعه کسبوکار را تسهیل بخشیده و مرکز کارآفرینی به عنوان جایگاهی است کارآفرینان- مدرس را به ام.ای.تی جذب میکند[13].
الگوهای نقش به طور مستمر در دانشگاههای برتر به عنوان بخشی از برنامههای آموزش کارآفرینی مورد استفاده قرار میگیرد. از الگوهای نقش به صورتهای مختلفی استفاده می کنند. در این دانشگاهها روابط قوی تری با دانشآموختگان وجود دارد وبه طور مکرر از دانشآموختگان موفق به عنوان الگوهای نقش برای دانشجویان کارآفرین استفاده می کنند و رویکرد نظام مندی برای تقویت الگوهای نقش در رخدادهای کارآفرینانه استفاده می کنند. برنامه جایزه موفقیت مادامالعمر29 در برکلی استعدادهای30 کارآفرینان محلی را شناسایی میکند[21].
دانشگاه هاروارد بر ویژگیهای شخصیتی داوطلبان و متقاضیان ورود به دانشگاه و همچنین تقویت و توسعه این ویژگیها از طریق مشاغل دانشگاهی تاکید زیادی دارد. دانشجویان MBA جهت شرکت در برنامههای کارورزی تابستان تشویق می شوند. این رویکرد نشان می دهد که چرا دانشجویان هاروارد در مسیر شغلی شان بیشتر در فعالیتهای کارآفرینانه درگیر میشوند[22]
تدریس تجربی جزء لاینفک آموزش کارآفرینی در دانشگاههای مورد مطالعه است. دانشگاه ویکتوریا برنامههای آموزش کارآفرینی را بیشتر بر اساس رویکرد تجربی دنبال می کند. این رویکرد بر اساس نگاه روانشناختی بر یادگیری بوده و تاکیدی قوی بر تعاملات میان فردی دارد[23].
دانشگاههای برتر در زمینه توسعه روش تفکر کارآفرینانه عملکرد خوبی دارند. دانشگاه استنفورد اقدامات زیادی جهت توسعه کارآفرینی به دانشجویان غیر مدیریت مانند مهندسی، پزشکی و حقوق انجام داده است. ترکیب افراد کارآزموده و مجرب با اعضای هیأت علمی رسمی فرهنگ قوی کارآفرینی را در بین دانشجویان ایجاد کرده است[14].
3 . ویژگیهای نهادی
ویژگیهای نهادی با مواردی چون انگیزه های اعضای هیأت علمی، میزان دستیابی به اعتبارات و بودجه، مشارکت دانشجویان در راهاندازی فعالیتهای کارآفرینانه، مشارکت اعضای هیأت علمی دانشکده مدیریت و سایر اساتید در مدیریت برنامههای کارآفرینی، فعالیتهای شبکه ای، فعالیتهای بینرشته ای، وجود آزمایشگاههای مطالعه و تبادل ایده، قوانین مربوط به انتخاب و انتقال واحدها، و کارآفرینی به عنوان بخشی از رویکرد کلی آموزشی دانشگاه در ارتباط است. ویژگیهای نهادی با جنبه هایی از آموزش کارآفرینی در ارتباط است که ممکن است توسط مدرسین تحت تأثیر قرار گیرند؛ اما موسسات، دانشکدهها و خود دانشگاه نیز در این زمینه نقش اساسی دارند. بنابراین چنین ابعاد نهادی معین میکنند که کارآفرینی اولویت بالایی برای دانشکدهها و بطور کلی دانشگاه دارد یا خیر. اگر ویژگیهای نهادی آموزش کارآفرینی از معیار پایینی برخودار باشد، مدرسین کارآفرینی در موضوعات مربوط به حوزه و قلمرو آموزش و اجرای آن با مشکل مواجه خواهند شد. آموزش کارآفرینی اغلب مستلزم صرف هزینه و زمان زیادی است. چرا که دعوت از سخنرانان مهمان، همکاری با کسبوکار خصوصی و کارورزی وقت گیر بوده و این به تأمین انگیزه های مالی و غیرمالی مدرسین کارآفرینی با توجه به وقتی که صرف می کنند، نیاز دارد. دانشجویان در سطحی وسیع و با منابع با ارزشی جهت پیشبرد فعالیتهای کارآفرینی ارتباط دارند. مشارکت دانشجویان در اداره فعالیتهای آموزش کارآفرینی علاوه بر آنکه به نفع برنامههای کارآفرینی است بلکه این مشارکت موجب ایجاد و تقویت تعهد در دانشجویان نسبت به کارآفرینی می گردد. بیشتر دانشگاهها برای آموزش کارآفریني ارتباط گسترده ای با جامعه کسبوکار دارند. مشارکت کسبوکار و بخش خصوصی در آموزش کارآفرینی دو هدف عمده دارد: 1-کاربرد دانش و بینش کارورزان در برنامهریزی و توسعه فعالیتهای کارآفرینانه 2. ایجاد شبکه های پر طرفدار31. تبادل ایده و نقطه نظر در میان دانشجویان کارآفرینی جهت تسهیل بحث ها در موضوعات فنی یا پیچیده بسیار با ارزش است.
رویکرد آسان به انتخاب و انتقال واحد های درسی بین دانشکدهها این امکان را می دهد که دانشجویان بتوانند دروس کارآفرینی را به جای دروس دیگر انتخاب نمایند و این باعث می شود مشارکت و تعداد دانشجویان کارآفرینی افزایش یافته و در نتیجه تعداد دورههای ارائه شده کارآفرینی بیشتر شود[5].
