اثربخشي درمان شناختي–رفتاري برسرد مزاجي جنسي زنان افغانستان (شاغل به تحصيل و تحصيل کرده در دانشگاههايايران)
الموضوعات :بتول حیدری 1 , محمدباقر کجباف 2
1 - دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 - دانشگاه اصفهان
الکلمات المفتاحية: درمان شناختی – رفتاری, سردمزاجی جنسی,
ملخص المقالة :
هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان شناختي-رفتاري به شیوه فردی بر سرد مزاجي جنسي زنان شاغل به تحصيل و تحصيل کرده افغانستاني در دانشگاه هاي ايران بود. روش پژوهش نيمه تجربي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور اجراي پژوهش10 نفر از زنان افغانستانی با داشتن ملاک های ورود با روش دردسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمايش و کنترل قرارگرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سردمزاجي جنسي زنان (عشقي، 1385) بود. در بررسی گروه آزمايش، 8 جلسه درمان شناختي-رفتاري به شیوه فردی انجام شد و در این مدت در گروه کنترل هيچ مداخلهاي انجام نشد. نتايج حاصل از آزمون تحلیل کوواريانس نشان داد که درمان شناختي-رفتاري بر بهبود نمره کل سرد مزاجي زنان (0001/0 P =) موثر است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش شناختی-رفتاری می توان براي کاهش سرد مزاجی زنان و بهبود روابط زوجین و در نهایت سلامت خانواده بهره مند شد.
1. آزادی، ن.، غلامی قره چناق، خ.، جهانشاهی حصاری، ن.، ترناس، غ. (1395). اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سردمزاجی و صمیمیت زناشویی زنان. کنفرانس بین المللی دانشگاه شیراز.
2. بختیاری، م.، شیدایی، ح.، بحرینیان، ع.، نوری، م. (1394). تاثير درمان شناختي-رفتاري بر ميل جنسي كم كار و رضايت زناشويي. مجله اندیشه رفتار، دوره نهم، شماره 36: 7-16.
3. توکلی زاده، ج.، حاجی وثوق، ن. (1392). بررسی تاثیر آموزش شناختی-رفتاري بر رضایت زناشویی زنان داراي کم کاري میل جنسی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، دوره بیست و یکم، شماره 5: 44-50.
4. چیذری، م. (1395). بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری گروهی با تمرکز خود ابرازی جنسی برارگاسم زنان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک.
5. خالقی، ف. (1392). بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر خنده درمانی و یوگای لگن بر رضایت زناشویی، سلامت عمومی وافسردگی در زنان میانسال مبتلا به سردمزاجی شهرستان ملایر. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور استان تهران، مرکز پیام نور تهران.
6. رییسی، ف.، فرنام، ف.، مرقاتی خویی، ع. (1397). ادراك زنان ایرانی از منشأ اختلالات جنسی: مطالعه کیفی. مجله دانشکده پرستاري و مامایی ارومیه، دوره هفدهم، شماره 1: 21-31.
7. زعفری، ف.، ذاکری پور، غ. (1396). اثربخشی آموزش مقابله با سرد مزاجی بر افزایش رضایت زناشویی زنان از دیدگاه روانشناختی. هشتمین کنفرانس بین المللی حسابداری و مدیریت و پنجمین کنفرانس کارآفرینی و نوآوری های باز، تهران.
8. سادوک، ب.، سادوک، و. (2015). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری/ روانپزشکی بالینی. جلد دوم، ترجمه فرزین رضایی. (1394). تهران: انتشارات ارجمند.
9. ستوده گندشمین، م.، دیندار بوسجین، ر. (1394). بررسی ارتباط رضایت زناشویی، رضایت جنسی و امنیت اجتماعی در زوجین تهران. فصلنامه علمی تخصصی دانش انتظامی پلیس پایتخت، سال هشتم، شماره 4: 9-24.
10. سرابی، پ.، پرویزی، ف.، کاکابرایی، ک. (1398). اثربخشی روان درمانگری شناختی رفتاری جنسی بر عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی. فصلنامه روانشناسی تحلیلی-شناختی، سال دهم، شماره 37: 9-27.
11. سلیمانیان، ع.، نقی نسب اردهائی، ف.، ثناگو، ا. (1394). بررسی اثر بخشی درمان سیستمی اختلالات جنسی بر بهبود تمایل جنسی زنان مبتلا به اختلال کم میلی جنسی. نشریه روان پرستاری، دوره سوم، شماره 4: 58-70.
12. شایان، آ.، کاویانی، م.، حق پناه، س.، غلامزاده، س.، زارع نژاد، م.، معصومی، ز. (1394). بررسی اختلالات جنسی و عوامل مؤثر بر آن در زنان با خشونت خانگی ارجاع شده به مرکز پزشکی قانونی شهر شیراز. مجله علمی دانشکده پرستاری و مامایی همدان، دوره بیست و سوم، شماره 2: 32-41.
13. عشقی، ر.، بهرامی، ف.، فاتحی زاده، م.، کشاورز، ا. (1394). بررسی اثربخشی مشاوره رفتاری _ شناختی جنسی زوجین بر بهبود اختلال میل جنسی کم کار زنان در شهر اصفهان. فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره، جلد چهاردهم، شماره 53: 111-130.
14. عشقي، ر. (1385). اثربخشي مشاوره رفتاري-شناختي جنسي زوجين بر بهبود سردمزاجي زنان. پايان نامه کارشناسي ارشد مشاوره. دانشگاه اصفهان. دانشکده علوم تربيتي وروان شناسي.
15. عطار، س.، بهنیا اصل، ف.، حیدری، ز.، محمودی، ن. (1399). بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افزایش صمیمیت جنسی و کاهش نگرانی از تصویر بدن در زنان دارای اختلال کارکرد جنسی (بی میلی جنسی) مراجع کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز. مجله پیشرفت های نوین در علوم رفتاری، دوره پنجم، شماره 43: 14-25.
16. محمدصادق، ع.، کلانتر کوشه، م.، نعیمی، ا. (1397). تجربه مشکلات جنسی در زنان متقاضی طلاق و راضی از زندگی مشترک: یک مطالعه کیفی. مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت، سال هفتم، شماره 1: 35-47.
17. Borg, C., de Jong, PJ. (2017). Psychological approaches for low sexual arousal. In: McKay D, Abramowitz JS, Storch EA, editors. Treatments for Psychological Problems and Syndromes; 2017. p. 263–80. This chapter describes disgust as a potential factor in downregulating sexual arousal. It highlights potential treatments that should be considered in relation to this inhibitory process.
18. Brotto, L.A., & Basson, R. (2014). Group Mindfulness-based Therapy Signifcantly Improves Sexual Desire in Women, Behavioral Research and Therapy, 57:43-54.
19. Brotto, L., Luria, M. (2014). Sexual interest/arousal disorder in women. In: Binik YM, Hall KSK, editors. Principles and practice of sex therapy. 5th ed. New York:Gilford Press:17¬-41.
20. Dilion, L. M., & Beechler, M. P. (2010). Marital Satisfaction and The Impact of Children in Cultures: A metaAnalysis. Journal of Evolutionary Psychology, 8, 7–22.
