• فهرس المقالات برندسازی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تجزیه و تحلیل نحوه همکاری شرکت‌های نوپا (استارتاپ) با شرکت‌های بزرگ
        مجتبی ناهید محمد حسن مقدسی
        در حال حاضر نوآوری مستلزم به‌دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی در شرکت‌ها است. این روند عمدتاً ناشی از چرخه توسعه سریع فناوری‌ها می‌باشد. شرکت‌های بزرگ نیز با هدف بقاء در فضای رقابتی، می‌بایست در بکارگیری نوآوری در بخش‌های مختلف سازمان خود تلاش نمایند. بنابراین، مسأله انطباق‌ أکثر
        در حال حاضر نوآوری مستلزم به‌دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی در شرکت‌ها است. این روند عمدتاً ناشی از چرخه توسعه سریع فناوری‌ها می‌باشد. شرکت‌های بزرگ نیز با هدف بقاء در فضای رقابتی، می‌بایست در بکارگیری نوآوری در بخش‌های مختلف سازمان خود تلاش نمایند. بنابراین، مسأله انطباق‌پذیری خصوصاً در مورد معرفی مدل نوآوری از اهمیت زیادی برخوردار است. می‌توان اینگونه فرض کرد که همکاری بین نهادها در مراحل مختلف توسعه کسب‌وکار اهمیت روزافزونی دارد و شرکت‌های بزرگ مایل به تعامل با شرکت‌های نوپا (استارتاپ) هستند. این تعامل به شرکت‌های نوپا این امکان را می‌دهد تا بر مشکلاتی که در مراحل اولیه توسعه ظاهر می‌شوند، غلبه کنند و در طرف دیگر ورود نوآوری برای شرکت‌های بزرگ موجب افزایش رقابت‌پذیری در قیاس با سایر شرکت‌ها و در نتیجه افزایش سهم بازار آن‌ها می‌گردد. هدف از این مقاله، تجزیه‌وتحلیل روش‌های همکاری بین شرکت‌های بزرگ و شرکت‌های نوپا، به‌خصوص برای بررسی نیازهای نوآوری در اقتصاد است. برای این مهم از روش تحقیق کتابخانه‌ای ساختاریافته و مطالعه عمیق ادبیات موجود در مقالات و کتب مرتبط استفاده شده است. این همکاری می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته که مربوط به فعالیت‌های شتاب‌دهنده کسب‌وکار، خلق مشترک، برندسازی مشترک، تصاحب شرکت، خرید- استخدام و نوآوری باز می‌باشد. در نهایت با بررسی از هریک از این روش‌های همکاری نتیجه گرفتیم که همکاری به هر روشی می‌تواند برای هر دو طرف بسیار مفید بوده و نکات مهمی وجود دارد که می‌بایست از پیش و در حین همکاری مورد توجه قرار گیرند تا در نهایت هر دو شرکت از رابطه ایجادشده بهره‌مند گردند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تبیین پدیدارشناختی مولفه¬های برندسازی در سرفصل¬های آموزشی هنر و تحلیل شکاف میان حوزه آموزش و اجراء
        حانیه جعفریان شهناز نایب زاده ابوالفضل  داودی رکن آبادی سید حسن حاتمی نسب
        عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام أکثر
        عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام مطالعه ای با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های لازم در زمینه برندسازی محصولات و خدمات هنری و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آموزش آنها در سرفصل های آموزشی رشته های دانشگاهی هنر گردیده است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی، از نظر نوع داده های جمع آوری شده، آمیخته، از منظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی، و از منظر شیوه اجرا پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 6 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت و در بخش کمی اساتید دانشگاهی در رشته های مرتبط با هنر می باشد. شیوه نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی و ابزار مورد استفاده مصاحبه، و در بخش کمی تصادفی خوشه ای، بوده که از طریق گردآوری 54 پرسشنامه تکمیل و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده منجر به شناسایی 3 دسته کلی از پارامترهای برندسازی شامل پارامتر رفتاری، ادراکی و عملکردی گردیده و با توجه به هدف پژوهش دسته پارامترهای رفتاری در بخش کمی مورد بررسی قرار گرفتند. از میان تعداد 8 مولفه در دسته پارامتر رفتاری برندسازی و مجموع 63 شاخص، میان وضعیت مورد انتظار و فعلی تفاوت معناداری وجود داشته، شکاف زیادی میان انتظارات و دریافتی ها در مولفه های برندسازی به چشم می خورد. نتیجه آزمون رتبه بندی فریدمن، وجود تفاوت معنادار در میانگین رتبه اهمیت مولفه های پارامتر رفتاری در وضعیت موردانتظار و فعلی و وجود تفاوت ها و شباهتهایی را روشن می سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری با محوریت شخصیت برند (مورد مطالعه: شعب بانک ملت اصفهان)
