-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی رابطه¬ی عوامل برون سازمانی(اقتصادی، اعتقادی، فرهنگی و سیاسی) موثر بر اهمال-کاری در مدیریت آموزش و پرورش با توجه به نقش واسطه گری رضایت شغلی و فرسودگی شغلی
بهرام افشاری سیدعلی سیادت حسینعلی مهرابی کوشکیهدف این پژوهش بررسی رابطه ی عوامل برون سازمانی(اقتصادی، اعتقادی، فرهنگی و سیاسی) موثر بر اهمال کاری در مدیریت آموزش و پرورش با توجه به نقش واسطه گری رضایت شغلی و فرسودگی شغلی انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی است. روش تحقیق آن به صورت توصیفی– همبستگی بود. نمونه أکثرهدف این پژوهش بررسی رابطه ی عوامل برون سازمانی(اقتصادی، اعتقادی، فرهنگی و سیاسی) موثر بر اهمال کاری در مدیریت آموزش و پرورش با توجه به نقش واسطه گری رضایت شغلی و فرسودگی شغلی انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی است. روش تحقیق آن به صورت توصیفی– همبستگی بود. نمونه ی پژوهش شامل400 نفراز مدیران، دبیران و کارشناسان اداری مدیریت آموزش و پرورش شهر اصفهان بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب باحجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های استاندارد رضایت شغلی فیلد و روث(1951)، اهمال کاری سازمانی صفاری نیا و رازلیقی(1390) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1985) بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. ارزیابی الگوی پیشنهادی و آزمون اثر میانجیگری از طریق الگویابی تحلیل معادلات ساختاری، آزمون سوبل و رگرسیون انجام شد. نتایج پژوهش بیانگر تطابق وبرازش الگوی پیشنهادی با داده های واقعی بود. مدل تایید شده نشان داد عوامل برون سازمانی،رضایت شغلی و فرسودگی شغلی با اهمال کاری رابطه ی معناداری دارند. همچنین نقش میانجی گری رضایت شغلی و فرسودگی شغلی در رابطه بین عوامل برون سازمانی (اقتصادی، اعتقادی، فرهنگی و سیاسی) بااهمال کاری در سازمان مورد تایید قرارگرفت. براساس یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود مدیران آموزش و پرورش باید از فرسودگی شغلی کارکنان جلوگیری نمایند. بنابراین رضایت شغلی آنان از اولویت های کاری مدیران است تا بتوان میزان اهمالکاری و کمکاری کارکنان را در سازمان به حداقل ممکن تقلیل داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - ارائه مدل جامع مدیریت آموزش، جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانک ملّی ایران
رضا منصوری علی خلخالیهدف مقاله حاضر ارائه مدل جامع مدیریت آموزش جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانك ملي ایران است. این پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آمیخته است و در آن پژوهش كيفي از نوع تحليل پديدارشناسانه و كمي از نوع همبستگي مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه پژوهش متکش أکثرهدف مقاله حاضر ارائه مدل جامع مدیریت آموزش جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانك ملي ایران است. این پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آمیخته است و در آن پژوهش كيفي از نوع تحليل پديدارشناسانه و كمي از نوع همبستگي مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه پژوهش متکشل از دو گروه است. بخش اول؛ خبرگان صنعت چاپ و نشر هستند که با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند تا مرز اشباع نظري 45 نفر از خبرگان صنعت چاپ و نشر به عنوان نمونه نهايي، در اين پژوهش مشاركت داشتند. همجنین در بخش دوم كليه كاركنان شركت چاپ و نشر بانك ملي ايران جامعه پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از فرمول كوكران و نيز نمونهگيري تصادفي 150 نفر از كاركنان اين شركت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. روش