Investigating the Information and Communication Technology Deployment Impact on Energy Expenditures of Iranian households (A Provincial Approach)
Subject Areas :Elham Hosseinzadeh 1 , َAmir Hossein Mozayani 2
1 - Tarbiat Modares University
2 - Member of the scientific faculty of Tarbiat University
Keywords: Information and Communication Technology, Household Energy Expenditures, Integrated Data Method, Provincial Data.,
Abstract :
Nowadays, investing in information and communication technology (ICT) is inevitable, because it affects various aspects of human life, including the economy. Due to the rapid growth of population, increasing energy demand, and limited energy resources, one of the basic measures to achieve sustainable development in countries, is optimization and reform of energy consumption structures. Given that the home sector is one of the main sectors of energy consumption, one of the effective approaches in reducing and managing household energy expenditures is to use ICT capabilities. In this regard, in this study, the effect of ICT expansion on energy consumption of urban households in Iran using the Panel Data method and GLS model during the period 2008-2015 and in the form of provincial data has been analyzed. The results indicate that in some models, a significant reducing effect of ICT on energy expenditure was observed. However, in most of the estimated models, there is no significant reducing effect of ICT on household energy expenditure. It seems that the main reasons for this are the subsidy structure governing energy prices, the low share of energy in total household consumption expenditures, the lack of proper consumption culture.
1. س. کریمزادگان, و پ. سلاطین (2017). "تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اقتصاد سلامت." مدلسازی اقتصادی 37(11): 129-147.
2. ع. قاسمی, و م. پورردبیل (2015). "بررسی تأثیر فناوری اطلاعات وارتباطات بر شدت مصرف انرژی در بخش حمل ونقل." پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران 4(13): 169-190
3. س. محمدزاده, ا. ح. مزینی , و ع. عصاری آرانی (2014). برسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات ICTبر مصرف انرژي در ایران (مطالعه موردي بخش حمل و نقل). کارشناسی ارشد, تربیت مدرس.
4. ک. سهيلي, (2007). "الگوهاي تقاضا و تحليل ديناميك تقاضاي انرژي در ايران
5. ن. سعیدی, (2011) "تخمین تابع تقاضاي گازوئیل در بخش حمل و نقل ریلی کشور." فناوري حمل و نقل 17: 1-10".
6. ا. اكبري نعمت, ه. طالبي, و ا. جلائي (2014)"بررسي عوامل اجتماعي و فرهنگي موثر بر مصرف انرژي خانوار پس از اجراي قانون هدفمندسازي يارانه ها (مطالعه موردي: شهر اصفهان)."
7. م. صادقي شاهداني, و م. خوشخوي (2014) "تحليل منابع و نهادهاي اجتماعي موثر بر بهبود رفتار مصرفي خانوار شهري (مطالعه موردي: رفتار مصرفي انرژي)."
8. م. فطرس, و ج. براتي(2011) "تجزيه انتشار دي اکسيدکربن ناشي از مصرف انرژي به بخش هاي اقتصادي ايران، يک تحليل تجزيه شاخص."
9. ا. جلائي, م. بختيار, و ا. اکبري نعمت (2018) "تحليل فضايي تأثير قانون هدفمند سازي يارانه ها بر مصرف انرژي خانوار."
10. م. حشمت¬پور, ع. عصاری آرانی, و ح. صادقي (2011). بررسی بر مصرف برق درکشورهاي منتخب(ICT) اثر سرمایه گذاري فن آوري اطلاعات و ارتباطات. کارشناسی ارشد, دانشگاه تربیت مدرس
11. م. بهمنی, ا. جمشیدنژاد, و م. ص. انصاریلاری (2014). "بررسی عوامل موثر بر مصرف انرژی بخش خانگی استان های کشور." فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی 10(42): 161-181
12. A. Kramers, M. Höjer, N. Lövehagen, and J. Wangel (2014). "Smart sustainable cities–Exploring ICT solutions for reduced energy use in cities." Environmental modelling & software 56: 52-62
13. H. Ishida, (2015). "The effect of ICT development on economic growth and energy consumption in Japan." Telematics and Informatics 32(1): 79-88.
14. P. Sadorsky, (2012). "Information communication technology and electricity consumption in emerging economies." Energy Policy 48: 130-136.
15. ح. صادقي, م. ذوالفقاري, و م. حيدري زاده (2009). "تخمين تابع تقاضاي بنزين در بخش حمل و نقل با استفاده از الگوريتم ژنتيک."
16. س. رزم¬خواه, س. بيشك, و ج. حقيقت (2016). بررسي تاثير استفاده از اينترنت و رشد اقتصادي روي مصرف برق در ايران. کارشناسی ارشد, تبریز.
17. م. محمودزاده, ح. شاه بيكي (2012). "آثار فناوري اطلاعات و ارتباطات بر شدت انرژي در کشورهاي در حال توسعه."
18. کرامتی،, گ. خندان خوانساری، (2014). "تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات مصرف انرژی در ايران " تحقیقات توسعه اقتصاد: 103-126.
19. M. Martiskainen, and J. Coburn (2011). "The role of information and communication technologies (ICTs) in household energy consumption—prospects for the UK." Energy Efficiency 4(2): 209-221.
20. M. Salahuddin, and K. Alam (2016). "Information and Communication Technology, electricity consumption and economic growth in OECD countries: A panel data analysis." International Journal of Electrical Power & Energy Systems 76: 185-193.
21. . F. Collard, P. Fève and F. Portier (2005). "Electricity consumption and ICT in the French service sector." Energy Economics 27(3): 541-550.
22. ا. قلي زاده و ا. ج. براتي "تحليل عوامل موثر بر مصرف انرژي خانگي و برق مصرفي خانوار در ايران: با تاکيد بر بهره وري انرژي."
23. ا. حسین¬زاده, . ا. ح. مزینی و ع. ناصری (2020). اثر گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مخارج سلامت و انرژی خانوار در ایران(رویکرد استانی). کارشناسی ارشد, تربیت مدرس.
دو فصلنامه علمي فناوري اطلاعات و ارتباطات ایران | سال سیزدهم، شمارههاي49و50، پاییز و زمستان 1400 صص: 1_12 |
|
بررسی اثر گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مخارج خانوارهای ایرانی در حوزه انرژی(رويكرد استاني)
الهام حسین زاده* امیرحسین مزینی**
*كارشناس ارشد اقتصاد، دانشکده اقتصاد ومدیریت، دانشگاه تربیت مدرس
**دانشیار پژوهشکدة اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
تاریخ دریافت: 01/10/1399 تاریخ پذیرش: 15/02/1400
نوع مقاله: پژوهشی
چکیده
امروزه سرمایه گذاري در فناوري اطلاعات و ارتباطات (فاوا) امری اجتناب ناپذیر است، چرا که بر ابعاد مختلف زندگی بشر از جمله اقتصاد اثر میگذارد. با توجه به افزایش سریع جمعیت، افزایش تقاضاي انرژي و محدودیت منابع انرژي یکی از اقدامات اساسی جهت دستیابی به توسعه پایدار در کشورها، بهینه سازي و اصلاح ساختارهاي مصرف انرژي می باشد. با توجه به اینکه بخش خانگی یکی از بخش هاي اصلی مصرف کننده ي انرژي است، یکی از رویکردهاي موثر در کاهش و مدیریت مخارج انرژي خانوارها بهره گیري از قابلیت هاي فاوا است. در این راستا در این مطالعه اثر گسترش فاوا بر مخارج انرژی خانوارهاي شهري ایران با استفاده از روش Panel Data و الگوي GLS طی دوره زمانی 1387-1394 و در قالب داده هاي استانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حکایت ازآن دارد که در برخی از مدلها به صورت موردی اثر کاهشی فاوا بر مخارج انرژی دیده شد. لیکن در اکثر مدلهای برآورد شده اثر کاهشی معناداری از فاوا بر مخارج انرژی خانوارها دیده نمیشود. به نظر میرسد عمده دلایل این امر ساختار یارانهای حاکم بر قیمت انرژی، پایین بودن سهم انرژی در کل هزینههای مصرفی خانوار، نبود فرهنگ صحیح مصرف و... میباشند.