        حمیدرضا  احقاقی محمد قاسمی نامقی علی حسین زاده
        برند را به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های هر شرکت برشمرد. هرچه ارزش برند در ذهن مشتریان بیشتر باشد، شرکت می تواند در سایه آن منافع بیش تری را از مشتریان کسب کند . هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری با محوریت شخصیت برند (مورد مطالعه : شعب بانک ملت اصفه أکثر
        برند را به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های هر شرکت برشمرد. هرچه ارزش برند در ذهن مشتریان بیشتر باشد، شرکت می تواند در سایه آن منافع بیش تری را از مشتریان کسب کند . هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری با محوریت شخصیت برند (مورد مطالعه : شعب بانک ملت اصفهان ) بوده است. جامعه آماری این تحقیق را مشتری و کارکنان و مدیران بانک ملت تشکیل داده است .جامعه آماری در مرحله کمی حدود 384نفر بوده است. روابط بین متغیر های تحقیق با استفاده از نرم افزار smart.pls مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد مقوله های شناسایی شده شامل ارزش مشتری، اعتبار برند، اعتماد برند، بازاریابی برند، تجربه مشتری، تصویر ذهنی مشتری، تصویر شرکت، عوامل سازمانی، عوامل محیطی، قدرت برند، مزیت رقابتی، مسئولیت اجتماعی برند، هویت برند، وفاداری مشتری، ویژگی خدمات از عوامل موثر بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - مؤلفه‌های کلیدی برندسازي اسلامي-اخلاقی براي ورود به بازارهاي بين المللي در كسب و كارهاي كوچك و متوسط صنايع غذايي
        سیده فتانه  مقیمی سیذ محمود شبگو منصف کامبیز  شاهرودی نرگس دل افروز
        هدف از تحقیق حاضر مفهوم پردازی و اولویت بندی مؤلفه های برند سازی اسلامی-اخلاقی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی به منظور ارائه چارچوبی مفهومی برای ورود به بازارهای بین المللی می باشد. روش انجام تحقیق ترکیبی می‌باشد که در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است.نخست در أکثر
        هدف از تحقیق حاضر مفهوم پردازی و اولویت بندی مؤلفه های برند سازی اسلامی-اخلاقی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی به منظور ارائه چارچوبی مفهومی برای ورود به بازارهای بین المللی می باشد. روش انجام تحقیق ترکیبی می‌باشد که در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است.نخست در بخش كيفي با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از خبرگان، متخصصان و اساتید در زمینه برندسازی اسلامی و بازاریابی که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند و با استفاده از روش كدگذاري باز و محوري،مؤلفه های برند سازی اسلامی- اخلاقی شامل سه مؤلفه اصلي (ديدگاه ها و رويكردها، نقاط ضعف و تهديدات، نقاط قوت و فرصت ها ) و پانزده زير مؤلفه شناسایی و دسته بندی شدند. سپس در مرحله کمی از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظر و دیدگاه مدیران و کارشناسان بازاریابی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی کشور که بر اساس اطلاعات کسب شده از وزارت صنعت، معدن و تجارت 8618 شرکت در حال فعالیت بوده، جمع آوری شد. كه حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران،نمونه اي به تعداد 364 نفربدست آمد كه اين تعداد نمونه از طريق روش نمونه گيري خوشه اي از جامعه آماري انتخاب گرديد. براي تحليل داده هاي كمي از تحلیل عاملی تأييدي و آزمون تي تك نمونه اي و نرم افزار های اس پی اس اس 22 و آموس 22استفاده گرديد . یافته های تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه ديدگاه ها و رويكردها بالاترين رتبه را در بين مؤلفه هاي اصلي داشته و رويكرد مفهومي؛ از ديدگاه ها و رويكردها؛ داراي بيشترين اهميت بوده،مهمترين نقطه قوت وفرصت؛ آموزه هاي اسلامي و پر اهميت ترين ضعف و تهديد؛ ريسك سرمايه گذاري در برندسازي اسلامي –اخلاقی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مدیریتی برندسازی پایدار مقصدهای گردشگری ساحلی (مورد مطالعه: منطقه ساحلی چابهار)
