هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجاریسازی محصولات فناور و نوآور با رویکرد صادرات (مورد مطالعه: شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان) بود. روش مطالعه کیفی از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری شامل کارکنان مدیریت بازاریابی و کارکنانی که دارای سابقه و دانش و درک مسائل مربوط به تجاریسازی أکثر
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجاریسازی محصولات فناور و نوآور با رویکرد صادرات (مورد مطالعه: شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان) بود. روش مطالعه کیفی از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری شامل کارکنان مدیریت بازاریابی و کارکنانی که دارای سابقه و دانش و درک مسائل مربوط به تجاریسازی محصولات نوآورانه تکنولوژی هستند و در شرکت دانشبنیان شهر اصفهان مشغول به فعالیت میباشند بود. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، دادههای به دست آمده از مصاحبههای نیمه ساختاری با 8 نفر به اشباع نظری رسید. جهت کسب روایی و پایایی یافتههای به دست آمده از روش سه سوسازی استفاده شد. از مفاهیم استخراج شده 9 مفهوم محوری (عامل تفکر، عامل مشورت، نیازسنجی، عامل بازاریابی، عامل صادراتی کردن محصول، ارتقاء کیفیت، عامل تولید، عامل اداری) در 3 بخش کلان (عامل انسانی، عامل بازار هدف، عامل فناوری) شناسائی شد. در همچنین، در خصوص عوامل بازدارنده، موانع زمینهای (موانع مالی اقتصادی، موانع سازمانی، موانع حمایتی، موانع محیطی، موانع انسانی) و موانع ساختاری (موانع ایده پردازی، موانع اجرایی و موانع فرهنگی) تعیین شد. راهکارها شامل راهکارهای نیازسنجی، راهکارهای تبلیغاتی، راهکارهای مالی، راهکارهای توسعه ای، راهکارهای مهارتی نیز شناسئی شد. بررسی همه جانبه عوامل، موانع و راهکارهای ارائه شده در این تحقیق میتواند بر موفقيت تجاریسازی محصولات شرکتهای دانشبنیان تأثیرگذار باشد.
تفاصيل المقالة
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ار أکثر
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانش¬بنیان بود. بهمنظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفههای محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت¬های دانشبنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت¬های دانش¬بنیان هستند. هر یک از این مؤلفهها در برگیرنده زیر مؤلفههایی بوده که یادگیری در شرکت¬های دانش¬بنیان را تحت تأثیر قرار می¬دهند لذا با توجه به زیرمولفه¬ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آنکه تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت¬های دانشبنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت¬های دانشبنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت¬های دانش¬بنیان دارا بودند؛ بنابراین میتوان نتیجهگیری گرفت که توجه به مؤلفههای شناسایی شده به همراه زیر مؤلفههای آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانشبنیان ایفا مینمایند.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.