ارائه مشوقهای لازم برای مدرسین جهت ایجاد تعهد برای آموزش کارآفرینی نقش اساسی را در نهادینهسازی آموزش کارآفرینی ایفا می کند. در بعضی از دانشگاههای برتر بورسیه های تحصیلی، گرانت یا استادی32 برای مدرسینی که میخواهند شغلشان آموزش کارآفرینی باشد، در نظر گرفته می شود. از آنجا که در کالج بابسون، کارآفرینی یک رشته علمی با شهرت بالاتری است. پس نیازی به طرحهای تشویقی برای جذب اعضای هیأت علمی کارآفرینی وجود ندارد. دانشگاه کرنل جهت ترویج و تقویت دورههای کارآفرینی، فعالیتهای توسعه ای و اقدامات نوجویانه در این راستا همچون فرصت های استادی فراهم نموده است[20]
بیشتر برنامههای کارآفرینی دانشگاههای برتر توسط بنیادها یا افراد خیر مورد حمایت مالی قرار می گیرند. در بعضی از دانشگاهها هزینه های ثابت مراکز کارآفرینی توسط منابع درآمدی دانشگاه و هزینه های متغیر توسط خیرین بخش خصوصی تأمین می گردد. در بعضی دیگر 100 درصد هزینه های برنامههای کارآفرینی توسط بخش خصوصی تأمین می گردد. مرکز لستر در برکلی توسط بخش خصوصی راهاندازی شده است در حالیکه دانشگاه برکلی یک دانشگاه دولتی است. کارآفرینان موفق اغلب خیرین بزرگی برای دانشگاهی که تحصیل کرده اند، میباشند. مرکز لیویدگریف33 در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی از طریق کمک های مالی بزرگ از فارغالتحصیلان UCS راهاندازی شده است[24] .
دانشگاههای برتر دانشجویان را به عنوان منابع ارزشمندی جهت پیشبرد امور کارآفرینانه در نظر میگیرند. کنت مورس34، مدیر مرکز کارآفرینی MIT می گوید: " هنگامیکه لازم است نیازهای مهم و واقعی برآورده شوند؛ ما آنها را جهت اجراء به دانشجویان واگذار می کنیم- و آنها به خوبی آنرا انجام میدهند. دانشجویان در بعضی از دانشگاههای برتر با مشارکت فعال در انجمن های دانشجویی برانگیخته می شوند. مرکز پرایس هارولد35 برای مطالعات کارآفرینانه در UCLA در برقراری مشارکت قوی دانشجوی موفقیت بیشتری بدست آورده است[25].
در تمامی دانشگاههای مورد بررسی مشارکت فعال کسبوکار خصوصی در اجرای برنامههای کارآفرینی وجود دارد. مشارکت نمایندگان بخش خصوصی در مدیریت برنامههای کارآفرینی ممکن است از طریق تشکیل هیأت مدیره یا تشکیل هیأت مشاوره تقویت شود. فعالیتهای شبکه ای شامل رخدادها و اجتماعات غیر رسمی است که توسط فارغالتحصیلان یا سایر افراد مرجع تشکیل شده و از طریق آن منابع اطلاعاتی باارزشی برای دانشجویان کارآفرینی فراهم می کنند. در دانشگاه برکلی هم دانشجویان و هم دانشگاه در راهاندازی فعالیتهای شبکه ای درگیر هستند. این شبکه در حومه سیلیکان والی قرار دارد. بطور کلی فعالیتهای کارآفرینی در منطقه برکلی بالا است[21].
در زمینه فراهم نمودن فعالیت های بین رشته ای در کارآفرینی دانشگاههای برتر عملکرد بهتری دارند. این اعتقاد و باور وجود دارد که فعالیتهایی بین رشته ای جهت پیشبرد مشارکت دانشجویان لازم و ضروری است. دانشگاه استنفورد در زمینه فعالیتهای بین رشته ای اقدامات موثرتری انجام داده است[14].
تمام دانشگاههای برتر امکان انتقال و انتخاب واحد بین رشتههای مختلف دانشگاهی را فراهم کرده اند. رویکرد های مختلفی برای انتخاب و انتقال واحد بین رشتهای دانشگاهی وجود دارد، در دانشگاههای برتر برای تمام دوره ها امکان جابجایی و انتقال برای دانشجویان وجود دارد. پس سیاستهای دانشگاههای برتر طوری است که تمام دورههای کارآفرینی برای دانشجویان از نظر مقررات قابل انتقال و تبدیل باشند[13]
در دانشگاههای برتر سایر دانشکدهها و موسسات مختلف در مدیریت و اجرای برنامههای کارآفرینی تمایل و مشارکت فعالی دارند. مشارکت سایر دانشکدهها در مدیریت برنامههای کارآفرینی مطابق با الگوی مغناطیسی است که در آن آموزش کارآفرینی در دانشکده مدیریت و یا مرکز کارآفرینی در جریان بوده و سایر دانشکدهها با آن همکاری می کنند.در دانشگاه استنفورد 22 نفر از ذینفعان از طریق شبکه کارآفرینی استنفورد در هماهنگی فعالیتهای کارآفرینی نقش دارند. در دانشگاه کرنل نیز برای هماهنگی فعالیتهای کارآفرینانه رویکرد و روابط رسمی وجود دارد[14] .در دانشگاههای برتر کارآفرینی جزئی از رویکرد کلی آموزش در دانشگاه است[16].
