-
حرية الوصول المقاله
1 - نقش قرآن بر علم کلام در روشگان
محمد حسن قدردان قراملکی علی قدردان قراملکیهر علمی دارای روش یا روش هایی است که به وسیله آن به اهداف خود می رسد، برخی از علوم تک روشی و برخی دیگر چند روشی اند. در باره تک یا چند روشی بودن علم کلام از سوی مذاهب مختلف کلامی دیدگاه های مختلفی ارایه شده است، مثلا اهل الحدیث روش نقلی و معتزله روش عقلی را برگزیدند. ام أکثرهر علمی دارای روش یا روش هایی است که به وسیله آن به اهداف خود می رسد، برخی از علوم تک روشی و برخی دیگر چند روشی اند. در باره تک یا چند روشی بودن علم کلام از سوی مذاهب مختلف کلامی دیدگاه های مختلفی ارایه شده است، مثلا اهل الحدیث روش نقلی و معتزله روش عقلی را برگزیدند. اما رجوع به قرآن نشان می دهد که برای تبیین آموزه های دینی باید از روشگان مختلف استفاده کرد. نویسنده در این مقاله نشان خواهد داد که علم کلام باید باید از تمام روشگان ممکن مثل: نقلی شامل قرآن و روایات، عقلی شامل عقل و حتی اصول قطعی فلسفی، تجربی و حسی، شهودی استفاده کند، این ادعا بر خلاف ادعای برخی است که علم کلام را دارای روشگان مشخص مثل رویکرد اخباری یا تجربی می انگارند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تعارض گرایش به کفر و آتئیسم با فطرت بشری
فاطمه علی پور سیده طاهره آقامیریدر این پژوهش با بررسی علت گرایش به کفر و آتئیسم در جهان معاصر و مقایسه تطبیقی بین آنها ، موضوع فطرت خداپرستی و خداجو یی در انسانها مورد بررسی قرار می گیرد برای پاسخ به این پرسش که چرا در جهان معاصر با وجود گسترش علم و فن آوری ، شاهد اقبال به «آتئیسم» و افزایش شمار «خدان أکثردر این پژوهش با بررسی علت گرایش به کفر و آتئیسم در جهان معاصر و مقایسه تطبیقی بین آنها ، موضوع فطرت خداپرستی و خداجو یی در انسانها مورد بررسی قرار می گیرد برای پاسخ به این پرسش که چرا در جهان معاصر با وجود گسترش علم و فن آوری ، شاهد اقبال به «آتئیسم» و افزایش شمار «خداناباوران» هستیم و راهکار برون رفت از آن چیست ؟ بررسی آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نشان میدهد که خداوند یک حقیقت و واقعیت خارجی است، نه آنچه که ساخته وهم و پندار ما است و نه آنچه که به حس ادراک شود و فطرت همان پرسش از توحید است. لذا انسان برای یافتن حقیت و گذر از کفر و آتئیسم باید از ادراک حسی فراتر رفته و با تأمل در حقیقت خود به علم حضوری و شهودی خدا را دریابد و با برهان حصولی بر وجود خداوند استدلال عقلی نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نقش باورهای دینی در حق حضانت زنان و حسن معاشرت زوجین
ایلناز علی نژاد سید مهدی صالحی رضا نیک خواه سرنقیدر باور دینی انسان در جهتِ نوعِ هستی، «هستِ» خدایی دارد، از وجود او نشأت گرفته و مقصد نهایی او نیز رسیدن به خداست و هدف از حیات و غایت حرکت او «وصول الی اللّه است؛در متون ديني توصيههاي اخلاقي واعتقادي و عبادي زيادي وجود دارد كه التزام به آنها باعث تقويت و استحكام حسن م أکثردر باور دینی انسان در جهتِ نوعِ هستی، «هستِ» خدایی دارد، از وجود او نشأت گرفته و مقصد نهایی او نیز رسیدن به خداست و هدف از حیات و غایت حرکت او «وصول الی اللّه است؛در متون ديني توصيههاي اخلاقي واعتقادي و عبادي زيادي وجود دارد كه التزام به آنها باعث تقويت و استحكام حسن معاشرت