-
حرية الوصول المقاله
1 - مقايسة ديدگاه علامه طباطبايي و ملاصدرا دربارة معاد جسماني
محسن ايزديدر سنت حكمي ـكلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غيرمعقول يا غيرمشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كر أکثردر سنت حكمي ـكلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غيرمعقول يا غيرمشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كرد بيشتر فيلسوفانِ متأخر، نظرية وي را پذيرفتند. گرچه برخي از صاحبنظران، كه تفسير او را منطبق با شرع نيافتند، با ديدگاه او مخالفت كردهاند. در اين ميان، علامه طباطبايي ـكه از پيروان حكمت متعاليه استـ دربارة كيفيت معاد جسماني با صراحت اظهار نظر نكرده است. بر همين اساس، عدهيي او را مخالف معاد جسماني صدرايي و عدهيي او را موافق آن ميدانند. بررسي هندسه معرفتي علامه طباطبائي گوياي اين حقيقت است كه وي معتقد به معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا بوده است چراكه، اولاً مباني فلسفي، تفسيري و عرفاني علامه طباطبايي و ملاصدرا با هم منطبقند، ثانياً علامه مخالفتي با معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا و موافقتي با معاد جسماني مورد نظر ديگران ابراز نكرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تبيين تحليلي موضوع حركت از ديدگاه ملاصدرا و نوصدراييان
مهدي نجفي افرا زینب نادیبحث حركت در فلسفه از زواياي مختلف مورد توجه قرار گرفته است. يكي از اين زوايا بحث دربارة وجود و بقاء موضوع حركت، بويژه در حركت جوهري است كه پيش از ملاصدرا بعنوان يكي از لوازم حركت و از عوامل تشخص آن محسوب ميشد. ملاصدرا با ابداع مباني خاص خود، نگاه به حركت و لوازم آن ـا أکثربحث حركت در فلسفه از زواياي مختلف مورد توجه قرار گرفته است. يكي از اين زوايا بحث دربارة وجود و بقاء موضوع حركت، بويژه در حركت جوهري است كه پيش از ملاصدرا بعنوان يكي از لوازم حركت و از عوامل تشخص آن محسوب ميشد. ملاصدرا با ابداع مباني خاص خود، نگاه به حركت و لوازم آن ـاز جمله، موضوع حركتـ را تا حد زيادي دگرگون ساخت. موضوع حركت در حركت جوهري، در انديشه» ملاصدرا و نوصدراييان يكي از موارد بحثبرانگيز و محل تشتت آراء است. ملاصدرا گاه بر نياز حركت جوهري به موضوع تأكيد كرده و گاه از آن عدول نموده است. همين امر، در ميان پيروان مكتب صدرايي از جمله علامه طباطبايي و شهيد مطهري نيز محل اختلاف است. در اين جستار، ضمن بررسي ديدگاههاي مختلف، تلاش كرده ايم با بررسي نقاط ضعف و قوت آنها به اين نتيجه دست يابيم كه نه تنها حركت جوهري نيازي به موضوع ندارد، بلكه حركت در اعراض هم بينياز از موضوع است و با توجه به اصالت وجود صدرايي، ميتوان از وجود واحد سيالي در جهان واقع حمايت كرد كه خود، عين حركت و متحرك و مافيه الحركه است و تفكيك آنها تنها در دنياي تحليل ممكن است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تبيين فعل ارادي انسان (عمل) در پرتو تبيين دعا (تحليلي از ديدگاه ابن سينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي دربارة دعا)
روح الله دارائي طوبي كرمانيچيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راهحلهاي مؤثري ارائه دادهاند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قر أکثرچيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راهحلهاي مؤثري ارائه دادهاند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است؛ اول رابطة آن با ارادة الهي و دوم، رابطة دعا با ضرورت نظام علّي. ابنسينا براي نخستينبار، چارچوب مسائل اين حوزه را ترسيم كرد و حكماي بعد از وي، از جمله ميرداماد، ملاصدرا، سبزواري و علامه طباطبايي، هر يك با ارائة استدلالها و تبيينهايي، در شرح و بسط آن گامهاي ارزندهيي برداشتهاند. در اين جستار ديدگاه ابنسينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي پيرامون موضوع دعا بررسي شده است. با مقايسة اين آراء روشن ميشود كه ابنسينا مسئلة دعا را خارج از نظام علّي تبيين نكرده است. او معتقد است هر حادثهيي در مقام ثبوت، طبيعي يا ارادي است و در مقام اثبات، طبيعي، ارادي يا اتفاقي. بر اين اساس، تفاوت «دليل» و «علت» به تفاوت مقام ثبوت و اثبات است و نبايد دليل و توجيه را متباين از علت يا تبيين بپنداريم. ملاصدرا ضمن پذيرش چارچوب نظرية ابن سينا و مؤثر دانستن دعا در نظام علّي، در برخي جهات با شيخ الرئيس همسخن نيست. تبيين ملاصدرا نشان از آن دارد كه تأثير و دامنة بيشتري براي عمل و فعل اراديِ انسان قائل است. او با باور به تشكيك وجود، دو نقد را به نظرية ابن سينا وارد كرده است. هر چند ملاصدرا در تبيين دعا به تشكيك و اتحاد عقل و معقول اشاره دارد اما بسط نظرية اتحاد عاقل و معقول براي تبيين دعا، يعني تبيين رابطة ميان اراده، مراد و مريد و به همان وزان، عمل، عامل و معمول نزد علامه طباطبايي صورتبندي شده است. علامه با بسط نظرية ملاصدرا، تبييني دقيقتر از دعا ارائه كرده، هر چند كه اين نظريه نيز مصون از نقد صاحبنظران نبوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسي كاركرد ايمان و لوازم آن در هويَتپذيري زندگي در انديشة علامه طباطبايي