21. Eserdag, S., Zulfikaroglu, E., Akarsu, S., & Ve Kadioglu S.M. (2011). Treatment outcome of 460 women with vaginismus. Eur J Surg Sci, 2(3):73-9.
22. Jaspers, L., Feys, F., Bramer, WM., Franco, OH., Leusink, P., Laan, ETM. (2016). Efficacy and safety of flibanserin for the treatment of hypoactive sexual desire disorder in women: a systematic review and meta-analysis. JAMA Intern Med;176(4):453–62.
23. Meston, C., Stanton, A. (2017). Treatment of Female Sexual Interest/Arousal Disorder. The Textbook of Clinical Sexual Medicine, DOI 10.1007/978-3-319-52539-6_11
24.Tunku, N., & Taayah, T.Z. (2018). Sexual Dysfunction and Disability. Braddom's Rehabilitation Care: A Clinical Handbook, Pages 150-156.e11.
مجله علمی خانواده و سلامت جنسی دوره دوم، شماره 1، بهار 1399 صفحات 28-17 |
Family and Sexual Health Researches Journal Vol. 2, No. 1, Spring 2020 Pages 17-28 |
اثربخشي درمان شناختي–رفتاري برسرد مزاجي جنسي زنان افغانستان (شاغل به تحصيل و تحصيل کرده در دانشگاههايايران)
بتول حیدری1*، محمدباقر کجباف2
1- دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران (نویسنده مسئول)
2- دکتری روانشناسی، استاد تمام گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
m.kajbaf2006@gmail.com
تاريخ دريافت: [20/6/1399] تاريخ پذيرش: [20/7/1400]
چکیده
مقدمه: هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان شناختي-رفتاري به شیوه فردی بر سرد مزاجي جنسي زنان شاغل به تحصيل و تحصيل کرده افغانستاني در دانشگاههاي ايران بود.
روش: روش پژوهش نيمه تجربي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. بهمنظور اجراي پژوهش10 نفر از زنان افغانستانی با داشتن ملاکهای ورود با روش دردسترس انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه آزمايش و کنترل قرارگرفتند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامه سردمزاجي جنسي زنان (عشقي، 1385) بود. در بررسی گروه آزمايش، 8 جلسه درمان شناختي-رفتاري به شیوه فردی انجام شد و در این مدت در گروه کنترل هيچ مداخلهاي انجام نشد.
یافتهها: نتايج حاصل از آزمون تحلیل کوواريانس نشان داد که درمان شناختي-رفتاري بر بهبود نمره کل سرد مزاجي زنان (0001/0P =) مؤثر است.
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از روش شناختی-رفتاری میتوان براي کاهش سرد مزاجی زنان و بهبود روابط زوجین و در نهایت سلامت خانواده بهرهمند شد.
واژگان کلیدی: درمان شناختی – رفتاری، سردمزاجی جنسی
مقدمه
نیاز جنسی1 از دیرباز تاکنون بهعنوان یکی از بحثانگیزترین نیازهای انسان مطرح بوده و در هر دورهای از تاریخ حتی آن زمان که فرهنگ و تمدن بهمعنای کنونی آن وجود نداشته، ذهن انسان را به خود معطوف ساخته و رفتار او را تحت تأثیر خود قرار داده است (ستوده گندشمین و دیندار بوسجین، 1394). برای برطرف شدن این نیاز جنسی از راههای صحیح، وجود سلامت جنسی2 در زندگی زناشویی از اهمیت بالایی برخوردار است. سلامت جنسي به معناي هماهنگي و سازگاري جنبههاي جسمي، عاطفي، عقلاني و اجتماعي انسان است که منجر به ارتقاي شخصيت، روابط و عشق در او ميگردد (محمدصادق، کلانتر کوشه و نعیمی، 1397). روابط جنسی شامل يک فرآيند پيچيده، حاصل تعامل عوامل عروقي، عصبي و هورموني است که تحت تأثير عوامل مختلفي مانند ويژگيهاي زيستشناختي فرد، روابط بين فردي، سنتهاي حاکم بر خانواده و اجتماع، فرهنگ و مذهب قرار ميگيرد (سلیمانیان، نقینسب اردهائی و ثناگو، 1394). بنابراین عوامل مختلفی وجود دارند که میتوانند بر عملکرد جنسی تأثیر بگذارند و مشکلاتی را در مراحل مختلف پاسخ جنسی نظیر میل جنسی3، برانگیختگی4، ارگاسم5 و فرونشینی ایجاد نمایند. مرحله میل جنسی اولین مرحله واکنش جنسی است و یعنی اشتیاق و تمایل برای داشتن رابطه جنسی، غرق شدن در افکار و رؤیاهای جنسی و داشتن تمایل جنسی به دیگران. دومین مرحله دوره جنسی برانگیختگی است، در این مرحله احساس لذت جنسی به وجود میآید و در اندام تناسلی نیز تغییرات فیزیکی روی میدهد. فرد در هریک از این مراحل میتواند دچار مشکل شده و به یکی از اختلالات فعالیت جنسی6 مبتلا گردد (رییسی، فرنام و مرقاتی خویی، 1397). اختلالات فعاليت جنسي در زنان به معني اختلالات مداوم يا عودکننده در چهار حيطه تمايل جنسي، تحريک جنسي، درد حين نزديکي يا عدم توانايي رسيدن به اوج لذت جنسي است. موانع اجتماعي و فرهنگي، وجود تابوها و کج فهميها، برآورد دقيق شيوع اين اختلالات را دشوار مينمايد، اما به نظر ميرسد که شيوع اين اختلالات در زنان بالا بوده و تأثير شگرفي بر کيفيت زندگي، اعتماد به نفس، خلق و خوي، روابط همسري و فعاليتهاي اجتماعي آنان ميگذارد (شایان، کاویانی، حق پناه، غلامزاده، زارعنژاد و معصومی، 1394). شایعترین اختلال جنسی در زنان، سردمزاجی جنسی7 یا اختلال میل/برانگیختگی جنسی8 است. در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی9 اختلالهای میل و برانگیختگی جنسی در یک اختلال ادغام شدهاند و با عنوان اختلال جنسی علاقه/برانگیختگی زنانه10 مطرح شده اس (عطار، بهنیا اصل، حیدری و محمودی، 1399).