زوجین ميشود. زوجین از طريق الگو و اسوه بودن براي فرزندان، نقش زيادي در گرايش فرزندان به عبادت و معنويت دارند، میان زوجینی كه التزام عملي به اعتقادات و عبادات وجود دارد، آرامش رواني، نورانيت دروني و مسايل اخلاقي موج ميزند ، اميدواري، پيشرفت مادي و معنوي و همينطور حس وظيفهشناسي نسبت به ديگران در میان زوجین معتقد به آموزههاي اعتقادي و عبادي، بسيار بالا است . با این که زنان اصلی ترین رکن خانواده هستند و نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند اما کمتر دیده می شود که توجه نسبت به حقوق انسانی زنان در قوانین انعکاس یابد و بسیاری از حقوق این قشر از جامعه نه تنها به عنوان زن بلکه به عنوان مادر نادیده گرفته شده است. به عبارت دیگر می توان گفت زنان به علت زن بودنشان از بسیاری از حقوق طبیعی، اجتماعی و غیره محروم هستند. هدف این مقاله بررسی نقش باورهای دینی در خصوص حق حضانت زنان ، حق حضانت زنان در حقوق اسلام و حقوق بین الملل و حسن معاشرت است. برای این منظور از روش کتابخانهای استفاده شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی رابطة مفاد احادیث طینت با اختیار انسان و عدلالهی
عبدالله نیکنامبرخی احادیث، مشعر به این معنا هستند که سعادت یا شقاوت انسان، امری از پیش تعیین شده است و طینت او تعیین کنندة سرنوشت اوست. این احادیث به «احادیث طینت» مشهورند. پرسش مهم بر سر راه این احادیث، نسبت این روایات با اختیار انسان و منافات مفاد ظاهری آنها با عدل الهی است. پاسخ ب أکثربرخی احادیث، مشعر به این معنا هستند که سعادت یا شقاوت انسان، امری از پیش تعیین شده است و طینت او تعیین کنندة سرنوشت اوست. این احادیث به «احادیث طینت» مشهورند. پرسش مهم بر سر راه این احادیث، نسبت این روایات با اختیار انسان و منافات مفاد ظاهری آنها با عدل الهی است. پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی سند و دلالت احادیث یادشده است. این مقاله در مقام بررسی حمل مفاد و دلالت این احادیث بوده و کوشیده است به این نتایج دست یابد که: اولا: روایات طینت ناظر به هر دو بعد جسمانی و روحانی انسان هستند؛ ثانیا: طینت و فطرت رابطهای با یکدیگر ندارند؛ ثالثا: منافاتی بین اختیار انسان و مفاد روایات طینت وجود ندارد؛ رابعا: این روایات منافاتی با عدل الهی ندارند؛ زیرا اگر اختلافات انسانها، به خود مخلوق برگردد، تفاوت است نه تبعیض یا خلاف عدل؛ و اگر اختلافات به خداوند برگردد، به دو نوع قابل تفکیک است: برخی وجودشان و برخی عدمشان خلاف عدل است. به طور کلی، نبود اختلاف میان مخلوقات با عدل الهی ناسازگار است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - احیاء معرفت فراموش شده عالم ذرّ (چگونگی، عوامل و موانع)
سیدعلی موسویمعرفت فطری نوعی خاص از معرفت است که بر خلاف شناخت های عقلی، اکتسابی نبوده و بلکه در درون انسان ها نهفته است و با توجه به آیات و روایات ریشه در عوالم قبل از دنیاهمچون عالم ذر دارد. حال این معرفت چگونه آشکار و شکوفا می گردد؛ چه عواملی باعث احیاء آن شده و چه موانعی از بروز أکثرمعرفت فطری نوعی خاص از معرفت است که بر خلاف شناخت های عقلی، اکتسابی نبوده و بلکه در درون انسان ها نهفته است و با توجه به آیات و روایات ریشه در عوالم قبل از دنیاهمچون عالم ذر دارد. حال این معرفت چگونه آشکار و شکوفا می گردد؛ چه عواملی باعث احیاء آن شده و چه موانعی از بروز آن جلوگیری می کنند. بر اساس آیات و روایات و تجربیات بشری این نوع شناخت، در شدائد و سختی ها هنگامی که دست انسان از همه اسبابهای ظاهری کوتاه می گردد خود را نشان می دهد. همچنین به تذکر مذکران الهی که انبیاء و ائمه علیهم السلام می باشند، و عمل به دستورات آنها نیز احیاء می گردد. در این مقاله ابتدا به چیستی و چگونگی عالم ذر با توجه به آیات و روایات، پرداخته می شود و سپس چگونگی احیاء معرفت فطری، عوامل و موانع آن تبیین می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی دیدگاه کانت و غزالی در اثبات وجود خداوند
فریده حکیمی مهدی دهباشیکانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا میدارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو میآورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعدا أکثرکانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا میدارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو میآورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعداد است که فرد کسب میکند. بنابراین کانت فطرت را به عنوان راه جایگزینی برای اثبات وجود خداوند به کار میبرد. غزالی نیز پس از بیان برهان حدوث، در دور دوم حیات خویش به بحث فطرت رو میآورد و فطرت را در معانی مختلفی مانند غریزه و عقل به کار میبرد. او همچنین فطرت را امری نمیداند که از طریق استدلال منطقی به دست آید بلکه به باور او، باور به وجود خداوند از ابتدای خلقت در فطرت ماست. در حالی که کانت معتقد است ما باور به وجود خداوند را در طی حیات خویش کسب میکنیم نه این که از روز اول این باور در قالب تصورات در ما وجود داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - معنويت براي كودكان با تكيه بر آراء آيتالله شاهآبادي (س) و امام خميني (ره)
مريم داورنياتوجه بُعد روحاني انساني و تلاش در جهت شكوفا شدن آن مقولهيي است كه با عنوان معنويت از آن ياد ميگردد. رشد و پرورش معنويت انساني بخصوص در دوران كودكي، آنهم در دنيايي كه طوفان فناوري، ارتباطات، تكثر آراء و تشتت افكار از هر سو آن را تهديد ميكند، شرط تحقق سلامت رواني است. أکثرتوجه بُعد روحاني انساني و تلاش در جهت شكوفا شدن آن مقولهيي است كه با عنوان معنويت از آن ياد ميگردد. رشد و پرورش معنويت انساني بخصوص در دوران كودكي، آنهم در دنيايي كه طوفان فناوري، ارتباطات، تكثر آراء و تشتت افكار از هر سو آن را تهديد ميكند، شرط تحقق سلامت رواني است. روانشناسان در روند تربيت معنوي كودك، بر دو مؤلفه بنيادي تأكيد كردهاند كه عبارتند از: هوش معنوي و هوش اخلاقي (فضيلت). حضرت امام معنويت را توجه ارادي به عالم معنا دانسته كه داراي مراتب است و براي نيل به مقام انسان كامل صورت ميپذيرد. تربيت معنوي از منظر اين دو حكيم تربيتي توحيدي است كه متربي، مربي و تربيت سه ضلع آن را تشكيل ميدهند. در نگاه امام، علاوه بر مربي و متربي، مؤلفههاي اساسي ديگري نيز در تربيت معنوي كودك وجود دارد كه عبارتند از فطرت، تفكر، اراده و اعتدال. ايشان تربيت معنوي كودك را توجه دادن كودك به عالم معنا در جهت به فعليت رساندن ابعاد فطري و معنوي وجودش با هدف نيل به غايت نهايي ميداند و رسيدن به اين امر را هم ناشي از اراده انسان پس از تولد و هم حاصل تأثير احوالات والدين در پيش از تولد تلقي ميكند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - حکومت و سعادت در انديشه سياسي علامه طباطبايي (ره)
