Analysis of Thoughts of Modernism on the Formation and Change of Urban Streets in Iran and Uzbekistan; Case study of Tehran and Tashkent
Subject Areas : Islamic urbanismNazanin Islami 1 , Fariba Alborzi 2 , Hosein soltanzadeh 3
1 -
2 -
3 - Professor of the Department of Architecture, Islamic Azad University, Tehran Branch, Center
Keywords: Contemporary Iranian Urban Planning (Qajar and First Pahlavi Eras), Contemporary Uzbek Urban Planning (1870-1940), Soviet Modernism, Tehran, Tashkent,
Abstract :
The Qajar period in Iran coincides with the Western Industrial Revolution in the nineteenth century, which is an important factor in the development of modern and contemporary Architecture and Urban Planning. This means that, the Qajar period is the link between the traditional past and the modern future of Iran, and provides the Context for the emergence of changes in the first two decades of the Pahlavi era. Also, Uzbekistan undergoes Number of Developments in Soviet Modernization Processes during this Era. The Purpose of this Study is to Examine how the Impact of Modern Cultural, Political and Social Progresses on the Urban Streets Evolution in Iran and Uzbekistan during the Qajar and First Pahlavi Eras to Answer these Questions: Have the Modern Cultural, Political and Social Progresses influenced the process of Urban Street Evolution in Iran and Uzbekistan?What is the Structure, Nature and aspects of differences and similarities of Urban Streets Evolution in Iran and Uzbekistan during Qajar and First Pahlavi Eras? This is a Historical-Comparative research with Qualitative approach which uses Documentary Studies. Historical-interpretive research method has been used to collect Historical theoretical bases and Descriptive-Analytical research method has been used to comparison the urban Streets Evolution in Tehran and Tashkent. The Statistical Population includes all streets that underwent Physical and Functional Changes during the Qajar and Fisrt Pahlavi Eras due to Modernist Thoughts and The Sample Population consists of a number of streets that were in the same time frame and have Stylistic Similarities in terms of Physical, Functional, and objective developments. The results of the research show that the Thoughts of modernism in both countries have been manifested in objective, functional and physical dimensions and the physical components have been more influential than the other components. In both countries, street design has been emerged similarly with new components such as the proximity of various functions around the street, increased permeability and visual transparency in the urban street walls and the regular checkered grid of the streets.
اتحادیه، منصوره (1377)، اینجا طهران است: مجموعه مقالاتی درباره طهران 1344-1269 هجری قمری، ویرایش: مصطفی زمانینیا، نشر تاریخ ایران، تهران.
اهلرز، اکارت (1373). «شهر شرق اسلامی- مدل و واقعیت»، ترجمه و ویرایش: محمد حسین ضیا توانا و مصطفی مومنی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 1، صص 65-27.
بانی مسعود، امیر (1388)، معماری معاصر ایران: در تکاپوی بین سنت و مدرنیته، نشر هنر معماری قرن، تهران.
بدری، روحالله (1391)، «تحولات سیاسی-اجتماعی آسیای مرکزی در سده نوزدهم میلادی»، فصلنامه مسکویه، سال هفتم، شماره 22، پاییز، ص 62-23.
بهشتی، محمد (1394)، «خیابان ولیعصر، چهارباغ معاصر»، فصلنامه اثر، شماره 67، زمستان، صص14-3.
بیانکا، استفانو (1369)، «بازسازی یا مثله کردن»، پیام یونسکو، شماره 248، صص 25-22.
پور احمد، احمد و فرجی ملایی، امین و منوچهری، ایوب و عظیمی، آزاده (1390)، «تاثیر مدرنیسم بر توسعه فضایی-کالبدی شهرهای ایرانی-اسلامی (نمونه تهران)»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، سال دوم، شماره 6، زمستان، صص61-47.
پوراحمد، احمد و وفایی، ابوذر (1396)، «تاثیر مدرنیسم بر ساختار کالبدی-فضایی شهر ایرانی- اسلامی (مطالعه موردی: شهر کاشان)»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، سال هفتم، شماره 28، تابستان، صص 76-63.
حبیبی، محسن (1378)، مکتب اصفهان، دولت قاجار و سبک تهران، مجموعه مقالات دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، سازمان میراث فرهنگی، تهران.
خلیلیخو، محمدرضا (1373)، توسعه و نوسازی ایران در دوره رضا شاه، جهاد دانشگاهی، تهران.
ذکاوت، کامران (1374)، معماری خیابانی، نخستین کنگره معماری و شهرسازی ایران، بم، انتشارات میراث فرهنگی، تهران.
سلطانزاده، حسین (1372)، فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران.
صفامنش، کامران (1378)، تحولات معماری و شهرسازی در سالهای 1299-1320، دومین کنگره معماری و شهرسازی ایران، ارگ بم. انتشارات میراث فرهنگی، تهران.
عالمی، مهوش (1387)، «باغهای شاهی صفوی صحنهای برای نمایش مراسم سلطنتی و حقانیت سیاسی»، ترجمه مریم رضاییپور و حمیدرضا جیحانی، گلستان هنر، شماره 12. صص 68-47.
قریب، فریدون (1374)، معابر تهران در دوره قاجاریه. مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، سازمان میراث فرهنگی، تهران.
کیانی، مصطفی (1393)، معماری دوره پهلوی اول، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران.
لمبتون، آن کاترین (1375)، ایران عصر قاجار، ترجمه سیمین فصیحی، نشر جاوید، تهران.
مدنیپور، علی (1387)، «تحول و تداوم مفهوم شهر». نشریه شهرسازی و معماری هفت شهر. دوره دوم ، شماره 25 و26، صص 37-32.
مختاری طالقانی، اسکندر (1390)، میراث معماری مدرن ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران.
مستوفی، عبدالله (1384)، شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، نشر زوار، تهران.
معرفت، مینا (1375). پیشکسوتانی که به تهران مدرن شکل دادند. تهران پایتخت دویست ساله، سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران- انجمن ایرانشناسی فرانسه، تهران.
مهدوینژاد، محمدجواد و منصوری مجومرد، پریناز (1394)، «ورود جریانهای نوگرا به معماری معاصر ایران»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی- اسلامی، سال ششم، شماره 21، پاییز، صص 30-19.
وفایی، عباسعلی (1388)، «نگاهی به آموزش فلسفه در آسیای میانه (با تاکید بر ازبکستان)»، فصلنامه حکمت و فلسفه، سال پنجم، شماره 1، بهار، صص59-49.
ویلبر، دونالد و گلمبک، لیزا (1374)، معماری تیموری در ایران و توران، ترجمه محمد یوسف کیانی و کرامت الله افسر، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران.
Abazov, Rafis (2007), Culture and Customs of the Central Asian Republic, Greenwood Press, United States.
Madaminbek Khаtamovich, Akhmedov, Nazarova, Dinara (2015), “The Ways of the Development Of Architecture Of Independent Uzbekistan”, International Journal of Scientific & Technology Research, Volume .4, Issue .03, Spring, pp. 45-49.
Akhmedov M.K., Saidova U.Kh (2009), “About the initial urban planning culture in Uzbekistan.Architecture and Construction of Uzbekistan”, International Journal of Innovative Science, Engineering & Technology, Volume. 3, Issue 4, Spring, pp. 18-19.
Bell, james. (1999), “Redifining National Identity in Uzbekistan: Symbolic Tentions in Tashkent Official Public Landscape”, Sage Publications, ltd, Volume 6, Issue 2, Spring, pp. 183-213.
Castillo, Greg (1997), “Soviet Orientalism: Socialist Realism and Built Tradition”, International Association for the Study of Traditional Environments (IASTE), Volume .8, Issue 2, Spring, pp. 33-47.
Meuser, Philipp (2016), Seismic Modernism Architecture and Housing in Soviet Tashkent, Dom publishers, Germany.
Stronski, Paul (2010), Tashkent: Forging a Soviet City (1930-1966), University of Pittsburgg Press, Russia.
URL1: Lalehzar Street in Tehran Retrieved January 25, 2020, from http://kare1.ir/1206.
URL2: Alisher Navoi Street in Tashkent Uzbekistan Retrieved July 27, 2019, from https://dolzhenkov.ru/kursk/oldkursk.
URL3: Lalehzar Street Plan Retrieved January 27, 2020, from http://www.memarnet.com/en/node/3407.
URL4: Valiasr Street in Tehran Retrieved July 27, 2019, from http://scinote.ir/akasbashi/category/iran/page/4.
URL5: Babur Street in Tashkent Retrieved January 25, 2020, from http://slavanthro.mybb3.ru/viewtopic.php?p=167263.
URL6: Ferdowsi Street in Tehran Retrieved January 21, 2020, from https://way2pay.ir/96293.
URL7: Amir Temur Street in Tashkent Retrieved July 28, 2019, from https://varandej.dreamwidth.org/707860.html?thread=29035284.
URl 8: Ferdowsi Street Plan in Tehran Retrieved January 23, 2020 from http://www.memarnet.com/fa/node/584.
تحلیل اندیشههای مدرنیسم بر روند شکلگیری و تغییر خیابانهای شهری ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول (مطالعه موردی شهر تهران و تاشکند) *
نازنین اسلامی1، فریبا البرزی2**(نویسنده مسئول)، حسین سلطانزاده3
1.پژوهشگر دکتری معماری، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
2.استادیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران. نویسنده مسئول.
3.دانشیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده
دوره زمامداری قاجار در ایران مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است که عامل مهمی در تحولات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر است. بدین معنا که دوره قاجار حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش دگرگونیهای دو دهه پهلویاول را فراهم میسازد. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات بسیاری تحت فرآیندهای مدرنیزاسیون شوروی صورت میگیرند. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش جریانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا و نحوه تاثیرگذاری آنها بر تحولات خیابانهای ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول میباشد تا به این سوالات پاسخ داده شود:آیا جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا در کشورهای ایران و ازبکستان بر روند شکلگیری و تغییر خیابانها در این دو کشور تاثیرگذار بودهاند؟ تحولات شهرسازی ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول دارای چه ساختار، ماهیت و جنبههای متفاوت و مشابه بودهاند؟ این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی صورتگرفته است که از روشتحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانینظری تاریخی و روشتحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحولات شهرسازی طراحی خیابانهای شهری تهران و تاشکند استفاده شدهاست. جامعهآماری شامل تمام خیابانهایی هستند که در دوره قاجار و پهلویاول تحت تاثیر اندیشههای مدرنیسم دستخوش تغییرات کالبدی و عملکردی شدند و جامعه نمونه شامل آن تعداد از خیابانهایی میباشند که در بازه زمانی مشابه قرارداشتهاند و از نظر سیر تحولات کالبدی، عملکردی و عینی دارای شباهتهایی میباشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهند که اندیشههای مدرنیسم در هر دو کشور در ابعاد عینی، عملکردی و کالبدی تجلی یافتهاند و مولفههای کالبدی تاثیرپذیری پررنگتری نسبت به دیگر مولفهها داشتهاند. در هر دو کشور طراحی خیابانها به شیوههای نوین با مولفههایی نظیر همجواری کاربریهای گوناگون اطراف خیابان، افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری در جداره خیابانها و شبکه منظم شطرنجی خیابانها به طور مشابه تجلی پیدا کردهاند.
