• فهرس المقالات Abbasid caliphate

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مولفه ها و ساختار ارزشی و سبک زندگی مسلمانان عراق در زمان عباسیان
        گلاره  امیری
        سبک زندگی از جمله موضوعات بسیار مهم و مطرح شده در علوم مختلف است که از اغاز زندگی بشر همواره وجود داشته و تا اکنون نیز ادامه داشته است گرچه این اصلاح به معنای علمی آن تقریبا جدید است اما با مطالعه و رجوع به گذشته میتوان رد پای آن را در میان سلسلهها، قبایل، خلفا، و خلاصه أکثر
        سبک زندگی از جمله موضوعات بسیار مهم و مطرح شده در علوم مختلف است که از اغاز زندگی بشر همواره وجود داشته و تا اکنون نیز ادامه داشته است گرچه این اصلاح به معنای علمی آن تقریبا جدید است اما با مطالعه و رجوع به گذشته میتوان رد پای آن را در میان سلسلهها، قبایل، خلفا، و خلاصه دورانهای مختلف مشاهده نمود یکی از این دورانها که مد نظر این مقاله است عراق زمان خلفای عباسیان است. پژوهش حاضر درصدد بررسی سبک زندگی مسلمانان عراق در عصر عباسیان است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع و بیان جنبه تاریخی موضوع، به بررسی سبک زندگی عراق در آن دوره خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روش تحقیق، تحلیلی- تاریخی و روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه‌ای می‌باشد. یافته‌های این مطالعه، حاکی از آن است که در قرنهاي چهارم تا ششم هجري مصادف با حكومت عباسيان، عراق به ويژه، بغداد به عنوان پايتخت خلافت، از رونق بسزايي برخوردار گرديد و تحولات فرهنگي و اجتماعي گوناگوني را در سبك زندگي مسلمانان به وجود آوردند. و به دليل توجهات حكام، بر چگونگی حیات اجتماعی مسلمانان اعم از نگرشها و باورها، سبک زندگی اجتماعی، زبان، مذهب و آداب و سنن تأثیر بسیار داشته است. نتیجه کسب شده از مقاله این است که رشد محافل علمي و فرهنگي در عراق سنن فرهنگي و سبك زندگي مسلمانان در عراق در قرون پنجم و ششم هجري، را با طرح آموزههاي اصيل اسلامي به چالش كشاند و الگوهاي رفتاري آنان را متحول كرد. همچنين سبك زندگي و فرهنگ مسلمانان عراق به سبب بالا گرفتن مهاجرت ساير ملل به عراق، متأثر از فرهنگهاي ديگر به ويژه ايران بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - زندیقگری و زندیق ستیزی در عصر عباسی بر اساس نظریه فبور
        شهناز  یزدان پناه رضا دهقانی نعمت الله  احمدی نسب
        الحادگری در عصر عباسی مفهومی متفاوت و گسترده¬تر از دوره¬های پیشین داشت. در این دوره ملحد به مفهوم خدا ناباور یا انکارکننده¬ی نبوت نبود. بلکه ملحدان از دیدگاه خلفا و کارگزاران آنها کسانی بودند که نگرش¬ها و باورهای سیاسی و مذهبی¬شان در تعارض با دین اسلام بود و خلفا برای أکثر
        الحادگری در عصر عباسی مفهومی متفاوت و گسترده¬تر از دوره¬های پیشین داشت. در این دوره ملحد به مفهوم خدا ناباور یا انکارکننده¬ی نبوت نبود. بلکه ملحدان از دیدگاه خلفا و کارگزاران آنها کسانی بودند که نگرش¬ها و باورهای سیاسی و مذهبی¬شان در تعارض با دین اسلام بود و خلفا برای پاسداشت شریعت و حفظ وحدت امت اسلامی سرکوب آنها را واجب و جایز می¬دانستند. این ملحدان که اغلب آنها را زندیق می خواندند از گروه¬های مختلف اجتماعی با نگرش¬های متفاوت بودند. جریان¬های فکری الحادی در قالب جنبش¬های سیاسی و اجتماعی نمود می¬یافت و مبارزه با آنها مهمترین دغدغه¬ی خلفا بود. در حالی که بسیاری از آنها ماهیت مذهبی نداشتند بلکه جنبه¬ی فرهنگی و اقتصادی داشتند. هدف از این پژوهش، تحلیل رویکردهای خلفا و اندیشمندان عصر عباسی در مبارزه با زندیقگری و ارتباط آنها با فضای فکری و اعتقادی حاکم بر جامعه¬شان است. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که چرا عباسیان همواره تلاش می‌کردند جنبش‌ها و جریان¬های فکری را با دو رکن دین و زندقه پیوند بزنند؟ در این نوشتار برای درک و دریافت مفهوم زندیقگری از نظریه¬ی لوسین فبور استفاده شده است. فبور در کتاب معروفش به تحلیل الحادگری در قرون وسطی پرداخته و آن را از دیدگاه اجتماعی و سیاسی بررسی کرده است. روش تحقیق در این مقاله علی و و شیوه گردآوری داده¬ها، کتابخانه¬ای است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - روند تقابل معتزله و اشاعره از دوره مامون تا متوکل عباسی
        محمد حعفر   واصف سیدمحمد ثقفی نژاد محمود  سید
        از نیمه دوم قرن اول هجری، فرق و مذاهب مختلف کلامی شروع به نشو و نما کردند. فرقه معتزله توسط واصل بن عطا پایه گذاری شد. این فرقه در ایام خلافت مامون، معتصم، واثق به صورت جدی مورد حمایت قرار گرفت. زمانیکه متوکل به خلافت رسید معتزله را مورد آزارو اذیت قرار داد. مکتب اشعر أکثر
        از نیمه دوم قرن اول هجری، فرق و مذاهب مختلف کلامی شروع به نشو و نما کردند. فرقه معتزله توسط واصل بن عطا پایه گذاری شد. این فرقه در ایام خلافت مامون، معتصم، واثق به صورت جدی مورد حمایت قرار گرفت. زمانیکه متوکل به خلافت رسید معتزله را مورد آزارو اذیت قرار داد. مکتب اشعری در چهل سالگی ازاین مکتب جدا شد و مذهب جدیدی به نام اشاعره را بنیان نهاد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل است، به این پرسش پاسخ می دهد، که با توجه به چنین فضایی آیا این مکتب توانست به سیره فکری خود ادامه دهد ؟ هدف از پرداختن به این موضوع چگونگی تداوم جریان اعتزالی در قرن چهارم هجری است و روند تقابل معتزله و اشاعره را مورد بررسی قرارمی دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور ابوالحسن اشعری یکی از عوامل سقوط معتزله می باشد. هرچند عده ای معتقدند آیین معتزله در آن عصر در خطر انحلال قرار گرفته بود. اشعری برای زنده نگهداشتن آیین معتزلی سیاستی به کار گرفت که با هوشیاری تمام تغییر روش داد و معتزله را نجات داد. اما باید گفت که اشعری مناظرات مختلفی با ابوعلی جبائی، استاد خود داشتو از نظر فقهی پیرو اهل حدیث بود. اما از زمان متوکل تا زمان خلافت القادر بالله، معتزله دیگر در دستگاه خلافت عباسی جایگاهی نداشتند. تفاصيل المقالة