عبدالمطلب عبداللهسعادت از مفاهيم کليدي در انديشه فلاسفه و بخصوص حکماي اسلامي است و از فلاسفه يونان باستان گرفته تا اديان توحيدي و دين اسلام به مقوله سعادت آدمي پرداختهاند. از منظر غالب فلاسفه، هدف سياست و تشکيل حکومت، نيل به سعادت است؛ هرچند در تعريف سعادت تعاريف متفاوتي ارائه شده است. أکثرسعادت از مفاهيم کليدي در انديشه فلاسفه و بخصوص حکماي اسلامي است و از فلاسفه يونان باستان گرفته تا اديان توحيدي و دين اسلام به مقوله سعادت آدمي پرداختهاند. از منظر غالب فلاسفه، هدف سياست و تشکيل حکومت، نيل به سعادت است؛ هرچند در تعريف سعادت تعاريف متفاوتي ارائه شده است. در اين مقاله تلاش شده جايگاه سعادت در انديشه علامه طباطبايي بعنوان يک فيلسوف و مفسر برجسته معاصر مورد بررسي قرار گيرد. از ديدگاه علامه طباطبايي جامعهيي به سعادت دست مييابد که حرکتش در مسير فطرت انساني و نظام آفرينش باشد. دين که از طرف خداوند تشريع شده تفصيل فطرتي است که بصورت اجمال آن را در درون خود مييابيم؛ بنابرين دين ـ اسلام ـ ملاک تشخيص ايمان و عمل صالح است. از اينرو، جامعهيي به سعادت دنيوي و اخروي ميرسد که دين منطبق با فطرت بر آن حکومت کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - سنجش مؤلفههاي معرفتشناسي دوره تجدد در ساحت علوم انساني و آسيبشناسي آن
علي کربلائي پازوکي فاطمه نجفي پازوکيعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمان أکثرعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمانيت و بلحاظ معرفتي به حس، تجربه، تحقيقپذيري و عقل ابزاري محدود است. بايد پرسيد كه پيشينه و زمينههاي معرفتي شکلگيري علوم انساني مدرن غرب چيست؟ و آسيبهاي معرفتي، ارزشي و رواني و معنوي ناشي از آن کدام است؟ اين تحقيق با روش توصيفي و تحليلي با بررسي تاريخي مسئله معرفت در غرب درصدد بازشناسي عوامل معرفتي تأثيرگذار در شکلگيري علوم انساني دوره تجدد و آسيبهاي آن است. محدود کردن علم به ساينتيسم، انسان به اومانيسم و عالم هستي به پديده هاي طبيعي و راهِ کسب معرفت به حس، تجربه، دليلگرايي و عقلگرايي حداکثري، تفکيک شناختي بين پديدار و شيء فينفسه و ناديده انگاشتن حس باطني و معرفتهاي فطري، عقل شهودي و وحي از جمله عوامل مهمي هستند که در شکلگيري علوم انساني نوين غرب مؤثرند و سبب پيدايش بحرانهاي معرفتي، ارزشي و رواني، فقر معنويت، رشد هيچانگاري و ... در دنياي امروز گرديده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسي خداشناسيو خداگرايي فطري با تكيه بر مباني حكمت صدرايي
مهدي نجفي افرا علي حيدريفطرت يكي از مباني مهم در انسانشناسي ديني است. از آنجايي كه انسان محور همة علوم انساني است، اعتقاد به انسانشناسي فطري موجب جهتگيري خاصي در اين علوم ميگردد. فطرت انساني همان هستي خاص انسان است كه لوازم و ويژگيهاي خاصي را در پي دارد كه از آنها بعنوان فطريات يا ويژگيهاي ف أکثرفطرت يكي از مباني مهم در انسانشناسي ديني است. از آنجايي كه انسان محور همة علوم انساني است، اعتقاد به انسانشناسي فطري موجب جهتگيري خاصي در اين علوم ميگردد. فطرت انساني همان هستي خاص انسان است كه لوازم و ويژگيهاي خاصي را در پي دارد كه از آنها