واژگان کلیدی: "شهرسازی معاصر ایران (دوره قاجار و پهلویاول)"، "شهرسازی معاصر ازبکستان (1940-1870 م.)"، "مدرنیسم شوروی"، "تهران"، "تاشکند".
* این مقاله برگرفته از رساله دکتری نازنین اسلامی تحت عنوان "بررسی تطبیقی جریانهای فکری تاثیرگذار بر شکلگیری معماری ایران و ازبکستان در دوره معاصر" می باشد که به راهنمایی دکتر فریبا البرزی و مشاوره دکتر حسین سلطانزاده در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین در حال انجام است.
** نویسنده مسئول: 09121810690، E-mail: faalborzi@yahoo.com
مقدمه
شهرنشینی در سرزمین ایران، پیشینه ای به قدمت تمدن آن دارد و الگوهای سکنیگزینی- به گونهای که امروز با نام شهر از آن یاد میشود- به شکلهای خاص مطرح بوده و دو دوره طولانی و البته متفاوت پیش از اسلام و دوران بعد از اسلام، علاوه بر شرایط جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی، متاثر از شرایطی دیگر نظیر نظام تولید، نفوذ بیگانگان، نظامهای حاکم، ظهور و تاثیر اندیشه و تمدن جدید و مهمتر از همه ساختار اجتماعی و اقتصادی بودهاست. تحولات شهرسازی در دوره قاجار و پهلویاول و تغییرات آن نسبت به همه دورههای قبلی، تحولی انقلابگونه بوده است. توسعه تهران قاجاری با انهدام و تخریب بافت گذشته انجام نگرفت و چنانچه تغییرات و تخریبی همچون برج و باروها صورت گرفت، همانند آن را با مقیاس جدید و متناسب با نیازهای تازه ساختند. اما این اتفاق در دوره پهلویاول، علاوه بر اینکه بافتی مدرن و تازه و نه در پی گذشته قاجاری آن به وجود آورد، با قاطعیت، ویرانگری بافت کهنه را در دستور کار خود قرارداد (کیانی، 1383: 174-173). بدینترتیت تحولات ایران در اواخر دوره قاجار و پهلویاول (1320-1250 ه.ش.) در زمینههای گوناگون مورد نقد جدی است. بدینترتیب میتوان اذعان داشت نوگرایی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین جریانها در جوامع امروزی بهشمار میرود که تاثیرات زیادی بر تحولات جوامع انسانی بر جای گذاشته است. نوگرایی علاوه بر عرصههای فرهنگی و اجتماعی، بر معماری و شهرسازی معاصر جهان و بهویژه کشورهای اسلامی تاثیرگذار بوده است. دوران زمامداری سلسله قاجار را میتوان یکی از مهمترین دورانها در ورود جریانهای نوگرا به ایران برشمرد (مهدوی نژاد و منصوری مجومرد، 1394: 19). تا پیش از دوره قاجار، سیمای شهرهای ایران، فضای شهری و نیز ارتباط و ترکیب معماری با شهرسازی بهطور معین و مشخص- بهجز مواردی نادر- بهگونهای متفاوت با امروز بود، بدین معنی که دیوارها و جدارههای شهر را بهطور عمده سطوح بدون روزن و پنجره تشکیل میدادند که بهجهت فرهنگی کاملا حوزه مسکونی را از شهر جدا میساختند. اما در دوره قاجار بین معماری با فضای شهری، یعنی خیابان، اولین ارتباطهای کالبدی صورت میگیرد و در واقع ارتباط فضای شهر با ساختمانهای اصلی و عمومی شهر نظیر مساجد کمکم به حوزههای صنفی و تجاری نیز راه مییابد (ذکاوت، 1374: 136).
در همین زمان در سرزمین ماوراءالنهر و ترکستان که امروزه به آسیای مرکزی معروف شدهاست و از گذشتههای دور جزئی از قلمرو اصلی ایران بودهاست (ویلبر و کلمبیک، 1374: 167) نیز تحولات اینچنینی بهچشم میخورند. بسیاری از قلمروهای آسیایمرکزی، به ویژه نواحی خراسانبزرگ و ماوراءالنهر (کشورهای ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان کنونی)، همواره جز سرزمینهای ایران محسوب میشدند؛ یا دستکم تابع حکومت مرکزی بودند. اما در سده نوزدهم میلادی (اواخر دوره قاجار) تحولاتی بهوقوع پیوست که باعث جدایی همیشگی این مناطق از قلمرو ایران شد. این امر، بخشی ناشی از تحولات داخلی بود و بخشی دیگر به تحولات جهانی در قرن نوزدهم و گسترش نفوذ و قدرت روسیه و به دنبال آن تضعیف حکومت مرکزی ایران مربوط میشد. سرانجام در 21سپتامبر سال 1881م. (1260 ه.ش.) پیمان آخال1 میان امپراتوری روسیه و سلسله قاجار ایران برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمننشین شرق دریایخزر بسته شد و این پیمان به اشغال خوارزم به دست روسیه تزاری رسمیت بخشید. در نتیجه شهر تاشکند توسط روسها تسخیر شد و بهعنوان یک مرکز نظامی، سیاسی و اقتصادی برای ترکستان روسی درآمد. بدینترتیب طي هفتاد سال سلطه نظام سوسياليستي اتحاد شوروي، دولت مركزي، مديريت و اجراي كليه فعاليتهاي فرهنگي، هنري و شهرسازی را در سراسر اين امپراتوري وسيع در اختيار و انحصار داشت (وفایی، 1388: 53). با توجه به مطالب ذکرشده هدف از پژوهش حاضر باتوجه به قرارگیری کشور ایران و ازبکستان در یک حوزه تاریخی و جغرافیایی و با توجه به پیشینه سرزمین ایران و داشتن ریشههای غنی فرهنگی و تاریخی مشترک میان آندو (بدری، 1391: 23 ) اینگونه تبیین شدهاست که با طرح مطالعه تطبیقی، تاثیر جریانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرای حاکم بر این جوامع را بر چگونگی تحولات شهرسازی ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول مورد بررسی قرار دهد. در نتیجه، شناخت چگونگی ورود و شکلگیری رویکردهای نوگرایانه طراحی شهری و نحوه تاثیرگذاری آنها بر شیوههای طراحی خیابانهای شهری در تهران و تاشکند از اهداف این پژوهش میباشند تا به این سوالات پاسخ داده شود: آیا جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا در کشورهای ایران و ازبکستان بر روند شکلگیری و تغییر خیابانها در این دو کشور تاثیرگذار بودهاند؟ تحولات شهرسازی (عرصه طراحی و اجرایی خیابانها) ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول دارای چه ساختار و ماهیتی بودهاند و وجوه تفاوت و شباهتها در طراحی خیابانهای شهری ایران و ازبکستان چگونه بودهاند؟ در این راستا به بررسی جامعه نمونه که شامل سه خیابان لالهزار، خیابان پهلوی (ولیعصر) و خیابان علاالدوله (فردوسی) تهران که در دوره قاجار و پهلویاول در فاصله سالهای 1320- 1250ه.ش. در ایران دستخوش تحولات نوگرایانه شدند (به دلیل تشابه در بازه زمانی سالهای ساخت و نیز تشابه در زمینه تحولات نوگرایانه در عرصه ویژگیهای عینی، کالبدی و عملکردی که سه دسته از مولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری در تحقیق میباشند) با سه نمونه از خیابانهای منتخب شهر تاشکند ازبکستان شامل خیابان علیشیر نوایی2، خیابان بابور3 و خیابان امیرتیمور4 که در فاصله زمانی سالهای 1940-1870م. دستخوش تحولات نوگرایانه در زمینه طراحی و تغییرات شهری شدند، مورد مطالعه و قیاس تطبیقی قرارگرفتهاند تا در عین بررسی جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا، چگونگی بازتاب این ویژگیهای نوگرایانه در طراحی خیابانهای شهری ایران و ازبکستان و وجوه تفاوت و شباهتهای آنها شناسایی شوند.