واژگان کلیدی: فناوری اطلاعات و ارتباطات، مخارج انرژی خانوار، روش دادههای تلفیقی، دادههای استانی.
1. مقدمه
فناوریاطلاعاتوارتباطات (فاوا)، تحولات گستردهای درتمامیعرصه های اجتماعی و اقتصادی داشته است. تاثیر آن بر جوامع بشری به گونهای است، که جهان امروز به سرعت درحال تبدیل شدن به یک جامعهی اطلاعاتی است. جامعهای که در آن، دانایی ومیزان دسترسی واستفاده مفید از دانش، دارای نقش محوری وتعیینکننده است.
از مهمترین ویژگیهای فناوری اطلاعات وارتباطات، پیشرفت سریع آن است، که این پیشرفت سبب گردیده تا فناوری اطلاعات وارتباطات روزبهروز ارزانتر، پرکاربردتر و درنتیجه نزدیکتر به انسان گردد. بطور کلی فاوا به فناوری گفته میشود که در جمعآوری، انتقال، ذخیرهسازی، بازیابی، پردازش، انتشار ونمایش اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد. این فناوری دو ویژگی دارد: ازمیان رفتن فاصله ها با شکل گیری شبکه گسترده جهانی و رایانهای شدن سیستمهای ارتباطات دوربرد با ظرفیتهای جدید برای انتقال صدا وتصویر [1].
از طرفی در دنیای امروزی، انرژی نقش برجسته ای را در حوزههای مختلف اقتصادی وسیاسی ایفا مینماید. انرژي عاملی حیاتی است که نقش اساسی در تولید دارد. انرژي تأمین کنندهي نیازهاي اولیه و نیز خدماتی همچون گرمایش، سرمایش، روشنایی، حمل و نقل و... است. انرژی به عنوان یک کالای نهایی برای مصرفکنندگان و یک نهاده در فرایند تولید نقش مهمی را در تصمیمات خانوارها و بنگاهها ایفا میکند.
طی دهههاي اخیر، انرژي درکنار سایر عوامل تولید نقش تعیینکنندهاي در رشد اقتصادي کشورها داشته و اهمیت آن هم چنان رو به افزایش است. نقشی که بسیاری از کشورها را گرفتار نفرین منابع طبیعی و مبهوت چرخه توسعه نیافتگی وبرخی دیگر را دست به گریبان فشار هزینهای ناشی از افزایش قیمت انرژی کرده و حتی روابط بینالمللی را متأثر ساخته است. بر همین اساس جوامع به دنبال راهکارهایی هستند تا مصرف انرژی را بدون آسیبزدن به روند رشد اقتصادیشان کاهش دهند. در این زمینه کشورهای توسعهیافته به پیشرفتهای تکنولوژیکی گستردهای در راستای کاهش مصرف انرژی دست یافتند. فناوری اطلاعات وارتباطات از جملهی این تکنولوژیکیها به شمار میرود که در سالهای اخیر استفاده ازآن در تمامی بخشهای اقتصادی رشد چشمگیری داشته است وتاثیر آن در تمامی عرصههای زندگی به خوبی قابل مشاهده است [2].
به نظر می رسد، دسترسی سریع به اطلاعات و انجام امور بدون در نظر گرفتن فواصل جغرافیایی و فارغ از محدودیتهاي زمانی که منجر به صرفه جویی در وقت و انرژي می شود محوريترین دستاورد این فناوري(حداقل از منظر مصرف انرژي) است. چرا که نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات با افزایش امکان برقراري ارتباط از راه دور، ضمن تغییر الگوهاي فعالیتی، تغییر در الگوهاي فضایی و محلی به صورت کاهش جا به جایی را فراهم آورده است. بدین معنا که با انتقال مبادلات فیزیکی به فضاي مجازي نیاز به مصرف انرژي کاهش یافته است[3]. بخش خانگی در میان بخشهای اقتصادی کشور، از بزرگترین مصرفکنندگان نهایی انرژی است و شدت انرژی آن، برخلاف سایر بخشها، روندی صعودی دارد، یکی از بسترهایی که میتواند در این حوزه موثر باشد فاوا است. میتوان انتظار داشت با افزایش استفاده از مصادیق فناوری اطلاعات وارتباطات همچون بانکداری الکترونیک، دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک و... تقاضا برای مبادلات فیزیکی و مصرف انرژی کاهش و متعاقبا مخارج انرژی را کاهش یابد. بررسی این موضوع در دستور کار مطالعه حاضر قرار دارد. در واقع پاسخگویی به این سوال در دستور کار قراردارد که آیا گسترش فناوری اطلاعات وارتباطات توانسته هزینه های انرژی خانوارهای ایرانی را کاهش دهد؟ مقاله حاضر در پنج بخش تنظیم شده است. پس از مقدمه، بخش دوم به ادبیات موضوع شامل مبانی نظری و تجربی می پردازد. بخش سوم به مدل و روش تحقیق اختصاص دارد. در بخش چهارم به برآورد مدل و تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش پایانی نیز به نتیجه گیری اختصاص یافته است.
2. ادبیات موضوع
2 .1. مبانی نظری تابع تقاضاي انرژی
حامل هاي انرژي، هم به عنوان کالاهاي نهایی توسط مصرف کنندگان و هم به عنوان نهادهتولید، توسط بنگاه هاي اقتصادي مورد تقاضا قرار میگیرند. تعیین مقدار تقاضا براي آن بخشی از حامل هاي انرژي که به عنوان کالاي نهایی مورد استفاده قرار می گیرند، بر اساس تئوري رفتار مصرف کننده و از طریق ماکزیمم سازي مطلوبیت با توجه به قید بودجه مصرف کننده انجام میپذیرد. با تشکیل شرایط مرتبه اول و دوم و با فرض اینکه تابع مطلوبیت مصرف کننده اکیدا شبه مقعرباشد، مقدار تقاضا براي حامل هاي انرژي مانند تقاضا براي سایر کالاهاي مصرفی، تابعی از بردار n بعدي قیمت ها و درآمد خواهد بود. در اکثر توابع و سیستم هاي تقاضاي مبتنی بر تئوري رفتارمصرف کننده از قبیل سیستم هزینه هاي خطی استون - گري، سیستم تقاضاي ترانسلوگ، سیستم تقاضاي روتردام، سیستم تقاضاي تقریبا ایده آل، سیستم مخارج خطی پاول و مدل هاي تقاضاي باکشش ثابت که در تجزیه و تحلیل تقاضاي انرژي، مورد استفاده قرار گرفته اند، تقاضاي حامل هاي انرژي به درآمد مصرف کنندگان، قیمت حامل و قیمت کالاهاي جانشین و مکمل آن، ارتباط داده شده است [4].
به طور کلی مدل هاي تقاضاي انرژي به چهار گروه به شرح زیر تقسیم میشوند:
1. مدل هایی که ارتباط مصرف و متغیرهاي کلان اقتصادي را آزمون می کند.
2. مدل هایی که تخصیص سوخت را با توجه به نوع سوخت مصرفی در اقتصاد یا در بخش ویژه بهینه می کند.