بعنوان فطريات يا ويژگيهاي فطري ياد ميشود. خداشناسي و خداگرايي فطري از مهمترين مصاديق فطرياتند. نوع نگاه به فطرت در انديشة اسلامي و غربي متفاوت است. برخي از انديشمندان مسلمان معتقد به خداگرايي فطري هستند و برخي ديگر به خداشناسي فطري معتقدند؛ از گروه دوم، برخي خداشناسي فطري را از سنخ علم حضوري ميشمارند و طيف ديگر آن را از سنخ علم حصولي ميدانند. بر اساس مباني مبرهن حكمت صدرايي، از جمله: اصالت وجود، فقر وجودي، وحدت تشكيكي يا شخصي دانستن هستي در پرتو تحليل عميق اصل عليت و نيز توجه به نامتناهي بودن هستي خداوند، ميتوان تبييني قابل دفاع از خداشناسي فطري، بمعناي علم حضوري و شهود دروني فقر و ربط به حق ارائه داد. با پذيرش اين زمينة فطري بسهولت زمينه براي استدلال و علم حصولي فطري، بمعناي بديهي غيراولي فراهم ميشود؛ استدلالهاي عقلي متعدد در اثبات وجود خدا، مؤيد بديهيغيراولي بودن خداشناسي حصولي است. در نهايت، با تبيين خداشناسي فطري، خداگرايي فطري ـ كشش دروني بسوي خداـ بهآساني تبيين ميشود، زيرا امكان ندارد موجودي فقر و نياز محض و عين ربط به كمال و جمال مطلق باشد ولي مجذوب جميل علي الاطلاق نگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - نظم هستي و بايستي؛ كتاب تكوين و كتاب تدوين
سيدمصطفي محقق دامادمباحث پيرامون نظم در حكمت اسلامي ذيل دو عنوان و اصطلاح بارز مطرح شدهاند: «كتاب تكوين» و «كتاب تشريع/تدوين». كتاب تكوين، نظم قهري و اجباري حاكم بر عالم را تبيين و توصيف ميكند و كتاب تدوين، سلسله قوانيني را شامل ميشود كه براي نظم بخشيدن به سير كمال انسان ترسيم شدهاند. أکثرمباحث پيرامون نظم در حكمت اسلامي ذيل دو عنوان و اصطلاح بارز مطرح شدهاند: «كتاب تكوين» و «كتاب تشريع/تدوين». كتاب تكوين، نظم قهري و اجباري حاكم بر عالم را تبيين و توصيف ميكند و كتاب تدوين، سلسله قوانيني را شامل ميشود كه براي نظم بخشيدن به سير كمال انسان ترسيم شدهاند. ويژگي عمده كتاب تدوين اينست كه بر اساس مريد و مختار بودن انسان ترسيم شده است و بنابرين مجموعهيي از قوانين و دستورالعملهاي پيشنهاديست نه اجباري. در حكمت متعاليه ايندو نظام منطبق بر يكديگر دانسته شدهاند. ملاصدرا خود از ايندو به «امر تكويني» و «امر تشريعي» تعبير كرده است. براساس اين ديدگاه ملاصدرا ميتوان گفت نظم مدنظر وي، حتي در مورد قوانين بشري و اجتماعي، نه از سنخ امور اعتباري بلكه امري واقعي و عيني است. در حكمت متعاليه، بتبعيت از آموزههاي ديني، راه درست كمال انساني نيز راهي ترسيم شده و مشخص دانسته شده است كه همانا تبعيت از اصول حاكم بر هستي يا بتعبير علامه طباطبايي، تبعيت از فطرت است. اين راه و نظام در تمام زمانها و مكانها بين افراد و جوامع مشترك است تا امكان سعادتمندي براي همگان فراهم گردد و زندگي اجتماعي ميسر باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی تطبیقی «نظریة فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت
امید ارجمند قاسم کاکاییاستاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشتهاند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غري أکثراستاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشتهاند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غريزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت گرايش» تقسيم كرده است. عمده نوآوريهاي مطهري ـ بويژه در تبيين مباحثي همچون خدا، جاودانگي نفس و اخلاق ـ در مباحث مربوط به فطرتگرايش بيان شده است. از سوی دیگر، كانت در مقام فيلسوفي بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه ـ بويژه مسائلي همچون خدا، جاودانگي نفس و آزادي ـ را به بوتة نقد كشيده و حوزة اين مسائل را از عقل نظري به «عقل عملي» منتقل نموده است. نظریة فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهاي فطری و مباحث مبتنی بر آن ـ همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریة عقل عملی کانت، بويژه مبحث اصول موضوعة عقل عملی ـ یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقايسه است. هدف از این تحقیق، مقايسة نظریة فطرت مطهری و نظریة عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفة اخلاق از نظر مطهری و کانت ميباشد. در این راستا، با روش توصیفی ـ تحلیلي و تطبيقي بسراغ آثار این دو اندیشمند رفتهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی تطبیقی سرشت انسان در دیدگاه روسو و آیتالله شاهآبادی
مجتبی همتی فر همتی فرشباهت مفهوم «طبیعت» در دیدگاه روسو با مفهوم «فطرت» در دیدگاه اسلامی، برخی را به یکی انگاشتن این دو سوق داده است. به نظر میآيد میان این دو بهرغم شباهتها، تفاوتهای جدی نیز وجود دارد. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی مفهوم «طبیعت» در رساله «امیل» روسو با مفهوم «فطرت» در دید أکثرشباهت مفهوم «طبیعت» در دیدگاه روسو با مفهوم «فطرت» در دیدگاه اسلامی، برخی را به یکی انگاشتن این دو سوق داده است. به نظر میآيد میان این دو بهرغم شباهتها، تفاوتهای جدی نیز وجود دارد. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی مفهوم «طبیعت» در رساله «امیل» روسو با مفهوم «فطرت» در دیدگاه آیتالله شاهآبادی، بر آن است تا وجوه اشتراک و افتراق میان دو مفهوم مذکور را با استفاده از روش تحلیل مفهومی و با بهره از رویکرد تطبیقی تبیین نماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روسو، در همه آثار خود، از جمله رساله «امیل»، بر سرشت مشترک انسانی تأکید دارد. او با روش تجربی، تاریخی و عقلی با اثبات پیشینی طبیعت انسانی، دو وجه حیوانی و فراحیوانی را مورد توجه قرار میدهد. با این همه، او با لحاظ انسان بهعنوان جزئی از عالم طبیعت و بهتبع رویکرد طبیعتگرایانه خود، جنبه حیوانی طبیعت مشترک را بهطور پررنگتری مورد تأکید قرار میدهد. او به ویژگیهای طبیعت مشترک انسانی همچون «نیکی، قانونمندی و همگانی بودن، بالقوه بودن بخشی از گرایشها و ادراکها» توجه دارد و به نظم و ترتیب در فعلیت یافتن آنها تأکید مینماید. از نظر روسو، اصل طبیعت امری غیراکتسابی است که البته به آموزش و پرورش توسط انسانهای دیگر نیاز دارد؛ از این رو میتوان ثابت بودن هسته طبیعت و تغییر بخشهایی از آن را پذیرفت که به «طبیعت ثانویه» منتهی میشود. از مقایسه تطبیقی مفهوم و ویژگیهای طبیعت انسانی در دیدگاه روسو با آنچه آیتالله شاهآبادی با روشهای عقلی، نقلی و تفسیری در باب فطرت به آن پرداخته است، چنین حاصل میشود که بهرغم اشتراکات ظاهری، تا حد قابلتأملی معنای طبیعت روسویی در فطرت با دیدگاه وی فاصله دارد. البته با توجه به توسعه معنایی طبیعت انسان در نگاه روسو، بخشهای مشترک و مشابهی را میان آنها میتوان یافت، اما در ویژگیهایی مهمی همچون «معصوم از خطا بودن، جهتگیری الهی و توحیدی داشتن و همچنین فراغت از تبدیل و تغییر» اختلافات جدی میان دیدگاه روسو و آیتالله شاهآبادی نمایان میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسي انتقادي رهيافت عقلگرايانه فخر رازي در خداشناسي