4- فعالیتهای ترویج و گسترش آموزش کارآفرینی
فعالیتهای توسعه ای به وجود شبکه های ارتباطی و میزان همکاری با گروه های خارج از مرزهای دانشگاه که می توانند کمک و مشاوره به دانشجویان کارآفرینی بدهند، وابسته است. بطور خاص فعالیتهای توسعه ای شامل دسترسی به مرکز رشد، وجود مراکز رشد به عنوان بخشی از دانشگاه، ارشادگری مسیر شغلی دانشجویان و نظارت برآن، سرمایهگذار مخاطرهپذیر یا فرشتگان کسبوکار، شبکه های فارغالتحصیلان، حمایت از مالکیت فکری (IRP)36 و مسابقات طرح کسبوکار است. برای فارغالتحصیلانی که دارای مهارت کارآفرینی هستند؛ راهاندازی کسبوکار یک فعالیت پیچیده و دشوار است. بنابراین نقش دانشگاهها ارائه مشاوره ها و راهنمایی های حمایتی به دانشجویان در هدایت مسیر شغلی کارآفرینانه بسیار مهم است.
دانشگاهها می توانند از طریق راهاندازی مراکز رشد به عنوان بخشی از اجرای فعالیتهای کارآفرینانه دانشجویان را در مسیر شغلی کارآفرینی مورد حمایت قرار دهند. مرکز رشد برای افرادی که در فعالیتهای راهاندازی کسبوکار درگیر هستند؛ راهنماییهای حرفهای لازم را ارائه داده و مکان موقت برای کسبوکارهای تازه تأسیس شده است. راهنمایی هایی که در مراکز رشد ارائه می شود در زمینه تأمین منابع مالی کسبوکار، امکان دسترسی به شبکه های ارتباطی مناسب، و راهنمایی راهبردی عمیق در فروش، بازاریابی، همانند توسعه مالی و فنی است.
طرحهای هدایت شغلی راهنمایی های ارزشمندی را برای دانشجویان کارآفرین ارائه می دهد. وجود برنامههای راهنمایی مسیر شغلی در دانشگاه باعث می شود که افراد حرفهای و مشهور در کسبوکار با فارغالتحصیلان کارآفرین ارتباط نزدیک برقرار نموده تا دانشجویان در زمینه هایی چون راهاندازی کسبوکار، مسیر های شغلی و حتی موضوعات غیر کارآفرینانه مشاوره های لازم را بدست آورند. پس وجود راهنمایی های شغلی در برنامههای کارآفرینی لازم است.
راهاندازی کسبوکار برای افراد جوان که توانایی مالی لازم را ندارند، نیازمند سرمایهگذاران مخاطرهپذیر است. سرمایهگذاران مخاطرهپذیر به شبکه ای از سرمایهگذاران یا فرشتگان کسب وکار دسترسی دارند. برای شرکت های با فناوری بالا طراحی و توسعه محصول نیاز به زمان طولانی و منابع مالی فراوان است. بنابراین تأمین منابع لازم توسط سرمایهگذاران مخاطرهپذیر حیاتی است. در آموزش کارآفرینی دانشگاه چنانچه سرمایهگذاران مخاطرهپذیر در دسترس باشند؛ فرایند راهاندازی کسبوکار سریع تر اتفاق خواهد افتاد.
حقوق مالکیت فکری (IPR) با موضوعاتی چون ثبت اختراع، مالکیت فکری، علائم تجاری، مجوزها، لیسانس37 و سایر حقوق مالکیت که امکان سرمایهای کردن یک اختراع یا یک محصول را در دوره زمانی خاص در ارتباط است. درخواست حقوق مالکیت و ثبت آن ممکن است اموری پیچیده و وقت گیر باشد. در بعضی دانشگاهها دفتر IPR راهاندازی شده است که برای دانشجویان یا اساتید مشاوره های لازم را ارائه می دهند.
موضوع بررسی شده دیگر در فعالیتهای گسترش آموزش کارآفرینی مربوط به مسابقه طرح کسبوکار است. طرحهای کسبوکار بخش لازم و لاینفک برنامه درسی کارآفرینی است. مسابقات طرحهای کسبوکار باعث می شود که دانشجویان قبل از اینکه طرحهایشان توسط مراجع ذی ربط کسبوکار مورد بررسی قرار بگیرد؛ توسط گروهی از افراد حرفهای در دانشگاه مورد آزمون قرار گیرد. در دانشگاههای برتر، مسابقه طرح کسبوکار برگزار می گردد. بیشتر دانشگاهها مسابقه طرح کسبوکار را برای خودشان و بصورت داخلی برگزار می کنند و تنها یک مسابقه در سطح ایالتی برگزار می گردد. نتایج تحقیقات نشان می دهد که از سال 1996 هفت مسابقه طرح کسبوکار موجب شدهاند که بیش از 72 شرکت جدید ایجاد شود. یکی از بزرگترین مسابقات طرح کسبوکار، مسابقه مورت کورپ38 در دانشگاه تگزاس است که برنده آن 100 هزار دلار گرانت دریافت می دارد[15].
در آمریکا دولت در راهاندازی مراکز مراکز رشد دخالت چندانی ندارد، اما بعضی دانشگاهها برای خود مرکز رشد راهاندازی کردهاند[16].
آمریکا در زمینه ایجاد مراکز رشد در بخشی از محیط و فضای آموزشی دانشگاه پیشتاز است. مراکز رشد اهداف و مقاصد متفاوتی می توانند داشته باشند. مرکز رشد لستر برای کارآفرینی در برکلی حوزه و قلمرو محدودی دارد و فقط برای دانشجویان برکلی در دسترس است. از سال 1989 دانشگاه تگزاس نیروی محرکه مرکز رشد و فناوری اوستین(AIT)39 است که بزرگترین مرکز رشد در آمریکا است[15] .
