-
حرية الوصول المقاله
1 - مقایسۀ حکومت اقتدارگرا و جایگاه مردم در آن در اندیشۀ «امام محمد غزالی» و «توماس هابز»
محمدعلي توانا فرزاد آذرکمندمقالۀ حاضر به بررسی نظریۀ امام محمد غزالی و توماس هابز دربارۀ حکومت اقتدارگرا پرداخته است. به نظر میرسد هر دو متفکر، نظریۀ حکومت اقتدارگرایی خود را بر اساس طبیعت و سرشت انسان پایهریزی می کنند. غزالی با توجه به صفات چهارگانۀ انسان سعی دارد تا انسانی الهی تربیت کند که ت أکثرمقالۀ حاضر به بررسی نظریۀ امام محمد غزالی و توماس هابز دربارۀ حکومت اقتدارگرا پرداخته است. به نظر میرسد هر دو متفکر، نظریۀ حکومت اقتدارگرایی خود را بر اساس طبیعت و سرشت انسان پایهریزی می کنند. غزالی با توجه به صفات چهارگانۀ انسان سعی دارد تا انسانی الهی تربیت کند که تحت حاکمیت حاکم الهی به کنش منفعلانه مبادرت نماید. در مقابل، هابز معتقد است که انسان ها سرشتی جنگجو و قدرتطلب دارند و در وضعیت اولیه و طبیعی بشر، جنگ همه علیه همه در جریان بوده است و انسان ها به حکم عقل، درصدد رهایی از این وضعیت هستند و بنابراین با دوراندیشی خود به تأسیس حکومتی مقتدر حکم داده اند. به نظر می رسد مسئلۀ هر دو متفکر تا حدود زیادی یکسان است، اما شیوۀ پردازش آنان به مسئله متفاوت است. بدین معنا که هر دو متفکر در دورهای پرآشوب زندگی می کردند و نیاز به امنیت سبب میشود هر دو به حکومت اقتدارگرا متوسل شوند. از سویی دیگر، هر دو متفکر برای مردم نقش انفعالی قائل هستند؛ هر چند شیوۀ استدلال غزالی، شرعی و هابز، عقلی است. ضمن اینکه به نظر می رسد نظریۀ عقلانی هابز - با پذیرش امکان شورش- راه را برای فراتر رفتن از حکومت اقتدارگرا باز میگذارد، در حالی که نظریۀ شرعی غزالی به بازتولید گونه ای حکومت اقتدارگرا می انجامد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - شهر مطلوب «غزالی»: آرمانشهری بر مدار اصلاح
طیبه محمدی کیانوشتار حاضر درصدد توضیح چارهاندیشی های پایانی «غزالی» برای بحران زمینه و زمانه خویش برآمده است. طرح ریزی آرمان شهری معطوف به سعادت، که ناشی از خوانشی باطنی گرایانه از دین است و بر پایه سیاست اصلاحی و اخلاق مدارا بنا شده است، پاسخ غزالی به دشواره روزگارش است؛ پاسخی که ل أکثرنوشتار حاضر درصدد توضیح چارهاندیشی های پایانی «غزالی» برای بحران زمینه و زمانه خویش برآمده است. طرح ریزی آرمان شهری معطوف به سعادت، که ناشی از خوانشی باطنی گرایانه از دین است و بر پایه سیاست اصلاحی و اخلاق مدارا بنا شده است، پاسخ غزالی به دشواره روزگارش است؛ پاسخی که لابه لای اندیشههایی پیچیده و چندلایه مطرح میگردد. اندیشه هایی که ذیل دگرگونی معرفتی این حکیم ممتاز از دریچه دل و از زاویه همدلی جمعی عرضه شده است. وی این شهر مطلوب و جامعه آرمانی را ذیل بذل توجه به حضور و تأثیر دین، سیاست و اخلاق در جامعه به شیوه ای ترسیم می نماید که دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی اعضای جامعه/ شهر را سبب شود. در تقریر این مسئله، نکته مهمی که در این نوشتار موضوع توجه جدی قرار میگیرد، آن است که برای غزالی دستیابی به این آرمان شهر فارغ از راه کار «اصلاح» امکان پذیر نیست. این اصلاح متوجه آن دسته از پیرایه های تاریخی است که به دین و شریعت افزوده شده است و آنگونه که غزالی توضیح می دهد، ذیل درکی باطن گرایانه میتوان نسبت به شناسایی و زدایش آنها همت گماشت. به این ترتیب و به صورت خلاصه می توان گفت که غزالی، شهر آرمانی خود را ذیل توجه به سه گانه «دین، سیاست و اخلاق» و در بستر اصلاح بنا مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تبارشناسی مکتب تفکیک در اندیشه غزالی
عزیز جوانپور هرویمساله بنیادینی که این مقاله بدان پرداخته است، تبیین رابطه عقل و وحی یا خرد و دین به عنوان دو منبع معرفت شناختی و دو مرجع هستی شناختی در دو دستگاه فکری است. یکی اندیشۀ امام محمدغزالی در قرن پنچم هجری و دیگری یکی از رویکردهای عقل ستیز در تفکر اسلامی-ایرانی در قرن پانزدهم أکثرمساله بنیادینی که این مقاله بدان پرداخته است، تبیین رابطه عقل و وحی یا خرد و دین به عنوان دو منبع معرفت شناختی و دو مرجع هستی شناختی در دو دستگاه فکری است. یکی اندیشۀ امام محمدغزالی در قرن پنچم هجری و دیگری یکی از رویکردهای عقل ستیز در تفکر اسلامی-ایرانی در قرن پانزدهم هجری که به مکتب تفکیک مشهور است. غایت قصوای این جستار، آن است که جدال پایان ناپذیر معرفت عقلی و معرفت دینی را در این دو مکتب به روشی تطبیقی گزارش و تحلیل نموده از