• فهرس المقالات تنظيم هيجان

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسي روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و راهبردهاي تنظيم هيجان با اضطراب رقابتي ورزشکاران
        پروین امین نژاد رسول زیدآبادی لاله همبوشی میلاد خجسته
        هدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، را أکثر
        هدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و سياهه اضطراب رقابتي2 مورد استفاده قرار گرفت. تجزيه وتحليل داده ها با استفاده از روش آماري مدلسازي مسيري- ساختاري با استفاده از نرم افزار PLS2 انجام گرفت. يافته هاي تحقيق نشان دادند که بين ذهن آگاهي ورزشي با اضطراب رقابتي ورزشکاران رابطة معکوس معناداري وجود دارد. همچنين ذهن آگاهي ورزشي از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان با اضطراب رقابتي ورزشکاران ارتباط معناداري دارد. به طورکلي يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهي ورزشي حائز اهميت مي باشد. چراکه ذهن آگاهي ورزشي نه تنها به صورت مستقيم بلکه به طور غيرمستقيم از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان به عنوان متغير ميانجي موجب کاهش اضطراب رقابتي ورزشکاران خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان
        علی نوذری مهران  فرهادی مسیب یارمحمدی واصل
        هدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمو أکثر
        هدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و پرسشنامههاي ذهن آگاهي فرايبورگ، نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري کارو و وايت و پرسشنامه راهبردهاي تنظيم هيجان گروس و جان روي آنان اجرا شد. براي تحليل دادهها از ضريب همبستگي پيرسون و مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج نشان داد که نظام بازداري رفتاري بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). نظام فعالسازي رفتاري بر ذهنآگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). ارزيابي مجدد هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). سرکوبي هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). بر اساس يافته ها مي توان نتيجه گرفت که نظام بازداري- فعالسازي رفتاري و ارزيابي مجدد و سرکوبي هيجان متغيرهاي هستند که تعيينکنندة سطوح ذهن آگاهي است. مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي با داده ها برخوردار بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با غذا خوردن هيجاني کودک: نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک
        مهدیه سرشار شیرین زینالی
        مشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس مت أکثر
        مشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس متغيرهاي سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک بود. در اين پژوهش 250 نفر (150 نفر دختر و 100 نفر پسر) 12 و 13 ساله مدارس شهر اروميه به همراه مادرانشان انتخاب شدند و مادران پرسشنامه هاي غذاخوردن ذهن آگاهي، سبک دلبستگي و باورها را تکميل نمودند. همچنين کودکان نيز پرسشنامه هاي تنظيم هيجان و غذاخوردن هيجاني را تکميل نمودند. نتايج در بخش تحليلي داده ها با نرم افزار SPSS و Lisrel نشان داد سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر و تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذاخوردن هيجاني کودک هستند. شاخص برازندگي تطبيقي (016/0=RMSEA) و متوسط باقيمانده استاندارد شده (95/0=CFI) مطلوب شدند. اين مدل مشخص مي کند سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذا خوردن هيجاني کودک است. با توجه به نتايج بدست آمده مؤلفههاي مادر و کودک در مشکلات غذاخوردن هيجاني کودک تأثير گذار است و در زمينه علل يابي و درمان غذاخوردن کودکان بايد به اين مؤلفه ها نيز توجه نمود. تفاصيل المقالة