اختلالات میل/برانگیختگی جنسی به مرحله میل و برانگیختگی مربوط میشوند و خصوصت اصلی آن ها کمبود یا نبود میل جنسی در یک دوره زمان طولانی است. این اختلالات در طول مرحله هیجان زدگی روی میدهند (مستون و استنتون11، 2017). معیارهای تشخیص اختلال میل/برانگیختگی جنسی در زن در در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی عبارتند از: فقدان، یا کاهش قابل ملاحظه میل/برانگیختگی جنسی بهصورتی که با حداقل سه مورد زیر آشکار میشود: 1- فقدان/کاهش علاقه به فعالیت جنسی 2- فقدان/کاهش افکار، خیال پردازیهای جنسی/شهوانی 3- شروع نکردن یا کاهش شروع فعالیت جنسی و معمولاً پذیرا نبودن اقدامات همسر برای شروع کردن فعالیت جنسی 4- فقدان/کاهش برانگیختگی لذت جنسی هنگام فعالیت جنسی در تقریباً تمام (تقریباً ۷۵ تا ۱۰۰ درصد) آمیزشهای جنسی (در زمینههای موقعیتی مشخص یا، اگر فراگیر باشد، در تمام زمینهها) 5- فقدان/کاهش علاقه برانگیختگی جنسی در پاسخ به هرگونه نشانههای جنسی/شهوانی بیرونی یا درونی (مثل نشانههای مکتوب، کلامی، دیداری) 6- فقدان/کاهش احساسات تناسلی یا غیرتناسلی هنگام فعالیت جنسی در تقریباً تمام (تقریباً ۷۵ تا ۱۰۰ درصد) آمیزشهای جنسی (در زمینههای موقعیتی مشخص یا، اگر فراگیر باشد، در تمام زمینهها). همچنین این کژکاری جنسی با اختلال روانی غیرجنسی یا به عنوان پیامد ناراحتی شدید رابطه (مثل خشونت همسر) یا عوامل استرسزای مهم دیگر بهتر توجیه نمیشود و ناشی از تأثیرات مواد/دارو یا بیماری جسمانی دیگر نیست (سادوک و سادوک، 1394).
بنابراین مشکلات جنسی تأثیر منفی بر روی روابط زناشویی، صمیمیت در روابط و سلامت روان زنان خواهد داشت و اولین موضوعی که باید برای حل این مشکلات مورد بررسی قرار گیرد این است که، علل اصلی این مشکل شناسایی و ارزیابی شود زیرا سردمزاجی جنسی مقولهای است که عوامل مختلف بستگی دارد (بروتو و لوریا12، 2014). یکی از عوامل تأثیرگذار در عملکرد رابطه جنسی دیدگاه فرد نسبت به برقراری رابطه زناشویی است. نگرش و دیدگاه غلط زنان نسبت به رابطه جنسی خود میتواند موجب شود تا عزت نفس آنها کاهش یابد و بر میزان میل جنسی آنها تاثیر بگذارد. همچنین برخی از بیماریهای جسمی و مصرف برخی از داروها خود یکی از عوامل مؤثر در بیمیلی جنسی افراد بهشمار میآید. یکی دیگر از علتهای بیمیلی جنسی در برقراری رابطه جنسی عدم آشنایی و نداشتن مهارت ارتباط عاطفی و جنسی و یا مشکلات و اختلافات زناشویی میباشد (بورگ و دی جونگ13، 2017). عوامل فرهنگی و تربیتی نیز موجب میشوند که زنان نگرش منفی نسبت به مسائل جنسی داشته باشند و فعالیت جنسی را قبیج و گناه بدانند و نیازهای خود را به دلیل شرم و حیا، مطرح نسازند. در نهایت میتوان گفت از عمدهترین عوامل بیمیلی جنسی و سرد مزاجی جنسی عوامل روانی است که شامل موارد زیر میباشند: استرس و نگرانیهای مختلف، نداشتن اعتماد به نفس، افسردگی، ترس از حامله شدن، احساس گناه به خاطر داشتن رابطه جنسی به دلیل فرهنگ و تربیت خانوادگی و اجتماعی غلط، ترس از آسیب به دستگاه تناسلی یا ابتلا به بیماریهای مقاربتی یا عفونت واژن، ابتلا به افسردگی پس از زایمان و تجربه جنسی ناموفق (عطار و همکاران، 1399).
سردمزاجی جنسی زنان اگر درمان نشود مشکلات ناشی از آن و تأثیرات منفی بر رابطه جنسی و زندگی آنها بیشتر و ادامهدار خواهد شد. این مشکلات خود به خود درمان نمیشوند و نیاز به مداخلات و آموزشهای تخصصی در این زمینه است. تا پیش از سال 1970، رایجترین درمان اختلالات کنش جنسی، روان تحلیلی بود که برای اولین بار فروید آن را پایهگذاری کرد و بعدها پیروان او آن را ادامه دادند. بعدها با توجه به وقتگیر و پرهزینه بودن و ناکارایی روان درمانگران در استفاده از این روش، به تدریج به دیگر روشهای درمانی مانند شناختی-رفتاری توجه شد (جاسپر، ایز، برامر، فرانکو، لیوسینک و لان14، 2016). رويکرد شناختي–رفتاري15 به جاي تمرکز صرف بر جنبههاي آشکار کارکرد جنسي، عوامل شناختي را نيز در جريان ارزيابي و درمان مورد توجه قرار ميدهد. دراين رويکرد برخورد با مؤلفههاي آشکار و شناختي رفتار، امري الزامي تلقي ميشود (توکلیزاده و حاجی وثوق، 1392). اکثر برنامههاي شناختي که به منظور درمان اختلالهاي جنسي طراحي شدهاند از رويکرد رفتاري نيز استفاده ميکنند و بر اين فرض مبتني هستند که تغيير شناختي، تغيير رفتاري را نيز به دنبال خواهد داشت (بختیاری و همکاران، 1394). نمونههايي از تکنيکهاي شناخت درماني مورد استفاده در درمان اختلالات جنسي عبارتند از: افزايش آگاهي جنسي از طريق ارائه اطلاعات، آموزش خيالپردازي، بازسازي نگرشهاي غيرمنطقي جنسي، خود تقويتي مهارتهاي تمرکز–توجه و آگاهي ازعلايم حسي (تمرکز حس)، بازسازي نگرشهاي غيرمنطقي و آموزش مهارتهاي حل مساله و افزايش خودگوييهايي مثبت و خودتقويتي (چیذری، 1395). همچنين تکنيکهاي رفتاري مورد استفاده در درمان اختلالات جنسي عبارتند از تکاليف خودپايي، آموزش مهارتهاي مقاربتي، آموزش آراميدگي، تکاليف رفتاري مثل تمرکز حسي تناسلي و تمرکز حسي بدني و آموزش بيان هيجانها وخودابرازي جنسي. درمانگران شناختی رفتاری براين باورند که افکار و شناختها، نقش مهمي در رفتار انسان بازي ميکنند. در واقع گاه درمانجوياني که براي مشکلات جنسي رجوع ميکنند داراي افکار و باورهايي غيرمأنوس يا تخيلاتي خاص در مورد لذتهاي جنسي هستند. اين نوع افکار ميتواند اضطراب در عملکرد جنسي را گسترش دهد و درمانگر شناختی رفتاری میکوشد اهداف جديدي را سازمان دهد و به شکلدهي مجدد اين اهداف در مراجع ياري برساند (خالقی، 1392).