دانشگاههای برتر طرحهای مشاوره و راهنمایی شغلی توسط سازمانها و تشکل دانشجویی و یا از طریق پایگاههای اطلاعاتی موجود دانشجویان و افراد حرفهای و با تجربه در کسبوکار را دورهم آورده و کمکهای لازم ارائه می گردد. برنامه "کارآفرین در محل" در دانشگاه پنسلوانیا به دانشجویان این امکان را می دهد که از تجربیات و تخصصهای کارآفرینان موفق استفاده کند. دانشجویان شرکت کننده در این برنامه در جلسات 30 دقیقهای با کارآفرینان بصورت فردی ملاقات کرده و درباره ایده های کسبوکار و سایر موضوعات کارآفرینانه بحث می کنند[16].
دانشگاههای برتر به سرمایهگذاران مخاطرهپذیر دسترسی دارند. دسترسی به سرمایهگذار مخاطرهپذیر ممکن است به روشهای مختلفی سازماندهی شده باشد. اغلب دانشگاهها یا سازمانهای دانشجویی فعالیت ها و رویدادهای شبکه ای برای دانشجویان، سرمایهگذاران مخاطرهپذیر و فرشتگان کسبوکار را سازماندهی می کنند. از شبکه های رسمی یا پایگاههای اطلاعاتی نیز برای گردهم آمدن دانشجویان و سرمایهگذار مخاطرهپذیر استفاده می کنند. در دانشگاه کرنل شرکت های BR (صندوق سرمایهگذاری) توسط دانشجویان سال دوم اداره میشود[20]
شبکه های فارغالتحصیلان در برنامههای کارآفرینی مشارکت و تاثیر فوق العاده ای دارند. یافته های مطالعه حاضر نشان میدهد که تقریباً در تمامی دانشگاههای برتر که از نظر کارآفرینی برتر هستند، شبکه های فارغالتحصیلان وجود دارد. سازمانها و انجمنهای فارغالتحصیلان زیادی در فعالیتهای کارآفرینی مشارکت داشته و تاکید دارند. اعضای این سازمانها و انجمنهای فارغالتحصیلی قبلاً در دورههای کارآفرینی شرکت کرده و یا دانشآموخته کارآفرینی هستند. این افراد با توجه به علاقه ای که به دانشگاه خود داشته اند، ارتباط خود را با آنها حفظ کرده و در فعالیت های شبکه ای شرکت می نمایند. بعضی از جلسات برنامههای دانشآموختگان بصورت غیر رسمی بوده در حالیکه بعضی از آنها بصورت فعلانه جهت تقویت شبکههای دانشجویی ملی و بین المللی بصورت رسمی تلاش می نمایند[20].
در دانشگاههای برتر مراکز حقوقی مالکیت فکری دارند. MIT به عنوان یک دانشگاه فنی در زمینه حقوق مالکیت فکری به دانشجویان مشاوره میدهد. MIT از نظر سازمانی بصورت تخت است و کنترل کمتری برای اعضا داشته و بیشترین تعداد ثبت اختراعات در میان سایر دانشگاههای فنی آمریکا در این دانشگاه قرار دارد[13].
5- ارزشیابی
ارزشیابی فعالیتهای کارآفرینی دانشگاه با موضوعاتی چون وجود برنامههای ارزشیابی، تاثیر و نفوذ ذینفعان در حوزه آموزش، نظارت و ارشادگری مسیرهای شغلی دانشآموختگان کارآفرینی، و میزان استفاده و الگوبرداری سایر موسسات آموزشی از برنامههای این دانشگاه است. چنانچه قسمتی یا کل برنامههای آموزش کارآفرینی در سایر موسسات آموزشی تکرار و الگوبرداری گردد؛ بدان معنی است که طراحی و اجرای دوره به خوبی بوده و برنامههای آموزش کارآفرینی موفقیتآمیز است. ارزشیابی به عنوان رکن مهم و اصلی برنامههای آموزشی است. چنانچه این ارزشیابی از منظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان انجام شود که در نتیجه آن می توان درباره کیفیت برنامه آموزش کارآفرینی قضاوت کرد. تاثیر آموزش کارآفرینی بر مسیر شغلی دانشجویان بایستی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و همواره نظارتهای لازم ارائه گردد. این تاثیر می تواند با مقایسه میزان کارآفرینی، وجود فرصت های استخدام، و سطوح درآمد در بین دانشآموختگانی که در کلاسهای کارآفرینی شرکت کرده اند و آنهایی که شرکت نکرده اند انجام شود. یکی دیگر از ابعاد ارزشیابی در آموزش کارآفرینی، میزان توجه و تاثیر ذی نفعان در محتوا برنامههای کارآفرینی است. چنانچه مهارتهای دانشجویان متناسب با نیازهای آینده سازمان و شرکت باشد؛ بدان معنی است که به خواسته ها و توجهات سازمانها در آموزش کارآفرینی توجه شده است.
در دانشگاههای برتر برنامههای آموزش کارآفرینی این دانشگاهها در دانشگاههای دیگر مورد الگوبرداری قرار گرفته اند. ممکن است عنصر یا بخشی از برنامه و یا کل برنامه در سایر موسسات و دانشگاهها مورد بهره برداری قرار گیرد. بنیاد کافمن بطور فعالانه در توسعه رویکردی منسجم و واحد در آموزش کارآفرینی برای سایر دانشگاهها فعالیت می کند[26].
