شناخت ابعاد توسعه منابع انسانی و ارائه راهکارهای منطقی جهت توانمندسازی و توسعه آنها با در نظر داشتن الزامات رویکرد خدمات عمومی نوین از اهم وظایف مدیران سازمان های دولتی به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی توسعه منابع انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد خدمات ع أکثر
شناخت ابعاد توسعه منابع انسانی و ارائه راهکارهای منطقی جهت توانمندسازی و توسعه آنها با در نظر داشتن الزامات رویکرد خدمات عمومی نوین از اهم وظایف مدیران سازمان های دولتی به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی توسعه منابع انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد خدمات عمومی نوین است. جامعه آماری پژوهش کیفی شامل مديران و روئساي بخش ها و كارشناسان ارشد ستاد وزارت نیرو در شهر تهران، به علاوه، اساتيد و صاحبنظران مديريت منابع انساني در دانشگاه ها مي باشد. نمونه مورد نیاز برای مصاحبه های ساختاریافته تا حد اشباع نظری و از طریق نمونه گیری قضاوتی هدفمند گردآوری شد. در مجموع از 16 نفر داده های مورد نیاز گردآوری شد. به منظور تحلیل داده های کیفی از تئوری داده بنیاد بهره گرفته شد. از 267 خرده مقوله استخراج شده از گزاره های کلامی، 43 مقوله محوری احصاء شد که مدل پارادایمی توسعه منابع انسانی با رویکرد خدمات عمومی نوین را شکل داد. بدین ترتیب که 20 خرده مقوله، 4 مقوله محوری شرایط علی، 30 خرده مقوله، 5 مقوله محوری شرایط زمینه ای، 33 خرده مقوله، 8 عامل مداخله-گر، 24 خرده مقوله، 4 مقوله محوری پدیده، 102 خرده مقوله، 17 مقوله محوری استراتژی ها، و 58 خرده مقوله، 4 مقوله محوری پیامدهای توسعه منابع انسانی با رویکرد خدمات عمومی نوین را تشکیل داد. مشخص شد که توسعه منابع انسانی با رویکرد خدمات عمومی نوین مشتمل بر چهار مولفه کلیدی مشارکت نیروی انسانی در تصمیمات سازمانی، توسعه شایستگی های نیروی انسانی، آموزش نیروی انسانی، و توانمندسازی نیروی انسانی است.
تفاصيل المقالة
همانطور که اکثر محققان و پژوهشگران رشته مدیریت دولتی اذعان نظر دارند، در حال گذر از اداره امور عمومی نوین به خدمات عمومی نوین و تکامل این فرایند در کشورمان هستیم. اما برخی از نقطه نظرات و دیدگاهها، هنوز در مرحله سنتی قرار گرفتهاند و به اکمال مطلوب نرسیدهاند. به نحوی أکثر
همانطور که اکثر محققان و پژوهشگران رشته مدیریت دولتی اذعان نظر دارند، در حال گذر از اداره امور عمومی نوین به خدمات عمومی نوین و تکامل این فرایند در کشورمان هستیم. اما برخی از نقطه نظرات و دیدگاهها، هنوز در مرحله سنتی قرار گرفتهاند و به اکمال مطلوب نرسیدهاند. به نحوی که برای مخاطبان و دریافتکنندگان خدمات، نوع و سطح ارائه خدمات مبهم و بینتیجه هستند. پژوهش حاضر در تلاش است با رویکرد آسیبشناسانه عدم انطباق خدمات عمومی در کنار خطمشیهای رفاه را با وضعیت و شرایط مطلوب ارائه و بیان دارد.
بدین منظور روش این پژوهش تحلیلی و کیفی انتخاب شد و با استفاده از روش فراترکیب مفاهیم و کدهای مدنظر از بین 32 مقاله استخراج گردید. منابع جمعآوری اطلاعات و دادهها، تحقیقات صورت گرفته و تئوریمحور میباشند. بعد از استخراج کدها، کنکاش و مشورت با گروه کانونی 15 نفره صورت پذیرفته و در ادامه بعد از تائید روایی محتوا، این نشانگرها بین 31 نفر از خبرگان حوزه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی توزیع گردید تا حد مطلوبشان تائید گردند. در نهایت برای تعیین وضعیت موجود، از جامعه آماری مراجعهکننده به حوزه وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی تعداد 350 نفر پرسشنامه توزیع گردید، تا وضعیت دریافت خدمات و آنچه که موجود است مورد سنجش قرار گیرد.
یافتهها حاکی از اختلاف نظر بین خبرگان و مدیران حوزه وزارت تعاون، کار و رفاهاجتماعی با دریافتکنندگان خدمات و مردم میباشد. بنابراین همچنان با جامعه و حاکمیت آرمانی در ارائه خدمات عمومی نوین بسیار فاصله داریم.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.