پیشینه پژوهش
تحقیقات فراوانی در راستای بررسی ویژگیهای معماری و شهرسازی تاریخی ایران و ازبکستان به ویژه زمانی که کشورهای آسیای مرکزی جز قلمرو ایران محسوب میشدند (تا سال 1260 ه.ش.) صورت گرفتهاند. اما میتوان اینگونه اذعان داشت که بعد از جدایی این مناطق از ایران و به زیر سلطه شوروی درآمدن این مناطق، پژوهشی که بهطور ویژه به بررسی تاثیر اندیشههای مدرنیسم بر روند شکلگیری و تغییر خیابانهای شهری ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول بپردازد، صورت نگرفتهاست. بدین ترتیب در جهت دستیابی به اهداف پژوهش؛ کتب، مقالات و گزارشهایی که مهمترین آنها در جدول 1 نشان داده شدهاند، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
جدول 1. پیشینه پژوهشی تحقیق (ماخذ: نگارندگان)
توضیحات | عنوان | سال | نام | نوع | بعد |
نحوه مواجهه ایرانیان با تغییرات جدید و تاثیر آن در معماری و شهرسازی ایران، از دوره قاجار تا سه دهه بعد از انقلاب اسلامی | معماری معاصر ایران | 1388 | بانی مسعود | کتاب | معماری ایران |
شناخت دگرگونیهای ایجاد شده بر مبنای اندیشهها و روشهای تغییر شکل یافته در معماری و شهرسازی دوره پهلوی اول | معماری دوره پهلوی اول | 1383 | کیانی | کتاب | |
ارزیابی عملکرد معماری مدرن در ایران و تحولات معماری در دهههای اخیر | میراث معماری مدرن ایران | 1390 | مختاری طالقانی | کتاب | |
بررسی تاریخ ورود و گسترش مظاهر تمدن جدید اروپا به ایران و توسعه تحولات ایران در دوره پهلوی اول | توسعه و نوسازی ایران در دوره رضا شاه | 1373 | خلیلی خو | کتاب | شهرسازی ایران |
شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در دوره قاجار و پهلوی اول | مکتب اصفهان، دولت قاجار و سبک تهران | 1378 | حبیبی | مقاله | |
بررسی شیوههای تحول هنر و فرهنگ در دوره سنت، مدرن و دهههای اخیر در جوامع آسیای مرکزی | Culture and Customs of the Central Asian republics | 2007 | Abazov | کتاب | معماری ازبکستان |
بررسی سیر تغییرات فرهنگی و سنتی ازبکستان در دوره استعمار شوروی | Soviet Orientalism: Socialist Realism and Built Tradition | 1997 | Castillo | مقاله | |
بررسی سیر تحولات شهر تاشکند در سه دوره استعمار شوروی و شیوه انبوهسازی زنجیرهای | Seismic Modernism Architecture and Housing in Soviet Tashkent | 2016 | Meuser | کتاب | شهرسازی ازبکستان |
بررسی تغییرات ساختار شهری تاشکند در دوره استعمار شوروی بین سالهای 1966-1930 م. | Tashkent: forging a Soviet City( 1930-1966) | 2010 | Stronski | کتاب | |
بررسی شیوه تحولات شهری بر پایه مدرنیزاسیون و ساخت و سازهای نوین اعم از بناهای عمومی و مسکونی در ازبکستان | The Ways Of The Development Of Architecture Of Independent Uzbekistan | 2015 | Akhmedov & Nazarova | مقاله |
روش تحقیق
این پژوهش بر اساس هدف، پژوهش نظری با رویکرد کیفی است که در دو گام مختلف، از طریق روش تحقیق تفسیری- تاریخی در بعد موضوعات تاریخی که بر موضوعات معماری نیز تاثیرگذار است و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بعد تحلیل نمونه خیابانهای منتخب و در نهایت بهصورت تاریخی- تطبیقی انجام شده است. این پژوهش در جستوجوی تبیین تاثیر اندیشههای مدرنیسم بر روند شکلگیری و تغییر خیابانهای شهری ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول میباشد. بدینترتیب در گام اول، به منظور استخراج دادهها و طبقهبندی مطالعات در راستای شناسایی جریانهای فکری، سیاسی و اجتماعی نوگرایانه تاثیرگذار بر طراحی خیابانهای شهری ایران و ازبکستان، از اسناد و مدارک معتبری از جمله کتب، مقالات و گزارشها بهره برده شده است تا از طریق مطالعات اسنادی، به جمعآوری مبانی نظری تحقیق در ابعاد تاریخی، معماری و شهرسازی اقدام شود. در گام دوم، پس از استخراج ویژگیها و مولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری در ایران و ازبکستان به واسطه جامعه آماری ایران و ازبکستان (بررسی تحولات سه نمونه از خیابانها در ایران بین سالهای 1320-1250 ه.ش. بهعنوان مبنای شناخت ویژگیها و مولفههای نوین طراحی شهری و بررسی تحولات سه نمونه از خیابانهای منتخب در ازبکستان بین سالهای 1940-1870 م.) از طریق تحلیل نمونهها به بررسی تاثیر متغیر مستقل تحقیق، یعنی جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرایانه بر متغیر وابسته، یعنی تحولات و تغییرات طراحی خیابانهای شهری در ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول پرداخته خواهدشد و در نهایت با شناسایی ویژگیها و مولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری در ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول، نتایج بهدست آمده بهصورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گرفته خواهند شد.
مبانی نظری
تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران در دوره قاجار و پهلوی اول (1320-1250 ه.ش.)
در دوران فرمانروایی سلسله قاجار که مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است تغییرات مهمی در ایران صورت گرفت. بهویژه آنکه یک حکومت مرکزی پایدار دوباره بنا نهاده شد و قدرتهای اروپایی نیز به ایران دستاندازی نمودند. در بسیاری از متون تاریخی نیز از این دوره با نام "دوره گذار" یا انتقال یاد میشود. بدینمعنا که دوره قاجار، با تمام فراز و نشیبهایش، حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است (بانی مسعود، 1388: 9). در قرن گذشته که ایران فشار تحولات دنیای جدید را حسکرد، جامعه در همه زمینهها بهشکل سنتی بهسر میبرد (لمبتون، 1375: 55) اما زمینههای تغییر و تحول تدریجی ایران در اواخر دوره قاجار سرعت بیشتری گرفت. در پی این تحولات و گسترش نظام نوین شهری جهانی، حرکت سرمایه و کالا، تا اندازهای نیروی کار، به شهرها شکل بخشید و کشورها برای اینکه در نظام جهانی جای مطلوبی، بهدست آورند، به بهبود کیفیت فضای شهری خود پرداختند. فضاهای عمومی شهری خود را بهبود میدهند و چهره مطبوعتر و خندانتری ازخود به جهان ارائه میکنند ( مدنی پور، 1387: 36).
دو دهه آغاز قرن معاصر (۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ه.ش.) پس از سقوط سلسه قاجار را باید سالهای وقوع تحولات بنیادی در تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران بهحساب آورد. این تحولات را باید ادامه نهضت مشروطه دانست که بسترهای فکری آن از اوایل حکومت دودمان قاجار بههنگام آغاز جنگهای ایران و روس در اصحاب سیاست و صاحبان اندیشه ایرانی آغاز شده بود (خلیلیخو، 1373: 75). اعزام دانشجو به خارج از کشور، استخدام معلمان خارجی، دایرشدن مدارس فرانسوی و موسسات امریکایی، تاسیس مدرسه دارالفنون، نشر روزنامه، ورود مظاهر جدید فناوری و تغییر در آداب اجتماعی از دیگر مقدمات ورود ایران به قرن معاصر است. ناگفته پیداست که پیشرفتهای شتابان غرب در زمینههای فنی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی بهعنوان عامل اصلی تحرک، بر توسعه تحولات اجتماعی و سیاسی ایران موثر بود (مختاری طالقانی،1390: 29). شهرسازی دوره پهلویاول در اقدامهای تازه برای نوخواهی و امکانات بیشتر و بهتر برای شهروندان و نیز ارائه یک شهر کارآمد، نخست به ساختار کهن شهر حملهور شد و همچون خصلت پادشاهان فاتح، در اولین اقدام، شهر تازه را بر ویرانههای برج و باروهای قاجار بنا کرد (کیانی، 1383: 184).
در روند مدرنیزاسیون، شکل سنتی شهر تهران متحول و شبکههای شطرنجی متشکل از بلوارها و خیابانهای جدید به جای طرح متراکم و نامنظم شهر قدیمی ایجاد شد. به جای حصارهای قدیمی شهر، بلوارهای وسیع با پیادهروهای مجزا از سوارهرو ساخته و شبکه راههای اصلی نیز به میدانها منتهی شد (معرفت، ۱۳۷۵: ۱۰۸). خیابان بهعنوان مکانی برای آمد و شد، داد و ستد، کسب و کار و نیز گردش شد و در این زمان بود که معماری خیابان که متاثر از نوعی برونگرایی در معماری بود به شهرسازی تبدیل شد و بدنه خیابانها شامل نماهایی با ردیف دکانها و مغازهها در کنار پیادهروها و در طبقات شکل گرفت و شروع به رشد کرد. بدینترتیب خیابانها در تداوم شکلگیری خود باعث از بین بردن توازن سیمای شهر، از همگسیختگی بافتهای شهری و توجه صرف و یا بیشتر به دسترسی سواره شدند. در این راستا فرآیندهای مختلف شهری مانند روشنایی معابر، تسطیح و توسعه خیابانها و پاکیزگی معابر اعمال شد و بدینگونه فرآیند نوسازی شهری غالبا در احداث خیابانها تجلی پیدا کرد (کیانی، 1383: 245-246). با توجه به مطالب ذکر شده، نمودار 1. فرآیند تاثیر اندیشههای مدرنیسم بر شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عرصههای معماری و شهرسازی ایران در دوره قاجار و پهلوی اول را نشان میدهد.