قِبَل آن به اثبات مفروضات خود دست یابد. ماحصل اجمالی این پژوهش عبارت است از این که اولا منازعات کلامی یا رهیافت های الهیاتی، در طول تاریخ، در خلاء و در عالم انتزاع شکل نگرفته بلکه تحت تاثیر جریان های فکری و غیر فکری، منازعات سیاسی و حتی گاه خصلت های شخصی و... بوده است و ثانیا این افکار و نظریات در برخی موارد محصور در حوزه های فکری و نظری نمانده، تاثیرات خواسته و ناخواستۀ فراوانی بر آنها مترتّب می شود که بسا موجبات نزاع های بی حاصلی را فراهم می آورد که حل یا رفع آنها از عهده متألهان و نظریه پردازان دینی خارج است. فی المثل در این مقاله نشان داده شده که شاید خرد ستیزی های غزالی یا عقل گریزی های تفکیکیان زمینه ساز ظهور مکاتب سخت کیشی شده است که در تاریخ اسلام به سلفیّه مشهور و معروفند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - زندیقگری و زندیق ستیزی در عصر عباسی بر اساس نظریه فبور
شهناز یزدان پناه رضا دهقانی نعمت الله احمدی نسبالحادگری در عصر عباسی مفهومی متفاوت و گسترده¬تر از دوره¬های پیشین داشت. در این دوره ملحد به مفهوم خدا ناباور یا انکارکننده¬ی نبوت نبود. بلکه ملحدان از دیدگاه خلفا و کارگزاران آنها کسانی بودند که نگرش¬ها و باورهای سیاسی و مذهبی¬شان در تعارض با دین اسلام بود و خلفا برای أکثرالحادگری در عصر عباسی مفهومی متفاوت و گسترده¬تر از دوره¬های پیشین داشت. در این دوره ملحد به مفهوم خدا ناباور یا انکارکننده¬ی نبوت نبود. بلکه ملحدان از دیدگاه خلفا و کارگزاران آنها کسانی بودند که نگرش¬ها و باورهای سیاسی و مذهبی¬شان در تعارض با دین اسلام بود و خلفا برای پاسداشت شریعت و حفظ وحدت امت اسلامی سرکوب آنها را واجب و جایز می¬دانستند. این ملحدان که اغلب آنها را زندیق می خواندند از گروه¬های مختلف اجتماعی با نگرش¬های متفاوت بودند. جریان¬های فکری الحادی در قالب جنبش¬های سیاسی و اجتماعی نمود می¬یافت و مبارزه با آنها مهمترین دغدغه¬ی خلفا بود. در حالی که بسیاری از آنها ماهیت مذهبی نداشتند بلکه جنبه¬ی فرهنگی و اقتصادی داشتند. هدف از این پژوهش، تحلیل رویکردهای خلفا و اندیشمندان عصر عباسی در مبارزه با زندیقگری و ارتباط آنها با فضای فکری و اعتقادی حاکم بر جامعه¬شان است. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که چرا عباسیان همواره تلاش میکردند جنبشها و جریان¬های فکری را با دو رکن دین و زندقه پیوند بزنند؟ در این نوشتار برای درک و دریافت مفهوم زندیقگری از نظریه¬ی لوسین فبور استفاده شده است. فبور در کتاب معروفش به تحلیل الحادگری در قرون وسطی پرداخته و آن را از دیدگاه اجتماعی و سیاسی بررسی کرده است. روش تحقیق در این مقاله علی و و شیوه گردآوری داده¬ها، کتابخانه¬ای است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - خلقت انسان از دیدگاه امام محمد غزالی و امام خمینی (ره)
محمود ضعیفی خسرو ظفر نوایی سید عبدالحسین طریقیخلقت انسان یکی از ضروریترین حقایق عرفان اسلامی است که از جهات علمی و نظری، اخلاقی و تربیتی بسیار مهم میباشد. لذا شناخت و بررسی زوایای مختلف خلقت انسان جایگاه ویژهای دارد. هرچند پیشازاین پژوهشهای فراواني در مورد دیدگاههای مختلف امام خمینی (ره) و امام محمد غزالي انج أکثرخلقت انسان یکی از ضروریترین حقایق عرفان اسلامی است که از جهات علمی و نظری، اخلاقی و تربیتی بسیار مهم میباشد. لذا شناخت و بررسی زوایای مختلف خلقت انسان جایگاه ویژهای دارد. هرچند پیشازاین پژوهشهای فراواني در مورد دیدگاههای مختلف امام خمینی (ره) و امام محمد غزالي انجامشده اما دیدگاههای ایشان در مورد هستي و انسانشناسی كمتر مورد مداقه قرارگرفته است فلذا در اين مطالعه سعي بر اين است تا خلقت انسان از دیدگاه امام محمد غزالی و امام خمینی (ره) بهطور کامل مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار بگیرد. بررسی تحلیلی از مقایسه و تبیین آرا ء و افکار و نظریات حضرت امام خمینی (ره) و امام محمد غزالی در مورد خلقت انسان و اسرار عرفانی این آفرینش بیهمتای الهی با استناد به نظرات دو عارف وارسته. این پژوهش کتابخانهای و بنیادی میباشد. در این رساله تحقیق کتابخانهای بر مبنای توصیف و تحلیل است. استفاده از منابع مختلف مانند کتابها، مقالهها و متون عرفانی معتبر مورداستفاده قرار میگیرد. نتایج تحقیق نشان داد که دو متفکر مشابهت های بسیاری در خصوص خلقت انسان در آثار خود دارند و تفاوت بین آنها تنها در خصوص بسط و گسترش برخی مباحث مربوط به خلقت انسان است. تفاصيل المقالة