-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی جایگاه زن در اخلاق اسلامی با تأکید بر حق حضانت و اشتغال زنان در حقوق اسلام و بشر
ایلناز علی نژاد سید مهدی صالحی رضا نیکخواه سرنقینهاد خانواده بیش از آن که در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک برجسته شده باشد در اسلام مورد توجه قرار گرفته و به عنوان مهمترین بستر رشد کودک معرفی شده است. زمان جدایی والدین از یکدیگر مسألة حضانت و اولویت طرفین جهت سرپرستی کودک ظهور می یابد که این امر با شرایطی قرین است در صو أکثرنهاد خانواده بیش از آن که در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک برجسته شده باشد در اسلام مورد توجه قرار گرفته و به عنوان مهمترین بستر رشد کودک معرفی شده است. زمان جدایی والدین از یکدیگر مسألة حضانت و اولویت طرفین جهت سرپرستی کودک ظهور می یابد که این امر با شرایطی قرین است در صورت فقدان شرایط لازم این حضانت به طرف مقابل انتقال می یابد. در عین حال امروزه یکی از شاخصه های توسعه انسانی، میزان حضور زنان و نحوه ایفای نقش آنان در عرصه های گوناگون فعالیت است که تاثیری جدی بر دیگر اقدامات دارد. مساله حفظ حقوق زنان و عدم تبعیض بر اساس جنسیت در این میان نمود خاصی دارد.موفقیت در این امر نیازمند تأمین هزینه های است که برای رفع آنها اشتغال مطرح می شود. به همین دلیل حضانت و اشتغال دو مفهوم مرتبط با هم بوده به این ترتیب که نگهداری و تربیت کودک نیازمند وجود درآمد است که با هدف بهبود تربیت مستمر فرزندان بر اساس مشارکت فعال زنان در اشتغال مزایای ناشی از آن تحقق می یابد. تجلی و نمود بارز آن در حقوق اسلام نمایان تر است که تطبیق آن با حقوق بشر موضوع پژوهش حاضر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - روش های حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست در حقوق ایران
الهه محسنیحمایت از کودکان در معرض آسیب از مهم ترین موضوعات حقوق کودک و مورد تاکید پیمان های بین المللی و منطقه ای و قوانین داخلی کشورها می باشد. اصل پذیرفته شده در حقوق خانواده، اولویت والدین برای نگهداری از کودک است. با این حال، درصورت اقتضای مصلحت طفل، یکی از راه های حمایت از ک أکثرحمایت از کودکان در معرض آسیب از مهم ترین موضوعات حقوق کودک و مورد تاکید پیمان های بین المللی و منطقه ای و قوانین داخلی کشورها می باشد. اصل پذیرفته شده در حقوق خانواده، اولویت والدین برای نگهداری از کودک است. با این حال، درصورت اقتضای مصلحت طفل، یکی از راه های حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست، نگهداری ایشان در فضای امن خارج از خانواده توسط اشخاص، نهادها و موسسات دولتی یا خصوصی صلاحیتدار است. در این روش، هدف نهایی، بازپروی والدین و حمایت از ایشان جهت بازیابی توانایی والدینی، بازسازی روابط خانوادگی و فراهم نمودن زمینه بازگشت کودک به آغوش خانواده است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی قوانین و مقررات و همچنین مصاحبه با کارشناسان و مسؤولین سازمان بهزیستی و مراجع قضایی، سعی در شناخت و معرفی راه های گوناگون حمایت اداری و حقوقی از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست به منظور تامین سرپرستی و مراقبت موثر از ایشان دارد. براساس قوانین و مقررات کنونی، درصورت بی سرپرست شدن کودک یا لزوم خروج کودک بدسرپرست از خانواده اصلی، سرپرستی و نگهداری از وی توسط خانواده جایگزین و در غیر این صورت، در مراکز شبانه روزی (خانه های شبه خانواده) انجام می گیرد. درصورت بازیابی صلاحیت خانواده یا استقلال یافتن فرزند مورد حمایت، مداخله نهادهای عمومی برای حمایت از کودکان و نوجوانان فاقد سرپرست موثر پایان می یابد. بی شک، بازگشت موفق کودک به خانواده علاوه بر رفع موانع خانوادگی موجود، مستلزم طی روندی تدریجی و تحت نظارت به دور از شتابزدگی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نقدی بر محدوده حضانت کودکان در حقوق ایران با تأکید بر مبانی فقهی
مصطفی نصیریزمینه و هدف: در سایه حکم مقرر در ماده 1210 قانون مدنی، می توان به صغاری که به مرحله بلوغ رسیده اند اجازه داد که قبل از رشیدشدن، از حضانت والدین و سرپرستان خارج گردیده و بهطور مستقل به زندگی خویش ادامه دهند. پرواضح است که چنین حکمی متضمن آسیب های فراوانی برای صغار خواهد أکثرزمینه و هدف: در سایه حکم مقرر در ماده 1210 قانون مدنی، می توان به صغاری که به مرحله بلوغ رسیده اند اجازه داد که قبل از رشیدشدن، از حضانت والدین و سرپرستان خارج گردیده و بهطور مستقل به زندگی خویش ادامه دهند. پرواضح است که چنین حکمی متضمن آسیب های فراوانی برای صغار خواهد بود. حال سؤال این است که آیا در پرتو قاعده لاضرر میتوان گامی در جهت حمایت بیشتر از کودکان برداشته و دامنه اجرای این حکم قانونی را محدود ساخت؟ نگارنده در این نوشتار درصدد است که با تکیه بر برخی از نظرات و قواعد فقهی و اندیشههای حقوقی پاسخ مناسبی را برای این سؤال ارائه نموده بهگونهای که مصالح صغار نیز بهتر تأمین گردد. روش: این پژوهش با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای و به روش توصیفی - تحلیلی انجام یافته است. یافتهها: خارج شدن طفل از حضانت والدين قبل از رسیدن به سن رشد، برخلاف اهداف مراقبتی و تربیتی بوده و میتواند صدمات جبرانناپذیری را در وهله اول به فرزند و سپس بر جامعه تحميل نماید. ولی متأسفانه باید اذعان نمود که در سایه تفسیر ظاهر ماده 1210 قانون مدنی، امکان خروج زودهنگام صغار از حضانت و بروز چنین صدماتی برای آنها در حال حاضر وجود دارد. پس باید تا پیش از اصلاح تقنینی، تدبیری در تفسیر و اجرای حکم قانون اندیشید تا از وقوع چنین وضعیتی در خانواده و جامعه جلوگیری گردد. نتیجهگیری: در حال حاضر باید با تکیه بر برخی از نظرات فقهی و نیز قاعده لاضرر، استمرار حضانت اطفال تا رسیدن به مرحله رشد را الزامی دانست. تفاصيل المقالة