نمودار 1. فرآیند تاثیر اندیشههای مدرنیسم بر شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عرصههای معماری و شهرسازی ایران در دوره قاجار و پهلوی اول (ماخذ: نگارندگان)
فرآیندهای نوسازی در عرصه طراحی خیابانهای شهری در ایران
دیرباز، شهر سنتی شرق اسلامی با مرکزیت مسجد، بازار و جایگیری مشاغل در بازار اطراف مسجد با سلسله مراتب تعریف میشده است. تقسیمات محلهای بر اساس گروههای قومی، اجتماعی و دینی بوده و وجود استحکامات نظامی و دفاعی در اطراف شهر، گورستان و بازارهای دورهای از ویژگیهای آن بوده است (اهلرز، 1373: 30). آنچه در کتابها و گزارشات درباره خیابان دوران صفوی نقل شده است، حاکی از آن است که خیابانهای عصر صفوی در دو طرف آن، درختان بلند نظیر چنار و نارون و دیگر درختان کاشته میشده است که بر سطح خیابان سایه میانداختهاند و این خیابان در عصر صفوی گذری برای عبور و مرور معمول نبود، بلکه خیابان سبب نشاط مردم میشده است (عالمی، 1387: 51). در سالهای قبل از دوران صنعتیشدن کشورها، روند آرام تغییر شکل و نوسازی شهرهای تاریخی گذشته را معیارهای ثابت فرهنگی، که در طی زمان شکل میگرفتند و ابزار فنی محدود آن روزگار تاثیری اندک برآنها داشت، تعیین میکردند (بیانکا، 1369: 22). ورود اندیشههای ناشناخته در قالب مدرنیسم در فرهنگ و آداب ایرانی علاوه بر نمود ذهنی، نمود عینی خود را در کالبد شهرهای ایرانی با معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی وارد نمود. در کشور ایران، شهر تهران بهعنوان مرکز تحولات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران در دوره معاصر است و میتوان آن را بستر اصلی بروز مدرنیسم دانست ( پوراحمد و دیگران، 1390: 47). برخورد فناوری اروپایی با فرهنگ سنتی ایرانی در دوره ناصری، به پذیرش آرام اندیشهها و مظاهر مادی غرب، بهویژه در تهران انجامید و نبرد سنت و تجدد در اواسط حکومت ناصرالدین شاه به اوج خود رسید. تجدد، معماری تهران و سبک زندگی ساکنین تهران را دگرگون کرد. در این اوضاع، تحولات نوسازی شهر پاریس در نیمه دوم قرن نوزدهم مورد تقلید قرار گرفت و در تهران بهکار گرفته شد. این اصلاحات شامل؛ احداث محلههای جدید در حومه شهر و ایجاد خیابانهای جدید در محلههای قدیمی، ساخت شبکهای از معابر وسیع و مستقیم روی بافت قدیمی شهر، تجدید بنای ساختمانهای اطراف خیابانها با رعایت اصول قرینهسازی، تناسب ارتفاع بناهای حاشیه خیابانها با عرض خیابان و احداث شبکه جدید تاسیسات شهری بودند (قریب، 1374: 212). کوچهها سنگفرش، معابر قدیم شوسه و به سبک خیابانهای نئوکلاسیک اروپا خیابانهای جدیدی در تهران ساخته شدند که مهمترین شاخصه آنها عریضشدن و در نتیجه مستقیمشدن امتداد این معابر بود (سلطانزاده، 1372: 16). این خیابانهای عریض و مستقیم بهعنوان مظهر شهرسازی جدید، جای کوچهها و گذرهای ارتباطی بافت قدیم را گرفتند و بدون توجه به محیط سنتی و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی شهر، به مکانی برای رفت و آمد، داد و ستد، کسب وکار و گردش تبدیل شدند. بدین ترتیب تاثیرات مدرنیسم در شهر ایرانی ابتدا در شکل ساختمانهای شهری و معماری تک بناها و سپس بهصورت تاثیر بر روی بافت و کالبد آنها نمایان شد. این دگرگونیها در حقیقت تاثیری بود از رشد برنامهریزیشهری در غرب که به تبعیت از ویژگیهای سرزمینی و خصوصیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همان جوامع صورت گرفته بود. لذا از دهه 1300 ه.ش. به بعد در شهرهای ایران تغییرات کالبدی چشمگیری بهوجود آمد. خیابانهای بسیاری مبتنی بر خواستههای بورژوازی در حال رشد، ایجاد شد (پور احمد و وفایی، 1396: 67). اولین خیابانهایی که در بافت جدید تهران بهشیوه خیابانهای اروپایی ساخته شدند؛ باب همایون، درب اندرون، مریضخانه، ناصریه، لالهزار، امیریه، علاالدوله و بهارستان بودند. با ساخت این نوع معابر نقش سنتی بازار تا حدود زیادی کمرنگ شد. زیرا آنها انواع خدمات شهری و تاسیسات مورد نیاز را در اختیار ساکنان قرار میدادند (حبیبی، 1387: 240).
از نمونههای این خیابانها میتوان لالهزار را نام برد. در سال 1246 ه.ش. بهدستور ناصرالدین شاه شهر از چهار طرف بزرگ شد و باغ لالهزار داخل شهر قرار گرفت. وی پس از بازگشت از سفر اول فرنگستان به خیال احداث خیابانی مانند شانزهلیزه دستور داد که از میان این باغ خیابان بکشند و زمینهای اطراف خیابان نیز میان مقربین درگاه تقسیم شود. در سال 1270 ه.ش.، خیابان لالهزار طبق نقشه نجمالملک از گوشه شرقی میدان توپخانه شروع و به سه راه لالهزار رسید (اتحادیه، 1377: 22) پس از ساخت خیابان لالهزار، نردههای باغ خراب و درختان قطع شد. همچنین در سال 1307 ه.ش. رضاخان برای اتصال دو کاخ سعدآباد (شمال) و کاخ مرمر (جنوب) دستور ساخت قسمت دوم خیابان پهلوی (ولیعصر) را به مهندس فردوسی ابلاغ کرد. در همین سال سرهنگ بوذرجمهری برای نخستین بار ضوابطی جهت احداث بنا در دوسوی این خیابان تصویب و اجرا کرد. این آییننامه نمای ساختمان و نوع مصالح و تعداد طبقات و شیوه کار را بهلحاظ معماری و ساخت تعیین میکرد. مقرراتی که بعدها شالوده ضوابط شهرداری تهران و دیگر شهرها برای صدور پروانه ساخت و ایجاد بنا شد. نمای خیابان با ردیف مغازهها در کنار پیادهرو، از قبل تعریف شده بود. ورودی شاخص با ستونهای بلند، فاصله گرفتن کف ساختمان از زمین و استفاده از عناصر خطی عمودی از ویژگیهای عمده نمای بدنه خیابانهای این دوره هستند. آنچه از تاریخ احداث این خیابانها برمیآید توجه ویژه بر امتداد مستقیم، عرض مساوی، رعایت هندسه دقیق و اهمیت جداره نمای خیابان در تعریف شخصیت آن است. میتوان چنین پنداشت در اندیشه آن دوران خیابان مستقیم با معماری کلاسیک دلالت بر فضای حکومتی خیابان دارد. همچنین رضاخان به تبعیت از هیتلر به ایجاد فضاهای فاشیستی و قدرتطلبانه در شهر دست زد. شبکههای شطرنجی متشکل از خیابانهای جدید به میادین بزرگ شهر منتهی و خیابان بهعنوان لبهای قدرتمند در شهر مطرح شد. نظم حداکثری در جزئیات نما، اجرای دقیق معماری بنا و ساخت بناهای دولتی و عمومی در اطراف خیابان از جمله شاخصترین ویژگیهای معماری خیابان در دوره پهلوی اول بهشمار میآمدند. لالهزار و علاالدوله (فردوسی) جز اولین راستههای تجاری جدا از بازار در دوره قاجاریه (ناصرالدین شاه به بعد) بودند که در زمان پهلوی اول در ساختار اساسی شهر مورد تاکید بسیار قرار میگیرند. در این دوره لالهزار بهعنوان محوری فرهنگی-تجاری و خیابان فردوسی بهعنوان محوری با کاربری اداری تقویت شدند (مستوفی، 1384: 68).
تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ازبکستان در فاصله سالهای 1940-1870 م.
آسياي مركزي همواره يكي از مراكز مهم فرهنگ و تمدن بشري بهشمار ميآمده است و ویژگی بارز آن به همتنيدگي اقوام، مذاهب و مليتهاي گوناگون بودهاست. در اين مناطق شهرنشيني و تمدن در كنار چادرنشيني و صحراگردي وجود داشته و بر يكديگر اثر گذاردهاند. سلطه روسها بر منطقه آسیای مرکزی زماني بهوقوع پیوست كه اين منطقه دوران افول فرهنگي را ميگذراند. اين سلطه، بهویژه در دوران هفتادساله اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي، تاثير قابل توجهی بر فرهنگ و هنر اين منطقه گذارد. کلیه امور فرهنگی و هنری مرتبط با دين، از خوشنويسي گرفته تا معماري مساجد و مدارس، در اين دوره آسيبهای فراوانی ديدند و برخي ژانرهاي هنري آنها بهكلي از بین رفتند. همچنین تغيير خط رسمي از فارسی به سيريليك در دهه 1930م. باعث شد تا ارتباط مردم مناطق آسیای مرکزی با گذشته و هويت تاريخي آنان قطع شود. در دوره اتحاد شوروي، فرهنگ و هنر اروپايي نيز به منطقه وارد شد. در دوره استعمار روسها، جوانان منطقه براي فراگيري تئاتر، اپرا، سينما و موسيقي كلاسيك غربي به مدارس و هنركدههاي مسكو و سنتپترزبورگ اعزام شدند. اما كليه فعاليتهاي فرهنگي، هنري و حتي علمي در خدمت مرام ماركسيسم بود. بسیاری از فعاليتهاي فرهنگي و هنري مانند تئاتر و نيز پژوهشهاي علمي مانند تاريخ نگاري بهطور مستقيم از ايدئولوژي حكومت تاثير ميپذيرفتند و در بند آن بودند .(Abazov, 2007: 243) چشمانداز معماری در آسیای مرکزی بهطور مشخص در قرن بیستم تغییر کرد. در دوره امپراتوری روسیه، تاثیر معماری جدید بیشتر در شهرهای وسیع در ازبکستان و در سایر نقاط آسیای مرکزی محدود بود (Castillo,1997:44).
از زمان امپراتوری روسیه، ویژگی غالب مراکز شهری آسیای میانه، همزیستی مناطق جدید شهر با برنامهریزی سبک اروپایی، معماری و خیابانهای گسترده و عریض شهری بود (Akhmadov & Saidova, 2009: 18). مقامات شوروی معتقد بودند که خیابانهای باریک و زیگزاگ شهرها و شهرستانهای آسیای مرکزی باید به مدل شوروی تبدیل شوند. معماران و مهندسان، مناظر مدرن را برای شهرهای جدید و قدیمی برنامهریزی و ترسیمکردند. در این فرآیند، بسیاری از خانههای مسکونی قدیمی و ساختمانهای عمومی، بهویژه ساختمانهای فرهنگی و مذهبی- مساجد، مدارس و مقابر (آرامگاهها) را نابود کردند. اغلب، تمامی بخشها و محلهها با بولدوزر صاف شدند تا راههای جدید برای ایجاد آپارتمانها، کارخانهها، مراکز ورزشی و هنری و مدارس بهوجود آیند. این مدلها بهواسطه مفهوم صنعتیسازی و شهرنشینی شوروی هدایت میشدند که بهخصوص برای نوع جدیدی از حملونقل همراه با حجم عظیم خودروها در دهه 1930م. طراحی شدهبودند. همراه با این تغییر مهم، افزایش مراکز عمومی شهری جدید در شهر تاشکند و بسیاری شهرهای دیگر اتفاق افتاد در حالیکه مراکز فرهنگی و سیاسی قدیمی موجود در شهرهای بخارا و سمرقند کاهش و روبه انحطاط رفت. برنامهریزان شهری شوروی سعیداشتند که فقدان تنوع، رنگ و تزیینات معماری در مراکز جدید شهری را به کمک سرمایهگذاریهای چشمگیر در زمینه کاشت درختان و بوتهها در مقیاس وسیع و ایجاد مناطق به اصطلاح سبز (پارکها و زمینهای بازی) بهبود بخشند(Abazov, 2007: 244) . با توجه به مطالب ذکر شده، نمودار 2. فرآیند تاثیر اندیشههای مدرنیسم بر شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عرصههای معماری و شهرسازی ازبکستان را در فاصله سالهای 1940-1870 م. نشان میدهد.
