انسان موجودی مکلف،و تکالیف جعل شده برای آدمی از جانب خداوند، سکوی کمال،تضمین کننده حقوق بشر و سبب نیل به پاداش های اخروی می باشد.
در برخی از آیات قرآن سخن از تکالیف دشواربرای قوم یهود(بقره/54-نساء/160) آمده و در سوره بقره/286 پیامبر اسلام از خدا می خواهد که تکالیف سخت أکثر
انسان موجودی مکلف،و تکالیف جعل شده برای آدمی از جانب خداوند، سکوی کمال،تضمین کننده حقوق بشر و سبب نیل به پاداش های اخروی می باشد.
در برخی از آیات قرآن سخن از تکالیف دشواربرای قوم یهود(بقره/54-نساء/160) آمده و در سوره بقره/286 پیامبر اسلام از خدا می خواهد که تکالیف سخت را بردارد؛در مقابل آیاتی وجود دارد که سخن از آسانی تکلیف(بقره/185) و به اندازه وسع{کمتر از طاقت}(بقره/286)و در دین حرجی (حج/78)برای مکلف نیست، می باشد.
مقاله حاضر با تکیه بر آیات کریمه به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی تبیین نگاه قرآن در مساله تکلیف و تعارض دو دسته آیات و سبب وضع تکالیف سخت می باشد. از یافته های این نوشتار آن است که تکالیف الهی به دو قسم ابتدایی و کیفری وضع شده است.دستورات نخستین خدا به بشر ،سهل و مقدور و بلکه کمتر از طاقت بشر می باشد و ابن سنت الهی در همه ادیان می باشد و اختصاص به امت پیامبر اسلام ندارد.اگر بشر سر ناسازگاری با تکالیف ابتدایی را ساز بزند و از حدود خدا تجاوز کند،خدا تکالیف کیفری را به جهت برگشت بشر به سوی خدا، نشان دادن بندگی، زدودن پرده ها، کدورتهای های روحی و عبرت دیگران وضع می نماید.
تفاصيل المقالة
نخستینبار در ماده واحدة قانون سقط درمانی مصوب 1384، سقط جنین به دلیل «بیماری جنین که به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن، موجب حرج مادر است»، با شرایطی تجویز شد. با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در سال 1400 و نَسخِ آن مادهواحده، سقطِ حرجی، از انحصار أکثر
نخستینبار در ماده واحدة قانون سقط درمانی مصوب 1384، سقط جنین به دلیل «بیماری جنین که به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن، موجب حرج مادر است»، با شرایطی تجویز شد. با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در سال 1400 و نَسخِ آن مادهواحده، سقطِ حرجی، از انحصار بیماری یا نقصِ جنین خارج گشته و به طور کلی «مشقت شدیدِ غیر قابل تحمل برای مادر»، جایگزین آن شده است. این دگرگونی، جهشی بزرگ در مسیر قانونگذاری ایران محسوب میشود و نیازمند تحلیل و بررسی است. هدف این مقاله، تجزیه و تبیین شرایط، معیارها، آثار و کارآمدیِ سقطِ حرجی در قانونِ جدید است و روش آن، توصیفی و تحلیلی است. به عنوان نتیجه، به نظر میرسد که نخست، انحصار سقط حرجی در بیماری یا نقص جنین، در قانون پیشین، منطقاً قابل توجیه نبود. دوم اینکه در برخی موارد، حرجهای اجتماعی و روانی (نه جسمی) ناشی از بارداری، شدت و تأثیری به مراتب بیش از بیماریها و نواقص جنین دارند. سوم اینکه هر ناخرسندی و عذری را نباید مصداق حرجِ مادر پنداشت؛ بلکه تعریف و معیار و مصادیق حرج، باید به دقت تبیین شود. چهارم اینکه آیین دادرسی ویژة قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، ضامن رسیدگی دقیق و همهجانبه به موضوع است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.