-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی ویژگیهای منتسب به زنان در ضربالمثلهای فارسی
پروین امین الرعایا شهلا شریفی محمود الیاسیهدف از نگارش این مقاله، آشنایی با دیدگاه های متفاوت نسبت به زنان و حقوق آنان از دیدگاه جنسیتی و توصیف فرهنگ اصیل و رایج ایرانی دربارۀ زنان با تکیه بر بخشی از ادبیات شفاهی یعنی ضرب المثل هاست. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش، شامل 382 ضرب المثل است که از کتب و فرهنگ ضربال أکثرهدف از نگارش این مقاله، آشنایی با دیدگاه های متفاوت نسبت به زنان و حقوق آنان از دیدگاه جنسیتی و توصیف فرهنگ اصیل و رایج ایرانی دربارۀ زنان با تکیه بر بخشی از ادبیات شفاهی یعنی ضرب المثل هاست. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش، شامل 382 ضرب المثل است که از کتب و فرهنگ ضربالمثلهای معتبر زبان فارسی جمع آوری شده است. با توجه به ماهیت موضوع، برای تحلیل این پیکره از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده و با بررسی، جداسازی و تفکیک ضرب المثل هایی که به نوعی در ارتباط با زنان بوده، به بررسی سه حوزة محوری و کلی دربارۀ زنان پرداخته شده است. نخست، بررسی ویژگی های فیزیکی و روان شناختی زنان، در مرحله دوم بررسی مقوله های اخلاقی و عاطفی، در نهایت روابط خانوادگی و اجتماعی آنهاست. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار تمثیل های یادشده، جایگاه واقعی زن را آنچنان که باید نشان نمی دهد و عمدتاً بر برجسته کردن جنبه های منفی شخصیت زن تأکید دارد. همچنین در بررسی ضربالمثلها می توان آشکارا جایگاه متغیر زنان را مشاهده کرد، زیرا او گاه با زبانی محترمانه و فاضلانه توصیف می شود و در اوج است و گاه با داوری-های بیرحمانه و مغرضانه تا حد ابلیس نزول می یابد. بنابراین در این تحقیق سعی شده جایگاه زن در ضرب المثل های فارسی نشان داده شود و معلوم شود نگاه به زن در این ضرب المثل ها چگونه است و با شرایط کنونی جامعه و وضعیت فعلی زنان ما در این فرهنگ چه تفاوتی دارد؛ با توجه به اینکه امروزه دیدگاه جامعه نسبت به وی مثبت تر شده و شرایط لازم برای ارتقای جایگاه آنان به وجود آمده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی، تحلیل و نقد چهار قصیده فارسی بر اساس آموزههای زبانشناسی سیستمیـ نقشگرا
حسینعلی قبادیاولین قصیده دیوان فرخی سیستانی در توصیف ابر را شاعران بسیاری تقلید کردهاند. در این پژوهش تلاش نویسندگان بر این بوده است تا با بکارگیری بخشی از آموزههای زبانشناسی سیستمیـ نقشگرا بخش نخست (تغزّل) این قصیده را، که سه شاعر قريب به عهد فرخی (ازرقی، مسعود سعد، امیرمعزی) ت أکثراولین قصیده دیوان فرخی سیستانی در توصیف ابر را شاعران بسیاری تقلید کردهاند. در این پژوهش تلاش نویسندگان بر این بوده است تا با بکارگیری بخشی از آموزههای زبانشناسی سیستمیـ نقشگرا بخش نخست (تغزّل) این قصیده را، که سه شاعر قريب به عهد فرخی (ازرقی، مسعود سعد، امیرمعزی) تقلید نموده به همراه سروده خود فرخی، مورد بررسی قرار دهند؛ بویژه اینکه در میان این افراد، ازرقی به نوآوری در عرصه ادبیات معروف است، و معزّی به تقلید محضـ اگر نگوییم سرقتـ از دیوان فرخی و عنصری