نمودار 2. فرآیند تاثیر اندیشههای مدرنیسم بر شرایط اجتماعی و فرهنگی و عرصههای معماری و شهرسازی ازبکستان در فاصله سال های 1940-1870 م. (ماخذ: نگارندگان)
فرآیندهای نوسازی در عرصه طراحی خیابانهای شهری در ازبکستان
به مدت بیش از 150 سال، فرآیندهای تحول و دگرگونی، موضوع و مسئله اصلی در تاشکند بودهاند. تاشکند قبل از تسخیر شدن توسط قوای روسیه در سال 1865 م. خود را یک نوع شهر شرقی معرفی کرد. بهمدت چندین قرن، ساختار شهری شرقی بهطور مشخص با تعداد کمی شاهراه توسعهیافته که به بازارها و ساختمانهای مذهبی و میادین باز میشوند و بنبستها مملو از مناطق دنج و خلوت بودند که محلات مستقل و منحصربهفرد را قابل دسترس میسازند. پس از تصرف تاشکند توسط روسها، تاشکند بهصورت شهری دوگانه توسعه پیدا کرد که در آن هر دو نیمه بدون هیچگونه رشته ارتباطی مشخص و بدیهی توامان وجود داشتند: از یک سو، شهر پیچدرپیچ با ساختمانهای رسی قدیمی وجود دارد و از سوی دیگر، مرکز اداری مدرن با تمرکز بر ساختمانهای متاثر از معماری روسیه شکل میگیرد. بین سالهای 1865 و 1910 م. جمعیت تاشکند از 90000 به 234000 نفر افزایش یافت که 47500 نفر آنها تبعه روس بودند .(Meuser, 2016: 18-20) بدین ترتیب تصویر 1، فرآیند رشد و توسعه شهر تاشکند را در فاصله سالهای 1940-1870م. نشان میدهد.
تصویر1. فرآیند رشد و توسعه شهر تاشکند در فاصله سالهای 1940-1870 م. (Meuser, 2016: 13)
گشایش و افتتاح خطوط راهآهن اورنبورگ5 تا تاشکند انگیزه مهمی برای توسعه شهر در سال 1906م. فراهم ساخت. ایستگاه راهآهن در جنوبشرقی شهر بهعنوان شریانی توسعهمحور توسط روسها ساختهشد. همزیستی معماری سنتی و مدرن نیز گواه این مدل از برنامهریزی شهری میباشد. ویژگی مشترک تصمیمات برنامهریزی شهری در مقیاس کلان، تلاش مستمر و پیوسته برای برقراری روابط متقابل بین هر دو نیمه شهر یعنی شهر قدیم شرقی و شهر جدید روسی را در برداشت (Akhmadov & Saidova, 2009: 19).در این دوره ساخت بیشتر شاهراههای زیر: المزار6 توسعه انجلز7 در مسیر چیمکنت8، نووایا آرپاپایا9 (خط شمالی که سایتهای صنعتی شمالی را به ناحیه سارز10 متصل میسازد)، توسعه پلیگرافی11 به سمت سایتهای صنعتی در شمال، ارتباط متقابل روستاولی12 با گوگول13 به سمت خیابان علیشیر نوایی صورتگرفت. بدینترتیب خیابانهای علیشیر نوایی، بابور، عبدالله توکایف14و امیرتیمور شامل توسعه و تغییرات شدند. ساختمانهای مسکونی و دولتی در امتداد جادههای اصلی قرار میگیرند. این موارد شامل خیابان بابور، امیر تیمور، علیشیر نوایی، روستاولی، المزار میباشند. بدین ترتیب طراحی با دقت و کیفیت بالا در ساختمان ها مورد توجه خاص حکومت قرار میگیرد. ساخت مسیرهای جدید کنار رودخانه در امتداد کانال انکور15 ، توسعه مناطق سبز جدید و گسترش مناطق موجود، توسعه پارک پوشکین16و تاسیس پارکهای جدید در نواحی سالار در دستور کار دولت قرار میگیرد (Meuser, 2016: 20). خطوط تراموا17تا 44 کیلومتر، خطوط اتوبوس ترولی18 تا 17 کیلومتر ایجاد میشوند. رشد جمعیت تاشکند به احداث جدید ساختمانها برای فرآیندهای فرهنگی، تفریحی، سرگرمی، سلامت و بهداشت منجر شد. این موارد شامل پلیکلینیک، دانشگاه دولتی و بناهای فرهنگی برای کارکنان خطوط راهآهن و کارگران نساجی میباشند. معماری توسعهیافته و شکوفای تاشکند در اوایل و میانه قرن بیستم مستلزم طراحی توسط معتبرترین معماران عصر استالین بود. در سال 1940م. آلکسی شوسف19معمار مقبره و آرامگاه لنین در میدان سرخ مسکو، یک تماشاخانه اپرا طراحی کرد که جایگاه محکمی در تاریخنگاری معماری شوروی دارد. شوسف ده سال زودتر بنای یادبود عظیمی را در میدان سرخ تاشکند برای لنین احداث کرده بود. همچنین وی توانست با ارائه تزئینات شرقی و اسلامی در فضای داخلی ساختمان اپرای علیشیر نوایی (که نمای ساختمان کاملا متاثر از معماری نئوکلاسیک روسیه بود) جایگاه خود را تثبیت کند و در زمینه ترکیب معماری نئوکلاسیک روسی با تزئینات دوران اسلامی و شرقی به موفقیتهای چشمگیری دستیابد. اما همچنان دوگانگی هویتی در شهر تاشکند بهچشم میخورد: از یکسو، کلانشهر اروپایی با ساختمانهای دولتی باشکوه و از سوی دیگر شهر شرقی با ساختمانهای رسی قدیمی مشاهده میشود (Meuser,2016: 32). از ابتدای دهه 30 م. دو اقدام توسط سیلچنکوف20 (1931م.) و سیمنوف21 (1934م.) برای پیوند شهرهای قدیم و جدید به لحاظ توسعه و رشد شهری صورت گرفتهبود. با اینحال، تنها طراحی کوزنتسوف22از سال 1939م. که مستلزم گسترش خیابان علیشیر نوایی بود، ارتباطی بین مرکز شهر شرقی و مرکز تاشکند امروزی با شاهراه وسیع ایجاد کرد .تحول خیابان علیشیر نوایی به خیابان کلانشهری مدل شده در نمونه اروپایی نیز تلاشی برای عرضه آن خیابان به کارکنان ماهر و کارآمد بود که به اجبار بهخاطر گسترش جنگ آواره و سرگردان شده بودند و خانوادههایشان به بخشی از فرهنگ اروپایی تبدیل شده بودند.(Akhmadov & Saidova, 2009: 19) شهرنشینی جدید با ایدئولوژی پیشرفت فناوری هدایت میشد. معماران مفاهیم معماری بینالمللی و میراث مدرنیسم اتحاد جماهیر شوروی دهه 1920 م. را تجربه کردند و بهسرعت زبان اصلی شوروی از مدرنیسم متاخر (متعالی) توسعهیافت (Stronski, 2010:19). در این دوره ساخت ساختمانهای دولتی و خصوصی بهسبک نئوکلاسیک در حاشیه خیابانهای بابور و امیرتیمور، که بهعنوان خیابانهای عریض و مستقیم مظهر شهرسازی نوین محسوب میشدند که بدون توجه به محیط سنتی و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی شهر، به مکانی برای رفت وآمد، داد و ستد، کسب وکار و گردش تبدیل شدند، رواج یافت. گسترش فضاهای سبز و کاشت درختان در حاشیه این بلوارهای عریض یکی از مضامین شهرسازی نوین در این دوره محسوب میشده است. رعایت هندسه دقیق و اهمیت جداره نمای خیابانها در تاشکند نیز یکی دیگر از قوانینی میباشند که در مصوبات طراحی خیابانها به شیوه نوین با تاثیر از مدرنیسم شوروی مورد توجه قرار گرفت (Akhmadov & Nazarova, 2015: 48).
تحلیل یافتهها
با مطالعه پیشینه تاریخی و تغییرات نوگرایانه شکلگرفته در عرصه طراحی شهری در زمینه خیابانهای شهری تهران، سه خیابان؛ لالهزار، پهلوی (ولیعصر) و علاالدوله (فردوسی) که در دوره قاجار و پهلوی اول در فاصله سالهای 1320- 1250 ه.ش. در ایران دستخوش تحولات نوگرایانه شدند (بهدلیل تشابه در بازه زمانی سالهای ساخت و نیز تشابه در زمینه تحولات نوگرایانه در عرصه ویژگیهای عینی، کالبدی و عملکردی که سه دسته از مولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری در تحقیق میباشند) با سه نمونه از خیابانهای منتخب شهر تاشکند ازبکستان؛ خیابان علیشیر نوایی، بابور و امیرتیمور که در فاصله زمانی سالهای 1940-1870 م. دستخوش تحولات نوگرایانه در زمینه طراحی و تغییرات شهری شدهاند، مورد مطالعه و قیاس تطبیقی قرار گرفتهاند. با توجه به مطالب ذکرشده در بخش مبانی نظری، برای بررسی و تحلیل خیابانهای منتخب در ایران و ازبکستان مولفههای نوگرایانه طراحی شهری در سه حوزه مولفههای عینی (افزایش نفوذ پذیری در جداره خیابانهای شهری، نورپردازی حاشیه خیابانها و وجود ریتم و تاکید در بناهای جداره خیابان)، حوزه کالبدی (شامل سبک بناهای اطراف خیابان و نوع مصالح غالب مورد استفاده در ساختمانهای اطراف خیابان) و حوزه عملکردی (شامل طراحی بناها با کارکردهای جدید در حاشیه خیابان و همجواری کاربریهای گوناگون اطراف خیابان) طبقهبندی شدهاند. بدینترتیب طبق جدول 2 و با بررسی مولفههای تعیین شده، پارامترهای نوگرایانه طراحی خیابانهای شهری طبق طبقهبندی ارائه شده در نمودار 3 بیان شدهاند.