سهیلا قلی پور شهرکی مجتبی جعفری اشکاوندی محسن فهیم علیرضا خواجه گیر«ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينتبخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونهيي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويتپذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كار أکثر«ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينتبخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونهيي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويتپذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كاركرد ايمان و لوازم آن را در هويتپذيري زندگي، با روش توصيفي ـ تطبيقي از ديدگاه علامهطباطبايي بررسي نمايد. براي جمعآوري دادهها از روش كتابخانهيي استفاده شد و دادههاي پژوهش حاصل از گردآوري آثار علامهطباطبايي، كتب و مقالات مرتبط، بر اساس مباني معرفتشناسي و انسانشناسي ايشان از جوانب مختلف مورد تحليل و ارزيابي قرار گرفت. نتايج يافتهها نشان ميدهد كه او ايمان را امري قلبي، و التزام به لوازم و آثار عملي آن را ضروري ميشمارد و مراتب آن را در قياس با مراتب اسلام، چهار مرحله ميداند كه مهمترين مرحله، مرحلة چهارم است. همچنين كاركرد اخلاص در عمل در پرتو ايمان، جداناپذيربودن ايمان و عمل، تأثير عمل بر سعادت انسان و رابطة ايمان و اخلاق در هويتپذيري انسان بررسي شده است. علامهطباطبايي ايجاد آرامش قلبي، زائل شدن شك و ترديد، خشوع قلبي و محبت را از آثار و فوايد ايمان بر شمرده است. با ملاحظة اهميت معرفتشناسانه، ايمان در حيات ديني، ضمن ايجاد نگرش مثبت و اميدوارانه، به زندگي آدمي معنا و مفهوم ميبخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نسبت شعر با اعتبار و حقيقت بر مبناي نظرية اعتباريات علامهطباطبايي
جمال احمدی سیدمهدی امامی جمعه محمد جواد صافیاناز ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آ أکثراز ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراكات اعتباري مورد بررسي قرار گرفته است. اهميت اين نسبت از آن جهت است كه با تحليل ارتباط ميان شعر و اعتباريات در متنهاي مختلف فلسفي، عرفاني و تفسيري علامه، ميتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقيقت نفسالامري پرداخت. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه ادراكات اعتباري نگاه شاعرانة انسان به جهان است و همانند چشمي است كه انسان همه چيز را با آن ميبيند. اين جهان شاعرانه در عين غيرمنطقي و غيراستدلاليبودن ميتواند به زبان اشارت خبر از حقيقت بدهد. از اينرو ميتوان گفت نظريه» ادراكات اعتباري در حكمت اسلامي، براي شناخت حقيقت بابي نو گشوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی تطبيقي ديدگاه ملاصدرا و علامهطباطبايي دربارة متشابهات قرآن
داود صائمیاز نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهري دارند و باطني، كه هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شايستگيشان بستگی دارد؛ بعبارتدیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقی أکثراز نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهري دارند و باطني، كه هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شايستگيشان بستگی دارد؛ بعبارتدیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقیدة آنها، راسخان در علم، تمام معنای متشابهات را ميدانند و در واقع برایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریة توحید خاصی، معتقد است مراتب هستی از عالی تا داني، همه بر یکدیگر ترتب وجودی دارند. بر همين اساس، او بر اين باور است كه بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشد، ميتوان بر مبنای اصول فلسفی ـ عرفانی دیدگاه توحید خاصی، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همة آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد و لفظ متشابه را توسعة معنايي داد. اما علامه طباطبایی، قائل به ارجاع متشابهات به محکمات است و متشابهات را بر اساس محکمات تفسير ميکند. او به امكان و وجود تأویل برای تمام آیات قرآن، اعم از محکمات و متشابهات، معتقد است؛ متشابهات پس از ارجاع به محکمات، از تشابه خارج شده و محکم ميشوند. در این پژوهش، ديدگاه ملاصدرا بدلیل آنکه داراي مبنا بوده، نسبت به نظر علامه ترجیح داده شده است. تفاصيل المقالة