مسئله اصلي در اين جستار، طرز برخورد سه شاعر معاصر با سنّت فرهنگی مردانه است. در ابتدا تفاوت ذهنیت شاعران کلاسیک با شاعران عصر مشروطه نسبت به فرهنگ مردانه مرور خواهد شد. سپس موضوع را در شعر پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بهعنوان نماینده سه طرز برخورد شاعران أکثر
مسئله اصلي در اين جستار، طرز برخورد سه شاعر معاصر با سنّت فرهنگی مردانه است. در ابتدا تفاوت ذهنیت شاعران کلاسیک با شاعران عصر مشروطه نسبت به فرهنگ مردانه مرور خواهد شد. سپس موضوع را در شعر پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بهعنوان نماینده سه طرز برخورد شاعران معاصر با سنّت مذکور بررسی خواهیم کرد. دليل انتخاب این سه شاعر آن است که مسیر تحول پدیدة فرهنگی مذکور را در شعر معاصر میتوان در سرودههای آنها پیگیری کرد. پروین اعتصامی نمایندة شاعرانی است که هر چند رویکرد اعتراضی را در پیش گرفتهاند اما هرگز موفق نشدهاند از حصار پولادین سنّت قدمی فراتر نهند، طرز برخورد آنها را به طور قراردادی «معترضانه» مینامیم. بهبهانی نمایندة آن دسته از شاعران است که از نگرش سنتی فاصله گرفته و رویکرد «اصلاحطلبانه» را در پیش گرفتهاند. پس از اینها نوبت به فروغ فرخزاد میرسد. او نمایندة شاعرانی است که به «اعتراض» و «اصلاح» بسنده نکردهاند و رویکردی «عصیانگرانه» و سنّتشکنانه را در پیش گرفتهاند.
تفاصيل المقالة
در«عصر اصطکاک فلزات»، انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموزه های تعلیمی است. با تمام مزایایی که این عصر داشته است، باز مشاهده می شود که انسان امروز در جست و جوی راه هایی برای پر کردن خلاء های ناشی از فقدان معنویت است و نتیجۀ این کاوش، بازگشت ناخودآگاه او به سمت أکثر
در«عصر اصطکاک فلزات»، انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموزه های تعلیمی است. با تمام مزایایی که این عصر داشته است، باز مشاهده می شود که انسان امروز در جست و جوی راه هایی برای پر کردن خلاء های ناشی از فقدان معنویت است و نتیجۀ این کاوش، بازگشت ناخودآگاه او به سمت ارزش های معنوی و اخلاقی است. شاید به این دلیل باشد که متون تعلیمی و اخلاقی از قدیم الأیام مورد توجّه شاعران و نویسندگان ایرانی بوده است و بیانگر نقش مهم ادبیات در گسترش آموزه های تعلیمی و اخلاقی است. جنبۀ شاعرانۀ اشعار تعلیمی در ادبیّات فارسی بسیار برجسته است، این گونه اشعار در کشور ما بیشتر به گونۀ غنایی است زیرا شور و احساس شاعر نسبت به مسائل اخلاقی، تعلیمی، اجتماعی، عرفانی و مذهبی در آن ها جلوه گر است. نگارندۀ مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی اشعار دو بانوی برجسته و تاثیرگذار در شعر از ایران و عراق، فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که هر دو شاعر به آموزه های تعلیمی و اخلاقی توجه داشته اند و مفاهیمی چون، مهرورزی(عشق)، فقرستیزی و دفاع از محرومین، آرمان گرایی، عدالت خواهی در اشعارشان به طور گسترده به کار رفته است
تفاصيل المقالة
<p>مسألة اساسي اين مقاله، مقایسه تصویر در شعر نیما و فروغ فرخزاد از منظر شاخصه های تصویر رمانتيك است. تصوير رمانتيك از نظر ماهيت معرفتي و زيبايي شناختي اساساً با تصوير كلاسيك، نمادگرا و سوررئاليستي متفاوت است. نويسنده در سه بخش كوشيده تا ماهيت تصوير رمانتيك را تبيين نما أکثر
<p>مسألة اساسي اين مقاله، مقایسه تصویر در شعر نیما و فروغ فرخزاد از منظر شاخصه های تصویر رمانتيك است. تصوير رمانتيك از نظر ماهيت معرفتي و زيبايي شناختي اساساً با تصوير كلاسيك، نمادگرا و سوررئاليستي متفاوت است. نويسنده در سه بخش كوشيده تا ماهيت تصوير رمانتيك را تبيين نمايد: در بخش نخست ويژگي‌هاي خاص ايماژ رمانتيك را با بحث از چهار مشخصه: استحاله در طبيعت، سايه‌واري تصوير، پويايي، و فرديت در تصوير تبيين مي كند. در ضمن در این پژوهش دو شاخه ی مجزا از رمانتیسم ایرانی مشاهده می شود: شاخه ی رمانتیسم انقلابی که نیما، طلایه دار آن است و رمانتیسم عاشقانه و ایده آل گرا که مختص فروغ و همفکران او است.</p>
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.