نمودار 3. نمودار مولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری متاثر از رویکردهای نوگرایانه در سطوح مختلف (ماخذ: نگارندگان)
با توجه به نمودار 3، ویژگیهای نمونه خیابانهای منتخب با طراحی نوین شهری در تهران و تاشکند در دوره قاجار و پهلویاول در جدول 2 مورد بررسی قرار گرفتهاند.
جدول 2. نمونه خیابانهای منتخب با طراحی نوین شهری در تهران و تاشکند در فاصله سالهای (1320-1250 ه.ش. و1940-1870 م.) (ماخذ: نگارندگان)
ازبکستان | ایران | ||
نام خیابان | ویژگیهای نوین طراحی خیابانها | ویژگیهای نوین طراحی خیابانها | نام خیابان |
تصویر 2.خیابان علیشیر نوایی (URL2 )
تصویر 4.تحولات پلان خیابان علیشیر نوایی (Castillo,1997: 44(ماخذ: | ویژگیهای عینی: طراحی عناصر وارداتی نظیر مجسمه و آبنما در تقاطع خیابان، افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری | ویژگیهای عینی: نورپردازی حاشیه خیابان با چراغ برق، افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری به دلیل استفاده گسترده از شیشه برای ویترین مغازهها |
تصویر 1. خیابان لالهزار (URL1 )
تصویر 3. پلان خیابان لالهزار (URL3 )
|
ویژگیهای کالبدی: بهرهگیری از سبک تلفیقی نئوکلاسیک روسی در نمای خارجی ساختمانهای شاخص حاشیه خیابان نظیر ساختمان اپرای علیشیر نوایی با تزئینات داخلی معماری سنتی اسلامی | ویژگیهای کالبدی: تلفیقی از سبک معماری نئوکلاسیک و معماری سنتی ایرانی در ساختمانهای اطراف خیابان، برونگرایی کالبدی و تک بناهای شاخص در کنج خیابان
| ||
ویژگیهای عملکردی: تسهیل ترافیک سواره و طراحی خطوط حملونقل عمومی اتوبوسرانی، همجواری کاربریها و عملکردهای گوناگون در اطراف خیابان
| ویژگیهای عملکردی: قرارگیری کاربریهای متنوع در اطراف خیابان نظیر خانه فرانسه، تجارتخانه هلندی و اداره پست، تسهیل ترافیک سواره و خیابان با هندسه مستقیم و کالسکهرو
| ||
تصویر 6. خیابان بابور (ایردارسایا سابق) (URL 5 )
تصویر 8. پلان خیابان بابور (Meuser, 2016: 31(ماخذ: | ویژگیهای عینی: افزایش نفوذپذیری و طراحی عناصر وارداتی نظیر آبنما و مجسمه در مناطق سبز و پارک اطراف خیابان | ویژگیهای عینی: ایجاد ریتم در نمای خیابان با ردیف دکانها و مغازهها در کنار پیادهرو با جزئیات و هندسه دقیق
|
تصویر 5. خیابان پهلوی (ولیعصر) (URL4 )
تصویر 7. پلان خیابان پهلوی (ولیعصر) ماخذ: بهشتی، 1394: 11) ) |
ویژگیهای کالبدی: کشیدگی و ساختار افقی پیوسته در منظر شهری و جداره نمای خیابان، وسعت دیدومنظر و برونگرایی کالبدی و عملکردی بناهای اطراف خیابان
| ویژگیهای کالبدی: کشیدگی و ساختار افقی در منظر شهری، ساخت بناهای اطراف خیابان به سبک ملی-باستانی ایرانی یا سبک نئوکلاسیک اروپایی نظیر ایستگاه راهآهن تهران و خانه پروفسور عدل
| ||
ویژگیهای عملکردی: گسترش مناطق سبز نظیر پارک بابور در حاشیه خیابان، طراحی خیابانهای مستقیم و چلیپایی شکل با هندسه دقیق شطرنجی به تقلید از شهرسازی مدرن غربی
| ویژگیهای عملکردی: کاشت درختان به فاصله هر دو متر یک درخت چنار و بین هر دو چنار، یک بوته گل سرخ در حاشیه خیابان و تنوع کاربری در اطراف خیابان و احداث پیادهروهای عریض در اطراف خیابان
| ||
تصویر 10. خیابان امیرتیمور (خیابان کارل مارکس سابق) (URL 7 )
تصویر 12. پلان خیابان امیر تیمور (Meuser, 2016: 17ماخذ: ) | ویژگیهای عینی: افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری بهدلیل استفاده گسترده از شیشه برای ویترین مغازهها و بناها، کاشت درختان در حاشیه خیابان
| ویژگیهای عینی: نورپردازی حاشیه خیابان، شفافیت بصری و افزایش نفوذپذیری با استفاده گسترده از شیشه درب و ویترین مغازههای حاشیه خیابان |
تصویر 9. خیابان علاالدوله (فردوسی) (URL 6 )
تصویر 11. پلان خیابان علاالدوله (فردوسی) (URL 8 )
|
ویژگیهای کالبدی: بهرهگیری از سبک تلفیقی نئوکلایسک روسی در نمای خارجی ساختمانهای شاخص حاشیه خیابان | ویژگیهای کالبدی: برونگرایی کالبدی و وسعت دید، ساخت بناهای اطراف خیابان به سبک ملی-باستانی ایرانی یا سبک نئوکلاسیک اروپایی
| ||
ویژگیهای عملکردی: قرارگیری کاربریهای متنوع در اطراف خیابان نظیر موزه امیرتیمور، ساختمان فرمانداری، دفتر مالیات شهری و....، تسهیل ترافیک سواره و خیابان با هندسه مستقیم و شعاعی منشعب از میدان به تقلید از شهرسازی غربی
| ویژگیهای عملکردی: قرارگیری کاربریهای متنوع در اطراف خیابان نظیر سفارتخانههای آلمان، انگلستان و ترکیه، ساختمانهای مرکزی بانک ملی ایران و بانک سپه و چند موزه (موزه جواهرات ملی، موزه سکه بانک سپه) |
بر اساس جدول 2. و با توجه به ریزمولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری میتوان وجوه شباهت را در سه حوزه عینی، کالبدی و عملکردی بین هریک از خیابانهای منتخب در ایران و ازبکستان مشاهده نمود. مولفههای نوگرایانه در هر سه بعد عینی، عملکردی و کالبدی در دو کشور به صورت مشابه تجلی یافتهاند. درجدول3، هندسه، نحوهدسترسی و عملکرد نمونه خیابانهایمنتخب بررسی شدهاند.
جدول 3. نمونه خیابانهای منتخب با طراحی نوین شهری در تهران و تاشکند در سالهای (1320-1250 ه.ش. و1940-1870 م.) (ماخذ: نگارندگان)
| نام خیابان | فرم و هندسه | راه و نحوه دسترسی | موقعیت در بافت و مورفولوژی | عملکرد خیابان (پیرامونی و درونی) | معماری و عوامل کالبدی–بصری موثر |
ایران | خیابان لالهزار
| خطی-کم عرض | -طراحی و تعریف ابتدا و انتهای خیابان - طراحی پیادهرو برای عابر پیاده - طراحی مسیر درشکهرانی | -تخریب بافت قدیم -نظم و شکل هندسی -احداث محور مستقیم در ارتباط با میدان امام خمینی (توپخانه) در انتهای خیابان | -خانه فرانسه -تجارتخانه هلندی - اداره پست -بانک -کافه -سینما
| -احداث چراغ برق -ویترین شهر فرنگ برای تهران و تقلیدی از خیابانهای مفرح اروپایی با هندسه دستوری، معماری التقاطی و کاربریهای دولتی-خصوصی |
خیابان پهلوی (ولیعصر)
| خطی-عریض | -تعریض معابر -ایجاد بلوار - طراحی پیاده رو برای عابر پیاده
| -احداث محورهای مستقیم و جدید برای توسعه و ارتباط میادین جدید با این محورها | -تسهیل رفتوآمد خودرو -ایستگاه راهآهن -خانه پروفسور عدل -کاخ مرمر -کاخ سنا
| - احداث جویهای آب عریض - کاشت درختان به فاصله هر دو متر یک درخت چنار و بین هر دو چنار، یک بوته گل سرخ - سبک معماری تلفیقی سبک نئوکلاسیک و باستانگرا | |
خیابانعلاالدوله (فردوسی)
| خطی-عریض | - طراحی پیاده رو برای عابر پیاده -تعریض معابر -ایجاد بلوار
| - احداث محور مستقیم در ارتباط با میدان امام خمینی (توپخانه) در جنوب و میدان فردوسی در شمال خیابان | -سفارتخانههای آلمان، انگلستان و ترکیه -ساختمانهای مرکزی بانک ملی و بانک سپه و چند موزه (موزه جواهرات ملی، موزه سکه) | -سبک معماری تلفیقی و نئوکلاسیک و معماری ملی-باستانی ایران -لبههای شهری پیوسته و همگن -ترکیب بنا و شهر | |
ازبکستان | خیابان علیشیر نوایی
| خطی-کم عرض | - طراحی پیادهرو برای عابر پیاده -تعریض معابر
| -تبدیل طرح خیابانهای زیگزاگ و بدون هندسه به خیابانهای مستقیم راست گوشه با شبکه شطرنجی | - ساختمان اپرا و باله علیشیر نوایی - تالار عروسی - مدرسه | -سبک معماری تلفیقی از ساختمان با نمای خارجی نئوکلاسیک و تزئینات داخلی سنتی اسلامی
|
خیابان بابور
| خطی-عریض | -تعریض معابر - طراحی پیادهرو برای عابر پیاده
| -تخریب بافت قدیم -احداث محور مستقیم در امتداد قطعهبندیهای بزرگ شهری در کنار پارک بابور | -ساختمانها با عملکرد مدرن نظیر بناهای اداری اداره و خدماتی نظیر کافه و مغازه | - گسترش مناطق سبز و پارک وسیع همراه با طراحی آبنما و مجسمه در آن در حاشیه خیابان | |
خیابان امیر تیمور
| خطی- عریض | -ایجاد بلوار - طراحی پیادهرو برای عابر پیاده
| -تخریب بافت قدیم -احداث محور مستقیم در ارتباط با میدان امیر تیمور در انتهای خیابان | -ساختمانها با عملکرد مدرن نظیر بنای فرمانداری تاشکند، موزه امیر تیمور، کافه و مغازه | -سبک معماری تلفیقی و نئوکلاسیک و معماری مدرن - معماری التقاطی با کاربریهای دولتی-خصوصی |
جدول 4. به بررسی و تحلیل الگوها و پارامترهای نوگرایانه طراحی شهری در سه بعد عینی، کالبدی و عملکردی در نمونه خیابانهای منتخب در ایران (تهران) و ازبکستان (تاشکند) میپردازد. در این جدول وجود مولفهها در هر خیابان با علامت + و عدم وجود آن با علامت – نشان داده شدهاند. در این جدول سه بعد پنج پارامتری با یکدیگر بهطور نسبی مورد تحلیل قرار داده شدهاند.