3. مدل هاي تقاضاي انرژي بخشی، که مصرف را در بخش یا زیر بخش ویژه اقتصادي بررسی میکند.
4. مدل هاي سیستم هاي انرژي که بررسی کلی از عرضه و تقاضا براي انواع منابع انرژي و مقایسههاي بین المللی را ممکن می سازند [5].
در مطالعهی حاضر به نوعی تمرکز روی گروه (أ) است که ارتباط مصرف(مخارج) انرژی را با عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی اثر گذار برا آن مورد بررسی قرارمیگیرد.
2 .2. جایگاه انرژی در بخش خانگی
میان بخشهای اقتصادی کشور، بخش خانگی از بزرگترین مصرف کنندگان نهایی انرژی است و شدت انرژی آن بر خلاف سایر بخشها دارای روند صعودی است [6]. با توجه به اينكه بالغ بر نيمي از انرژي در كشور، متعلق به بخش خانوار است؛ نقش و جايگاه آن در مصرف انرژي، بسيار اساسی است [7]. تجزیه و تحلیل شدت انرژی در بخش های مختلف اقتصادی کشور(صنعت، حمل و نقل، خانگی-عمومی-تجاری، کشاورزی و سایر بخشها) حاکی از آن است که در میان بخشهای مذکور، تنها بخش خانگی-عمومی-تجاری با افزایش در شدت انرژی همراه بودهاند. افزایش در شهرنشینی، تغییر در سبک زندگی، قیمت ارزان انرژی و پایین بودن سهم هزینه آن در کل هزینههای مصرفی خانوار، نبود فرهنگ صحیح مصرف و استفاده از تجهیزات خانگی با راندمان پایین در مصرف انرژی از دلایل اصلی افزایش در شدت انرژی خانگی است [8] , [9] مقایسه الگوی بخشی مصرفی نهایی انرژی در ایران با الگوی جهانی بیانگر تفاوت اساسی است به گونهای که سهم مصرف انرژی بخش صنعت در ایران بسیار کمتر از متوسط جهانی و برعکس سهم بخش خانگی-تجاری و بخش حمل و نقل بالاتر از متوسط جهانی است. رفتار مصرف کنندگان انرژي در بخش خانگی از این نقطه نظر مورد بررسی قرار می گیرد که در آن هر مصرف کننده خواهان ماکزیمم کردن مطلوبیتش نسبت به محدودیت بودجه اش می باشد. این مطلوبیت تابعی از کالاها و خدماتی(از جمله انرژي) است که مصرف می کنند در واقع معادله تقاضاي مصرف کنندگان براي یک کالا از جمله انرژي ازتحلیل حداکثر نمودن تابع مطلوبیت مشتق میگردد. به عبارت دیگر فرمولبندي مدل تقاضاي خانگی بر مبناي تئوري رفتار مصرف کننده در اقتصاد است. در این مدل ها انرژي به صورت تابعی از قیمت انرژي و یا عوامل جانشین، درآمد، حجم و تعداد وسایل مصرف کننده انرژي، درجه حرارت و عوامل شکل دهنده ترجیحات مصرف کنندگان تعریف می گردد[10].
تقاضاي مسکونی براي انرژي از تقاضا براي گرم کردن خانه، آشپزي، آب گرم ،روشنایی، حمل ونقل و غیره نتیجه می شود و می تواند در چارچوب تئوري تولید خانوار بیان شود .خانوارها کالاهایی را از بازار می خرند و آن ها را در تولید کالاهاي دیگري به کار می برند که در تابع مطلوبیت خانوارها وارد می شود. در بخش مسکونی ایران، مهم ترین سوخت هایی که به کار می رود برق، گاز طبیعی و نفت سفید هستند. نفت کوره و گاز مایع کم اهمیت تر می باشند. همچنین خانوارها برای حمل ونقل خود با وسایل نقلیه شخصی از بنزین نیز استفاده میکنند که با چشم پوشی از سوخت هاي کم کاربرد، میتوان فرض نمود که خانوار ها برق، گاز طبیعی و بنزین را به عنوان مصارف انرژی اصلی خود به کار می برند [11].
2 .3. فاوا و انرژی
استفاده از مصاديق فناوري اطلاعات و ارتباطات (همچون دولت الكترونيك، آموزش الكترونيك و ...) در كاهش تقاضا براي جابجايي ها و سفرهاي فردي و كاري می تواند به استفاده كاراتر از زیرساخت ها و افزايش بهره وري آنها و تقاضاي کمتر براي مصرف انرژي منجر شود. در اين راستا انتظار می رود براي ساکنين مناطق شهري، بهره گيري از قابليتهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات منجر به تقاضاي کمتر براي سوخت مورد استفاده در خودروها (اعم از بنزین و گازوئیل و ... ) شود [12]. چرا كه در اين شرايط با انتقال بخشي از تيادلات فیزیکی به فضاي مجازي نیاز به مصرف انرژي به ویژه درحوزه هایی همچون حمل و نقل، صنعت، خدمات و ... کاهش مییابد. بديهي است اين موضوع در شهرهاي هوشمند به اوج خود مي رسد. ضمن اينكه اين موضوع منافع ديگري همچون کاهش ترافیک، جلوگیري از آسیب هاي روانی، جسمی، زیست محیطی و به تبع آن کاهش آلودگی هوا، کاهش حوادث و سوانح، عدم اتلاف وقت و انرژي افراد را به همراه داشته و بطورکلی منجر به بهبود کیفیت زندگی میشود [3].
به طور کلی مروری بر مبانی نظری و مطالعات تجربی همچون ایشیدا [13] , سادرسکی [14] ,بهمنی و همکاران[11] , صادقي و همکاران [15] و... حکایت از آن دارد که قیمت و انتظارات قیمتی، درآمد و تولید ناخالص داخلی، ساختار اقتصادی، تعداد وسایل و تجهیزات مصرفکنندهی انرژی (باتوجه به اشتقاقی بودن تقاضای انرژی)، تغییرات تکنولوژیکی، جمعیت، درجه حرارت (گوناگونی جغرافیایی) از عوامل تاثیرگذار بر تقاضای، مصرف و مخارج انرژی هستند.
2 .4. مطالعات تجربی
مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق حاضر را می توان درسه گروه کلی به شرح زیر طبقه بندي نمود:
الف: بخشی از مطالعات به بررسی اثر فن آوري اطلاعات و ارتباطات برطيفي از متغیر هاي مرتبط با حوزه اقتصاد و فضاي كسب و كار همچون رشد، بهره وري، توسعه روستايي، رضايت مشتري و... پرداخته اند[16]و [17]. در اکثر این مطالعات انجام شده بر وجود رابطه مثبت و معنادار، بین فناوري اطلاعات و ارتباطات و متغیرهایی نظیر رشد و بهره وري تاکید شده است.
ب: گروهی دیگر به بررسی اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر مصرف انرژي براي فعالیتهاي روزمره در کلیه بخش هاي اقتصادی پرداخته اند. در مقایسه با مطالعات در زمینه ارتباط فناوري اطلاعات و ارتباطات و متغیرهاي اقتصادي نظیر رشد، در سطح کلان تحقیقات تجربی درباره ارتباط بین فناوري اطلاعات و ارتباطات و مصرف انرژي، با وجود اهمیت زیست محیطی آن، کمتر مشاهده میشود. در اکثر این مطالعات فناوری اطلاعات و ارتباطات منجر به کاهش متوسط مصرف انرژي میگردد. از طرفی در این گروه به صورت خاص، انرژي الکتریکی(برق) بیشتر مورد تاکید قرارگرفته است. ویژگی این مطالعات آن است که اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مصرف برق هم به صورت مثبت و هم به صورت منفی ظاهر شده است. لازم به ذکر است اکثر این مطالعات اثر مثبت را تایید نمودهاند.