مجموعهای از مشکلات اساسی در ارزیابی برنامههای آموزش کارآفرین وجود دارد. چرا که بیشتر فارغالتحصیلان بلافاصله بعد از اتمام تحصیل اقدام به راهاندازی کسبوکار نمی کنند. بیشتر آنها ابتدا وارد مشاغل عادی شد و سپس وارد کسبوکار های کوچک تر شده و بعد از آن کارآفرین می شوند. دانشکده تحصیلات تکمیلی مدیریت در دانشگاه استنفورد واحدی را جهت ارشادگری و نظارت بر مسیرهای شغلی فارغالتحصیلان استنفورد راهاندازی کرده است. مشکلی که در اینجا وجود دارد آنست که بین دانشجویان کارآفرین و غیر کارآفرین تمایزی قائل نشده اند[14].
دانشگاههای برتر بطور مستمر از دانشآموختگان و رهبران کسبوکار جهت اصلاح و کمک به برنامههای کارآفرینانه اطلاعات کسب می کنند[16].
روحیه و فرهنگ کارآفرینانه در جامعه آمریکا آنقدر بالاست که در موسسات آموزش کارآفرینی به یک رشته معتبر و با ارزش تبدیل شده و اقدامات و منابع لازم جهت اجرای برنامههای جامع کارآفرینی تدارک دیده شده است. علاقه به کارآفرینی در دانشجویان غیر مدیریت نیز رو به افزایش است. در دانشگاه استنفورد و کرنل نرخ مشارکت دانشجویان بین 15 الی 20 درصد است. سطح بالای مشارکت دانشجویان در دانشگاههای برتر نباید شگفت آور باشد چرا که دانشگاههای مطالعه شده دانشگاههایی بودند که بهترین اقدامات برنامههای کارآفرینی در آن انجام می شده است.
دانشگاههای برتر رویکرد کارورزی محور به آموزش کارآفرینی داشته و به طور مستمر از ذینفعان کسبوکار در برنامههای آموزش کارآفرینی استفاده می کنند. رهبران کسبوکار نیز از طریق شبکه های فارغ التحصیلی در این برنامهها شرکت می کنند. شبکه های فارغالتحصیلان تنها و مهمترین مسیر حیاتی برای جامعه کسبوکار در اکثر دانشگاههای برتر است.
بیشتر دانشگاههای برتر برنامههای کارآفرینی را از طریق کمک های اهدائی بنیادها یا افراد خیر برگزار می کنند. برنامههای کارآفرین جامعه کسبوکار و دانشآموختگان را در تأمین منابع مالی فعالیتها و برنامههای کارآفرین درگیر می کند. منابع مالی بدست آمده از شرکت های کارآفرینی اغلب نجومی40هستند. بعضی دانشگاهها چندین میلیون دلار کمک مالی وقفی از دانشآموختگان موفق دریافت کرده اند. علاوه بر ان دانشگاههای برتر دارای مراکز کارآفرینی هستند که تمام فعالیت های کارآفرینانه را سازماندهی می کند. بعضی از این مراکز کارآفرینی دارای 30 الی 40 نفر مدرس هستند.
در دانشگاههای برتر مشارکت دانشجویان اهمیت بالایی دارد. شبکهها و انجمن های دانشجویی برنامهریزی و اجرای برنامههای اجتماعی و دانشگاهی را بر عهده دارند. با توجه به اینکه امور مربوط به تدریس کارآفرینی وقت گیر است و مدرسین و اعضای هیأت علمی جهت سازماندهی فعالیتهای مرتبط با کارآفرینی وقت کافی نداشته باشند، معمولاً دانشجویان این امر را برعهده دارند. مشارکت کارآفرینان در برنامههای آموزش رویکرد های مختلفی می تواند داشته باشد. در دانشگاههای برتر مشارکت کارآفرینان به صورت نظاممند انجام می شود. آموزش روش تدریس مقدم بر مشارکت کارآفرین بوده که از این طریق کارآفرینان و کارورزان قادر می شوند با زمینه و سابقه کارآفرینانه ای که دارند، دید و بینش ارزشمندی برای دانشجویان ارائه دهند. در همین راستا آموزش تکمیلی برای مدرسین- کارمند نیز که علاقه به مسیر شغلی تدریس کارآفرینی دارند، فراهم است.