جدول 4. تحلیل مولفههای نوین طراحی نمونه خیابانهای منتخب در ایران و ازبکستان (ماخذ: نگارندگان)
پارامترها | عینی (بصری) | کالبدی (ریختشناسی) | عملکردی (کارکردی) | |||||||||||||
کشور | نام بنا | نورپردازی حاشیه خیابانها
| انسانی بودن مقیاس جدارههای شهری | وجود ریتم، تقارن و تاکید | استفاده از عناصری مانند آبنما و مجسمه در حاشیه و تقاطع خیابانها | افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری | استفاده غالب از مواد فلز، شیشه و بتن | سبک معماری تلفیقی از معماری اسلامی ،معماری باستانگرا و نئوکلاسیک غرب | قطعهبندیهای بزرگ شهری و تک بناهای شاخص در کنجهای خیابانها | کشیدگی و ساختار افقی پیوسته در منظر شهری | برونگرایی کالبدی و وسعت دید و منظر | گسترش شبکه راههای سواره چلیپایی شکل و شبکه منظم شطرنجی و شعاعی خیابانها | همجواری کاربریهای گوناگون اطراف خیابان | تمرکز بر ساختمانها با کارکردهای جدید مانند شهرداری، سینما، پست، مغازه و بانک | تسهیل ترافیک سواره | گسترش مناطق سبز و کاشت درختان در حاشیه خیابانها |
ایران | خیابان لالهزار | + | + | + | _ | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | _ |
خیابان پهلوی (ولیعصر) | + | + | + | _ | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | |
خیابان علاالدوله (فردوسی) | + | + | + | _ | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | |
جمع هر پارامتر | 3 | 3 | 3 | 0 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 2 | |
جمع هر مولفه | 12 | 15 | 14 | |||||||||||||
ازبکستان | خیابان علیشیر نوایی | - | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | - |
خیابان بابور | - | + | _ | - | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | |
خیابان امیر تیمور | - | + | + | - | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | + | |
جمع هر پارامتر | 0 | 3 | 2 | 1 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 3 | 2 | |
جمع هر مولفه | 9 | 15 | 14 |
با توجه به جدول4، تاثیرگذاری مولفههای نوگرایانه طراحی خیابانهای شهری در خیابانهای ساختهشده در ایران و ازبکستان در بعد کالبدی دارای بیشترین تاثیرگذاری (در ایران بیشترین تعداد فراوانی 15 و در کشور ازبکستان بیشترین تعداد فراوانی 15) بودهاست. و پس از آن بعد عملکردی (در ایران با فراوانی 14 و در ازبکستان با تعداد فراوانی 14) قرار دارد. بعد عینی نیز در مرتبه سوم (در ایران با فراوانی 12 مرتبه و در ازبکستان نیز با تعداد فراوانی 9 مرتبه) قرار دارد. بنابراین میتوان اینگونه اذعان داشت که در هر دو کشور شیوههای تاثیرپذیری از اندیشههای مدرنیسم در طراحی شهری از نظر ابعاد عینی، عملکردی و کالبدی همسان بودهاند.
نتیجهگیری
ادبیات شهری لهجه جدیدی از شهرسازی را در اواخر دوره قاجار و پس از آن در دوره پهلوی اول در ایران ترویج کرد. این دستور زبان جدید شهری شامل قوانین و رویکردهای نوین در عرصه طراحی و اجرا بود که از جمله آن میتوان به طراحی خیابانهای صلیبی (این شیوه به دنبال تصویب نقشه خیابانها و بیهیچ احترامی به ساختار کهن و چون الگویی فارغ از مکان، چهره سراسر شهرهای کشور را مصلوب کرد)، الگوبرداری از شهرسازی قرن نوزدهم اروپا شامل احداث بلوارها و خیابانهای درختکاری شده، توسعه شطرنجی، فرسوده انگاری بافت کهن و نگاه موزهای به تکبناها و بهکارگیری تجهیزات شهری نوین نظیر روشنایی خیابانها و دایر نمودن چراغ برق در حاشیه خیابانها اشاره نمود. در ازبکستان نیز با سلطه شوروی از سال 1881 م. شیوههای مدرنیزاسیون به سبک شوروی در همه شهرهای این منطقه به عرصه ظهور درآمد. برنامهریزی به سبک اروپایی، معماری و شهرسازی مدرن شامل خیابانهای گسترده و عریض و ساختن بناها با عملکرد جدید و برونگرایی کالبدی همراه با نفوذپذیری و شفافیت بصری به دنبال الگوبرداری از شهرسازی اروپایی در دستور کار دولت قرارگرفت. بدینترتیب تجدد و نوسازی در ازبکستان با توسعه صنعتی، گسترش خطوط راهآهن، احداث شاهراهها و توسعه مراکز جدید برای شهرهای این کشور مبنای کار قرار گرفت. بدین ترتیب میتوان اذعان نمود گسترش و تجلی هرچه بیشتر پدیده برونگرایی در برابر پدیده درونگرایی ( که یکی از بارزترین ویژگیهای معماری گذشته ایران و ازبکستان به شمار می آمده است.) به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار و شکلدهنده در ایجاد تحولات و تغییرات در صورت شهرهای ایران و ازبکستان در این دوره بوده است. تغییر جهانبینیهای فرهنگی- اجتماعی نیز به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر عرصه معماری و شهرسازی (نخست با اعمال حکومت و سپس با پذیرش عمومی) بود. این تغییر شکل در عرصه معماری و شهرسازی، با شکلگیری عناصر و مفاهیمی نظیر (گسترش پدیده بالکنسازی در نمای خیابانها و ایجاد پیوند جدید عرصه داخلی با کوچه و خیابان که در گذشته در معماری سنتی ایران و ازبکستان به صورت ایوان و رو به حیاط داخلی قرار داشت، چرخش جهت پنجرهها از درون به بیرون و تعریف مفهوم جدیدی از محرمیت در مقیاس محله و شهر و نیز ایجاد شکل و صورت جدیدی از پنجره در حوزه معماری مسکونی و پنجرههای بلند و متعدد در بناهای بزرگ دولتی حاشیه خیابانهای شهری ایران و ازبکستان، استفاده از نقوش تاریخی (باستانی) و کلاسیک غربی در اواخر دوره قاجار و دهه اول و اوایل دهه دوم در دوره پهلوی اول و استفادههای گوناگون از تزئینات آجری، سنگی، کاشی و فلزی، هم در طرح و هم در مصالح ساختمانهای حاشیه خیابانهای شهری ایران و ازبکستان( به تناسب زمان و مکان)، خیابانکشی به سبک غربی اروپایی قرن نوزدهم در مقیاس وسیع و تجلی پدیده معماری خیابانی بدون در نظر گرفتن پیشینه تاریخی باغ-خیابان (چهارباغ) در شهرسازی گذشته ایران و ازبکستان و تغییر نمادهای شهرسازی از بناهای فرهنگی و مذهبی در گذشته به بناهای بزرگ دولتی و حکومتی در این دوره) در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول صورت گرفت.
با توجه به تجزیه و تحلیل صورتگرفته پیرامون 6 خیابان منتخب در ایران و ازبکستان که تحت تاثیر اندیشههای مدرنیسم، دستخوش تحولات نوین در عرصه طراحی و اجرا شدند و نیز نتایج به دست آمده از جدول 4 میتوان این گونه اذعان داشت که مولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری در بعد کالبدی (ریختشناسی)، نسبت به دو مولفه دیگر هم در خیابانهای ایران (با فراوانی 15) و هم در ازبکستان (فراوانی 15) بیشتر از دو مولفه دیگر مورد استفاده قرار گرفتهاند. هر پنج مولفه مورد بررسی در بعد کالبدی نظیر برونگرایی کالبدی، کشیدگی و ساختار افقی پیوسته در منظر شهری، استفاده غالب از شیشه، فلز و بتن و سبک تلفیقی از معماری اسلامی، معماری ملیگرا و سبک نئوکلاسیک غربی در ساختمانهای حاشیه خیابانها و طراحی تکبناهای شاخص در کنج خیابانها حضور ثابت داشتهاند. در وهله بعدی، بعد عملکردی (در ایران با فراوانی 14 مرتبه و در ازبکستان با فراوانی 14 مرتبه) قرار دارد. در این بعد مولفههایی نظیر تسهیل ترافیک سواره، تمرکز بر ساختمانها با کارکردهای جدید و همجواری کاربریهای گوناگون اطراف خیابان و گسترش شبکه منظم چلیپایی شکل و شعاعی خیابانها حضور ثابت داشته اند. در مرتبه سوم بعد عینی (در ایران با فراوانی 12 مرتبه و در ازبکستان نیز با فراوانی 9 مرتبه) قرار دارد. مولفه هایی نظیر افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری در جدارههای اطراف خیابان و انسانیشدن مقیاس جدارههای شهری در بعد عینی نیز حضور ثابت داشته اند. بدینترتیب میتوان اینگونه اذعان داشت که تحولات نوگرایانه صورتگرفته در شکلگیری خیابانهای شهری ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول از منظر مولفههای کالبدی، عملکردی و عینی بهگونهای همسان تجلی یافته اند. نمودار 4. نشانمیدهد که ظهور مولفههای نوین طراحی خیابانهای شهری در بعد کالبدی نسبت به دو مولفه دیگر در کشور ایران و ازبکستان شاخصتر بوده است.
