-
حرية الوصول المقاله
1 - نقش نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیشبینی بهزیستی روانشناختیِ مادران دارای کودک ناتوان ذهنی
زهرا بندار کاخکی بهناز شیدعنبرانی مهسا بامشگی حمیدرضا آقامحمدیان شعربافپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف بررسی نقش متغیرهای نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیشبینی ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک ناتوان ذهنی بود که در س أکثرپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف بررسی نقش متغیرهای نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیشبینی ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک ناتوان ذهنی بود که در سال تحصیلی 98-97 کودکان آنها زیر نظر آموزش و پرورش ابتدایی استثنائی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. تعداد 150 مادر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف فرم 54 سؤالی (RSPWB)، پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان گارنفسکی (CERQ) و پرسشنامه تعامل مادر و کودک پیانتا (PCRS) را جهت تعیین سهم هر یک از متغیرهای بهزیستی روانشناختی، نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام استفاده شد. دادههای بهدست آمده به وسیلهی نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل گردید. طبق یافتهها، میان بهزیستی روانشناختی و راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی مثبت معنادار و بالعکس بین بهزیستی روانشناختی و راهبرد ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی منفی معنادار وجود داشت. همچنین میان ارتباط مثبت والد- کودک و بهزیستی روانشناختی نیز همبستگی مثبت معنادار مشاهده شد. الگوی نتایج حاکی از آن است که راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و ارتباط مثبت والد کودک دارای توان پیشبینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک ناتوان ذهنی میباشد. پس با مداخله و تغییر در تعامل مادر-کودک و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران دارای کودک ناتوان ذهنی، میتوان بهزیستی روانشناختی این مادران را بهبود بخشید و آن را بالا برد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نقش نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک در پيش بيني بهزيستي روانشناختي مادران داراي کودک ناتوان ذهني
زهرا بندار کاخکی نسرین سادات هاشمی گلستان بهناز شیدعنبرانی حمیدرضا آقامحمدیان شعربافپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف تعيين نقش متغيرهاي نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک در پيش بيني ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختي مادران کودکان ناتوان ذهني انجام شد. اين پژوهش توصيفي و از نوع مطالعات همبستگي مي باشد. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه مادران داراي کودک ناتوان ذهني بود که در سال أکثرپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف تعيين نقش متغيرهاي نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک در پيش بيني ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختي مادران کودکان ناتوان ذهني انجام شد. اين پژوهش توصيفي و از نوع مطالعات همبستگي مي باشد. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه مادران داراي کودک ناتوان ذهني بود که در سال تحصيلي 98-97 کودکان آنها زير نظر آموزش و پرورش ابتدايي استثنائي شهر مشهد مشغول به تحصيل بودند. تعداد 150 مادر با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و مقياس بهزيستي روانشناختي ريف فرم 54 سؤالي، پرسشنامه نظم جويي شناختي هيجان گارنفسکي و مقياس تعامل مادر و کودک پيانتا را جهت تعيين سهم هر يک از متغيرهاي بهزيستي روانشناختي، نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک تکميل کردند. براي تحليل داده ها از آمار توصيفي، همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. داده هاي به دست آمده به وسيلة نرم افزار آماري spss-23 تحليل گرديد. طبق يافته ها، ميان بهزيستي روانشناختي و راهبرد سازگارانه تنظيم شناختي هيجان همبستگي مثبت معنادار و بالعکس بين بهزيستي روانشناختي و راهبرد ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان همبستگي منفي معنادار وجود داشت. همچنين ميان ارتباط مثبت والد-کودک و بهزيستي روانشناختي نيز همبستگي مثبت معنادار مشاهده شد. الگوي نتايج حاکي از آن است که راهبرد سازگارانه تنظيم شناختي هيجان و ارتباط مثبت والد کودک داراي توان پيشبيني بهزيستي روانشناختي مادران داراي کودک ناتوان ذهني مي باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - اثربخشی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار
شیما شاملی رضا چالمه کاظم خرم دلپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل میدادند که از أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل میدادند که از بین آنها ۲۰ نفر که تجربه سوگ درجۀ یک داشتند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی و مساوی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند. همه آزمودنیها در مرحلۀ پیشآزمون و پسآزمون، پرسشنامههای تجربه سوگ و معنای زندگی را تکمیل کردند. آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بر اساس مدل گرا، (۲۰۰۸) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شدند. حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نمرۀ کل تجربۀ سوگ و معنای زندگی و تمام مؤلفههای این دو متغیر، بهجز جستجو برای معنا، اثربخشی معنیداری داشت (05/0 < p). باتوجه به یافتههای پژوهش کنونی، میتوان استفاده از مداخلۀ تنظیم شناختی هیجان گراس را برای افزایش معنای زندگی و کاهش تجربۀ سوگ نوجوان سوگوار پیشنهاد داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی (مهارتهای مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس) بر راهبردهای نظمجویی شناختی در دانشآموزان دختر تیزهوش