از آنجاییکه در جامعه افغانستان فقر جنسی بهشدت وجود دارد و آمار آزار و اذیت جنسی نیز بسیار است، بهطوری که کودکان مورد آزار جنسی قرار میگیرند، این مساله میتواند در درازمدت روی زنان تأثیرگذار باشد. عاملهای متنوع روانی، اضطراب، اعتماد به نفس پایین، مشکلهای ظریف در رابطههای زن و شوهر نیز ازجمله عاملهای اختلالهای جنسی زنان در افغانستان محسوب میشوند. همچنین نقشهای جنسیتی، کلیشههای ذهنی-فرهنگی و سوگیری در پردازش اطلاعات باعث ایجاد اختلالهای جنسی در زنان افغانستان شده است. در ضمن درصد زیادی از زنان افغانستان به این علت دچار سردمزاجی جنسی میشوند که ارگاسم را تجربه نمیکنند، زیرا شرم و حیا، عدم توجه شوهر به این مساله، مشکلهای روانی، کتمان لذت جنسی در خانواده و در نهایت زندگی در یک جامعه سنتی میتوانند عمدهترین عاملهای این اختلال باشند که تاکنون جامعه افغانستان به درمان این اختلالات توجهی نداشته است.
در کل در زمینه اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اختلالات جنسی و سردمزاجی زنان، پژوهشهای مختلفی انجام شده است که میتوان به پژوهشهای سرابی، پرویزی، کاکابرایی (1398)، زعفری و ذاکری پور (1396)، آزادی، غلامی قرهچناق، جهانشاهی حصاری و ترناس (1395)، بختیاری و همکاران (1394)، عشقی، بهرامی، فاتحی زاده و کشاورز (1393)، تونکو و تایاه16 (2018)، بروتو و باسن17 (2014) و دیلون و بیلجر18 (2010) اشاره کرد. ولی در افغانستان خلأ تحقيقات پيرامون اختلالات جنسي به خصوص درحوزه زنان ديده ميشود چهبسا که تاکنون تحقيقات درباره مشکلات جنسي در ميان زوجين افغانستان انجام نشده است و با استفاده از روش درمان شناختی رفتاری علاوه بر رفع مشکل سردمزاجي زنان افغانستان ميتوان به افزايش عزت نفس زنان، افزايش محبت و صميميت در روابط زوجين و کاهش تعارضات زناشويي در افغانستان کمک کرد. بنابراین با توجه به تأثیر روابط جنسي در کيفيت روابط زناشويي و بهبود روابط زن و شوهر درزندگي زناشويي و افزايش چشمگير سردمزاجي در بين زنان تحصيل کرده افغانستان، و بیتوجهی کشور افغانستان به مشکلات جنسي اين قشر در جامعه، ضرورت وجود يک طرح درماني مناسب در درمان اين اختلال در این افراد احساس ميشود. همچنین درمان اختلالات جنسي درکشور افغانستان مبحثي بسيار نوپا ميباشد و ارائه يک طرح مناسب درماني ميتواند راهگشاي تحقيقات بعدي و مشوق ساير پژوهشگران در ارائه طرحهاي بهتر و مؤثرتر در کشور افغانستان باشد. در ضمن ارائه اين طرح ميتواند توجه مسئولان را به مشکلات جنسي بانوان افغانستان و تأثير فوقالعاده اين مشکلات در شخصيت و تندرستي زنان و بنيان زندگي خانوادگي و کمبود مراکز درماني اختلالات جنسي جلب نمايد. نتایج پژوهش حاضر میتواند به تحکيم و حفظ بنيانهاي خانواده در افغانستان کمک کند و در دادگاهها و دادسراهای ميتوان با کمک نتایج حاصل از این مطالعه، به رفع اختلافات ناشي از نابهنجاريهاي جنسي زنان افغانستان کمک کرد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا درمان شناختي–رفتاري برسرد مزاجي جنسي و ابعاد آن در زنان افغانستان (شاغل به تحصيل و تحصيل کرده در دانشگاههاي ايران) اثربخش است؟
روش پژوهش
طرح پژوهش حاضر در زمره طرحهای تحقیقی نیمه آزمایشی قرار میگیرد. طرح آن عبارت است از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروههای کنترل و آزمایش. این طرح شامل یک متغیر مستقل: آموزش شناختی رفتاری و یک متغير وابسته: نمرات آزمودنیها در پرسشنامه سردمزاجی جنسی میباشد. برای انجام این پژوهش ابتدا متون علمی مانند مقالات، پایاننامهها و کتابهای مربوط درمان شناختی رفتاری و سردمزاجی جنسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه زنان شاغل به تحصيل و تحصيل کرده افغانستاني در دانشگاههاي ايران به تعداد 100 نفر تشکیل دادند که حداقل يک سال از ازدواج آنها گذشته باشد. بنابراین پس از اخذ مجوز از دانشگاه اصفهان و ارسال درخواست همکاری با موضوع پژوهش به سرپرستهای دانشجویان خارجی در شهرهای (تهران، قزوین، اصفهان، مشهد، قم و شیراز)، فرستاده شد ودرباره طرح توضیحاتی ارائه گشت و پس از شناسايي دانشجويان متأهل افغانستاني پرسشنامههاي سردمزاجي ميان دانشجويان زن توزيع گشت و پس از جمعآوري و غربالگري اوليه که از ميان 100 دانشجوي زن صورت گرفت تعداد 20 نفر که ملاکهاي سردمزاجي و ملاک ازدواج درآنها شناسايي شده بود به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پژوهش، طي دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون از طريق پرسشنامههاي سردمزاجي کلامي که توسط عشقي (1385) تدوین شده مورد ارزيابي قرارگرفتند. شرکتکنندگان در گروه آزمایش، آموزشهای درمان شناختي–رفتاري سردمزاجي زنان را در طي يک جلسه مقدماتي و هشت جلسه درمان شناختي– رفتاري بهصورت فردی دریافت کردند. به این صورت که پژوهشگر در طی 8 ماه با سفر به شهرهایی که آزمودنیها در آنها مشغول به تحصیل بودند، دورههای آموزشی را در مراکز روانشناختی مختلف با هماهنگی مسئولین مراکز بهصورت فردی برای هر آزمودنی برگزار کرد. اين آموزشها، مبتني بر آموزش مهارتهاي جنسي، بازسازي شناختي عقايد و افکار ناسازگارانه، تصويرسازي ذهني و خيالپردازيهاي جنسي، افزايش دانش جنسي، افزايش جرئتورزي جنسي واعتماد به نفس، مداخلات رفتاري و شيوههاي روابط زناشويي، آموزش مهارتهاي ارتباط جنسي و شيوههاي افزايش روابط زناشويي بوده است. در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از بسته آماري براي علوم اجتماعي و روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) انجام شد.
ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامه سردمزاجی جنسی بود که توسط عشقي (1385) تدوین شده است. وی با مطالعه منابع معتبرعلمي و چندين پرسشنامه خارجي مانند پرسشنامه انگيزه جنسي آن هوپر (1992) و با استفاده از ملاکهاي موجود در راهنماي تشخيصي وآماري اختلالات روانيDSM-IV با در نظرگرفتن مسائل فرهنگي و اسلامي کشور ايران اقدام به ساخت پرسشنامه سردمزاجي جنسي زنان زيرنظراساتيد دانشکده روانشناسي دانشگاه اصفهان کرده است. پرسشنامه تهيه شده توسط عشقي چهار حيطه شناختي، رفتاري، احساسي و جسماني را در مجموع 143 سوال مطرح شده با پاسخهاي 5 گزينهاي (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم) بررسي کرده است. روايي محتواي پرسشنامه توسط پنج متخصص مشاوره و پزشک متخصص زنان و زايمان تأييد شده است که براي تعيين همساني دروني از ضريب آلفاي کرونباخ استفاده گرديد و ضريب85/0 بهدست آمده است.