گردآوري دادهها در مرحله اول با استفاده از مصاحبه نيمه ساختارمند انجام گرفته است و همچنین ابزار جمعآوري دادهها در بخش دوم پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. در اين پژوهش براي تحليل دادهها در بخش کیفی از رويكرد كلايزي و براي تحليل دادههاي حاصله از اجراي بخش کمی پژوهش از روش معادلات ساختاري استفاده شد. تحلیل و تفسیر دادهها با اجرای فرضیههای ساختاری در مدل، نشان میدهد که نیازسنجی آموزشی، برنامهریزی آموزشی، ارائه و اجرای آموزش، ارزیابی نتیجه آموزش و دستاوردهای آن و نظارت، پنج عامل مستقل موثر بر وضعیت "سیستم مدیریت آموزش" در صنعت چاپ و نشر بانک ملی ایران هستند. همچنین مدل معادلات ساختاري پیشنهادی از برازندگي خوبي برخوردار است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که مدل جامع مدیریت آموزش، جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانک ملّی ایران که در این مقاله طراحی و از لحاظ نظری و تجربی مورد تأیید قرار گرفت، کاملاً آماده استقرار در این شرکت میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - کاربست مفاهیم دانش مدیریت آموزشی در سیستمهـای غیرآموزشی (مورد مطالعه: صنعت چاپ و نشر ایران)
علی خلخالی رضا منصوریهدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با ر أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بویژه تحلیل تجربه زیسته بود. مشارکت کنندگان اين پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرز اشباع نظری، 8 تن از صاحب نظران عرصه آموزش های سازمانی و متخصصین و فعالین شناخته شده صنعت چاپ و نشر بودند. در این پژوهش جهت استحکام پایایی تحقیق از قابلیت وابستگی، باورپذیری و تأیید پذیری استفاده شد. دادههای حاصل از بازخوانی مصاحبهها در این پژوهش، با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از کدگذاری، 37 مؤلفه بازشناسی شدند که در 13 موضوع استنباطی قابل خوشه بندی بودند. در نهایت 6 سازه استاندارد سازی بستههای برنامههای درسی، متنوع سازی سیستمهای عرضه آموزش، بسط زیبایی شناسانه آموزش، بازاریابی و برندسازی، لجستیک جامع و مؤثر و نیز پایش مستمر مبتنی بر نرخ بازگشت سرمایه در آموزشهای صنعت چاپ و نشر ایران به عنوان بخشی از مفاهیم دانش مدیریت آموزشی تمیابی شدند. تحلیلهای ارائه شده در این پژوهش نشان میدهد کاربست مفاهیم اشاره شده، بهرهوری صنعت چاپ و نشر را در شرایط تغییرات گسترده درونی و بیرونی این صنعت ارتقاء خواهد داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - توسعه رهبری مدیران آموزشی در دنیای ووکا (VUCA)
لیلا رضایی مقدم محمدرضا آهنچیان حسین جعفری ثانی مرتضی کرمیهدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک م أکثرهدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک مورد قابل مطالعه در دنیای ووکا (دنیای ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم)، با نمونهگیری هدفمند و مصاحبه¬های نیمه¬ساختار یافته از تجربه دانش¬آموختگان مدیریت آموزشی در مواجهه با بحران کووید 19؛ انتظارات کارفرمایان آنان؛ دیدگاه اعضای هیأت علمی و سیاست¬گذاران استفاده شد. یافته¬های پژوهش پس از تحلیل داده¬ها با تکنیک مفهوم¬بندی و مقوله بندی، ضمن اشاره به چالش¬های مدیریت آموزش در شرایط ووکا، 25 شایستگی موردنیاز برای مدیران آموزشی را نشان می¬دهد که برخی از این شایستگی¬ها ازجمله خودتنظیمی، خودرهبری، خودکارآمدی، توانایی بهره¬گیری از ظرفیت¬های جامعه، شبکه¬سازی، تطبیق پذیری، جرأت ورزی، تاب آوری، داشتن مهارت در فناوری¬های نوپدید، مدیریت اضطراب و پریشانی و مدیریت آموزش و یادگیری الکترونیکی با فراوانی بسیار کم در اکثر الگو¬های شایستگی مدیران آموزشی مغفول مانده است. تفاصيل المقالة