نمودار4. نقش مولفههای نوگرایانه طراحی شهری در خیابانهای منتخب ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول (ماخذ: نگارندگان)
در جهت پاسخ به پرسشها و فرضیات پژوهش، میتوان اینگونه اذعان داشت که تحولات صورتگرفته در بعد عینی، کالبدی و عملکردی طراحی خیابانهای شهری در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول در ایران و ازبکستان تا حد زیادی تحتتاثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و جریانات فرهنگی نوگرای غالب در حکومت و لایههای جامعه این کشورها بودهاند و تشابه کلی در تجلی و ظهور مولفههای نوگرایانه طراحی خیابانهای شهری (در بعد عینی، کالبدی و عملکردی) در ایران و ازبکستان در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول بهویژه در فاصله سالهای 1940-1870 م. (1320-1250 ه.ش.) وجود داشته است و ظهور مولفههای کالبدی، نسبت به دو مولفه دیگر شاخصتر بوده است.
در یک جمعبندی کلی میتوان ویژگیهای اصلی مشابهتهای حاکم بر شهرسازی نوین معاصر در ایران و ازبکستان را چنین بیان نمود:
در دوره پهلویاول و هم زمان با آن در ازبکستان (1941-1925 م.)، برای اولین بار در تاریخ شهرسازی ایران و ازبکستان، دخالت ارادی و برنامهریزی شده در بافت قدیمی شهرها در سطح کلان صورت میگیرد. این قوانین و طرحها در بیشتر شهرهای ایران و ازبکستان و بهویژه در تهران با طرح سال 1316 ه.ش. و در تاشکند با طرح سال 1938 م.، هرچند که بیشتر خاستگاه اقتصادی معاصر را نشان میدهند اما سنگینترین ضربه را به هویت شهرها و خاستگاه فرهنگی وارد میسازند. در دوره پهلویاول و همزمان با آن در ازبکستان (1941-1925 م.)، هرچند به معماری سنتی و تاریخی به میزان خاصی از طرف حکومت توجه شد و نشانههایی از معماری گذشته در این دوره در مقیاس تک بنا به کار گرفته شد، اما در شهرسازی، به طور یکپارچه مولفههای نوین شهرسازی اروپا در نظر گرفته شد. در این کشورها هیچگونه الهام یا بهرهای از شهرسازیکهن ایران و ازبکستان دیده نشد. شهرسازی نوین با این استدلال که ساختار قدیمی شهر پاسخگوی نیازهای اجتماعی دنیای مدرن امروز نیست بافت کهن و میراث ارزشهای فرهنگی شهر را یا تخریب کرد و یا دگرگونیسنگینی بر آن وارد داشت.
پینوشتها
1. پیمان آخال یا آخالتکه، معاهدهای است که در زمان ناصرالدینشاه قاجار (در ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱م. برابر با ۳۰ شهریور ۱۲۶۰ه.ش.) میان امپراتوری روسیه و ایران برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمننشین خاور دریای خزر منعقد شد. در نتیجه این پیمان بخشی از گستره ایران از مرزهای شمال خراسان تا رود تجن به تصرف امپراتوری روسیه درآمد. با امضای این قرارداد، حاکمیت روسیه بر مرزهای شمال شرقی خراسان به رسمیت شناخته شد و ایران و روسیه برای اولینبار در ناحیه شرق دریای خزر با یکدیگر همسایه شدند.
2. Alisher Navoi Street
3. Babur Street
4. Amir Temur Street
5.Orenburg
6. Almazar
7.Engels
8. Chimkent
9. Novaya Arpapaya
10.Sarez
11.Polygrafie
12.Rustaveli
13.Gogol
14.Abdulla Tukaev
15.Ankhor
16. Pushkin Park
17. Tramlines
18.Trolley
19.Shchusev
20.Silchenkov
21.Semenov
22.Kuznetsov
فهرست منابع و مراجع
-اتحادیه، منصوره (1377)، اینجا طهران است: مجموعه مقالاتی درباره طهران 1344-1269 هجری قمری، ویرایش: مصطفی زمانینیا، نشر تاریخ ایران، تهران.
-اهلرز، اکارت (1373). "شهر شرق اسلامی- مدل و واقعیت"، ترجمه و ویرایش: محمد حسین ضیا توانا و مصطفی مومنی. فصلنامه تحقیقات جغرافیایی. شماره 1، صص 65-27.
-بانی مسعود، امیر (1388)، معماری معاصر ایران: در تکاپوی بین سنت و مدرنیته، نشر هنر معماری قرن، تهران.
-بدری، روحالله (1391)، "تحولات سیاسی-اجتماعی آسیای مرکزی در سده نوزدهم میلادی"، فصلنامه مسکویه، سال هفتم، شماره 22، پاییز، ص23-62.
-بهشتی، محمد (1394)، " خیابان ولیعصر، چهارباغ معاصر"، فصلنامه اثر، شماره 67، زمستان، صص3-14.
-بیانکا، استفانو (1369)، "بازسازی یا مثله کردن"، پیام یونسکو، شماره 248، صص 25-22.
-پور احمد، احمد و فرجی ملایی، امین و منوچهری، ایوب و عظیمی، آزاده (1390)، "تاثیر مدرنیسم بر توسعه فضایی-کالبدی شهرهای ایرانی-اسلامی (نمونه تهران)"، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، سال دوم، شماره 6، زمستان، صص61-47.
-پوراحمد، احمد و وفایی، ابوذر (1396)، "تاثیر مدرنیسم بر ساختار کالبدی-فضایی شهر ایرانی- اسلامی (مطالعه موردی: شهر کاشان)"، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، سال هفتم، شماره 28، تابستان، صص 76-63.
-حبیبی، محسن (1378)، مکتب اصفهان، دولت قاجار و سبک تهران، مجموعه مقالات دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، سازمان میراث فرهنگی، تهران.
-خلیلیخو، محمدرضا (1373)، توسعه و نوسازی ایران در دوره رضا شاه، جهاد دانشگاهی، تهران.
-ذکاوت، کامران (1374)،"معماری خیابانی"، نخستین کنگره معماری و شهرسازی ایران، بم، انتشارات میراث فرهنگی، تهران.
-سلطانزاده، حسین (1372)، فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران.
-صفامنش، کامران (1378)، "تحولات معماری و شهرسازی در سالهای 1299-1320"، دومین کنگره معماری و شهرسازی ایران، ارگ بم. انتشارات میراث فرهنگی، تهران.
-عالمی، مهوش (1387)، "باغهای شاهی صفوی صحنهای برای نمایش مراسم سلطنتی و حقانیت سیاسی"، ترجمه مریم رضاییپور و حمیدرضا جیحانی، گلستان هنر، شماره 12. صص 68-47.
-قریب، فریدون (1374)، معابر تهران در دوره قاجاریه. مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، سازمان میراث فرهنگی، تهران.
-کیانی، مصطفی (1393)، معماری دوره پهلوی اول، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران.
-لمبتون، آن کاترین (1375)، ایران عصر قاجار، ترجمه سیمین فصیحی، نشر جاوید، تهران.
-مدنیپور، علی (1387)، "تحول و تداوم مفهوم شهر". نشریه شهرسازی و معماری هفت شهر. دوره دوم ، شماره 25 و26، صص 37-32.
-مختاری طالقانی، اسکندر (1390)، میراث معماری مدرن ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران.
-مستوفی، عبدالله (1384)، شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، نشر زوار، تهران.
-معرفت، مینا (1375). پیشکسوتانی که به تهران مدرن شکل دادند. تهران پایتخت دویست ساله، سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران- انجمن ایرانشناسی فرانسه، تهران.
-مهدوینژاد، محمدجواد و منصوری مجرد، پریناز (1394)، "ورود جریانهای نوگرا به معماری معاصر ایران". فصلنامه مطالعات شهر ایرانی- اسلامی، سال ششم، شماره 21، پاییز، صص 30-19.
-وفایی، عباسعلی (1388)، "نگاهی به آموزش فلسفه در آسیای میانه (با تاکید بر ازبکستان)"، فصلنامه حکمت و فلسفه، سال پنجم، شماره 1، بهار، صص59-49.
-ویلبر، دونالد و کلمبیک، لیزا (1374)، معماری تیموری در ایران و توران، ترجمه محمد یوسف کیانی و کرامت الله افسر، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران.
-Abazov, Rafis (2007), Culture and Customs of the Central Asian Republic, Greenwood Press, United States.
-Akhmedov Ulugbek, Nazarova, Dinara (2015), “The Ways of the Development Of Architecture Of Independent Uzbekistan”, International Journal of Scientific & Technology Research, Volume .4, Issue .03, Spring, pp. 45-49.
-Akhmedov M.K., Saidova U.Kh (2009), “About the initial urban planning culture in Uzbekistan.Architecture and Construction of Uzbekistan”, International Journal of Innovative Science, Engineering & Technology, Volume. 3, Issue 4, Spring, pp. 18-19.
-Bell, j. (1999), “Redifining National Identity in Uzbekistan: Symbolic Tentions in Tashkent Official Public Landscape”, Sage Publications, ltd, Volume 6, Issue 2, Spring, pp. 183-213.
- Castillo, Greg (1997), "Soviet Orientalism: Socialist Realism and Built Tradition", International Association for the Study of Traditional Environments (IASTE), Volume .8, Issue 2, Spring, pp. 33-47.
-Meuser, Philipp (2016), Seismic Modernism Architecture and Housing in Soviet Tashkent, Dom publishers, Germany.
-Stronski, Paul (2010), Tashkent: Forging a Soviet City (1930-1966), University of Pittsburgg Press, Russia.
-URL1: Lalehzar Street in Tehran Retrieved January 25, 2020, from http://kare1.ir/1206
-URL2: Alisher Navoi Street in Tashkent Uzbekistan Retrieved July 27, 2019, from https://dolzhenkov.ru/kursk/oldkursk/
-URL3: Lalehzar Street Plan Retrieved January 27, 2020, from http://www.memarnet.com/en/node/3407
-URL4: Valiasr Street in Tehran Retrieved July 27, 2019, from http://scinote.ir/akasbashi/category/iran/page/4/
-URL5: Babur Street in Tashkent Retrieved January 25, 2020, from http://slavanthro.mybb3.ru/viewtopic.php?p=167263
-URL6: Ferdowsi Street in Tehran Retrieved January 21, 2020, from https://way2pay.ir/96293/
-URL7: Amir Temur Street in Tashkent Retrieved July 28, 2019, from https://varandej.dreamwidth.org/707860.html?thread=29035284
-URl 8: Ferdowsi Street Plan in Tehran Retrieved January 23,2020 from http://www.memarnet.com/fa/node/584