غلامحسين گراميراههاي نيل به خداشناسي به چهار رهيافت كلي عقلگرايي، نقلگرايي، تجربهگرايي و شهودگرايي قابل تقسيم است. فخر رازي از متفكران اشعري است که به رهيافت عقلگرايي در خداشناسي اعتقاد دارد و تنها راه معرفت الله را استدلال و برهان ميداند. بر همين اساس وي معتقد است شناختي كه ب أکثرراههاي نيل به خداشناسي به چهار رهيافت كلي عقلگرايي، نقلگرايي، تجربهگرايي و شهودگرايي قابل تقسيم است. فخر رازي از متفكران اشعري است که به رهيافت عقلگرايي در خداشناسي اعتقاد دارد و تنها راه معرفت الله را استدلال و برهان ميداند. بر همين اساس وي معتقد است شناختي كه براي ما نسبت به خداوند متعال حاصل ميشود معرفتي كلي و نامتعين است. رهیافت عقل گرایانه فخررازی از سه جهت قابل نقد است. مهمترين اشکالی كه بر چنين رهيافتي وارد است حصر روششناختي و ناديده گرفتن علم حضوري و رهيافت شهودي به عنوان با ارزشترين مسير براي نيل به معرفت الله است. امتناع از پذيرش سرشت مشترك انسانها و به تبع آن نفي خداشناسي فطري مشكل ديگر رهيافت عقلگرايانه فخر رازي است. پذيرش امكان رؤيت خداوند توسط انسان و ارائه ادله متعدد قرآني براي اثبات آن از سوي فخر رازي كه در واقع موجب معرفتي شخصي ميگردد از چالشهاي مهم پيشروي وي است كه موجب تعارض دروني مواضع خداشناسانه اوست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - هویت انسانی در مقارنه اسلام و جهانی شدن و مواضع کلام کاربردی
قاسم شعبانی مژگان محمّدی نایینی علیرضا فقیهیامروزه سیستم فلسفی غرب در خدمت جهانی سازان با تأثیرگذاری های تبلیغات اقناعی رسانه های سایبری و دیجیتالی به عنوان نيروي محرّکه اصلی فرآیند جهانی شدن، هویت و سرشت انسان معاصر را تهدید می کند که آن را باید نمود شرک نوین دانست. لذا در جوامع اسلامی به ویژه جامعه اسلامی ایران أکثرامروزه سیستم فلسفی غرب در خدمت جهانی سازان با تأثیرگذاری های تبلیغات اقناعی رسانه های سایبری و دیجیتالی به عنوان نيروي محرّکه اصلی فرآیند جهانی شدن، هویت و سرشت انسان معاصر را تهدید می کند که آن را باید نمود شرک نوین دانست. لذا در جوامع اسلامی به ویژه جامعه اسلامی ایران، ما باید برای حفظ بنیان های اعتقادی و ارزش های دینی با طرح مسائل جدید مانند: ضرورت و قلمرو دین و علم، سکولاریسم، پلولاریسم دینی و دین و حقوق بشر از منظر علم کلام جدید با بهره گیری از روش های مناسب و به طور مستمر در مراکز دانشگاهی و پژوهشی مورد تحقیق و بررسی قرار گیرند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، تربیت مبتنی بر ماهیت فطری انسان و بر اساس احکام و آموزه های دینی تضمین کننده انواع وجوه مختلف هویتهای پسینی خواهد بود و در تقابل با چالش های جهانی شدن اتّکا به کاربرد علم کلام جدید ضرورت می یابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بررسی تطبیقی فطرت به مثابهی یکی از پیامدهای عوالم پیشین در حکمت متعالیه و معارف دینی
