در عصر حاضر كه دوران رشد و تغييرات سريع و همچنين بهرهبرداري از فناوري است رويكرد جديدي در اقتصاد و مديريت ظهور پيدا كرده كه توجه ويژهاي به منابع دانايي نسبت به ديگر منابع سازماني دارد. در اين نگرش به دو نوع منبع توجه ويژهاي شده است، يكي منابع سيستمي و فناوري و ديگري أکثر
در عصر حاضر كه دوران رشد و تغييرات سريع و همچنين بهرهبرداري از فناوري است رويكرد جديدي در اقتصاد و مديريت ظهور پيدا كرده كه توجه ويژهاي به منابع دانايي نسبت به ديگر منابع سازماني دارد. در اين نگرش به دو نوع منبع توجه ويژهاي شده است، يكي منابع سيستمي و فناوري و ديگري منابع انساني. نوع نگرش به این دو نوع منبع منجر به دوگونه نگاه متفاوت به مديريت دانايي ميشود، يكي نگاه فناوري و ديگري نگاه انساني. در بررسی علت عدم موفقيت غالب پروژههاي مديريت دانايي از اين چشمانداز که دو رویکرد مدیریت منابع انسانی و رویکرد منابع فناوری در سازمانهای دانایی محور را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دهیم و با این نگرش به دلیل عدم موفقیت سازمانها در پروژههای مدیریت دانایی و شناسایی اهمیت این رویکردها در موفقیت فرایند مدیریت دانایی بپردازيم این تحقیق انجام شد. در تحقيق نمونهها در ادبیات دریافتیم كه نميتوان فناوري و فوايد آن را نادیده گرفت اما در عین حال برای رهایی از خشك و رسمي بودن محيط سازمانها و صنعت بايستي مديريت منابع دانايي غير فناورانه (انسانی) را در راس امور مدیریت در سازمان قرار داد. برای اینکه هم بتوان از مزایای فناوری استفاده کرده و از مضرات آن در ایجاد روحی خشک در شرکتها متضرر نبود باید مديريت منابع دانايي سازمان به نوع فناوری که در همکاری با منابع انسانی در فرایند مدیریت دانایی باشد توجه داشته باشد و فناوری در تقابل با منابع انسانی نباشد. در تحقیقات انجام شده و مطالعات صورت گرفته نوع فناوری ارتباطات و اطلاعات نوع فناوري است كه با زیرساختهای شبكهاي (اكسترانت اینترانت و اینترنت) ميتواند محیطی مناسب را برای مدیریت منابع انسانی فراهم کند.
تفاصيل المقالة
در حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایتهای گستردهتری در زمینههای اجتماعی، محیطزیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوههای مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازم أکثر
در حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایتهای گستردهتری در زمینههای اجتماعی، محیطزیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوههای مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازمند شناسایی عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مطلوب مدیریتی است. پژوهشحاضر، با هدف تعیین رویکرد مدیریت برندسازی پایدار مقصدهای گردشگری ساحلی از طریق شناسایی عوامل مؤثر بر این رویکرد تلاش داشته تا با نظریه مبتنی بر منابع این مهم را با تکنیک متاسوات در منطقه ساحلی چابهار انجام دهد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و ترکیبی در جامعه آماری 84 نفری خبرگان و گردشگران انجام شده و در آن از شاخصهای آزمون شده برند پایدار بهرهگیری شده است. رویکرد مبتنی بر منابع در برندسازی پایدار مقصد ساحلی چابهار، به عنوان مجموعه سرمایهها و قابلیتهایی تعریف شدند که به منظور شناسایی و واکنش به تهدیدها و فرصتهای موجود در دسترس و مفید هستند و بر مبنای «ارزشمندی»، «کمیابی»، «تقلیدناپذیری»، «جانشین ناپذیری منابع» و «قابلیتهای داخلی» در نظر گرفته شدند و به منظور شناسایی ابعاد رقابتی نیز منطقه ساحلی چابهار با عمان، کیش و قشم مقایسه شده است. با توجه به گرایش مردم محلی ودولت برای توسعه اقتصادی منطقه ساحلی چابهار و پژوهشهای کمی و کیفی انجام شده در منطقه، به نظر میرسد منطقه ساحلی چابهار از ظرفیتهای لازم برای مدیریت مشارکتی و اجتماع محور برخوردار است و از این رو بر اساس نتایج این پژوهش، رویکرد مدیریتی مطلوب برای این منطقه مبتنی بر منابع، مشارکتی و اجتماع محور تشخیص داده شده است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.