جمع بندی
مطالعه و بررسی آموزش کارآفرینی در دانشگاههای مهم و برتر ما را به یافته های و نکات قابل توجه و مهمی هدایت می نماید. در اینجا به خلاصه ای از این یافته ها اشاره می گردد:
1- از نظر حوزه و قلمرو آموزش دانشگاههای برتر رشتههای دانشگاهی بیشتری با تمرکز بر کارآفرینی ایجاد نموده و رشته کارآفرینی را در مقاطع کارشناسی/ کارشناسیارشد و MBA راهاندازی نموده اند. دسترسی به یادگیری مادامالعمر، آموزش اجرائی و طرح کسبوکار و انجام تحقیقات کارآفرینی در دانشگاه از ویژگیهای دیگر حوزه و قلمرو آموزش کارآفرینی در این دانشگاهها است. 2- دانشگاههای برتر در زمینه اجرای آموزش کارآفرینی فعالیتهای گوناگونی در سطوح بالا انجام میدهند که مهمترین آنها عبارتند از: ایجاد مدل ذهنی کارآفرینانه41، استفاده از سخنران مهمان و کارورز، آموزشهای ضمن خدمت مدرسین کارآفرینی، در دسترسبودن انترنی یا تجربه عملی، ارتباط مستمر با جامعه کسبوکار، استفاده از الگوهای نقش، توسعه و پرورش شخصیت دانشجویان، رویکرد تجربی در آموزش کارآفرینی، و میزان بالندگی و عمق زمینههای کارآفرینانه مدرسین. 3- در دانشگاههای برتر جایگاه و موقعیت آموزش کارآفرینی در دانشگاه نهادینه شده است که در آنها ویژگیهایی چون بالا بودن انگیزه های اعضای هیأت علمی برای آموزش کارآفرینی، میزان دستیابی به اعتبارات و بودجه، مشارکت دانشجویان در راهاندازی فعالیتهای کارآفرینانه، مشارکت اعضای هیأت علمی دانشکده مدیریت بازرگانی و سایر اساتید در مدیریت برنامههای کارآفرینی، فعالیتهای شبکه ای، فعالیتهای بینرشته ای، وجود آزمایشگاههای مطالعه و تبادل ایده، قوانین مربوط به انتخاب و انتقال واحدها، و کارآفرینی به عنوان بخشی از رویکرد کلی آموزشی دانشگاه در سطوح بالایی قرار دارد. 4- از دیگر یافته های مربوط به بررسی وضعیت آموزش کارآفرینی در دانشگاههای برتر موضوع فعالیتهای گسترش و توسعه ای آن است که در این دانشگاهها شبکه های ارتباطی و میزان همکاری با گروه های خارج از مرزهای دانشگاه که می توانند کمک و مشاوره به دانشجویان کارآفرینی بدهند، بسیار بالاست که در این زمینه اقداماتی از قبیل دسترسی به مرکز رشد، ارشادگری مسیر شغلی دانشجویان و نظارت برآن، سرمایهگذار مخاطرهپذیر یا فرشتگان کسبوکار، شبکه های فارغالتحصیلان، حمایت از مالکیت فکری (IRP)42 و مسابقات طرح کسبوکار در سطح بالایی انجام می گیرد. 5- در دانشگاههای مورد بررسی شده با توجه به اینکه اقداماتی از قبیل وجود برنامههای ارزشیابی، تاثیر و نفوذ ذینفعان در حوزه آموزش، نظارت و ارشادگری مسیر های شغلی دانشآموختگان کارآفرینی، و سایر موسسات آموزشی از برنامههای آموزش کارآفرینی این دانشگاهها استفاده و الگوبرداری می کنند.
بحث و نتیجه گیری
دانشگاه بدون ارتباط با صنعت و جامعه کسب و کار شبیه برج عاج است. نسل سوم دانشگاهی مستلزم ارائه آموزشهای کارآفرینانه در همه رشته ها و دانشکده هاست[27]. تحلیل دانشگاههای برتر در زمینه آموزش کارآفرینی، نکات مهم و ارزشمندی را نشان می دهد. بطور کلی دانشگاههای برتر در ابعاد آموزش کارآفرینی عملکرد بالایی دارند. در دانشگاههای برتر بیشتر دانشجویان بصورت فعلانه در فعالیتهای کارآفرینی راهاندازی شده توسط دانشجویان دیگر مشارکت دارند. تمام دانشگاههای بررسی شده از نظر مشارکت دانشجویان در سطح یکسان و بالایی هستند. دانشگاههای برتر در تمام زمینه های اجرای آموزش کارآفرینی اعم از ترویج روش تفکر کارآفرینانه، ارائه آموزش روش تدریس برای کارآفرینان – مدرس، استفاده از الگوهای نقش، رویکرد تجربی در روش تدریس و توسعه ویژگیهای شخصیتی دانشجویان، برگزاری دوره های کارورزی برنامهها و اقدامات راهبردی دارند. در دانشگاههای برتر ارتباط با صنعت و کسبوکارهای خصوصی، کارورزی و الگو های نقش از عناصر کلیدی و مهم در اجرای آموزش کارآفرینی بوده که از طریق آن به دانشجویان این امکان داده می شود که مهارتهای خود را در دنیای واقعی کسبوکار مورد آزمون قرار داده و کسبوکارها نیز بر فرهنگ کارآفرینی دانشگاه تاثیر داشته باشند. دانشگاههای برتر رویکرد نظام مندی در استفاده از افراد کارآزموده برای برنامه های آموزش کارآفرینی دارند. که نمونه آن آموزش روش تدریس برای کارآفرینان – مدرس می باشد. در زمینه گسترش فعالیتهای کارآفرینانه دانشگاههای برنامهها و اقدامات گوناگونی انجام می دهند. دانشگاههای برتر در زمینه های چون آموزش و راهنمایی حرفه ای کارآفرینی، وجود شبکه های گسترده و فعال فارغالتحصیلان و سرمایه گذار ریسکی، ارائه مشاوره حقوق مالکیت فکری، برگزاری مسابقه طرح کسبوکار و دسترسی به مراکز رشد برای دانشجویان دوره کارآفرینی از اقدامات مهم جهت گسترش فعالیتها و خدمات آموزش کارآفرینی است که انجام می دهند. در حالیکه دانشگاههای برتر اقدامات زیادی در راستای نهادینه سازی آموزش کارآفرینی انجام داده اند؛ رتبههای بالایی در تمام زمینه های حوزه آموزش و اجرای آن دارند. روی هم رفته دانشگاههای برتر در ویژگیهایی چون دسترسی به منابع مالی، مشارکت دانشجویان، فعالیتهای شبکهای، مشارکت کسبوکارهای خصوصی در مدیریت برنامه های کارآفرینی طرحها و اقدامات منسجمی دارند. تمام دانشگاههای مورد بررسی شبکه های فارغ التحصیلی دارند که از طریق آن افراد مجرب و کارآزموده در کسبوکار به کلاسهای درس کارآفرینی آمده و با استفاده از الگوهای نقش، میزان کارورزی دانشجویان، ارتباط شبکه ای با کسبوکار خصوصی، برنامه زمانی منظم برای آموزش و راهنمایی شغلی، طرحهای مشارکتی و کوآپ43[28] ایجاد ارتباطات با سرمایه گذاران مخاطره پذیر و فرشتگان کسبوکار توسعه پیدا کرده و تعداد افراد خیًر بیشتری نیز جذب دانشگاه می شود. در حالیکه تلاشهای زیادی در بعضی از دانشگاههای ایران برای سازماندهی فعالیتهای دانش آموختگان انجام شده است؛ از نظر کیفیت و چگونگی بایستی با شبکه های دانش آموختگان دانشگاههای برتر مورد مقایسه قرار گرفته و از تجربیات آنها استفاده گردد.