محمد شریفانی علی عباس آبادی محمدکاظم خواجه احسنیآیات و روایات فراوانی که دربارهی آموزهی عوالم پیشین وارد شده، اندیشمندان مسلمان را در طول تاریخ به نظریهپردازی پیرامون آن وا داشته است. حکمت متعالیه نیز به عنوان یک دستگاه معرفتی مبتنی بر روششناسی فلسفی و الهامگرفته از آموزههای ناب دینی، از این قاعده برکنار نیست؛ أکثرآیات و روایات فراوانی که دربارهی آموزهی عوالم پیشین وارد شده، اندیشمندان مسلمان را در طول تاریخ به نظریهپردازی پیرامون آن وا داشته است. حکمت متعالیه نیز به عنوان یک دستگاه معرفتی مبتنی بر روششناسی فلسفی و الهامگرفته از آموزههای ناب دینی، از این قاعده برکنار نیست؛ لذا ملاصدرا نظریهی ویژهای در مورد عوالم پیشین و نحوهی حضور انسان در آنجا ابراز داشته است. او معتقد است انسانها در رتبهای (نه زمانی) پیش از ظهور در عالم دنیا، هویات عقلیای داشتهاند که از پشت پدران عقلیشان بیرون کشیده شده و با شهود ربوبیت پروردگار، با زبان حال «بلی» گفتهاند و میثاق سپردهاند. در روایات شیعی نیز به وضوح از دو عالم «ارواح» (روحهای بدون بدن) و «ذر» (طینتهای دارای اراده و ادراک) سخن به میان آمده است. اما یکی از پیامدهای کلامی-معرفتی باور به این آموزه، مسألهی فطرت است. بر اساس نظریهی صدرالمتألهین، حضور در عوالم پیشین تأثیری در پیدایی و نیز کیفیت این حقیقت در انسان ندارد؛ زیرا فطرت عبارت است از خلقت ویژهی آدمی که در همهی انسانها مشترک و یکسان است. اما با توجه به روایات شیعی، فطرت انسان نتیجهی حضور و معرفت او در عوالم پیشین است؛ از این رو اولاً فطرتهای انسانها کاملاً یکسان نیستند، ثانیاً اختیار و انتخابهای انسان در نحوهی شکلگیری فطرت او نقش دارد، و ثالثاً برخی فطرتها ممدوح و برخی دیگر مذمومند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - سرشت انسانی و فطرت الهی و تمایز زن و مرد در فرهنگ قرآنی
عصمت عبدالهی فاطمه خلیلی طیبه عارف نیااز موضوعات اساسی و مهم در مورد زن ومرد، این است که آیا زن و مرد حقیقت و فطرت واحدی دارند و آثاری مشابه دارند یا این که هر یک انسانیت یا فطرتی متفاوت و متمایز دارند؟هدف ازاین تحقیق شناخت دیدگاه های قرآن کریم در زمینه وجه تمایز زن و مرد و نمایاندن آن به پیروان قرآن می باش أکثراز موضوعات اساسی و مهم در مورد زن ومرد، این است که آیا زن و مرد حقیقت و فطرت واحدی دارند و آثاری مشابه دارند یا این که هر یک انسانیت یا فطرتی متفاوت و متمایز دارند؟هدف ازاین تحقیق شناخت دیدگاه های قرآن کریم در زمینه وجه تمایز زن و مرد و نمایاندن آن به پیروان قرآن می باشد، از نظر قرآن جنسیت مهم نیست، بلکه ملاک درنزد خداوند تقوا است. زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. وجه تمایز حقوقی بین زن و مرد راباید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. اسلام بر اساس تفاوت های فراوانی میان زن و مرد ازلحاظ جسمی، روانی، احساسی و بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است.حال در این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی وجه تمایز زن و مرد از نظرانسانیت و فطرت از دیدگاه قرآن کریم می پردازیم.و نتیجه می گیریم که زن و مرد در سرشت و سیرت انسانی اشتراک دارند؛ یعنی به گونه ای نیست که یکی به علت مرد بودن، برترو بالاتر و دیگری به دلیل زن بودن، پست تر و فروترباشد، هر دو در این مورد با هم برابراند. تفاصيل المقالة