جدول 1. محتوای جلسات درمان شناختی رفتاری
جلسه | موضوعات | محتوای برنامه آموزشی درمانی |
مقدماتی | مصاحبه و ارزيابي باليني | بررسي مشکل موجود، انجام پيش آزمون |
اول | مصاحبه، ارزيابي ثانويه وبيان منطق درمان | بررسي تاريخچه سردمزاجي، بررسي کيفيت رابطه زناشويي، بيان منطق و اهداف درمان |
دوم | بررسي اضطراب و ترس جنسي و چالش با آن | ارزيابي علل ترس واضطراب جنسي آموزش آرميدگي به منظور کاهش تنش، ارائه تکلیف |
سوم | استخراج باورهاي ناکارآمد جنسي زنان و چالش با آنها. | بازسازي شناختي افکار ناکارآمد، ارائه تکلیف |
چهارم | ارائه اطلاعات دانش جنسي | بررسي دانش وآگاهي جنسي، ارائه تکلیف |
پنجم | آموزش مهارتهاي ارتباطي وآموزش حسيابي غيرجنسي | منع ارتباط جنسي تا پايان آموزش حسيابي بدني، آموزش حسيابي بدني، آموزش مهارت تمرکز-توجه براندامهاي غيرجنسي |
ششم | آموزش حسيابي جنسي | حذف ممنوعيت لمساندامهاي تناسلي، آموزش مهارت تمرکز–توجه براندامهاي تناسلي، آموزش خيالپردازي جنسي، ارائه تکلیف |
هفتم | آموزش چگونگي مقاربت متناسب با مشکل زنان | آموزش انواع شيوههاي مقاربت متناسب با مشکل مراجع وتکنيکهاي وابسته، ارائهي تکنيکهاي رفتاري مانند تکنيک stop-start ارائه تکلیف |
هشتم | بررسي ميزان حصول اهداف درماني | بازخورددهي پيرامون اثربخشي يا غيراثربخشي بودن درمان، ارزيابي نتايج نهايي و ميزان رضايت، انجام پس آزمون |
یافتههای پژوهش
در این قسمت ابتدا یافتههای توصیفی مرتبط با شاخصهای میانگین و انحراف استاندارد ارائه شده است.
جدول 2. شاخصهاي توصيفي نمره کل و مؤلفههاي سرد مزاجي جنسي بر حسب عضويت گروهي و مرحله ارزيابي
پس آزمون | پيشآزمون | شاخص
مؤلفه | ||||||
کنترل | آزمايش | کنترل | آزمايش | |||||
انحراف استاندارد | ميانگين | انحراف استاندارد | ميانگين | انحراف استاندارد | ميانگين | انحراف استاندارد | ميانگين | |
88/2 | 10/63 | 10/3 | 10/36 | 39/1 | 200/67 | 4/1 | 00/69 | جسماني |
80/8 | 50/175 | 8/10 | 60/62 | 91/2 | 60/181 | 78/2 | 20/183 | احساسي |
27/8 | 30/168 | 00/4 | 30/48 | 56/4 | 80/149 | 05/9 | 60/153 | شناختي |
71/15 | 40/185 | 79/5 | 50/55 | 40/5 | 90/185 | 54/3 | 10/190 | رفتاري |
09/29 | 30/592 | 89/17 | 50/202 | 65/8 | 50/584 | 41/10 | 90/595 | نمره کل سردمزاجي جنسي |
براساس نتايج مندرج در جدول 2، ميانگين نمرات آزمودنيهاي در مؤلفهﯼ جسماني در مرحلهﯼ پيشآزمون و درگروه آزمايش 00/69 بوده و در گروه کنترل 20/67 بوده است.که نمرات آنها در مرحلهﯼ پس آزمون دراين مؤلفه، در گروه آزمايش به 10/36 و در گروه کنترل به 10/63 رسيده است. و ميانگين نمرات آزمودنيها در مؤلفهﯼ احساسي در گروه آزمايش در مرحلهﯼ پيشآزمون 20/183 بوده و در مرحلهﯼ پسآزمون به 60/62 رسيده است، و در گروه کنترل نمرات آزمودنيها در اين مؤلفه در مرحله پيشآزمون 60/181 و در مرحله پسآزمون 50/175 شده است. همچنين ميانگين نمرات آزمودنيها در گروه آزمايش در مؤلفهﯼ شناختي در مرحلهﯼ پيش آزمون 60/153 و در مرحلهﯼ پسآزمون به 30/48 رسيده است. که نمرات آزمودنيها در اين مؤلفهﯼ در گروه کنترل در مرحلهﯼ پيشآزمون 80/149 بوده و در مرحلهﯼ پس آزمون 30/168 شده است. همچنين ميانگين نمرات آزمودنيهاي گروه آزمايش در مؤلفهي رفتاري در مرحلهي پيشآزمون 10/190، و در مرحله پسآزمون به 50/55 رسيده است.که نمرات آزمودنيهاي گروه کنترل در اين مؤلفه در مرحله پيشآزمون 90/185 و در مرحله پسآزمون 40/185 شده است. و نمره کل سرد مزاجي جنسي در آزمودنيهاي گروه آزمايش در مرحله پيشآزمون 90/595 بوده که در مرحله پس آزمون به 50/202 رسيده است، که نمره کل سرد مزاجي جنسي در آزمودنيهاي گروه کنترل در مرحله پيشآزمون 50/584 و در مرحله پسآزمون 30/592 شده است.
نتايج مربوط به تحليل کوواريانس چندمتغيره جهت بررسي اثربخشي درمان شناختي رفتاري بر مؤلفههاي سرد مزاجي جنسي در مرحله پسآزمون ارائه شده است.
