مناطق کردنشین عراق با محوریت دو حزب سنتی، اتحادیه میهنی و حزب دمکرات با توجه به فرصتهایی که بعد از فروپاشی رژیم بعث، بوجود آمد توانستند در قدرت سهیم شوند و اختیارات بی شماری را در زمینههای اقتصادی، امنیتی و سیاسی در ساختار جدید عراق به دست آورند. در ساختار جدید عراق ا أکثر
مناطق کردنشین عراق با محوریت دو حزب سنتی، اتحادیه میهنی و حزب دمکرات با توجه به فرصتهایی که بعد از فروپاشی رژیم بعث، بوجود آمد توانستند در قدرت سهیم شوند و اختیارات بی شماری را در زمینههای اقتصادی، امنیتی و سیاسی در ساختار جدید عراق به دست آورند. در ساختار جدید عراق اقلیم کردستان با محوریت حزب دمکرات در زمینه های امنیتی، اقتصادی، سیاست خارجی، قلمروخواهی و... به صورت یکطرفه عمل کرده و به جای طبعیت از الگوی تعاملی دوسویه با حکومت مرکزی عراق از الگوی تقابلی تبعیت کرده است و با حکومت مرکزی در چالش بوده است. بعد از حمله داعش به عراق دشمن مشترک از یکسو، موجب ایجاد همکاری نظامی بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق شد و از سوی دیگر، خلاء امنیتی بوجود آمده در مناطق مورد اختلاف موجب قلمروسازی و فروش نفت آن مناطق توسط اقلیم شده و چالشها با حکومت مرکزی را تشدید کرده است. سیاستهای تقابلی و غیرشفاف حزب دمکرات با حکومت مرکزی در زمینههای اقتصادی و امنیتی و همسویی بیش از حد به ترکیه موجب ایجاد بحران و نارضایتی سایر احزاب در اقلیم کردستان شده است و این شرایط باعث شده جهت توازن قوا در بین جریانهای سیاسی با توجه به پیشینه تاریخی مشترک، اتحادیه میهنی به ایران به عنوان یک قدرت منطقهای نزدیکتر شود. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای- اینترنتی و اسنادی به تحلیل ژئوپلیتیکی اقلیم کردستان بعد از فروپاشی داعش پرداخته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جنگ داعش با توجه به ظرفیتهای پیش آمده موجب شده که حزب دمکرات با تشدید سیاستهای تقابلی با حکومت مرکزی و نزدیکی بیش از حد به کشور ترکیه و همچنین در راستای توازن قوا در ارتباط با قدرتهای منطقهای اتحادیه میهنی به سمت ایران بیشتر متمایل شود که امکان تجزیه ژئوپلیتیکی کردستان عراق بین قدرتهای منطقهای (ایران و ترکیه) بیش از پیش محتمل تر به نظر میرسد.
تفاصيل المقالة
شکل دادن به هویت ملّی و قومی در نواحی پیرامونی ایران طی چند دهه اخیر، گسترش فراوانی یافته است. روند تحولات ژئوپلیتیک و شکل گیری واحدهای سیاسی جدید پیرامون ایران، این امر را در رابطه با شکل دادن به همگرایی یا اصطکاک هویتی تقویت نموده است. از جمله این نواحی، اقلیم خودمختا أکثر
شکل دادن به هویت ملّی و قومی در نواحی پیرامونی ایران طی چند دهه اخیر، گسترش فراوانی یافته است. روند تحولات ژئوپلیتیک و شکل گیری واحدهای سیاسی جدید پیرامون ایران، این امر را در رابطه با شکل دادن به همگرایی یا اصطکاک هویتی تقویت نموده است. از جمله این نواحی، اقلیم خودمختار کردستان عراق است که پس از توفیق در خودمختاری، اهل فرهنگ منطقه شروع به تدوین و قرائت رسمی از تاریخ نمودند تا تکیه گاهی هویتی برای مردمان این منطقه به وجود آورند. در بررسی های تاریخی این منطقه با تاریخ ایران، سه دوره را می توانیم درنظر بگیریم: دوره باستان، دوره اسلامی و دوره معاصر. گرچه خود این دوره ها هم قابل تقسیم و تفکیک هستند. دو دوره قبل در قالب مقالات جداگانه بررسی شده است. اما مورد مطالعه این مقاله، نگاه تاریخ رسمی اقلیم کردستان به تاریخ معاصر کُرد و به ویژه در رابطه با رویدادهای سیاسی و تاریخی مشترک میان ایران و اقلیم کردستان است.
این پژوهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی و با ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای فراهم آمده است. محتوای کتب تاریخ و جغرافیای مقطع متوسطه اقلیم کردستان عراق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل گویای آن است که رویکرد نظام آموزش رسمی در اقلیم کردستان به مقوله تاریخ و هویت ایرانی برخلاف دروه باستان امری یک دست نیست و در بیشتر موارد نوعی ناهمگونی و ناهم داستانی در خوانش روید های کُردها در ایران با آنچه در کتب درسی اقلیم کردستان است وجود دارد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.