• فهرس المقالات rational reasoning

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسي انتقادات حكيم خواجويي دربارة نظرية وحدت وجود عرفاني
        محمود صیدی محمدجواد پاشایی
        «وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خو أکثر
        «وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خواجويي براساس تباين وجودي واجب‌الوجود با موجودات ممكن، وجود مطلق‌نبودن واجب‌الوجود، اقامه نشدن استدلال عقلاني در اثبات وحدت وجود و نارسايي استدلالهاي برخي از عارفان و متصوفان در اثبات وحدت وجود، اين نظريه را نامقبول و نادرست ميداند. اما در پژوهش حاضر بيان شده كه انتقادات خواجويي ناشي از مغالطه و خلط ميان معاني مختلف اصطلاحات علوم فلسفه و كلام با عرفان نظري است؛ هر چند كه در برخي موارد ـ مانند اقامه‌‌نشدن استدلال عقلاني از سوي عارفان در اثبات وحدت وجود‌— انتقاد او صحيح بنظر ميرسد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - پرسش از سازگاری برهان، عقل و شهود؛ تطور بنیانها
        قاسم پورحسن
        شالودۀ فلسفۀ فارابی و ابن‌سینا بر محور عقل استوار است و هرچه از ایندو فیلسوف دور میشویم، شهود و کشف، جای عقل فلسفی را میگیرد. مهمترین ویژگی مکتب اصفهان را آمیزش دو رهیافت عقلی و عرفانی دانسته‌اند. مدعای این مکتب، تلفیق وجه حکمي و برهانی با آموزه‌های دینی و بطور خاص اندی أکثر
        شالودۀ فلسفۀ فارابی و ابن‌سینا بر محور عقل استوار است و هرچه از ایندو فیلسوف دور میشویم، شهود و کشف، جای عقل فلسفی را میگیرد. مهمترین ویژگی مکتب اصفهان را آمیزش دو رهیافت عقلی و عرفانی دانسته‌اند. مدعای این مکتب، تلفیق وجه حکمي و برهانی با آموزه‌های دینی و بطور خاص اندیشه‌های قرآني‌ـ‌روایی امامیه است. تمامي متفکران مکتب اصفهان به شرح و بسط جوامع حدیثی امامیه پرداخته یا تفسیری بر مبنای حکمت عقلی از قرآن نگاشته‌اند. رویکرد تفسیر رمزی و تمثیلی گرچه از ابن‌سینا رواج پیدا کرد اما شرح بر احادیث و جوامع روایی از ویژگیهای منحصر بفرد مکتب اصفهان است. این مشی تاکنون ادامه پیدا کرده و فیلسوفان برجستۀ پساصدرایی نیز اهتمام به تفسیر آیات و شرح روایات را بخشی جدایی‌ناپذیر از سنت فلسفی تلقی کرده‌اند. شاید در این میان تنها علامه طباطبایی استثنا باشد که تمایز این‌دو قلمرو را مورد توجه و تأکید قرار داده است. به‌هر روی، پرسش اساسی اینست که آیا مکتب اصفهان و در رأس آن، نظام فلسفی ملاصدرا، یک اندیشۀ فلسفی و برهانی است یا تابعی از اندیشۀ دینی بوده و مبنای برهان صرفاً برای دستیابی به تفکری از پیش صادق، بکار گرفته شده است؟ ملاصدرا و پیروانش به این معضل توجه داشته‌ و بر سازگاری این ‌دو شیوه تأکید نموده‌اند. پرسشهاي مهم در این بحث عبارتند از: 1ـ آیا باید روش برهان عقلی و منهج کاملاً دینی را متمایز و متفاوت تلقی کرد؟ 2ـ در صورت تمایز، کدامیک تابع دیگری است؟ 3ـ آیا در فلسفۀ ملاصدرا برهان عقلی، اصل است یا دفاع از شریعت و اندیشه‌های وحیانی؟ 4ـ امور عقلی که قابل اثبات و رد هستند و آموزه‌های شریعت که ردناپذیر و انکارناشدنی‌اند، چگونه قابل جمع میباشند؟ در این نوشتار کوشش خواهیم کرد تا نشان دهیم تلاش ملاصدرا برای ایجاد این سازگاری، چندان قرین توفیق نبوده و مجبور شده یا دست از برهان عقلی بشوید یا دین را مورد تأویل عقلی قرار دهد تا سازگاری را امکانپذیر نماید. تفاصيل المقالة