جدول 3. نتايج تحليل کوواريانس چندمتغيره جهت بررسي اثربخشي درمان شناختي رفتاري بر مؤلفههاي سرد مزاجي
منبع تغييرات | متغير وابسته | مجموع مجذورات | درجه آزادي | ميانگين مجذورات | F | معناداري | اندازه اثر | توان آماري |
سن | احساسي | 947/57 | 1 | 947/57 | 770/0 | 414/0 | 114/0 | 116/0 |
شناختي | 435/10 | 1 | 435/10 | 164/0 | 699/0 | 027/0 | 064/0 | |
رفتاري | 732/8 | 1 | 732/8 | 066/0 | 837/0 | 008/0 | 054/0 | |
جسماني | 508/18 | 1 | 508/18 | 921/1 | 215/0 | 243/0 | 216/0 | |
تحصيلات | احساسي | 207/20 | 1 | 207/20 | 269/0 | 623/0 | 043/0 | 073/0 |
شناختي | 453/19 | 1 | 453/19 | 306/0 | 600/0 | 049/0 | 076/0 | |
رفتاري | 531/125 | 1 | 531/125 | 666/0 | 446/0 | 100/0 | 107/0 | |
جسماني | 069/0 | 1 | 069/0 | 007/0 | 935/0 | 001/0 | 051/0 | |
مدت ازدواج | احساسي | 116/0 | 1 | 116/0 | 002/0 | 970/0 | 000/0 | 050/0 |
شناختي | 715/3 | 1 | 715/3 | 058/0 | 817/0 | 010/0 | 055/0 | |
رفتاري | 216/1 | 1 | 216/1 | 006/0 | 939/0 | 001/0 | 051/0 | |
جسماني | 892/9 | 1 | 892/9 | 027/1 | 350/0 | 146/0 | 138/0 | |
تعداد فرزند | احساسي | 856/0 | 1 | 856/0 | 011/0 | 919/0 | 002/0 | 051/0 |
شناختي | 089/16 | 1 | 089/16 | 253/0 | 633/0 | 040/0 | 071/0 | |
رفتاري | 070/99 | 1 | 070/99 | 526/0 | 496/0 | 081/0 | 094/0 | |
جسماني | 302/27 | 1 | 302/27 | 834/2 | 143/0 | 321/0 | 295/0 | |
| احساسي | 312/150 | 1 | 312/150 | 998/1 | 207/0 | 250/0 | 223/0 |
شناختي | 171/15 | 1 | 171/15 | 239/0 | 643/0 | 038/0 | 070/0 | |
رفتاري | 413/88 | 1 | 413/88 | 469/0 | 519/0 | 073/0 | 090/0 | |
جسماني | 059/15 | 1 | 059/15 | 563/1 | 258/0 | 207/0 | 185/0 | |
عضويت گروهي | احساسي | 202/30183 | 1 | 202/30183 | 247/401 | 0001/0 | 985/0 | 000/1 |
شناختي | 913/31363 | 1 | 913/31363 | 191/493 | 0001/0 | 988/0 | 000/1 | |
رفتاري | 739/34997 | 1 | 739/34997 | 702/185 | 0001/0 | 969/0 | 000/1 | |
جسماني | 615/1530 | 1 | 615/1530 | 896/158 | 0001/0 | 964/0 | 000/1 |
براساسيافتههاي مندرج در جدول 3، هيچ کدام از نمرات متغيرهاي جمعيتشناختي و کنترل با نمرات پسآزمون مؤلفهي سرد مزاجي جنسي ارتباط معناداري ندارند که با اين وجود با کنترل اثر متغيرهاي جمعيتشناختي و متغيرهاي پيش آزمون تفاوت ميانگينهاي تعديل شده در گروه آزمايش و کنترل در رابطه با تمام مؤلفههاي سردمزاجي جنسي معنادار است (0001/0p=). همچنين باتوجه به ميانگينهاي تعديل شده دو گروه (مندرج درجدول 4) نتيجهگيري ميشود که اين مداخله باعث بهبود مؤلفههاي احساسي، شناختي، رفتاري و جسماني سردمزاجي جنسي در مرحلهي پس آزمون شده است. اندازه اثر هم نشان ميدهد که مداخله مذکور باعث بهبود 96% در مؤلفههاي رفتاري و جسماني و بهبود 98% در مؤلفههاي احساسي و شناختي شده است. توان آماري100% و در حد بسيار بالايي ميباشد.
در جدول 4، نتايج مربوط به ميانگينهاي تعديل شده مؤلفههاي سرد مزاجي جنسي در مرحله پس آزمون بر حسب عضويت گروهي آورده شده است.
جدول4: ميانگينهاي تعديل شده مؤلفههاي سردمزاجي جنسي در مرحلهﯼ پس آزمون بر حسب عضويت گروهي
گروه مؤلفه | آزمايش | کنترل | ||||||
ميانگين | خطاي استاندارد | ميانگين | خطاي استاندارد | |||||
احساسي | 19/59 | 56/3 | 9/178 | 56/3 | ||||
شناختي | 28/47 | 27/3 | 32/169 | 27/3 | ||||
رفتاري | 99/55 | 63/5 | 9/184 | 63/5 | ||||
جسماني | 12/36 | 27/1 | 08/63 | 27/1 |
براساسيافتههاي مندرج در جدول 4 ملاحظه ميشود، ميانگينهاي تعديل شده گروه آزمايش در همۀ مؤلفههاي سردمزاجي جنسي (احساسي، شناختي، رفتاري و جسماني) در مرحلهﯼ پسآزمون بهطور معني داري کمتر از گروه کنترل ميباشد.
بحث و نتیجهگیری
نتايج تحليل کواريانس مربوط نشان داد که نمرات اختلال سردمزاجي زناني که از مداخله درماني استفاده نمودند، بهصورت معناداري کمتراز ميانگين برآورده شده نمرات سردمزاجي زناني است که درگروه کنترل قرارداشتند. باتوجه به بالا بودن اين تأثير ميتوان نتيجه گرفت که درمان شناختي رفتاري بهصورت معناداري اختلال سردمزاجي زنان درگروه آزمايش را نسبت به گروه کنترل کاهش داده است.
نتایج پژوهش حاضر مؤید یافتههای پژوهشی مسترز وجانسون است که در سال 1959 اقدام به درمان انواع نابهنجاريهاي زنان ازجمله سردمزاجي کردند. آنها در درمان خود از تکنيکهاي منع آميزش وتمرکز حسي که درنهايت به آميزش ختم ميشود، استفاده کردند. اولين گزارش نتايج درماني آنها پس از 3 تا 5 سال پيگيري نشان داد که برنامه درماني آنها بسيار موفقيتآميز بوده است. بيشترين موفقيت در درمان واژينيسيم با 8/98 درصد، دراختلال ارگاسم اوليه زنان با 72 درصد و در سردمزاجي زنان با 71 درصد به دست آمد. همچنين نتيجه اين پژوهش با يافته مک کاب (2000)، کاباکسي و باتر (2003) مطابقت دارد. نتايج اين پژوهش نشان داد که درمان شناختي رفتاري، تمرين آرميدگي و هيپنوتيزم در بهبود انواع اختلالات جنسي مؤثراست. نتايج اين پژوهش با نتيجه تحقيق مک کاب (2001)، نيز مشابهت دارد. مک کاب در پژوهش خود اثربخشي درمان شناختي رفتاري را براي درمان کژکاري جنسي برروي 45 زن و54 مرد مورد بررسي قرار داد. نتايج نشان داد که بعد از اتمام درمان، افراد سطوح پايينتري از کژکاري جنسي را گزارش دادند. نگرش مثبت تري به سکس پيدا کردند و بيشتر از قبل، از فعاليت جنسي لذت بردند. در ضمن نتایج حاصل از پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای سرابی، پرویزی، کاکابرایی (1398)، زعفری و ذاکری پور (1396)، آزادی، غلامی قرهچناق، جهانشاهی حصاری و ترناس (1395)، بختیاری و همکاران (1394)، عشقی، بهرامی، فاتحی زاده و کشاورز (1393)، تونکو و تایاه19 (2018)، بروتو و باسن20 (2014) و دیلون و بیلجر21 (2010) همسو میباشد.