الگوی آموزش کارآفرینی دانشگاههای برتر توسط دانشگاههای سایر کشورها مورد استفاده قرار گرفته و همچنین طرحها و اقدامات مهمی را در زمینه ارزشیابی اعضای هیأت علمی و دانشجویان و نیازهای ذی نفعان، منتوری و هدایت مسیرهای شغلی دانشجویان انجام می دهند. به دليل تحولات سريع اقتصادي، صنعتي و فرهنگي و نياز کشور به تقويت شرکتهای دانش بنیان و توليد ثروت از دانش، احتياج به يک بسترسازي مناسب جهت توليد علم وجود دارد. پرداختن به مقوله کارآفريني و تربيت و آموزش دانش آموختهگاني که داراي تواناييها و مهارتهاي لازم براي راه اندازي يک کسب و کار مناسب باشند، از وظايف اصلي هر دانشگاه محسوب مي شود.
1. با توجه به جوان بودن حوزه آموزش کارآفرینی، تحقیقی در خصوص نحوه برنامهریزی درسی کارآفرینی در رشته های مختلف دانشگاهی انجام گیرد.
2. آموزش کارآفرینی در دانشگاهها در کوتاه و بلند مدت مزایای زیادی برای صنعت دارد. لذا لازم است دستاوردهای این حوزه برای صنعت مورد شناسایی و تحقیق قرار گیرد.
3. در زمینه تجربیات رابطه کسب و کارهای خصوصی با دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در سایر کشورها تحقیقات لازم به عمل آید.
4. در زمینه شناسایی تجربیات آموزش کارآفرینی در دانشگاههای آسیایی نیز تحقیقاتی انجام و امکان استفاده از آنها در دانشگاههای ایران بررسی های لازم به عمل آید.
5. در این تحقیق نقشهای صنعت و جامعه کسب و کار در آموزش کارآفرینی برای دانشجویان بیشتر از طریق معرفی سخنران مهمان و تهیه مطالب و محتوای آموزشی و همچنین تعامل و همکاری در کارآموزی و کارورزی بوده است. در صورتیکه صنعت و جامعه کسب و کار می تواند نقشهای متنوع و گوناگونی داشته باشد که در تحقیقات آتی مستلزم بررسی بیشتر است.
با توجه به نقش و مسئولیتهایی که آموزش عالی در جامعه دارد؛ انتظار می رود که چارچوب حمایتی لازم برای آموزش کارآفرینی در دانشگاهها شکل بگیرد. بنابراین بطور کلی مطابق یافته این تحقیق می توان اجرای این مدل را برای دانشگاهها پیشنهاد کرد.
1. برنامه های آموزش کارآفرینی نیاز به اختصاص وقت و هزینه زیادی است لذا لازم است از دست اندرکاران برنامه های آموزش کارآفرینی از جمله مجریان در بخشهای مختلف حمایت های لازم به عمل آید.
2. با توجه به مقاومت برخی گروهها و دانشکده ها در اجرای آموزش کارآفرینی لازم است قوانین و آیین نامه های اجرائی لازم برای آموزش کارآفرینی در بخشهای مختلف بویژه دانشگاهها تدوین و از پشتوانه قوی برای اجرا برخوردار باشد.
3. از عوامل مهم در یادگیری و آموزش کارآفرینی استفاده از منتورهای صنعت به صورتها و شکلهای مختلف در دانشگاه است. مثلا در رویدادهای چون مسابقات طرح کسب و کار، برگزاری استارت آپ ویکند و جشنواره های کارآفرینی با مشارکت آفرینی بخش جامعه کسب و کار و صنعت باشد.
4. نظر به اینکه آموزش کارآفرینی حوزه ای تخصصی از نظر طراحی و اجرا است. لازم است مراکز کارآفرینی فعال و دانشکده کارآفرینی در طراحی این دوره ها حمایت های لازم برای دست اندرکاران برنامه درسی ارائه دهند.
5. امروزه کارآفرینی فقط مربوط به رشته خاصی نیست بلکه تمامی رشته های دانشگاهی باید برنامه های درسی شان را کارآفرینی محور و یا ماینور(کهاد) تعریف کنند تا دانشجویان بتوانند کسب و کار رشته خودشان را هم یاد بگیرند.
6. از افراد با تجربه صنعت به عنوان استاد مدعو، سخنران مهمان و ارائه دروس مشترک در کلاسهای کارآفرینی استفاده شود.
7. محتوا و مطالب ارائه شده در کلاسهای آموزش کارآفرینی مطابق با نیازهای جامعه کسب و کار و صنعت باشد. این کار مستلزم شناسایی شایستگی های کارآفرینی و طراحی برنامه نیاز سنجی آموزشی در تمام صنایع و کسب و کارهاست.
