-
حرية الوصول المقاله
1 - شناسایی نقش شتابدهندهها در توسعه اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد نوآوری باز
میلاد بخشم حسین کریمی مهدی حسین پورامروزه جامعهای ميتواند در مسير توسعه، حركت روبهجلو و با شتابي داشته باشد كه با ايجاد بسترهاي لازم خود را به دانش و مهارت كارآفريني مولد تجهيز كند تا با استفاده از اين توانمندي ارزشمند، ساير منابع جامعه را بهسوی ايجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مديريت و هدايت كنند. ترو أکثرامروزه جامعهای ميتواند در مسير توسعه، حركت روبهجلو و با شتابي داشته باشد كه با ايجاد بسترهاي لازم خود را به دانش و مهارت كارآفريني مولد تجهيز كند تا با استفاده از اين توانمندي ارزشمند، ساير منابع جامعه را بهسوی ايجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مديريت و هدايت كنند. ترویج کارآفرینی به یک اکوسیستم نیاز دارد. چنین سیستمی به درجه بالایی از تعامل نیاز دارد که شامل نهادها، افراد و فرایندهایی است که با هدف ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری کارآفرینانه که به متقابل سودمند و خودمختارند کار میکنند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش شتابدهندهها در توسعه اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد نوآوری باز میباشد. طرح این پژوهش بهصورت کیفی(مطالعه موردی چندگانه) بوده و ازنظر روش پژوهش، کاربردی است. ازاینرو با 20 نفر از نیروی انسانی اصلی مراکز شتابدهنده شهر کرمانشاه مصاحبههای نیمه ساختاریافتهای انجامشده است که با استفاده از روش نمونهگیری قضاوتی این افراد انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، نقش مراکز شتابدهندههای تجاری بر توسعه اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد نوآوری باز در دو بخش پیش از توسعه شرکت نوپا و پس از توسعه شرکت نوپا شناسایی و موردبررسی قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که شتابدهندهها با ایجاد یک شبکه هماهنگ میان عاملین اکوسیستم استارتاپ و اکوسیستم کارآفرینی و شرکا آنها، ایجاد روابط مبتنی بر ارتباطات عمودی و افقی مشترک میان عاملین اکوسیستم، ایجاد ارزش در مشارکتها و برنامههای از پیش تعیینشده و ایجاد شبکه ارتباطی میان عاملین اکوسیستم با شبکهها و شرکتهای خارج از اکوسیستم، نقش خود را در توسعه اکوسیستم کارآفرینی ایفا میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - ارزیابی عملکرد شتابدهنده های استارتاپی با استفاده از رویکرد ادغامی تحلیل پوشش داده ها و برنامه ریزی آرمانی
محمدرضا پارسانژاد عمران محمدی مجتبی نوری سید شرف الدین حسینی نسب سید رشید شاهچراغشتابدهنده های استارتاپی یک مدل حمایتی کارآفرینانه جدید هستند که سرعت رشد شرکت های نوپا را با ارائه خدمات مشاوره تخصصی، فرصت های شبکه سازی و جذب سرمایه گذاری برای کسب و کارهای مبتنی بر رشد افزایش می دهند. پس از ظهور اولین شتابدهنده استارتاپی در آمریکا در سال 2005، روند ر أکثرشتابدهنده های استارتاپی یک مدل حمایتی کارآفرینانه جدید هستند که سرعت رشد شرکت های نوپا را با ارائه خدمات مشاوره تخصصی، فرصت های شبکه سازی و جذب سرمایه گذاری برای کسب و کارهای مبتنی بر رشد افزایش می دهند. پس از ظهور اولین شتابدهنده استارتاپی در آمریکا در سال 2005، روند رشد شتابدهنده ها در جهان بسیار سریع بوده است. ارزیابی عملکرد جامع این شتابدهنده ها نه تنها موفقیت نسبی این مدل جدید حمایتی را روشن خواهد کرد بلکه می تواند به شتابدهنده های ایرانی در الگوبرداری از نحوه عملکرد بهترین شتابدهنده های جهان کمک کرده و کارآفرینان و استارتاپها را نیز در تشخیص و انتخاب بهترین برنامه شتابدهی یاری کنند. لذا در این مقاله، هدف ما اندازه گیری عملکرد شتابدهنده های برتر آمریکا با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها با رویکرد برنامه ریزی آرمانی می باشد. ورودی های در نظر گرفته شده عبارتند از تعداد مربی، تعداد استارتاپها، مبلغ سرمایه گذاری در هر استارتاپ و در کل استارتاپها، و سهام شتابدهنده در هر استارتاپ. خروجی ها نیز شامل تعداد خروج، رقم مجموع خروج و افزایش سرمایه گذاری می باشد. نتایج نهائی و مقایسه آن با پروژه رتبه بندی شتابدهنده های استارتاپی (SARP)به عنوان تنها ارزیابی انجام شده از عملکرد شتابدهنده ها در جهان، نشان دهنده اختلافات بسیاری است که اغلب نشات گرفته از این است که پروژه SARP صرفا با در نظر گرفتن خروجی شتابدهنده را رتبه بندی می کند ولی ما با استفاده از روش DEA کارائی یعنی نسبت خروجی به ورودی را به عنوان معیار ارزیابی در نظر گرفته ایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - واکاوی عوامل موفقیت شتابدهندههای استارتاپی حوزه دیجیتال در دوران پساکرونا
مهدی حسین پور فاطمه کاظمی اسکری میثم علیخانیهدف از پژوهش حاضر واکاوی عوامل موفقیت شتابدهندههای استارتاپی حوزه دیجیتال در دوران پساکرونا میباشد. این پژوهش ازنظر هدف، در حوزه پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد و ازآنجاکه به توصیف متغیرها و روابط بین آنها، شناخت وضعیت موجود و درنهایت ارائه الگو میپردازد، ازلحاظ روش تو أکثرهدف از پژوهش حاضر واکاوی عوامل موفقیت شتابدهندههای استارتاپی حوزه دیجیتال در دوران پساکرونا میباشد. این پژوهش ازنظر هدف، در حوزه پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد و ازآنجاکه به توصیف متغیرها و روابط بین آنها، شناخت وضعیت موجود و درنهایت ارائه الگو میپردازد، ازلحاظ روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان مرتبط با شتابدهندههای استارتاپی حوزه دیجیتال در دوران پساکرونا میباشند که بهمنظور رسیدن به اشباع نظری تعداد 25 نفر با روش گلوله برفی عنوان نمونه انتخاب شدند و اطلاعات موردنیاز جمعآوری گردید. برای تجزیهوتحلیل داده-های کیفی و استخراج عوامل تأثیرگذار بر موفقیت شتابدهندههای استارتاپی حوزه دیجیتال و عوامل تأثیرپذیر از آن، از روش تحلیل مضمون (تحلیل تم) استفاده شد. برای شناسایی روابط بین متغیرها، از مدلسازی ساختاری- تفسیری استفادهشده است. یافتههای پژوهش شامل تشریح الگوی موفقیت شتابدهندههای استارتاپ های حوزه دیجیتال و تحلیل نتایج نفوذ همبستگی است. با بررسی نتایج بهدستآمده از نوزده عامل اصلی چابکی شناساییشده مشخص شد که انعطافپذیری ساختار سازمانی و تحلیل دادهها، داراي بیشترین قدرت نفوذ و توانایی پاسخ به مسائل محیطی و توانایی تغییر اهداف کسبوکار، داراي بیشترین وابستگی میباشند. تفاصيل المقالة