در تبیین نتایج فوق میتوان گفت تکنيکهاي شناختي–رفتاري در اين پژوهش عبارتند از تکنيکهاي رفتاري مسترز وجانسون (تمرينات تمرکز حسي و منع آميزش جنسي)، آموزش آرميدگي وکاهش اضطراب، بازسازي شناختي و تعديل افکارجنسي منفي، ارائه اطلاعات ودانش جنسي، آموزش مهارت تمرکز– توجه، آموزش بيان هيجانات و خود ابرازي جنسي. در واقع رويکرد شناختي–رفتاري به جاي تمرکز صرف بر جنبههاي آشکار کارکرد جنسي، عوامل شناختي را نيز در جريان ارزيابي و درمان مورد توجه قرار ميدهد. دراين رويکرد برخورد با مؤلفههاي آشکار و شناختي رفتار، امري الزامي تلقي ميشود (توکلیزاده و حاجی وثوق، 1392). اکثر برنامههاي شناختي که بهمنظور درمان اختلالهاي جنسي طراحي شدهاند از رويکرد رفتاري نيز استفاده ميکنند و بر اين فرض مبتني هستند که تغيير شناختي، تغيير رفتاري را نيز به دنبال خواهد داشت (بختیاری و همکاران، 1394). نمونههايي از تکنيکهاي شناخت درماني مورد استفاده در درمان اختلالات جنسي عبارتند از: افزايش آگاهي جنسي از طريق ارائه اطلاعات، آموزش خيالپردازي، بازسازي نگرشهاي غيرمنطقي جنسي، خود تقويتي مهارتهاي تمرکز–توجه و آگاهي ازعلايم حسي (تمرکز حس)، بازسازي نگرشهاي غيرمنطقي و آموزش مهارتهاي حل مساله و افزايش خودگوييهايي مثبت و خودتقويتي (چیذری، 1395). همچنين تکنيکهاي رفتاري مورد استفاده در درمان اختلالات جنسي عبارتند از تکاليف خودپايي، آموزش مهارتهاي مقاربتي، آموزش آراميدگي، تکاليف رفتاري مثل تمرکز حسي تناسلي و تمرکز حسي بدني و آموزش بيان هيجانها وخودابرازي جنسي. درمانگران شناختی رفتاری بر اين باورند که افکار وشناختها، نقش مهمي در رفتار انسان بازي ميکنند. در واقع گاه درمانجوياني که براي مشکلات جنسي رجوع ميکنند داراي افکار و باورهايي غيرمأنوس يا تخيلاتي خاص در مورد لذتهاي جنسي هستند. اين نوع افکار ميتواند اضطراب در عملکرد جنسي را گسترش دهد و درمانگر شناختی رفتاری میکوشد اهداف جديدي را سازمان دهد و به شکلدهي مجدد اين اهداف در مراجع ياري برساند (خالقی، 1392). بنابراین در تبيين اثربخشي درمان شناختي رفتاري در درمان اختلالات کنش جنسي چندين احتمال قابل ذکراست: تمرينات تجويز شده براي افراد مبتلا به اختلالات جنسي تنها اعمال مکانيکي و فيزيکي صرف نيستند، بلکهاين تمرينات جنسي ميتوانند منجر به بروز واکنشهاي رواني پيچيدهاي در افراد بشود. مثلا تمرينات تمرکز حسي در جلسات آموزشي از يک طرف واکنشهاي لذت بخش تقويت ميشود واز سوي ديگر مانع از بروز تنشهاي جنسي ناخواسته ميشود. تعارضات دروني نيز به نحوي تحت تأثير اين تمرينات قرارميگيرند. اين تمرينات در اغلب موارد باعث کاهش تنشهاي جنسي پيشبيني نشده در طرفين ميشود. ارتباط عاطفي زوج طي اين تمرينات افزايش مييابد و باعث ميشود بيشتربه هم ابراز محبت کنند. در واقع پژوهش حاضر نشان ميدهد که درمان شناختي–رفتاري باورها و تفکرات منفي زنان را نسبت به همسرانشان و رابطه جنسي تغيير داده است و از آن جايي که هدف اين شيوه درماني افزايش رضايت جنسي است، بنابراين شرايطي را فراهم ميآورد که افکار و عقايد تغيير يافته بين زوجين به راحتي رد و بدل شود و اين موجب کاهش ميل سردمزاجي می شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که رضايت جنسي شامل در ميان گذاشتن افکار، احساسات و آرزوهايي است که ماهيت جنسي داشته و منجر به تجارب جنسي لذت بخش ميشود و رويکرد شناختي–رفتاري باعث افزايش تقويتکنندهها و تبادل رفتاري مثبت و کاهش رفتارهاي منفي ميشود. روابط جنسي شکلدهنده بخشي از ادارکات زوجين از همديگر است و ادراک جنسي در بين زوجين ارتباط مثبت با رفتارهايي دارد که نگهدارنده وتداوم بخش زندگي زناشويي است.
پژوهش حاضر مانند هر پژوهش دیگری دارای محدودیت هایی بود که عبارتند از: ازانجا که نمونههاي مراجعه کننده محدود بودند لذا در تعميم پژوهش به کليه زنان تحصيل کرده افغانستاني در ايران بايد احتياط کرد. همچنین نبود يک پروتکل تدوين شده، آزمون شده و فرهنگسازي شده متناسب با مراجعين جامعه افغانستاني از جمله محدوديتهاي پژوهش حاضر بود. در نهایت باتوجه به فقدان کلينيکهاي تخصصي سکس درماني در افغانستان پيشنهاد ميشود که درکلينکهاي روانشناسي برای درمان مشکلات جنسي از اين طرح درماني استفاده شود. همچنین پيشنهاد ميشود دورههاي آموزش مهارتهاي جنسي براي زوجهاي افغانستاني برگزار شود. با تشکيل اين دورههاي آموزشي در دادسراها ودادگستريها ميزان طلاق کاهش مييابد. برگزاري دورههاي آموزش قبل ازازدواج در مراکز بهداشتي و درماني نیز باعث ميشود ازدواج لذت بخش تر، کم تنش تر وتداوم آن بيشتر شود.
1. Attar, S., Bahnia Asl, F., Heydari, Z., Mahmoudi, N. (2019). Investigating the effectiveness of cognitive behavioral therapy on increasing sexual intimacy and reducing concern about body image in women with sexual dysfunction (sexual reluctance) who refer to counseling centers in Shiraz. Journal of New Advances in Behavioral Sciences, 5(43), 14-25. (in Persian).
2. Azadi, N., Gholami Qarachanaq, Kh., Jahanshahi Hesari, N., Ternas, G. (2015). The effectiveness of cognitive behavioral therapy on women's temperament and marital intimacy. Shiraz University International Conference. (in Persian).
3. Bakhtiari, M., Shidai, H., Bahrainian, A., Nouri, M. (2014). The effect of cognitive-behavioral therapy on sexual desire and marital satisfaction. Journal of Behavioral Thought, 9(36), 7-16. (in Persian).
4. Borg, C., de Jong, PJ. (2017). Psychological approaches for low sexual arousal. In: McKay D, Abramowitz JS, Storch EA, editors. Treatments for Psychological Problems and Syndromes; 2017. p. 263–80. This chapter describes disgust as a potential factor in downregulating sexual arousal. It highlights potential treatments that should be considered in relation to this inhibitory process.
