هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان شناختي-رفتاري به شیوه فردی بر سرد مزاجي جنسي زنان شاغل به تحصيل و تحصيل کرده افغانستاني در دانشگاه هاي ايران بود. روش پژوهش نيمه تجربي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور اجراي پژوهش10 نفر از زنان افغانستان أکثر
هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان شناختي-رفتاري به شیوه فردی بر سرد مزاجي جنسي زنان شاغل به تحصيل و تحصيل کرده افغانستاني در دانشگاه هاي ايران بود. روش پژوهش نيمه تجربي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور اجراي پژوهش10 نفر از زنان افغانستانی با داشتن ملاک های ورود با روش دردسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمايش و کنترل قرارگرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سردمزاجي جنسي زنان (عشقي، 1385) بود. در بررسی گروه آزمايش، 8 جلسه درمان شناختي-رفتاري به شیوه فردی انجام شد و در این مدت در گروه کنترل هيچ مداخلهاي انجام نشد. نتايج حاصل از آزمون تحلیل کوواريانس نشان داد که درمان شناختي-رفتاري بر بهبود نمره کل سرد مزاجي زنان (0001/0 P =) موثر است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش شناختی-رفتاری می توان براي کاهش سرد مزاجی زنان و بهبود روابط زوجین و در نهایت سلامت خانواده بهره مند شد.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواسی- اجباری أکثر
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواسی- اجباری کلینیکهای روانشناسی شهر رشت در سال 1400 بهعنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروهها با پرسشنامه وسواسی- اجباری پادوا توسط ساناویو (1988)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و سیاهه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفهای درمان شناختی- رفتاری برای گروه آزمایش، مجدداً شرکتکنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافتههای بهدست آمده نشان داد درمان شناختی- رفتاری بهطور معناداری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدمپذیرش پاسخهای هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطافپذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.