• فهرس المقالات ideal city

      • حرية الوصول المقاله

        1 - جايگاه نبي در مدينه سينوي
        محمد  اکوان فاطمه  محمد
        ابن‌سينا بعنوان فيلسوف الهي، بحث از سياسيات را در خلال مباحث الهيات آورده و بظاهر در دستگاه فکري خود، اثر مستقل سياسي ننگاشته و آن را يکسره در حكمت عملي داخل نموده است. وي مصداق «حاکم افضل» را نبي و قوانين (نواميس) را وحي و سنت دانسته است و از آنجا که قبل از وي، فارابي أکثر
        ابن‌سينا بعنوان فيلسوف الهي، بحث از سياسيات را در خلال مباحث الهيات آورده و بظاهر در دستگاه فکري خود، اثر مستقل سياسي ننگاشته و آن را يکسره در حكمت عملي داخل نموده است. وي مصداق «حاکم افضل» را نبي و قوانين (نواميس) را وحي و سنت دانسته است و از آنجا که قبل از وي، فارابي در «سياست مدينه» بنايي کامل نهاده، نيازي به ارائه توضيح بيشتر در زمينه‌هاي تأسيس شده نميبيند و باجمال به آن پرداخته و وارد جزئيات نگرديده است، اما در بخش مربوط به چگونگي انتصاب يا انتخاب حاکم و نيز تدوين قوانين (نواميس الهي) براي مدينه فاضله بتفصيل سخن گفته است. در واقع آن سياست نبويي را که فارابي پي افکنده بود، ابن‌سينا تکميل نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مقايسه تطبيقي مفهوم مدينه آرماني در آراء متفکران اسلامي (نمونه موردي؛ آراء خواجه نصيرالدين طوسي و ابن‌سينا)
        مهدي  ترکشوند علي  خواجه ناييني
        نفي امور رنج‌آور دنيوي و تلاش براي ساختن يا به تصوير کشيدن جهاني که در آن کمال محض باشد در انديشه انساني که هبوط از بهشت به زمين را تجربه کرده، ريشه يي تاريخي دارد. اين انديشه سبب شکلگيري مدينه آرماني شده که توسط متفکرين غربي و شرقي به تصوير کشيده شده است. خواجه نصيرالد أکثر
        نفي امور رنج‌آور دنيوي و تلاش براي ساختن يا به تصوير کشيدن جهاني که در آن کمال محض باشد در انديشه انساني که هبوط از بهشت به زمين را تجربه کرده، ريشه يي تاريخي دارد. اين انديشه سبب شکلگيري مدينه آرماني شده که توسط متفکرين غربي و شرقي به تصوير کشيده شده است. خواجه نصيرالدين و بوعلي از جمله متفکراني هستند که در اين زمينه نظريه پردازي کرده و به ابعاد مختلف مدينه آرماني خويش پرداخته‌اند. اما آنچه در اين پژوهش مورد بررسي قرار ميگيرد، مقايسه ديدگاه اين متفکران در باب مدينه آرماني است. روش مورد استفاده در اين پژوهش توصيفي و با استفاده از مطالعه اسناد و مدارک موجود در باب انديشه مدينة آرماني از ديدگاه ايشان (خواجه نصيرالدين و بوعلي) بوده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد تفاوت در آبشخور نظري در جهت توصيف مدينة آرماني، اشتراک در نوع جهان بيني، ديد سلسه مراتبي و طبقاتي بوعلي، نگاهي تدقيق شده به اجزاء و ساختار مدينه آرماني در انديشه او نسبت به خواجه، تفاوت در نوع رهبري و صفات رئيس مدينه، اشتراک در وضع شروطي براي دستيابي به مقام رياست مدينه، نگاه مصلحانه به وضعيت موجود از جمله شباهتها و اختلافهاي خواجه نصيرالدين طوسي و بوعلي‌سينا در توصيف مدينه آرماني است. بديهي است که با توجه به جهان‌بيني اسلامي حاکم بر هردو تفکر، نتايج اين پژوهش ميتواند راهگشاي مفيدي براي ترسيم شهر اسلامي باشد که اين مهم دستاوردي براي پژوهشگراني باشد که انديشه ايجاد شهر اسلامي دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحليل مقايسه‌يي ديدگاه فارابي و ابن‌عربي دربارة جايگاه اخلاق و عرفان در جامعة آرماني
        فرشته  ندري ابيانه
        در اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابن‌عربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايه‌يي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است أکثر
        در اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابن‌عربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايه‌يي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است و ثابت ميشود اين مفاهيم در متعاليترين وجه ممكن در مدينه» مهدوي تحقق مي‌يابد. تأكيد بر جايگاه عقل و معرفت در اينباره و همچنين بيان مصاديق مدن غير فاضله از ديدگاه ايندو انديشمند، از ديگر مسائل مطرح شده در اين پژوهش است. تحليل مقايسه‌يي آراء فارابي و ابن‌عربي نشان ميدهد كه عليرغم اشتراك ديدگاه درباره» اركان اصلي مدينه» فاضله، زيرساختهاي انديشه و آراء فلسفي و عرفاني آنها در اينباره مختلف و متفاوت است. از جمله» اين تفاوتها ميتوان به مواردي چون جايگاه طرح مسئله» مدينه» فاضله، مباني شكلگيري اين ايده، زبان و ادبيات ارائه» آن، تعيين مصداق و بيان سطح تعالي آن و نحوه» اعتقاد به لزوم تحقق عيني مدينه» فاضله اشاره كرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تربيت فلسفی کودک
        حسين  عطايي
        آنزمان که افلاطون در جمهور و نواميس، مباني جامعة آرماني را توصيف ميکرد، بر اين مسئله تأکيد داشت که تربيت افراد جامعه بايد از همان کودکي آغاز شود. توجه به کودکان از پيدايش فلسفه با آن همراه بود و تا دوران معاصر نيز ادامه داشته است. اين امتداد ما را به اين انديشه واميدار أکثر
        آنزمان که افلاطون در جمهور و نواميس، مباني جامعة آرماني را توصيف ميکرد، بر اين مسئله تأکيد داشت که تربيت افراد جامعه بايد از همان کودکي آغاز شود. توجه به کودکان از پيدايش فلسفه با آن همراه بود و تا دوران معاصر نيز ادامه داشته است. اين امتداد ما را به اين انديشه واميدارد که چرا تربيت کودک دغدغة فلاسفه بوده است؟ آيا بحث تربيت کودک پيرو فلسفة اخلاق است و همان اصول و فروعي که در تربيت يک فرد بالغ رعايت ميشود را بايد دربارة کودک نيز در نظر گرفت؟ يا تربيت کودک اصول و فروع ويژة خود را دارد؟ اين مقاله تلاش ميكند با تکيه بر انديشة اسلامي ـ ايراني نشان دهد كه ضرورت توجه فلسفي به تربيت کودکان چيست؟ آيا اساساً ما در کنار تربيت ديني به تربيت فلسفي نيز نياز داريم؟ ديگر اينكه، اصول تربيت فلسفي كدام است؟ اگر بخواهيم چشم‌اندازي به والدين ارائه دهيم، چه اصول و جزئياتي خواهد داشت؟ طبيعي است که پيش از همة اينها بايد به خود مفهوم تربيت پرداخته شود. تفاصيل المقالة