        پروانه پرچکانی سید سعید  هاشمی عبدالرضا رکن الدین افتخاری
        در حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایت‌های گسترده‌تری در زمینه‌های اجتماعی، محیط‌زیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوه‌های مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازم أکثر
        در حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایت‌های گسترده‌تری در زمینه‌های اجتماعی، محیط‌زیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوه‌های مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازمند شناسایی عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مطلوب مدیریتی است. پژوهش‌حاضر، با هدف تعیین رویکرد مدیریت برندسازی پایدار مقصدهای گردشگری ساحلی از طریق شناسایی عوامل مؤثر بر این رویکرد تلاش داشته تا با نظریه مبتنی بر منابع این مهم را با تکنیک متاسوات در منطقه ساحلی چابهار انجام دهد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و ترکیبی در جامعه آماری 84 نفری خبرگان و گردشگران انجام شده و در آن از شاخص‌های آزمون شده برند پایدار بهره‌گیری شده است. رویکرد مبتنی بر منابع در برندسازی پایدار مقصد ساحلی چابهار، به عنوان مجموعه سرمایه‌ها و قابلیت‌هایی تعریف شدند که به منظور شناسایی و واکنش به تهدیدها و فرصت‌های موجود در دسترس و مفید هستند و بر مبنای «ارزشمندی»، «کمیابی»، «تقلیدناپذیری»، «جانشین ناپذیری منابع» و «قابلیت‌های داخلی» در نظر گرفته شدند و به منظور شناسایی ابعاد رقابتی نیز منطقه ساحلی چابهار با عمان، کیش و قشم مقایسه شده است. با توجه به گرایش مردم محلی ودولت برای توسعه اقتصادی منطقه ساحلی چابهار و پژوهش‌های کمی و کیفی انجام شده در منطقه، به نظر می‌رسد منطقه ساحلی چابهار از ظرفیت‌های لازم برای مدیریت مشارکتی و اجتماع محور برخوردار است و از این رو بر اساس نتایج این پژوهش، رویکرد مدیریتی مطلوب برای این منطقه مبتنی بر منابع، مشارکتی و اجتماع محور تشخیص داده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی تأثیر خودرهبری کارکنان بر پیامدهای برندسازی داخلی و هویت نقش در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل¬های پنج ستاره در شهر مشهد)
        جمشید نجاری بیدختی امید بهبودی
        پژوهش حاضر به بررسی تأثیر خودرهبری کارکنان بر پیامدهای برندسازی داخلی و هویت نقش در صنعت هتلداری مي‌پردازد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- همبستگی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان هتل‌های پنج ستاره در شهر مشهد که با استفاده از جدول ک أکثر
        پژوهش حاضر به بررسی تأثیر خودرهبری کارکنان بر پیامدهای برندسازی داخلی و هویت نقش در صنعت هتلداری مي‌پردازد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- همبستگی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان هتل‌های پنج ستاره در شهر مشهد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 120 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد ژانگ و ژو (2021) استفاده شده است. جهت روایی پرسشنامه از روایی صوری و تأیید خبرگان و روایی سازه با استفاده از بارهای علمی بهره گرفته شد و جهت پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که در نهایت روایی و پایایی ابزار پژوهش تأیید شد. روش تحلیل داده‌ها نیز از نوع مدل‌یابی معادلات ساختاری بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که خودرهبری از طریق تجسم عملکرد موفق، خود هدف‌گذاری، خودگفتگویی و خودپاداشی بر دانش برند، تعهد برند و رفتار شهروندی برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین عوامل خود رهبری از طریق هویت نقش نیز بر دانش برند، تعهد برند و رفتار شهروندی برند تأثیر می‌گذارد. نهایتا می‌توان این گونه نتیجه گرفت که ارتقای رفتارهای مبتنی بر خود مدیریتی نه تنها موجبات رشد برند داخلی در سازمان می‌گردد، بلکه برندسازی داخلی را به واسطه هویت نقش تسهیل می‌کند. تفاصيل المقالة