ج: در رویکرد دیگري از مطالعات، ارزیابی اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر مصرف انرژي دربخش خانگی با تاکید بیشتر بر انرژی الکتریکی در دستورکار قرار گرفته است که از نظر تعداد نسبت به دو گروه دیگر بسیار کمتر می باشند.
در ادامه نمونه ای از مطالعات انجام شده در زمینه گروههای فوق مورد اشاره قرار میگیرند:
نویسندگان در مرجع [2] با موضوع بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شدت مصرف انرژی در بخش حمل ونقل کشورهای منتخب توسعه یافته ودرحال توسعه ،طی دوره زمانی 2010-2000 مشاهده کردند که فناوری اطلاعات وارتباطات تاثیر معناداری بر شدت مصرف انرژی دارد واین تاثیر بسته به درجه توسعهیافتگی کشورها وساختار اقتصادی آنها متفاوت است.درکشورهای منتخب در حال توسعه فاوا، شدت مصرف فرآوردههای نفتی در بخش حمل و نقل را افزایش داده است در حالی که کشورهای توسعه یافته با بهکارگیری فناوریهای نوین (از جمله ICT) وسیاستهای صحیح در راستای مدیریت مصرف انرژی برای دستیابی به امنیت انرژی و مصون ماندن از تبعات منفی ناشی از تغییر قیمت انرژی، توانستهاند زمینه کاهش شدت مصرف انرژی را در کشورهایشان در دهههای اخیر فراهم کنند.
نویسندگان در مطالعه [3] که به بررسی اثرفاوا بر مصرف انرژی در ایران پرداخته اند نشان دادند فناوري اطلاعات و ارتباطات بر مصرف بنزین و گازوئیل در کلیه استان هاي کشور و استان هاي برخوردار تاثیر منفی و معنی دار داشته است. با مقایسه نتایج تخمین بر حسب نوع سوخت در رابطه با بررسی اثر فن آوري اطلاعات وارتباطات بر مصرف انرژي، نتایج برآورد مدل نشان داد که فن آوري اطلاعات و ارتباطات داراي اثرات منفی و معنی داري بر مصرف انرژي براي هر دو نوع سوخت بنزین و گازوئیل است. این مسئله بدین صورت قابل توجیه است که بخش عمده اي از مصارف بنزین براي حمل و نقل شخصی و جابه جایی مسافر است بنابراین استفاده از خدمات فن آوري اطلاعات و ارتباطات در راستاي شناسایی اهداف سفرو مدیریت آن، تاثیر بیشتري بر مصرف بنزین دارد.
نویسندگان در مطالعه [18] که، به بررسی تاثیر و ارتباط علی استفاده از اينترنت و رشد اقتصادی و مصرف برق در ايران پرداختند، مشاهده کردند که گسترش استفاده از این فناوریها بر روی بهرهوری و افزایش رشد اقتصادی تاثیرگذار است و شدت مصرف انرژی را کاهش میدهد. رشد فناوری اطلاعات وارتباطات،بسترهای تبادل سریع اطلاعات،کاهش هزینههای مبادله،افزایش بهرهوری وکارایی وارتقاءسطح زندگی را فراهم کرده است.
نویسندگان در مرجع [10] که به بررسی اثر سرمایهگذاری فناوری اطلاعات وارتباطات بر مصرف برق پرداخته بود مشاهده کرد که فناوری اطلاعات وارتباطات در ایران موجب افزایش شدت برق شده و افزایش قیمت برق شدت برق را کاهش میدهد.
نویسندگان در مطالعه [19] اثر فاوا را بر شدت انرژی در 25 کشور در حال توسعه بررسی کردند. یافتههای تحقیق نشان داد که برخی از انواع سرمایه فاوا نظیر سخت افزار و نرم افزار بر مصرف انرژی تأثیر مثبت داشته و برخی دیگر نظیر ارتباطات دارای تأثیر منفی هستند. در مجموع اثر خالص انتشار فاوا بر مصرف انرژی مثبت بوده و بدین ترتیب تقاضا برای محصولات فاوا، شدت انرژی را افزایش می دهد.
نویسندگان در مرجع [20] نشان دادند که برای بررسی پویایی های کوتاه مدت و سرعت تعدیل مصرف انرژی به سمت تعادل بلندمدت آن که از الگوی تصحیح خطا استفاده شده بود،متغیرهای تعداد کاربران اینترنت، تعداد خطوط تلفن همراه،تعدادخطوط تلفن ثابت ،تولید ناخالص داخلی سرانه و شاخص قیمت مصرف کننده،در کوتاه مدت نیز همانند بلندمدت به ترتیب دارای تأثیر مثبت، مثبت، مثبت، مثبت و منفی بر روی مصرف انرژی هستند.
نویسندگان در مطالعه [21] نشان دادند که رفتارهای مصرف انرژی خانوارها می تواند پیچیده باشد تحقیقات نشان می دهد که ارائه بازخورد بهتر به خانواده ها نسبت به مصرف انرژی آنها می تواند آنها را از رفتار روزمره خود و چگونگی پیوندآنها با مصرف انرژی آگاه کند. فناوری هایی مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان درمورد مصرف انرژی مضر و سودمند قلمداد کرد. آنها از یک طرف می توانند با افزایش مقدار وسایل برقی ، مصرف را افزایش دهند ، اما در عین حال ICT می توانند در صدر نوآوریهای جدید قرار بگیرند که بازخوردهای بهتری را برای مصرف کنندگان انرژی مصرفی خود از طریق فناوری هایی مانند کنتورهای هوشمند و واحدهای نمایشگر در زمان واقعی به خانواده ها ارائه می دهد. .
نویسندگان در مطالعه [22] با استفاده از داده های پانلی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد اقتصادی بر مصرف برق در کشورهای عضو OECD برای دوره 1985 تا 2012 را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که گسترش فاوا تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی و مصرف انرژی دارد.
نویسنده در مطالعه [14] نشان داد که گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، با استفاده از اتصال اینترنت، اشتراک تلفن همراه یا رایانه های شخصی، تقاضای برق را در اقتصادهای نوظهور افزایش می دهد. به طور خاص، ضرایب برآورد شده بر روی هر یک از متغیرهای ICT تأثیر مثبت و آماری قابل توجهی بر مصرف برق دارد.
نویسندگان در مطالعه [13] که به تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی و مصرف انرژی در ژاپن با استفاده از داده های سری زمانی سالانه طی دوره 1980 تا 2010 پرداخته بود مشاهده کرد که سرمایه گذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور مستقیم به کاهش در متوسط مصرف انرژی، اما نه در افزایش تولید ناخالص داخلی کمک می کند.
نویسندگان در مطالعه [23] با موضوع مصرف برق و فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش خدمات فرانسه با استفاده از روش سری زمانی و پنل دیتا مشاهده کردند که فاوا تاثیر منفی بر مصرف برق در بخش خدمات فرانسه دارد.
نویسندگان در مطالعه[24 با موضوع دیجیتالی شدن و مصرف انرژی، با استفاده از یک مدل تحلیلی به پاسخگويي به اين سئوال پرداختند كه آیا فناوری اطلاعات و ارتباطات تقاضای انرژی را کاهش می دهد؟ آنها به این نتیجه رسیدند که دیجیتالی شدن به جای صرفه جویی در انرژی، علي رغم افزایش بهره وری و رشد اقتصادی مي تواند منجر به افزایش مصرف انرژی نيز بشود. گرچه در مواردی سبب کاهش مصرف انرژی نيز می شود.