5. Brotto, L., Luria, M. (2014). Sexual interest/arousal disorder in women. In: Binik YM, Hall KSK, editors. Principles and practice of sex therapy. 5th ed. New York:Gilford Press:17-41.
6. Brotto, L.A., & Basson, R. (2014). Group Mindfulness-based Therapy Signifcantly Improves Sexual Desire in Women, Behavioral Research and Therapy, 57:43-54.
7. Chizari, M. (2015). Investigating the effect of group cognitive behavioral therapy focusing on sexual self-expression on women's orgasms. Master's thesis, Arak University of Medical Sciences and Health Services. (in Persian).
8. Dilion, L. M., & Beechler, M. P. (2010). Marital Satisfaction and The Impact of Children in Cultures: A metaAnalysis. Journal of Evolutionary Psychology, 8, 7–22.
9. Eserdag, S., Zulfikaroglu, E., Akarsu, S., & Ve Kadioglu S.M. (2011). Treatment outcome of 460 women with vaginismus. Eur J Surg Sci, 2(3):73-9.
10. Eshghi, R. (1385). The effectiveness of cognitive-behavioral sexual counseling for couples on improving women's coldness. Master's thesis in counseling. University of Esfahan. Faculty of Educational Sciences and Psychology. (in Persian).
11. Eshghi, R., Bahrami, F., Fatehizadeh, M., Keshavarz, A. (2014). Investigating the effectiveness of cognitive-behavioral sexual counseling for couples on the improvement of low libido in women in Isfahan city. Scientific Quarterly of Counseling Research, 14(53), 111-130. (in Persian).
12. Jaspers, L., Feys, F., Bramer, WM., Franco, OH., Leusink, P., Laan, ETM. (2016). Efficacy and safety of flibanserin for the treatment of hypoactive sexual desire disorder in women: a systematic review and meta-analysis. JAMA Intern Med;176(4):453–62.
13. Khaleghi, F. (2012). Investigating the effectiveness of integrated cognitive-behavioral intervention based on laughter therapy and pelvic yoga on marital satisfaction, general health and depression in middle-aged women with cold-temperament in Malair city. Master's thesis, Payam Noor University, Tehran Province, Payam Noor Center, Tehran. (in Persian).
14. Meston, C., Stanton, A. (2017). Treatment of Female Sexual Interest/Arousal Disorder. The Textbook of Clinical Sexual Medicine, DOI 10.1007/978-3-319-52539-6_11
15. Mohammadsadegh, A., Kalanter Koshe, M., Naimi, A. (2017). The experience of sexual problems in women seeking divorce and satisfied with cohabitation: a qualitative study. Journal of Qualitative Research in Health Sciences, 7(1), 35-47. (in Persian).
16. Raisi, F., Farnam, F., Merqati Khoei, A. (2017). Iranian women's perception of the origin of sexual disorders: a qualitative study. Urmia Nursing and Midwifery College Journal, 17(1), 21-31. (in Persian).
17. Sarabi, P., Parvizi, F., Kakabraei, K. (2018). The effectiveness of sexual cognitive behavioral psychotherapy on sexual performance, dysfunctional beliefs, knowledge and sexual self-confidence of women with sexual disorders. Analytical-Cognitive Psychology Quarterly, 10(37), 9-27. (in Persian).
18. Shayan, A., Kaviani, M., Haqpanah, S., Gholamzadeh, S., Zarenejad, M., Masoumi, Z. (2014). Investigating sexual disorders and factors affecting them in women with domestic violence referred to Shiraz Forensic Medicine Center. Scientific Journal of Hamedan Nursing and Midwifery College, 23(2), 32-41. (in Persian).
19. Sotoude Gandashmin, M., Dindar Busjin, R. (2014). Investigating the relationship between marital satisfaction, sexual satisfaction and social security in Tehran couples. Specialized Scientific Quarterly of Capital Police Police Knowledge, 8(4), 9-24. (in Persian).
20. Suleimanian, A., Naghi Nasab Ardahai, F., Thanago, A. (2014). Investigating the effectiveness of systemic treatment of sexual disorders on improving the sexual desire of women with low sexual desire disorder. Journal of Psychiatry, 3(4), 58-70. (in Persian).
21. Tawakli-zadeh, J., Haji Vathouq, N. (2012). Investigating the effect of cognitive-behavioral training on marital satisfaction of women with libido deficiency. Scientific Journal of Ilam University of Medical Sciences, 21(5), 44-50. (in Persian).
22. Tunku, N., & Taayah, T.Z. (2018). Sexual Dysfunction and Disability. Braddom's Rehabilitation Care: A Clinical Handbook, Pages 150-156.e11.
23. Zaafari, F., Zakaripour, G. (2016). The effectiveness of training to deal with cold-temperament on increasing women's marital satisfaction from a psychological point of view. 8th international accounting and management conference and 5th entrepreneurship and open innovation conference, Tehran. (in Persian).
24. Zadok, B., Zadok, and. (2015). Summary of Psychiatry: Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry. The second volume, translated by Farzin Rezaei. (2014). Tehran: Arjmand Publications. (in Persian).
The effectiveness of cognitive-behavioral therapy on the sexual temperament of Afghan women (employed and educated in Iranian universities)
Batool Heydari 1*, Mohammad Bagher Kajbaf 2
1. PhD student in General Psychology, University of Isfahan, Isfahan, Iran
2. PhD in Psychology, Professor, Department of Psychology, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
m.kajbaf2006@gmail.com
Abstract
Introduction: The main purpose of this study was to investigate the effectiveness of individual cognitive-behavioral therapy on sexual coldness of Afghan women studying and studying in Iranian universities.
Method: The research method was quasi-experimental pretest-posttest with a control group. In order to conduct the research, 10 Afghan women with inclusion criteria were selected by available methods and then randomly divided into experimental and control groups. The measuring instrument in this study was the Women's Sexual Cold Inventory (Eshghi, 2006). In the experimental group, 8 sessions of cognitive-behavioral therapy were performed individually and during this period, no intervention was performed in the control group.
Results: The results of analysis of covariance showed that cognitive-behavioral therapy is effective in improving the overall score of cold temper in women (P = 0.0001).
Conclusion: Therefore, it can be concluded that the methodological-behavioral method can be used to reduce women's cold temper and improve marital relationships and ultimately family health.
Keywords: Cognitive-Behavioral Therapy, Sexual Cold Temperament
[1] 1- Sexual need
[2] 2- Sexual health
[3] 3- Sexual interest
[4] 4- arousal
[5] 5- orgasm
[6] 6- resolution
[7] 7- Sexual coldness
[8] 8- Sexual arousal disorder
[9] 1- Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (5)
[10] 2- female sexual arousal disorder
[11] 3- Meston & Stanton
[12] 4- Brotto & Luria
[13] 1- Borg & de Jong
[14] 2- Jaspers, Feys, Bramer, Franco, Leusink & Laan
[15] 3- Cognitive-behavioral approach
[16] 1- Tunku & Taayah
[17] 2- Brotto & Basson
[18] 4- Dilion & Beechler
[19] 1- Tunku & Taayah
[20] 2- Brotto & Basson
[21] 3- Dilion & Beechler