هدف این مقاله، مطالعۀ ارتباط ضریب امنیت محیط اجتماعی و الگوهای مهاجرتهای داخلی با رویکردی آسیبشناسانه است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل ثانویۀ دادههای سرشماری است، جامعه آماری، 31 استان کشور در سال 1390 است. بر اساس پوشۀ دو درصد سرشماری، نمونه مورد بررسی 95093 نف أکثر
هدف این مقاله، مطالعۀ ارتباط ضریب امنیت محیط اجتماعی و الگوهای مهاجرتهای داخلی با رویکردی آسیبشناسانه است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل ثانویۀ دادههای سرشماری است، جامعه آماری، 31 استان کشور در سال 1390 است. بر اساس پوشۀ دو درصد سرشماری، نمونه مورد بررسی 95093 نفر مهاجر است. مبانی نظری این پژوهش، نظریۀ بیسازمانی اجتماعی است که اثرات مهاجران تازه وارد را در جامعۀ مقصد از نظر آسیبشناسی تحلیل می کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از کل مهاجرتهای داخلی مورد بررسی، حدود 16 درصد مهاجرتها بالقوه آسیبزاست. مقصد اصلی مهاجرتهای آسیبزا عمدتاً استانهای همدان، تهران، خراسان رضوی و البرز است. نزدیک به 80 درصد مهاجرتهای آسیبزا در سنین 15– 35 سالگی اتفاق میافتد. همچنین بین درصد مهاجرتهای آسیبزا و ضریب ناامنی محیط اجتماعی با ضریب اطمینان 99.99 درصد همبستگی معنادار مشاهد شد، اما رابطۀ میان میزان خالص مهاجرت و ضریب ناامنی محیط اجتماعی همبستگی غیر معنادار و ضعیف مشاهده شد. با توجه به نتایج آماری یادشده میتوان نتیجه گرفت که خود مهاجرت فی نفسه منجر به بروز آسیبهای اجتماعی نمیشود، بلکه کیفیت مهاجران و چگونگی انطباق پذیری مهاجران با محیط جامعۀ مقصد است که زمینۀ بروز آسیبهای اجتماعی ناشی از مهاجرت را فراهم میکند.
تفاصيل المقالة
نقش نابرابریهای منطقهای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بیتوجهی به این مناطق میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد. این م أکثر
نقش نابرابریهای منطقهای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بیتوجهی به این مناطق میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد. این مقاله بهدنبال بررسی این موضوع است که مناطق مرزی ایران به لحاظ نابرابریهای فضایی در چه وضعیتی قرار دارند و این نابرابریها چه تأثیری بر مهاجرت از این مناطق دارند. برای سنجش نابرابری فضایی در بین شهرستانهای مرزی از آمار سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1395، سالنامههای آماری استانها در سال 1395 و دادههای سازمان هواشناسی در دورۀ 1395-1390 استفاده شده است. برای وزندهی و ترکیب مؤلفه ها و ساخت شاخص نابرابری از روش تحلیل عاملی استفاده شده است.برای پهنهبندی و سطحبندی شهرستانها از نرمافزار ArcPro و برای تحلیل رابطۀ بین نابرابری و مهاجرت، از روش آماری GWR استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که نابرابری در شهرستانهای شرق و جنوب شرقی در مقایسه با دیگر نقاط بیشتر است. همچنین، 66 درصد از شهرستانهای مرزی دارای موازنۀ مهاجرتی منفی در دوره 1395-1390هستند. بر اساس مدل رگرسیون فضایی وزنی، 67 درصد از تغییرات متغیر خالص مهاجرت بهوسیله متغیرهای مستقل تبیین شده و همچنین بر اساس مقدار میانگین ارائهشده، عاملهای ساختار جمعیت و اقتصادی بیشترین اثرگذاری را بر خالص مهاجرت در شهرستانهای مرزی دارند. بنابراین، نابرابری در شهرستانهای مرزی یک عامل مهم در میزان خالص مهاجرت است و عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، جمعیتی و محیطی اثر متفاوتی بر هر کدام از شهرستانها دارند.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.