نویسندگان در مطالعه [25] با موضوع تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مصرف انرژی و رشد اقتصادی در كشورهای جنوب آسیا، به بررسی تأثیرات اين فناوری بر عملکرد اقتصادی و مصرف انرژی در كشورهاي منتخب آسیای جنوبی مانند بنگلادش ، هند ، پاکستان و سریلانکا برای دوره 1990-2018 پرداختند. آنها در این مطالعه با استفاده از یک رويكرد تجربی و مدل سازی تصحیح خطا به این نتیجه رسیدند که فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور قابل توجهی به رشد اقتصادی هند کمک كرده است كه از محل رشد اقتصادي مصرف انرژي نيز افزايش يافته است. اما در اين راستا هند در مقايسه با كشورهاي جنوب آسیا بهترين عملكرد را در افزایش بهره وری در مصرف انرژی خود از مجراي بهره گيري از فناوری اطلاعات و ارتباطات داشته است.
مطالعه حاضر در گروه سوم (ج) قابل طبقه بندي است. در نظر است در این مطالعه به بررسی اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر مخارج ناشی از مصرف انرژي در بخش خانگی (شهری) پرداخته میشود. تفاوت بررسی حاضر نسبت به تحقیقات انجام شده این است که اولا اثر فاوا بر مصرف انرژی در قالب داده هاي استانی بررسی می گردد. این در حالی است که اکثر مطالعات انجام شده در کشور، در این حوزه از داده هاي بین کشوري (ازجمله ایران) استفاده نموده اند. و کمتر مطالعه اي به صورت خاص به مورد ایران پرداخته است. ثانیا در مطالعه حاضر مصرف انرژی در بخش خانگی به صورت مخارج (ریالی) خانوار در دستور کار قرار گرفته است، که مسبوق به سابقه نمیباشد.
به منظور تبیین بهتر از موضوع مورد بررسی با توجه به مبانی نظری، میتوان الگوهای مفهومی زیر را طراحی نمود. شکل 1 عوامل تاثیر گذار برمخارج انرژی را که اقتباسی از مطالعات انجام شده میباشد را به تصویر میکشد.
شکل 1.عوامل اثرگذار بر مخارج انرژی خانوار
منبع: این مقاله و [13] ،[14]، [10]، [15]، [11]
3. روش تحقیق
در این بخش در نظر است با توجه به مبانی نظری و نیز مطالعات موجود نسبت به معرفی مدل مبنای برآوردها اقدام و متعاقبا نسبت به انجام آزمونهای تشخيصي (چاو، هاسمن و...) اقدام گردد. بدین منظور با توجه به مبانی نظری تابع تقاضای انرژی و نیز مطالعات تجربی صورت گرفته در این رابطه همچون صلاح الدین و عالم [20] , سادرسکی[14] , ایشیدا [13] , ، بهمنی و همکاران [11] و... میتوان مدل مبنای برآوردهای مطالعه حاضر را به شرح زیر پیشنهاد نمود.
EE= F(ICT Y P T POP) (1)
Ln Ee = B0 + B1 Ln ICT+ B2 Ln Y + (2) B3 LnP+ B4 Ln POP+ U
متغیرهای به کار رفته در این مطالعه در مدل مربوط به مخارج انرژی عبارتند از: EEمخارج مصرف انرژی به عنوان متغیر وابسته)شامل :مخارج گاز طبیعی، مخارج برق و مخارج بنزین خانوار) ، Y تولید ناخالص داخلی ، ICT فناوری اطلاعات و ارتباطات، POP جمعیت ،P قیمت،T متوسط دما به عنوان متغیرهای مستقل.
طبق مبانی نظری و تجربی مدلهای ضمنی براي برآورد مخارج انرژی خانوار به صورت زیر در نظر گرفته میشود.
Ln Ee1it = B0 + B1 Ln IDIit + B2 Ln Yit (3) + B3 Ln T it + Uit
Ln Ee2it = B0 + B1 Ln IDIit + B2 Ln Yit + B3 Ln T it + Uit (4)
Ln Ee1it = B0 + B1 Ln IDIit + B2 Ln Yit + + Uit (5)
Ln Ee2it = B0 + B1 Ln IDIit + B2 Ln Yit + Uit (6)
3. 1. متغیرهای وابسته و توضیحی
Ln Ee1it = لگاریتم سرانه مخارج واقعی انرژی خانوارهای شهری در استان i ام در زمان tام(شامل :مخارج گاز طبیعی، مخارج برق و مخارج بنزین خانوار)
Ln Ee2it= لگاریتم سرانه مخارج واقعی انرژی خانوارهای شهری در استان i ام در زمان tام(شامل: مخارج بنزین خانوار)
Ln IDIit = لگاریتم شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در استانiام درزمان tام
Ln Y it = لگاریتم درامد واقعی سرانه در استانiام درزمان tام
Ln T it = لگاریتم نسبت متوسط دما به جمعیت در استانiام درزمان tام
لازم به ذکر است که در تمامی مدلها تاثیرات قیمت و جمعیت منظور شده است چرا که داده ها سرانه و واقعی هستند.
3 .2. آزمونهای تشخیص
در داده هاي پانل، قبل از اقدام به برآورد الگو، باید تشخیص دهیم که کدامیک از مدل هاي Pooling data و یا Panel data براي برآورد و استنتاجات آماري مناسب می باشد.
بنابراین در مرحله اول آزمون F را براي بررسی وجود و یا عدم و جود عرض از مبدأ جداگانه براي هر یک از مقاطع انجام می دهیم. در مرحله دوم براي آزمون اینکه معادلات باید با استفاده از حالت اثرات ثابت و یا تصادفی برآورد گردند از آزمون هاسمن استفاده می گردد
3. 2. 1. آزمون F (برابری عرض از مبداها)
پس از اطمینان از مانا بودن متغیرها، در مرحله بعد با استفاده از آزمون چاو نوع داده های تلفیقی یا پنل موجود در تحقیق مشخص می گردد. نتایج آزمون چاو فرض تحقیق نشان می دهد که فرضیه صفر یعنی داده های تلفیقی رد و داده های پنل تایید می شود.
جدول 1. نتایج آزمون F
مدل | متغیر وابسته | متغیرهای مستقل | آماره F | Prob |
1 | LEe1 | LY1,LIDI | 64.19 | 0.000 |
2 | LEe2 | LY1,LIDI | 3.52 | 0.000 |
3 | LEe1 | LY1,LIDI,LT | 60.74 | 0.000 |
4 | LEe2 | LY1,LIDI,LT | 3.06 | 0.000 |
3. 2. 2. آزمون هاسمن (انتخاب بین اثرات ثابت و تصادفی)
در مرحله دوم براي آزمون اینکه معادلات باید با استفاده از حالت اثرات ثابت و یا تصادفی برآورد گردند از آزمون هاسمن استفاده می گردد. در صورتیکه فرضیه H0 رد گردد باید از روش اثرات ثابت استفاده نمود و اگر این فرضیه پذیرفته شود روش اثرات تصادفی ملاك تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. نتایج آزمون هاسمن در جدول زیر نشان می دهد که باید از اثرات ثابت در مدل استفاده کرد.
جدول 2. نتایج آزمون هاسمن
مدل | متغیر وابسته | متغیرهای مستقل | آماره x2 | Prob |
1 | LEe1 | LY1,LIDI | 7.07 | 0.029 |
2 | LEe2 | LY1,LIDI | 1190.36 | 0.000 |
3 | LEe1 | LY1,LIDI,LT | 9.14 | 0.027 |
4 | LEe2 | LY1,LIDI,LT | 240.30 | 0.000 |
3. 2. 3. آزمون ناهمسانی واریانس
در اين آزمون فرض صفر همساني واريانس و فرض مخالف ناهمساني واريانس ميباشد. معني داري آماره آزمون در جدول 3 نشان ميدهد كه واريانس اجزا اخلال همسان نيست و ناهمساني واريانس وجود دارد.