زهرا محمدنیا مهدی شاه نظری بیتا نصرالهیپژوهش حاضر با هدف مطالعة اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر راهبردهای نظمجوییِ شناختی هیجان دانشآموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعة آماری، دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس ت أکثرپژوهش حاضر با هدف مطالعة اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر راهبردهای نظمجوییِ شناختی هیجان دانشآموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعة آماری، دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان شهر تهران (متوسطة دورة دوم) در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۹۹ بودند، که با روش نمونهگیری در دسترس، دانشآموزان پایة دهم دبیرستان فرزانگان تهران(۱۷۰ نفر)، انتخاب شده و پرسشنامة نظمجویی شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل نمودند. از بین آنها ۳۲ نفر که نمرههای پایینی در راهبردهای انطبافی داشتند، به عنوان گروه نمونه مشخص و به صورت تصادفی، به دو گروه ۱۶ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به گروه آزمایش در ۱۲ جلسه ۷۰ دقیقه ای (دوبار در هفته)، مهارت های مقابله با اضطراب و افسردگی و مدیریت استرس آموزش داده شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزش و همچنین پس از گذشت یک ماه و نیم در مرحلة پیگیری، پرسشنامه مذکور برای هر دو گروه اجرا شد. یافتهها: تحلیل داده ها با استفاده از روش «تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر» نشان داد، آموزش مهارتهای زندگی در دانشآموزان تیزهوش به صورت معنادار و پایدار، استفاده از راهبردهای انطباقی نظمجویی شناختی هیجان را افزایش و استفاده از راهبردهای غیر انطباقی نظمجویی شناختی هیجان را کاهش میدهد. نتیجه: استفاده از آموزش مهارت های زندگی میتواند در افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی نظمجویی شناختی هیجان و کاهش راهبردهای غیر انطباقی آن موثر واقع شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی مقایسه اي رابطه طرحواره هاي ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد هاي تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق والدین
سارا نادری مسعود غلامعلی لواسانی سوگند قاسم زادههدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اي رابطه طرحواره هاي ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد هاي تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوان أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اي رابطه طرحواره هاي ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد هاي تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 240 نفر دانش آموز با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره کودکان ریجکبوار و دبو (SIC)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) بود. برای تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزارهای SPSS-24 و Amos-24 استفاده شد. یافته ها نشان داد رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی منفی و معنادار است. همچنین، رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان منفی و معنادار است و رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان مثبت و معنادار است. رابطه راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی مثبت و معنادار است. طرحوارههای ناسازگار از طریق راهبردهای مثبت تنظیم شناخت اثری معکوس و معنادار بر بهزیستی روانشناختی دارد (β=-0/2,p<0/001). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - پیش بینی تابآوری از سبکهای دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر
گل نوش ابراهیمی نازنین عابدپژوهش حاضر با هدف پیشبینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند أکثرپژوهش حاضر با هدف پیشبینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (RAAS)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (DERS) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISD) را پرکردند. برای محاسبه نتایج از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان چند گانه استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دوسوگرا و دشواری در تنظیم هیجان با تابآوری ارتباط منفی معنیداری وجود دارد. همچنین، بین سبک دلبستگی ایمن و تاب آوری رابطه مثبت معنیداری وجود داشت (01/0>p). نتایج رگرسیون همزمان برای پیشبینی تاب آوری بر اساس سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی قدرت پیشبینی تاب آوری را به صورت منفی دارند (01/0>p). بنابراین، سبک دلبستگی ایمن می تواند تابآوری بیشتری را در زنانی که دارای تجربه سوگ همسر هستند پیش بینی کند. تفاصيل المقالة