متهم است؛ تا علاوه بر ارائه تحلیلی علمی و عینی، از خلاقیت، نوآوری یا تقلید صرف، تا حدودی به روشن شدن بخشی از این موضوع نیز کمک شود. شک نیست که بسیاری از دقائق و ظرافتهای ادبی، هنری و تأویلی را نمیتوان به شیوهای عینی و تنها از طریق تحلیلهای زبانی عرضه کرد، اما باید پذیرفت بسیاری از روشها، ابزارها، دیدگاههای زبانشناسانه در درک و فهم متون ادبی کارگشاست و مانع قضاوتهای ذوقی میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - واکاوی تحلیلی تعادل ساختاری تمییز در ترجمه فارسی حدّاد عادل از قرآن کریم (مطالعه موردپژوهش: سورههای اسراء و مریم)
محمّدحسن امرایی محمدتقی زندوکیلی جهانگیر امیری مجید محمدیترجمه قرآنکریم به زبان فارسی یکی از چالشانگیزترین بخشهای ترجمه است که رسالت آنتوسعه و ترویج فرهنگ قرآنی و انتقال آموزهها و تعالیم وحیانی است. از اصول و ضرورتهای اساسی هر ترجمه، علاوه بر انتقال و رساندن پیام و محتوای متن مبدأ قرآن کریم، تلاش برای برقراری ساختارها أکثرترجمه قرآنکریم به زبان فارسی یکی از چالشانگیزترین بخشهای ترجمه است که رسالت آنتوسعه و ترویج فرهنگ قرآنی و انتقال آموزهها و تعالیم وحیانی است. از اصول و ضرورتهای اساسی هر ترجمه، علاوه بر انتقال و رساندن پیام و محتوای متن مبدأ قرآن کریم، تلاش برای برقراری ساختارهای نحوی- صرفی، معنایی- واژگانی، آوایی و بلاغی و ایجاد تعادل یا تشابه میان ساختارهای متفاوت زبان مبدأ قرآن کریم و مقصد زبان فارسی است؛ زیرا برخی نقشهای نحوی زبان عربی در زبان فارسی ساختار مشابه نحویِ مشخصی ندارد. ازاینرو نیازمند برقراری ساختاری معادل یا مشابه در زبان فارسی هستند. این تعادل، بهویژه در مورد ترجمه قرآن کریم، اجتنابناپذیر است تا جایی که ترجمه قرآن را علمیتر و منطقیتر میسازد. از مهمترین ساختارهای زبانی که نقشی بنیادین در فرایند ترجمه و تحلیلهای بینزبانی دارد، ساختار نحوی است. «تمییز» ازجمله نقشهای نحوی است که ترجمۀ آن به سبب فقدان معادل ساختاری در زبان فارسی دقت خاصی میطلبد. از همین روی باید بر مبنای مشابه ساختاری -نه معادل ساختاری- در زبان فارسی معادلیابی شود. بیدقتی در برقراری این پیوند متعادل سبب بروز مشکلات و چالشهایی در حوزه ترجمه فارسی تمییز میشود. بر همین اساس، این مقاله ترجمه دکتر حدّاد عادل را مورد مداقّه و اعمالنظر قرار داده که نتایج حاصله حاکی از توفیق این مترجم در دستیابی به معادلهایی دقیق و نزدیکتر برای تمییز در زبان مقصد بوده است. بررسیها نشان داد که ترجمه ایشان نسبت به بسیاری از ترجمههای معاصر موفقتر عمل کرده است تا جایی که بیشتر تمییزهای موجود در سورههای مریم و اسراء را بهدرستی ترجمه کردهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - ارگونومی زبان : رویکرد نوین در ارتباط میان زبان و ارگونومی