جدول 3. نتایج آزمون ناهمسانی واریانس
مدل | متغیر وابسته | متغیرهای مستقل | آماره x2 | Prob |
1 | LEe1 | LY1,LIDI | 295.52 | 0.000 |
2 | LEe2 | LY1,LIDI | 125.71 | 0.000 |
3 | LEe1 | LY1,LIDI,LT | 318.95 | 0.000 |
4 | LEe2 | LY1,LIDI,LT | 131.09 | 0.000 |
3. 2. 4. آزمون خود همبستگی اجزاء اخلال
در اين آزمون فرضيه صفر بيانگر عدم وجود خود همبستگي بين اجزا اخلال است. معني داري آماره آزمون در جدول4 براي مدل 1تا 4 ، نشان ميدهد كه اجزا اخلال داراي خود همبستگي ميباشند.
جدول 4. نتایج آزمون خود همبستگی اجزاء اخلال
مدل | متغیر وابسته | متغیرهای مستقل | آماره F | Prob |
1 | LEe1 | LY1,LIDI | 168.387 | 0.0 |
2 | LEe2 | LY1,LIDI | 160.551 | 0.0 |
3 | LEe1 | LY1,LIDI,LT | 188.202 | 0.0 |
4 | LEe2 | LY1,LIDI,LT | 333.965 | 0.0 |
4. نتایج حاصل از برآورد مدل به روش GLS
با توجه به اينكه مدلها داراي ناهمساني واريانس و خودهمبستگي هستند، براي رفع اين دو مشكل و برآورد دقيق مدل از روش GLS استفاده شده است. حاصل برآورد مدل به روش حداقل مربعات تعميم يافته در جداول گزارش شده است.
4. .1. مدلهای مربوط به اثر فاوا بر مخارج انرژی
در مدلهای مخارج انرژی مدلهای دیگر از جمله مدلهای بنزین و برق به صورت جداگانه، مدلهای با متغیر متوسط دما و بعد خانوار و ... براورد شدند اما ضرایب آنها معنادار نشدند که چند مورد از آنها به صورت نمونه در این مطالعه آورده شده اند. با توجه به جداول زیر تنها مدلی که تمامی متغیرها در آن معنادار شده اند و میتوان در مورد آن اظهار نظر کرد مدل 1 است که در ادامه مورد تحلیل قرار می گیرد.
جدول 5. نتایج حاصل از برآورد مدل 1متغیر وابسته LEe1
prob | ضرایب | متغیر |
0.000 | 0.477 | LY |
0.025 | -0.251 | LIDI |
جدول 6 . نتایج حاصل از برآورد مدل 2متغیر وابسته LEe2
prob | ضرایب | متغیر |
0.511 | 0.42 | LY |
0.000 | 1.532 | LIDI |
جدول 7. نتایج حاصل از برآورد مدل 3 متغیر وابسته LEe1
prob | ضرایب | متغیر |
0.116 | -0.261 | LY |
0.000 | 0.483 | LIDI |
0.032 | -0.246 | LT |
جدول 8 . نتایج حاصل از برآورد مدل 4 متغیر وابسته LEe2
prob | ضرایب | متغیر |
0.000 | 1.039 | LY |
0.993 | -0.000 | LIDI |
0.000 | 1.424 | LT |
در مدل اول با توجه به نتایج تخمین، برای دوره زمانی مورد بررسي مخارج انرژي داراي کشش درآمدي مثبت و معنادار است و ضرایب آن برابر با 0.47می باشد، به این معنی که با یک درصد افزایش در درآمدسرانه واقعی مخارج سرانه انرژي کمتر از یک درصد افزایش می یابد. مثبت بودن این ضریب بیانگر این است که با رشد اقتصادي و بهبود استانداردهاي زندگی، مردم تمایل دارند براي به دست آوردن زندگی با کیفیت بالاتر و راحت تر، انرژي بیشتري مصرف کنند، این یافته با نتایج مطالعه قلیزاده و براتی [26] نیز هماهنگ میباشد.
ضریب متغیر شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات منفی و معنادار است و ضریب آن برابر با 0.25 برآورد شده است. منفی بودن آن حاکی از آن است که افزایش این متغیر یا به عبارتی گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات منجر به کاهش سرانه مخارج انرژی خانوارهای شهری در سطح استانی میشود. منفی بودن این ضریب با توجه به اینکه اثر جایگزینی فناوری اطلاعات و ارتباطات اثر غالب است قابل توجیه است .در نتیجه فرضیه اصلی تحقیق تایید میگردد. ضریب این متغیر نشان دهندهی کشش سرانه مخارج انرژی نسبت به شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات است و مبین این است که به ازای یک درصد افزایش در ضریب شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، میزان مخارج سرانه انرژی کمتر از یک درصد کاهش می یابد. ضرایب به دست آمده از جداول سهم ها نشان میدهند که اثر درآمد بر مخارج انرژی بیش تر از فاوا است و اختلاف آنها قابل توجه است.
در ادامه بصورت نمونه اقدام به بررسي اجزاء اختلال مدل يك به تفكيك هر استان و در سالهاي مختلف طي دوره زماني مورد بررسي مي پردازيم. يادآوري مي نمايد اين مدل تنها مدلي است كه ضريب متغير توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در آن قابل قبول و معني دار شده است. نتايج در نمودار1 به تصوير كشيده شده است. همانگونه كه ملاحظه مي شود، علي رغم معناداري ضريب متغير توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، اجزاء اختلال از پراكندگي قابل توجهي برخوردار مي باشند كه با توجه به نتيجه برآورد ساير مدلها چندان دور از انتظار نمي باشد. در اين راستا برخي از استانها همچون بوشهر، چهارمحال و بختياري، كرمانشاه و خوزستان برازش بهتر و استانهايي چون قم و مركزي برازش نامناسب تري از خود نشان داده اند. بنظر مي رسد اين تفاوت ميان استانها در زمينه قابليت مدل در توضيح نوسانات متغير وابسته (مخارج خانوارها در حوزه انرژي) را مي بايست در تفاوت در ويژگيهاي جغرافيايي و اقليمي، الگوي مصرف و ... استانها جستجو نمود. ضمن اينكه اساسا تفاوت قابل توجهي نيز در ميزان توسعه فاوا در استانهاي مختلف كشور به چشم مي خورد. بعنوان مثال با توجه به مقدار استاني شاخصIDI در آذرماه 1399 تفاوت ميان شاخص كل دو استان سيستان و بلوچستان (با شاخص 141/5) و تهران (با شاخص 111/8) بالغ بر 57 درصد بوده است كه بسيار قابل توجه مي باشد.