فهرست منابع
1. Baptista, R. J. Leitão (eds.), Entrepreneurship, Human Capital, and Regional Development, International Studies in Entrepreneurship 31, DOI 10.1007/978-3-319-12871-9_1
2. عزیزی، محمد؛ محمود احمدپور داریانی؛ زهرا صباغیان؛ بررسی ویژگیهای کارآفرینی دانشجویان؛ چشم انداز مدیریت بازرگانی؛(4) 13-14؛ 163-190. (1383)
3. Kyrö, Paula. 2005. “Entrepreneurial learning in a Cross-Cultural Context Challenges Previous learning Paradigms.” The Dynamics of Learning Entrepreneurship in a Cross-Cultural University Context. Entrepreneurship Education Series 2: 68-102.
4. EC (European Commission). 2012. Effects and Impact of Entrepreneurship Programmes in Higher Education. Brussels: Directorate-general for Enterprise and Industry.
5. عزیزی, محمد و مرتضی طاهری؛"تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد و ویژگی های کارآفرینانۀ دانشجویان." فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی(4).. (1392)
6. Rae, David. 2010. “universities and Enterprise Education: Responding to the Challenges of the new Era.” Journal of Small Business and Enterprise Development 17 (4): 591–606.
7. Rehn, A., M. Brannback, A. Carsrud, and M. lindahl. 2013. “Challenging the Myths of Entrepreneurship?”Entrepreneurship & Regional Development 25 (7–8): 543–551. doi:10.1080/08985626.2013.818846.
8. Katz, J. 2003. The chronology and intellectual trajectory of American entrepreneurship education 1876–1999. Journal of Business Venturing, 18: 283–300.
9. Brush, C., I. Duhaime, W. Gartner, A.Stewart, J. Katz, M. Hitt, S. Alvarez, G. Meyer, and S. Venkataraman (2003). “Doctoral Education in the Field of Entrepreneurship,” Journal of Management,309-331,(3)29.
10. Kuratko, Donald F. 2005. “The Emergence of Entrepreneurship Education: Development, Trends, and Challenges.” Entrepreneurship Theory and Practice 29 (5): 577–598. doi:10.1111/j.15406520.2005.00099.x.
11. Van Vuuren, JJ. and Nieman, G.H. (1999), "Entrepreneurial education and training: a model for syllabi/curriculum development", Proceedings of the 45th ICSB World Conference, Naples. http://www.sbaer.uca.edu/research/icsb/1999/93.pdf
12. Streeter, Deborah H.;John P. Jaquette; Jr. Kathryn Hovis(2002); University-wide Entrepreneurship Education: Alternative Models and Current Trends; Department of Applied Economics and Management
13. MIT (MIT Entrepreneurship Center): Background. Http://entrepreneurship.mit.edu.
14. http://www.gsb.stanford.edu/cmc/
15. http://www.mccombs.utexas.edu/research/hkcenter/
16. http://www3.babson.edu/eship/
17. http://www.wep.wharton.upenn.edu/Research/overview.html
18. Blenker, Per, Signe Hedeboe Frederiksen, Steffen Korsgaard, Sabine Muller, Helle neergaard, and Claus Thrane. 2012. “Entrepreneurship as Everyday Practice: Towards a Personalized Pedagogy of Enterprise Education.” Industry and Higher Education 26 (6): 417–430.
19. Shane, S. A. (2004). Academic entrepreneurship: University spinoffs and wealth creation. Edward Elgar Publishing.
21. http://entrepreneurship.berkeley.edu/
22. http://www.hbs.edu/entrepreneurship/
23. http://www.business.uvic.ca/008_BComHome/204_Entrepreneurs.html
24. http://www.marshall.usc.edu/web/Lloydgreif.cfm?doc_id=1055 .
25. http://www.anderson.ucla.edu/x1012.xml
26.. http://www.emkf.org
27. Etzkowitz, Henry;(2003) The Rise of the Entrepreneurial University, Science Policy Institute State University of New York, Purchase, New York, 10577 USA
28. حسینی نرگس، مهدیون روح اله، یارمحمدزاده پیمان؛ عوامل مؤثر در برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت. ۱. ۱۳۹۴; ۸ (۲۹ و ۳۰) :۷۳-۸۶.(1393)
29. احمدی زهرا. شناسایی عوامل موثر بر ارتباط دانشگاه و صنعت . ۱. ۱۳۹۴; ۸ (۲۹ و ۳۰) :۶۳-۷۲.(1393)
[1] . Katz
[2] . chronology
[3] Jurie van Vuuren
[4] Gideon Nieman
[5] Pretoria
[6] motivation
[7] entrepreneurial skills
[8] business skills
[9] . Ball Sate
[10] . Columbia
[11] . Duke
[12] . Harvard
[13] . Maryland
[14] magnet programs
[15] radiant programs
[16] . national consortium of entrepreneurship centers
[17] . entrepreneur magazine
[18] 1. New Enterprises
[19] Herb Kelleher center .
[20] Red Mccombs .
[21] . executive education and management training
[22] School of excutive education.
[23] Wharton school of business .
[24] Entrepreneurial mind-set .
[25] . practitioner
[26] Core academic skills .
[27] unorthodox .
[28] . entrepreneurial thinking
[29] . Lifetime Achievement at berkeley
[30] . accomplishments
[31] . high- profiled
[32] . professorship
[33] . lioyd grief center
[34] . Kenneth morse
[35] . the Harold price center
[36] . Intellectual Property Right
[37] . Liscence
[38] . Moot corp competition
[39] .Austin Technology Incubator
[40] . astronomical
[41] Entrepreneurial mind-set .
[42] . Intellectual Property Right
[43] . co operative education