-
حرية الوصول المقاله
1 - تحلیل تعامل سه شاعر زن معاصر با نمونهای از سنّت فرهنگی رایج ایرانی
سید مهدی زرقانیمسئله اصلي در اين جستار، طرز برخورد سه شاعر معاصر با سنّت فرهنگی مردانه است. در ابتدا تفاوت ذهنیت شاعران کلاسیک با شاعران عصر مشروطه نسبت به فرهنگ مردانه مرور خواهد شد. سپس موضوع را در شعر پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بهعنوان نماینده سه طرز برخورد شاعران أکثرمسئله اصلي در اين جستار، طرز برخورد سه شاعر معاصر با سنّت فرهنگی مردانه است. در ابتدا تفاوت ذهنیت شاعران کلاسیک با شاعران عصر مشروطه نسبت به فرهنگ مردانه مرور خواهد شد. سپس موضوع را در شعر پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بهعنوان نماینده سه طرز برخورد شاعران معاصر با سنّت مذکور بررسی خواهیم کرد. دليل انتخاب این سه شاعر آن است که مسیر تحول پدیدة فرهنگی مذکور را در شعر معاصر میتوان در سرودههای آنها پیگیری کرد. پروین اعتصامی نمایندة شاعرانی است که هر چند رویکرد اعتراضی را در پیش گرفتهاند اما هرگز موفق نشدهاند از حصار پولادین سنّت قدمی فراتر نهند، طرز برخورد آنها را به طور قراردادی «معترضانه» مینامیم. بهبهانی نمایندة آن دسته از شاعران است که از نگرش سنتی فاصله گرفته و رویکرد «اصلاحطلبانه» را در پیش گرفتهاند. پس از اینها نوبت به فروغ فرخزاد میرسد. او نمایندة شاعرانی است که به «اعتراض» و «اصلاح» بسنده نکردهاند و رویکردی «عصیانگرانه» و سنّتشکنانه را در پیش گرفتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحلیل اندیشههای مدرنیسم بر روند شکلگیری و تغییر خیابانهای شهری ایران و ازبکستان؛ مطالعه موردی شهر تهران و تاشکند
نازنین اسلامی فریبا البرزی حسین سلطان زادهدوره زمامداری قاجار در ایران مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است که عامل مهمی در تحولات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر است. بدین معنا که دوره قاجار حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش دگرگونیهای دو دهه پهلویاول را فراهم میس أکثردوره زمامداری قاجار در ایران مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است که عامل مهمی در تحولات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر است. بدین معنا که دوره قاجار حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش دگرگونیهای دو دهه پهلویاول را فراهم میسازد. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات بسیاری تحت فرآیندهای مدرنیزاسیون شوروی صورت میگیرند. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش جریانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا و نحوه تاثیرگذاری آنها بر تحولات خیابانهای ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول میباشد تا به این سوالات پاسخ داده شود:آیا جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا در کشورهای ایران و ازبکستان بر روند شکلگیری و تغییر خیابانها در این دو کشور تاثیرگذار بودهاند؟ تحولات شهرسازی ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول دارای چه ساختار، ماهیت و جنبههای متفاوت و مشابه بودهاند؟ این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی صورتگرفته است که از روشتحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانینظری تاریخی و روشتحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحولات شهرسازی طراحی خیابانهای شهری تهران و تاشکند استفاده شدهاست. جامعهآماری شامل تمام خیابانهایی هستند که در دوره قاجار و پهلویاول تحت تاثیر اندیشههای مدرنیسم دستخوش تغییرات کالبدی و عملکردی شدند و جامعه نمونه شامل آن تعداد از خیابانهایی میباشند که در بازه زمانی مشابه قرارداشتهاند و از نظر سیر تحولات کالبدی، عملکردی و عینی دارای شباهتهایی میباشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهند که اندیشههای مدرنیسم در هر دو کشور در ابعاد عینی، عملکردی و کالبدی تجلی یافتهاند و مولفههای کالبدی تاثیرپذیری پررنگتری نسبت به دیگر مولفهها داشتهاند. در هر دو کشور طراحی خیابانها به شیوههای نوین با مولفههایی نظیر همجواری کاربریهای گوناگون اطراف خیابان، افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری در جداره خیابانها و شبکه منظم شطرنجی خیابانها به طور مشابه تجلی پیدا کردهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - مطالعۀ جامعهشناختی پدیدۀ همباشی در شهر تهران
معصومه مطلق مهدیه قریشیهدف این پژوهش، مطالعه و تحلیل جامعهشناختی پدیدۀ همباشی در شهر تهران است. در سالهای اخیر نهاد خانواده، تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ از آن جمله میتوان به همباشی به عنوان سبک نوظهور زندگی مشترک پرداخت. با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق و به منظور بررسی دقیق دادهها از أکثرهدف این پژوهش، مطالعه و تحلیل جامعهشناختی پدیدۀ همباشی در شهر تهران است. در سالهای اخیر نهاد خانواده، تغییرات زیادی را تجربه کرده است؛ از آن جمله میتوان به همباشی به عنوان سبک نوظهور زندگی مشترک پرداخت. با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق و به منظور بررسی دقیق دادهها از رویکرد کیفی استفاده شده است و با به کارگیری روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی و رسیدن به معیار اشباع نظری 60 نفر از افرادی که در منطقه 17 تهران تجربه همباشی داشتهاند، برای گردآوری اطلاعات مورد مطالعه قرار گرفتهاند. همچنین برای تحلیل اطلاعات از روش نظریۀ زمینهای استفاده شده است. در مدل پارادایمی پژوهش، شرایط علی و مداخلهگر پدیده زمینه راهبرد و پیامدها تحلیل شده است. عوامل مؤثر در پدیدۀ همباشی را می توان در سه مقوله طبقه بندی کرد. طبق نتیجۀ این پژوهش عوامل اقتصادی (بیکاری و نداشتن امنیت شغلی، هزینههای ازدواج و...)، عوامل حقوقی و قانونی (مسئولیت در ازدواج و ناعادلانه بودن قرارداد ازدواج و مهریه سنگین و ضمانت اجرای حقوقی) و عوامل اجتماعی (تغییرات اجتماعی: تعارضهای نسلی، ناهنجارهای جنسی و افزایش تضاد در سطح جامعه و...)، بیشترین تأثیر را در پدیدۀ همباشی دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار
مهدی محمدی کیاکلااملشی محمد رضا شریف زاده حسین اردلانی محمد عارفاز نگاه لیوتار، «مدرنیته پیوسته حاصل پست مدرنیته است» یا به عبارتی: « پست مدرنیته ، بازنویسی مدرنیته است.» بازگشتی بدون پیش داوری به نقطهی آغاز، درک مدرنیته به انضمام بحرانهایش. بازنویسی مدرنیته به معنای یادآوری خطاها، اشتباهات و فجایعی است که عصر مدرن مسبب آن بوده أکثراز نگاه لیوتار، «مدرنیته پیوسته حاصل پست مدرنیته است» یا به عبارتی: « پست مدرنیته ، بازنویسی مدرنیته است.» بازگشتی بدون پیش داوری به نقطهی آغاز، درک مدرنیته به انضمام بحرانهایش. بازنویسی مدرنیته به معنای یادآوری خطاها، اشتباهات و فجایعی است که عصر مدرن مسبب آن بوده است و در نهایت، آشکار ساختن سرنوشتی است که غیبگویی در آغاز عصر مدرن آن را پیش بینی کرده بود و اکنون در تاریخ تحقق یافته است. خرد ستیزی و عقل ناباوری از بحران های مهم مدرنیته در اخلاق و هنر است. از دید او سرچشمهی این نارسایی ها در تعریف عقل کلی و استفاده از عقل علمی برای صورتبندی زندگی است. این پژوهش با هدف بررسی اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار انجام شده است و در پی یافتن این سوال هستیم که که اخلاق و هنر در دیدگاه لیوتار چه جایگاهی در پست مدرنیسم دارد؟ تفاصيل المقالة