نمودار 1. اجزاء اختلال برآورد مدل 1 به تفكيك هر استان در سالهاي مختلف
5. بحث و نتیجهگیري
فناوري اطلاعات و ارتباطات بدون شک تحولات عمده اي را در تمامی عرصه هاي اقتصادي و اجتماعی به همراه داشته است. جهان به سرعت در حال تبدیل به یک جامعه اطلاعاتی است که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش داراي نقش کلیدي و تعیین کننده است. ظهور فناوري اطلاعات و ارتباطات در نیمه دوم قرن بیستم در حقیقت پایان عصر صنعتی و ورود جهان به عرصه اي نو به حساب میآید. در اين شرايط انتظار بر آن است كه اين فناوري ابعاد مختلف زندگي فردي و اجتماعي بشر را تحت تاثير قرار دهد. ازجمله بخشهايي كه بنظر مي رسد مي توانسته از قابليتهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات متاثر گردد بخش مصرف حاملهاي انرژي است. چرا كه بدلايلي چون كاهش مبادلات فيزيكي و انتقال بخشي از تعاملات به فضاي مجازي، افزايش كارايي ابزارهاي مصرف كننده انرژي و ... انتظار بر آن است كه مصرف انرژي از محل افزايش ضريب نفوذ فناوري اطلاعات و ارتباطات كاهش يافته باشد. يكي از اين بخشهاي مصرف انرژي، بخش خانگي است كه در مباحث اقتصادي در قالب هزينه هاي مصرفي خانوار در بخش انرژي خود را نشان مي دهد و انتظار بر آن است كه گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات توانسته باشد اثر كاهنده اي بر اين بخش از مخارج خانوار داشته باشد. بررسي اين موضوع در دستور كار مطالعه حاضر قرار داشت. اهميت اين موضوع زماني هر چه بيشتر مشخص مي گردد كه به اين نكته توجه شود كه یکی از اقدامات اساسی جهت دستیابی به توسعه پایدار در کشورها، بهینه سازي و اصلاح ساختارهاي انرژي است، با توجه به اینکه بخش خانگی یکی از بخش هاي اصلی مصرف کننده ي انرژي است. لذا یکی از رویکردهاي موثر در کاهش و مدیریت مخارج انرژی خانوارها می تواند بهرهگیري از قابلیت هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات باشد.
پيچيدگي بحث فوق زماني درك مي گردد كه به اين واقعيت توجه شود كه تقاضای(مصرف) انرژی در بخش خانگی حتی در بلند مدت نسبت به قیمت کشش ناپذیر است که این مطلب نشان دهنده ضروری بودن کالای انرژی در سبد مصرفی خانوارها است و همچنین برای جانشینی در مصرف انواع حاملهای انرژی از جمله برق و گاز طبییعی برای خانوارها محدودیت وجود دارد که دلیل این امر نیز متفاوت بودن فناوری های کاربرد برق، گاز طبیعی و دیگر حاملهای انرژی در تجهیزات بخش خانگی است. حتی چنانچه این جانشینی به لحاظ فنی نيز امکانپذیر باشد با توجه به ساختار يارانه اي حاكم بر قيمت حاملهاي انرژي برای مصرفکنندگان به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست [9] .
جهت پاسخگويي به سئوال اصلي تحقيق ضمن بررسي مباني نظري و تجربي موضوع و استخراج يك الگوي اقتصادسنجي پايه و برآورد آن در حالتهاي مختلف مشاهده گرديد كه حالتهای مختلف و برآوردهای مدل با ترکیب نسبتا کاملی از متغیرهای موثر بر مخارج انرژی طبق جداول 6 تا 8 اثر معنیداری و قابل قبولی نداشتند، تنها در حالتی که مدل به صورت جدول 5 برآورد گردید این رابطه دیده شد. لذا به نظر میرسد نمیتوان با اطمینان و با قاطعیت نسبت به وجود اثر كاهنده گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات برمخارج انرژی خانوارهای ایرانی قضاوت نمود. در علت یابی این موضوع (همانگونه كه پيشتر مطرح شد) میتوان به ساختار یارانهای حاکم بر قیمت انرژی در مصارف خانگی و در نتيجه سهم نسبتا پايين هزينه مصرف انرژي در مجموع مخارج مصرفي خانوار، نبود فرهنگ صحیح مصرف و استفاده از تجهیزات خانگی با راندمان پایین در مصرف انرژی و ضروری بودن کالای انرژی در سبد مصرفی خانوار اشاره نمود. بگونه اي كه باعث شده اند اثر فاوا بر مخارج انرژی خانوارهای ایرانی چندان معنیدار ظاهر نگردد. بديهي است يافته هاي اين تحقيق در قالب اثرات درآمدي و جایگزینی در ادبیات اقتصاد خرد نیز قابل تحلیل میباشند. در ادامه جهت تبيين بهتر اين نتيجه تلاش مي گردد به پاره اي از واقعيتهاي آماري كشور در اين رابطه اشاره گردد. بدين منظور در نمودار 2 نوسانات قيمت واقعي بنزين و برق كه با استفاده از شاخص قيمت كالاهاي مصرفي در نقاط شهري (100=1395) محاسبه گرديده به نمايش گذاشته شده است.
نمودار 2. مقايسه نوسانات قيمت واقعي بنزين و برق مصرف خانوارهاي ايراني
همانگونه كه ملاحظه مي شود علي رغم افزايش سالانه قيمت (اسمي) برق مصرفي خانوارها در كشور طي سالهاي اخير، بدليل فضاي تورمي حاكم بر كشور بوِيژه طي سالهاي اخير قيمت واقعي برق كاملا نوساني و تقريبا كاهشي بوده است. از سوي ديگر بنزين قرار دارد كه به عنوان يكي از مهمترين حاملهاي انرژي در كشور مطرح مي باشد. نكته اي كه در خصوص بنزين بايد به آن اشاره شود وجود دو شكست ساختاري در روند قيمت آن مي باشد كه اولي ناشي از افزايش شديد قيمتها از محل هدفمندي يارانه ها در نيمه دوم سال 1389 به وقوع پيوست و خود را در نمودار فوق در سال 1390 نشان داده است. ديگري مربوط به افزايش قيمت بنزين آزاد و برقراري سهميه بندي است كه خود را در سال 1398 نشان داده است. جداي از اين دو شكست ساختاري در سري زماني قيمت بنزين، تقريبا در بقيه دوره هاي زماني روند قيمت واقعي بنزين كاهنده بوده است. جريان كاهنده قيمت حاملهاي انرژي در شرايط تورمي حاكم بر كشور حكايت از آن دارد كه مقوله قيمت از منطر تخصيص منابع هيچ انگيزه اي براي كاهش مصرف ايجاد نمي نمايد و چه بسا روند كاهشي آن مي توانسته تحريك كننده جريان (فزاينده) مصرف انرژي در كشور بوده باشد. لذا بنظر مي رسد، همانگونه كه نتايج مدل برآورد شده در سطح داده هاي استاني نيز نشان مي دهد، محركهاي كاهش مصرف انرژي در كشور همچون افزايش ضريب نفوذ فاوا نتوانند به اثر قيمتي در مصرف انرژي غلبه نموده و عملا از منظر اقتصاد خرد اثر جانشيني ميان انتقال فعاليتها از محيط فيزيكي به فضاي مجازي بصورت معني دار ظاهر نشود. حال چنانچه اين واقعيت را با آمارهاي حوزه انرژي نيز تحليل نماييم منطقي بودن اين استدلال هرچه بيشتر مشخص مي شود. مثلا اينكه اساسا سهم هزينه برق در سبد مصرفي خانوارهاي شهري ايران در دهكهاي مختلف بطور متوسط حدودا 3/1 درصد و در بنزين 8/1 درصد مي باشند كه به نسبت بسيار ناچيز بنظر مي رسند. بگونه اي كه عملا خانوارها در مقايسه با ساير منابع هزينه انگيزه اي براي تعديل آنها ندارند. لازم به ذكر است در مناطق روستايي نيز اين موضوع چندان متفاوت نمي باشد. چراكه متوسط سهم هزينه برق در سبد مصرفي خانوارهاي روستايي ايران نيز حدودا 2 درصد و بنزين حدودا 1/2 درصد مي باشند. با در نظر گرفتن چنين فضايي در ساختار قيمتي و الگوي مصرفي انرژي است كه مشاهده مي شود طي سالهاي اخير شدت مصرف نهايي انرژي در كشور در محدوده عددي 18/0 در نوسان بوده و بهبود محسوسي نداشته است و شاخص بهره وري انرژي نيز (علي رغم اقدامات اصلاحي متعددي كه در كشور صورت گرفته است) نوساناتي داشته اما بهبود محسوسي نداشته است.
