• فهرس المقالات کیفیت آموزش

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی مهارتهای عمومی مرتبط با کیفی سازی آموزش های فنی و حرفه ای از منظر ذینفعان
        ابراهیم صالحی عمران آناهیتا  قاسم‌زاده
        پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای در خصوص شناسایی مهارتهای عمومی مورد نیاز بازار کار جهت کیفی سازی این آموزش ها صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی است.جامعه آماری آن شامل سه گروه از ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای: مربیان، مؤسسین آم أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای در خصوص شناسایی مهارتهای عمومی مورد نیاز بازار کار جهت کیفی سازی این آموزش ها صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی است.جامعه آماری آن شامل سه گروه از ذینفعان آموزش های فنی و حرفه ای: مربیان، مؤسسین آموزشگاههای آزادو صاحبان صنایعمی باشد. با توجه به مبانی نظری و مطالعات جهانی، مؤلفه‌های مربوط به مهارتهای عمومی و زیر طبقات هر مؤلفه نیز به‌طور جداگانه مشخص شدند و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار سنجش اطلاعات لازم جمع‌آوری گردید. برای پاسخگویی به سؤالات از آزمون‌هایهمبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه،مدل معادلات ساختاری و آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر شش مؤلفه1-مهارتهای تعهد و احساس مسؤلیت2-مهارتهای ارتباطی و کار گروهی3-خلاقیت و حل مسئله4-مهارتهای برنامه ریزی و ساماندهی فعالیتها5-مهارتهای به کار گیری شیوه های محاسباتی و فناوری روز6- مهارت های عملی و دانش تخصصی ،تأیید گردید و اگرچه همه مؤلفه ها ارتباط مثبتی با کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای دارند ولی مؤلفه های مربوط به مهارت های عملی و دانش تخصصی سهم کمتری از این همبستگی را نسبت به سایر مؤلفه های مهارت عمومی داشته و می توان استنتاج نمود که از دیدگاه سه گروه،اهمیت سایر مؤلفه ها به عنوان مهارت عمومی مرتبط با کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای بیشتربوده است. در نهایت تعریف جدیدی از کیفیت آموزش های فنی وحرفه ای بر اساس دیدگاه مشترک سه گروه در خصوص این مهارتها ارائه گردید:تلفیق مهارت های عمومی به ترتیب اولویت بندی ذکر شده با مهارتهای تخصصی در هر رشته آموزشی. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - رابطة ابعاد کیفیت آموزشی کلاس و ارزیابی های شناختی با هیجان های تحصیلی و پیامدهای انگیزشی آن
        زینب ربّانی سیاوش طالع پسند اسحق رحیمیان بوگر محمد علی محمدی فر
        هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ابعاد کیفیت آموزشی کلاس و ارزیابی های شناختی با هیجان های تحصیلی و پیامدهای انگیزشی آن بر اساس نظریه کنترل– ارزش پکران میباشد. بدین منظور ۵۸۶ دانش آموز دختر و پسر پایه نهم متوسطه شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب أکثر
        هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ابعاد کیفیت آموزشی کلاس و ارزیابی های شناختی با هیجان های تحصیلی و پیامدهای انگیزشی آن بر اساس نظریه کنترل– ارزش پکران میباشد. بدین منظور ۵۸۶ دانش آموز دختر و پسر پایه نهم متوسطه شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه هیجان های تحصیلی، مقیاس انگیزش تحصیلی و کنترل تحصیلی، فعالسازی شناختی، درک از بازخورد معلم، و مقیاس های دشواری تکلیف، ارزش تکلیف، ارزشیابی تبحری و کیفیت تدریس معلم را تکمیل کردند. ارتباط متغیرها در قالب یک مدل ساختاری بررسی و به روش تحلیل مسیر آزمون شده و برازش آن تائید شد. نتایج حاصل از آزمون مدل نشان داد فعالسازی شناختی، دشواری تکلیف، ارزشیابی تبحری و بازخورد پیشرفت بر ارزیابی های شناختی اثر مستقیم و معناداری دارند. فعال سازی شناختی و دشواری تکلیف به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق متغیرهای واسطه بر هیجان های مثبت و منفی و انگیزش خودمختار اثر معناداری دارند. اثر مستقیم بازخورد پیشرفت بر هیجان های مثبت، و اثر غیرمستقیم آن بر هیجان های منفی و انگیزش خودمختار معنادار بوده اما کیفیت تدریس تنها بر هیجان های منفی اثر مستقیم و معنادار داشته و از طریق آن برانگیزش خودمختار تأثیر دارد. همچنین کنترل تحصیلی و ارزش تکلیف بر هیجان های مثبت و منفی و انگیزش خودمختار، و هیجان های مثبت و منفی برانگیزش خودمختار اثر معناداری دارند. بنابراین ابعاد کیفیت آموزشی به عنوان عامل های محیطی کلاس بر ارزیابی های شناختی اثر داشته و هردو از تعیین کننده های هیجان های تحصیلی می باشند و این هیجان ها برانگیزش خودمختار دانش آموزان تأثیر دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - ارزیابی کیفیت آموزش‌های ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات در دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری
        داریوش مهری محمود غلامی شعبان  مرادی
        در قرن بیست و یکم به موازات توسعه کمی نظام‌های آموزشی مسأله کیفیت آموزش مطرح شده است. بهبود مستمر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان از ضروریات ارتقای قابلیت رقابت در مؤسسات آموزشی محسوب می‌شود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت آموزش‌های ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات با أکثر
        در قرن بیست و یکم به موازات توسعه کمی نظام‌های آموزشی مسأله کیفیت آموزش مطرح شده است. بهبود مستمر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان از ضروریات ارتقای قابلیت رقابت در مؤسسات آموزشی محسوب می‌شود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت آموزش‌های ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات با روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 140 نفر از شرکت‌کنندگان دوره‌های آموزشی در دانشگاه علوم وفنون هوایی شهید ستاری بودند که بین 92 نفر از آنان که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، پرسشنامه توزیع گردید. داده‌های به دست آمده با آزمون‌های آماری تی تک نمونه‌ای، همبستگی پیرسون و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت مؤلفه‌های گوناکون آموزش ضمن خدمت از دیدگاه فراگیران در حد مطلوبی قرار دارد و بین کیفیت کلی دوره‌های آموزشی و مؤلفه‌های آن و رضایت شرکت‌کنندگان از آموزش‌ها همبستگی مثبت و معنی‌داری وجود دارد. از میان عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش ضمن خدمت، کادر اداری از نظر پاسخ‌دهندگان مهمترین عامل بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - نرخ انتقال یادگیری: چارچوبی نوآورانه برای ارزشیابی اثربخش برنامه های آموزشی
        سعید صفایی موحد کیوان صالحی محمد حاجی زاد
        یکی از چالش‌هایی که ادارات آموزش سازمان‌های تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخص‌هایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بوده‌اند. امروزه شاخص‌هایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت أکثر
        یکی از چالش‌هایی که ادارات آموزش سازمان‌های تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخص‌هایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بوده‌اند. امروزه شاخص‌هایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت کارکنان از دوره‌ها، تعداد قبول‌شدگان در آزمون‌های حرفه‌ای، و امثالهم نمی‌تواند مدیران را اقناع کند که آموزش توانسته نقش تاثيرگذاري در سازمان ایفا کند. لذا این مقاله درصدد است تا بر مبنای مفهوم انتقال یادگیری، شاخص کیفی را به منظور اندازه‌گیری اثربخشی برنامه‌های آموزشی ارائه‌کند. این شاخص که نرخ انتقال یادگیری نام دارد با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین (از طریق محاسبه نمرات یادگیرندگان در اتمام دوره و نمرات ارزیابی پيگيري عملكرد یادگیرندگان طی دورة زمانی 3 تا 6 ماه پس از دوره) قابل استخراج است (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی ساده نام گرفته است). همچنین در صورتی‌که بخواهیم علاوه بر یادگیری حاصل از دوره، نقش سایر متغیرها در بهبود عملکرد را محاسبه کنیم، می‌توان با بکارگیری رگرسیون چندگانه، تصویر بهتری به دست آورد (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی خوشه‌ای نام گرفته است). مهم‌ترین مزیت شاخص پیشنهادی این است که تحت تأثیر عوامل کمّی نظیر افزایش تعداد دوره‌ها، نفر/ ساعت و امثالهم قرار نگرفته و صرفاً بهبود شرایط کیفی دوره (مدرس، محتوی، شرایط یادگیری، و امثالهم) و محيط كار می‌تواند موجب افزایش نرخ مذکور شود. تفاصيل المقالة