مهناز طالبی دستناییارگونومی ، دانش و هماهنگسازی هر چه بیشتر محصول با کاربر است. البته کاربرد ارگونومی بیش از همه در طراحی صنعتی است، اما پژوهش حاضر در واقع تلاشی است برای معرفی جنبهی کمشناختهتری از ارگونومی به نام ارگونومی زبان . در این رویکرد نوین میتوان ردپای نشانهشناسی، جامعهشن أکثرارگونومی ، دانش و هماهنگسازی هر چه بیشتر محصول با کاربر است. البته کاربرد ارگونومی بیش از همه در طراحی صنعتی است، اما پژوهش حاضر در واقع تلاشی است برای معرفی جنبهی کمشناختهتری از ارگونومی به نام ارگونومی زبان . در این رویکرد نوین میتوان ردپای نشانهشناسی، جامعهشناسی زبان و حتی زبانشناسی شناختی و بهویژه استعارههای مفهومی را یافت. در این حوزهی بینارشتهای، زبان با فرهنگ و تاریخ و حتی محیط زیست پیوند میخورد. در این میان میتوان به بهینهسازی و کاربرمحورتر کردن دستورالعمل کالاها و داروها و منوهای خوراک اشاره کرد. برای مثال، بهکارگیری دستورالعمل داروها به خط بریل برای راحتی کاربران نابینا و نیز زبان اشاره برای کاربران ناشنوا بخشی از ارگونومی زبان است. طراحی کالاها نیز حوزهای است که زبان در کنار دیگر لایههای نشانهای نقش مهمی در آن ایفا میکند. از این رو، به نظر میرسد ارگونومی زبان عمیقاً با نشانهشناسی عجین است. در این مقاله پس از معرفی این حوزه و شاخههای مختلف آن، نمونههایی از کاربست ارگونومی زبان در ایران بررسی، و پیشنهادهایی برای کاربرد بیشتر این رویکرد نوین ارائه خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - منازعات و ادعاها ، شهرداری ها، مدیریت پروژه، پروژه های شهری، عمران.
سمیه داودی<p>تأثیر نگرش و جریانات دوران پسامدرنیسم در تمامی حوزه‌ها ازجمله معماری از سوی پژوهشگران موردبررسی و توجه قرار گرفته‌است. در این دوران، همچنین ترکیب و تأثیر متقابل حوزه‌هایی مانند فلسفه، روان‌شناسی و زبان‌شناسی بر نظریات معماری، باعث شکل‌گی أکثر<p>تأثیر نگرش و جریانات دوران پسامدرنیسم در تمامی حوزه‌ها ازجمله معماری از سوی پژوهشگران موردبررسی و توجه قرار گرفته‌است. در این دوران، همچنین ترکیب و تأثیر متقابل حوزه‌هایی مانند فلسفه، روان‌شناسی و زبان‌شناسی بر نظریات معماری، باعث شکل‌گیری دیدگاه‌های جدید شده است ولی تاکنون، کمتر پژوهشی به‌طور مشخص به ارتباط بین حوزه فرایند طراحی و نظریات پسامدرن پرداخته است. از سوی دیگر در دوران پسامدرن با قوت گرفتن نظریات معناگرایانه و نفوذ آن در نظریات معماری زیر عنوان «پارادایم زبان‌شناسی» توجه به مفهوم معمارانه معطوف گردید. بر مبنای ضرورت فوق، هدف این مقاله، تقویت ایده پردازی در فرایند طراحی معماری است و می‌کوشد تا از رهگذر تبیین مدل‌های فرایند طراحی و پارادایم‌های دوران پسا‌مدرن به بررسی تطبیقی این دو پرداخته و با تأکید بر هم‌زمانی مطرح‌شدن و شکل‌گرفتن این نظریات که نقش اساسی در فرایند طراحی معماری دارند، روش‌هایی را ارائه نماید. این پژوهش از نوع کیفی است و مبتنی بر مطالعه اسناد مکتوب کتابخانه‌ای، بررسی کتب و پژوهش‌های پیشین و سپس توصیف و تحلیل آن‌ها است. مبانی نظری پژوهش شامل فلسفه پسامدرنیسم، نظریات و مدل‌های فرایند طراحی و در انتها پارادایم زبان‌شناسی است. برای تطبیق و نتیجه‌گیری نیز از روش استدلال منطقی استفاده شده‌است و یافته‌های حاصل از پژوهش در نموداری ارائه می‌گردد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می‌دهد که توجه بیشتر به پارادایم زبان‌شناسی می‌تواند به تقویت معناپردازی در فرایند طراحی معماری یاری رساند و از این دیدگاه، معماری را به‌سوی غنای مفهومی بیشتر سوق دهد.</p> تفاصيل المقالة