لذا به نظر میرسد با توجه به اینکه ساختار حاکم بر عرضه و تقاضای انرژی در کشور به دور از قانونمندیهای حاکم بر مکانیزم بازار در جریان میباشد. عملا فاوا امکان اثرگذاری بر مصرف و مخارج خانوارها در قالب سازوكارهاي اقتصادی را پیدا نکرده است. حال آنکه این اثر در بسیاری از حوزههای دیگر مثلا اثر کاهشی فاوا بر مخارج خانوارها در حوزه سلامت تایید شده است[27].
مراجع
1. س. کریمزادگان, و پ. سلاطین "تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اقتصاد سلامت." مدلسازی اقتصادی 37(11): 129-147،(2017).
2. ع. قاسمی, و م. پورردبیل "بررسی تأثیر فناوری اطلاعات وارتباطات بر شدت مصرف انرژی در بخش حمل ونقل." پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران 4(13): 169-190(2015).
3. س. محمدزاده, ا. ح. مزینی , و ع. عصاری آرانی ، برسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات ICTبر مصرف انرژي در ایران (مطالعه موردي بخش حمل و نقل). کارشناسی ارشد, تربیت مدرس(2014).
4. ک. سهيلي, "الگوهاي تقاضا و تحليل ديناميك تقاضاي انرژي در ايران(2007).
5. ن. سعیدی, "تخمین تابع تقاضاي گازوئیل در بخش حمل و نقل ریلی کشور." فناوري حمل و نقل 17: 1-10".(2011)
6. ا. اكبري نعمت, ه. طالبي, و ا. جلائي "بررسي عوامل اجتماعي و فرهنگي موثر بر مصرف انرژي خانوار پس از اجراي قانون هدفمندسازي يارانه ها (مطالعه موردي: شهر اصفهان) " (2014).
7. م. صادقي شاهداني, و م. خوشخوي "تحليل منابع و نهادهاي اجتماعي موثر بر بهبود رفتار مصرفي خانوار شهري (مطالعه موردي: رفتار مصرفي انرژي) (2014)."
8. م. فطرس, و ج. براتي "تجزيه انتشار دي اکسيدکربن ناشي از مصرف انرژي به بخش هاي اقتصادي ايران، يک تحليل تجزيه شاخص" (2011).
9. ا. جلائي, م. بختيار, و ا. اکبري نعمت "تحليل فضايي تأثير قانون هدفمند سازي يارانه ها بر مصرف انرژي خانوار(2018)."
10. م. حشمتپور, ع. عصاری آرانی, و ح. صادقي بررسی بر مصرف برق درکشورهاي منتخب(ICT) اثر سرمایه گذاري فن آوري اطلاعات و ارتباطات. کارشناسی ارشد, دانشگاه تربیت مدرس(2011).
11. م. بهمنی, ا. جمشیدنژاد, و م. ص. انصاریلاری "بررسی عوامل موثر بر مصرف انرژی بخش خانگی استان های کشور." فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی 10(42): 161-181(2014).
12. A. Kramers, M. Höjer, N. Lövehagen, and J. Wangel "Smart sustainable cities–Exploring ICT solutions for reduced energy use in cities." Environmental modelling & software 56: 52-62(2014).
13. H. Ishida, "The effect of ICT development on economic growth and energy consumption in Japan." Telematics and Informatics 32(1): 79-88. (2015).
14. P.Sadorsky "Information communication technology and electricity consumption in emerging economies." Energy Policy 48: 130-136. , (2012).
15. ح. صادقي, م. ذوالفقاري, و م. حيدري زاده "تخمين تابع تقاضاي بنزين در بخش حمل و نقل با استفاده از الگوريتم ژنتيک" (2009).
16. ن. باقری, ب. رسولی پشته "ارائه مدل تأثیر سرمایهگذاریهای فناوری اطلاعات بر رضایت مشتری در سازمانها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر." فصلنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران 5(15): 19-30.
17. م. حیدری، ح. صدیقی "واکاوی وضعیت موجود فناوری اطلاعات وارتباطات روستایی در کشور (کاربرد روش دلفای)." فصلنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران 6(19): 29-40
18. س. رزمخواه, س. بيشك, و ج. حقيقت بررسي تاثير استفاده از اينترنت و رشد اقتصادي روي مصرف برق در ايران. کارشناسی ارشد, تبریز(2016).
19. م. محمودزاده, ح. شاه بيكي "آثار فناوري اطلاعات و ارتباطات بر شدت انرژي در کشورهاي در حال توسعه" (2012).
20. ع. کرامتی, ا. گلخندان و م. خوانساری، "تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات مصرف انرژی در ايران " تحقیقات توسعه اقتصاد: 103-126. (2014).
21. M. Martiskainen, and J. Coburn "The role of information and communication technologies (ICTs) in household energy consumption—prospects for the UK." Energy Efficiency 4(2): 209-221. (2011).
22. M. Salahuddin, and K. Alam "Information and Communication Technology, electricity consumption and economic growth in OECD countries: A panel data analysis." International Journal of Electrical Power & Energy Systems 76: 185-193. (2016).
23. F. Collard, P. Fève and F. Portier "Electricity consumption and ICT in the French service sector." Energy Economics 27(3): 541-550. (2005).
24. S. Lange, J. Pohl and T. Santarius "Digitalization and energy consumption. Does ICT reduce energy demand?" Ecological Economics 176: 106760. (2020).
25. A. Usman, I. Ozturk, A. Hassan, S. M. Zafar and S. Ullah "The effect of ICT on energy consumption and economic growth in South Asian economies: an empirical analysis." Telematics and Informatics 58: 101537. (2021).
26. ا. قلي زاده و ا. ج. براتي "تحليل عوامل موثر بر مصرف انرژي خانگي و برق مصرفي خانوار در ايران: با تاکيد بر بهره وري انرژي"(2012).
27. ا. حسینزاده, . ا. ح. مزینی و ع. ناصری اثر گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مخارج سلامت و انرژی خانوار در ایران(رویکرد استانی). کارشناسی ارشد, تربیت مدرس(2020).
Investigating the Information and Communication Technology Deployment Impact on Energy Expenditures of Iranian households (A Provincial Approach)
Abstract:
Nowadays, investing in information and communication technology (ICT) is inevitable, because it affects various aspects of human life, including the economy. Due to the rapid growth of population, increasing energy demand, and limited energy resources, one of the basic measures to achieve sustainable development in countries, is optimization and reform of energy consumption structures. Given that the home sector is one of the main sectors of energy consumption, one of the effective approaches in reducing and managing household energy expenditures is to use ICT capabilities. In this regard, in this study, the effect of ICT expansion on energy consumption of urban households in Iran using the Panel Data method and GLS model during the period 2008-2015 and in the form of provincial data has been analyzed. The results indicate that in some models, a significant reducing effect of ICT on energy expenditure was observed. However, in most of the estimated models, there is no significant reducing effect of ICT on household energy expenditure. It seems that the main reasons for this are the subsidy structure governing energy prices, the low share of energy in total household consumption expenditures, the lack of proper consumption culture.
Keywords: Information and Communication Technology, Household Energy Expenditures, Integrated Data Method, Provincial Data.